;بينالملل سياسي اقتصاد
رهيافتها و كاركرد
ميلنر هلن:نوشته
ايزدي پيروز:تلخيص و ترجمه
متقابل اثرات به كه است رشتهاي بينالملل سياسي اقتصاد
رشته اين پژوهشگران.ميپردازند يكديگر بر دولتها و بازار
.داشتهاند بينالملل اقتصادسياسي چهارجنبه تبيين در سعي
علم كه بودند باور اين بر آن ازپيشگامان بسياري آنكه نخست
بسيار بينالملل اقتصاد جنبههاياصلي تبيين براي اقتصاد
دادهاند نشان نظريههاياقتصادي گرچه مثال ، براي.است محدود
سالها درعمل ، براي اما است مطلوب امري آزاد تجارت كه
قرار دولتها كار دستور سرلوحه در حمايتي سياستهاي
عوامل تناقضات ، اينگونه تبيين براي پژوهشگران.داشتهاست
نكته اين بر آنان بهويژه ;دادهاند قرار نيزمدنظر را سياسي
اقتصاد عمل آزادي و ثبات چگونه كهسياست كردهاند تاكيد
.ميكند تعيين را بينالملل
اقتصادي سياست گزينشهاي تبيين بر پژوهشگران آنكه دوم
اين كه معتقدند بسياري.كردهاند تاكيد دولتها خارجي
بينالملل اقتصاد ماهيت شكلدهنده عامل مهمترين انتخابها
وضعيت از دولتها اينكهچرا تبيين مثال ، براي.هستند
خود ارز نرخهايبرابري چگونه يا ميكنند حمايت خود اقتصادي
كمكهايخارجي اعطاي به اقدام چرا يا و ميكنند تعيين را
.است بوده رشته اين دلمشغوليهاي زمره در ميكنند ،
كه است داده نشان توجه مسئله اين به رشته اين اينكه سوم
كه درحالي دارند ، سريعتري توسعه و رشد بعضيدولتها چرا
طي را نزولي سير يا مانده ناكام دراينزمينه دولتها ديگر
اقتصاد در دولتها جايگاه بهتغيير نسبت همچنين.ميكنند
.است شده آغاز التقاطي رويكردي جهاني
تكميل سياسي دلايل با "معمولا تغييرات اين اقتصادي دلايل
با دولتها سقوط و ظهور داخلي دلايل كه حالي در ميشود ،
.ميگردد همراه بينالمللي عوامل
بر بينالمللي اقتصاد تاثير به پژوهشگران اينكه ، سرانجام
"غالبا كه موضوعي دادهاند ، نشان توجه داخلي سياست
.ميگيرد قرار بررسي مورد ملي شدناقتصادهاي جهاني تحتعنوان
نوع اين به پاسخگويي خواهان "عموما رشته اين پژوهشگران
تبييني عوامل از طبقه چهار دادن قرار مدنظر با سوءالات
(2;هژمونيك دولت نقش بهويژه جهاني قدرت توزيع (هستند1
تاثير (3;بينالمللي پيامدهايموءسسات و كاركرد ساختار ،
.داخلي سياست اثر (و 4 باورها و عقايد نظير غيرمادي عوامل
است؟ ثبات موجد هژموني آيا
دهه 1970 در بار نخستين براي كه هژمونيك ثبات نظريه
مطرح (Charles Kindelberger) لبرگر كيند چارلز بهوسيله
قرن در بريتانيا مثال براي-رهبر دولتهاي نقش براي شد ،
تغيير چگونه واينكه -بيستم قرن در متحده ايالات و نوزدهم
اهميت تاثيرميگذارد ، جهاني اقتصاد بر تواناييها توزيع در
استيلاي ميكردكه استدلال چنين نظريه اين.ميشد قائل زيادي
باثبات و آزاد جهاني اقتصاد وجود براي كشور يك بيچونوچراي
انضباط و نظم و هماهنگي و ايجاد با هژمون دولت.است ضروري
