از طاهري آيتالله انصراف
خبرگان انتخابات نامزدي
زنان همايش در رئيسجمهوري
وجود با ايراني زنان
:نيكوكار
ذهني و تاريخي مشكلات
نشان را خود شايستگيهاي
دادهاند
ديگر
:پور جلايي حميدرضا مادر
خانواده آبروي ريختن برابر در
نميكنم سكوت فرزندم و
مواضع
مبارز روحانيون مجمع
خبرگان انتخابات درباره را خود
كرد اعلام رهبري
مواضع اسلامي شوراي مجلس رئيس
را ايران منطقهاي و جهاني
اسپانيايي خبرنگاران براي
كرد تشريح
اسامي
شد منتشر ديروز
جامعه حمايت مورد نامزدهاي
انتخابات براي
مبارز روحانيت
خبرگان
از طاهري آيتالله انصراف
خبرگان انتخابات نامزدي
امامجمعه و وليفقيه نماينده طاهري جلالالدين سيد آيتالله
.داد انصراف خبرگان انتخابات نامزدي اصفهاناز
شوراي به ايشان سرگشاده نامه ارسال پي در انصراف اين
صلاحيت بررسي در بود شده درخواست آن در گرفتكه صورت نگهبان
.شود تجديدنظر خبرگانرهبري انتخابات داوطلبان
زنان همايش در رئيسجمهوري
وجود با ايراني زنان
:نيكوكار
ذهني و تاريخي مشكلات
نشان را
خود شايستگيهاي
دادهاند
سالن محل در ديروز صبح نيكوكار بانوان همايش نخستين
.شد برگزار رئيسجمهوري حضور با اسلامي اجلاسكشورهاي
خاتمي محمد سيد همايش اين در ما خبرنگار گزارش به
شايستگيهاي و توانمنديها نشانگر همايش اين:گفت رئيسجمهور
بر كه ذهني و تاريخي مشكلات همه وجود با كه است ايراني زن
را خود توانمندي و شايستگي توانستند داشته قرار راهشان سر
.دهند نشان
در خانمها درصد از 52 بيش شدن پذيرفته:گفت رئيسجمهور
وظيفه امر اين ومدعاست اين بر دليلي خود سراسري كنكور
هم كه كنيم ايجاد فضايي تا ميآورد وجود به ما براي سنگيني
امكانات به دسترسي هم و بشود تاريخي عقبماندگي جبران
.شود فراهم برايبانوان موجود
مردم همه حق را معنوي و مادي عدالت با توام خوب زندگي وي
تا بدهيم ديگران به ما كه نيست چيزي عدالت:افزود و دانست
باشد داشته وجود محروميت اگر باشيم داشته آنها سر بر منتي
.محرومين نه و ملامتاند خور در نظام و دولت جامعه ، كل
كه كنيم بيرون ذهن از بايد را نگاهغلط اين:گفت خاتمي
تلقي افتاده كار از دارند وذهني جسمي نارسايي كه افرادي
بتوانند افراد اين شودكه فراهم امكاناتي بايد و كنيم
.كنند شكوفا را خود توانمنديهاي
جامعه در معلوليت ايجاد مهم عامل دو را جهل و فقر وي
و عوامل شناخت متوجه ;فعاليت عمده بايد:وگفت دانست
با مبارزه و ميشود معلوليت ايجاد به كهمنجر بشود شرايطي
از جلوگيري براي راه مهمترين كانونخانواده در جهل و فقر
سازمانهاي گسترش بر رئيسجمهوري.آسيبهاست و مشكلات بروز
عظيم حركت اين پشتوانه كه چهبهتر:گفت و كرد تاكيد خيريه
.ماباشد جامعه زنان عاطفه اجتماعي
درمان بهداشت ، وزير فرهادي دكتر رئيسجمهوري ، سخنان از قبل
رفاه عالي شوراي تشكيل ضرورت بر تاكيد با پزشكي آموزش و
موازي كارهاي از ميتواند شورا اين تشكيل:گفت اجتماعي
