شناخت روش در گفتاري
تحقيق روشهاي از استفاده ضرورت در بحثي
:گشايي جستار
هر فرهنگي دادههاي و مفاهيم درك براي است معتقد نويسنده
كه معرفتي و فقهي و حقوقي انديشههاي شناخت بويژه جامعه ،
دقيقه علوم با مقايسه در خاصتري قالببندي و ازپيچدگي
و شناخت روش يك به اتكاء با نميتوان برخوردارهستند
مورد پديدههاي هستي مختلف وجوه و بهتماميت خاص تحقيق
تحقيق مختلف روشهاي از گرفتن مدد راهيجز لذا پيبرد ، نظر
با.نميگيرد قرار ما برابر در منابع استخراج براي شناخت و
اين به را مقام عالي خوانندگان توجه مختصر ، توضيح اين
.مينماييم جلب نوشته
معارف گروه
ظهور از پس) ايران مردم فرهنگ تاريخ طول در انديشهورزي
علوم موزههاي و (نظاميهها نظير) علمي مدارس عمدتا (اسلام
و -سختكوش و صبور مرداني معدود و بود متمركزشده ديني
و علميه حوزههاي كنار و گوشه در -شيدايمعرفت بيترديد
بيسبب كه ميكردند دنبال را شگرفي كنجكاويهاي علمي ، مدارس
مروري با.باشيم داشته اشارهاي بهآنها اگر بود نخواهد
مردم ، زندگي اقتصادي و واجتماعي معيشتي ساخت در روشمند
سلسلهمراتبي و دشوار فقدانساختار دليل به كه ميشود مشخص
از برخاسته و حقوقينفوذناپذير قالبهاي با فئودالي اقتصاد
نيز و (غرب زمينداراندر و كليسا اتحاد) تاريخي تداوم
اقوام تلاقيدائم و شهرها و روستاها تمركز و اسكان پراكندگي
و انديشهديني انقياد خارجي ، و داخلي ايلات با يافته اسكان
در كه صورتي به) تيولداري و زمينداري نظام به علمي
و انجماد حتي و نيافت تحقق (داشت استيلا اروپا در قرونوسطي
علمي و ديني تفكر بر وسطي قرون كليساي همگونيفكري
و نكرد پيدا غلبه چشمگير شكل به (بويژهشيعيان) ايرانيان
و آراء انواع ظهور براي فراخي نحل ، پهنه و ملل قاعدتا
.گرديد مذهبيگوناگون فرق حتي و عقايد
ترس با توام عمومي ، افكار بر دولتي و اداري انديشه چه اگر
تنها نه تقيه امكان ولي بود ، ممزوج استبدادي وحشت نظام از
باشند وجهي به عام ملا در تا ميداد فرصت خواص و عوام به
اعتقادي آرمانهاي با و بينديشند ديگر گونهاي به خفا در كه
براي بلكه نمايند ، سپري را روزگار ((عج)زمان امام ظهور)
را نقلي و عقلي علوم در تعمق و آفرينش امكان پژوهان دانش
و اجتماعي هستي از فاصله كمي با البته و فضاييفراخ در
و تفكر جريان بالطبع كه بود نموده فراهم رايج زبان
تمدن) علمي و ديني تبيينعقايد راستاي در را انديشهسازي
مرداني و درآورد بهحركت علمي مدارس و حوزهها در (اسلامي
روششناسيهاي تحقيقو اسلوبهاي انواع با بيآنكه يگانه ،
نهضت درجريان ميلادي پانزدهم قرن آغاز از كه ابتكاري
آشنايي بودند ، شده مجهز آن به اروپايي صاحبنظران رنسانس
و دكارت روششناسي مثلا) باشند داشته يافتهاي سازمان و ژرف
علوم عرصههاي در گسترده تعمقي به ،(عقل بردن بكار روش
برخي از تاثير با البته) كاربردي حدي تا و عقلي و نقلي