را خود اقتصاد درهاي خاطر اطمينان با كشورها تا باعثميشود
.كنند باز
سياست بايدگفت هژمون دولت زوال صورت در نظريه ، اين براساس
منطقهاي بلوكهاي ايجاد و اقتصادي بيثباتي شدندرها ، بسته
.بود ناپذيرخواهد گريز رقيب
اعظم قسمت بر اقتصادي هژموني نوعي نوزدهم قرن در بريتانيا
شدن جهاني با همراه بريتانيا رهبري.ميكرد اعمال جهان
سرمايهها ، تحرك و بينالمللي تجارت آزادبودن بازارها ،
عمومي اقتصادي و سياسي ثبات مليتيو چند شركتهاي افزايش
بريتانيا هژموني اولبه جهاني جنگبود اروپا در دستكم
تشكيل حمايتي ، سياستهاي ترويج امر اين نتيجه.داد پايان
دهه 1920 در سرمايه تحرك كاهش و منطقهاي بلوكهاي
لرزان را جهاني اقتصاد پايههاي كه بود واوائلدهه 1930
.شد اقتصادي ركود و باعثعدمثبات و ساخت
قويترين اول جهاني جنگ پايان در متحده ايالات ميان ، اين در
رهبري نقش گرفتن بهعهده از اما بود ، جهان اقتصادي قدرت
خود بازارهاي بزرگ ، ركود آغاز با كشور حتياينداشت ابا
مشكلات با را جهاني اقتصاد و خارجيبست كالاهاي روي به را
ساختن هماهنگ به متحده تمايلايالات عدم.ساخت مواجه بيشتري
بدتر را وضعيت سايركشورها با خود ارزي و پولي سياستهاي
بسياري منفيبراي پيامدهاي انزواگرايانه موضع اين.ميكرد
.داشت متحده ايالات وخود كشورها از
"ظاهرا امريكايي سياستگذاران دوم ، جهاني جنگ پايان از پس
به متحده ايالات كه بهگونهاي شدند ، انزواگرايي مضرات متوجه
تجارت نظام ايجاد سوي به و گرفت بهدست را رهبري نقش سرعت
تجارت و تعرفه عمومي موافقتنامه بينالملليبراساس آزاد
Woods)وودز برتون سيستم باثباتبراساس پولي نظام و (گات)
جديد موضع اين نمادياز مارشال طرح.كرد حركت (Bretton
بارديگر هژمونيك ، ثبات نظريه براساس.بود متحده ايالات
اقتصادي رشد براي را لازم شرايط هژمون قدرت يك رهبري
نظير كشورهايي سريع توسعه و دهه 1970 تا كشورهايصنعتي
.جنوبيبهوجودآورد كره و ژاپن
مزيت شدن كمرنگتر با دهه 1970 اوائل و دهه 1960 اواخر در
احساسات جهان ، كشورهاي بقيه به نسبت متحده ايالات اقتصادي
بازارهاي ثبات.كرد رشد كشور اين در بارديگر حمايتگرايانه
جنگ.شد مختل امريكا رفتار بهواسطه نيز بينالمللي ارزي
تورم نرخ افزايش به (Society) بزرگ جامعه برنامه و ويتنام
بازار در دلار دليلنقش به تورم اين زدو دامن امريكا در
بهويژه متحدينامريكا ، .شد صادر خارج به بينالمللي ارزهاي
خودنگراني از دلار ارزش كاهش تاثير به نسبت وآلمان فرانسه
شد اين به منجر مسائل اين ،"نهايتا.دادند نشان شديدي
رها را وودز برتون ارز ثابت نرخهاي نظام متحده كهايالات
گرچه درنتيجه ، .درآيند شناور بهحالت نرخهايارز و كند
زوال اما شد بازارها بيشتر جهانيشدن باعث امريكا سياست
و ثبات زمينه رادر شديدي نگرانيهاي كشور اين رهبري
.آورد پديد جهاني اقتصاد آينده جهتگيري
ميآيد؟ بهشمار سرنوشتساز عامل تنها قدرت آيا
