سياست علم در قدرت قلمرو
اسلام و ايدئولوژي
سياست علم در قدرت قلمرو
(پاياني بخش)
اصلي موضوع اجتماعي ، نيروهاي بر دولت سوي از قدرت اعمال
اداره در قدرت اعمال اين.ميدهد تشكيل را سياست علم
اولا داشتكه توجه بايد وجود اين با.ميشود ظاهر كشور امور
به ملت پيدايش ثانيا نيست ، يكپارچه كاملا هيچملتي
است پديدهايمتاخر دولت خود همچون دولت تابعيت عنوانمحور
جامعه سياسي بنياد يگانه دولت اينكه عليرغم وثالثا
سياسي بنياد نيرومندترين و بزرگترين همه اين با ولي;نيست
و قانوني ابزارهاي بودن دارا بواسطه و ميدهد راتشكيل كشور
پيش آنجا تا و ميآورد بوجود خود براي حقانيت رسمي ، نوعي
وارد عملا ديگر سياسي آموزه و نهاد هر از بيش كه ميرود
با قدرت اعمال همچنين.ميشود بينالمللي جرياناتسياسي
اعمال كه بپذيريم اگر اينجا در.است متفاوت نفوذنيز اعمال
;است فرماندهي و رهبري تواناييمعنوي و حق نوعي متضمن نفوذ
تحميل مادي تواناييهاي به قدرت اعمال صورت اين در
متافيزيكي تبيينهاي در نيز قدرت ريشه مييابد ، ارادهارجاع
در ريشه اين بلكه ;نميگنجد شناختي روان و طبيعي و
چنين.ميكند كسب بسنده توضيحي خود خاستگاههاياجتماعي
آن نهادين و جمعي و بيواسطه سيماي به قدرتالبته از تبييني
بدون جمعي فرمانبري به قدرت بيواسطه سيماي.دارد توجه عطف
هيچكس وضعيت اين در عبارتي وبه مييابد فرماندهيارجاع وجود
رشد با ادامه در.ميكنند اطاعت همه ولي نميدهد ، فرمان
اجتماعي ، زيست نظام در امور انجام شدن تخصصي و كار تقسيم
جمعي شيوه به قدرت سو يك از زيرا ;مييابد وجهيجمعي قدرت ،
شدن تخصصي موجب فينفسه قدرت اعمال طرفي از و ميشود اعمال
.ميشود فرهنگ يا اقتصاد يا عرصهخانواده در مثلا انجامآن
هنجارين شكل به اجتماعي روابط مجموعه كه هنگامي اينهمه با
ياري به سياسي قدرت ميگردد ، متمركز نهادها قالب در
همين در ميشود منتقل اجتماعي سازمانهاي به مقرراتحقوقي
سودجويي جايگزين جمعي وجدان و آگاهي تدريجا استكه راستا
اهداف و عمومي منافع انديشه و ميشود قدرت دراعمال فردي
به رو نهادمند گروههاي اعضاي در همگاني آرمانهاي و جمعي
.ميگذارد تقويت
بر دولت قدرت اعمال موضوع سياست علم استدلال اين برپايه
در.مينشيند تحليل به كشور سياسي مرزهاي قالب در را ملت
و است قدرت اعمال تحليل واحد مهمترين كشور نگرش ، اين
نيز ملت.ميرود شمار به ملت تاريخي و جغرافيايي جايگاه
سياسي حاكميت با معين قلمروي در كه است انساني جامعهاي
مشخصي اجتماعي همبستگي از و ميگذراند روزگار خاصي (دولت)
كاملا مردم مجموعه مفهوم با ملت مفهوم البته.ميجويد سود
به را ملت نميتواند انساني مجموعه هر زيرا ;نيست منطبق
مردم مفهوم از گاه ملت مفهوم علاوه به و آورد وجود
تذكر زمينه اين در.ميشود محدودتر آن از زماني و گستردهتر
جنبه از ملت مفهوم پيدايش كه است ضروري نيز نكته اين
اروپا قرن 19 اجتماعي شرايط به و است برخوردار متاخر
در هنگام دير از انساني مجموعههاي كه صورتي در ;بازميگردد
است اواخر اين در تنها و داشتهاند مستمر حضور تاريخ عرصه
دستهبندي ملي مجموعههاي قالب در آنها از بخشهايي كه
عرصه مهمترين نيز دولت گذشت همچنانكه نهايت در.شدهاند
نهاد كاملترين دولت.ميزند رقم را دركشور سياسي قدرت
قدرت وجود بدون ملت تصور اساسا و است بشري اجتماع سياسي
حالي در اين.مينمايد ناممكن متشكل و يافته سازمان سياسي
