و توليد در بايد سيما و صدا
كند نظر موسيقيتجديد پخش
ميراث تخريب تبريز ، ارك تخريب
است فرهنگي
آفتاب در شكاربان با همدلي
!سوخته
و توليد در بايد سيما و صدا
كند نظر موسيقيتجديد پخش
كه شهر سنتي بافت همراهي به علاقه اين و كردم پيدا خاصي علاقه سنتي
خودبخود تا شد باعث داشتند ، مقامي و محلي موسيقي به خاصي علاقه مردمش
عوامل اين همه كه حرفهاي ، آنچنان نه البته شوم آشنا موسيقي دنياي با
.ميشد اداره ارشاد نظر زير كه بود موسيقي آموزش كلاسهاي در ثبتنام باعث
هزار با مانديم ما و شد تعطيل كلاسها اين كه نكشيد طول ماهي چند اما
تغيير با و نشدم نااميد حال اين با !موسيقي دنياي در نيافتني دست آرزوي
آخر سالهاي كه امروز تا و كردم ثبتنام ديگري كلاس در موسيقي رشته
اول هنوز ميدانم خوب و نكشيدهام دست آموختن از ميگذرانم را دانشگاه
اسلامي جمهوري سيماي و صدا سال چند اين طي در دلخوشيمان تنها.هستم راه
معرفي را وچهرههايي پخش زيبايي بسيار سنتي موسيقيهاي كه بود ايران
استاد جمله من نبود ، آنها از آثاري ديگر جايي سيما صداو در جز كه ميكرد
غيرمجاز ظاهرا كه ايشان نوار يك جز به بازار در كه سروستاني رضوي
صدا در ايشان از بسياري برنامههاي ولي ندارد وجود ديگري نوار ميباشد ،
.است شده هم پخش آنها از قسمتهايي كه دارد وجود سيما و
و قشنگ و يافت تازهاي بوي و رنگ كمكم سيما و صدا موسيقي برنامههاي
جرات به.شد تبديل تماشاگهراز زيباي برنامه به كه اين تا شد قشنگتر
از سال چند اين طي در كاملي و زيبايي اين به برنامهاي كه گفت ميتوان
.بود نشده سيماپخش و صدا
شروع سيما و صدا و نهادند ناسازگاري بناي نيز برنامه اين با متاسفانه
فرقي شعر نظر از نه آب طرف آن ترانههاي با كه كرد ترانههايي پخش به
و طرف آن اختلاف تنها و فيلمبرداري نظر از نه و اجرا نظر از نه داشت ،
.است ممنوع طرف اين در كه بود آب طرف آن در زن خوانندگان وجود اينطرف
و ميماند ميبايست كه سازي سرنوشت لحظه چنين در درست شجريان استاد
نميآورم ، بياد كه من كرد ، راحت را خود و خالي را ميدان ميكرد مبارزه
كساني بودند ولي كشيد كنار راديو از يكبار هم بنان استاد ميگويند اما
!چه اكنون اما.رابگيرند ايشان جاي حدي تا كه
باشند ، كرده پيدا بهانه سيما و صدا مسئولان گويي شجريان ، استاد رفتن با
ترانههاي ابعاد و اندازه در اصلا كه كردند ترانههايي پخش به شروع
ميرسيد ، نظر به بيمعني شعر نظر از كه ترانههايي سري يك.نبود ما سنتي
.خواننده خواندن و اجرا طرز نظر از هم
پيش ايران اسلامي جمهوري سيماي و صدا كه اسفناك وضعيت اين با باري ،
خوانندگان با را آب طرف اين خوانندگان ديگر وقت چند تا نيست بعيد ميرود
!كنند راحت را ما همه خيال و تعويض آب طرف آن
اختيار در را كار رئوس كه است فرض موسيقي استادان بر وضعيت اين با
.شود جبران است بعيد كنند درنگ اگر كه برسند موسيقي داد به و بگيرند
موسيقي بيمحتواي برنامههاي با مخالفت طلايهدار كه شما شجريان آقاي
به نسبت خاصتان تعصب و علاقه شماكه ميشود ، پخش وسيما صدا از كه هستيد
حتي داريدو جوانان به خاصي علاقه كه شما است ، عام و خاص زبانزد موسيقي
خود عمر تمام كه شما ميرويد ، كشور دانشجويان موسيقي جشنواره به سرزده
كه شما شدهاند ، كسي خود براي حال كه كردهايد شاگرداني به آموزش صرف را
...و كشيدهاند جهانيان به ايراني موسيقي شناساندن براي را زحمت بيشترين
دارند سروكار آن با مردم كه موسيقي دنياي از شما كشيدن كنار واقعا آيا