در مستمر ركود شوروي ، اتحاد فروپاشي به توجه با اينك
با همراه اروپا مد رشد شدن آهسته و بيكاري بالاي نرخ ژاپن ،
و اروپا اتحاديه به شرقي اروپاي كشورهاي ورود چالش
قدرت كاهش ديگر صنايعامريكا ، شدن فعال نوعي به و رقابتيتر
هژموني بين اين ، رابطه بر افزون.نميرسد بهنظر قطعي امريكا
.رفتهاست سوءال زير نيز باثبات و آزاد جهاني اقتصاد و
داد ، نشان جنگ دو بين فاصله در امريكا رفتار كه آنگونه
به خودبهخود كشور يك توسط برتر منابع داشتن دراختيار
براي سودمند پيامدهاي داشتن يا و جهان بر نفوذبيشتر معناي
.نيست جهان
جهاني اقتصاد بر حاكم نهادهاي
تنها كشورها ميان در قدرت توزيع كه امر اين دلايل از يكي
كه است مهمي نقش نيست ، جهاني اقتصاد عملكرد شكلدهنده عامل
رابرت عقيده به.ميكنند بازي بينالمللي وموءسسات نهادها
چنين ايجاد براي است ممكن هژموني گرچه (Keohane) كيهانه
به آغاز نهادها اين كه هنگامي اما باشد ، ضروري نهادهايي
حفظ دولتها و ميكنند راپيدا خود خاص زندگي كردند ، كار
مانند نهادهايچندجانبهاي.ميانگارند شايسته عملي را آنها
جهاني ، ، بانك (IMF) پول بينالمللي صندوق متحد ، ملل سازمان
به اطلاعاتي(EU) اروپا اتحاديه و (WTO) جهاني تجارت سازمان
هزينهمذاكرات و ميدهند ارائه يكديگر رفتار درباره دولتها
است ممكن و ميدهند كاهش را موافقتنامهها عقد براي
گاه و كنند افشا را دولتها بهوسيله نقضموافقتنامهها
شده مطرح ادعاي.گيرند درنظر خاطي برايكشورهاي مجازاتهايي
سياست و- بينالملل اقتصاد ايننهادها بدون كه است اين
بسياري.خواهدشد تضادبيشتري و بيثباتي دچار -بينالملل
ثمره سالگذشته چهل طي اروپا در صلح حفظ كه معتقدند
.است بوده اروپا اتحاديه
چنداني مستقل تاثير دارند ، تاكيد قدرت بر كه واقعگرايان
كه ميكنند استدلال چنين و نيستند قائل نهادها اين براي
.آنهاست عضو دولتهاي اعمال از نهادهابرگرفته اين تاثير
بهعنوان را آلمان هژمونيك استنقش ممكن آنان مثال ، بهعنوان
بويژه سايرين ، .فرضكنند پولي اتحاد براي كليدي عاملي
تحتكنترل نهادهايبينالمللي كه معتقدند اروپايي پژوهشگران
كشور اين بازتابمنافع نتيجه ، در و دارند قرار متحده ايالات
صندوقبينالمللي از استفاده با متحده ايالات بويژه ، .هستند
.اعمالميكند كشورها ساير بر را خود نفوذ جهاني بانك و پول
قدرت تاثير بر واقعگرايان مانند نيز پژوهشگران اين
.ميورزند تاكيد نهادها خصوصيات دولتهابر
ارزشها قدرت
ضروري و اصلي عامل يك بينالمللي نهادهاي و قدرت بر تاكيد
يا مقاصد:مياندازد قلم رااز سياسي رفتار تبيين براي
دسترس در منابع به باتوجه رهبرانشان و دولتها كه اهدافي
به بينالملل سياسي اقتصاد تبيينهايغيرمادي.ميكنند تعقيب
نشان زيادي علاقه اهدافدولتها و مقاصد تعريف چگونگي
گرفته پيش در اينامر تبيين براي اساسي رهيافت دو.ميدهند
