كه رنجي از ايران سينماي
...ميبرد
!چهل دههء مرسدس
از حمايت هنري همايش دبير
نقاشي نمايشگاه هيچ
:كرباسچي
با اينگونه گذشته دهه دو در
نشدهاست روبهرو مردم استقبال
كه رنجي از ايران سينماي
...ميبرد
گزارش يك درباره نكته چند
آموزش وضعيت درباره گزارشي صفحه همين در پيش ، چندي:اشاره
چاپ به (امسال تيرماه يازدهم و دهم) كشور در سينما عالي
دربارهاين متعددي مطالب گزارش ، چاپاين دنبال به.رسيد
دريافت سينما منتقدان كارشناسانو دانشجويان ، از گزارش
.است مطالب اين از يكي ميخوانيد ادامه در آنچه.كرديم
از بيش سينما كهفارغالتحصيلان است اين ما ديگر مشكل
حرف خوب باره اين در فقط باشند ، بلد سينما كار آنكه
از خوب فيلمسازهاي آنكه از بيشتر ديگر عبارت به.ميزنند
.ميآيد بيرون تئوريسين و منتقد بيايد ، بيرون دانشكده اين
تئاتر سينما دومدانشكده سال دانشجوي شهيدي ، آرش
مترجم و منتقد تئاتر-سينما دانشكدههاي از ندارد اشكالي
سينمايي ازمترجمان بسياري حاضر حال در.بيرونبيايد هم
ترجمهسينمايي به سردرميآورند زبان از دليلكه اين به تنها
مباحث بر تسلط خاطرعدم به اما ميزنند دست
.است فاحش اشكالات و اشتباهات از پر سينمايي ، كتابهايشان
علت به تئاترسينما سينما دانشكده مدرس عليميرزايي ،
نسبت را ويژگي اين -عملي و علمي -خود بودن وجهي دو
نظري مباحث بر تسلط بر علاوه استاد كه دارد رشتهها ساير به
.باشد سينمابرخوردار زمينه در نيز خوبي ازتجربههاي بايد
گزارش متن از
درباره همشهري شمارهاي گزارشدو از كه را اظهارنظرهايي
به بيتوجهي از نشان نقلكردم ، سينما عالي آموزش وضعيت
كشور در سينما آموزشعالي كمبودهاي بنياديترين يكياز
.است نظري و عملي رشتههاي تفكيك عدم همانا كه دارند ، ما
ما سينمايي دانشگاههاي از كه دارد انتظار دانشجو
دانشكدههاي وضعيت با مقايسه)بيايند بيرون خوب فيلمسازان
از كه دارد انتظار كسي آيا:است جالب زمينه اين در ادبيات
;(بيايند بيرون خوب شاعران و نويسندگان دانشكدهها اين
فيلمساز دانشكدهها اين از نبايد لزوما ميگويد استاد
مترجمان دانشكدههاميتوانند اين فارغالتحصيلان بيايدو بيرون
پژوهشگران منتقدان ، :افزود ميتوان.باشند سينماييخوبي متون
اين در اينكه به امامشروط خوبي ، سينمايي ونظريهپردازان
خاص توجه نظريسينما رشتههاي كارشناسان بهتربيت دانشكدهها
دانشگاههاي برنامهدرسي زمانيكه تا اما.شود
و فيلمساز عملي ، نه و نظري دروس از باشد سينماييملغمهاي
نه و ميشود فارغالتحصيل اينموسسهها از خوب تكنسين
گزارشگر خود نظر اظهار.صلاحيت صاحب پژوهشگر و نظريهپرداز
به هم دانشگاهها اين استادان دارد انتظار او.است جالب هم
سينما كار در عملي تجربه هم و باشند آشنا سينما دانش
مشابه تواناييهاي با دانشجوياني بتوانند تا باشند ، داشته
درست نه و ممكن نه كه امري ;كنند تربيت زمينه دو هر در
.است
مطالعات رشته در عالي موسسههاي نبود كه است اين واقعيت
