و وظايف ;خبرگان مجلس
اختيارات
منظور و انتظار مورد خصيصههاي داراي بايد كشور در رهبري: هاشمي دكتر *
انتظارات كننده تامين منتخب ، رهبر عنوان به ثانيا و باشد اسلامي درفقه
باشد جمهوريت
نخعي آصف فروزان:از ميزگرد *
و اساسي قانون در رهبري انتخاب موضوع به است بهتر ابتدا در:همشهري *
اين شدن روشن زيرا بپردازيم ، دارد وجود زمينه اين در متفاوتي ديدگاههاي
نمايد؟ ترسيم نيز را موضوع ابعاد ساير ميتواند بحث
با مرتبط ايران ، در رهبري قضيه الرحيم ، بسماللهالرحمن:هاشمي دكتر *
بايد بنابراين است ، جمهوري اولا نظام اين.است اسلامي جمهوري نظام
جديد وضعيت در جمهوري اركان از يكي.شود جمع آن در جمهوري عناصر و اركان
انتخابات.است غيرمستقيم دموكراسي از استفاده انبوه ، جمعيت به توجه با
مديريت بنابراين.ميرود شمار به جمهوري نظام اساسي اصول از يكي نيز
اينكه به باتوجه ثانيا.شود انتخاب دموكراتيك نظام يك در بايد كشور
ميگيرد ، قرار اسلامي حكومت راس در كه فردي لذا است ، اسلامي ما نظام
اسلامي جامعه امور اداره براي لازم ويژگيهاي و توانايي از بايد
زمان در كه ميدارند اظهار ديني علماي اصل ، بنابراين.باشد برخوردار
اسلامي بينش كه است فردي عهده بر جامعه امور بر ولايت (عج)وليعصر غيبت
فقها عهده بر كه است امري اين و باشد داشته توانائيهايش ديگر كنار در
.است شده گذاشته
است نبوده مطرح امروز سبك به انتخابات اسلامي ، انديشه و تفكر تاريخ در
در رهبري اولا رو اين از.است لازمي امر انتخابات جمهوري نظام در اما
و باشد اسلامي درفقه منظور و انتظار مورد خصيصههاي داراي بايد كشور
به.باشد جمهوريت انتظارات كننده تامين منتخب ، رهبر عنوان به ثانيا
زمان در رهبري نهاد تاسيس ضمن اساسي قانون پنجم اصل كه است دليل همين
زمان به آگاه تقواي با عادل فقيه يك عهده بر را آن (عج)وليعصر حضرت غيبت
رهبري انتخاب نيز اساسي قانون اصل 107 در.ميداند مدبر و مدير و شجاع و
تاكنون ازابتدا تحولاتي دچار ما كشور در رهبري مسئله البتهميشود مطرح
-داشت10 وجود رهبري درباره اساسي فرض دو اساسي 1358 قانون در است ، شده
تعيين -2(((ره))خميني امام مانند)بشناسند رهبري به را فردي مردم است ممكن
واجد ، هم نظام بودن بعدي دو به توجه با لذا -ملت منتخب خبرگان توسط رهبر
انتخابي هم و است توجه مورد اسلامي حكومت در انتظار مورد شرايط بودن
...و رئيسجمهور رهبر ، بودن
بين در ظاهراالرحيم بسماللهالرحمن:كديور حجتالاسلام *
اينكه و مردم ، منتخب يا است خدا منصوب اينكه رهبري ، درباره قانونگزاران ،
و شدهاند منصوب متعددي افراد يا شده نصب واحد فرد آيا خداست منصوب اگر
ميرسد ، انتخاب به نوبت بگيرد دست به را امور زمام بايد كه فردي تعيين در
.است بوده جدي نظر اختلاف نميرسد ، يا
.است شده جلوهگر ما اساسي قانون اصول در نحوي به اختلافنظر اين
