درآمد پيش سيستم منفي كاركرد
اجتماعي تغييرات
(پاياني بخش) تغيير به كاركردگرايان رويكرد
"مرتن رابرت" *
هر از بيش و كرد تكميل را كاركرد به مربوط تعاريف مرتن
.نمود معطوف نظام سازگاري به را توجهش چيز
بر بايد بيشتر ساختاري گرايان كاركرد تاكيد مرتن نظر به
عقيده به فردي انگيزههاي تا باشد اجتماعي كاركردهاي
يا تطبيق كه عملكردهايي" از عبارتند كاركردها مرتن ،
ريتزر ، ) ".ميسازند امكانپذير را اجتماعي نظام يك سازگاري
(ص 145 شناسي ، جامعه
كاركردهاي از منفي كاركرد تفكيك به مرتن اقدام از قبل
ارائه با مرتن بود ، خاصي ركود دچار كاركردگرايي مثبت ،
تغييرات توجيه آماده را مكتب اين منفي كاركرد مفهوم
بهترين بهعنوان مرتن كار اين كه ، حدي به كرد ، اجتماعي
.ميشود معرفي او خدمت
كردن وارد فونكسيوناليسم به مرتن خدمات مهمترين از يكي
براي را راه كه است سوءكاركرد يا منفي كاركرد مفهوم
ركود از را مكتب اين حدي تا و گشود تغيير تجليل و تجزيه
(ص 243 اجتماعي ، علوم نامه وثوقي ، ).بخشيد رهايي ايستائي و
كه عملكردهايي عنوان ، به را بيكاركرد مفهوم همچنين مرتن
جمله از.كرد مطرح نميكنند ، دوا را دردي نظام يك براي
از "مانده جا به" اجتماعي صورتهاي بيكاركردها ، اين
گذشته در است ممكن اينها.ميباشند پيشين ، تاريخي دوران
معاصر جامعه در اما باشند ، داشته منفي يا مثبت پيامدهاي
.ندارند مهمي اثر هيچ
يك كه شد يادآور كاركردي ، نظريه بيشتر توضيح در مرتن
ولي باشد ، داشته كژكاركرد نظام كل براي ميتواند ساختار
.يابد ادامه همچنان
براي ساختارها همه گفت نميتوان كه است نظر اين بر مرتن
نظام بخشهاي از برخي.گريزناپذيرند اجتماعي نظام كاركرد
يكي رفع به برداشت اين.كرد حذف ميتوان را اجتماعيمان
كمك كاركردي نظريه كارانه محافظه سمتگيريهاي از ديگر
از برخي كه نظر اين پذيرش با كاركردگرايي.ميكند
معنيدار دگرگوني براي را راه ريختنياند ، دور ساختارها
با ميتواند ما جامعه مثال ، برايميكند باز اجتماعي
ادامه همچنان اقليت ، گوناگون گروههاي عليه تبعيض حذف
(.يابد بهبود حتي و)دهد حيات
"مرتن نظر از تغيير" *
به نياز موضوع "نابساماني و اجتماعي ساخت" كتاب در مرتن
منظور.ميشود متذكر را "نامناسب فونكسيون" ديگر مفهوم
بر سويي آثار است ممكن ساخت يك كه است اين مفهوم اين از
يكپارچگي به منجر تنها نه كه آثاري باشد ، داشته نظام
.بيانجامد ضعيفتر يكپارچگي به بلكه نشده بهتر
مفهوم كلاسيك فونكسيوناليسم اعتدال ايجاد جهت در مرتن
درباره را كاركرد "معمولا كرده مطرح را منفي كاركرد
باشد ، موءثر نظام در كه ميبريم كار به مشاهدهپذيري نتايج
مانعي كه ميشوند شامل را نتايجي منفي كاركرد حاليكه در
نامه وثوقي ، ).باشند نظام انتظام و تشكل در مزاحمي يا
(ص 242 اجتماعي ، علوم
در شده نهادي وسايل و اهداف مورد در تيپولوژي به اگر
