تحولآفرين مديران
بشناسيم را معتاد يك چگونه
آينده سال در 150
جهان جمعيت
و فاميلي ازدواجهاي افزايش
الجزاير در وراثتي بيماريهاي
آلماني برجسته شناس جامعه يك
سياست ادامه خطرات
:كرد افشاء
آلمان در خارجيان با تبعيضآميز
را كسي زودي به چيني سالمندان
داشت نخواهند مراقبت براي
زندگي در آن نقش و "هيجان"
جمهوري خبرگزاري عمومي روابط
منتشر كذب خبرهاي كيهان اسلامي
است كرده
تحولآفرين مديران
سازمان در شخصيت وترور اثربخش مديريت به نگاهي
و شخصي كار ، نيازهاي محيط بايد افراد انگيزه تقويت براي
گيرد قرار موردتوجه آنان اقتصادي مسائل
و خدماتي توليدي ، سازمانهاي معاصر مديران ويژگيهاي از يكي
و اجتماعي اقتصادي ، تحولات كهبا است اين ما كشور آموزشي
شرايطي در. هستند مواجه قابلتوجهي بيش كمو فرهنگي حتي
و تغيير وبا آرام "نسبتا حالتي در كشور يك كهسازمانهاي
چنين مديران ادامهميدهند ، خود حيات به اندك تحولات
نباشند ، تحولساز يا اگردگرگونساز حتي سازمانهايي ،
اما. دهند ادامه موفق ، مديري عنوان به خود بهكار ميتوانند
تغييراتي با جهاتمختلف از كشور يك سازمانهاي كه شرايطي در
كاهش يا فراواني اوليه ، كاهشمواد يا فراواني نظير ،
كمبودبودجه ، يا كفايت ماهر ، مديران و وكارشناسان كارگران
يا دولتيشدن سريعتورم ، افزايش ارز ، نرخ افزايش يا كاهش
مديراني تنها هستند ، مواجه آن ونظاير سازمانها خصوصيسازي
ميباشند نظارتخود تحت سازمان اثربخش هدايت و بهرهبري قادر
.باشند ويژگيهايي داراي كه
بعضي است لازم دهيم ارائه را اثربخشي رهبري اينكه براي
و رفتار آن با همراه و باشيم دارا را شخصيتي ويژگيهاي
برخوردار نيز خاصي مهارتهاي از و باشد درست ما اعمال
و رفتارهايرهبري و صفات مجموعه به دقيق نگاهي با.باشيم
رفتارها و صفات بين بودرابطه خواهيم قادر اثربخش مديريت
خود به كه مديري مثال براي. قراردهيم بررسي مورد را
سختو شرايط در "معمولا است جرات با "ضمنا و اعتماددارد
.نشانميدهد خود از بيشتري رفتاري ثبات دشوار ،
با او كار محل سازمان كه وضعيتي در- را مدير يك وظيفه اگر
زمينه در فعاليت- است مواجه پيشبيني قابل و محدود تغييرات
محصولات كيفيت به بخشيدن بهبود سازمان ، بهرهوري افزايش
به توجه با افراد رواني سلامت و رضايت سطح افزايش سازمان ،
اجتماعي اقتصادي ، پيشبيني قابل و تحولاتمحدود و تغيير
ديگري تحولسازوظايف يا دگرگونساز مدير بدانيم ، آن ونظاير
و تغيير و است عادي شرايطسازمان وقتي. دارد برعهده نيز
محدود كار بازار و فرهنگي سياسي ، گوناگوناجتماعي ، تحولات
سازمان تا سازمانهاميكوشند مديران ميباشد ، پيشبيني وقابل
شده ، پيشبيني قبل از جهات يا سويجهت به را خود كار محل
حركتسازمان مسير تا ميكوشد تحولساز مدير اما.هدايتكنند
تحولات و تغيير با مسيرهايمناسب و درجهات را خود نظارت تحت
كند ، هدايت سازمان ، هدفهاي جهت در عينحال ، در و گوناگون ،
سازمان كهميتواند است آن مديري چنين مهم ويژگيهاي يكياز
انتخاب و كنوني وضعيت تشخيص درجهت ابتدا را خود نظارت تحت
برايپذيرش را سازمان سپس دهد ، ياري سازمان مناسببعدي مسير
و فعلي هدفهاي دستيابيبه براي فعاليت و موردنظر هدفهاي
تغييراتي از دسته آن بالاخره و حركتدرآورد به سازمان بعدي
اين-بماند باقي سازمان در هميشه براي است كهلازم را
ايجاد- درآيد فرهنگكار صورت به سازمان آن در تغييرات
كاركنان طرف از تغييرات پذيرشاين براي را لازم امكانات
.فراهمآورد سازمان ،
دگرگونساز و موفق مدير يك براي كه ويژگيهايي ديگر از
يا شرايط به توجه با خلاق مديران.است خلاقيت برشمرد ميتوان
ميتوانند ميبينند خود سازمان در كه وضعيتي
خود سازمان پوياترشدن جهت در را متنوعي برنامهريزيهاي
موءسساتفرهنگي ، و سازمانها ساير پويايي جهت در وحتي
اينجا در دهند جامعهانجام اقتصادي و توليدي اجتماعي ،
مسئله دو كه هنگامي تا كه توجهداشت نكته اين به بايد
وعلاقهمند تحولساز مديران پرورش و انتخاب مهم ، يعني بسيار
ماهيت و درنيايد ضرورتملي يك صورت به تطور ، و تغيير به
دو اين به كه نباشد ويژگي اين ماداراي كشور در كار فرهنگ
اينكه دهد ، امكان نشان توجه مهم بسيار اصول مسئلهبهعنوان
تحولات و تغيير به توجه بتوانندبا ما كشور مختلف سازمانهاي
چشمگيري فعاليت نيز خود توسعه و جهترشد در گوناگون
مديران ، دستهاز اين به جهت آن از.است كمتر داشتهباشند ،
گفته تطوردهنده يا تجديدحياتكننده تحولآفرين دگرگونساز ،
كاركردها راهبردها ، از -بتوانند1 چنينمديراني كه ميشود
كار محل وسازمان كنند خلق جديد معجوني كهنه ، وعملكردهاي
عين در و حفظ گوناگون ودگرگونيهاي تحولات بستر در را خود
هدايتكنند ، نيز مطلوب اهداف به دستيابي جهت رادر آن حال
به توجه با و سازند رادگرگون قديمي نگرشهاي و ديدگاهها -2
را جديدي راهبردهاي و باورداشتها پيشآمده ، تحولات ماهيت
راهبردهامعتقد و نگرشها اين به نسبت را وكاركنان خلق
در را ديگرسازمان افراد و خود -آن ، 3 از مهمتر و سازند
.وادارند تلاش و حركت به هدفهايمطلوب تحقق براي تلاش جهت
نيز شرايط بهترين در حتي تبادلي ، "اصطلاحا مديران هرچند
و ساخت ماموريت ، در اندكي تغييرات ايجاد توانايي فقط
دارند ، را خود نظارت تحت سازماني انساني منابع مديريت
هم- 1 كه دارند را آن توانايي دگرگونساز مديران درمقابل
منابع و ساخت زمينهماموريت ، سه در اساسي تغييرات ايجاد به
سياسي نظام در هم- و 2 ورزند سازمانيمبادرت انساني
.آورند اساسيبهوجود تغييرات خود ، كار محل سازمان وفرهنگي
ازجمله سازمان ، يك نظام وسياسي فرهنگي حيات تجديد توانايي
خاص همينويژگي و است دگرگونساز مديران مهم ويژگيهايبسيار
- تبادلي "اصطلاحا مديران رااز مديران از گروه اين كه است
مسائلموجود و مشكلات با تعامل به كه ازمديراني دسته آن يا
آن با سازمان كه مشكلاتياست رفع آنان تلاش و ميپردازند
يك كه هنگامي مثال ، براي.متمايزميسازد - است مواجه
يك مدير زمانيكه يا ميشود خصوصي بخش به تبديل سازماندولتي
آموزشي كادر كه) گذشته ميگيردبرخلاف تصميم آموزشي سازمان
سنتي شيوههاي كاربرد به مجبور حتي ترغيبو را خود
آموزشي جديد ، كادر تحولات به توجه با و (است تدريسميكرده
و آموزش جديد شيوههاي تربودن اثربخش به معتقد را سازمان
از بخشي صورت به نيز را جديد نگرش واين كند يادگيري
اينصورت در درآورد ، خود نظارت تحت سازمان در فرهنگكار
ويژگي كه بود كاريخواهد چنين انجام به قادر هنگامي تنها