زمينه در ما دانشگاهي نظام كاستيهاي از يكي سينمايي
معتبر دانشكدههاي از دربسياري امروزه.است هنري رشتههاي
و (Film Studies) سينمايي مطالعات عنوان تحت دنيارشتههايي
به انحصارا داردكه وجود (Media Studies) مطالعاترسانهاي
نه هدفشان و ميپردازند نظريسينما وجوه آموزش
رشتههاي در ومحقق نظريهپرداز تربيت بلكه تربيتفيلمساز ،
در سينمايي كتابهاي بيشترنويسندگان.سينماست
تدريس موسسهها همينگونه در و خواندهاند درس چنينموسسههايي
سطح در چنينرشتههايي گرفتن پا بدون هم ، ما دركشور.ميكنند
شدو نخواهد برطرف سينمايي علمينويسندگان فقر دانشگاهي ،
پشتوانه بدون اظهارنظرهايدلبخواهي ، حالت از هم فيلم نقد
.نميشود خارج شنيدههايپراكنده ، و ديدهها به ومحدود نظري
عمل خلط و سينما نظري بهآموزش بيتوجهي ريشه من ، گمان به
در بايد ديگر ، دلايل كنار در را ، عرصه اين در وتئوري
روشنفكري فرهنگ در مسائل تئوريك وجه به عموميتري بيتوجهي
غالبا تئوريك مسائل كه است اين واقعيت.جست ما همگاني و
گمان بسا چه سبب همين به و ندارند فوري و بلاواسطه كاربرد
هستند ، روشنفكرانه دلمشغوليهاي و تفنني اموري كه ميرود
نوشتار و فيلم نقد عرصه همين در مثلا اينكه از غافل
تامدارند ، رواج امروز كه اصطلاحاتي از بسياري سينمايي ،
پيچيده غايت به متوني ودر نظريهپردازان توسط ابتدا
اينجا در مسائلتئوريك ، زمينه در سرمايهگذاري.تشريحشدهاند
استكه مدتي دراز سرمايهگذاري زمينههايديگر ، مثل هم
تحليل و نقد وروزمره عملي كار براي مستحكمي زيربناي
مطالعاتسينمايي رشته تاسيس لذا.فراهمميآورد فيلمها
در كارشناساني تربيت همبراي كه است تحولي مهمترين
كه رشتههايي ميكندتا كمك هم و است لازم نظريهسينمايي
نالازم ، ازدروس فارغ است ، فيلمساز و تكنسين تربيت هدفشان
.شوند خودمتمركز اصلي كار روي
صافاريان روبرت
!چهل دههء مرسدس
اغلب در (كيميايي مسعود ساخته) فيلممرسدس بر نقدي
آنها موفقيت عدم يا موفقيت از فارغ كيميايي فيلمهاي
بسيار كه گرفت سراغ را تكفيلمهايي يا و تكصحنهها ميتوان
شدهاند ماندگار بينندگان اذهان در و بودهاند ساخت خوش
براي فيلم از 20 بيش ساخت سابقه با كيميايي اينكهمسعود
در كه ناممرسدس به بسازد فيلمي بار اين ايران ، سينماي
به داد ، تشخيص را او علاقه مورد مايههاي وضوح به بتوان آن
كه ساده تماشاگر يك براي است؟آيا مهم اندازه چه تا راستي
مرسدس ندارد ، كيميايي سينماي دربارهعناصر اطلاعاتي احتمالا
پرسش واقع در ميرسد؟ نظر به وهماهنگي تاثيرگذار فيلم
و نام از فارغ و كيميايي بدون مرسدس آيا استكه اين كليدي
آيد؟ شمار به موفقي فيلم مستقل طور به او ، ميتواند نشان
سمتيك به حال ، به تا ساختتجارت زمان از بيشككيميايي
او اينجهت در.است كرده حركت اجتماعي سينمايمعاصر
موضوعهاي با را-رفاقت يعني -عنايتش مورد مضمون تا كوشيده
مساله درتجارت مثلا.كند تلفيق جامعه روزمره و جريان در
تا داده قرار محملي را قضيهبرجسازي درسلطان و مهاجرت
