موازنه يا تمدنها گفتگوي
منافع
دكتر عرب ، معاصر انديشمند اثر حاضر ، مقاله:اشاره
او از مقالات صفحه در نيز اين از پيش كه است محمدجابرعابدي
معاصر انديشه كتابمسايل از مقاله اين.شده مقالاتيمنتشر
.است شده گرفته يافته ، انتشار بيروت در درسال 1997 كه وي
قرار مناقشه مورد را تمدنها گفتگوي نظريه او مقاله اين در
است بديهي.ميكند مطرح را منافع موازنه آن بجاي و ميدهد
.نيست روزنامه نظر از آن تاييد معني نظريهبه اين درج
مقالات سرويس
تابستان 1993 در انتشار هنگام همان از نتينگتون مقالهها
نخستين.شد روبهرو گوناگوني بحثهاي و باواكنشها
خارجي آمريكاييمسايل مجله در كه است واكنشها ، همانهايي
پياپي شماره دو در هانتينگتون مقاله كه همانمجلهاي يعني
پاسخها اغلب.رسيد چاپ به آن در (ودسامبر 1997 سپتامبر)
از آنان نشدن قانع يا مقالهها مخالفتنويسندگان بيانگر
:اصلي عنوان با مقالهاي طي وي.هانتينگتونبود ديدگاههاي
بعد از فرعينمونههايي عنوان و چيست پس نباشد ، تمدن اگر
بر ديگر بار و داد جواب بهمنتقدان سرد جهاني جنگ از
براي مناسبي نمونه وي كه وگفت كرد تاكيد خود ديدگاههاي
الگوي سقوط و كمونيسم ازفروپاشي پس جهان نوين تحولات درك
تقسيم سوم و دوم و اول سهجهان به كشورها آن در كه سرد جنگ
.است داده ارايه ميشدند
ميكند اعتراف استثنايي وجودحالتهاي به هانتينگتون گرچه
با اما تفسيراند قابل دشواري به شدهاش ارايه الگوي با كه
ميان از را الگو اين حالتها ، اين كه ميكند تاكيد اينحال
عدم و كرد رد را الگويي نميتوان:ميافزايد وي.نميبرند
و جديد الگويي ارايه با مگر نمود بيان را آن تطبيق
و مناسبتر عام نظري عرصه در حوادث تفسير براي كه جايگزين
بود هانتينگتون پاسخهاي از خلاصهاي اينها.باشد سزاوارتر
.است كرده تكرار شده ، او با كه گفتگوهايي طي را آنها كه
كه زماني تا نظريهام:كه بوده پايبند جمله اين به وي
اين شايد.بود خواهد درست نشود ، پيدا آن از بهتر جايگزيني
برجسته پژوهشگر فولر تاگراهام شد باعث چالشطلبانه موضع
سياست مجله بهار 95 شماره در (RAND) آمريكاييراند موسسه
چاپ به آينده عنوانايدئولوژي با مقالهاي آمريكا خارجي
قرار خطاب مورد مستقيم بهطور را هانتينگتون وي.برساند
يا مسيح پيرامون كشمكش تمدنها برخورد:است گفته و داده
توزيع آن علت بلكه نيست (ص)محمد حضرت يا كنفوسيوس
و كشورها تاريخي تحقير و نفوذ ثروت ، قدرت ، ناعادلانه
فرهنگ ، .است كوچك ملتهاي و كشورها عليه بزرگ ملتهاي
.آنها علت نه و كشمكشهاست اين بيان براي وسيلهاي
باشد داشته بيشتري آرامش خود ، گفتمان در تا كوشيد وي گرچه
همان پيرامون وي سخنان اما بفهمد بيشتر را مسئله وجوهر
من منظور ;ميكرد حركت آن در هانتينگتون كه ميچرخيد موضوعي
كمونيستي دشمن سقوط از پس غرب آينده دشمن هويت كردن مشخص
واقعي جايگاه در هرچيز قراردادن جاي به فولر گراهام.بود
جستجوي به ديگران و تمدنها داعيبرخورد همچون خودش
كهديدگاه چه آن برابر در آينده در كه پرداخت دشمناني
غربي ديدگاه وي نظر به.گرفت خواهند قرار مينامد ، غربي
بازار و سرمايهداري (است1 استوار اساسي اصل برسه اصولا
