اجتهاد نظري بنيانهاي
(بخش واپسين) اجتهاد تاريخي ريشههاي
از فشردهاي بيان به نويسنده نخست بخش در:جستارگشايي
بدان وابسته فقهي دبستانهاي برخي و اجتهاد تاريخچه
را مطلب دنباله جستار ، اين بخش واپسين در اينك.پرداخت
.پيميگيريم
معارف گروه
مورد جناحها برخي سوي از ق سده 2 اواخر در حنفي اجتهاد
الرسال ، كتاب تدوين با شافعي سويي از.گرفت قرار نقد
پرداخت فقهي استنباط اصول تبيين به غيرحنفي چارچوب يك در
فقهي راي هرگونه قياس ، حجيت بر تاكيد اثر ، با همين در و
واژهاي را "اجتهاد" و دانست مردود قياس رافراسوي
گاه اسلامي ، فقه تاريخ در اماآورد بهشمار مترادفقياس
به "اهلالاجتهاد" مقابل نقطه بهعنوان "اهلالقياس"اصطلاح
اجتهاد محدوديت به باوردارندگان جدايي واقع در كاررفته
.است مينمايانده اجتهاد تعميم به قائلان از را بهقياس
در كه -متقدم معتزليان سوي از همچنين حنفي اجتهاد
حمله مورد بشدت -داشتند گرايش ظاهر اصالت بهنوعي فقه
اشرس ، تمامتبن معتمر ، بشربن چون متفكراني و گرفت قرار
مكتب رد در آثاري تاليف با مبشر ابن جعفر و ابوموسيمردار
.دادند قرار نقض مورد قياس محدوده در حتي را حنفي ، اجتهاد
در كه كلي مسيري تغيير پي در ق ، سده 3 دوم نيمه البتهاز
درباره نيز آنان شد ، پديدار معتزله نظامفقهي
كتاب در آن ثمره و يافتند مثبت اجتهادالرايديدگاهي
متفكر ابنراوندي ، .شد نمايان ابوهاشمجبايي الاجتهاد
و داشت معتزله مكتب از را خود تعاليمآغازين كه پيچيدهاي
زمينه در كتابي نيز يافت ، اماميهارتباط مكتب با بعد
.آورد بهتحرير "اجتهادالراي اثبات"
سنتگراي مخالفان حديث ، اصحاب عالمان ديگر سوي از
هرگز حنفي اجتهاد بر هميشگي انتقادهاي بهرغم اصحابراي ،
بين مقايسه.نميدادند قرار ترديد مورد را بنياداجتهاد
نماينده برجستهترين ثوري ، سفيان و ابوحنيفه آراءفقهي
مكتب ، دو اين بين اختلاف كه ميدهد نشان كوفه ، اصحابحديث
كاربردي جوانب به بيشتر و نبوده اجتهاد دربنياد
همواره حديث اصحاب عالمان كلي بهطور.است آنبازميگشته
دادهاند قرار تاييد مورد را اجتهاد بنياد خود ، درآثار
تائيد در رواياتي ذكر و "اجتهاد" باعنوان بابي وگشايش
بهترين سنه ، صحاح از ابوداوود سنن و بخاري صحيح آندر
عالمان از ابنمنادي ، ابوالحسين.است نكته اين گواهبر
عنوان با اثري در نيز ق ، سده 3 در اصحابحديث
فقيهان روشني به عليالمحدثين ، تفضيلالفقهاءالمستنبطين
.است نهاده برتري روايت به بسندهكنندگان بر را اهلاجتهاد
فقهي مكاتب قاطبه اينكه بهرغم ق ، سده 3 دوم نيمه در
عمل ، در ميفشردند پاي نظري جنبه از اجتهاد اهميت بر
فقيهاني.ميگشت غالب اجتهاد روح بر بهتدريج تقليد روح
در همگي) ابنمنذر و ابنخزيمه جريرطبري ، محمدبن چون
بودند فقيهاني بقاياي آخرين (ق سالهاي 310318 گذشتهبين
سده 3 اواخر از درواقع.ميديدند آزاد اجتهاد در خودرا كه
علل سلسله يك پي در سنت ، اهل فقه گوناگون ق ، مكاتب
كه بودند رسيده مشترك نتيجه اين به همزمان اجتماعيبهطور
مذاهب تفريح و بسط به فقهي ، جديد مذاهب بهجايايجاد
تاحد نيز او معاصر فقيه دو و طبري مذاهب.موجودبپردازند
در فقيهان غالب.بودند شده بنا پيشين مذاهب پايه زياديبر
