جامعه به اساسي رويكردهاي
شناسي
2-ايران در جامعهشناسي ناكارآمدي
، جامعه شناختي روش زمينه در كه كرديم بيان گذشته درشماره
:گروهند دو بر شناسان
طبيعت همچون جامعه ، كه باورند و اعتقاد براين نخست گروه
و بوده قانونمندي داراي كه است محض و تام مادي يكپديده
علي روابط درك و قوانين كشف و مطالعه شناس كارجامعه
و تغيير فرآيند پيشبيني و اجتماعي ميانپديدههاي
يا طبيعت روش بنابرايناست مطالعه مورد تحولاتپديدههاي
و مطمئنترين گرديد ، ذكر آن مختصات كه روشهايتجربي
گروه ليكن.است اجتماعي موفقيتآميز روشدستآمدهاي قطعيترين
محسوب تحقيق عزيمت نقطه مشاهده اينكه ضمنپذيرش دوم ،
به توجه با كه دارند ابرام و اصرار برايننظريه ميشود ،
جمعي ، زندگي از ناشي مسائل و رفتاراجتماعي سطوح پيچيدگي
سياق و سبك بريك شناسي جامعه شناختعلمي روش نمودن منحصر
ساده و تقليلگرايي نوعي خود درحقيقت (تجربي) ويژه و خاص
پارهاي انگاري ناديده و غفلت افزونبرآن و.است موضوع كردن
كارگيري به واسطه به كه زندگياجتماعي مهم واقعيتهاي از
اعتباريات چنانكه ندارد ، آنوجود تبيين امكان تجربي ، اسلوب
وفا ، مهر ، پيمان ، خرافه ، حقيقت ، عشق ، اراده ، نظير اجتماعي
به قبيل اين از ومفاهيمي خصومت و محبت دروغ ، راست ، حيله ،
.ميآيند شمار
از تفسيرگرايانه و معناكاوانه روشهاي پيرو گروه اين
خاص تاكيد و اجتماعياند غامض و پيچيده و پهلو واقعياتچند
واقعيات تبيين براي را متدولوژيك يارويكرد و ياروش متد بر
.نميدانند معتبر مكفيو اجتماعي
مشرب كه داشت اذعان توان مي كليتر ملاحظه يك در بنابراين
منظم و قانونوار كشف پي در نخست شناسي جامعه ونحله
ببخشد جهاني و معتبر نظمي بدان تا است پديدهها وسيستماتيك
و طبيعي علوم بين بنياني و اساسي تفاوتهاي ديگر ونحله
فقط را طبيعي علوم روشهاي كاربرد و است قائل علوماجتماعي
اجتماعي تنيده درهم و غامض اجزاء از جزئي و بخشي منحصربه
هر در محدوديت و انحصار انديشه ميرسد ، نظر به.ميداند
به كه زاويه و جهت هر از حقيقت در و است عرصهايمشكلآفرين
اساس بر اگر.است افتادن بام طرف آن از كنيم ، موضوعنگاه
و سطحي چند و بعدي چند واقعيت كه بپذيريم مشاهداتاساسي
اجتماعي پديدههاي كه است بديهي است ، پيچيده متنوعو "كاملا
مشخص و ثابت قالب يك در و نيستند بعدي يك همينقياس بر نيز
كارآمد و شده شناخته شيوههاي و.معينمحدوديتنميپذيرند و
و اعتبار درجه از خويش كاربردي عملي درحوزه يك هر فعلي
موضوع تشخيص مهم و اساسي نكته ليكن لازمبرخوردارند ، قطعيت
و منظم مسيرهاي اصولي و صحيح روش ونحوه مطالعه مورد
ميتوان بنابراين.است حقيقت دستيابيبه براي قانونمند
از پيچيدهتر و عميقتر مطالعهاجتماعي سطح اينكه به باتوجه
:يافت دست ذيل مشتركات است ، به طبيعي علوم مطالعه سطح
.است متغير واقعيت:الف
تبيين روشهاي خود ، نوعيت تناسب به اجتماعي موضوعات:ب
.ميطلبد را خود خاص
بر آن تحميل و خاص نوع يك به اسلوب انحصار و تقليل:ج
واقعيت از غفلت و نفي و موضوع كردن ساده واقعيتاجتماعي ،
.است واجتماعي عيني
و مفيد كارآمد ، دو هر علي ، تبيين و معنايي تبيين:د
.معتبرند و اتكاء قابل بدلهاي
.متكثرند واقعيات چنانكه كثيرند ، روشها: -ه
نظرگاه با محدود و اندك ملاحظه اين در ميتوان اكنون
كه شد همنوا "اجتماعي علوم در تبيين" موءلف ليتل دانيل
روش بحران از شد برون راه يگانه "شناختي روش گرايي كثرت"
مقبولي و متعدد كاركردهاي كه است شناسي جامعه در شناختي
:از عبارتند آن ازموارد پارهاي كه دارد ،
سازوكار و قيود شناختي ، روش كثرتگرايي به اعتقاد با -1