ملت -دولت (علماني 3 ليبرال دموكراسي و بشر حقوق (آزاد 2
.بينالمللي روابط براي چهارچوبي همچون
و بشر حقوق و دموكراسي ارزشهاي با اينجا در بدينسانغرب
-جهان بقيه يعني -غرب دشمنان اما ميشود مشخص آن نظاير
نظام كاستيهاي منكر فولر.هستند ارزشها اين مخالفان
انتقادهاي برخي نيز.آنهاست اصلاح خواستار و نيست غربي
او همه اين با.ميپذيرد را غربيان رفتار از سوم جهان
اختلافهاي رغم به سوم جهان كشورهاي كه ميكند تاكيد
را غرب اصلي چالش آنها ، ميان ديني و نژادي ايدئولوژيك
يك پيرامون سوم جهان كه دارد انتظار او.ميدهند تشكيل
تاريخي ثقل داراي كه گردآيند كشورها از مجموعهاي يا كشور
چين ، همانند ;هستند سياسي عملكرد در تجربه و تمدن برتري و
اين در روسيه كه است معتقد او اما.مصر و ايران هند ،
رهبري و پيشگاهي جايگاه اشغال براي ديگران از بيش زمينه
آن كه است چيزي آن داراي عرصه اين در زيرا دارد شايستگي
.مينامد ضروري فلسفي و فكري راپايگاه
نزد هم و فولر نزد هم موضوع اين به پرداختن از نهايي هدف
كه گونه آن او.ميماند باقي يكسان ديگران و هانتينگتون
در كه مشكلاتي سرشت از تا كرد وادار را غرب:ميگويد
جهت در لازم ابزارهاي ايجاد براي و شود آگاه اوست انتظار
معتقد اوكند تلاش غرب دشمن اردوگاه برپايي از جلوگيري
ايديولوژي آينده ، در كه نيروهايي با رويارويي كه است
:گيرد قرار زير تدابير بر بايد كرد خواهند رهبري را ضدغرب
تحولات با كه گونه بدان غربي مفاهيم و ارزشها بازبيني (1
را راهش كه اين به سوم جهان واگذاشتن (2;گردد همساز جديد
كه شيوهاي طبق را كار اين و گيرد پيش در نوگرايي سوي به
غربي چهارچوب در كه باكشورهايي نيز و دهد انجام برميگزيند
.كند برخورد مثبت شكل به مييابند دست اقتصادي پيشرفت به
دست پيشرفتي چنين به نميتوانند كه كشورهايي به كمك (3
و غربي نظام ميان رويارويي به را جهاني نظام تا يابند
.نكشانند غربي غير نظام ديگر
با كه غرب سلطه و سيطره مخالفان كردن خنثي ;است آشكار هدف
به قادر را او كه بهطوري ;ميگيرد انجام غرب وضع بهبود
.ميكند -خودش خاص وضع طبق هركس -مهارديگران
انجام تمدنها داعيبرخورد برابر در كه اعتراضهايي از
عنوان به را تمدنها شعارگفتگوي كه بود آنهايي گرفت
ميآيد نظر به معقول شعار ، اين گرچه.ميكردند مطرح جايگزين
مطرح را شعار اين كه كساني.نيست غش و بيغل كاملا اما
برخورد بيتوجهي موضع از دارند نظر در را آن ظاهر و ميكنند
و خودي خودبه شكل به يا تمدنها ميان زيراگفتگوي.ميكنند
از است عبارت كه ميدهد رخ طبيعي تماس نتيجه در و بيهدف
(صيرورت) تكوين اثر بر كه دادن و گرفتن و واكنش و كنش
به نيازي تمدنها ميان پيوندي هم نوع اين.ميدهد رخ تاريخي
فرآيند يك بلكه نيست شده برنامهريزي پيش از و ندارد دعوت
يك سازماندهي هدف ، اگر اما.است خودي به خود تاريخي
مساله باشد ، يكي آن با تمدن اين اهالي ميان هدفدار گفتگوي
زيرااهالي.ميرسد نظر به آغاز در كه نيست سادگي اين به
گروههاي آنان بلكه ندارند توافق هم با همگي تمدن يك
اگر ما ، .كشمكشاند در انحاء از نحوي به كه هستند مختلفي