فقهي بار يك هر كه تشخيص يا و انتخاب تعيين ، همچون واژههايي از استفاده
بار ميآورند عمل به نگهبان محترم شوراي كه تفسيري با و دارند متفاوت
به راجع مباحت لذا.ميباشند دست اين از ميكند ، پيدا هم متفاوتي حقوقي
اظهار همينطور و آن بازنگري اساسي قانون نگهبان نهايي بررسي شوراي
تعيين نحوه درباره و اساسي دربارهقانون نگهبان شوراي حقوقي نظرهاي
:ميشود ختم اصلي ديدگاه دو به حداقل است خبرگان اصلي وظيفه كه رهبري
ديدگاه اين برابر در.است خداوند جانب از رهبر نصب به قائل اول ديدگاه
يا است خاص نصب خداوند ، سوي از نصب آيا ابتدا ;است طرح قابل سئوالهايي
كبري غيبت زمان در خاص نصب مذهبي نظر از آيا باشد ، خاص نصب اگر عام ،
سخن متعددي مصاديق از طبيعي طور به باشد ، عام نصب اگر اما دارد؟ موضوعيت
در ميشود؟ تعيين نفر يك چگونه متعدد مصاديق ميان از اما ميآيد ميان به
موضوعيت رهبر تشخيص يا انتخاب چارچوب در سئوالها اين به پاسخ حاضر حال
خبرگان توسط رهبر انتخاب منكر رهبر كشف يا تشخيص به معتقدان.مييابد
به مقدس شارع يا خداوند جانب از عادل فقهاي زيرا ميباشند مردم منتخب
تشخيص را رهبر صرفا خبرگان شرايط اين در و شدهاند منصوب مردم بر ولايت
تفاوت نيز تشخيص واژه و كشف واژه بين ضمنا.ميكنند كشف يا ميدهند
و است موجود واقع لوح در واحدي مصداق معتقدند كشف به قائليندارد وجود
مصاديق به قائلين اما.نمايند كشف را آن ميبايد آن نظاير و خبرگان
باشيم نصب مبناي به قايل اگر.مينمايند مطرح را تشخيص بحث رهبري ، متعدد
يا زيراكشفكنندگان ميآيد ميان به تشخيص يا كشف موضوع رهبر ، تعيين براي
سوي از كارشناسي كار و ميپردازند كارشناسي به (خبرگان) دهندگان تشخيص
يا وكيل را ماخبرگان اينكه بين است اساسي فرق.نيست بردار وكالت مردم
صلاحيت مردم جانب از وكالت داشتن بدون حتي كه بدانيم كارشناساني صرفا
مذاكرات مشروح و اساسي قانون در نيز دومي ديدگاه.رادارند كشف و تشخيص
انتخاب به ابتناء با و 1368 اساسي 1358 قانون خبرگان مجلس دوره دو هر
دو نظر ، بنابراين.است مشاهده قابل مردم منتخب خبرگان وسيله به رهبر
از.ميشود انجام مردم نمايندگان سوي از دوم و مردم سوي از اول انتخاب ،
ديدگاه در و مردم از نمايندگي به رهبر انتخاب حق خبرگان ، شان ديدگاه اين
كشف و تشخيص وظيفه صرفا دارند كه صلاحيتي واسطه به خبرگان شان نخست ،
بعدي مباحث در يك هر تاثير و فوق موضوع دو ميان فاصله بحث اين در.است
ديدگاه.است فقهيمطرح و حقوقي مباني و سياسي فلسفه در خبرگان جايگاه
غالب ديدگاه دانشگاهي مجامع در و جريان يك عنوان به حوزوي مجامع در دوم
قانون اصل 56 به نوعا مينمايند ، مطرح را دوم ديدگاه كه كساني.است
اعمال و شناخته رسميت به را مردم حاكميت حق قانونگزار آن در كه اساسي
استناد ميداند مردم حاكميت از ناشي را كشور قانوني نهادهاي در قدرت
