بي‌محتوا سطحي ، مغشوش ،
جشنواره در ايراني فيلم سه
وين
بي‌محتوا سطحي ، مغشوش ،
 
سيما ايراني مجموعه‌هاي به نگاهي
شمار در -ديرباز از -تلويزيوني مجموعه‌هاي يا سريال
نه سال‌هاي در.است بوده سيما برنامه‌هاي پربيننده‌ترين
مخاطب بر تاثيري چنان مجموعه‌ها برخي پخش نيز دور چندان
شماري لحظه آن تماشاي براي قبل ساعت‌ها از كه است داشته
به بودند ديده آنچه درباره نيز بعد روزهاي و مي‌كردند
.مي‌پرداختند گفت‌وگو و بحث
عنوان به سيما مختلف شبكه‌هاي از آنچه اما ، روزها اين
حتي كه است كم‌محتوا آنقدر مي‌رود آنتن بر داخلي توليدات
برآورده را انبوه‌مخاطبان انتظار سرگرمي عنوان به
جذابيت‌هاي وجود عدم سطحي‌نگري ، و سادهانگارينميكند
اصول عدم‌رعايت نوآوري ، و خلاقيت فقدان هنري ، -فرهنگي
توليدات اين مشكلات مهمترين از كلامي و تصويري زيباشناسي
.است اخير ماههاي در
ضعيف‌تر روز هر سيما در برنامه‌سازي و برنامه‌ريزي چرا
شبكه پنج برنامه‌هاي تامين براي سازي انبوه روند.مي‌شود
نام رايانه عصر ابررسانه كه سيما مي‌انجامد؟ كجا به
و جامعه كلي روند با چگونه و زمان چه است گرفته
همگام آمده پديد اطلاع‌رساني شيوه در كه دگرگوني‌اي
را خود نقش تواند مي چگونه فراگير رسانه اين شد؟ خواهد
بازيابد؟ عمومي فرهنگ كردن بارور در
همه اين با و تجربه سال‌ها از پس سازي ، سريال كار
،"سربداران" چون آثاري ساخت از روزافزون ، امكانات
فكر".مي‌انجامد "پليد فكر" به "علي امام" و "هزاردستان"
اسلامي جمهوري سيماي اول شبكه از شبها شنبه كه "پليد
سست قصه كه بود دهنده آزار مجموعه‌اي بوديم ، آن پخش شاهد
و "محمدي شاه محسن" قبلي كارهاي روال به را سطحي‌اش و
"نهايي شليك" و "عبرت آينه" از ضعيف‌تر پرداختن با حتي
.مي‌كرد بازگو
مسايل با برخورد و زندگي به نسبت متضاد ديدگاهي برادر دو
مي‌گذراند روزگار حلال كار و كسب با بزرگتر برادردارند
برادر نزد كه خطي كتاب چند سرقت با كوچكتر برادر اما
.مي‌آورد بوجود بحران خانواده در بوده‌اند امانت به بزرگ
كتك جز واكنشي هيچ ناخلف فرزند برابر در پدر ميان اين در
...و ندارد زدن
ميان يك قالب در مي‌توانست كه پليد فكر خطي يك داستان
خلاقيت اندكي با و شود تعريف راحتي به تلويزيوني پرده
بي‌دليل آن‌چنان بگذارد مخاطب بر را نظر مورد تاثير
قسمت 45 بيست در معجوني صورت به تا مي‌شود طولاني
.دهد هدر به را هزينه و وقت همه دقيقه‌اي
دستاويزي هر به مخاطب جذب براي چه اگر سريال اين سازنده
آشفته ، ساختار سطحي ، قصه دليل به اما مي‌زند چنگ
و كسالت‌بار و كند ريتم غلط ، تدوين پوشالي ، شخصيت‌هاي
او با ارتباطي هيچ تماشاگر به توهين جز نازيبا ، كلام
.نمي‌سازد برقرار
با تهران11 خودروي نسبي توفيق از پس كه دوستي آژانس
هفته هر است ، شده ساخته آن از تقليد به و اندك فاصله‌اي
اين.درمي‌آيد نمايش به سيما اول شبكه از شبها دوشنبه
بر اتومبيل آژانس يك در پيداست نامش از كه همچنان مجموعه
و مستقل داستاني بخش هر و مي‌گيرد شكل دوستي محور
.دارد متفاوت كارگرداني
كه آپارتماني سريال‌هاي با مقايسه در چه اگر دوستي آژانس
آشپزخانه و اتاق در فقط بسته فضاي در را آدم‌ها دوربين
و بيرون فضاي به اتومبيل همراه به را تماشاگر مي‌چرخاند
ساختار ، در تنوع علي‌رغم اما مي‌كشاند ، بازار و كوچه به
از هم و مضمون نظر از هم و ندارد گفتن براي تازه‌اي حرف
و ناهمگوني.است بي‌هويت و مغشوش مجموعه‌اي پرداخت لحاظ
از نيمي بخش هر در اگر كه است حدي به دوستي آژانس اغتشاش
