فرهنگ عرصه اخبار
اسلامي تاريخنگاري و اخباريون
فرهنگ عرصه اخبار
اسلامي عرفان و فلسفه در وجود وحدت
از است كتابي عنوان عرفاناسلامي و فلسفه در وجود وحدت
متعددي وكتابهاي مقالات وي از كه امين دكترسيدحسن
وي.است رسيده بهچاپ و ترجمه ابيطالب زندگيعليبن ازجمله
از را موجود وحدت موجز بسيار گفتاري در و كتاب اين در
وصوفيه عرفا و رواقي اشراق مشاء ، فلاسفه مكتب سه ديدگاه
جملهمولانا ، از مشاهير اين از چندتن نظرات آن در و بررسي
عزالديننسفي ، ابنطفيل ، جامي ، شبستري ، شمس ، شيخمحمود عراقي ،
را اينكتاب.است شده آورده..الدولهسمناني علاء عربي ، ابن
.است كرده نشر روانهبازار بعثت انتشارات
لطفي ، محمدحسن فارسياستاد زبان مترجم از كه اثري آخرين
رسيده كتاب دوستداران خوارزميبهدست انتشارات ازطريق
درواقع.است سياسي انديشه سياستو علم در كلاسيك اثري است ،
و سياستمدار نيكولوماكياولي ، مهم اثر دومين اينكتاب
سده) است مديچيهابوده عهد در ايتاليا انديشمندسياسي
معروف اثر ترجمهشهريار اين از پيش.(ميلادي شانزدهم
بهچاپ محمود محمود شادروان بهترجمه نخست ماكياولي ،
از تقريبا سال ، گذشت 50 از پس ترجمه اين اما.بود رسيده
توسط و داريوشآشوري جديد ترجمه با كه بود رفته يادها
و بااصلاحات نيز گذشته سال و شد مجددامنتشر پرواز نشر
اما.گرديد بازار روانه مركز نشر توسط تازه مقدمهاي
است بوده خالي فارسي ، درزبان گفتارها جاي كه گفت ميتوان
اهميت كه باورند براين سياست انديشمندان از وبسياري
اعتلاي دليل به دوميعمدتا اين و است شهريار از گفتارهابيش
هر بهاست قرارگرفته اقبال مورد اينچنين وتوصيفي ادبي
و سياسي اصولرفتار عمدهترين بر اشتمال دليل گفتارهابه روي
سياستمداران بهويژه) سياستمداران كردار از ناشي عبرتهاي
.برخورداراست ويژهاي اهميت از (رم و يونان طلايي عصر
تند نقدي تنهايي به سرفصلهايگفتارها ، اين علاوهبر
اثر اين اهميت در.سياستاست اخلاقي نظريات بر وبيرحمانه
از پس غرب درجهان را سياست مفهوم نميتوان بسكه همين
.فهميد و خواند خوب را كتاب اين آنكه مگر شناخت رنسانس
اسلامي تاريخنگاري و اخباريون
اسلامي تاريخنگاري مكاتب
سجادي سيدصادق:نوشته(بخش واپسين)
و ظهور و اسلامي تاريخنگاري به پيشين گفتار در:جستارگشايي
بخش واپسين در.شد پرداخته مدينه مكتب عنوان تحت آن ادامه
همان اصل در كه مكتبعراق تاريخنگاري نوشتار اين
بررسيقرار و كاوش مورد است اخباريون منظر از تاريخنگاري
.ميگيرد
معارف گروه
عراق مكتب
است متعلق و منسوب اسلامي عصر تاريخنگاري در ديگر ديدگاه
عصر در كه كوفه و بصره دقيقتر طور به يا عراق مورخان به
نظامي پادگان دو عنوان به ق تا 19 سالهاي 17 در عمر خلافت
جنگي قواي تجمع نقاط مهمترين به زودي به و شد نهاده بنياد
.گرديد بدل شرقي سرزمينهاي به لشكركشي براي مسلمانان
از پس و (ع) علي امام عصر در خلافت مركز به كوفه تبديل
سياسي اهميت بر خلافت شرقي حكومتقلمرو مركز به بصره تبديل
دوم و اول طيقرون در شهر دو اين كه ويژگيهايي.افزود آن
به عراق تاريخنگاري ظهور مهم عوامل از يافت هجري