.ميشوند متمسك اساسي قانون و 107 اصل 5 به اول ديدگاهميكنند
اساسي قانون به توجه با حقوقي لحاظ به ما سياسي نظام:رفتار دولت *
قابل نكته اين اساسي قانون در مندرج اصول مجموع از.است شده تعريف
بر مبتني عليالاصول آن حدوث و ما سياسي نظام ايجاد كه است نتيجهگيري
دينداران حكومت اسلامي ، جمهوري حكومت از نخست eوهله در و است مردم راي
به اسلاميت بحث كه است نظام اين اعمال در منتهي.ميشود متبادر ذهن به
كه پذيرفتهاند هستند ديندار كه لحاظ آن از ما مردم يعني.ميآيد ميان
با مغاير بهتر عبارت به يا و شود بنا اسلام اساس بر زندگيشان جاري امور
باشد رهبري كه خودشان حاكميت نمود براي ويژگيهايي لذا.نباشد اسلام
...و شدهاند قايل
تا كنم مطرح است تعقل بر اتكايش كه نظريهاي ميخواهم من:هاشمي دكتر
از مكتبي انديشه و تفكر و سو ، يك از آزاد انديشه و تفكر بين طريق اين از
امور اداره در مردم آحاد انتظار.نمايم ايجاد نزديكي و قرابت ديگر طرف
و دين به مسئله اين.است شايسته و مدير رهبر يك داشتن بر مبتني سياسي
اداره براي زمامدارانش مايلند مردم جامعهاي ، هر در ندارد ، ارتباطي مذهب
حقوق احقاق و امنيت و نظم استقرار و مردم امور به بخشيدن انتظام و جامعه
در انتظار اين.باشد برخوردار لازم شايستگيهاي و تواناييها از عامه
شايسته فرد انتخاب جهت مردم بر تكيه با ودموكراتيك سالار مردم نظامهاي
يا رهبر چنانچه اگر:ميفرمايد (ع)علي امام زمينه اين در.است مبتني
نظر از اولا كه كنيد انتخاب را فردي بگرديد داديد دست از را رئيستان
پس اماباشد مديريت توانايي و قدرت داراي ثانيا و باشد تقوا با اخلاقي
ميشود مطرح سئوال اين نظر ، مورد فرد شايستگي موضوع نظرقراردادن مد از
تنها تشخيص موضوع ميآيد ، پيش تشخيص بحث كه اينجاست كيست؟ شايسته فرد كه
دنيا همه در كه است عامي موضوع بلكه نيست ، اسلامي فقه چارچوب در بحث يك
تعيين را شايسته فرد است قرار مردم اگر كه معنا اين بهاست معمول
اين و كنند تلاش و جستجو فرد ، شايستهترين نمودن پيدا براي بايد نمايند
معدودي افراد عهده بر تشخيص كه است اين سئوال حال.است تشخيص لازمهاش
ميدهند؟ تشخيص كه هستند مردم خود اين يا ميشود گذاشته
بياعتبار ، فرد انتخابات ، در مردم بگوييم كه است باطلي تفكر اين اولا
منزلت و شان به توهين خود سخن اين.ميكنند انتخاب را فاسد و بداخلاق
و اخلاقي علمي ، جهات جميع خودشان انتخاب در مردم زيرا.است انساني
مردم تشخيص قدرت است ممكن البته.ميدهند قرار ملاحظه مورد را مديريتي
به خودشان توانايي حد در تشخيص ، مقام در ولي.باشد ضعيف اندازهاي تا
اين در و باشند ، برخوردار لازم تواناييهاي از كه ميروند كسي دنبال
.ميگيرند نظر در خودشان براي را معيارهايي و ملاك مسلما ميان
مردم كه معنا اين به.باشد پيچيده شايستگي تشخيص موضوع است ممكن ثانيا
عبارت به نباشند ، شايستهترين تشخيص به قادر است ممكن موارد برخي در
