روز يادداشت
(1)ضرورتها و وظايف دشواريها ، خبرگان ، پرسي همه
بود؟ خواهند ملت پاسخگوي كساني چه
اين تشكيل و خبرگان انتخابات پيرامون اخير رايج بحثهاي
وجهتگيريهاي اركان بنياديترين از برخي متولي كه مجلس
و ورقابت نامنويسي ايام به شدن نزديك با است ، نظام
كار دستور در مجددا خبرگان مجلس انتخابات برگزاري
آينده به علاقمندان و پردازان نظريه و رسانهها
زمينه ، اين در.است گرفته قرار ايران اسلامي جمهوري
غالبا و -ديدگاهها براساس هريك سياسي ، جناحهايمختلف
و پرداختند پديده اين ارزيابي و تحليل به -سياسي منافع
افكار به نيز نگاهي نيم رقبا ، تحليلهاي و نظريات نقد ضمن
خود كه مسيري به را آن نهايي جهت ميكوشند و داشته عمومي
و سياسي واكنشهاي و كنش طبيعت اين.سازند متمايل ميروند
است سياسي نظام هر در متفاوت و مختلفالراي جريانهاي رقابت
و سالم ارگانيسمي همچون طبيعي ، ساختار اين اينكه از و
خود باليدن به زمان مسير در و كند رشد ميتواند برازنده
اين حفظالصحه در و گفت سپاس را خداوند بايد دهد ادامه
.كوشيد بالنده و سالم موجوديت
.بود مهم و باريك مسئله چند منكر نميتوان وصف ، اين با
سوءتفاهمهاي و غيرطبيعي شرايط محصول مسائل اين از برخي
معضلات و شرايط از برآمده نيز برخي و بوده بحران دوران
بحراني به اختلافات اين كه آنجا تا.ميباشد جاري و اخير
و بحث متضمن و تفسير در متعارف اختلاف حد در و نشده بدل
دامن آن به حتي و كرد استقبال آن از ميبايد باشد ، ايضاح
اساسي قانون اصول برخي فهم در كه اختلافي مثال ، براي.زد
و -ميتواند است ، خبرگان وظايف با مرتبط مختلف جوانب از كه
علمي دقيق بحثهاي و مباحثهها پژوهشها ، موضوع -ميبايد
قضا اين طبيعتشود داده قرار فن اهل و خبرگان ازسوي
فقهي و حقوقي تفكر مباني در تفاوتها برخي كه است ياچنين
دانشها ، به معرفت مفاهيم ، فهم در تفاوت موجب سياسي ، وحتي
هرچه سپسشد خواهد موضوعات اولويتبندي و مقولات تفسير
يابد گسترش صاحبنظران و خبره اهل سوي از كارشناسانه مباحث
بر.شد خواهد افزوده قوانين مفهومي غناي و سرمايهها بر
اضافه نيز روند اين در ذيسهم و دخيل جريانهاي همه دانش
صحيحقانون ، بكارگيري در عمومي دقت بالاخره و شد خواهد
و فرهنگي اعتلاي و كيفي رشد.بود خواهد جريان اين نتيجه
.نميشناسد طريق اين جز راهي حقوقي اصلاحات
وظيفه و مبارك ، و ميمون كه است سكه روي يك البته وجه ، اين
كساني همهاست خبرگان مجلس موضوع در داخل و دخيل آحاد همه
اقتدار اساسي ، قانون كشور ، سرنوشت به نسبت نوعي كهبه
آيين اعتبار همه از فراتر و نظام حيثيت كشور ، سياسي ، اعتلاي
احياي و دريچه اين گشودن در ميبايد حساساند همهما متبوع
.بكوشند انديشهها برخورد طبيعيبراي مجراي اين
رفتارهايي و روندها با اما قضيه ، اين ديگر سوي در
با رفتارها اين مباني و مبنا.ميشويم روبرو غيرطبيعي
زاويه از.دارد تناقض بپذيرند ميتوانند سليم آنچهعقول
فاقد و پذيرفته معيارهاي براساس كه بينظرانه يكتحليل
پديدههاي اين از برخي ميتوان يابد ، تحقق سياسي فرضهاي پيش
هشدار آنها عواقب به نسبت و دريافت را مضر و غيرطبيعي
بر فراوان ، اضرار از پس ما جامعه همواره اينكه.داد
جريان در اينكه يا يابد وقوف مسئلهاي بطلان يا حقانيت
هزينههاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي آشكار اضرارهاي
