از ميرود كه زلال آبي اين
...دست
طبيعي ، برهم محيط يك داخل به خارج از عامل هرگونه ورود
عامل يك بعنوان و بوده اكوسيستم آن تغييردهنده و زننده
ميشود محسوب محيط آن آلاينده يا و مخرب اضافي ،
در دربند نظير رودخانهها برخي در آب آلودگي ميزان
حتيدر را خوشگوار و شيرين آب كه است حدي به تهران شمال
است نموده غيربهداشتي بالادست كوهستاني مناطق
ايراني كوهنوردان بار اولين براي كه زماني از سال پنج
كردند ، كوهها پاكسازي جهاني مراسمروز برپايي به اقدام
.ميگذرد
پاكسازيقلل مختلف برنامههاي برپايي در تلاشها همه رغم به
هنوزهم متاسفانه سال ، چند اين طي كوهستاني مسيرهاي و
مسيرهاي در شده رها زبالههاي از ناهنجاري مناظر شاهد
.هستيم شهرها به مشرف دامنههاي در خصوصا كوهستاني
ميان در زيستمحيطي فرهنگ جايگزيني و ناصحيح رفتارهاي اصلاح
اما نيست ، امكانپذير كوتاهمدت در مردم و طبيعت دوستداران
جهاني دادفرداروز زمان طول در آگاهيهايي مردم به ميتوان
تشريح به پيميخوانيد در كه نوشتاري.است كوهها پاكسازي
.پرداختهاست كوهستان در آب آلودگي دلايل
محيط.هستند آب نظير مهمي حياتي عناصر برگيرنده در كوهها
قابل و شيرين آب تامين منشا و زلال ، آبهاي سرچشمه كوهستان
يخچالهاي و برف بصورت آب منابع اصلي ذخيرهگاه و شرب ،
.است طبيعي
بصورتچشمه چه دست پائين در آب علائم و آثار هرگونه ظهور
مرتفعدر نواحي وجود نمايانگر زمين ، روي بر رود چه و
از چشمهها و رودخانهها تمامي جريان و بوده فوق مناطق جوار
.ميشود شروع مناطق اين به مشرف ارتفاعات
بالادست مناطق آب كيفيت در دگرگوني هرگونه كه است بديهي
تغييردر ايجاد باعث رودخانهها و جويبارها سرچشمه و
محل و پستتر نواحي و دست پائين در استفاده مورد آب كيفيت
.ميشود شهري و روستائي جوامع استقرار و سكونت
رودهاي و جويبارها پاكي از حفاظت اهميت بنابراين
نتيجه در ميباشد ، دست پائين از بيشتر مرتفع مناطق
سرچشمه بعنوان كوهستان حريم آلودگي عدم به نسبت پايبندي
سلامت و پاكي حفظ جهت در رودخانهها و جويباران وپاك زلال
.است الزامي امري مصرفي آبهاي وبهداشت
و بهرهبرداران كوهستاني ، مناطق ساكنان متاسفانه
ميزان و نوع و آلايندهها به نسبت هنوز كوهپيمايان
زيرا ندارند ، كافي اطلاعات محيط ، بر آنها مخرب تاثيرات
.نميگيرند جدي مورد اين در را زيستمحيطي توصيههاي
آلايندهها انواع
اثرات با آشنايي كه همانگونه باورند اين بر كارشناسان
و الكلي مشروبات يا سيگار مثل موادي مضرات و مخرب
جان ، و جسم آلودهكننده عوامل بعنوان آنها پذيرفتن
آلايندهها انواع شناخت مينمايد ، محدود را آنها از استفاده
بر آنها منفي تاثير و طبيعت در آنها پايداري ميزان نيز و
امري طبيعي محيطهاي شدن آلوده از جلوگيري براي زيست ، محيط
.است الزامي
لازم نكته اين به توجه آلودگي ، براي تعريفي ارائه از قبل
و اكوسيستمطبيعي يا محيط يك اجزاء از جزء هر وجود كه است
با آن سازگاري بر دلالت طبيعت ، در حال زمان تا آن بقاي
.دارد زمان طول در فوق اكوسيستم طبيعي اجزاي ديگر
خارج از عامل هرگونه ورود كه گرفت نتيجه ميتوان بنابراين
آن تغييردهنده و زننده هم بر طبيعي ، محيط يك داخل به
آلاينده يا و مخرب اضافي ، عامل يك بعنوان و بوده اكوسيستم
غيربومي ، ميدان يك ميتواند عامل اين.ميشود محسوب محيط آن
.باشد صنعتي يا مسكوني واحد يك يا و انسان يك
تاثيرگذاري از نميتوان طبيعت به آدمي ورود با بنابراين
ليكن نمود ، جلوگيري آن آلودگي و تخريب و محيط بر
در كنترل تحت گونهاي به و رساند حداقل به آنرا ميتوان