و نمي‌افتد اتفاقي هيچ شود جابه‌جا يا حذف صحنه‌ها
اصلي هدف "ظاهرانميآيد پديد ماجرا روند در تغييري
افراد زندگي از برش‌هايي نمايش مجموعه اين سازندگان
برش‌هاي فقط آنها كه اينجاست مشكل اما است بوده جامعه
.چسبانده‌اند هم كنار را بي‌ربط
سريال‌هاي آشناي چهره‌هاي از اغلب دوستي آژانس بازيگران
مختلف تيپ‌هاي خلق در "معمولا كه آنها.تلويزيوني‌اند
ندارند مخاطب با مشكلي زمينه اين در و مي‌شوند ظاهر راحت
به و نمي‌رسند نظر به باوركردني مجموعه اين در
مختلف تيپ‌هاي و مفاهيم كه مي‌مانند بي‌رنگي بادكنك‌هاي
.دميده‌اند آنها به را اجتماعي
از چهارشنبه هر كه است ديگري مجموعه عنوان "سوار كهنه"
توسط كه مجموعه اين مي‌شود ، آنتن راهي سيما سوم شبكه
كه است پسري زندگي ماجراي شده كارگرداني "خواجويي اكبر"
پيشكسوتان از كه پدرش ولي دارد كشتي ورزش به زيادي علاقه
به پنهاني اما پسر.مي‌كند مخالفت او با است ورزش اين
روبرو پيروزي‌هايي با راه اين در و مي‌پردازد ورزش اين
او با سرانجام موفقيت‌هاست اين شاهد كه پدر.مي‌شود
...و مي‌شود همراه
نيمه سريال و "خضرا دبيرستان" ناموفق مجموعه كه خواجويي
اين اوست ، تلويزيوني آثار شاخص‌ترين "سالار پدر" موفق
آزمودن را آزموده آنكه از غافل و است رفته ورزش سراغ بار
درباره كه را "افتخار سوي به" ضعيف سريال تجربه خطاست
.مي‌كند تكرار "عينا بود ، فوتبال
اين از و دارد كاريكاتورگونه نگاهي كشتي به سوار كهنه
افتخارات از و ديده خود به نام‌آور پهلواناني كه ورزش
.مي‌دهد ارايه مخدوش روايتي مي‌آيند بشمار ما ملي
بازي و شخصيت‌پردازي فضاسازي ، كارگرداني ، درباره بحث
تا.است بيهوده‌اي كار مجموعه اين سرشناس بازيگران ضعيف
برنامه‌هاست تهيه براي اصلي معيار دقيقه‌ها كه زماني
.داشت انتظار را بهتر كيفيتي نمي‌توان
از ديگري تجربه شيرين دنياي مجموعه از پس "مهربان ماه"
.است رفته آنتن بر تهران شبكه از كه است "بقايي بهروز"
را اجتماعي مختلف مسايل قسمت هر در مي‌كوشد مجموعه اين
خانواده‌اي 4نفره.بگذارد به‌نمايش خانواده يك منظر از
عاشق پسري مهربان ، و دلسوز مادري روزنامه‌نگار ، پدري با
.است درگير خويش زندگي مشكلات با كه دختري و سينما
مضامين همان با است آپارتماني مجموعه يك مهربان ماه
فضاي از سازنده‌اش تئاتري پشتوانه دليل به كه تكراري
يك و مي‌گيرد بهره به‌خوبي ثابت ، بازيگراني و خانه ، بسته
خلاقيتي بي‌هيچ.مي‌دهد ارائه كننده سرگرم "صرفا سريال
و مهمترين از يكي خلاقيت داشتنمحتوا يا شكل در
و صدا برنامه‌سازي كار در فعاليت ويژگي‌هاي اصلي‌ترين
و ساخت لحظات تمام در تعيين‌كننده عامل اين وجود.سيماست
فرورفتن موجب آن فقدان و است ضروري و لازم برنامه ارائه
آن در مهربان ماه كه چيزي همان.مي‌شود تكرار ورطه در
.است آمده گرفتار
ضعيف سريال ژكان علي ساخته "سايه به سايه" مجموعه فيلم
حال در سيما دوم شبكه از شبها چهارشنبه كه است ديگري
.است پخش
همين به سينمايي فيلم از برگرفته كه قسمتي مجموعه 7 اين
در قاچاقچي گروه يك.است پليسي مضموني داراي است نام
اين در.مي‌شوند درگير انتظامي نيروي با كشور شمال
.مي‌رسد شهادت به انتظامي نيروي افسر يك درگيري
پليسي ، جاذبه پر موضوع از بهره‌گيري علي‌رغم سايه به سايه
ماجراهايي و نامربوط پرداختي كه نيست جذاب تنها نه
گره‌هاي و تعليقات ديگر تعبيري به.دارد ناماءنوس
حتي ژكان.نيستند سويي اين و زماني اين مجموعه ، داستاني