فقهي رايج مذاهب از يكي پيروان رديف در طبري همانعصر
و شد تثبيت پيش از بيش ق سده 4 در كه وضعي ;شمردهميشدند
.ساخت وارد جديد مرحلهاي در را سنت فقهاهل
خاطرنشان بايد ،(م 874/ق تا 260) (ع)امامان حضور زمان در
به ،"اجتهاد" مختصر طور به گاه و "اجتهادالراي" كه كرد
(ع)امامان اززبان رواياتي در سنت ، از تخطي گونهاي عنوان
به نبايد هرگز نكتهرا اين اما است ، گرفته قرار نكوهش مورد
در راي كاربرد وحتي استنباطي شيوههاي فراگير نفي مفهوم
يك براي حاضر اگرچهتحقيقات كرد ، تلقي اماميه آغازين فقه
فقه حوزههاي در جناحهايموجود و مكاتب درباره دقيق شناخت
اجمال به اما دارد ، كاستيفراوان نخستين سدههاي در اماميه
كه داد قرار توجه مورد را متمايز"نسبتا جناح چند ميتوان
به را روايات متون از فراتر انديشهايتحليلي خود فقه در
.ميبستند كار
آن نمايندگان كه است فقهي -كلامي مكتب يك نخست جناح
هشامبن چون عالماني پياپي ، درنسلهاي
فضلبن و سكاك ابوجعفر حكم ، يونسبنعبدالرحمان ،
و يونس از كم دست مكتب اين در.شاذانبودهاند
از گونههايي به عمل حد تا حتي اجتهاد ، ابنشاذان ، كاربرد
اعين آل فقيهان از بايد دوم جناح در.است گزارششده قياس
عبدالله او از پس و بناعين زراره آنان راس كهدر كرد ياد
آنجا تا شدهاند ، شناخته گرايي راي از بهگونهاي بنبكير
به بنعبدالرحمان يونس مكتب سوي از زراره كهرايگرايي
جناح در.است گرفته قرار نقد مورد "افراطي روشي"عنوان
احمدبن و سالم هشامبن چون رجالي از سومميتوان
درباره را نظريهاي اينان.كرد ياد بزنطي محمدبنابينصر
بر كه ميكردند مطرح (ع)ائمه از نقل به فقهي استنباطاحكام
ميپذيرد انجام امامان سوي از احكام اصول القاء پايهآن
اين.است فقيهان عهده بر اصول اين گسترش و وتفريع
اهل" را آنها ميتوان اصطلاح در تسامح قدري با جناحهاكه
روشن طور به كرد ، عنوان "استنباط اهل" كم دست يا"اجتهاد
در اما ;دادند ادامه را خود مسير ((غيبت260ق آغازدوره تا
داشت ريشه امامي فقه حوزههاي در ستيز راي جوي مقابلآنان ،
سنت و كتاب در مسالهاي هر حكم آن تعليمات پايه كهبر
فراسوي استنباط و اجتهاد گونه هر و ميشد تلقي "تعيينشده"
آثار جاي جاي در فضا ، اين ميرفت ، شمار به ناروا ايننصوص
.ميشود احساس آشكارا اماميه ، كهنمحدثان
كنيم ، بايد نفي را استثنا موارد بخواهيم اينكه بدون
بر ستيز راي جو اين غيبت ، دوره آغاز با كه شويم يادآور
محدثان در مشترك طور به جهتگيري اين و شده ، غالب اماميه
به كه زماني در درست.است داشته وجود اماميه متكلمان و
فقهي و فقهي مذاهب ديگر ظاهرگرا ، جزاقليتي
پاسخگويي در ستوده شيوهاي عنوان به را "اجتهادالراي"كلامي ،
را پيگير مبارزهاي اماميه بودند ، پذيرفته فقهي بهمسائل
و اجتهاد بر رد دوره اين در چنانكه داشتند ، آن دربرابر
واقع در.داشت خاص بي با امامي محدثان آثار در فروعآن
فقيهان سوي از كه گامهايي در ق ، سده 4 تاپايان
شيوه شده برداشته امامي فقه تدوين جهت در حديثگراياماميه
معمول حكم" عنوان به "عينا روايات متون كه بود برآن معمول
گونه اين در ;گيرد قرار جويان فتوا دراختيار "به
ديده ندرت به موءلفان از برداشتهايي و آثار ، افزودهها
از الكافي بزرگ كتاب ميتوان آثار اين ازجمله ميشود