وجوديت كيهانه آثار در كه "باورها رهيافت".است شده
چنين و است شده مطرح (Judith Goldstein) گلدشتاين
مهمي بسيار نقش سياستگذاران ذهني باورهاي كه استدلالميكند
درست نقش زمينه در چه باورها ، .ميكند گزينشسياستهابازي در
و وسائل مبنيبر رابطه زمينه در چه و اقتصادباشد در دولت
اعمال چگونگي پيامدها ، و سياستاقتصادي ابزارهاي بين اهداف
.ميدهند شكل را سياستگذاران
وهماهنگساختن دولتها اعمال تبيين به غالب باورهاي
مورد در كينزي باورهاي اوجگيري.ميپردازند آنها رفتارهاي
عقايدمربوط سيطره سپس و دوم جهاني جنگ از پس كلان اقتصاد
براي اساسي تبيينهاي سياستهايپولي ، از استفاده مطلوبيت به
سياستهاي وهماهنگي گوناگون بينالمللي نهادهاي ايجاد
.ميدهند تشكيل را آنها عضو دولتهاي
كه پژوهشگراني مانند نيز (Constructivists) گرايان تكوين
مقاصد تعيين چگونگي بر ميكنند ، تاكيد باورها بر
پذيرش از رهيافت اين.تمركزميكنند دولتها و سياستگذاران
جان.ميپردازد هويتاجتماعي تعريف به و ميرود فراتر باورها
دولتها اجتماعيهويت تكوين كه است آن رهيافت اين كلام
سويرفتارهاي به را آنها و ميسازد محدود را آنها گزينشهاي
(Katzenstein) كاتزنشتاين پيتر مثال براي.ميدهد سوق خاص
از سويژاپنيها از طلبي صلح پذيرش كه است كرده استدلال چنين
و ژاپن رفتار بر سو بدين دوم جهاني جنگ پايان
.است گذاشته تاثير امنيتي حوزه در كشور اين گزينشهايسياسي
به اروپايي اجتماعي هويت تكوين كه اظهارداشتهاند ديگران
.است كرده اروپاكمك در بيشتر همگرايي
داخلي سياست تاثير
بر نيز بينالمللي سياسي اقتصاد داخلي سياسي تبيينهاي
فرآيندهاي بر بيشتر اما دارند تاكيد دولتها مقاصد تعريف
طريق از را ملي منافع تعريف نحوه و ميكنند تمركز سياسي
.ميدهند قرار موردبررسي داخلي بازيگران ميان مبارزه
دو بر "برميگزينندمعمولا را رهيافت اين كه پژوهشگراني
آنانگروههاي اول ، مورد در:ميكنند تاكيد عوامل از مجموعه
شركتهاي سرمايهداران ، كارگري ، سازمانهاي نظير اجتماعي
قومي گروههاي و واردات زمينه در رقيب بنگاههاي چندمليتي ،
سياست درباره امتيازي و تشخيص قابل دارايتمايلات را
بدل ملي سياست به "غالبا كه بينالملليميدانند اقتصادي
فضاي در گرفتن قرار از كه گروههايداخلي از دسته آن.ميشود
نيز اينك هم اينكه ويا ميبرند سود بينالمللي اقتصادي
هرچه طرفداربازكردن دارند قدرتمندي بينالمللي پيوندهاي
دولترا و هستند بيشتر اقتصادي ثبات و اقتصاد درهاي بيشتر
دنبال را مقاصد اين كه ميدهند سوق سياستهايي اتخاذ سمت به
.كنند
كرده استدلال چنين (Jeffrey Freiden) فريدن جفري مثال براي
است يافته عام پذيرش دليل اين به اروپا پولي اتحاد كه است
تجارت و پولي ثبات از كه اروپايي بانكهاي و شركتها كه
امر اين از فزايندهاي بهطور ميبرند ، سود اروپايي آزاد
.كردهاند استقبال
دارد ادامه
|