ميكند حكم عقل اينجا در.ميگيرد خودش به علمي جنبه شايسته ، تشخيص بهتر
افرادي يا فرد به مردم يعني.شود واگذار آن عالمان به تشخيص امر كه
تعيين كه ميخواهند آنان از را شايسته مدير يا رهبر و ميكنند اعتماد
تشخيص ، به قادر دانايان و عالمان عنوان به افراد آن كه اينجاست.بكنند
تعيين براي عمومي انتخابات طريق از و ميگيرند قرار عمومي اعتماد مورد
انتخاب اينكه جاي به اينجا در منتها ميشوند ، تعيين شايسته افراد يا فرد
انجام درجهاي دو انتخاب دارد ، وجود كه اعتمادي برحسب باشد درجهاي يك
رهبر انتخاب كه شده پيشبيني خبرگان قانون در دليل همين به.ميشود
تقويت جهت در ما واقع در ترتيب اين به.است ملت منتخب خبرگان برعهده
ميرود شمار به اسلامي نظام اساس از فيالواقع كه جمهوري بنيادهاي
ميكنيم ، (ع)معصومين فرمايشات به توجه ما وقتي البته كنيم دفاع ميتوانيم
قرار عام نصب موضوع غيبت زمان در كه ميشود مطرح زمينه اين در احاديثي
از كه باشد داشته مديري و رهبر ميخواهد اسلامي جامعه ميگيرد ،
برخوردار است انتظارش مورد اسلام مقدس شارع كه كافي و لازم تواناييهاي
فنون با رهبري ، براي را شايسته فرد اين اعتقادشان براساس هم مردم و باشد
.بكنند تعيين كرده پيشبيني اساسياش قانون در كه تكنيكهايي و
جناحهاي توسط جامعه اداره روش در پارادوكس معتقدندكه برخي:همشهري *
خبرگان و رهبري انتخابات ، مردم ، جايگاه از آنان تلقي طرز ويژه به ذينفع
اساسي قانون بالاخره كه كنيم بررسي است ضروري اينجا در لذا دارد ، وجود
به مردم راي)) صرفا يا و ((مردم توسط انتخاب)) مقوله دو اين از كداميك
است؟ داده وزن تبصرههايش و مادهها لابلاي در را ((خبرگان كشف و تشخيص
كه سياسي فلسفه درباب نكتهاي به اشاره اينجا در:كديور حجتالاسلام *
منجر مردم جايگاه شدن روشن به نتيجهاش و دارد مستقيم تاثير ما بحث در
اساسي قانون در پارادوكس وجود به معتقد من البته است ، ضروري ميشود
حقوقي فقهي ، متفكرين اذهان در كه ميدانم صادق را ادعا اين ليكن.نيستم
.ميشود مشاهده پارادوكس اين ما سياسي و
تئوكراسي نظام آن بر ميتوان كه است ديني نظام يك ما نظام كلي بطور
دين بر مبتني نظام و تئوكراسي نظام منتها.نهاد نام (خداسالاري)
براي ديگر بيان به باشد ، برخوردار شكل سه از استقرار براي ميتواند
تصوير ميتوانيم ديني سياسي نظام سه رهبري تعيين و مردم جايگاه تعيين
كه شرحي به ما متفكرين گفتار و آثار در نظام سه اين برروي مناقشه.بكنيم
.هويداست كاملا داد خواهم
تئوكراسي ، اعتبار به نظام اين ;(سالارديني يكه نظام) تئواتوكراسي نظام -1
خود خودگردان ، اتوكراسي نظام يك تلقي اين در ديني نظام وليكن است ، ديني
از جامعه رئيس انتصاب با فقهي زبان در موضوع اين است ، سالار يكه و سالار
و نبوده فاصلهاي هيچ حاكم و خداوند شارع ، بين.است شده بيان خداوند طرف