لايحصره من فقيه و بابويه عليبن از كليني ، كتابالشرائع
بر توضيحي در.برشمرد را بنبابويه علي محمدبن الفقيهاز
محمد چون فقيهي كه شد متذكر بايد مكتب ديدگاهاين
هرگونه نهاده ، سوتر آن اجتهاد نفي از را ابنبابويه ، گام
در "استخراج" و "استنباط" به اقدام و متونروايات از تخطي
.است گرفته بهانتقاد را فقه
را ديگر مسيري متكلم فقيهان "محدث" فقيهان مقابل در
ابوسهل رديههاي اگرچه بودند ، پيموده اجتهاد نفي در
كوفي ابوالقاسم و راوندي ابن اجتهادالراي بركتاب نوبختي
نمونه امانيست دست در ،(نجاشي ، 266) اجتهاد اهل بر
در ميتوان را اجتهاد مساله با عصر آن متكلمان برخورد
ابن "نبضالاشهاد" و شاذان ابن به منسوب چونالايضاح آثاري
به را نكته اين عبارتي ، در قبه ابن.رازيبازيافت قبه
همگي احكام كه است داشته بيان اماميه ديدگاهعمومي عنوان
اجتهادالراي پايههاي از كه -را علت از وسخن هستند منصوص
فقيهان ميان از سرانجام.نيست جايي فرائضسمعي در -بود
طول در كه شود برده نام عماني ابيعقيل ازابن بايد متكلم
اما است ، داشته قرار توجه مورد او فقهي هموارهآراء قرنها ،
تحقيق او فقهي شيوه ظرايف درباره تاكنون اينشهرت رغم به
ادامه را او فقه ميتوان اجمال طور به است ، صورتنگرفته لازم
بغداد ومكتب مفيد شيخ فقه بر پيشدرآمدي و مكتبمتكلمان
.تلقيكرد
كه است اسكافي جنيد ابن ق ، سده 4 در ويژه استثنايي
در و داشته باور را اجتهادالراي و قياس حجيت صراحت به
را خود شيوه وي.است كرده تاليف نيز آثاري اينباره
با او فقه عمل ، در و ميشمارد ابنشاذان فقهي ادامهشيوه
را ق سده 4 پاياني دهه دو.دارد نسبي قرابتي فقهحنفي
شيخ ظهور با.دانست امامي فقه تاريخ در عطفي بايدنقطه
براي عراق در حركتي طوسي شيخ و مرتضي سيد او از وپس مفيد
كه پذيرفت صورت آن مباني به دادن نظام و امامي تدوينفقه
حوزههاي بعد قرنها تا و بود متكلمان مكتب حركت خودادامه
وجود باداد قرار خود نفوذ زير را فقهامامي
وجود دانشمند سه اين فقهي نظام بين كه تفاوتهايچشمگيري
با نظري و تحليلي برخوردي روشني طور به همگيآنان داشت ،
در تغيير با بعدها كه برخورد شيوه اين.فقهداشتهاند
تعابيري با هنگام آن در.گرفت نام "اجتهاد" مفهوماصطلاح ،
المبسوط ، طوسي ، ) "اصول بر تفريع" و "استخراج"چون
طوسي شيخ حتي و بغداد مكتب فقيهان ميشد ، خوانده(همانجا
احكام با غيرمسئولانه برخوردي از حاكي را "اجتهاد"اصطلاح
رديهاي مفيد شيخ حتي باره اين در.ميكردهاند فقهيتلقي
.بود كرده تاليف "اجتهادالراي" در جنيد ابن بركتاب
شريف چون فقيهي بغداد ، مكتب تلاشهاي با همزمان اگرچه
نزديك مفهومي با را قياس و اجتهادالراي خود ، آثار در رضي
در شاهدي ديگر پس ، آن از اما مينمود ، مطرح جنيد ابن به
يافته ادامه اجتهادالراي پذيرش خط دهد نشان كه نيست دست
از نقلي دليل بر 3 "عقل دليل" افزودن ق/12م ، سده6 در.باشد
يك قريب كه بود تحولي طلايهدار ،(ص 2)حلي سويابنادريس
تعريف ارائه با حلي محدثشد آغاز حله مكتب در قرنبعد
را آن نشود ، شامل را قياس ميتوانست كه اجتهاد جديدياز
شمرده "اجتهاد اهل" از را شيعه و كرده تلقي امريمقبول
جهت آن از اجتهاد تعريف در را حلي محقق حركت.است