اجرا هماهنگ سياست اجتماعي رفاه زمينه تادر كند جلوگيري
.شود
سخناني در نيز كشور بهزيستي رئيسسازمان انصاري دكتر
پرتنش ، خانواده خشونت ، سرقت ، اعتياد ، از پيشگيري
از را خياباني كودكان سوءرفتارو زنان ، آسيبپذيري
دست در طرحهاي با:گفت و ذكركرد بهزيستي سازمان اولويتهاي
دست خود اهداف به ميرودبهزيستي اميد مردمي مشاركت و اجرا
.يابد
ايشان همسر و رئيسجمهور توسط هدايايي مراسم اين در همچنين
سازمان زن نمونه كارمندان خيريه موسسات مسئول بانوان به
.شد اهدا بهزيستي مراكز ومسئولين بهزيستي
ديگر
:پور جلايي حميدرضا مادر
خانواده آبروي ريختن برابر در
نميكنم سكوت فرزندم و
جلائيپور حميدرضا دستگيري از روز دو و بيست گذشت از پس
مادر وي ، اتهامات نشدن مشخص و روز ، جامعه شركت مديرعامل
وي انتظار و زندان در فرزندش وضعيت مورد در آقايجلائيپور
اختيار در را مطالبي مردم و اسلامي جمهوري ازمسئولين
.داد روزنامهقرار
فعاليتهاي به خود سخنان ابتداي در جلائيپور خانم
و كرد اشاره اسلامي انقلاب پيروزي از پس جلائيپور حميدرضا
فرمانداري سمت به حميدرضا اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس:گفت
اين زماني در وي.شد اعزام شهرستان اين به و مهابادانتخاب
حسيني عزالدين سوي از تحركاتي كه گرفت عهده به مسئوليترا
آن در نيز عراق راديو.ميگرفت صورت منطقه دراين قاسملو و
تا ميخواست اصناف از و ميكرد وي عليه تبليغاتزيادي زمان
بود شرايطي چنين در.كنند فلج را شهر و اعتصابزده به دست
اين در وظيفه انجام به اسلامي انقلاب دفاعاز براي وي كه
تهيه براي حميدرضا:گفت وي.بود كشورمانمشغول از حساس نقطه
زماني جمله از ميكرد زيادي شهرتلاشهاي مردم رفاهي امكانات
سيلوي سيمان كيسههاي او بودند درمضيقه نان نظر از مردم كه
آن جاي تا ميبرد بيرون و خودگذاشته دوش روي را مهاباد
جمعه نماز در كسي كه حالاميبينم.شود سيلوها وارد گندم
.داشتيم نگه اسلاميرا جمهوري ما ميگويد تهران
وي با اخيرا كه ملاقاتي در:كرد اضافه پور جلايي مادر
ميگويند و ميگذارند او جلوي كاغذ كه شنيدم داشتم زندان در
نيز حميدرضا.كني امضا و بنويسي را مطالبي خودت عليه بايد
.كنم امضا را آن و بزنم تهمت خودم به نميتوانم من ميگويد
انفرادي سلول در اكنون و است دانشگاه حميدرضااستاد
دريغ او به روزنامه و كتاب دادن واز ميشود نگهداري
.ميورزند
اما كرديم معرفي را حائري آقاي ما و خواست وكيل حميدرضا
تحقيق شما روي بايد گفتند وكيل به.شد بدبرخورد وكيل با
.نپذيرفتند را او حال هر وبه كنيم
به دارم ، قرار انفرادي سلول بد شرايط در من گفت حميدرضا
انفرادي سلول در است روز بيست از بيش شده ، حرمت هتك ما
آمادهايم ما.دارد وجود ما روي زيادي روحي فشار و هستيم
رسيدگي ما اتهامات به و شود تشكيل مطبوعات دادگاه لحظه هر
.ندارد معني اينبلاتكليفي.شود