اين بر نيز را خود داستان اجتماعي ، اشاراتصريح داشتن ضمن
ميان از را داستانش قهرمانان معمولا او.بناكند ستونها
وضعبه نيز مرسدس در و ميكند انتخاب جامعه دست آدمهايپايين
چرا متفاوتاست اندكي شرايط بار اين امااست منوال همين
و ميگيرند هنرمندانقرار جرگه در نوعي به قهرمانان اين كه
اين.ميكاهد آنها خشونتپذيريشخصيت از ناگزير موضوع همين
بلكه ندارد ، وجود هنر عالم خشونتدر كه معناست آن به نه
در.نيست فيزيكي خشونت جنس از نوعآن كه است اين منظور
دليل همين به.ميگيرد را تيغ جاي پنبه عرصههنر ، در واقع
چوب با اينگونه داستان ، قهرمان جوان چهار كهميبينيم وقتي
كتكميخورند فيلم يك توليدي عوامل و كارگردان از وچماق
ما نزد در چراكه كنيم ، باور را لحظات اين نميتوانيم ديگر
هنري گروه يك ازافراد مخملي كلاه و لمپني رفتارهاي تصور
هيچ صحنه اين براي واقع در.ميرسد نظر به ذهن از دور بسيار
كيميايي وافر علاقه مگر شد ، نميتوانقائل وجودي فلسفه گونه
در كمااينكه -قهرمانانش از زخمخورده تصويري ارائه به
حد بدان تا -بودهايم آن شاهد هم قبلياش فيلمهاي از بسياري
زخمي چهرههاي از فيلم بعدي سكانس در محض باشيفتگي حتي كه
.ميگيرد مكرر عكسهاي آن
سياه بنز مرسدس همان بيشك فيلم شخصيت مهمترين ميان اين در
پس كوچه از نماهايي فيلم ، تيتراژ در.است ميليوني صد
از همگي ميرسد نظر به كه داريم را تهران شهر جنوب كوچههاي
مرسدس به ابتدا همان از بدينسان.ميشود ديده بنز چشم
بيشناسنامه مرسدس اين.ميشود بخشيده جاندار و مستقل هويتي
تا آن ، به بيشتر تشخص دادن جهت در نيز آن مالكيت حتي كه
تاكيد آن بودن امانتي بر تنها و نميشود مشخص انتها به
هم بنز اين.است بسياري خيرهاي عامل فيلم طول در ميشود ،
بوده آن از بيبهره عمر يك كه ميدهد بهنفس اعتماد بهرستم
و اسفنديار ميان عاطفي رابطه ايجاد و آشنايي باعث هم و
خوش و شادي عامل جوان زوج آن عروسي در هم و ميشود زيبا
و دوستي شدن افزون باعث نهايتا و ميآيد شمار به اقبالي
كشيده آتش به اينرو از.هست داستاننيز جوانان ميان الفت
انتهاي در -فيلم مثبت و مهربان اينشخصيت -بنز شدن
اگر حال هر بهميرسد نظر به بيدليل و داستانمتناقض
شمار به بدي چيز طبقات اختلاف از نمادي عنوان بنز ، به
دست نميتوان حقيقتي چنين به فيلم روند در لااقل ميآيد
.يافت
عدمموفقيت يا موفقيت از فارغ كيميايي فيلمهاي اغلب در
كه گرفت راسراغ فصلهايي تك يا و تكصحنهها ميتوان آنها
ماندگار اذهانبينندگان در و بودهاند ساخت خوش بسيار
و نويسي گفتوگو در خاصكيميايي سبك شايد علتش.شدهاند
بر گاه آنچناني ، ديالوگهاي همين اما.باشد لحظه فضاسازي
صحنه اجزاء ساير با و ميكنند سنگيني فيلم شخصيتهاي زبان
آن با رستم عارفانه بعضا جملههاي مثلا.نميشوند هماهنگ
خوانايي بياحساسش چنان همچنين و او وخشن سنگ چهره
ليلي باب در پيروزفر حكيمانهپارسا اظهارات همچنين.ندارد