مقام در وي كه كرد تلقي بغداد مكتب مسير ميتواندنباله
"استخراج" براي تام كوشش داشتن مبذول را تعريف ، اجتهاد
است دانسته احكامشرعي
پاكتچي احمد:نوشته
معارف كتابخانه
|
كرد؟ قيام حسين چرا
چاپ بعثت ، انتشارات:ناشر / شريعتي محمدتقي استاد
صفحه تومان ، 67 قيمت300 / 1375(جديد ويرايش) اول
سخنراني تكميل و نقل "كرد قيام حسين چرا" كتاب
به كه است شريعتي تقي محمد استاد مرحوم محترم دانشمند
اسلامي حقايق نشر كانون در (ع)حسين امام حضرت مناسبتتولد
آزادگان سرور زندگي از گوشههايي آن در و كرد مشهدايراد
.رابازنمود
فلسفه و علم
و فرهنگ پژوهشگاه:ناشر /پارسانيا حميد:مولف
صفحه تومان ، 191 قيمت500 / اول 1377 چاپ اسلامي ، انديشه
به اول بخش است ، شده تدوين بخش سه در "فلسفه و علم" كتاب
مباحثي آن در و ميپردازد يكديگر با فلسفه و علم ارتباط
نقادي علمي ، فلسفه فلسفي ، گويي مهمل جزيي ، و كلي علم چون
بخش كهعمدهترين دوم بخش در.ميشود طرح مضاعف نسبيت و خرد
دين و فلسفه ارتباطميان است ، داده اختصاص خود به را كتاب
شكاكيت و هستي ، سفسطه طلوع چون ومباحثي ميشود كاويده
پيشفرضهاي و اصولفلسفي علم ، و فلسفه منطقي دامنه پيچيده ،
نهاده خواننده پيشروي علم ديني حقيقت شهودو سپهر ذهني ،
ديني علم و سكولار بحثعلم سوم ، بخش در نهايت در و ميشود
.ميگردد طرح
آن ارتباط و دين به كتاب مباحث عمده اينكه به توجه با
فلسفه و علم عنوان نامگذاري دارد ، اختصاص فلسفه و علم با
كهدر اميد.ندارد داخلكتابچندانهمخواني مطالب با
.گيرد قرار توجه مشكلمورد اين !چاپهايبعدي
اسلام در زنان سياسي مشاركت حدود
:برگردان / شمسالدين مهدي محمد آيتالله:نويسنده
/اول 1376 چاپ بعثت ، انتشارات:ناشر / عابدي محسن
صفحه 154/ تومان قيمت500
رئيس و برجسته عالم شمسالدين ، مهدي محمد شيخ آيتالله حضرت
است لبناني بزرگ شخصيتهاي از لبنان اعلاي شيعي اسلامي مجلس
و اجتماعي مهم مسايل از برخي چهارجلدي مجموعه يك در كه
.است داده قرار بررسي مورد فقهي ديدگاه از را زنان سياسي
آن در كه مجموعهاست اين از دوم جلد "...مشاركت حدود" كتاب
قرار بررسي دولتمورد راس در گرفتن قرار براي زن صلاحيت
غور به توجه با و اينكتاب در شمسالدين آيتالله.است گرفته
اتفاق كه دريافتيم چنين":ميگويد خود استنباطات و تفحص و
ادعايي زن ، توسط حكومت بودناداره نامشروع بر فقيهان نظر
".ندارد وجود آن براياثبات معتبر دليلي كه است
دولت و دين
پژوهشگاه:ناشر / گلپايگاني رباني علي:مولف
قيمت490 / اول 1377 چاپ /اسلامي وانديشه فرهنگ
صفحه تومان ، 180
فصل در.است شده تدوين فصل چهار در دولت و دين كتاب
و حاكمان حكومت ، به بشري جامعه نياز چون مباحثي اول
و سكولاريسم آن ، جايگاههاي و گونهها ولايت ديني ، حكومتهاي
فصل.ميشود طرح ديني حكومت و دموكراسي ديني ، حكومت نفي
براهين قرآن ، ديدگاه از حكومت و نبوت به دوم
حكومت ميان ارتباط سوم ، فصل در و ميپردازد...كلامي
و فقاهت به كتاب فصل آخرين.ميشود وامامتبازنموده
مجتهد ، فقيه ، درباره مباحثي آن در و دارد حكومتاختصاص
و نقلي و عقلي ودلايل فقيه مطلقه ولايت ولايتفقيه ،
.است شده آورده فقيه دربارهولايت
|
|