يكپارچگي خود تيپولوژي اول مورد در مرتن بپردازيم ، جامعه
شده نهادي وسايل و نهادي اهداف بين لازم هماهنگي را
براي را وسايل و ابزار به افراد دسترسي نحوه ميداند ، او
:ميكند طبقهبندي گونه پنج به شده نهاده اهداف به رسيدن
شده پذيرفته دو هر وسايل و اهداف:اول حالت
قرار پذيرش مورد وسايل -شده پذيرفته اهداف:دوم حالت
نگرفته
قرار پذيرش مورد وسايل -نيست قبول مورد اهداف:سوم حالت
گرفته
.ميشوند طرد دو هر وسايل و اهداف:چهارم حالت
و اهداف و ميشوند طرد دو هر وسايل و اهداف:پنجم حالت
نظر مورد اول حالت.ميكنند آنها جايگزين را جديدي وسايل
.ميشود تبيين ذيل صورت به مرتن
بين است ممكن كه است توازني از عبارت تعادل مرتن نظر از
(وسايل و اهداف) اجتماعي نظام اساسي جزء دو براين تاكيد
و اهداف جمعي پذيرش كه است اين اصلي سخن آيد ، دست به
اين بين متعالي هماهنگي كننده بنا هردو ، دستيابي ، وسايل
همنوايي شيوه اين بهاست زندگي ساختدار جنبه دو
(ص 162 جامعهشناسي در نظري تفكر اسكيدمور ، ).ميگويند
.ميشود تبيين ذيل صورت به مرتن نظر مورد دوم حالت
اجتماعي اهداف بر حد از بيش تاكيد بواسطه كه نظامي
آن به نيل وسايل بر لازم تاكيد عدم "متقابلا و موفقيت
روي آن از.دارد وجود آن در سوءيكپارچگي نوع يك اهداف ،
اغلب كه ميشود تاكيد نظامي چنين در يكپارچگي سوء بر
را موفقيتي چنين به دسترسي امكان دريافتهاند مردم
چنين موجود اجتماعي مقررات محدوده در حداقل يا.ندارند
حصول براي مردم مطلبي ، چنين درك با ندارد ، وجود امكاني
حاصل.ميآورند روي انحرافي شيوههاي به موفقيت به
عدم.است اجتماعي مقررات بيشتر زوال وضع ، اين فونكسيوني
حاليكه در ميشود ، مقررات شدن بياهميت موجب تعادلساختي
حالت.ميماند برجا ممكن وسيله هر به موفقيت هدف به نيل
عدم بيقانوني ، منطقي ، بطور وضعيتي ، چنين افراطي
تفكر اسكيدمور ، ).بود خواهد فرديت كامل رهايي و يكپارچگي
(ص 161 جامعهشناسي در نظري
ميآورد روي سنتگرايي به جامعه مرتن نظر مورد سوم حالت
به و پذيرفته انعطافي هيچگونه بدون را قوانين تمامي و
و اهداف مرتن نظر مورد چهارم حالت در.ميآورد در اجرا
و اهداف اينكه بدون شده طرد جامعه شده پذيرفته وسايل
جامعه افراد صورت اين در شود آنها جايگزين جديدي وسايل
مرتن اجتماعي انحرافات نظريه و ميشوند كشانده انزوا به
.ميشود توجيه حالت اين در
انقلاب يا و شورش به منجر كه پنجم حالت توضيح در مرتن
:ميگويد ميشود
نشده پذيرفته هيچكدام وسايل و اهداف كه است زماني شورش"
است ممكن و مييابد تغيير وسايل و اهداف ميشوند ، طرد و
ايجاد جديد وسايل و جديد اهداف بين ازيكپارچگي جديدي نوع
(ص 162 جامعهشناسي ، در نظري تفكر اسكيدمور ، )."شود
"جانسون چالمرز" *
تالكوت از كه است مفاهيمي مبناي بر جانسون چالمرز كار