تحقيق روشهاي و يوناني كلي بطور و افلاطوني روششناسيهاي
دست (زمين مشرق ملل تمدني آثار از ماندگار و مرسوم
فرهنگ و تفكر دنياي در حضور جسارت امروز اگر كه يازيدند
انديشهساز تاريخ فرهيختگان آن تلاش به بسته داريم را بشري
.است
توسط فقهي و نقلي و عقلي منابع و معادن كشف و استخراج
منجر مهمي فكري آثار حصول به ماضي ، ايام سازان انديشه
ايران مردم عمومي فرهنگ ريشههاي و پايهها كه است گرديده
توليد فقدان) شناخت ستروني رغم به و نموده آبياري را
تثبيت حاصل كه (فرهنگي مصالح از استفاده با انديشه
از خصوصا) حاكم طبقه معرفتي فشار و (ايلاتي) استبداد
آفريننده ، انديشه بازماندگان آخرين كه بعد به صفويه سلسله
به (رسيدند ظهور به ميرداماد و بهائي شيخ ملاصدرا ، مثل
جامعه اصلي معضلات از آنرا بايد واقع در و ميآيد شمار
سرياني و معقول رابطه زدن برهم باعث و نمود تلقي ايران
تاريخ در (شناسايي موضوع) عين و (شناسائي فاعل) ذهن بين
تا حال هر در ولي گرديده ايران مردم اخير سال صد چند
جلوگيري ديگران انديشه و فرهنگ در كامل استحاله از امروز
عمومي اذهان در را خلاقانه و نوين راهيافتهاي طرح جسارت و
طلبي استقلال سو ، ديگر از و نموده فراهم انديشه صاحبان و
و قواعد بر تكيه و پذيرش با حتي را جامعه معنوي
مورد و تجويز ناكارا و سنتي بعضا شناختي روش چهارچوبهاي
.است داده قرار جمعي اقبال
روش و متدلوژي) نو روشهاي استخدام و علوم پيشرفت با اما
معنوي و مادي منابع از بهرهوري و بازدهي (شناخت و تحقيق
و كاو منبع هيچ معاصر دنياي در كه شده افزوده آنچنان
و ابزار كاربست بدون كه نمود اجبار نميتوان را معدنكاوي
در كه نوظهور و مكانيزه استخراج روشهاي جديدو اسلوبهاي
سرشت و نموده برابر چند را برداشت محصولقابل ميزان واقع
از و سازد رها ساخته ، دگرگون راماهيتا بدني و فكري كار
اندك بازدهي اينك هم كه بهرهورينياكان (متدهاي) روشهاي
و روزميني و زيرزميني معادن و منابع كاو و كند براي دارد
.نمايد استفاده آسماني
و نيست مطلقي هيچبايد به وابسته توليد ابزار تغيير
.است جامعه فنآوري سطح بر متكي چرا و بيچون
ابزارهاي از تمدني متفاوت شرايط هر در كارورز ، حال هر در
را توليد ميزان و دهد ارتقاء را بهرهوري سطح جديديكه
بهرهجويي به اقدام نمايد تامين روز افزايشنياز مطابق
تغيير توليدي محصول موضوع نفس است ممكن چه اگر.ميكند
هزار چند) زماني گوياست ، تاريختمدن كه همانطور ولي نكند
استفاده خود قوت وبراي توليد را گندم بشر (پيش سال
تقسيم و توليد سادهترينابزار از ناچار به و است مينموده
با مقايسه در كه سودميجست برداشت و داشت و كاشت براي كار
ميگيرد قرار استفاده مورد امروز كه گندم توليد فنآوري
از بهرهوري حقيقتاسطح و است تشخيص قابل غريبي فاصله
با كههرگز كرده ماهوي تغيير آنقدر كشت زير زمين مقدار
.نبود ميسر گذشته كار سازمان و توليد ابزارهاي