:كرد اشاره عوامل اين به بايد ميان آن از.شمارميرود
در و -ميرفتند شرق به جهاد براي كه جنگي گروههاي -1
ميان از البته داشت قبيلهاي اساساساختار كه جامعهاي
.ميآمدند گرد دوشهر اين در اغلب -بودند برخاسته قبايل
به بود نيز باديه مجاورت در كه كوفه و بصره رو اين از
و آداب و سنتها جلوهگاه طبيعتا و قبيلهاي مراكز به سرعت
سيطره و ديدگاه اين از بصره اهميت.شد بدل قبيلهاي فرهنگ
كه دانست ميتوان آنجا از مثلا برمنطقهرا قبيلهاي عناصر
بزرگ تيره پنج به اخماسبصره به موسوم بصره بزرگ كوي پنج
نظامي و سياسي دستهبنديهاي مهم عامل كه داشت اختصاص عرب
(61).بود عصر بزرگ وقايع در
ايالتي و ساساني دولت قلمرو جزء اسلام از پيش كه عراق -2
از بسياري نيز اسلامي دوره در شمارميرفت ، به ايراني
نوبنياد پادگانشهر دو حتي.كرد حفظ را خود ايراني خصوصيات
مهم مراكز جمله از هجري اول قرن اواسط از هم كوفه و بصره
و اهميت دورههايي در كه بود موالي يا نومسلمان ايرانيان
هزار بيست حدود مختار ايام در چنانكه.داشتند بسيار نفوذ
الحمراء را آنان كه داشتند مقام كوفه در فقط ايراني تن
از (62).آمدند فراهم مختار لشكر در وبيشترشان ميخواندند
رايج او لشكر در فارسي زبان كه برميآيد نيز طبري روايت يك
هم اشتر مالك ابراهيمبن جنگجويان بيشتر (63).است بوده
موالي را آنان عرب كه ايرانيان وجود (64).ايرانيبودند
عجم بر عرب برتري تفكر كهامويان عصر آن در ميخواندند ،
بر عرب بروزتفاخر و رقابت موجد خود ميكردند ، تقويت را
و قومي ماثر تا شد موجب و گرديد ايراني خاصه غيرعرب عنصر
و نقل ايرانيان برغم مبالغهآميز گونهاي رابه خود قبيلهاي
واكنش بروز باعث رفتار اين سوي آن از.كنند روايت
تفاخر به خويش كهن ميراث به باتمسك تا شد ايرانيان
عربي به را آن مكتوب آثار جمله از و فرهنگ اين و برخيزند
عكسالعمل يا شعوبيگري كه اينروست از هم.كنند نقل
تكوين نيز و ظهور در عرب ، برتريجويي برابر در ايرانيان
.بود موثر عراق مكتب خاصه اسلامي تاريخنگاري
آغاز در كه عربها ميان ديرينه رقابتهاي برآن علاوه -3
به عصر اين در -بود كشيده نقاب در حديروي تا اسلام گسترش
كه بزرگ فتوحات و لشكركشيها دور پايان از پس ويژه
نشان رخ عراق در دوباره -يافتند آرام قبايل و جنگجويان
و آشوب مراكز به اول قرن اواسط همان از كوفه و بصره و داد
فرقهاي و سياسي گرايشهاي جامه در اينك كه قبيلهاي نزاعهاي
كه ميرسد نظر به (65).شد تبديل مييافت بروز مجال مذهبي و
تميم ، كتاب مانند قبايل درباره تكنگاريهايي تاليف و تدوين
شد ، بدانهااشاره اين از پيش كه ثقيف كتاب و قريش كتاب
انساب و اخبار و ماثر حفظ براي و رقابتها همين نتيجه
انساب و قبيله به تفاخر و آثار اين (66).است بوده قبايل
ميشد زده طعن نسبشان در كه كساني سوي از نيز را واكنشهايي
و [العرب] مثالب ابيه زيادبن گفتهاند چنانكه.گرديد سبب
مثالب و المثالبالكبير الصغير ، المثالب كتب عدي هيثمبن
(67).نوشتند طاعنين بر غلبه و مقابله براي را ربيعه
يافت رشد قبيلهاي جامعه ويژگيهاي با كوفه و بصره بدينگونه