.باشد رادارا دگرگونساز مديران
بيتوجه آن به اثربخش و موفق مديران كه عواملي ديگر از
در مشغول انساني نيروي دارند مدنظر دقت به هميشه و نبوده
از سازمان هر در شاغل انساني نيرويميباشد سازمان
بهرهوريدر افزايش براي.ميباشد متشكله عوامل مهمترين
عامل مهمترين برايانجام شده انگيخته انساني نيروي سازمان
سطح افزايش با كاركنان در اينانگيزش كه ميرود بهشمار
برايافزايش.ميآيد فراهم كاركنان ، شغلي ورضايت روحيه
آنان نيازهاي ارضاي به لازماست كاركنان شغلي رضايت و روحيه
ميتوانند مديراني تنها و كنيم كارتوجه محيط در
را خود تحتنظارت كاركنان بالاي مراتب نيازهاي موجباتارضاي
بهوجود سازمان درون در را روانيمناسب فضاي كه سازند فراهم
از بعضي كهعملكرد ميدهد نشان صاحبنظران تجربه.آوردهباشند
از جنبه اين به نسبت نظرميرسد به كه است چنان مديران
مديران درواقع.هستند آگاه و مديريتحساس وظيفه
افراد باعثميشود عواملي چه ميدانند كه دارند نابغهايوجود
موجبات عوامل كدام كنند ، بهتركار و بيشتر آنان نظارت تحت
نيز و ميآورد فراهم را افراد بسيارخوب روحيات
واخلاقي ، انساني ارزشهاي همه رعايت ضمن ميدانندچگونه
ممكن سطح بالاترين رابه كاركنان يك يك اثربخشي و كارآيي
داشت خواهد بهينه بهرهوري هنگامي انسانينيز عامل.برسانند
افراد تقويتانگيزه براي.باشد شده انگيخته كار كهبراي
آنان اقتصادي ومسائل شخصي نيازهاي كار ، محيط بايد
.گيرد قرار موردتوجه
"سازمان در مخرب عاملي شخصيت ترور"
بعنوان كه دگرگونساز و اثربخش مديران مورد در بحث از بعد
از سازمان در بهينه بهرهوري درجهت خلاق و موءثر عواملي
ازعوامل يكي پيرامون بحث به ميپردازيم اينك يادشد آنان
كاركنان و مديران وازبينبردن حذف با كه سازمان آسيبشناسي
در مخرب عاملي بعنوان آن از فعالميتوان و اثربخش
جلوگيري ودرنهايت سازمان در پيشرفت و پويايي جهتازبينبردن
لحاظ از سامانيافته و كشوريپيشرفته و جامعه ايجاد از
.كرد ياد غيره و فرهنگي و اقتصادي ، اجتماعي
!شخصيت ترور تعريف
نظير شخصيت ترور پديده براي مناسب تعريف يك ارائه شايد
مشاهده نيز روانشناسي اصطلاحاتديگر بعضي مورد در آنچه
در شخصيت ترور از ما منظور. سادهنباشد ميشود ،
چونبراي كه است خاصي افراد يا فرد يك رفتار"سازمان
از استفاده به خودقادر گروهي يا شخصي هدفهاي به دستيابي
شيوه به را خود منافع ونميتوانند نيستند صحيح روشهاي
بهدست اخلاقي ميزانهاي با مطابق و شده مقبول ، پذيرفته صحيح ،
رواني حذف و براساسترس و قدرت اعمال با ميكوشند آورند ،
فرآيند ، اين طي و برسند خود بهمقصود ديگر ، افراد يا فرد
همكاران مرئوسان ، روءسا ، نظر در را خاص يااشخاص شخص آن
نهايت در سازمانو اهداف مخالف كمكار ، نامطلوب ، وسايرين
.كنند معرفي جامعه ، در پذيرفتهشده و متداول شيوههاي مخالف
:سازمان در شخصيت ترور تخريب آثار
و آثار باشد ، هرچه سازمان در شخصيت ترور عوامل و دلايل
يك سازمان موفقترين حتي تهديدكنندهحيات و مخرب آن نتايج
كارآمدتنزل افراد روحيه ميشود باعث رفتاري چنين. است كشور
موقعيت وبدينترتيب ، شود تشديد گروهي تضادهاي و كند پيدا
ميآيد فراهم سازمان ، در اداري رشدفساد براي مناسبي بسيار
شد ، كاركنان پذيرفته سازمان يك در شخصيت ترور وقتيفرهنگ.
به خود اشكالات و برمعايب گذاشتن سرپوش براي ميآموزند نيز
بگيرند خرده آنان بر ميرود احتمال بپردازندكه كساني تحقير
وقتيميزان. ميشناسند را كارها انجام مناسبتر ياروشهاي
شغل ترك و استعلاجي كار ، مرخصيهاي در حوادث و سوانح كمكاري ،
مييابد ، بايد كاهش توليد سطح بالاخره و پيداميكند افزايش
توجه نيز شخصيت پديدهترور به گوناگون ، مسائل به توجه ضمن
اين با سازمان مديران از نفر چند يكيا كه صورتي در و داشت
بهاحساس را خود نياز تا )ميپردازند قدرت بهاعمال شيوه
گذاشت كنار خود ازپست را آنان يا بايد ،(كنند ارضا قدرت
آموخت را مديريت و مناسبرهبري روشهاي آنان به يا
بين اختلافات و درگيريها گروهي ، تضاد ديگرنظير پديدههاي.
ترور توسلبه نتايج از ميتواند سازمان در گروهي فرديو
.باشد چنينپديدهاي نتايج از يا سازمان در شخصيت
اسماعيلي غلامعلي:نگارش و گردآوري
روانشناسي ارشد كارشناس
بهرهوري روانشناسي:منابع
مديران براي كاربردي روانشناسي -
ساعتچي محمود دكتر:تاليف
بشناسيم را معتاد يك چگونه
سراسر عمومي يكخارش مخدر مواد مصرف از پس ساعت يك يا نيم
ران بخصوص پاها قسمتهاي در كهبيشتر فراميگيرد را بدن
است مشهود بيني و وكشالهران
:اشاره
قابل مشخصاتظاهري با اعتياد شروع ابتداي در معتاد افراد
نشانگر تواند مي ازرفتارآنان بسياري اما نيستند شناسايي
.باشد اعتياد
است كرده بيان دارد معتاد فرد يك كه را رفتاري زير59 مطلب
:ميگذرد نظرتان از كه
خاطر به و اعتياد از ناشي ضعف دليل به معتاد:دروغگويي -1
متوسل دروغگويي به نشوند اعتياداو متوجه ديگران اينكه
ومادر پدر و برميگردد خانه به جواني يا وقتيشوهر.ميشود
كل در معتاد چونفرد "!بودي كجا":ميپرسند او از همسر يا
مخدر مواد مصرف جهت را زماني خانهبوده از بيرون كه زماني
كه اينسوءال مورد در نتيجه در داده اختصاص مكانخاصي در
ميگويد دروغ بالاجبار و پاسخبدهد درست نميتواند بودي كجا
ديگر روز و 2 ميدهد پول مبلغي پسرش پدريبه اينكه يا
اين "مثلا سوءالميكند پدر وقتي مينمايد مجدد پول پسرتقاضاي
درست پاسخ نميتواند كردي چه طي 2روز در را تومان هزار پنج
مخدر مواد براي را تومان هزار چهار زيراحداقل بدهد
.دادم دوستمقرض به "مثلا ميگويد دروغ به و خرجكرده
و ميروند تفريح به هم با شوهر و زن:نداشتن ثابت خلق -2
در "مثلا كه ناهار خوردن از بلافاصلهبعد دارد عادت شوهر
بنمايداگر مصرف مخدر مواد است بعدازظهر روزساعت 1 هر خانه
بدليل معتاد برسدشخص يا 3 ساعت 2 به گردش در نهار خوردن
پيدا پرخاشگري و عصبي بدنحالت به مخدر مواد نرسيدن
يا.نيزبيانجامد تفريح خوردن بهم به است كهممكن مينمايد
و ميرود بيرون خانه از موادمخدر خريد براي غروب در اينكه
به بازگشت هنگام در و نمايد تهيه موادمخدر نميتواند
آنكه از كهقبل صورتي در است تحريكپذير و عصبي "خانهكاملا
.بود مطيع و آرام"كاملا برود بيرون خانه از
خانوادههايي در بخصوص اين كه:دليل بدون پول كردن خرج -3
نيز ثابتي حقوق و ميكند راتامين مالي نياز شوهر فقط كه
كار ادارهاي در كه شخصي "مثلا است مشهود ميكند دريافت