قانون اجراي و حفظ براي من جوانهاي:گفت پور جلائي خانم
حال شدند شهيد و رفته جنگ ميدان به اسلامي جمهوري اساسي
معظم رهبر از جلائيپور خانم !چيست براي بيقانونيها اين
بازگو را خود مسائل حضوري ملاقات در تا كرد انقلابدرخواست
خانواده با رفسنجاني آقاي و رهبري معظم مقام:ويگفت.نمايد
عصبانيت با آنطور كسي كه نيست سزاوار دارند كاملاآشنايي ما
به كه نيستم راضي.بزند حرف ما خانواده عليه نمازجمعه در
جمهوري نظام آبروي من.شود زده تهمت و مادروغ خانواده
بيقانوني به راضي ولي خريدم خونفرزندانم با را اسلامي
مادر ، روز ميكردم فكر:گفت وياجراشود قانون بايد.نيستم
آيا نشد ، اينكار ولي ميفرستند بهخانه زندان از را حميدرضا
شود؟ برخورد اينگونه خانوادهما با كه است درست
رئيسجمهوري با كه ملاقاتي در:افزود جلاييپور مادر
جهت كه ملاقاتي در فرمودندكه خاتمي آقاي جناب داشتيم
رهبري معظم مقام خدمت ملل سازمان به سفر براي خداحافظي
حميدرضا سريعتر هرچه كه بود براين ايشان نظر بودم رفته
.شود آزاد
خامنهاي آيتالله حضرت حضور به اشاره با جلائيپور خانم
:گفت آنها منزل در فرزندش سومين شهادت هنگام به
به من دادند دلداري من به انقلاب رهبر خامنهاي آيتالله
اول كه بودند پاك آنقدر من بچههاي ميكنم احساس گفتم ايشان
.رفتند خودشان وبعد ساختند مرا
خواندهاند ، درس علوي مدرسه در من بچههاي:گفت وي
همزمان كه اولم فرزند شهادت زمان در كه بود كسي حميدرضا
آيتالله حضرت كانديداتوري و جمهوري رياست انتخابات با
جنازه تشييع مراسم در تا گرفت اجازه من از بود خامنهاي
حالا برود مهاباد به برايتبليغات و نكند شركت برادرش
و ناروا تهمتهاي و است وچنان است چنين حميدرضا ميگويند
بحمدلله كه بچسبانند او وصلهبه هزار با ميخواهند را ناحقي
باورش كسي و شده ديگرمنسوخ ناپسند و زشت شگردهاي اين
.نميشود
در دوبار تاكنون:افزود خود بيماري به اشاره با وي
كردهام عمل را قلبم و شده بستري قلب ويژه مراقبتهاي بخش
امام.نپرسيد من از حالي و نيامد من ديدار به هيچكس ولي
ملت اين چراغ و چشم شهدا خانواده:ميگفتند (ره)خميني
كسي از من !ميشود برخورد چگونه شهدا باخانواده ولي هستند
مقام با دل درد و حضوري ملاقات خواستار ندارمولي گلهاي
.هستم رهبري معظم
:گفت فرزندش خصوصيات مورد در پور جلائي رضا حميد مادر
نيز دانشگاه در بود مهاباد فرماندار كه زماني حميدرضا
همين به او.ميآمد تهران به هفته در سهروز و شد پذيرفته
به است مالبيتالمال:ميگفت و ميگرفت خودرا حقوق نصف دليل
رفسنجاني آقاي.ميگيرم حقوق ميكنم كهكار اندازه همان
شده شيميايي شهداي پيكر كه كسي تنها درمهاباد كه ميدانند
هاشمي آقاي از دليل همين به.بود ميگرفتحميدرضا تحويل را
در نيز سال صد اگر است فردي چنين حميدرضا.گرفت تقديرنامه
نه و خودش به نه نميزند هم تهمت و دروغنميگويد باشد زندان
.ديگري به
مرا خاتمي آقاي:گفت خاتمي آقاي با خود ملاقات مورد در وي