ناميسر كشور و ملت نقش به بيتوجه نيز دولت تصور كه است
نظير آرايي چه اگر كه است ذكر شايان ميان اين در.است
به و ميكنند تلقي حاكم طبقه سلطه ابزار را دولت ماركسيسم ،
به اما نميدانند ، سياسي نهاد والاترين را دولت ترتيب اين
تطور تداوم براي طبقاتي سلطه ابزار همين وجود حال هر
است برخوردار تام ضرورتي از ماركس انديشه در تاريخ مراحل
متعالي وجهي پوشيده ، صورت به ابزار اين نيز رو همين از و
.ميكند كسب
اصل محمدي عباس
اسلام و ايدئولوژي
اشاره
از نوين برداشت رشد چگونگي ارائه درصدد زير مقاله نويسنده
همين از است ، مسلمانان درميان ايدئولوژي عنوان به اسلام
ميان تعامل در را رشدي چنين چالش نقاط برخي دارد سعي رو
جريانات و سنتگراها ديني ، افراطگرايان ديني ، نوگرايان
آشتي به نميتواند نويسنده ، دليل همين به.دهد نشان سكولار
نتيجه در و سواد سطح گسترش با كه ودين علم ميان فراگير
است ، همراه انقلابي و مصالحهجويانه سياسي مطالبات افزايش
جوامع در دين موضوع از مقالهنويسنده اين در.نپردازد
فاقد بلكه نميدهد ، ارائه دقيقي برداشت تنها نه اسلامي
در انسان اراده و مطلقالله حاكميت نحوه از صحيح دركي
سرنوشت زدن رقم ايرانبراي اسلامي جمهوري اساسي قانون
ارائه جهت مقالهاي چنين مطالعه وجود اين با.است خويش
نگاه اسلام جهان به غرب در كه متفكراني انديشههاي از شمايي
.نيست فايده از خالي ميكنند
مقالات گروه
تاريخي گرايشي نيز اسلام در كشورها ، ساير ديني سنن همانند
در كه دارد ، وجود [Objectification]عينيتبخشي سوي به
حيات جوانب ساير كنار در حقيقتي مثابه به را دين واقع
باورهاي و آئينها منوال بدين.ميدهد قرار فردي و اجتماعي
ميگيرد قرار جهان به نسبت منسجم ديدگاه يك كانون در ديني ،
به.ميشود ظاهر فردي زندگي از جنبهاي بعنوان صرفا كه
ديني تعاليم جدايي ميگيرد ، شدت تمايل اين كه ميزاني همان
و است تفكر از نحوهاي يا حالت يك كه -ايدئولوژيها از
نظر در سياسي حزب يا طبقه يا فرد يك مشخصه وجه بعنوان
مسلمانان اغلب كه جائي تا ميگردد ، دشوار -ميشود گرفته
و طرحي و است ايدئولوژي يك كهاسلام ميدارند اظهار
صورت بدين و ميدهد ارائه زندگي جوانب تمام براي برنامهاي
مدارس آموزشي برنامههاي در را خاصي مكان و زمان و اسلام
مساجد برنامههاي هدايت درصدد دولتها و ميكند پيدا
به اغلب جزوات ، و مقالات مانند ديني ، آموزشهاي.برميآيند
مربوط آموزههاي عاميانه ، زبان با و جواب و سوال جذاب شكل
معتقدان به رفته و شسته بطور را ، ديني اعتقاد و عمل به
.ميدهد ارائه
و حوزوي آثار چه اسلام ، پيرامون اخير نوشتههاي از بسياري
اجتماعي و سياسي مفاهيم كه ميدهند نشان ديني ، رسالههاي چه
دست از را خود معناي آنكه بدون شود اسلام جايگزين ميتواند
از فراتر معنايي واجد اصطلاح ، دو هر كه جائي در آنهم بدهد ،
ماهيت از صريح فهم يا زندگي هدايت درباره عقايد مجموعه
.هستند جهان
كه است شامل را غيرواقعي سيستمي ايدئولوژي ، جنبه اين در
و اجتماعي جهان سرشت مورد در را اصولي آگاهانه ، بطور
كه اسلامگراياني بنابرايناست بكارگرفته سياسي يا اقتصادي
كند بازي سياسي صحنه در را اساسي نقش بايد اسلام معتقدند
مساجد و مدارس در اجرائي ديني اصول كه ميآورند ، دليل
جاهاي و مصر فارس ، خليج محافظهكار كشورهاي در دولتي ،
هستند تبليغي اصولي بلكه نميدهند رواج را ناب اسلام ديگر ،
.ميكنند تامين را فاسدي حاكم طبقه منافع كه