اين نيز خانه وخانم ميگيرد حقوق تومان هزار و 60 ميكند
در كه سرانگشتي حساب به توجه وبا ميداند را حقوق مقدار
است هزارتومان حداكثر 40 خانه خرج ميبيند برجمينمايد آخر
خصوص در يا و كجارفته تفاوت تومان هزار اين 20 پس
اين ميكنند دريافت توجيبي پول يامادر پدر از كه جوانهايي
.است صادق امربيشتر
منزل صبحبه يا 1 ساعت 12 كه جواني:مكرر شبنشينيهاي -4
دوست منزل يابه و ميدهد انجام "مكررا را عمل اين و ميآيد
و ميكند زندگي مستقل و تنها دوست اين بخصوص كه ميرود خاصي
هنوز شب از پاسي تا و بيخواب "اكثرا خانه به مراجعه از پس
است اوزياد در كردن صحبت به ميل و تنگ مردمكچشمانش بيدار ،
و استفراغ و تهوع خانهدچار به مراجعه از بعد اينكه يا و
او از را علت وقتي و ميشود وسستي بيحالي و سردرد
بيجهت و اينكهبيخود يا باشم شده مسموم شايد ميپرسيدميگويد
بايد گردد تكرار اعمال اين اگر ميكندولي گريه يا و ميخندد
.كنيد بهاعتياد شك
"اكثرا معتادين:منزل در مشكوك حركات و كاري پنهان -5
چون بنمايند ذخيره را خود روز حداقل 2 مصرف ميكنند سعي
را آن بايد نمايند حمل خود با را مقدار اين نميتوانند
سعي و منزلاست در عمل اين براي مكان بهترين پنهانكنندو
يا همسر كه نمايند منزلپنهان از جاهايي در "اكثرا ميكنند
دقت كمي اگر دارند آمد و رفت مكانها درآن كمتر مادر و پدر
موضوع اين بشودمتوجه منزل در آنها اعمال و رفتار به وتوجه
پول كيف در مخدر مواد نگهداري شايعجهت مكانهاي شد خواهيد
.است سيگار بسته داخل و داخلكبريت و
ميبايست دارند خوراكي نوع مصرف كه كساني:چاي مصرف -6
چاي ليوان يك ترياك بخصوص مخدر مواد خوردن از پس "حتما
كهشما بنمايند حل جوش آب در را ترياك يااينكه بنوشند داغ
نخود يك اندازه به سياهكوچك جسم يك دارد كه ميشويد متوجه
نعلبكي كردن بو از يا مينمايد له درنعلبكي دست با را
حس را بويترياك ميتوانيد نيز چاي مصرف از پس واستكان
پررنگ چاي مصرف به مواقعتمايل اكثر در اينكه يا بنمائيد
قبل صبحها دارند خوراكي نوع مصرف معتادينيكه دارند
ميگويند مادرخود و پدر يا همسر به "حتما صبحانه ازخوردن
بدن بيداري هنگام در بدهزيرا من به ناشتا چاي ليوان يك
منتظر نميتواند معتاد و دارد مخدر بهمواد مبرم احتياج
جوش آب مقداركمي نتيجه در گردد آماده كامل صبحانه بماندتا
استفاده آن از بعد رابلافاصله ترياك بعد و ميآورند
.مينمايند
درصد حدود 60الي 70 در:رفتن بيرون منزل از بعدازظهر -7
كه ميباشد بعدازظهر آنهادر مصرف نوبت يك معتادين ، از
ميبايستمكاني باشند داشته كشيدن نوع كهمصرف افرادي بخصوص
در سعي مختلف دلايل نتيجهبه در باشند داشته عمل اين جهت
دانشگاه روز هر بعدازظهر "مثلا رادارند منزل از فرار
آزاد اگرشغل يا بدهم انجام بايد كار اضافه يا كلاسدارم
خوب بعدازظهر ساعات 1الي 4 در درامد ميگويد باشد داشته
.هستند گريزان منزل مختلفاز دلايل به و است
اينكه يا دارند مخدر مواد بالاي مصرف كه معتادين:ظاهر -8
و پرچين شكسته صورت "اكثرا طولانياست آنها اعتياد زمان مدت
وگونههاي دارند گود و فرورفته چشماني سياه ، لب بادور چروك
اين ميكنند سعي كه لاغريصورت دليل به است برآمده آنها
سعيميكنند را زيرچشم قسمتهاي بخصوص ريشگذاشتن با را نواقص
پيش سال تا 2 مثال بهطور افراد اينگونه.دارند نگاه بلند
وليهمينكه نداشتند گذاشتن ريش به علاقه خوبيداشتند ظاهر كه
نامرتب و بلند بخصوصريشهاي و ريش شد شكسته آنها صورت
داشتن نگه تميز براي تمايلي "معتاديناكثرا.ميگذارند
و روز دراواسط بيموقع زدنهاي چرت دليل به و لباسندارند
تمايل "اكثرا اينكه بهدليل و خوابيدن هنگام در بخصوص
امكان دارند كشيدن سيگار به خواب قبلاز و شبها زيادي
را خود يازيرپوش خواب لباس و بيفتد آنها دست از داردسيگار
گونه اين به پس.را منزل وموكت فرش حتي يا و كنند سوراخ
نكتهديگر.كنيد توجه است سيگار نوك اندازه كهبه سوراخها
اصلي ذخيره از خود مصرفترياك برداشتن جهت معتادين اينكه
كهدر مينمايند استفاده راست و چپ نشانه شصتو انگشت دو از
انگشت دو ناخناين زير در ترياك كمي مقدار مواقع بيشتر
.ميشود مشاهده زيرناخن لايهسياه يك بصورت و مانده باقي
بخصوص جنسي ضعف و ناتواني شايع علل از يكي:جنسي ضعف -9
را جنسي تمايل حتي كه است مخدر مواد به اعتياد مردان ، در
.ميگيرد مردان از
شير ، و صبحانه خوردن بخصوص خوردن غذا به تمايل نداشتن -10
حالت رفتن بين از باعث مواد اين زيرا ترشيجات بستني ،
.ميشوند مخدر مواد مصرف از بعد نشئگي
كساني بخصوص مخدر مواد به معتاد نفر هر 4 از "عموما -11
دردهاي جمله از گوارش مشكلات دارنديكي خوراكي نوع مصرف كه
قرصهاي ازانواع يكي "اكثرا نتيجه در ميكند پيدا مزمنمعده
محل يا كار محل يا لباس يا درجيب ميتوان را معده درد ضد
.نمود آنهاپيدا زندگي
زمان مخدر مواد مصرف از ناشي يبوست داشتن دليل به -12
.ميباشد توالتطولاني در آنها ماندگاري
خارش يك مخدر مواد مصرف از پس ساعت يك يا نيم:خارش -13
پاها قسمتهاي در بيشتر كه فراميگيرد را بدن سراسر عمومي
الي تا 3 كه است مشهود بيني و كشالهران و ران بخصوص
بخصوص معتادين عذابدر باعث كه ميانجامد طول به نيز ساعت 4
.باشند ، ميشود مهمي مكان در اگر
مصرف زمان از اگر:خميازه و عطسه بيني ، از آبريزش -14
خميازههاي دچار معتاد بگذرد ساعت الي 2 روزانه 1 معمول
.ميگردد عطسه و ريزش آب با همراه طولاني
ورزشكار اگر كاهشمييابد محسوس طور به او فعاليت ميزان -15
نيست او در كردن ورزش و باشگاه رفتنبه براي تمايلي باشد
ازانجام بعد نميكند كمك شما به خانه كارهاي ديگردر يا
بيحالي و سستي هميشهاحساس.ميشود خسته فعاليتبدني اندكي
.دارد
در مالي لحاظ از كه جوانان مورد در بخصوص كه:سرقت -16
سرقت صورت به بيشتر اوايل در و ميگردد مشاهده هستند مضيقه
.ميباشد دوست و فاميل سپس و خودشان منزل از
در ساعت چند اوقات گاهي و است گوشهگير و منزوي شخصي -17
.ندارد احساساتي مسائل به وعلاقهاي تمايل ميماند تنها اتاق
.داشتهباشد رابطه خود سالم دوستان با كمتر سعيدارد
و تيغ خودكار ، لوله سيگار ، زرورق مثل وسايل كردن پيدا -18
.خانه يا كار محل يا لباس جيب در سرنگ
وجهه كه مشكوك ، اشخاصي افراد با ارتباط:ناباب دوستان -19
.ندارند خوبي اجتماعي
تا 5 گذشته ماه طي 6 در "مثلا است شده لاغر و ضعيف -20
خاصي بدني فعاليت اينكه بدون است داشته وزن كاهش كيلوگرم
.باشد داده انجام لاغري جهت
"اكثرا و خوابندارد از شدن بيدار براي تمايلي صبحها -21