است افتاده وانت پشت در رمق كم و زخمي كه هنگامي مجنون و
آكنده فيلم تصويري ديدگاه ازميرسد نظر به طنزآلود نيز
اسباب اين كه است قهرمانانش -كلوزآپ -درشت نماهاي از
شخصيتهاي احساسي ظرايف با بيشترتماشاگران هرچه نزديكي
شدن نوبتي سبب نكته همين اما است ، فراهمكرده را فيلم
منتظر شخصيت هر انگار كه گونهاي به.شدهاست اجراها
او روي درشت نسبتا نماي يك در دوربين تاابتدا ميشود
اين.كند بيان را خود به مربوط جمله بعد تا مكثكند
را تصاوير حال و حس زيادي ميزان به نهايت مسائلدر
.ميكنند كمرنگ را لحظات نمايي واقعيت و تضعيفكرده
كلاسيكتبعيت ساختار يك از مرسدس فيلمنامه پود و تار
جدا يكسرياپيزودهاي از فيلم ميرسد نظر به بلكه نميكند
تشكيل را فيلم زمان از بخشي هريك كه شده تشكيل هم از
واقع در.است مرسدس ماشين همان آنها ارتباطي خط و دادهاند
به فيلم گانه سه اپيزودهاي داستان ، اختتاميه و آغاز جز به
مربوط عروسي و ماجراهايزيبا رستم ، قضيه بر مشتمل ترتيب
جالب.است توليد حال در فيلم آن جريانات نهايتا و آن به
زماني ، توالي نظر از اپيزودها اين جابجايي كه اينجاست
فصول اين كه چرا نميكند ، ايجاد فيلم براي مشكلي هيچگونه
نگاه يك در اگر حال.يكديگرند با بيارتباط كاملا
قلمداد فيلم سبك را ناهماهنگي و بينظمي اين غيركلاسيك ،
در موجود مشكلات بهانه ، همين با نميتوانيم ديگر اما كنيم
ماجراي در مثلا.كنيم توجيه نيز را اپيزودها اين از هريك
كمبود دليل به -هست هم فيلم بخش بهترين اتفاقا كه -رستم
بيان ديالوگ چند قالب در او مربوطبه اطلاعات تمام وقت
بيهوده گريزهاي و تعقيب به فيلم زمان زيادياز بخش و ميشود
رستم شخصيت بيشتر گسترش شايد كه درحالي.ميگذرد
عشق كند ، بيشتر مراتب به را فصل اين ميتوانستتاثيرگذاري
نيزباورنكردني وزيبا ناگهانياسفنديار و بيمقدمه وعلاقه
.است درآمده آب از بيپشتوانه و
يافتهموجود قوام و شده تعريف عشق است كافي مقايسه براي
مرسدس واقعمشكل در.بياوريم خاطر به را فيلمسلطان در
بودن لرزان در آن ، بلكه مختلف فصول بودن ناموزون در نه
غرض و قصد اگر واقع در.است مستقل فصلهاي همين پايههاي
بايد حداقل او است ، اجتماعي فيلم يك ساختن كارگردان
منطق يك ندارد دليلي اصلا كه -خودرا داستاني منطق بتواند
ديگر وگرنه بباوراند تماشاگران به -كلاسيكباشد داستانگوي
سري يك از برانگيزانندگي ، نوع چه و تاثيراجتماعي چه
.داشت انتظار ميتوان نكردني باور و تصاويرنابسامان
يك وبا نگاه يك با ولي اختلاف سال يك با مرسدس و سلطان
و رامانا سلطان كه چيزي آن اما.شدهاند ساخته سليقه
كه ساختاراست و مضمون ميان توازن همان ميكند ماندگار
.است ويژگي اين فاقد مرسدس البته
استواري نيما
از حمايت هنري همايش دبير
نقاشي نمايشگاه هيچ
:كرباسچي
با اينگونه گذشته دهه دو در
نشدهاست روبهرو مردم
استقبال
آثار از بازديد براي هجوم و آثار خريد از مردم استقبال
در كرباسچي ازغلامحسين حمايت همايش در كننده شركت نقاشان
