شهر يك ايجاد كار ، دشوارترين
است متعادل
حضور براي فقير طبقات عملا ميدهد نشان تازه ، پژوهش يك
هستند روبهرو بسيار زحمات و موانع با مذاكرات در
تغيير خود نفع به را محلي تصميمات اغلب ثروتمند محلات
ميدهند
:درآمد پيش
از اخير سالهاي در نسبي ، مزيتهاي توزيع چگونگي
جهان بزرگ شهرهاي در شهرداريها دلمشغوليهاي مهمترين جمله
برنامهريزيهاي با شهرداريها داده نشان تجربه.است بوده
برعكس يا و افزونتر طبقاتي شكاف موجب خودميتوانند گسترده
اصول ، در كه است بديهي.باشند شهر در اجتماعي گسترشعدالت
مشكل اما باشند ، اجتماعي عدالت دنبال به همهشهرداريها
كه شهرداري هر جهان همه در داده نشان تجربه كه آنجااست
گسترش براي و داده تغيير را نسبي توزيع سنتي خواستهسيستم
راست سياسي گروههاي گسترده مخالفت با بكوشد ، عدالتاجتماعي
پي در كه مطلبي دراست شده روبهرو ومحافظهكار
مشهور ، شهرشناس و جغرافيدان هاروي ديويد ميخوانيد
كتاب از مطلب اين.است واشكافته را انگاره ازاين گوشههايي
و پردازش شركت توسط شده منتشر شهر و عدالتاجتماعي
.است شده انتخاب برنامهريزيشهري ،
بررسي براي مناسبي چارچوب بتوان مشكل كلي طور به
كه موضوعي تنها.كرد پيدا شهري سياسي فرايند پيچيدگيهاي
آشكار نسبت به رابطه دهم ، نشان كرد خواهم سعي اينجا در
ديد اين با.است سياسي تصميمات و واقعي درامد توزيع باز
صورت به را شهري سياسي فعاليتهاي اكثر كرد خواهم سعي
نحوه سر بر زدن چانه و كردن مذاكره براي فعاليتي
نظر در توزيع باز پنهان كارهاي و كنترلساز و بهرهبرداري
روند ، اين جوانب از بعضي به توجه بذل با همچنين.آورم
معلوم آن كمك به تا كرد خواهم مطرح را نظري بنيان نوعي
كارهاي و طريقساز از واقعي درامد توزيع باز كه شود
فقير طبقه ضرر به و ثروتمندان نفع به طبيعي نحوي به پنهان
.ميگيرد صورت
محله ، هريك دو آن در كه بگيريم نظر در را سادهاي مورد
قرار نزديكييكديگر در همگون ، اجتماعي گروههاي از متشكل
سبب محله يك فعاليتهايساكنان كه نحوي به باشند ، گرفته
ديگر محله بر هزينه يا نوعسود از خارجي اثرات تحميل
فراواني نظري مسائل محله دو متقابلبين وابستگي اين.شود
ضروري شرايط حالت اين در مثال ، بهعنوانميكشد پيش را
.يافت نخواهد تحقق مسكن بازار در مطلوب حد رسيدنبه براي
در كه هستند تناقضي حل به قادر چگونه محله دو اين ساكنان
الف محله باشد قرار اگر مثال ، براي ميكند؟ بروز ميانشان
محله كه كند سنگيني سرمايهگذاري تاسيساتي ايجاد زمينه در
طور به بايد ب محله آيا ميبرد ، استفاده آن از نيز ب
سرمايهگذاري در بايد يا كند استفاده تاسيسات آن از رايگان
به مشاركت اين است ، چنين اگر و نمايد شركت نيز آن اوليه
گيرد؟ صورت بايد نسبت چه
تمام ب محله ضرر به كه كند اقداماتي الف محله اگر همينطور
و مذاكرهشود وارد الف محله با بايد چطور اخير محله شود ،
بدهد؟ محلهب به ضرر جبران بابت بايد چيزي چه الف محله يا
هيچيك كردكه تشبيه نفري دو بازي به ميتوان را مسئله اين
وجود شرط با)صورت اين در.نيستند بازنده لزوما طرف دو از
.يافت دست ياعقلاني حليمطلوب راه به ميتوان (عوامل بعضي
يا و سود تعيين رابراي برخورد نحوه اين وينستن و ديويس
اثرات اعمال طريق از فعاليتهايشان كه موسسههايي به زيان
تعريف.بردهاند كار به ميشوند ، مريوط يكديگر با خارجي
بازي سازمانيابي نحوه به بستگي حالت اين در راهحلمطلوب
امر حاصل پس.دارد شركتكنندگان از هريك رفتاري خصلتهاي و
هر خواست عدم يا خواست و شركتكننده هر اطلاعات ميزان به
آن مانند عواملي و او خوشبيني يا بدبيني همكاري ، در طرف
اين مختلف امكانات ديگران و آيزارد.داشت خواهد بستگي
مسئله كه معتقدند نويسندگان اين.كردهاند بررسي را بازي
تعميم با ميتوان را مختلف محلات ميان خارجي اثرات