و كرده پف صورتي بيداري درهنگام و ميرود كار سر به دير
.عصبيدارد حالت
خودت سلامتي جهت بگوييد او به ناگهاني طور به اينكه از -22
انداختن تعويق در سعي و ميشود هراسان بده آزمايش يك
.دارد ادرار آزمايش
مواد ذخيره ميترسد زيرا است گريزان مسافرت به رفتن از -23
اينكه از ترس و نمايد حمل جديد مكان به خود با را مخدر
چگونه جديد مكان در نبرد مسافرت به خودش با مخدر مواد اگر
.نمايد تهيه را آن
انتظامي سوينيروي از معتادين گرفتن طرح كه مواقعي در -24
"مثلا و بماند خانه در ميكندهميشه سعي درميآيد اجرا به
.نميآيد بيرون خانه از ياگردش خريد براي
شخص كه زماني برويد مسافرت به معتاد شخص يك با اگر -25
ترس "كاملا ميتوانيد ميبيند را جادهها بازرسي ايست معتاد
.اوببينيد چهره در را
شربت ميشود ، مصرف اسهال جهت كه فنوكسيلات دي قرص -26
سه هر كه را كدئينه استامينوفن قرص و كدئينه اكسپكتورانت
يا منزل در ذخيره صورت به هميشه ميباشند مخدر مواد داراي
مخدر مواد به دسترسي زماني اگر تا كند مي نگهداري كار محل
.نمايد داروهااستفاده اين از نداشت
در بخصوص ديازپام جمله از خوابآور قرصهاي انواع مصرف -27
.ميكند زيادهروي كه مواردي
جواز رانندگي ، گواهينامه موقع به تمديد عدم يا انجام -28
گواهي به احتياج كه اينها امثال و كسب پروانه يا مغازه
.دارد ادرار آزمايش انجام اعتيادبوسيله عدم
كه بداند اگر بخصوص خانوادگي مهمانيهاي و شبنشيني از -29
خانه به شب "حتما ميكند سعي و است گريزان است مدت طولاني
.برگردد
ولي دارد ثابتي اندازه طبيعي حالت در افراد چشم مردمك -30
نيم است ، متغير دارند مخدر بهمواد اعتياد كه كساني در
و نوكخودكار اندازه به يعني تنگ مخدر مواد ازمصرف پس ساعت
حالت برابر چند گشاديعني ساعت الي 4 حدود 3 از بعد سپس
مقدار دو اين فاصل حد طبيعي درافراد ولي.ميشود قبل
.ثابتميباشد
مشمع) بنمايند پنهان آن در را مخدر مواد بايد كه جسمي -31
xاندازه 105 "اكثرا و مشكي رنگ بخصوص پلاستيكي كيسه يا(
در خصوصيات اين با مشمعي ديدن با كه است سانتيمتر
اگر بخصوص لباس جيب يا منزل از گوشهاي در يا آشغال سطل
.است الزامي معتادبودن به شك بدهد ترياك بوي
به او لباس و بدن برميگردد خاص دوستان پيش از وقتي -32
از اينكه از قبل ولي ميدهد ادكلن بوي و عطر فراوان مقدار
.نبود حالت اين به برود بيرون خانه
مي منزل رفتناز بيرون در فراوان اصرار اوقات گاهي -33
امكان كه باشد بيماري درحال و مريض بشدت اگر حتي نمايد
در اين كه بيانجامد منزل در نيز ودعوا نزاع به دارد
.است شده تمام او مخدر مواد ذخيره كه شرايطياست
از ميكند سعي شود شخص فلان اعتياد از صحبت خانه در اگر -34
سعي "كلا و نمايد عوض بلافاصله صحبترا يا شود جدا بحث محيط
.نكند نظر اظهار اعتياد درخصوص ميكند
شخص فلان كه بشود موضوع اين از صحبت خانواده در اگر -35
نكرده مصرف كه ميباشد ماه يك مثال براي و كرده اعتياد ترك
"اينكهحتما بدليل دارد حضور جمع در كه شخصمعتادي.است
البته ) داشته اعتيادناموفق ترك بار چند الي سابقه 1 خودش
اين اول مرحله در( پزشك به بدونمراجعه و خودش بوسيله
چند فقطبراي ميگويد بعد مرحله در و ميكند تكذيب موضوعرا
.باش داشته ميكنداطمينان شروع دوباره و است ماه
نوع بخصوص منژل در سرنگ سر و سرنگ كردن انبار و خريد -36
.آن سيسي 5
صورت به كهاگر آرنج در و دست در شايع تزريق محلهاي -37
مشخص سفتي داراي كه برآمدگي يك شود تزريق محل يك در طولاني
كه رويوريدي در حالت اين و ميآيد بوجود است بهرنگبنفش
مردم اكثر چون و است بسيارشايع ميگذرد آرنج وسط از درست
چپ دست مختلف نقاط در را عارضه هستنداين دست راست
.نمود مشاهده بيشترميتوان
جوراب يا سانتيمتر طول 30 به كشهايي نمودن پيدا -38
.مينمايد استفاده جهتتزريق كه( آمدن كش بدليل )زنانه
و ريزش عرق به شروع سرد هواي در حتي خاص دليل بدون -39
از بعد ساعت الي 3 نيم در حالت اين كه ميكند گرما احساس
.است شايع مخدر مواد مصرف
دو در آن دربپلاستيكي كه ترشي و مربا شيشههاي ديدن -40
.ميباشد سوراخ لولهخودكار اندازه به نقطه
نسخه بدون كه خاصي قرصهاي كردن مخفي يا داشتن همراه -41
يا باز صورت به و نباشد بستهبندي و شده خريداري پزشك
.قهوهاي گاهي و هستند رنگ سفيد "اكثرا كه باشد دانهاي
و ميگيرد قرض پول آشنايان و دوستان از مختلف دلايل به -42
ميخواهد شيرخشك بچهام مانند عاطفي بهانههاي صورت به بيشتر
و آمده بوجود مشكلي مادرم و پدر براي يا است مريض زنم يا
.اينها مانند
.است ضعيف بسيار اراده داراي -43
.شركتميكند كمتر فرهنگي و اجتماعي مسائل در -44
نشئگي زمان خصوصيات از بيمورد و فراوان تمجيد و تعريف -45
(.ميكنند مصرف كافي قدر به مخدر مواد كه زماني )است
بعدازظهر در بخصوص مكرر زدنهاي چرت دليل به "اكثرا -46
.ادارهندارد در اضافهكاري جهت تمايلي
در بيشتر كه صبحها بخصوص خلط با همراه مزمن سرفههاي -47
.دارند كشيدن نوع مصرف كه است افرادي
مراسم خصوص در اعتياد بررسي جهت ادرار آزمايش دادن از -48
تعويق به را آزمايش زمان اينكه يا ميكند خودداري ازدواج
.مياندازد
.دارد كامل آگاهي مخدر مواد قيمت و استفاده نحوه از -49
.ميداند را مخدر مواد فروش مكانهاي
به "حتما بايد كه دارد خاصي وسواس ذغال خريد هنگام -50
.باشد فرم اين و شكل اين
.شدن كلفت و دورگه صورت به صدا تغيير -51
اگر و ميكند پرهيز چشمي تماس از شما با صحبت هنگام در -52
شما از را خود نگاه ميكند سعي شويد خيره آنها چشم به
.برگرداند
پلك دو بين فاصله نرسد آنها به مخدر مواد كه زماني -53
.ميشود كم چشم
روزها تمايلدارند بيشتر باشد رانندگي آنها شغل اگر -54
.كنند كار شبها و بخوابند
حتي دارند وحشت و ترس ديگران به خون دادن از "اكثرا -55
.اضطراري موارد در
حالت كه نفازولين و فنيلافرين چشمي قطره از استفاده -56
و حشيش مصرف مورد در بخصوص ميبرد بين از را چشم قرمزي
.بنگ
و شهري خارج ماموريتهاي به رفتن از باشد كارمند اگر -57
.دارد فراوان عجله برگشت براي يا و ميكند خودداري طولاني
مسواك مرتب اينكه به توجه با دارند سياه دندانهاي -58
.ميكنند
اگر "مثلا.ميشود زياد ساعات از برخي در سيگار كشيدن -59
كه عصرها و صبحها در ميكشد يكسيگار ساعت يك هر در فردي
.ميكشد سيگار تا 4 ساعت 3 هر در دارد موادمخدر مصرف
شده داده توضيح بالا در كه نكاتي اين كه اينست مهم نكته