گوش من دل درد به ساعت يك و كرده دعوت جمهوري بهرياست
اين در.داشتم حميدرضا با ملاقاتي نيز روز عصرهمان دادند
ولي است نشده نيز جرمي مرتكب و نكرده كاري:پسرمگفت ملاقات
.كن امضاء و بنويس چيزهايي اوميگويند به
نحوه به گفتگو اين ادامه در پور جلائي رضا حميد مادر
از ماه گذشت 5 از پس:گفت و كرد اشاره فرزندش دومين شهادت
خواستار سخناني در مشكيني آيتالله فرزندم ، نخستين شهادت
سخنان عليرضا به شد جبهه در ديده آموزش افراد حضور
اجازه شما:گفت من به تعجب با او راگفتم مشكيني آيتالله
حضرت سفره سر بر ما گفتم او به جبههبروم؟ به من ميدهي
بنا و ندادهام شير شما به بدونوضو من شدهايم بزرگ (س)زهرا
شما دست از و دارد شمانياز به امام كه زماني در ندارم
.شوم مانع است ساخته جبههها در كاري
به رفتن براي را عليرضا سپاه و زد زنگ تلفن حين همين در
شهادت به فتحالمبين عمليات در و رفت او و خواست جبهه
فقط گذشتهام ، زندگيم تمام از من:گفت جلاييپور مادر.رسيد
جمعه نماز و تلويزيون در آنهم كه بود مانده برايم آبرو يك
رسيدگي آن به اميدوارم ميزنم را خود حرف من.بينبردند از
و خود حق بتوانم ، كه راهي از ناچارم درغيراينصورت شود
جلاييپور جسمي و روحي وضع مورد در وي.كنم رااعاده فرزندم
عصباني "واقعا ولي است صبوري بسيار مرد بااينكه او:گفت
برخورد اينگونه شهدا خانواده با كه ميدهم منهشدار است شده
فرزندم و خانواده آبروي ريختن برابر در منديگر.نكنيد
.كرد نخواهم سكوت
اسلامي جمهوري نظام براي كه شهدا خانواده كرد اضافه وي
اضافه جلاييپور خانم.ميخواهند را آن سرفرازي دادهاند خون
نظام لايق مديران و فكور جوانان كه است دردآور من براي:كرد
.ميدهند قرار بيحرمتي رامورد
و لايق مديران از يكي است زجرآور من براي:گفت وي
شلاق به كرد عوض را تهران چهره كه انقلاب شايسته فرزندان
جمهوري ميتوان چگونه ميشود كه حركاتي اين با.شود محكوم
شتم و ضرب جلاييپور خانم!كرد الگو برايديگران را اسلامي
كه ميترسم من:گفت و كرد محكوم را نمازجمعه در دولتمردان
كه همانطور بردارند من سر از نيزچادر خيابان در روزي
بياعتبار اينقدر ما آيا.نوريبرداشتند آقاي سر از عمامه
:گفت شهيدش فرزندان از خاطراتي باذكر شهيد سه مادر!شدهايم
پيامبر خاندان به كه را ازمصيبتهايي بسياري مدت اين در من
حضرت دفاع همانند را خود منكارهاي كردم ، حس "عملا رفت
حضرت خانهنشيني سال من 25 ميدانم ، (ع)علي حضرت از (س)زهرا
از لذا و كردم حس "عملا را چاه ايشاندر سرفروبردن و (ع)علي
ما خانواده آبروي كه دارم اسلاميتقاضا جمهوري نظام مسئولين
زندان از زودتر چه هر را فرزندبيگناهم و بازگردانند را
.نمايند آزاد
مواضع مبارز روحانيون مجمع
خبرگان انتخابات درباره را خود
كرد اعلام رهبري
صلاحيت تعيين نحوه از مبارز روحانيون مجمع بيانيه در
شده انتقاد نگهبان ، شوراي توسط خبرگان داوطلباننمايندگي