.نميشود ايجاد اجتماعي واقعيات تبيين براي خاصي
را خود كارآمد شيوه خود ، دروني خصلت با متناسب واقعيت -2
واقعيت ، با متناظر كه است محققان يا محقق بر و ميكند طلب
.برگزيند را روشمناسب
زمينه شناختي ، روش كثرتگرايي در تصحيح و نقد امكان -3
.ميدارد بازنگه علمي رشد براي را
هر براي و دارد برتن الوان جامههاي واقعيت -4
.است حصول قابل تفسيري جلوهاي ،
شناخت علم از اعم باشد ، چه هر شناسي جامعه عليايحال
و فهم دانش يا جمعي زندگي شناخت علم يا واقعياتاجتماعي ،
و اجتماعي نهادهاي شناخت يا و اجتماعي تفسيرپديدههاي
ساير همچون يقين و قطع طور به و ترديد بدون و غيره ، بيگمان
علم اگر علمي ، هر براي زيرا بود ، نخواهد روش علومبدون
جبري بطور روشها يا روش كارگيري وبه روش باشد
تعريف روش موارد پارهاي در را چه ، علم است ، اجتنابناپذير
اين محققان و انديشمندان برعهدهمتفكران ، اين و كردهاند
اين روشهاي اصولي تدقيق و وتدوين تبيين به كه است رشته
.دانشبشريبكوشند از مهم رشته
جامعه عرصه در تحقيقاتي موضوعات و تحقيقات به نگاهي -3
:شناسي
عليرغم ما كشور در تحقيق امر و تحقيق موضوع "اساسا
و كماهميت "كاملا ميشود ، برآن كه زيادي بسيار تاكيدات
و علم پايه تحقيق.ميباشد سطحي و غيركارآمد و كمارزش
زاده خود مراحل از يك هر در بشري تمدن وتمام است توليدات
تلقي سرسري و ساده ما كه را آنچه.است بلافصلتحقيق معلول و
ماحصل و ميكند سرمايهگذاري آن برروي غربهوشيارانه ميكنيم ،
هر در را آنها تحقيقات محصول كه ميشود اين باغرب ما رابطه
كننده تغذيه همچنان و نماييم خريداري نفت باپول زمينهاي
علوم از بسياري نبودن روز به و كاربردي.غربباشيم توليدات
به مبتكر و مكتشف و خلاق عنصر يك تبديل و حافظهانباشتي و
مختلف سطوح در درسي ، مواد از بسياري خصيصه انباردارعلم
.است
آزمايش ، ممارست ، جستجو ، رنج ، و زحمت كنجكاوي ، تفكر ، تلاش ،
همه...و نو از حركت و فرضيات تغيير مشاهده ، خطا ، تكرار ،
عادت متاسفانه اما است ، محقق و تحقيق خصوصيات همه و
همواره و كنيم دريافت ديگري دست از را خوراك كه كردهايم
توليدات و افكار كننده مصرف و مقلد طولزندگي تمام در
.بمانيم باقي ديگران
روشهاي بر مبتني معاصر شناسي جامعه در تحقيقات عمده
كه كل با بيارتباط جزئي موضوعات برروي كه است پيمايشي صرف
در.ميگيرد صورت است امريكايي آماري شناسي جامعه از متاثر
جامعه مطالعات عرصه در اخير سال در 50 ذيل حقيقتتغييرات
:است پيوسته بهوقوع شناسي
خرد به كلان موضوعات تغيير -1
(استقرائي) تحقيق روشهاي تغيير -2
محض و صرف عينيتگرائي -3
زندگي تامين عدم علت به علمي رشته اين اساتيد اكثريت
ميگذرانند درس كلاسهاي در تدريس به را خود اوقات ماديتمام
كه موادي حتي.ندارند تحقيق و فراغت براي واوقاتي
دانشجويي هر و نيست جديد و نو "غالبا تدريسمينمايند ،
از را مطالب همان كلاسها ، در حضور زحمت ميتواندبدون
نمايد ، دريافت بالاتر ترمهاي يا و دانشجويانفارغالتحصيل
آلمان دانشگاههاي در.باشد داده دست از را آنكهچيزي بدون
مطالعه ساعت درسي 14 واحد براي 2 شناسي استادجامعه يك
براي 140 بالعكس ما كشور در و شود حاضر تاسركلاس ميكند
.نميشود گذارده وقت هم درسيساعت واحد
داشت ، حضور خود نگارنده كه شناسي جامعه درس كلاسهاي در
به ميكرد مطرح موضوع زمينه در كه مثالهايي مربوطه استاد
دهههاي از محترم استاد آن گويي و برميگشت قبل سال 3530
در استادان همه از بدتر و !است نيامده اينطرفتر 5040
نيستند قائل تحقيق و دانشجو براي اهميتي "دانشگاههااساسا
نميدهند خود به را آنها هاي نوشته به نگاه زحمتنيم حتي و