سلسله اساس براين.ميگيرند قرار وليفقيه و حاكم ذيل در خبرگان حتي
خبرگان ، فقيه ، ولي خدا ، از بود خواهد عبارت حكومت طولي نظام در مراتب
ميتواند قبلي رهبر حتي ميباشد ، ديني حاكم در متمركز اختيارات تمام لذا
تشخيص جز وظيفهاي و جايگاه مردم اساس ، اين بر.كند منصوب را بعدي رهبر
خارج مردم قدرت از رهبر انتخابداشت نخواهند رهبر منويات از اطاعت و
تلقي براساس.ندارند سياسي نظام مشروعيت در نقشي هيچ مردم و است
خبرگان حتي و لغو را اساسي قانون ميتواند حتي رهبر كه است تئواتوكراسي
.كند منحل را
.است ديني سالار اشراف نظام يا تئوآريستوكراسي دومنظام سياسي نظام -2
نيست ، افلاطوني فيلسوف حاكميت معناي به اينجا در اشرافيت از ما مراد
شده تفويض عادل فقهاي به خداوند جانب از كه است حاكميتي حق قصد ، بلكه
و حوزهها به خداوند جانب از قدرت ، نظام اين در آنكه كلام مخلص.است
نظام برخلاف.دارند انتخاب حق خود ميان از آنان و شده واگذار فقها
خبرگان خدا ، ترتيب به نظام اين در حكومتي نظام مراتب سلسله تئواتوكراسي ،
.ميشود مطرح حاكم و
رهبر منصوب همگي قضائيه ، قوه رئيس نظام ، مصلحت تشخيص مجمع نگهبان ، شوراي
رهبر توسط حكماش مردم ، سوي از انتخاب وجود با نيز جمهور رئيس هستند ،
شوراي اما است مردم منتخب اسلامي شوراي مجلس چند هر ميشود ، تنفيذ
نگهبان شوراي تنفيذ بدون مصوباتش و است سرش بالاي رهبر منصوب نگهبان
مجلس دارد ، معنا رهبري از مستقل كه نهادي تنها اما ندارد ، قانوني اعتبار
تعبير ، اين با دارد برعهده نيز را رهبر انتخاب حق نهاد اين و است خبرگان
واگذار آنها به مردم جانب از كه است برخوردار جدي اقتدار از حوزه ،
اگر نيستند ، مردم منتخب عادل ، فقهاي نگرش اين در ديگر عبارت به نگرديده ،
بلكه نميكنند ، كسب مردم از را خود حقوقي و شرعي اعتبار شوند ، انتخاب هم
.ميبخشد آنان به اقتدار حق همراه به ذاتي خصوصيتي عدالتشان و فقاهت
روش يك به خود پيشاذهن در يك هر رهبر كشف به قائلين و تعيين به قائلين
.معتقدند تئوآريستوكراسي مبناي بر اداره
معتقدم بنده است ، ديني سالاري مردم يا تئودموكراسي سوم سياسي نظام -3
روش از سازگارتر مراتب به سوم روش با ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
را ديني ارزشهاي حكومت ، تشكيل از قبل مردم اين منتها.است دوم و اول
و تئوكراسي از آميختهاي را خود نظر مورد سياسي نظام و پذيرفتهاند
تئودمكراسي در بردمو تئورا لفظ من رو اين از قراردادهاند ، دموكراسي
حرامي و شود ، دنبال جامعه در دين اهداف مايلند مردم زيرا ساختهام ، مقدم
اساسي قانون در حال عين در نگيرد ، صورت واجرا قانون قالب در جامعه در
جامعه ، قضايي و تقنيني اجرايي ، نهادهاي مسئولين تمامي كه گرديده مقدر
اساس بر روش اين پذيرش شوند ، انتخاب مردم توسط مستقيم غير يا مستقيم