عهده بر را آن مسئوليت هم هيچكس و رود ميان از فراواني
اسلامي بزرگ انقلاب دهه سومين سرنهادن پشت آستانه در نگيرد ،
همه بايد اينك اساسا.نيست قبول قابل ديگر ايران ،
انساني و مادي معنوي ، سرمايههاي كه باشند دانسته جريانها
آسيبهاي بتواند كه ندارد وضعيتي آنچنان و نيست نامحدود ما
داخلي انگاشتهاي سهل يا غرضورزيها از ويژه به را پيدرپي
منتظر اعجازگر و جاويدان سرمايههاي شعار پس در و كند تحمل
و اخلاقي تكليف و ما برهمه است فرض !باشد درخشان آيندهاي
زيانهايي چنين از كه ميكند ايجاب ما ميهني و اعتقادي
در را كشور و نظام و دين بزرگ و كلي منافع و كنيم احتراز
محدودههاي و سياسي فوريتهاي و مقطعي و آني رگبارهاي مسير
.ندهيم قرار جناحي منافع تنگ
خاص ، چه مسير يك يا و جريان يك نفع به شرايط تغيير براي
نظام ، و دين مشروعيت از كه دهد حق خود به ميتواند كسي
تمايل و اشتياق رهبري ، و نظام اقتدار قوانين ، ارزش
در ذيحق گروههاي همه طبيعي حق و سلامت بالاخره و مردمي ،
واقعيتها بر چشم و كند ولخرجي كشور موجود سياسي روندهاي
مصلحانه و خيرخواهانه نظر و ندا هزارها بر وگوش بسته
ببندد؟
و فرهنگي ديني ، امور متوليان همه بردوش عظيم مسئوليتي
بار اين خبرگان ، همهپرسي آستانه در.دارد قرار كشور سياسي
اين اول طراز مسئولان و متوليان بردوش همچونهرمي سنگين
ميبايد اكنون هم از كه دارد قرار وتاريخي سياسي مهم واقعه
مقابل در.باشند پاسخگو و رابپذيرند آن مسئوليت همه
ميتواند گاه كه -خطاها وبرخي مشكلات احتمالي ، اهمالهاي
بايد حتما -ندهد رخ اميدواريمهيچگاه و باشد جبرانناپذير
مردم همچنانكه.شوند ومعرفي شناخته آن پاسخگويان و مسئولان
نظام اعتبار و عظمت خود ، بر شورانگيز هجوم با دارند وظيفه
حساسيت ، از جهانيسرشار مقابل در ديگر يكبار و بيفزايند
مسئولين سربلندسازند ، را ايران اسلامي جمهوري نظام و كشور
و وانسجام اعتبار و دهند تشخيص را اولويتها بايد نيز
اگر;كه است سراين بر بحث.دارند پاس را ملت اشتياق
ياس دچار ملت كه شد فراهم شرايطي آن ، جز يا آگاهانه
گريبان شدند ، رانده بيتفاوتي زاويههاي به و شده وسرخوردگي
عظيم خسران اين تاوان و گرفت ميبايد را مسئول كدامجريان
و ولايت منصب به نسبت آشكار ظلم و جهانيان ، منظرچشم در
بخش اگر نيز ، و بپردازند؟ بايد كساني چه كشوررا حيثيت
محروم خود طبيعي و آشكار حق از كشور جرياناتسياسي از مهمي
به جامعه و نظام قبال در آنان همه نتيجهتعهدات در و شوند
شده ، طرد نيروهاي از يك هر و كشيدهشود ديگر مجراهايي
را آن مسئوليت كسي چه دستزنند ، ديگري نفي به متقابلا
و كوتاه هدف يك تحقق اگربراي آنكه ، خلاصه و خواهدپذيرفت؟
ملت منظر در متعاليه وارزشهاي عاليه اهداف سياسي ، محدود
از سرشار جهان در و منطقهايبحرانزده در ايران ، مسلمان
بود؟ خواهد پاسخگو كسي بيند ، چه آسيب دشواريها و باريكيها
ميتوان ابتلاء ، از پيش كه دارد وجود عرصه اين در نكتههايي
تا داد ، وظيفه سر از هشدارهايي و گفت سخن آنها درباب
در مسئول ، انگيزههاي و دستها شود ، گشوده نامهها كه هنگامي
نام به خويش كردههاي از و شوند حاضر و شناخته ملت محكمه
را مهم موضوع دو بحث ، اين ادامه در..نروند طفره ديانت
.رساند خواهيم خوانندگان عزيز نظر به
والسلام
|