و دهيد پاسخ وجدانا خودتان است؟ خودتان فعاليتهاي راه در و نفع به
كنيد؟ قاضي را كلاهتان
در.انداخت موسيقي اساتيد گردن به را تقصيرها همه نميتوان كه اين گو
.است مقصر هم سيما و صدا اسفبار جريان اين
سطح در سنتي موسيقي مسئولان انتخاب به نسبت كه است آن مصلحت حال هر در
.شود نظر تجديد سيما و صدا
شهركرد -هوشنگي مسعود
ميراث تخريب تبريز ، ارك تخريب
است فرهنگي
بيمهري و بيتفاوتي مورد اينچنين او يادگار عظيم بناي روزي كه نميكرد
هفتصد تبريز ارك ديگر الان ميدانست را موضوع اين او اگر.گيرد قرار
بخوبي آن از بتوانند آنجا مسئولين تا ميكرد بنا اصفهان شهر در را ساله
.ميكرد فرق وضع داشتيم تهران شهردار ما اگر يا و كنند مراقبت
شهر و شرقي آذربايجان فرهنگي ميراث سازمان محترم مسئولان الان نميدانم
نام اين به بنايي شهر دراين كه دارند خاطر در آيا و ميكنند چه تبريز
!نه يا دارد وجود
بناهاي اطراف از خاكبرداري براي كه است اين بر رسم دنيا در معمولا
ويژه مراقبت با مكان آن دارد وجود باستاني آثار وجود امكان چون تاريخي
و جادهها مسير اهرام ، از حفاظت براي مصر كشور در يا و ميشود خاكبرداري
اهرام و شود جلوگيري اضافي صداي و سر از تا دادند تغيير را خيابانها
را ارك تالار ما اينكه بر علاوه متاسفانه ولي.باشند سالم هزارساله چند
دست از غم در اكنون و كرديم خراب است ، جهان تالارهاي زيباترين از كه
درنظر متر عمق 5 به ارك اطراف حفر با الان ميبريم ، بسر آن وتخريب دادن
!سازيم دچار تالارش سرنوشت به هم را آن داريم
با زيبا بناي اين شرقي شمال قسمت در خاكبرداري پيش ماه چند حدود از
نميداند كسي هم واكنون شد آغاز مكانيكي بيلهاي و لودر از استفاده
!دادند انتقال كجا به را منطقه اين خاكهاي شبانه
و ميگيرد صورت تبريز بزرگ مصلاي ساختن براي ظاهرا خاكبرداريها اين
منكر ما است بديهي.ميباشد كف پيريزي و ريزي بتون مراحل در اكنون
انتقال ديگر جاي به را مصلا كه دارد ايرادي چه ولي نيستم مصلا ساختن
.را ارك هم و باشيم داشته را مصلا هم تا دهند
اين به سريعتر چه هر داريم تقاضا كشوري و استاني مسئولين همه از آخر در
.يابد انتقال ديگري جاي به تبريز مصلاي تا شود رسيدگي امور
تبريز ساله پ 16.غ.ف
آفتاب در شكاربان با همدلي
!سوخته
آرامبخش آغوش به و گريخته شهر سرسامآور غوغاي از صيد يا شكار بهانه به
ديدن انتظار ديگر چيز هر از بيشتر مدت ، اين خلال دربردهام پناه طبيعت
دستش ببينم ، را او ميخواستم كه كشيدهام را شكارباني سوخته آفتاب چهره
تنها تو خستهنباشي ، برادرم:بگويم و بنشينم زانويش زانوبه بفشارم ، را
كه نعماتي باقيمانده از هم با تا كنم كمكت آمدهام توام ، با من نيستي ،
براي نگذاريم و كنيم حفاظت است فرموده عطا ما به عالم پروردگار
چنين ناگوار طعم ما آخر.بماند باقي داريم آنچه از عكسي تنها فرزندانمان
ببري و شير از عكسي ديدن آرزومند حتي اكنون و چشيدهايم را پيشآمدي
بنشينم كنارش ميخواستم.داشتيم وفور به دور چندان نه روزگاري كه هستيم
از كوه ، از كوير ، از بيابان ، و دشت از جنگل ، ازكنم دل درد او با و
اين از بسياري نسل ميشنوم وقتي:بگويم و بزنم حرف...و يوز آهو ، گورخر ،
بلند بيستون است ، نابودي شرف در جنگل است ، انهدام خطر معرض در موجودات
بزي يافتن براي اكنون و است شده دچار..و ييلاق خوش سرنوشت به هم آوازه
به كهجانوران امسال سخت زمستان در و ميكنند تعيين جايزه آن پهناي در
پروانه جاجرود منطقه در ميش و قوچ شكار براي بودند ، آورده پناه آبادي