ميخورد خاك اساتيد كار دفتر در دانشجويان تحقيقات"غالبا و
.آنهاست بعدي جايگاه همزبالهداني بعد و
خارجي كتب ترجمه متاسفانه موارد بعضي در اينكه يا
ميشود استاد فلان توسط اثر فلان ترجمه مايه دانشجويان توسط
و است كرده واگذار دانشجو يك به را كتاب يك بخش هر كه
منتشر ترجمه عنوان تحت را آنها مجموع جمعآوري بعداز
!ميكند
در را تحقيقات وضع اينگونه ميتوان مجموع در
:نمود جمعبندي جامعهشناسي زمينه
گروه تحليل و تجزيه و بحث مورد شده تعيين موضوع:الف
.نميگيرد قرار
.است نظمي گونه هر فاقد دانشجو و استاد ارتباط:ب
.نيست دسترس در يا و ندارد وجود تحقيقاتي منابع:ج
.نيست اجتماعي مهم مسائل كننده حل و روز به موضوعات:د
دقت ندارندو را لازم توجه دانشجو و استاد: -ه
.نمينمايند سرمايهگذاري كافي
.نميباشد استاندارد تحقيقات:و
ميورزند اجتناب لازم امكانات دادن از دانشگاهها:ز
به رجوع بدون و تكراري تحقيقاتي موضوعات "عموما:ح
نوشته نوع ده موضوع يك خصوص در گاهي و ميباشد قبلي پيشينه
وجود منابع و موضوع وحدت داراي ولي يكديگر با بيارتباط
.دارد
ارائه خصوص در مشخص سيستماتيك و اطلاعاتي مركز عدم:ط
.اطلاعاتتحقيقاتي
ليست كه تحقيقات سالنامه يا فصلنامه يا ماهنامه:ي
نميشود منتشر نمايد ، ارائه را شده انجام تحقيقاتي كارهاي
و دولتي دواير در تحقيقات جستجوي در رشته اين استادان:ك
درس كلاسهاي سر در حتي و ميباشند تحقيقاتي بودجههاي جذب
مشغولندو سخت امور آن به و ميانديشند خويش بهقرارداد
طرح دستيار عنوان به دانشجويان از موارد از درپارهاي
!ميجويند مدد آن مراحل تمام وانجام تحقيق
:ايران در جامعهشناسي كنوني منابع -4
ايران جامعهشناسي بنيانگذار صديقي مرحوم كه هنگامي از
جامعهشناسي منابع عمده نمود ، طرح كشور اين در را رشته اين
.است شده ترجمه يا و گرديده اخذ خارجي متون از ايران در
فصلنامهها در مقالات يا كتاب صورت به "عمدتا كه منابع اين
فرانسوي ، منابع از كه است آثاري ميشود ارائه
كه آنچه و گرديده ، ترجمه غيره و آمريكائي ، انگليسي ، آلماني
بازگويي و بازنويسي دارد ، وجود نگارشمستقل صورت به "غالبا
وجود نويني انديشه و نظريه هيچ "وتقريبا است منابع همان
كرده ابداع و كشف را آن داخلي متخصصانجامعهشناس كه ندارد
"اخيرا كه تحقيق روش مكتب به گذرا باملاحظهاي حتي.باشند
"تماما كه دريافت ميتوان نيز گرديده فراواننشر ايران در
هيچ متاسفانه و است خارجي آثارنويسندگان مدون بازگردان
انجمن و ندارد ، وجود درداخل جامعهشناسي سالنامه
سال چند درظرف تاكنونگزارشي كتاب يك جز نيز جامعهشناسان
.است ننموده ارائه اخير
خارجي همكاران مانند ايراني جامعهشناسان متاسفانه
و محض تئوريك و مستقل كارهاي براي را لازم انگيزههاي خود
امكانات ، و ظرفيتها با متناسب جامعهشناسي تئوريهاي توسعه
به ندارندو ايران جامعه اجتماعي تاريخي ، مذهبي ، خصايصملي ،
تحليل يك فاقد رشته اين متخصصان اكثريث گفت جراتميتوان
ميباشند ايراني فرهنگ و ايران باجامعه منطبق و ودرست عميق
و شناخت چه:كه ميگيرند قرار پرسش اين مقابل هرگاهدر و
اجتماعي ، مختلف ساختارهاي و ابعاد ايراني ، ازجامعه تحليلي
-اجتماعي مرحله ويژه به و آن فرهنگي و اقتصادي ، سياسي
پرداخته و ساخته نظريات همان به !داريد آن تاريخي
نچسبي تحليلهاي "غالبا و متوسلميشوند غربي تئوريسينهاي
مطابقتي گونه هيچ "اساسا جامعهايراني با كه ميدهند ارائه
مطالعه معلول و محصول آننظريات ميرسد نظر به چه ، .ندارد
نميتوان بدرستي و است جوامعخويش خصوص در غربي جامعهشناسان
.جامعهاينمود هر تن به را جامهاي هر
دارد ادامه
|