با مثلا زمين ، هكتار يك از (قبل سال صد چند) گذشته در اگر
نيز آن و ميشد استحصال گندم كيلو كيلوكاشت ، 3000 100
زراعت و كشت از ناشي مشغله و بود همراه بامشقاتفراوان
با امروز اما بود گرفته كارورز از را كارهايديگر فرصت
نه اجتماعي ، كار تقسيم شدن دگرگون و ابزارتوليد فقط تغيير
فراغت بلكه يافته ، افزايش هكتار هر گندمدر همان كشت تنها
ديگر عرصههاي در تا داده فرصت بهاو و افزوده را كارورز
را ، انسان اختيار در وزمان عمر كيفيتا و يابد حضور
هانري نظريات در ديرندشناسي بحث شايد) است داده افزايش
تقسيم تغيير باموضوع بيارتباط شناسي معرفت نظر از برگسن
.(نباشد كار
براي (متدلوژي) روششناسي جايگاه نمود اذعان ميتوان لذا
حتي و فرهنگي منابع و تاريخ از دانشبشري و علوم استخراج
كه دارد عهده به را توليد ابزار نقش فقهي ، و علومنقلي
فرهنگي ، منابع برخي تحليل جريان در كمابيش البته
موارد برخي در شايد و (جمعي روح از متاثر) ناخودآگاهانه
گذارده جاي به نيز مثبتي آثار و است رفته كار به آگاهانه
سطح در تنها نه هنوز كه است حقيقتي اين متاسفانه ولي
مراكز برخي در بلكه نيست مطرح جدي طور به جامعه آگاهي
(هاي)تابو و (ها)ايسم عنوان به آنها با بيشتر نيز علمي
و شناختي روش منظر از تدقيق بدون و شده برخورد ايدئولوژيك
اين از ميشوند ، گذاشته كناري به يكسره ارزشي موضع از فقط
و موجود واقعا شيء و هستي به معرفت استخراج و كشف رو
تحليل قابل عين و پديده يك عنوان به آن ، بر مترتب ارزشهاي
فرهنگ عظيم و ژرف منابع به اتكاء با علمي ، كنجكاوي و
.است شده سپرده فراموشي باد فقهاسلاميبه
شناخت بويژه جامعه هر فرهنگ دادههاي و مفاهيم درك براي
و پيچيدگي از كه معرفتي و فقهي و حقوقي انديشههاي
هستند ، برخوردار دقيقه علوم با مقايسه در خاصتري قالببندي
خاص تحقيق شيوه و شناخت روش يك بر اتكاء با نميتوان هرگز
جز حاصلي زيرا پيبرد ، نظر امعان مورد پديده هستي تمامي به
نخواهد پيش در جايگزين و معين فلسفي مكتب يك به غلطيدن در
مختلف روشهاي از استعانت بجز نميماند راهي الزاما داشت ،
عظيمي فرهنگي معادن و منابع استخراج براي شناخت و تحقيق
روشهاي از بهرهجويي بدون لاجرم زيرا ، داريم ، اختيار در كه
(معنوي توليد ابزار) شناخت اختصاصي روشهاي و تحقيق عمومي
خام صورت به را خود نفت از زيادي بخش مجبوريم كه همچنان
نيز را خود اسلامي تمدن تاريخ معارف و انديشه بفروشيم ،
اختيار در مجاني يا و ميگذاريم بلااستفاده يا بالاجبار
قرار (انديشه توليد ابزار) روششناسي و متدولوژي صاحبان
سنتي روش به بهرهوري با حالت بهترين در يا و ميدهيم
حاصل از قسمتي به تنها (ديناميت از استفاده با و انفجاري)
در !ميسازيم منهدم آنرا اصلي بخش و ميكنيم بسنده استخراج
خلاقانه استخراج توليد ، ابزار (متدلوژي) روششناسي واقع
تمدني سطح در آن بهرهورانه داشت عرضه و فرهنگ و انديشه
