روز يادداشت
مسئولانه روزنامه‌نگاري
بيايد اصغرآقا بگذار
جريانهاي‌مردمي با مخالفت و فكري يا ارزشي مفاهيم رد
.نيست آساني كار مفاهيم اين تحقق هواخواه
هدف به غيرمستقيم صورت به پديده‌ها ، اين مخالفان معمولا
.مخالفيم عدالت با ما نمي‌گويند هرگز مثلا.مي‌كنند حمله
شرايط در بنابراين...و دارد مقدماتي مي‌گويندعدالت
با نمي‌گويند هرگز.يافت دست آن به نمي‌توان ما ، امروز
آزادي تحقق براي ما امروز مي‌گويندشرايط.مخالفيم آزادي
...و نيست آزادي مي‌گوييد شما يااينكه نيست مناسب
حال هر به.است مقوله همين از نيز سياسي توسعه بحث
و تغيير هر با كه هستند ما جامعه در جرياناتي
تضمين گروه ، اينميكنند ناامني احساس روبه‌جلو حركت
به و موجود مناسبات حفظ در را خود اقتدار و منافع
جامعه كه مي‌بيند نارسايي‌هايي و نابسامانيها قيمت‌ادامه
.مي‌برد رنج آن از ما 60ميليوني
اين‌گروه ، در موجود جريانهاي از هيچيك كه است بديهي
به شد ، بالامطرح در كه آنچنان را مساله صورت نمي‌تواند
در كه مي‌شود مطرح شعارهايي بنابراين.بگذارد مناظره و بحث
مردم:شنيده‌ايم گوناگون سخنگاههاي از اخير هفته چند
كدام با توسعهميخورد دردشان چه به توسعه گرسنه‌اند ،
توسعه اول چيست؟ سياسي توسعه براي شما برنامه الگو؟
...و سياسي توسعه بعد اقتصادي ،
.انقلابكردند گرسنگي شدت از سال 1357 در ما مردم گويي
برده ياد نيزاز را انقلاب اصلي شعار حتي گروه اين گويي
بگويند مگراينكه.اسلامي جمهوري آزادي ، استقلال ، :است
اقتصادي آزادي استقلال‌اقتصادي ، شعار ، اين از مردم منظور
!است بوده اقتصادي نظام يك عنوان به اسلامي جمهوري و
جامعه‌توسعه‌يافته كه است آن مخالف‌خواني‌ها اين ديگر مضمون
.گرسنه‌است جامعه (سياسي توسعه معناي به)
كار مخالفت‌هايي چنين آمد ، مقدمه در كه آنچنان حال هر به
جدا نمونه‌ذيل.مي‌طلبد خاصي تمهيد و تدبير و نيست آساني
:است خواندني
عنوان تحت پنجشنبه روز عصر ، روزنامه‌هاي از يكي
پيام‌ها اين توسعه مفهوم از عمومي افكار درشت‌برداشت
:مي‌كند القاء را
.است دروغ مي‌گويند توسعه به راجع هرچه
توسعه به كه است گرفته گرفتاري همه‌را بر و دور آنقدر
.نمي‌رسيم
جيب توسعه‌دادن يعني افتاده راه كه توسعه‌اي اين بحث
.خاص عده‌اي
چيز همه از بايد روزها اينداد توسعه را چيزي نمي‌شود
!كرد كم
مغازه صاحب اصغرآقا بگذار نمي‌دانم چيزي توسعه از
.بيايد
توسعه‌چيست ، نمي‌دانند عقبافتاده‌اند ، ما مردم اينكه يعني
همان يعني گرفتاريها و مشكلات رفع برنامه كه نمي‌دانند
و ضدقناعت يعني توسعه مي‌پندارند مردم يعني.توسعه برنامه
.ندارد را توسعه لياقت هنوز ايراني جامعه يعني صرفه‌جويي ،
.بمانيم نقطه همين در بايد ما و كنند پيشرفت بايد ديگران
.رانمي‌داند توسعه معناي كه نيست ايراني يك حتي نمي‌گوييم
و مبلغ كه اين‌است روزنامه‌نگاري رسالت آيا:مي‌پرسيم اما
باشيم؟ افكار عقبافتاده‌ترين مروج
آيا است؟ اين ايراني جامعه سياسي و فكري رشد ميانگين آيا
انديشه‌هاي كنند ، چاره‌انديشي ندارند وظيفه روزنامه‌نگاران
هموار را جامعه اعتلاء و رشد مسير و بنمايانند را راهگشا
سازند؟
سياسي‌كشور توسعه و رشد مخالفان براي ديگري راه ظاهرا
در بكوشند عوام‌زدگي به توسل با آنكه جز است نمانده باقي
.بايستند جامعه پويايي مقابل
|