افسوس ، اما ميشود ، سرازير اشكم و ميگيرد دلم...و ميكنند صادر ويژه
و بردم گريبان در سر ناچار.نميدانم چرا؟ نيامد ، او.بود بيهوده انتظار
كرج رودخانههاي زلال در فاضلابها جريان و اندازان ساليك غارت نظارهگر
انواع بيرحمانه كشتار و آنها حريم در وسازها ساخت ادامه و جاجرود و
.برگشتم خانه به درد از مالامال دلي با سرانجام و شدم پرندگان
جمالي.س
>0Be0
همشهري به تلفن
دانشجويان دغدغه و شماره 5 خوابگاه تخليه
محمود شهيد) ظفر شماره 5 خوابگاه است مقرر گويا ميشود شنيده كه آنطور
در و تخليه بهشتي شهيد دانشگاه خوابگاههاي مسئولان طرف از (مرادي
تصميم متاسفانه.شود داده قرار خواهر جديدالورود دانشجويان اختيار
ساكن دانشجويان درصد از 70 بيش كه ندارند عنايتي جابجايي اين گيرندگان
تحصيل محل فاصله كه هستند پرستاري دانشكده دانشجويان از خوابگاه اين در
در صرفهجويي موجب امر همين طبعا و است كوتاهي مسافت آنان خوابگاه و
ساكنان از ديگر گروهي كه آن ويژه به ميشود ، دانشجويان هزينه و وقت
بهدليل نيز عزيزان اين كه هستند پزشكي پيرا دانشكده دانشجويان خوابگاه
تقاضا امر مسئولان از اينك.ندارند مشكلي خوابگاه با دانشكده نزديكي
دانشجويان خاطر دغدغه موجب خوابگاه تخليه مسئله كه اين به توجه با دارد
در مقيم دانشجويان سكونت تثبيت ضمن تا فرمايند اتخاذ ترتيبي است ، شده
.شود فراهم آنها خاطر آرامش خوابگاه ،
شماره 5 خوابگاه اسلامي شوراي
!ثبتنام براي سرگرداني
قشر بلكه من تنها نه ميشوم ، دبيرستان وارد امسال كه ساله هستم 15 دختري
و معدل اينكه با و هستند مواجه ثبتنام مشكل با نوجوانان از وسيعي
سرگردان را ما آنقدر ولي است خوب بنده جمله از آنها از خيلي انضباط
من سوءال.نداريم دبيرستان به شدن وارد براي ميلي هيچ ديگر كه كردهاند
پرورش و آموزش مسئولان از
سال دهها از پس چگونه كه است اين پرورش و آموزش محترم وزير خصوص به
و است نيامده بوجود ايران آيندهسازان براي ثابت و منظم نظام يك هنوز
بازي جوانان و نوجوانان اعصاب و روحيه با ثبتنام هنگام ساله هر چرا
به كه ميكنم خواهش.نميدهند موضوع اين به نيز اهميتي هيچ و ميكنند
.بفرماييد رسيدگي مسئله اين
شيراز -وكيلزاده مينا
وظيفه نظام مشمولين از تبعيض رفع
مورد چاپ از پس آنكه اميد به است دانشآموز هزاران درددل ميگويم آنچه
از دبستان دوره آغاز براي گيرد ، قرار ذيربط مسئولين پاسخ و بررسي
در ميآيد بعمل ثبتنام جاري سال اول نيمه و قبل سال دوم نيمه متولدين
پايان تا ماه فروردين آغاز از وظيفه نظام خدمت به مشمولين قانون حاليكه
مدرسه به ديرتر يكسال دوم ، نيمه متولدين حساب اين با و است اسفندماه
ميكنم پيشنهاد ميشوند خوانده وظيفه خدمت به زودتر هم يكسال و وارد
پرورش و آموزش ثبتنام قانون بر منطبق وظيفه نظام خدمت مشمولين قانون
.نشود ضايع دوم نيمه متولدين از حقي تا شود
رحمانپور فرشيد
پونك فلكه شمال ساكنان آب تامين
با پونك فلكه شمال در هليكوپترسازي يك فاز ساكنان سال 75 اسفند از
تهران آبوفاضلاب شركت منطقه 3 مشترك قرارداد ، عقد و مربوطه وجوه پرداخت
كنتور اما.شده نصب منازل در به آب پلاك فقط ماه گذشت 16 از پس.شدهاند
غيرقابل كه چاه آب گذشتهها مثل تهران آب بجاي و نكردهاند واگذار آب
تهران آبوفاضلاب محترم مسئولان ازدارد جريان لولهها در است آشاميدن
اين ساكنان به پاسخي ارائه با معضل ، اين به رسيدگي ضمن دارد درخواست
.كنند روشن را آنان تكليف اشرفياصفهاني خيابان غرب و شرق در محدوده
كاج و ارديبهشت خيابان ساكنان
|