اعتياد جز به مختلف علل ميتواند تنهايي به هركدام است
يك در مدتطولاني يك در آنها از تعدادي اگر ولي داشتهباشد
شود توجه بايستي آن به كه ازمواردي يكي گرديد مشاهده شخص
.است مخدر مواد اعتيادبه
رامسر - صفاتيان سعيد دكتر
آينده سال در 150 جهان جمعيت
نفر ميليارد ازمرز 6 جهان جمعيت آينده سال نيمه:اشاره
مدت 12 طي كه است آن از حاكي بهگذشته نگاهي گذشت خواهد
منظور بهاست افزودهشده جهان جمعيت به نفر ميليارد ساليك
جمعيت رشد حياتي مسئله به عموميجهان افكار توجه جلب
و زندگي بركيفيت برگشتناپذير و شگرف اثراتي كهبيترديد
ملل سازمان جمعيت بخش توسط خواهدداشت آينده نسلهاي سرنوشت
جمعيتي پيرامونوضعيت مهم بسيار اطلاعاتي حاوي متحدگزارشي
نظرتان از كه است شده آيندهتهيه سال در 150 جهان
.ميگذرد
سال 2150 تا جهان جمعيت وضعيت از برآوردهايي
قرار آن بر را اصل كه متوسط حد در باروري فرضيه اساس بر
از بالاتر كمي يا جايگزيني سطح در باروري ميزان كه ميدهد
از جمعيتجهان شد خواهد تثبيت زنان براي فرزند دو يعني آن
در نفر ميليارد سال 1995به 4/9 در نفر ميليارد رقم 7/5
ميليارد و 8/10 سال 2100 در ميلياردنفر سال 2050 ، 4/10
در گرديدهو تثبيت بالاخره و شد خواهد بالغ سال2150 در نفر
.بود خواهد ميلياردنفر از 11 كمتر كمي سال 2200 حدود
فقط پايين و بالا سطوح در باروري بين تفاوت آنكه وجود با
فرزند نيم يا بيشتر فرزند نيم يعني زوج هر براي فرزند يك
در جهان جمعيت ميزان ميباشد باروري جايگزيني سطح از كمتر
اگر.باشد ميليارد تا 27 بين 6/3ميليارد ميتواند سال 2150
سطوحسالهاي 19951990 در آينده سال براي 155 نرخهايباروري
نفر ميليارد به 296 سال 2150 جهاندر جمعيت ميماند ثابت
سطح در سال1995 از جهان زوجهاي همه اگر.بالغميگرديد
براي فرزند دو "تقريبا )فرزندميشدند صاحب باروري جايگزيني
در درصدافزايش موجب 67 فعلي سني ساختار رشد آهنگ( زوج هر
به 5/9 سال 2150 تا كليجمعيت رقم و ميشد جهان جمعيت
تغييراتي شاهد آيندهبالغميگرديد نفر ميليارد
كه سهمگروهي زيرا بود خواهد جهان جمعيت توزيع جغرافياييدر
فاصله در ميكنند زندگي توسعهيافتهتر مناطق در حاضر حال در
تقليل درصد به 10 درصد از 19 سالهاي21501995
پيري به ومير مرگ و باروري ميزانهاي نزولي روند.خواهديافت
حد در باروري فرضيه اساس بر.انجاميد خواهد جمعيت چشمگير
سالهاي فاصله در بيشتر و ساله افراد 60 تعداد سهم متوسط
خواهد افزايش درصد به 31 جهان جمعيت درصد از 10 21501995
جمعيت متوسط حد در باروري فرضيه اساس بر "نهايتايافت
از ميلياردكمتر يعني 7/0 نفر ميليارد 11"تقريبا جهان
متحد ملل سازمان سال 1992توسط در كه بود خواهد ميزاني
كاهشباروري كه است آن علت به امر اين بودو گرديده پيشبيني
فرضيه در.است بوده حدانتظار از بيش كشورها از بسياري در
كليباروري نرخ كه ميشود فرض طور اين حدمتوسط در باروري
دو از بيش كمي يعني سطحجايگزيني در سال 2055 در "نهايتا
بينفرضيههاي تفاوتشد خواهد تثبيت زن برايهر فرزند
فرضيه.است فرزند يك حدود پاييندر و بالا سطح در باروري
كلي كهنرخهاي است استوار اصل اين بر بالا درسطح باروري
تا بين 50/2 و گرديده نزديك بهيكديگر سال 2050 تا باروري
سطح در فرضيهباروري در و بود خواهند زن هر براي 60/2فرزند
سطوح در سرانجام باروري نرخهاي ميشودكه فرض طور اين پايين
بر.گرديد خواهند تثبيت زن هر براي فرزند و60/1 35/1
به سال 2050 تا بالاجمعيتجهان سطح در باروري فرضيه اساس
تا و نفر ميليارد به 5/17 سال 2100 تا نفر ، ميليارد 2/11
اما.رسيد خواهد نفر ميليارد به 27 سال 2150
و ميدهد رانشان چشمگيري تفاوت پايين سطح در باروري برآورد
ميليارد به 7/7 سال 2050 تا جمعيتجهان كه است آن از حاكي
تاسال 2100 و داشت خواهد نزولي روند سپس و خواهدرسيد نفر
به سال 2150 تا "ونهايتا مييابد كاهش نفر ميليارد به 6/5
باروري فرضيه دو.يافت خواهد ميلياردتقليل رقم 6/3
و پايين درسطح باروري و متوسط و بالا سطح در ديگر ، باروري
نرخهاي كه ميشود فرض طور آناين اساس بر كه است متوسط
نزولي سپسروندي و صعودي روندي ابتدا سال 2025 باروريتا
سطح در باروري مورد در ميزانباروري از پس و داشت خواهند
درمورد و جايگزيني سطح از بالاتر درصد ومتوسط 10 بالا
جايگزيني حد از درصدكمتر متوسط 10 و پايين حد در باروري
سال 2150 در جهان جمعيت فرضيه ايندو اساس بر.بود خواهد
نفرخواهد ميليون پايين 4/6 حد در و به 3/18 حدبالا در
بر را جمعيت ساختار نقشحياتي ديگر تحليلي بررسي يكگرديد
زوجهايجهان همه اگر حتيميدهد نشان دربلندمدت جمعيت رشد
آهنگ ميشدند فرزند جايگزينيصاحب حد در بعد به سال 1995 از
افزايشجمعيت كه ميگرديد موجب جمعيت سني ازساختار ناشي رشد
معني به رشد اين برسدكه نفر ميليارد به 5/9 سال 2150 تا
.ميباشد سال1995 از افزايش درصد 67
جهان جمعيت جغرافيايي توزيع
.نيست برخوردار هماهنگي از جهان اصلي مناطق در جمعيت رشد
جمعيت رشد متوسط حد در باروري فرضيه نتايج اساس بر
جمعيت.خواهديافت ادامه اروپا جز به جهان اصلي درمناطق
رقم از و شد خواهد برابر آيندهچهار سال طي 155 در آفريقا
سال در نفر ميليارد به 8/2 درسال 1995 ميليارد 7/0
خواهد نيزادامه آسيا در جمعيت رشديافت خواهد 2150افزايش
و نفر ميليارد به 6/1 نفر از 2/1ميليارد چين جمعيت يافت
وجمعيت نفر ميليارد به 7/1 نفر ميليارد هنداز 9/0 جمعيت
افزايش نفر به 8/2ميليارد نفر ميليارد از 3/1 آسيا بقيه
ميليون از 477 كاراييب منطقه و امريكايلاتين جمعيت.مييابد
خواهد سال 2150بالغ در نفر ميليون به 916 سال 1995 نفردر
نفر ميليون درسال 1995 ، 297 كه شمالي امريكاي جمعيت.شد
نفر ميليون رقم 414 به سال 2150 بودتا گرديده برآورد
از 28 جمعيتاقيانوسيه كه ميرود انتظار و افزايشمييابد
ميشود پيشبيني و يابد افزايش ميليوننفر به 51 نفر ميليون
جمعيتش كه برآوردميشود كه است جهان اصلي منطقه اروپاتنها
اروپا جمعيت سال 1995 در.كاهشگذارد به رو زمان طول در
به اينقاره جمعيت سال 2150 تا و است بوده ميليوننفر 728
در درصد معادل 18 كاهش كهاين.مييابد كاهش نفر ميليون 595
به مختلفجهان مناطق در جمعيت متفاوت رشد.سالاست طول 155
اساس بر.انجاميد خواهد كرهزمين سطح در جمعيت مجدد توزيع
اروپا در ساكن جمعيت متوسط ، ميزان باروريدر فرضيه
در ساكن جمعيت آنكهنسبت حال و مييابد كاهش شمالي وامريكاي
كمتر كشورهاي عنوان به كه متعددديگر مناطق و آفريقا