امور و فعاليتها و سنن به توجه طبيعتا و شد خوگر و
مظاهر مهمترين كه روست اين از.غلبهيافت نيز قبيله
يافت ، رشد و گرفت پاي شهر دو اين در آغاز از كه فرهنگي
فرهنگ بر متكي اغلب تاريخ و شعر و لغت و نحو و صرف همچون
قبيلهاي زمينهاي و بود قبيلهاي ديدگاه و ادب و زبان و
كه تاريخي مواد و روايات نوع و تاريخي ديدگاه بويژه.داشت
اوليه اخباريان يعني عراق مكتب نمايندگان اولين آثار در
ازاسلام پيش قبيلهاي ديدگاه استمرار حقيقت در ميشود ديده
توسط عرب انساب و ايام روايات ادامه يا حوادث ، به نسبت
بهايام مستقيما كه است قبيله شيوخ و اخبار و شعر رواه
يعني قبيلهاي خصائص حفظ با اسلامي ، عصر فتوح جنگهاي يا
مكتب تمايز وجه مهمترين (68).گرديد هدايت تفاخر و مبالغه
تاريخي اخبار و حوادث به خاص نگرش همين حديث اهل با عراق
و شعر قبيلهاي رواه وسيله به عصر اين در عرب قبايل.است
بل خود ، محلي كوچك جنگهاي اخبار حفظ به فقط نه قصص اخبار
نموده خود از كه دليريها و بزرگ فتوحات در شركت اخبار به
سياسي اختلافات كه پس زان.ميكوشيدند بودند بسته خود به يا
با متناسب ديدگاههاي و ديگر عصبيتهاي شد ، پيدا فرقهاي و
و منطقهاي روايات ميان عمده تمايزات و ظاهرگرديد نيز آن
آن راوي اعتبار به واقعه يك كه آنجا تا آمد پديد فرقهاي
وابستگي حتي و قبيلهاي و مذهبي و سياسي گرايشهاي
خود خاص متمايز جزئيات و ويژگيها ميتوانست او جغرافيايي
اخباريان نخستين روايات معنيازنوع اين.باشد داشته
اخبار نقل گردآوريو براي اخباريان ماخذ (69).پيداست
مكتوب و شفاهي روايات شامل ماخذ اين.بود متفاوت تاريخي
آن تكميل گاه نيز و عراق ، در فردي و قبيلهاي و خانوادگي
روايات از ابومخنف مثلا.ميشد مدني شاميو روايات با
چون وقايعي در و استفادهكرده (70)طي و تميم دو از مشايخ
گاهشاهدان و كوفي روايات بر تكيهاش آنكه با كربلا واقعه
كرده استفاده نيز شامي روايات از (71)بوده واقعه
(72).است
نيز شعر گاه و مينوشتند مستقيم و ساده روشي به اخباريان
فاصل حد را آنها اسناد ، نظر از اماميآوردند روايات در
و نميشد ، ذكر اسنادآن كه قصص و قبيلهاي روايات دوره ميان
زيرا.ميكردنددانستهاند ذكر را اسناد حديثكه اهل روش
ميكردند تساهل اسناد ذكر در اوليه اخباريان از بسياري
نخستين نام فقط يا است منقطع اغلب رواياتشان سند وسلسله
به و نياورده نيز را راوي نام گاهذكركردهاند را راوي
(73).آوردهاند...و رجل عن و چونقيل تعبيراتي مبهم طور
در و يافت گسترش تدريج به اخباريان كار حوزه حال هر به
بزرگ مورخان كه رسيد مرحلهاي به تاريخي پژوهشهاي سوم قرن
سلسله مثابه به اسلام تاريخ به خود آثار در كردندو ظهور
اولين و پرداختند اسلامي امت وحدت از حاكي و پيوسته حوادثي
اثر عليالسنين التاريخ كتاب مانند نوع اين از تاريخي كتاب
ديدگاه حتيكرد ظهور دوره اوان در (74)عدي هيثمبن
ابوعبدالله چون كساني و شد تغيير دچار نيز نسبشناسان
ديدگاه نسبشناسي چارچوب در قريش نسب در عبدالله مصعببن
اخباريان مهمترين جمله از (75).كردند عرضه تاريخي