شگردهاي بديهي‌ترين از استفاده در و داستان تعريف در
استوار قتل معماي كه است چنين و مي‌شود مشكل دچار پليسي
را فيلم آخر مي‌تواند تماشاگر و مي‌رود لو آغاز همان در
.بزند حدس آساني به
و قدرت از نشاني هيچ كارگرداني در سايه به سايه
يادماندني به فيلم سازنده "ژكان علي" توانايي‌هاي
.ندارد همراه به "ماديان"
مجالي ديگر انگار سازي سريال در خصوص به و صداوسيما در
.نيست استعداد و خلاقيت براي
شيدفر علي
جشنواره در ايراني فيلم سه
وين
زيباي و شاعرانه فيلم نمايش با مهرماه جمعه 24 شامگاه
Peter)(Weirوير پيتر ساخته (The TRUMAN SHOW) شو ترومن
Garten ban Kinoبو گارتن سينماي در كري جيم هنرمندي با
وين
.گرديد افتتاح (ويناله 98) وين فيلم جشنواره ششمين و سي
كشور دو و چهل از فيلم پنجاه و يكصد حدود ويناله 98 در
.درآمد نمايش به بخش هشت در روز مدت 12 در
گدار لوك ژان آثار مروربر -1
امريكا سينماي محبوب بازيگر مارتين دين بزرگداشت -2
ژاپن فقيد سينماگر ميزوگوشي كنجي بزرگداشت -3
فرانسوي كارگردان Luc Moulet مولت لوك آثار بر مرور -4
امريكايي هنرپيشه بريجز جف هاي فيلم بر مروري -5
مستند سينماي -6
كوتاه هاي فيلم -7
سينما جديد منتخب هاي فيلم جشنواره اصلي بخش -8
يكي به‌عنوان همواره كه...و بتهوون و موزارت زادگاه وين
برگزاري محل همواره و است ، جهان موسيقي مراكز مهمترين از
اپرا كلاسيك ، موسيقي پائيزه يا بهاره مختلف جشنواره‌هاي
نيمه در سال هر پائيز اوائل در ;است مدرن موسيقي يا و
اروپا غيررقابتي ولي مهم جشنواره‌هاي از يكي مهرماه دوم
انديشمند فيلمساز هرتسوگ ورنر مي‌كند ، برگزار نيز را
بر مروري و داشت حضور تهران در فجر جشنواره در كه آلماني
و توسعه در مي‌كرد ، برگزار فجر جشنواره را او فيلم‌هاي
.است داشته اساسي بسيار نقش جشنواره اين تداوم
ويناله در فراگير و موثر حضوري ساله هر نيز ايران سينماي
را خود ويژه مخاطبين و علاقه‌مندان است توانسته و داشته
سينما نيز گذشته تابستان در.كند پيدا اتريش مردم بين در
هنري فيلم‌هاي ويژه سينماهاي از يكي كه Casino كازينو
-بيضائي از ايراني فيلم چندين نمايش به اقدام نيز است ،
.داشت همراه به زيادي موفقيت كه نمود كيارستمي و پناهي
نيمه فيلم و جليلي ابوالفضل ساخته "دان" بلند فيلم امسال
مدرسه" كوتاه فيلم و احمدرمضان‌زاده ساخته "بشير" بلند
.درآمد نمايش به مخملباف محسن ساخته "بادبرد كه اي
قسمتهاي پرطرفدارترين از يكي گدار لوك ژان آثار بر مرور
ميزوگوشي 8 سينماي بزرگداشت بخش در.است بوده جشنواره
گيون خواهران ;درآمد نمايش به او مهم كارهاي از زير فيلم
اوهارو زندگي ،(1939) داودي گلهاي آخرين قصه ،(1936)
(1954) چيكاماتسو افسانه ،(1955) كواي يانك پرنس و (1952)
،(1947) هنرپيشه سوماكوي عشق ،(1953) موتياگاري اگوتسو ،
.(1954) مباشر سانشوي
ريوبراوو ، فيلم‌هاي نيز ، مارتين دين بزرگداشت بخش در
نمايش به مراببوس احمق آدا ، مي‌آيند ، دوان دوان آنها
.درآمد
ميكائل ساخته Megacitgs زيباي فيلم مستند سينماي بخش در
مشترك محصول كه درآمد نمايش به (Mechael Glaugger) گلوگر
به شاعرانه و شناسانه مردم نگاهي و است سوئيس و اتريش
.دارد...و نيويورك مسكو ، مانند بزرگ شهرهاي مردم
طلاق" فيلم شد ، روبرو زيادي استقبال با كه ديگري مستند
از دقيقه‌اي است 80 مستندي كه داشت نام "ايراني سبك به
خاصي تيزبيني با كه لانگينوتو كيم خانم انگليسي فيلمساز
.است پرداخته ايران در طلاق مسئله به
قوكاسيان زاون
|