سال 1950 در خواهديافت افزايش شدهاند طبقهبندي توسعهيافته
در چند هر.است بوده آفريقا برابرجمعيت دو اروپا جمعيت
يك حدمتوسط در باروري ميزان اساس بر اروپا سال 2150جمعيت
.شد خواهد آفريقا جمعيت پنجم
جهان جمعيت سني ساختار
توام جمعيت سني ساختار در عمده تغييرات با جهان جمعيت رشد
كه ميدهد نشان متوسط حد در باروري فرضيه است ، بوده
در سال به5/36 در 1995 ، سال از 4/25 جهان جمعيت ميانهسني
جمعيت سهميافت افزايشخواهد در 2150 سال و 9/42 2050
درصد به 17 در 1995 درصد رقم 31 از درجهان سال از 15 كمتر
بيشتر و جمعيت 60ساله درصد عكس بر.مييابد كاهش در2150
در درصد به 30 در 1995 از 9درصد و داشت خواهد سريعي رشد
تعدادمسنترين سالمند گروههاي ميان در.افزايشمييابد 2150
بر.داشت خواهد سريعي سالرشد از 80 بيش افراد يعني گروه
از بيشتر و سال افراد 80 تعداد متوسط درحد باروري اساس
و 1055 در2050 نفر ميليون به 320 در 1995 نفر 61ميليون
.خواهدشد بالغ در 2150 نفر ميليون
و فاميلي ازدواجهاي افزايش
الجزاير در وراثتي بيماريهاي
باعث الجزاير فاميليدر ازدواجهاي افزايش - اجتماعي گروه
اين در ذهني عقبماندگي وراثتيازجمله بيماريهاي افزايش
اسلامي ، خبرگزاري جمهوري خبرگزاري گزارش به.شدهاست كشور
:كرد اعلام پژوهشي يكگزارش از نقل به "سانا" سوريه
درصد الجزايربه 40 مردم ميان در فاميلي ميزانازدواجهاي
فاميلي ازدواجهاي كه گزارش ، هرچند اين براساس.است رسيده
سبب امر اين اما است ، مزاياياجتماعي داراي
ميليون ازيك بيش هماكنون بطوريكه ميشود بيماريهايوراثتي
.ميكنند الجزايرزندگي در ذهني عقبمانده
آلماني برجسته شناس جامعه يك
سياست ادامه خطرات
:كرد افشاء
آلمان در خارجيان با تبعيضآميز
بيلهفيلد برجسته جامعهشناس"هورلمان كلاوس":اجتماعي گروه
بهمقامهاي را خارجيان عليه تبعيض از ناشي آلمان ، خطر در
.كرد كشورگوشزد
آلمان ، خبرگزاري از نقل به بن از خبر مركزي واحد گزارش به
با تبعيضآميز سياست ادامه صورت در": گفت "هورلمان"
و كودكان از پنجم يك عكسالعمل بايدمنتظر خارجيان ،
خارجي آلمان جمعيت از درصد ده. باشيم آلمان نوجوانان
هستند ، بيست سال زير 18 كه آنان جوان كهنسل درحالي. هستند
".تشكيلميدهند را نوجوانان و كودكان از درصد
خارجيان با دولتي مقامهاي آميز تبعيض سياست":افزود وي
مسلط آلماني زبان به كه درصد بيست اين كه شد خواهد باعث
تحريك كردهاند ، كشورتطبيق آموزشي نظام با را خود و هستند
عليهوالدين تبعيض ادامه صورت در":افزود"هورلمان" ".شوند
پناه بنيادگرايانه دينهاي سنتيا حريم به كودكان اين آنان
افراطي انگيزههايراستگرايانه تقويت باعث اين بردو خواهند
توجيه براي را وزمينهاي شد خواهد آلمان در
".آورد خواهد فراهم ادعاهاينژادپرستانه
را كسي زودي به چيني سالمندان
داشت نخواهند مراقبت براي
چيني سالمندان براينسلها ، :همشهري خارجي رسانههاي واحد
.شود نگهداري آنها از خانوادههايشان داشتندتوسط انتظار
حال در اما.بود واحتياج نياز ديگر بخش و سنت آن از بخشي
ازخانوادههاي بسياري كه هستند باري سالمندانهمچون حاضر ،
ويژه ، بهكنند تحمل ديگرنميتوانند ميكنند احساس چيني
و جوانان تعادلميان فرزند يك داشتن سياست كه براياين
.است همزده به را سالخوردگان
آشكار آن نتايج و شده باز هم از كمونيستي نظام كه حالي در
به خصوصي سالمندان خانههاي براي فزايندهاي تقاضاي ميگردد ،
.ميآيد وجود
يك در چين سالمندان ارتش سي ، .بيبي تلويزيون گزارش به
بزرگترين اينها.هستند ورزش سرگرم صبحگاه مراسم
يك آنان.هستند كرهزمين روي در سال بالاي 60 گروهسالمندان
هستند كارگراني آنها.كردهاند طي را ونشيب فراز از پر عمر
زندگيآرامتر يك ميخواهند حالا و راساختهاند امروز چين كه
.كنند آغاز را
آنها افتادن عقب كهخطر ميكند ، تغيير سريع قدري به چين اما
در دستكم ، .است شدن غرق حال در پيشين چين.هست جامعه از
والدين كه ميشوند جلب وانحرافاتي جاذبهها به جوانان شهرها
و گستردهتر فرصتهايشغلي و بيشتر پول.نداشتند آنهاهيچوقت
در.دارد وجود چين در غربي فرهنگ وانحرافات جاذبهها تمام
از بالاتر ميلادي قرنآينده اواسط تا يكي نفر چهار هر از چين
و اجتماعچين با كردن بازي دههها براي: خواهدبود ساله 60
.است آورده پديد جامعهايسالخورده آنها كردن شرطي
عهدهدار كمتر معنايجوانان به فرزند يك داشتن سياست
ازجوانان نسبت به كه است بيشتر ازسالخوردگان نگهداري
.هستند بيشتر
بهتر مالي وضع كه فرزندان برخي فعلي ، كمونيست چين در
خصوصي سالمندان خانههاي به را والدينشان ميتوانند دارند
نام به خانمي.است واژگونشده خانوادگي هرم.بسپارند
شده فراموشيدچار بيماري به كه مادرش از سعيميكند "وانگ"
به مادرش با روز طي در كه كسينبود اما.كند مراقبت است ،
ديدار خانهسالمندان يك در وي از "وانگ" خانم حالا.برد سر
.ميكند
يك.بود خواهند سالمندانبسياري آينده در ":ميگويد "وانگ"
.كند مادربزرگنگهداري و پدربزرگ چهار از مجبورميشود فرزند
روي فشار درك "است ممكن چنينچيزي چگونه نميدانم من
آنها توسط انتظارداشتند هميشه كه بزرگسالاني بچههابراي
اينكه از آنان از برخي.مشكلاست بسيار شوند نگهداري
امروز جوانان":ميگويد سالمند يكهستند معترض طردشدهاند
بايد كه آنطور آنان.نيستند آنهابوديم ، سن به كه ما مانند
آن خانه در آنها.نميكنند مراقبت سالمندانشان از وشايد
".بودم ، نيستند شاد من كه طور
پيش سالها كه همچنان زيادتر ، احتمال به چيني سالمندان
برخي.شد نخواهند نگهداري فرزندانشان توسط ميروند ،
به ديگر برخي اما.ميكنند تلقي فلسفي را موضوع آنان از
توسط آنان از اينكه از هستند خشمگين قدري
آنهاشكايت از موفقيت با كه نميشود نگهداري خانوادههايشان
.گرفتهاند نتيجه و كرده
زندگي در آن نقش و "هيجان"
همگاني دستهجمعي ، عزاداريهاي پايكوبيهاي ملي ، جشنهاي
جامعه يك در مشترك بهطور هستندكه هيجانهايي...و
بروزميكنند
:مقدمه
كه است اعمالي و كنشها حركتها ، از مملو تعارفي بيهيچ آدمي
.بروزميكنند او بيدخالت گاه و آنها وسازنده موجد خود گاه
بر علاوه خود با افراد وارتباط جامعه در انسانها روابط
وواكنش كنش بازخورد حاصل اكتسابي ، و هايعلمي داشته
براساس بدانند ، انسانهابيآنكه.اوست فكر و جسم غيرارادي
متمرد يا و درچيزي متحير طبيعيخود اوليه فطرت
مقابل در او كهواكنشهاي بداند اگر فرد هر ازچيزديگرياند ،
و درمعادلات "يقينا است ، اندازه چه وغيرطبيعي طبيعي كنشهاي