با اسلامگرايان كه ميكنند استدلال سنتي مسلمان محافظهكاران
تباهي به را اسلام سياست ، ابزار عنوان به دين دادن قرار
.كشانيدهاند
آنكه بدون مدرن ديني ديدگاههاي به معتقدان ميان اين در
قابل را ديني اصول سعيدارند بيافرينند جديدي ديني اصول
ساماندهي سازماندهي ، اينگونه.سازند آسانتر و فهمتر
معتقدان از زيادي تعداد كه است عقايد و اصول به آگاهانه
را قبيل اين از سوالاتي نيستند ، متخصص و كارشناس لزوما كه
است؟ مهم من حيات براي چرا چيست؟ من دين:ميكنند مطرح
و توانايي ميكشاند؟ رفتارم به مرا چگونه اعمالم و عقايد
را سوالات قبيل اين از مسلمانان ، از كثيري عده استعداد
از نويني الگوهاي و ميدهد قدرت آنها به و مينمايد مطرح
نخبگان از گروه يك به اتكاء از كه ميآفريند را ديني حجيت
.است آزاد رفته ، مكتب ديني
بطور و اغلب ايدئولوژي اصطلاح:اسلام و علمي ايدئولوژي
در خصوص به عقيده ، ثابت و متعالي سيستم به اشاره آگاهانه
عقايد به ضمني اشارهاي حال عين در اما دارد سياسي ، قلمرو
اين كه فرض اين با البته.دارد اجتماعي نظم جهت مشترك ،
اين.نشدهاند ارائه و تدوين روشن ، روشي به اجتماعي امور
بطور اسلام ، مورد در كه دارد نام عملي ايدئولوژي دوم ، روش
به وجود اين با اما ميدهد ، معني منسجم ايدئولوژي ناقص ،
.هست نيز مسلمانان حقيقي اعمال بر نافذ ديدگاههاي معناي
است اعمالي و عقايد حاوي ايدئولوژي ، گونهاي متناقض بطور
روزمره زندگي و اسلام از سنتي و محلي فهم با ثابت ، بطور كه
اجتماعي عمل و عقيده وحدت يك به اشاره اين ، و ميگردد همسو
را آن بهتر اسلامگرايان و مسلمان اصلاحطلبان كه دارد
.درمييابند
معابد مراكش ، در بويژه شمالي ، آفريقاي اهالي از بسياري
الصالحون اغلب ، كه را اولياء يا [Marabouts] مارابوتها
قربانيهاي و هدايا كه حالي در ميشوند ، ناميده متقي اشخاص
آنها.مينمايند پرستش و زيارت ميدارند ، تقديم را بيشماري
بخاطر حدودي تا ميكنند ، بيان نامنظم را عقايدشان معمولا
تحصيلكرده ، نخبگان اعضاي و ديني عالمان از بسياري اينكه
غيراسلامي يا ميشمارند اهانت و ناشايست را اعمال اينگونه
اعمال اينگونه شمالي آفريقاي اهالي از عدهاي اما.ميدانند
آسايش براي و ميگيرند نظر در اسلام درست عنصر بهعنوان را
قادر متقي تنهااشخاص كه تعبير اين.ميدانند لازم خودشان
بين ميانجي يك نقش ميتوانند و هستند خداوند با ارتباط به
كنند ، بازي جمعي و فردي منافع تامين براي را خدا و مردم
.است اشتباه
رسمي بيانات و عملي ايدئولوژيهاي بين مستمر ، تنشي اغلب
حضور در افراد تمام تساوي به كه دارد وجود عقيده و ايمان
يا تحصيلكرده يك بوسيله زيادي حد تا و ميكند تاكيد خداوند
جنسيت ، خانواده ، عقايد همانند.ميشود حمايت شهري ، نخبه
اصول با اغلب عملي ايدئولوژيهاي نيز دين در شرف و جنس
كه ميكنند تاكيد زمينههايي بر بيشتر و دارند اختلاف رسمي
پذيرش مورد دليل و حجيت عنوان به رسمي ، اصول بدان نسبت
.ميگيرند قرار
معابد زيارت مانند اعمالي در را برجستهاي سهم اغلب زنان
(Zar) زار معبد در و وتركيه پاكستان افغانستان ، در
زنان تحصيلكرده ، ناظران.ميكنند ايفا آسيا ، شرق و سودان
را زنان كار اين و ميدانند اعمال اينگونه اصلي مشتاقان را
قبيلهاي ، گروه يا خانواده گسترش جهت در خانه اهل نفع به
در همسان بايد زنان و مردان فعاليتهاي واقع ، در.نميدانند