يا وراست رايجچپ تقسيمبندي به را خود اينجا در
و -ميدهد رخ كه چه آن كنيم محدود زحمتكشان و سرمايهداران
با تمدني هر در صنفي هر كه است آن -داده رخ نيز پيشتر
آن به كه تمدني در دشمنانش عليه و ديگر تمدن در خود همتاي
تقسيمبنديهاي درباره امر اين.ميشود متحد دارد ، تعلق
ميشود انجام آن همانند يا نژاد يا دين براساس كه ديگري
.ميكند صدق
را خود كه هستند واقعيتهايي بلكه نيستند فرضي مسايل اينها
تحميل نيز غرب در تمدنها نظريهبرخورد دشمنان بر حتي
دانشگاه از آمريكايي پژوهشگر يك كه مقالهاي درميكنند
غرب ، و اسلام ميان رويارويي داعيان به و نوشته ميشيگان
بايد ويژه ، به مسلمانان ، :ميخوانيم چنين داده پاسخ
اين نويسنده جمله ، از و غربيان از كمي شمار كه بدانند
با غرب روابط چگونگي درزمينه -او خود يعني -مقاله
در امروزه كه چه آن زيرا رفتهاند بسيارفراتر مسلمانان
سنتها به پايبندان ميان همپيماني داريم نياز بدان حقيقت
منظور به كار اين.است محافظهكار مسلمانان و غرب در
كه ميگيرد انجام (مدرنيسم) نوگرايي چالشهاي با رويارويي
.ميكند تهديد را ما همه روزها اين در و ميآورد فشار ما بر
اسلام و عرب جهان ازمدرنيستهاي كه هست گفتن به نيازي آيا
آن عليه غرب بامدرنيستهاي آمادهاند كه هستند كساني نيز
چالشهاي:مينامند چنين را آن كه شوند پيمان هم چيزي
تهديد را ما همه و ميآورد فشار ما بر كه بنيادگرايانهاي
.ميكند
در و نباشد بيغلوغش ميتواند كه است شعاري تمدنها گفتگوي
كه چه آن در اما.است پيچيدگي و ابهام از آكنده احوال همه
كه آنگونه را مسايل بايد معتقدم شخصا است ، مربوط من به
تشكيل را شده مطرح قضيه جوهر منافع.ببينيم هستند
بازارهاي و نفت آنها پيشاپيش در و منافعغرب:ميدهند
هرگونه ميكند احساس غرب كه است طبيعي.عربي [كشورهاي]
.بود خواهد ضررش به يابند ، دست آن به مسلمانان كه پيشرفتي
ايجاب را امر اين اسلامي و عربي كشورهاي در منافعش زيرا
درك بايد نيز را اين اما.است درك مساله ، قابل اين و ميكند
شرايط در -كم دست -نميتوانند ومسلمانان عربها كه كرد
اگر.يابند دست پيشرفت به غرب با ستد و داد بدون كنوني
خواهد بيارزشي چيز نخرد ، را واسلامي عربي كشورهاي نفت غرب ،
فسفات و فلزات همانند اوليه ديگرمواد ميتوان نفت به.بود
درآمدهاي و جهانگردي ودرآمدهاي مركبات و ميوه نيز و
.كرد اضافه را غيره و مهاجر كارگران
-همه -و يكسو از غرب ميان موجود كنوني رابطه بنابراين
رابطه نوع از ديگر سوي از سوم جهان و مسلمانان و اعراب
او به و ميكند استثمار را برده ارباب ، .است برده و ارباب
.است برده كار گرو در وي مسايل از بسياري زيرا دارد نياز
نياز ارباب به نيز او اما ميبرد رنج ارباب از نيز برده
-بردگان طريقانقلاب از رابطه اين تغيير كه آنجا از.دارد
است آماده غرب زيرا نيست ممكن -كنوني شرايط در كم دست
جهان از ديگري هرجاي در داد انجام عراق در كه را كاري
كوشش است ، امكانپذير كنوني شرايط در كه چه آن.كند تكرار
چيرگي كه است مصالح ازتوازن نوعي به دستيابي براي
كه مبارزاتي شيوه به توسل با را زيادهرويهايش و ارباب