منفي تاثيرات جبران و بازسازي قابليت طبيعت ، كه آورد
.باشد داشته را جديد وضعيت با سازگاري و وارده صدمات
ازتوسعه تعبيري منزله به شده عنوان مفهوم درك با
طبيعت از گونهاي به ميبايست نيز كوهنوردان پايدار ،
جبرانناپذيريدر تخريب و تغيير كه كنند استفاده كوهستان
رخ شود كاسته آن امكانات و جاذبهها از كه آنگونه كوهها
براي ميراث و امانت يك بعنوان كوهستان محيط و نداده
.گردد حفظ آيندگان
چرا آلودگي
انسانها همه مانند نيز كوهها راهيان و ساكنان شك بدون
بردامن را آلودگي و ندارند محيطها اين تخريب به تمايلي
هرچه نمودن دور در سعي طريقي به و نميپسندند كوهستان پاك
پس.دارند خود زندگي محيط از آلاينده مواد موثرتر و سريعتر
آلودهميكنند؟ را آن رودخانههاي و طبيعت چرا
جاريدر آبهاي نمودن آلوده علت عمدهترين كه ميرسد نظر به
ظاهرا نمودن خارج توانايي يعني قابليت ، همين نيز كوهستان
كردن دور و محيط از آلايندهها ديگر و زباله سريع و موثر
.است نظر مورد محل از آنها
غيراصولي ، به روش و ناپسند عادت اين رواج اينكه از غافل
پائين مناطق و شهري نواحي در جاري و مصرفي آب آلودگي قيمت
اكثر مورد در متاسفانه كه ضايعهاي.ميشود تمام دست
مصرفي شرب آب تامينكننده سدهاي و شهري رودخانههاي
.آنيم شاهد شهروندان
زبالههايموجود ماندن برجاي با كه است واضح ديگر طرف از
جاذبههايكوه ، مهمترين از يكي رود ، كنارههاي و حواشي در
و كنارههايسبز خصوصا آن ، طبيعت چشمنوازي و زيبائي يعني
تمايلهيچكس مورد كه ميرود بين از نيز آب مجاور مصفاي
.نيست
نظير رودخانهها برخي در آب آلودگي ميزان حاضر حال در
خوشگوار و شيرين آب كه است حدي به تهران شمال در دربند
.است نموده غيربهداشتي دست بالا كوهستاني مناطق در حتي را
مسيرهاي اينگونه در طبيعي چشمانداز خوردن برهم آنكه ضمن
تردد از صعود براي كوهنوردان كه است اندازهاي به پرتردد
.ميكنند اجتناب مسيرها اين در
كوهها پاكسازي جهاني روز
همت به ديگر بار كوهستاني مسيرهاي فردا
.ميشود پاكسازي مردم و محيطي زيست تشكلهاي كوهنوردان ،
كسبهمناطق و ساكنان كوهپيمايان ، به ديگر بار روز اين در
نظير پرترددي مسيرهاي در قهوهخانهها خصوصا كوهستاني
ريختن از كه ميشود توصيه تهران شمال در شيرپلا به دربند
خودداري جدا كوهستاني معابر و رودخانهها داخل به زباله
.كنند
و مصرفي مواد كه همانگونه ميشود پيشنهاد ايشان به
مواد و باقيمانده ميكنند ، حمل بالا به را خود ملزومات
ريختن با نه و طريق همان از و صورت همان به نيز را زائد
محيط از خارج و دست پائين به رودخانه ، زلال آب در آن
.دهند انتقال كوهستان
ويك مديريت شدن جايگزين تا ميشود توصيه اكيدا مردم به
و زباله ريختن از كوهستان ، در زباله رفع كارآمد سيستم
زبالههاي بويژه و نموده اجتناب كوهها جاري آبهاي آلودن
ظروف و فلزي قوطيهاي شيشهاي ، بطريهاي مانند نشدني تجزيه
.دهند انتقال دست پائين به حتيالامكان را پلاستيكي
خالي ظروف و قوطيها انتقال كه ميشود يادآوري كوهنوردان به
به آن حمل از راحتتر مراتب به دست ، پائين به شده كوبيده و
.است زياد حجم با و پر بصورت هم آن بالا طرف
روزهاي طي مدت ، كمترين در كه زبالهاي انبوه تجزيه
خارج ميشود ، گذاشته بجاي كوه در مشتاقان سيل توسط تعطيل
.است كوهستان پاك محيط توان و حدتحمل از
مسئوليت و تعهد احساس كمي با كه باشيم داشته ياد به
شدن آلوده از و بازگرداند خود با را مواد اين ميتوان
آبي نيز ما فرزندان براي آب رنگ تا كرد جلوگيري آبها
.بماند
ساعتچي احمدعلي
|