است
بيانيه صدور با ديروز مبارز روحانيون مجمع:سياسي گروه
نمايندگي داوطلبان صلاحيت تعيين نحوه درباره را مواضعخود
از بخشهايي در.كرد اعلام رهبري خبرگان مجلس سوميندوره
:است بيانيهآمده
خبرگان مجلس دوره سومين انتخابات بحث كه پيش ماهها از
آثار به توجه با گرديد مطرح روحاني و سياسي محافل در
رشيد مردم گسترده مشاركت از برخاسته خرداد حماسهدوم مبارك
حجتالاسلام حضرت انتخاب آن عزتآفرين ثمرات يكياز كه كشورمان
تمامي بود ايران جمهوري رياست به خاتمي والمسلمينسيدمحمد
فراهم به معطوف اول درجه در مبارز مجمعروحانيون توجه
نه اگر مشاركتي نيز انتخابات اين در كه زمينهايبود آوردن
ارمغان به را آن سنگ هم حداقل دومخرداد از گستردهتر
...آورد
اجتماعي - سياسي اوضاع از آگاهي با مبارز روحانيون مجمع
دوم حماسهآفرينان انتظارات نيز و آگاهي سطح و كشور
اهميت بر تاكيد با و اطلاعيه اولين باصدور...خرداد
به آگاه و مجتهد عالمان همه از خبرگانرهبري مجلس انتخابات
اين در شركت براي كه خواست جوان بويژهمجتهدان جهان و زمان
سرنوشتساز انتخاباتي در را مردم كنندو ثبتنام مهم امر
و آگاه سياسي گروههاي اطلاعيه صدوراين از پس.نمايند ياري
صدور با نيز آنان و حمايتكردند دعوت اين از بيدار
كه خواستند شرايط واجد وفضلاي اساتيد از جداگانه اطلاعيههاي
از ملاحظهاي قابل تعداد ايناطلاعيهها پي در كنند نام ثبت
نام ثبت متفاوت بيش و كم باگرايشهاي علما و مدرسين و فضلا
و روحاني و سياسي مجامع از كهبسياري آنجا از ولي نمودند
سكوت عام دعوت اين برابر در تريبونهايعمومي و موءثر مراكز
ثبتنامكنندگان تعداد ميرفت كهانتظار آنچنان كردند اختيار
كه آنجا تا نرسيد انتخاباتي شانچنين با متناسب ميزان به
از بيش و است بزرگ پرورشمجتهدان مهد كه قم استان براي
براي مرجعيت شايسته دههامجتهد از بيش و مسلم مجتهد هزار
نامزد يك تنها حضوردارند آن در كشور آينده و زمان اين
نشاندهنده خود اينپديده و شد تاييد انتخابات در شركت براي
نظريها تنگ و بدليلندانمكاريها كه است نامساعدي فضاي عمق
جمعيتهاي از بعضي و متوليانامر برخي جانبه يك گرايشات و
نتيجه و است آمده قدرتبوجود مراكز از بعضي احيانا و سياسي
حتي كه ديديم را موضعگيريهاينامناسب و برخوردها گونه اين
آقاي جناب المسلمين و حضرتحجتالاسلام باسابقه و انقلابي چهره
دادستان كه مبارز روحانيون برجستهمجمع عضو خوئينيها موسوي
مجمع عضويت و رهبري مشاور وسمت بودند امام حكم با كشور كل
حضور اول خبرگان مجلس در وضمنا دارند را نظام مصلحت تشخيص
و مسموم فضاي عليرغم دومخبرگان انتخابات در و داشتند
پيش علل به ولي قرارگرفتند تاييد مورد سال 69 نامناسب
و سست دستاويزي دورهبا اين در كردند انصراف اعلام آمده
.شدند صلاحيت رد واهي
بويژه فردي و جمعي رايزنيهاي همه با مبارز روحانيون مجمع