نوع اينميكند محدود ميدهند ، انجام كارگري اتحاديههاي
گروههاي يا سوم جهان كشورهاي ميان همبستگي مستلزم مبارزه ،
و كارگري اتحاديههاي همبستگي همانند چيزي.است آن منطقهاي
اعتصاب برپايي و حقوق مطالبه ميان كه شيوهفشار طبق عمل
اين در گفتهام ، ديگري جاي در كه همانگونه است نوسان در
بخواه و اصلبگير طبق عمل و گفتگو بازي از ميتوان راه
.كرد استفاده
گفتگوي نوع از گفتگو:است امروز مطلوب همانگفتگوي اين
خواهان جان پاي تا كه همبستهاي يافته سازمان اتحاديههاي
لذا.هستند كارخانهداران و كارفرمايان از خود حقوق
كه است شعاري تمدنها تمدنهاهمانندبرخورد گفتگوي
و مبحث خلط و ديدهها كردن تيره درجهت مگر ندارد فايدهاي
.مغلطهها بردن پيش
عابدي محمدجابر دكتر:نوشته
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
انديشه تازههاي
|
انتقادي ، نظريه پسانوگرايي ، تاويلشناسي ،
ريال قيمت10000 نشرني ، بزرگي ، وحيد:نويسنده
اثباتگرايي فلسفي سنت دو تاريخي بررسي از پس حاضر كتاب در
فلسفه در معاصر انديشمندان نظرات مرور با تاريخگرايي ، و
و پسانوگرايي فلسفي ، شناسي تاويل فكري جريان سه و علم
روابط جمله واز اجتماعي نظريه در انتقادي نظريه
اقتدار اكنون كه شود داده نشان شده سعي بينالملل ،
در.است نشسته تخت بر تاريخگرايي و شده شكسته اثباتگرايي
و اثباتگرايي سنت دو تاريخچه و كلي اصول اول فصل
فلسفه در اثباتگرايي منتقد انديشمند نظرات 4 و تاريخگرايي
و كوهن توماس لاكاتوش ، ايمره پوپر ، ريموند كارل يعني علم
جريان سه ترتيب به چهارم تا دوم فصلهاي در ابند ، فاير پل
گئورگ هانس و هايدگر مارتين)فلسفي تاويلشناسي فكري
ژان و فوكو ميشل دريدا ، ژاك) پسانوگرايي (گادامر
ماركس) انتقادي نظريه و فرانكفورت مكتب و (فرانسواليوتار
(هابرماس يورگن و ماركوزه هربرت تئودورآدورنو ، هوركهايمر ،
رشته در فكري جريان سه اين بازتاب نيز كتاب آخر درفصل و
شديد كمبود علت به همچنين.است شده بررسي بينالمللي روابط
شده بررسي آثار از چكيدهاي فوق زمينههاي در فارسي منابع
كلي تصويري خواننده تا است شده ارائه نيز مذكور نويسندگان
.باشد داشته آثار اين از
ايران در سري جمعيت و فراماسونري
قيمت 4000 هيرمند ، انتشارات نيا ، صادقي ابراهيم:نويسنده
ريال
را خواننده ذهن تا ميكند كوشش خود كوچك حجم با كتاب اين
فراماسونري.سازد آشنا استعمار ازترفندهاي ديگر يكي با
همان به بود ، يهوديان آزادي براي نيكوكاران اجتماع ابتداع
ميكرد ، پيدا گسترش اروپايي كشورهاي در تدريج به كه نسبت
براي شد وسيلهاي و كرد آشكار را خود پليد چهره كم كم
در جمعيت اين ايران درشده نگهداشته كشورهايعقب استثمار
.شد هويدا كشور از بهخارج محصلين اعزام با قاجار دوران
فراماسونري شبكههاي با تدريج به اروپا در اعزامي محصلين
كشور ، حساس پستهاي اشتغال ضمن بازگشت در و شدند مرتبط
.ميكردند اجرا را فراماسونها استعماري هدفهاي
نام به را فراماسونري شبكه نخستين ميرزاملكمخان
اين محمدرضاشاه دوران در بعدها.تاسيسكرد فراموشخانه
...و دولتي كليهنهادهاي در و كرده پيدا زيادي وسعت تشكيلات
.يافت گسترش
|
|