و شمالي آفريقاي مارابوتيك اعمال بعلاوهشود گرفته نظر
اجتماعي عوالم تصور توانايي بهعنوان ميتواند زار آئينهاي
رسما اعمال اين چه اگر.شود گرفته نظر در بديل اخلاقي و
بكار عملي ايدئولوژيهاي وجود اين با نيستند ، يافته سازمان
قدرتمند جنبه يك به اشاره اعمالي ، چنين با شده گرفته
واقعيات به بسته نزديكي بطور كه دارد ارزشها و باورها
در صريح بيانات براي مصداقي بيشتر و دارد متصور ، اجتماعي
.است اسلامي عمل و ايمان فطرت و ماهيت مورد
و موفقيتها عليه را چالشي عملي ، ايدئولوژيهاي اين
نوزدهم قرن اواخر در (اصلاحطلبان) سلفيه جنبشهاي ناكاميهاي
.باشد درك قابل ميتواند كه دادند شكل بيستم قرن اوايل و
در.ميكنند پيشنهاد را صالح سلف اسلامي عمل به رجوع سلفيه
كه است معمول محافظهكاران و نوگرايان نزد مسلمانان دنياي
آن اينكه بر تاكيد طريق از را خودشان ايدئولوژيكي موقعيت
بيستم ، قرن اوايل در اينرو ، از.نمايند توجيه نيست ، بدعت
به اعتقاد و مارابوتيسم انديشه الجزايري ، مسلمانان بيشتر
اسلام آئين با موافق و همسو عناصر عنوان به را مومن افراد
كه مرداني بيشتر و اسلامي عمل درست اصل يك عنوان به و
قبول بودند ، (ديني رفتارهاي) [Tariqahs] طريقتها به متعلق
توسط كه بود روحاني يك مارابوتها ، براي بديل تنهاكردند
در را جمعه نمازهاي بود مجاز رسما و ميشد حمايت فرانسه
.كند برگزار مساجد
تسريع اول جهاني جنگ از بعد اصلاحطلبي جنبش عمومي فشار
جنگيدند فرانسه با كه بازگشتالجزايريهايي با يعني يافت ،
برخلاف.بگيرند سر از را وابستگي حالت يك نميخواستند و
كشور نواحي تمام در الجزايريها ناحيهاي ، و زباني اختلافات
مختلف مسائل.كردند خودشان مشترك موقعيت شناسايي به شروع
يك فكر به فعال بطور الجزايريها و ميشد شناخته بيشتر
يك جهت جوان اصطلاحالجزايريهاي.افتادند ملي حكومت
محدوده در كه جوان اصطلاحتركهاي با آگاهانه ، همانندي
از كوچكي كادر.گرديد معمول ميرفت ، بكار آناتولي عثماني
دكتران ، معلمان ، فرانسوي ، مدارس در تحصيلكرده الجزايريهاي
.بودند جنبش اين تشكيل پيشگامان از وكلا ، و روزنامهنگاران
بواسطه الجزايريها ، ساير بر اينها مستقيم نفوذ اما
بزرگ اكثريت با موثر ارتباط برقراري در ناتواني
از رسمي روحانيون و مارابوتها زيرا ماند محدود الجزايريها
آلمانها پيمان هم كه) عثماني امپراتوري عليه فرانسويها
الجزايريها از بسياري ميكردند ، حمايت جنگ ، خلال در (بود
.شدند آگاه سنتي ، -مذهبي رهبران توسط
از معروف اصلاحطلب ،(19401889) باديس عبدالحميدابن مشي خط
چطور كه ميدهد نشان و است قابلتوجه شهري ، خانواده يك
اشاعهو و بيان نحوه ديني ، باورهاي عملگرا ، ايدئولوژيهاي
ابن نخبگي مقام و شان.داد شكل را اصلاحطلبي اصول جذابيت
با فرانسويان كه بود اين مستلزم ديگر اصلاحطلبان و باديس
الجزاير مساجد تمام در آنهانمايند رفتار آنها با احتياط
و عبادت صدقه ، اسلام ، وحدت بر تبليغاتشان در و يافتند حضور
با مستقيم برخورد از اجتناب باميكردند تكيه متقابل ، كمك
عضو محلي سياسي شبكههاي در قوي بطور اغلب كه مارابوتها ،
پيامبر ، با ارتباط مورد در مارابوتها ادعاي با بودند
در و برخاستند مخالفت به اسطوره ، و معجزهآميز شفاي شفاعت ،
بخشي عقايد اين كنند متقاعد را الجزايريها كه بودند صدد
.[باديس ابن زندگينامه به كنيد نگاه].نيست اسلامي اصول از
دارد ادامه
|