ثبت مرحله در مذبور ، علل به مجمع محترم دبير ناحيه از
و متعهد و مجتهد عالمان صحنهآوردن به در اندكي توفيق نام ،
نيز تعداد همين با داشت آن اميد هنوز كه آورد دست به آگاه
گسترده مشاركت با و بيفزايد انتخابات وشكوه شور بر بتواند
ديگري زرين برگ خرداد دوم حماسه وآفرينندگان انقلابي مردم
اسلامي جمهوري نظام تاريخ در سوم مجلسخبرگان انتخابات در
توسط شده گرفته پيش در شيوه كمالتاسف با ليكن بيفزايد
مجلس انتخابات در پيش سال همچونهشت نگهبان محترم شوراي
گزينش و صلاحيتها مرحلهبررسي در كه شد چنان دوم خبرگان
رشيد ملت شان خور نهدر انتخاباتي برگزاري خطر زنگ صالحان
ناقض شده پيشگرفته در شيوههاي درآورد ، صدا به را ايران
شيوهاي.بود علميهديني حوزههاي قرنها رايج و حسنه سنتهاي
مجتهدان كهبراي تقليد مسلم مراجع نامههاي اجتهاد كه
مقابل در ميكردو اعلام بياعتبار را بود شده صادر نوخاسته
كردند شدهاعلام پذيرفته مجتهد بعنوان را افرادي ضايعه اين
آگاهاندر اكثر شگفتي مايه مردودين با مقايسه در كه
...است گرديده علميه حوزههاي
شبههبرانگيز و رنجآور اتفاقات اين همه با و حال هر به
مانند آن اعضاء از بعضي بويژه مبارز روحانيون مجمع
از هفتهها و روزها اين تمام در كروبي والمسلمين حجتالاسلام
بررسي از مرحله اين رساندن سامان به اقداميجهت هيچ
هرچه مشاركت زمينه نامساعدشدن از بگونهايكه صلاحيتها
ليكن و نكردند كوتاهي شود رايجلوگيري شرايط واجدين وسيعتر
گذاشت جاي بر را مثبت اثر اقداماتكمترين اين تاسف كمال با
عضو و جمهوري محترم رياست ازتلاشهاي است لازم جا اين در و
آقاي جناب والمسلمين مبارزحجتالاسلام روحانيون مجمع برجسته
انتخابات يك شرايط برايفراهمشدن را زيادي فرصت كه خاتمي
سپاسگزاري صميمانه اختصاصدادند برانگيز تحسين و پرشكوه
.نماييم
را خود نهايي بررسيهاي نتايج نگهبان محترم شوراي كه اكنون
هشت همچون مبارز روحانيون مجمع است كرده اعلام فهرستي طي
را خود خبرگان مجلس انتخابات برگزاري آستانه در پيش سال
را خود چندماهه زحمات همه ميبيند بسته دست و شده سلاح خلع
و ميبيند بينتيجه نظير كم و پرشور انتخاباتيحماسي ، براي
خود قانوني و ملي و شرعي و اسلامي بهوظيفه كه دارد افتخار
ولايت و رهبري معظم مقام شايسته برگزاريانتخاباتي راه در
ايران پرور قهرمان ملت عموم طرف از مشاركتيگسترده با فقيه
در و است رسانيده بانجام سياسي وسازمانهاي گروهها همه و
خميني امام حضرت ملكوتي روح و ملتايران و خداوند پيشگاه
خويش نشود حاصل مطلوب نتيجه خداينخواسته اگر و است روسپيد
تاييدشده نامزدهاي كليه به ضمناحترام و نميشناسد مقصر را
براي را خود و هستند تبليغاتانتخاباتي مرحله در اكنون كه
ايران شريف مردم از آمادهميسازند رايدهندگان آراء كسب
در ديني مسئوليت احساس با باقيمانده روزهاي در كه ميخواهد
كافي شناخت و لازم بررسي وبا يابند حضور خبرگان انتخابات