:كرد اشاره كسان اين ميتوانبه
از (ق تا 105 103-19) شراحيل بن عامر و ابوعمر شعبي ،
بني از و حميري اصلا ولي شد زاده كوفه در.مشهور تابعين
عمربن و عبدالملك خلافت ايام در.بود همدان
.يافت قضا منصب و بيزانس به سفارت ماموريت اموي عبدالعزيز
آن از پيش كه مسلمانان نو از اسرائيليات نقل به شعبيبيشتر
ومغازي يمن اخبار و قصص و است ، مشهور بودند كتاب اهل از
در خطيببغدادي را او مغازي از قطعهاي.است كرده روايت نيز
او الحسين ومقتل الشوري كتاب از بخشي (76).است داشته دست
ظاهرا.(77)آمدهاست ابيالحديد ابن نهجالبلاغه شرح در هم
موجود بود كرده املاء كه هم فتوح در او كتاب از بخشهايي
.(78)است بوده
محدثان و تابعين از (د 143) بصري تميمي طرحان بن سليمان
از بعد طبقه راويان از بسياري كه بصره برجسته عباد و
بخشي كه داشته سيره در كتابي او.(79)بودند او شاگردان
واقدي مغازي كتاب پايان در كريمر فن و مانده باقي آن از
.(80)است رسانيده چاپ به را آن
و اخباريان از.(ق د 147) كلبي عوانه بن حكم بن عوانه
حكم پدرش.(81)كوفه فصحاي از و انساب و شعر به عالمان
عدي بن هيثم و اصمعي.(82)بود آگاه جاهليت تاريخ از نيز
او.كردهاند روايت او از دانشمندان از بسياري و مدائني و
از مدائني روايات بيشتر و بود برجسته فتوح اخبار در بويژه
.(83)نداشت توجهي روايات اسناد به اما.است شده نقل او
به و اموي داشت ، عثمان به گرايش خود كه عوانه روايات
راشدين خلفاي عصر اخبار از غير او.(84)است شامي تعبيري
عراق وقايع و امويان درباره كربلا ، واقعه و داخلي جنگهاي و
كرده نقل بسيار روايات مروان عبدالملك دوره تا سوريه و
از بنياميه و معاويه سيره كتاب و التاريخ كتاب.(85)است
تاريخ حاوي ظاهرا اخير كتاب.(86)اوست آثار جمله
كتاب دو اين.(87)است بوده متوالي و متسلسل بطور بنياميه
دوره آثار اولين بتوان شايد عنوان و موضوع لحاظ از را
اولين براي كه مينمايد چنين زيرا دانست ، اينگونه از اسلامي
اولين براي نيز و گرديده ، اطلاق بركتابي عنوانتاريخ بار
.(88)باشد شده نگاشته حاكم ويژهخاندان كتابي بار
و (89)بنكلبي هشام طريق غالبااز عوانه روايات
كه رسيده ما دست به(91)عدي بن هيثم و (90)مدائني
در عوانه روش.نقلكردهاند او كتب يا او از مستقيما
از خلفا سيره ثبت و تاريخي تسلسل رعايت يعني تاريخنگاري
ذكر همچنين.ميرود شمار به عراق تاريخنگاري مهم مراحل
روش از است انعكاسي او ، سوي از اخبار نقل ضمن در اشعار
را عوانه آثار براين ، افزون.(92)او آثار در الايام قصص
نگرش حوزه از اخباريان آغازخروج از حاكي نشانهاي بايد
.شمارآورد به تاريخ به قبيلهاي
بنعمر سيف ،(ق د157) بنيحيي لوط ابومخنف از مكتب اين در
كوفي منقري بنسيار بنمزاحم نصر ،(ق د180) كوفي تميمي
يا د 207) كوفي طايي عبدالرحمن بن بنعدي هيثم (ق د212)
سهمي كه (ق د225) مدائني محمد بن علي ابوالحسن و (209
داشت ، تاريخنگاري از مشرب اين گسترش و ارتقاء در عظيم
.برد نام ميتوان
گروه آرشيو در پانوشتها بقيه جا كمبود دليل به:توضيح
.است موجود معارف
|