و ميزان گاه ولي ميگيرد ، راپيش مناسبي راه زندگي معاملات
رخ دخيلباشد آن در آگاهي و دانشي بيآنكه اندازهايچنين
تغيير را فرد حركت حادثهاي ، مسير آني جريان و مينمايد
علمروانشناسي و اجتماعي علوم انديشمندان اينبين در.ميدهد
مفاهيم و معاني جسمي فكريو هاي بازتاب از يك هر براي
از"هيجان" اينموضوعات از يكي.كردند وتعريف خلق را جديدي
آدمي زندگي جاي درهمه "هيجان".است آن بر غلبه تا پيدايش
رادر فراواني بحثهاي كه است شده سبب ايناهميت و دارد وجود
ما نگاه.آورد روانشناسيبهوجود متفكران و انديشمندان ميان
.است افكار اين به نگاهيگذرا حقيقت در
"هيجان" از برداشتهايي و تعاريف
و شود تفكيك هم از آن ، (عام معناي به) علوم آنكه از پيش
رفتاري رخدادهاي از بسياري گردد ، تقسيم مجزا شاخههاي به
فلسفه انديشمندانعلم و ميگرفت قرار فلسفه چارچوب در بشر
و دانش پيشرفت با اما.سخنميگفتند آدمي فكر و روان باب در
و شد متفاوتتقسيم شاخههاي و رشتهها به علم گستردگيآن
علوم به خود شدند ، منتزع ازفلسفه كه رشتههايي از بسياري
امافيلسوفان.گرفتند قرار وسيع گسترهاي در و تبديلشده خاص
ديگر بسياري و راسل و تااسپينوزا افلاطون ارسطو ، از بزرگ
"هيجان"ازجمله انسان رفتاري واكنشهاي و پيرامونموضوعات
.گفتند سخن
آدمي ضمير همه در بلكه نيست ، آني واكنش يك فقط "هيجان"
همه دوستي و عشق براي هيجان مذهبيتا هيجان از دارد ، وجود
به پاسخآدمي براي سرمنشايي كه دارند قرار اينمبنا بر
.مينامند "هيجان"كه دارد وجود طبيعي كنشهاي
چنداني اتفاقنظر مختلف انديشمندان "هيجان" تعريف در
"هيجان" كاركردي نقش براساس آنها برداشتهاي يعنيندارند
ويا انگيختهشدن بهمعني هيجان اگرچه درلغت.است
فقط "هيجان" مفاهيمروانشناسانه در اما است ، برانگيختهشدن
گاه بلكه نيست ، دروني حتي يا و حركتبيروني يك بازتاب
و ميگيرد قرار پايهرفتاري بهعنوان كه مييابد معنا درمقامي
نظريههاي.است بيروني بازخورد يك حاصل ديگرخود مواقعي در
مالمو ، اشلوسپرگ ، كنن ، دافي ، لانگ ، جيمز ، ;چون افرادي
محوربهنام يك حول همه گرچه هيجان سارترپيرامون و ليندزلي ،
در مهمي نقش "هيجان" وجاي تاخر و تقدم ولي ميگردد"واكنش"
انگيزشي ، رفتاري ، نظريههاي به بعضي.آنهادارد تعاريف
-شناختي و روانتحليلگري ، توازنشناختي شناختي ، فيزيولوژي ،
فراخورانديشه به كدام هر و دارند اعتقاد فيزيولوژيكيهيجان
.دادند پاسخ بدان خود باور و
دارد وجود آن چگونگيشكلگيري در كه وسواسي هيجان ، تعريف در
هيجاني با باشد فيزيولوژيكي هيجان اگر.است دخيل بسيار
.دارد تعريفمتفاوتي و معنا است بازخوردي يا و كهرفتاري
چند "هيجان" تعريف و مفهوم شدنبه نزديكتر براي بههرحال
عبارت هيجان"كه است معتقد واتسون جان:ميكنيم راذكر تعريف
در عميقي تغييرات متضمن واكنشكه ارثي طرح يك از است
غدديبهطور و دروني سيستمهاي در و اعم جسميبهطور مكانيسم
بههيچ هيجان":است معتقد"اسكينر -اف.بورس" اما "است اخص
است وقدرت انرژي حالت يك بيشتر بلكه نيست ، نوعپاسخ يك وجه
حتي وي ".است مقايسه سايققابل يك با جهات بسياري از كه
حالتذهني يك را "خشمگين" و "ترسيده" ،"عاشق"عام اصطلاحات
.است فرد گذشته نتيجهشرايط خاص پاسخ آن هيجان كه ميداند
اهميت موءثراست ، آدمي انگيزش و رفتار در چون هيجان
بلكه نيست ، خاص علاقه و هيجانشوق دارد ، قابلملاحظهاي
و بيماري ، نگراني ترس ، چون برانگيزانندهاي ميتواندعوامل
"هيجان" موجد درحقيقت هرعاملي باشد ، داشته پي در را تشويش
هيجانتعريف براي نوزدهم قرن از قبل فلاسفه.است جديدي
و ميكنيم پيدا آگاهي وجودهيجان از نخست:داشتند سادهاي
تا اينعقيده.ميشوند ظاهر بدني تغييرات اينآگاهي بهدنبال
مشخص شكل به علوم وقتيرشتههاي ولي داشت مصداق نوزدهم قرن
علمگذاشتند عرصه پابه روانكاوي و وروانشناسي كردند ظهور
به "هيجان" يعني.نبود رفلكسآني يك به مختص "هيجان" ديگر
هر كه چهبسا و داشت آدميتعلق اعضاي كل
آدميتاثير بدن از خاص قسمتي بر واقعهايهيجانبرانگيز
.بگذارد
عصبي رفتارهاي نتيجه را هيجان "باردپ" و "كنن والتر"
مغزي مكانيزمهاي به رانزديك آن درحقيقت و ميدانند
حينعبور در عصبي جريانهاي "بارد -كنن" طبقنظريه.ميدانند
بين نظريه اين يعني پيداميكنند ، "هيجاني خاصيت" تالاموس از
.است تنگاتنگقائل ارتباطي بدني تغييرات و تجربههيجاني
زندگي بر آن تاثير و هيجان منشا و پيدايش براي روانشناسان
آنچه اما.دادند ارائه را مختلفي انديشههاي و آرا آدمي
فقط "هيجان".است "هيجان" واقعيت "اصولا دارد ، اهميت كه
دچار فعلوانفعالاتي براثر كه نيست انسان فيزيك به مختص
.وجوددارد جانداري هر كالبد در "هيجان" شود ، بلكه واكنش
دارد نظر امر بهاين درحقيقت پاولوف و فرويد تحقيقات
بيروني درمقابلجريانات واكنش حاصل رفتاري ، هاي كهبازتاب
مقابل در مقاومت عدم دارد كهواقعيت آنچيزي و هستند
.اينرفتارهاست
متفاوت "هيجان" برانگيزنده عوامل با برخورد چگونگي و شدت
يا و هراس اضطراب ، ترس ، چون هيجاناتي است ،
و ارتعاش ميزان هركدام سرور و وجد شادماني ، خرسندي ،
مهار چگونگي و شدت اين شناخت براي.دارد متفاوتي بازخورد
يك حتيبين.ميآيد بهوجود اختلافات حيوانات و آدمي بين آن ،
متفاوت يكسان ، هيجان نوع(كودك) كوچك فرد يك و بالغ فرد
كيفيتيادگيري كه وقتي (رفتارگرايي مكتب موءسس)واتسون.است
در كودكان:ميگويد بررسيميكند آزمايش طريق از را ترس
كه ترسي حيوانهاآنچنان ساير و موش مار ، چون مقابلحيواناتي
كودكان همين ولي.ندارند ترسي آنهاچنان دارند ، بالغ افراد
هيجان نوع امرنشاندهنده اين ميترسند ، بلند صداي درمقابل
آن عملكرد براساس ها"هيجان" درحقيقت.است منشا يك از
آدميان همه چون.اهميتدارد ميشود آن دچار كه فردي وهمچنين
همسان "هيجان" دچار يكواقعه از اندازه يك به
عاملانگيزنده هر و است ضعف و شدت داراي هيجان.نميشوند
.ثابتيبيافريند انگيزش نميتواند
دو از هيجانات به مربوط اطلاعات:است معتقد "پلاچيك روبرت"
-آزمايشگاهي 2 تجربي كار از -است1 جمعآوريشده منبع
رنج عاطفي عصبي ازاختلالات كه انسانهايي با باليني ازتجربه
.ميبرند
زندگي در "هيجان" نقش
.است بيروني كار و فعل يك به دروني پاسخ "هيجان" كه گفتيم
يكطريق به هميشه دارد متفاوتي چوننمودهاي "هيجان" اما
انسانها در متفاوت"هيجانات" كه آنجايي از و نيست ومنوال
ميتوانددچار درنتيجه ميكند ، بروز گونهايمتفاوت و شكل به