در.بود مردم توسط رهبري مستقيم انتخاب معناي به سال 1358 اساسي قانون
(ره)امام حضرت در را رهبري مستقيم انتخاب سال 1368 اساسي قانون بازنگري
به لازمشد تصويب مرحلهاي دو بصورت بعدي رهبران انتخاب و كردند منحصر
.كرد نخواهد ايجاد تئودموكراسي نظام در مشكلي هيچ موضوع اين كه است ذكر
براي اماميكنند انتخاب را رهبر مردم ، نيابت از و وكالت به خبرگان
را جامعه اداره لازم صلاحيتهاي بايد رهبري بماند ، باقي ديني نظام اينكه
عنوان به اينباره در اصل 109 در اساسي قانون آنچه.باشد داشته
و فقاهت ديني ، دانش شامل شناخته رسميت به رهبري براي لازم صلاحيتهاي
مهمتر همه از نهايت در و عدالت و تقوا اخلاقي ، صلاحيتهاي اجتهاد ،
تقليد مرجع مردم كه است ضروري نكته اين بر تاكيداست تدبيري صلاحيتهاي
شرايط بين در لذا.ميكنند انتخاب را جامعه مدير مردم.نميكنند انتخاب
نقش.است برخوردار ويژهاي جايگاه از سياسي بينش و تدبير مسئله رهبري ،
تئوآريستوكراسي ، و تئواتوكراسي نظام برخلاف تئودموكراسي نظام در مردم
با مگر نميشود تعيين جامعه در رهبري مقام حتي مديري هيچاست زيربنايي
نمايندگانشان واسطه به رهبري عملكرد بر كه مردماند اين و مردم اراده
طولي شكل به سياسي نظام اين اساس بر.ميكنند نظارت منتخب خبرگان يعني
آنهاهمانگونه منتخب رهبر ادامهخبرگان در و خبرگان هستند ، سپس مردم اول
هرنوع ارائه و دارد هماهنگي سوم تفسير با اساسي قانون متن كردم عرض كه
خود عقيده ندارد حق مفسر و ميطلبد زائده موءنه جدا آن از ديگري تفسير
بر ميبايد شده ، گذاشته مجمل قانون اگر.نمايد ابراز تفسير عنوان به را
را محترم شوراي آن نظر يا و خود شخص نظر آنكه نه نمايد ، ادعا آن مجمليت
تفسير ميكنيم مشاهده ما كه تفسيرهايي از برخي.دهند نسبت قانون به
محسوب محترم مفسر و سليقه و صلاحديد براساس تفسير نيست ، اساسي قانون
.ميشود
نقش به راجع اساسي قانون در پارادوكسي معتقدند برخي اينكه:رفتار دولت *
را اساسي قانون متعدد اصول اگر ميكنم فكر من دارد ، وجود حكومت در مردم
كه ديگري اصول و اصل 56 مثل ميكنند مردم حاكميت از صحبت كه آنهايي چه
ولي برعهده رهبري امامت غيبت زمان در است معتقد كه اصولي يا دارد ، وجود
به دو اين بين جمع بتوانيم ما اگر اصوليون بقول است ، الشرايط حائز فقيه
و بكنيم طرد را يكي كه است آن از بهتر كنيم ، ارايه نظر يك و بياوريم عمل
يا تئواتوكراسي ، تئوري برمبناي يا كديور آقاي جناب قول به
من فرمودند كديور آقاي جناب كه همانطوري.بكنيم تفسير تئوآريستوكراسي
.است مردمي ديني نظام عليالاصول ايران اسلامي جمهوري نظام كه ميكنم فكر
اعمال در انتخاب حق موجود ، اسلامي مختلف گرايشهاي چارچوب در مردم يعني
هستند ديني آنها همه كه موجود گرايشهاي از يك هر و دارند را سياسيشان
.ميكند پيدا اجرا براي موضوعيت و لازمالاجراست كردند ، انتخاب مردم
دارد ادامه
|