اين.كرد حل مكانيابي يكبازي ساختن و نظريهبازيها
از وبهرهبرداري مشاركت مانند مختلفي موارد شامل بازيها
براي بودجه تخصيص سهشركتكننده ، يا دو وسيله به منبع يك
فرودگاه مانند) عمومي تاسيسات مالي گوناگون ، تامين مناطق
يك يافتن با ميتوان موارد اين تمام در.ميشود(مدرسه و
ميان خارجي هزينههاي و سودها از ناشي تناقص مطلوب راهحل
در بازيها نظريه كاربرد البته.كرد حل را مختلف محلات
تحليليوسيعتري چارچوب به نياز شهر ، پيچيدگي به سيستمي
در كه بازنده بدون نفرهn بازي مثال براي) دارد
بازي نوع اين كه چرا است ، مجاز نيز جنبي آنپرداختهاي
بسزايي اهميت شهري سياسي نظام در ائتلافها درشكلگيري
اين با.است دشوار بازيها اين كاربرد و تحليل ولي.(دارد
سياسي فعاليت طريق از نظري لحاظ از گفت وجود ، ميتوان
جهت در را درامد توزيع باز پنهان كارهاي و ساز ميتوان
به ناخالص خدمات و كالاها فضايي توزيع در ايجادتعادلي
امر اين بودن عملي ميتوان ديگر ، طرف از ولي ، .كارگرفت
سازمان نحوي به سياسي فرايند كه دانست اين به رامشروط
از ولي مختلف گروههاي بين مذاكرات در اصلتساوي يابدكه
ندارد وجود عمل در شرط اين.نمايد تسهيل را همگن نظردروني
توجيه خود مذاكرات در برابري وجود عدم چرايي وتحليل
نفع به امكانات از معمولا ثروتمندان كه خواهدبود اينمدعا
.ميكنند استفاده فقير طبقه ضرر به خودو
كه است آن بر فرض معمول طور به بازيها نظريه در
در.برابرند منابع مصرف لحاظ از شركتكنندگان
بازي نوعي و كنيم رها را فرض اين بايد تحليلائتلافها ،
هركس بازي اين در گيريم كار به را نابرابرتصميمگيري
مورد را آن مذاكرات فرايند در كه دارد دراختيار منبعي
ائتلاف وارد آن با فرد هر كه) منبع اين.ميدهد استفادهقرار
پرداختهاي براي) پول مقداري راي ، يك است ممكن(ميشود
اعضاي با رابطه مانند) نفوذ(غيرقانوني و جنبيقانوني
رقيبان درباره اطلاعاتي) باشد اطلاعات يا و ،(سايرگروهها
كم راي كه كنيم توجه است جالب (مناسب ياراهبرد
به كه است منبعي تنها قضا از و است منابع اهميتتريناين
مذاكرات در موفقيت.ميشود تقسيم ائتلاف اعضاي مساويبين طور
ميزان به دارد بستگي تصميمگيري نابرابر قدرتهاي با
صورتهمه به بازي.دارد اختيار در گروه هر منابعيكه
.مييابد خاتمه بازندگان براي هيچ و برايبرندگان منافع
دليل همين به و است رايج بسيار شهري درسياست وضعي چنين
تحصيلي مالي ، لحاظ از) قدرتمندتر محله ادعاميكنيم كه است
.ميدهند تغيير خود نفع به را محلي تصميمات معمولا(نفوذ و
در دارد ، قرار كس هر اختيار در كه منابعي پسنابرابري
منابع صاحبان منابع افزايش باعث سياسي فرايندمذاكرات
.ميگردد نابرابري آن تحكيم باعث خود ترتيب وبدين ميشود
ناممحله به چيزي كه بود اين بر ما فرض تاكنون
فرايند در موثري طور به كه دارد وجود همگن گروه يا
ندرت به شرط اين كه گفت بايدعملميكند سياسي مذاكرات
شكل چگونه و چرا ها گروه ديد نتيجه ، بايد در.مييابد تحقق
نيرويي عنوان به چگونه شكلگرفتند كه زماني از و ميگيرند
اول دروهله.است سوالپيچيدهاي اين.ميكنند عمل سياست در
عمل هماهنگي نحو به ازتشكيل ، بعد گروهها كه ميكنيم فرض
مطرح نيرويي عنوان سياسيبه مذاكرات فرايند در و ميكنند
موفق نيز خدماتعمومي و كالاها آوردن بهدست در و ميشوند
تمايزميان شدن قائل ميرسد نظر به اينجا در.ميگردند
تمايز اين.باشد لازم بزرگ وگروههاي كوچك گروههاي
.است شده گرفته كار به گروهها انتخاب از اولسن درتحليل
براساس افراد رفتار كه ميشود عنوان ترتيب ويبدين تحليل
كمتر باشد ، بزرگتر گروه چه وهر ميگيرد فرديصورت منافع
بر جمعي ، كالاهاي از مطلوبي مقدار به دستيافتن عهده از
اين مهم نكته.ندارد اثبات به امرنيازي اين.آمد خواهد