كه كس هر به خبرگانرهبري مجلس نمايندگي نامزدهاي از
قانون طبق كه وسرنوشتساز حياتي خطير ، وظايف انجام شايسته
همين در.دهند راي استميدانند رهبري خبرگان عهده بر اساسي
تعدادي محترم نامزدهاي درميان كه شود يادآوري است لازم جا
در و داد خواهند راي بهآنان نيز مجمع اعضاء كه دارند حضور
احترام ميشوند سرانجامانتخاب كه كساني همه به نهايت
.ميگذارد
مواضع اسلامي شوراي مجلس رئيس
را ايران منطقهاي و جهاني
اسپانيايي خبرنگاران براي
كرد تشريح
ديدار سرگرم كه اسلامي شوراي مجلس رئيس نوري ناطق آقاي
اين خبري رسانههاي با مصاحبه در ديروز اسپانياست ، رسمياز
منطقهاي تحولات قبال در را ايران اسلامي جمهوري كشورمواضع
.كرد تشريح وبينالمللي
مجلس رئيس مادريد از اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
در ايران:گفت افغانستان در اخير دربارهبحران اسلامي شوراي
افغانستان قانوني دولت را رباني دولت ملل سازمان چارچوب
مرزيتحركاتي نوار در قاچاقچيان و اشرار وهرگاه ميداند
قرار تعقيب مورد را آنها ايران باشند ، نيروهاي داشته
.ميدهند
در ايران نيروهاي استقرار درباره اسلامي شوراي مجلس رئيس
تضمين بهمنظور ايران نيروهاي:گفت باافغانستان مشترك مرز
.شدهاند اعزام اينمنطقه به كشور امنيتملي
يك پاكستان:گفت پاكستان و ايران رابطه مورد در وي
موضوع با رابطه در ولي است ايران دوست و اسلامي كشور
.است نداشته مناسبي رفتار طالبان
اخير بحران حل در ايران نقش درباره ايران مجلس رئيس
سازمان رئيس بهعنوان ايران:سوريهگفت و ميانتركيه
قبال در را نقشميانجيگرانهاي تا ميكند تلاش كنفرانساسلامي
.بكاهد كشور دو ميان تشنج از و كند ايفاء اينبحران
شداسامي منتشر ديروز
جامعه حمايت مورد نامزدهاي
انتخابات براي مبارز روحانيت
خبرگان
با ديروز تهران مبارز روحانيت جامعه:سياسي گروه
براي را خود حمايت مورد نامزدهاي انتشاراطلاعيهاي
.كرد معرفي رهبري انتخاباتخبرگان
براي مبارز روحانيت جامعه حمايت مورد نامزدهاي
رفسنجاني ، هاشمي:از عبارتند تهران استان انتخابيه حوزه
گيلاني ، محمدي رضواني ، جنتي ، كاشاني ، امامي يزدي ، مشكيني ،
يزدي ، مصباح كاشاني ، راستي مومن ، انواري ، خوانساري ، اسدي
.شهري ري و نجفآبادي دري استادي ، خرازي ،
مبارز روحانيت جامعه حمايت مورد نامزدهاي از شماري اسامي
اردبيل ، از مروج:است زير شرح به نيز استانها ساير از
از اميني ابراهيم اصفهان ، از يثربي و هاشمي اسماعيل سيد
بلوچستان ، و سيستان از مدني اسحاق بختياري ، و محال چهار
كرمان ، از هاشميان محمد سيد فارس ، از دستغيب سيدعلياصغر
احمد ، بوير و كهكيلويه از حسيني ملك ازكرمانشاه ، زرندي
طاهري گيلان ، از فيض و محفوظي ازگلستان ، مفيدي نور
از لاريجاني و كريمي جعفر سيد لرستان ، شاهرخياز و خرمآبادي
.يزد از يزدي خاتم عباس هرمزگان ، از محمدانواري مازندران ،
|