.است بوده كمنظير گذشته دهه دو تاريخ
ما خبرنگار با گو و گفت در همايش اين دبير پلنگي ناصر
روز طول 5 در كه بود استقبالبهگونهاي اين:افزود
افرند ، :گالري 7-شهريور پنجم تا اول- همايش برگزاري
از مملو شيث و سوده كمالالملك ، سبز ، خورشيد ، امين ،
.بود بازديدكنندگان
فرهنگ به كه كساني تمامي اسلامي ايران در است اميد:گفت وي
و انساني ارزشهاي شكوفايي مسير در و خدمتكردهاند هنر و
مورد حياتشان دردوران داشتهاند سازندهاي تلاش اسلامي
.گيرند قرار تجليل و تقدير
بهفروش همايش در آثارشان كه را هنرمنداني نهايي اسامي وي
با هنرمندان بقيه:گفت و كرد اعلام شرحذيل به است رسيده
آثار تا 19/6/77 امروز از ميتوانند نگارخانهها به مراجعه
دريافت رسيد ارائه با الي 20 ساعت 16 از را خود باقيمانده
.كنند
:رسيد بهفروش همايش در آثارشان كه هنرمنداني اسامي
اسماعيل اصولي ، فرج شيشهگران ، بهزاد كلانتري ، پرويز
ايرج نعمتاللهي ، مرتضي مهر ، زرين علياكبر مطلبزاده ،
ايرج پلنگي ، ناصر مسلميان ، نصرتالله زند ، كريمخان
(سبز نگارخانه در) احصايي سيدمحمد اسكندري ،
پونه حيدري ، الهه زارع ، لاله ،(اثر دو) خسروجردي حسين
گرمچي ، بابك توسلياشرفي ، راضيه يزداني ، عليرضا جعفرينژاد ،
(افرند نگارخانه در) ،(اثر دو) مهريموحدي محمد
محمدحسين ،(دواثر) مقدم كتايون بختياري ، مهين توكلي ، سهيل
احمد طباطبائي ، گيتا ليره ، ابوالفضل ،(اثر دو) عماد
در شريفي ، كتايون كورهچيان ، علي محمدي ، هنگامه مرشدلو ،
.(خورشيد نگارخانه)
ژاله صدقدار ، عليرضا محمودي ، ركسانا زمرهفرتاشمهر ، زهرا
مريم ابراهيميان ، مهدي قوائي ، محمدكاظم زندهدل ،
سوسن حائري ، بختياري ريحانه ديوانبيگي ، مريم رئيسروحاني ،
آويز ،(اثر دو) فرديراد پرويز يوسفپسندي ، عصمت مبشر ،
پزشكي مريم وزيري ، صديق مهرو اخلاقي ، ژاله ميرفخرايي ،
بكتاش ، بهروز كيهاني ، محمد دولتآبادي ، سهيلا خراساني ،
دنيا بهادري ، مرجان معروفخاني ، خاطره فرجام ، ستاره
رضاقلي واصفي ، محمود چهرازي ، آرزو احمدي ، عليرضا كيهاني ،
خواجهسري ، ساتنيك ،(اثر دو) مسيبي زهره ،(دواثر) آذرين
نوري ، سعيد فاطمه ،(اثر 3) اسعدي فرزانه بقايي ، نيلوفر
مطلب منفرد ، شادي ميربهاء ، نازنين فرقداني ، فريبا
كاوه سلطاني ، رضا مينو رئيسدانا ، الهه غلامحسيني ،
مهين كمالي ، مهرزاد نوربخش ، عذرا سميعي ، نسترن تجربهكار ،
فتحالله مريم مكبر ، شبنم ميلاني ، جمشيد دريابيگي ، بانو
سيلوني افضلي ، اميرحسين خسرواني ، شيدا شاهردوي ، هديه پور ،
نگارخانه در) اربابي فروزنده بابوم ، آرمين خواجهسري ،
.(كمالالملك
مريم جمنژاد ، نسرين ،(دواثر) قرائي محمد جمالي ، رباب
.(شيث نگارخانه در) خليلمشتاق يزديانپور ،
(سوره نگارخانه در) ابريشمي ، پرستو بقوسيان ، اما
سيدغلامرضا شيرازي ، فرشاد ذوالفقاري ، خانم رضائي ، پيمان
.(امين نگارخانه در) زريو ، فريده اسماعيلزاده ،
|