ميتوانند جمعي كالاهاي آوردن دست دربه كوچك گروههاي كه است
توليد در گروه اعضاي از يكي مخصوصازمانيكه.باشند كارساز
بزرگتر گروههاي كه آن باشد ، حال داشته نفعي عمومي كالاهاي
نتايج بعضي نتيجهشبيه اين.ناتوانترند خصوص اين در
نتيجه اين تعميم.است جمعي رفتار و گروهي انتخاب تحليلهاي
:زدكه حدس ميتوان و نيست ، مشكل سياست قلمرو به
معمولا (متوسط و ممتاز اجتماعي گروههاي) كوچك هاي گروه
نظامهاي در معمول طور به كه را بزرگ گروههاي ميتوانند
گروههاياجتماعي.دهند شكست ميشوند ، فرض دموكراسيحاكم
كميت نظر از كه گروههايي بر ميتوانند متوسط و ممتاز
سازمان معمولا اول زيرادسته شوند ، پيروز هستند بزرگتر
بي غالبا دوم دسته كه آن حال.هستند فعالتر و يافتهتر
.فعالاند غير و سازمان
گروه هر افراد كه فرض اين به توجه با فوق ، پيشبيني شايد
چند هر بنمايد ، آور تعجب كمي هستند ، خود منافع بهدنبال
داراي گروههاي كه ميدهد نشان بسياري تلخ كهتجربيات
خواستهاي برابر در ميتوانند يافته وسازمان لازم منابع
اولسن.كنند ايستادگي بيسازمان وسيعو اجتماعي گروههاي
شخصي منفعت انگيزه با وسيعمردم گروههاي كه ميكند اشاره
گمان به تشكل اين.متشكلشوند خود جمعي نفع براي ميتوانند
و بازنشستگي مانندحقوق)خواستهها القاي طريق از تنها وي
بسته سياستهايدرهاي مانند)زور اعمال طريق از يا و (بيمه
.گيرد صورت ميتواند (اتحاديهاي
زيادي اهميت شهري سياسي فرايند درك براي كلي نتايج اين
:كه گرفت نتيجه آن از ميتوان فورا مثلا.دارد
عرضهكالاهاي مسئول كه شهرها ، كلان در مجاور محلي حكومتهاي
دو افراد براي (آموزشي خدمات و ارتباطي جادههاي) عمومي
اين ناكافي عرضه سمت به تدريج به.هستند بيشتر يا محله
مانند) محلي حكومت بزرگترين بهعكس و ميكنند ميل كالاها
هزينه تقبل از ناچار (شهراست مراكز نماينده كه حكومتي
.كالاهاست اين عرضه
خارجي هنگفت منافع بروز سبب كه هرفعاليتي كلي طور به
خواهد ميل كمبود و نايابي سمت به شود شهر سياسي نظام در
هر كه آورد ميان به را نظريه اين بتوان حتي شايد و كرد
شود خارجي (ضررهاي) هنگفت هزينههاي بروز كهسبب فعاليتي
گروههاي كه آنجا ازيافت خواهد كنترلناپذيري به تمايل
سياسي تصميمگيري فرايند در بيشتري ونفوذ تاثير داراي كوچك
تخصيصي از اعم) تصميمات اكثر كه نتيجهگرفت ميتوان هستند ،
گروههاي خواستهاي (كاملا نه البته)نحوي به (مكانيابي و
ندرت به گروهها اين كه ازآنجا.ميكند منعكس را كوچك
كه داشت انتظار بايد عملميكنند ، گروهها ديگر منافع براساس
گروه همين افراد بهنفع صورت هر به شده اتخاذ تصميمات
:گرفت اظهاراتاولسن از ميتوان نيز ديگر نتيجه دو.باشد
قسمتي داوطلبانهاز نيست حاضر بزرگ گروه عضو يك اينكه اول
جمعيدست هدف يك به گروه تا بگذرد خود وامكانات منابع از
وضع بهبود سبب اخير هدف به رسيدن كه چند هر يابد ،
كار رفتار نوع اين از نمونههايي يافتن.شود گروه همهافراد
بزرگ گروه يك نميرسد نظر به اينكه دوم.نيست چنداندشواري
پيش در و كند مطرح را هماهنگي اهداف و بتواندسياستها
از يا گروه اين داخل در كوچكي گروه كهبالاخره چرا گيرد ،
به است ناچار بقيه نظر به يابياعتنايي و عام توافق طريق
مذاكره به و كند سياست گروهتعيين سوي از نمايندگي
دارد وجود امكان اين كههميشه آنجا از بنابراين.بپردازد
نفع به را مشياي وخط بزرگ ، سياست گروه نام به كوچك گروه كه
بزرگ گروههاي در داشتكه انتظار بايد گيرد ، پيش در خود
براي كه بهوجودآيند يكديگر رقيب و متعدد داخلي گروههاي
را گروهبزرگ مذاكره قدرت ترتيب وبدين كنند مبارزه قدرت
.كنند تضعيف
و است رايج و شده شناخته امري شهر چارچوب در نيز مورد اين
از استفاده نحوه برنامهريزي نتيجهبازي در اثرزيادي
.شهريدارد اراضي
|