.نيست آدمي زندگي از خارج"هيجان"شود خاص بسطهاي و قبض
گرچهواكنش.ساخت دخيل آگاهي با و آگاهي آنرادر ميتوان ولي
اما است ، آن از دفاع فراريا محيرالعقول حيواني مقابل در
شايدبا كسي يعني.دهد تغيير را "هيجان" ميتواندشدت آگاهي
و شود شوك دچار و امردستپاچه بادي در درندهاي شير ديدن
شيربا همان مقابل در ديگري فرد شايد و غلبهكند او بر شير
عام بهمعناي "هيجان"اينجا.درآورد پا از را حيوان آگاهي
-شد1 پديدار هيجان نوع دو اما.رخداد شكل يك به كلمه
هيجانهاي "معمولا.(حسي) احساسي هيجان -ادراكي 2 هيجان
و ميكنند غلبه احساسي برهيجانهاي بهراحتي ادراكي
غريزيواكنش و طبيعي نتيجه شايد اگرچه هيجانهاياحساسي
طبيعي حوادث مقابل در ادراكرا كه افرادي ولي باشند ، افراد
هيجانهايغيرارادي به پاسخ در ميدهند ، غيرطبيعيدخالت يا و
.هستند موفقتر
دارد يافته تاثيريسازمان شخص روي "هيجان" كه آنجايي از
سبب ادراك زيرا.نگريست ديدگاهانگيزشي از را آن بايد
و كنند بهخوبيدرك را زندگي عيني حقايق افراد ميشودكه
واقعي ازطريق آنها ادراك درواقعدربرگيرنده افراد هيجانهاي
.خويشاست
ولي شود تلقي خصوصي يكپديده ميتواند آنكه علاوهبر "هيجان"
دررابطه كه است اجتماعي پديده يك "هيجان" استكه آن واقعيت
دستهجمعي ، پايكوبيهاي جشنهايملي ، دارد وجود مردم ساير با
در بهطورمشترك كه هستند هيجانهايي..و عزاداريهايهمگاني
واكنش نوع دستهجمعي درهيجانهايميكنند بروز جامعه يك
در ملتي پيروزي"مثلا.است يكسان "تقريبا آن درمقابل افراد
جا اين در ميكند ، خلق را واكنشيكسان ديگر ملت مقابل
يعني.نموددارد اندازه يك به "تقريبا آن به پاسخ و"هيجان"
قاطبه كه است رفتاري نوع يامذهبي و ملي قضيه اين نتيجه
شادي آن به پاسخهمه چون.افراد تكتك نه ميدهند مردمانجام
.است اعتراض يا
زندگي به علاقه حتي و حركت نباشد ، اگر "هيجان" حال هر به
ناميد راستين هيجان را آن ميتوان گرچه ندارد ، وجود
معقول شكل كهبه است راستين هنگامي راستين ، هيجان وليهمين
عاقلانه كه "هيجان"شود دانشهدايت و عقل توسط منطقي و
هيجان مينماياند ، چون انسان به را منطقي و راهدرست باشد ،
گفت ميتوان ولي آورد رفتاربهحساب نوعي فقط نميتوان را
درحالت انسان عقل و انسان بدن آن كمك به استكه رفتاري
دور اضطراب و ترس ازفرار ، را او و ميگيرد قرار متعادلي
.ميسازد
"ناصري فروزنده"
ماخذ و منابع
(سارتر پل ژان) -هيجانات تئوري باب در طرحي -1
(پناهي خدا) هيجان و انگيزش -2
(پلاچيك روبرت) -هيجانها -3
(موري -ج) هيجان و انگيزش -4
جمهوري خبرگزاري عمومي روابط
منتشر كذب خبرهاي كيهان اسلامي
است كرده
باارسال اسلامي جمهوري عموميخبرگزاري روابط:اجتماعي گروه
با را آنروزنامه در شده درج خبر بهروزنامهكيهان نامهاي
.كرد تكذيب "شد توبيخ خبرگزاري"عنوان
خود ويژه اخبار ستون در پنجشنبه روز كيهان روزنامه
ويژه تلكس قطع كه نوشت مشخصي بهمنبع استناد بدون
فرهنگ وزير دكترمهاجراني شديد توبيخ و مخالفت با خبرگزاري
.شد روبهرو اسلامي ارشاد و
اسلامي جمهوري عموميخبرگزاري روابط پاسخ از بخشي در
باكاركنان كه نشستي در آقايدكترمهاجراني:آمدهاست
و خبري بازداشتمعاون بعداز روز در جمهورياسلامي خبرگزاري
ويژه داشت ، قطعتلكس خبرگزاري اجتماعي گروهاخبار سردبير
اقدام اين تاكيدكرد و خواند مدبرانه رااقدامي خبرگزاري
.است تاييد مورد و منبوده بااطلاع
اين بر علاوه:ميكند اضافه خبرگزاري عمومي روابط
و كاركنان جمع در ارشاد وزيرمحترم سخنراني براي
ديگري روزنامه وهيچ كيهان روزنامه از خبرگزاري ، خبرنگاران
زمان اينروزنامهدر از كسي ،"طبيعتا و نشده دعوت
با.است نداشته خبرگزاريحضور در مهاجراني ايرادسخنانآقاي
اين انتشار به استنادياقدام چه با روزنامهكيهان وصف ، اين
روزنامه اين باوركنيمگردانندگان آنكه مگر است خبركذبكرده
قطع علت همچنيندرباره نامه پاسخ اين در.دارند !علمغيب
كرده فراموش گويا روزنامهكيهان:است شده ويژهنوشته تلكس
كشور مادر خبري رسانه پيبازداشتمعاون در مساله اين استكه
سردبيرانآنبوده از يكي و جمهورياسلامي خبرگزاري يعني
شده قطع تكليفموضوع تعيين تا شغلي عدمامنيت علت به است ، كه
روشن و شفاف موضع جاياتخاذ به كيهان كه است حالچگونه.بود
دربارهاين قضائيه قوه از درخواستتوضيح و اينحادثه درقبال
فرع به مطبوعاتيكشور ، جامعه بيتوجهبهواكنش نيز و اقدام ،
ماجرا اصل از اذهانعموميرا است كرده سعي پرداختهو ماجرا
اين توضيح: ادامهميدهد خبرگزاري عمومي روابط.كند دور
وبازداشت جلب به قوهقضائيهدرحالياقدام كه است نكتهضروري
رساني اطلاع اينرسانه ، وظيفه كه كرده خبريخبرگزاري مسئولان
است انجامداده منافعملي چارچوب ودر قانوني رابطور خود
را آنها قضائيه يادشده ، قوه افراد جلب از پس بدترآنكه ، .
كه كساني يعني بندجانيان در و بازداشت بدونقبولوثيقه ،
.است محبوسكرده قتلانسانهاست ، كمترينجرمشان
كيهانپرسيده روزنامه مسئولان از همچنين نامه پاسخ اين در
متعهد و خبريمسئول رسانههاي وغم هم كههمه درحالي:است شده
به باشد ، دشمن هجمهفرهنگي با مبارزه بايدشناساييو كشور در
تا هستند صدد در نادرستوبيپايه اخبار باانتشار چهدليل
همگسيخته واز مغشوش را جمهورياسلامي نظام مسئولان رابطهميان
آيا!ميبرند سود وضعيت اين كسانياز چه. دهند جلوه
به باشد ، آب داشته صحت كه صورتي حتيدر اخبار انتشاراينگونه
ريختننيست؟ دشمن آسياب
رهبرمعظم اخير فرمايشات به اشاره با خبرگزاري عمومي روابط
موجود آزادي مطبوعاتاز برخي سوءاستفاده درمورد انقلاباسلامي
حال ، : نوشت اينزمينه در مسئولان وضرورتهوشياري كشور در
كه درفضايي ميدهند بهخوداجازه مطبوعات برخي استكه چگونه
مقاممعظم اجرايفرامين متعهدبهدنبال مسئولان و همهمطبوعات
ديگرتفسير گونهاي به را فرمايشاتايشان هستند ، رهبري
بهبزرگكردن ماجرا ، اصل به جايپرداختن به و كنند وتحليل
.خوديبپردازند نيروهاي ميان ايجاداختلافدر و فروع
امنيت معناي آيا راستي ، به: ادامهميدهد عمومي روابط اين
ايجاد دشمندر با همكاري عدم جز كشور ، چيزي منافع حفظ و ملي
است؟ مردم و صفوفمتحدمسئولين در خلل
راسخ اعتقاد ما: است آمده نامه پاسخ اين پايان در
تحقق براي و داريم جامعه در وقانونمندي قانون حاكميت به
اقداميعليه هر با است وطبيعي دستزدهايم پيگير تلاشي به آن
ميان مودت تحكيموحدتو ضرورت به آن علاوهبر. هستيم مخالف آن
حميتحرفهاي و جامعه به درست اطلاعرساني مسئولين ،
.نيزپايبنديم
|