.است
بيچون و نيست مطلقي هيچبايد به وابسته روششناسي تغيير
است جامعه معرفتي سطح بر متكي وچرا
مستشرقين از بسياري و ياماسينيون و كربن هانري چرا
برخي از را سبقت زمينگوي مشرق فرهنگ دردرك اروپايي
:است اين پاسخ ربودهاند؟ اسلامي و فرهنگشرقي اصلي صاحبان
و كردهاند روز به را روششناسي تحقيقو ابزار آنها زيرا
اختراع با تنها موجوداتذرهبيني) امروز مسلح چشم از
وجود نيز قبلا كه صورتي در شدند مشاهده ميكروسكوپ
و عميقتر لذا و مينگرند فرهنگ و تاريخ به (داشتهاند
شرقيان مذهب و فرهنگ در نهفته حقايق كشف به همهجانبهتر
.يافتهاند دست
ابعاد آنچنان شناخت ، نوين روشهاي به دريافتي با بوديسم
ميتوان جهان در دانشگاهي كمتر در كه كرده جهانيپيدا
با اسلام كه است چگونه نيافت ، بودارا انديشههاي از ردپايي
بر كه حيرتانگيزي نفوذ با نيز و معرفتي عظيم منابع همه آن
جدي بطور معاصر روشهاي با دارد ، مختلف ملتهاي قلوب
دادههاي تكرار به صرفا خاصي نگرش با و نشده كانكاوي
بسنده بوده (ارسطويي) قياسي عمدتا كه سختكوش نياكان
عنوان با اسلامي انقلاب رهبر فرياد كه آنجا تا كردهايم
عمل در جامعه ، براي جدي خطر يك عنوان به غرب فرهنگي تهاجم
و ميماند تقريبابيپاسخ (اثر كم و تكراري اقداماتي جز)
در را غرب فرهنگي تهاجم با مبارزه از جلوههايي تنها شايد
از تهران بويژه) شهرها برخي (بر و بوم) اكولوژي تغييرات
نظير معرفتي اكوسيستمهاي ايجاد و شهر نوسازي طريق
و راهها هندسي تغيير و شهري ترافيك تنظيم و فرهنگسراها
غربي جوامع دلربايي سلب قصد با (شهري بين و شهري شرايين
صنعتي جامعه تمدن نماي شناختي بر و بوم اثرات از ناشي كه
و فرهنگ بر اكولوژي اثرات) است مردم عامه تفكر بر غرب
ماهوارهها و است محرز امري جامعهشناسي لحاظ از افكار
(ميبرند آن از را استفاده حداكثر محيطي مرئيات با امروز
تهاجم با مبارزه جلودار بواقع و مييابد عيني نماد و صورت
.ميگردد غرب فرهنگي
معاصر ، ايران در اسلامي تمدن و فرهنگ احياي در قطعا
هرگز ما برداشتهاند ، پرمايهاي قدمهاي شخصيتهايبزرگي
اصول و الميزان تفسير صاحب) طباطبايي علامه مرحوم تلاشهاي
و مطهري مرحوم و شريعتي مرحوم و (رئاليسم روش و فلسفه
شريعتي پيام نميكنيم ، فراموش روششناسي عرصه در را ديگران
و بود آن جز و سنتي روششناسيمرسوم با كانكاوي درد مطهري و
ابزار با منطبق بهروشهاي نمودند كوشش خود سهم به كدام هر
واقعيت روششناختيمعاصر و كاربردي امكانات و زمانه
به نمايندتا بازسازي را مردم فرهنگي و ديني انديشههاي
جهانيباشد فرهنگ مقياس در داشت عرضه قابل كه خودي انديشه
دستيابند ، سازد ، تامين را حقيقت جوياي جوان نسل نيازهاي و
خود چرا است؟ شده تعطيل تقريبا شريعتي و مطهري راه چرا
زمانه به آگاه مردان آن راه ادامه از بينياز را
!است غمانگيز و حيرتآور پرسش ، اين تلقيميكنيم؟
فتاحي علي:نوشته
|