در تعادل عدم جانسون ، نظريه دراست شده گرفته پارسونز
منبع او ، نظر بنابر.است انقلاب وقوع لازم شرط جوامع
عمده فرهنگي ارزشهاي بين ناهمخواني تعادل ، عدم اصلي
است ممكن ناهمخواني اين.است اقتصاد توليد نظام و جامعه
دهد ، رخ خارجي عمده دگرگونيهاي يا دروني تغييرات نتيجه در
.ميگذارند اثر آن بر عامل هردو "معمولا اما
:ميگويد جانسون مورد اين در
يعني است ، داشته كارآيي اين از بيش كه جامعهاي درون در
نكرده بروز خشونتآميز يا انقلابي وضعيت يك كه جايي در
ميتوان كه گذارند فزوني به رو فشارها برخي است ممكن است
تغيير منابع از وجهي چهار بندي دسته يك در را آنها
منابع -صورت 1 به دگرگوني منابع اين نمود طبقهبندي
-ارزشها 3 تغيير دروني منابع -ارزشها 2 تغيير بيروني
مشخص محيط تغيير دروني منابع -محيط 4 تغيير بيروني منابع
(ص 134 انقلاب ، تئوريهاي كوهن ، استانفورد الوين)شدهاند
بسياري دهد رخ تعادلي عدم چنين كه هنگامي جانسون ، نظر به
كه جديدي رهبران به آمادهاند و ميشوند سردرگم مردم از
تدريج به.آورند روي ميدهند اجتماعي دگرگوني وعده
دست از را جمعيت از فزايندهاي بخش حمايت حاكم مقامات
اتفاق خودي به خود طور به مرحله اين در انقلاب.ميدهند
اين به نسبت موءثر طور به سياسي مقامات اگرنميافتد
كه كنند اتخاذ را سياستهايي و دهند نشان واكنش وضعيت
شدن سرنگون از ميتوانند بازگرداند را جامعه تعادل
و باشد سرسخت حاكم نخبه گروه است ممكن اما.كنند احتراز
نيروي اندازه هر و گيرد كار به را خود تواناييهاي تمام
اعتراض منابع شكستن درهم براي دارد اختيار در كه مسلح
رژيمي است ممكن شود ، موفق چنانچه و كند ، ميدان وارد
براي نظامي نيروي.آيد وجود به پليسي دولت يا سركوبگر
تا ميشود گرفته كار به بيرحمانه مخالفت كوبيدن درهم
بركنار است دادن رخ حال در كه دگرگونيهايي از را جامعه
.دارد نگه
فشارهاي لحاظ به كه جانبه چند نامناسب كاركرد وضعيت با
نخبگان است گرديده ايجاد تغيير منابع سوي از آمده وارد
يكي "اساسا كار اين براي و كنند مقابله بايد جامعه سياسي
ممكن گروه اين.آنهاست اختيار در جايگزين حل راه دو از
به آن مقابل در يا كنند همراهي تغيير براي فشار با است
انجام در و كنند همراهي فشارها با اگر.برخيزند مقاومت
كاهش اجتماعي تنش باشند ، موفق كافي حد به كار اين
دشوارتر گروه آن خود موفقيت است ممكن البته مييابد ،
حفظ براي بايد كنند انتخاب را مقاومت راه اگر اما ;گردد
.نمايند استفاده زور از بيشتر و بيشتر چه هر خود موقعيت
گروه اگرمينامد قدرت ركود را زور كاربرد اين جانسون
بخشند خاتمه تغيير براي فشار يا تقاضا به نتوانند نخبگان
تلقي مشروع غير را زور از مستمر استفاده مردم توده آنگاه
اقتدار دادن دست از را مشروعيت پايينتر سطح.كرد خواهند
دو هر كه را اقتدار دادن دست از و قدرت تورم.مينامند
ميتوان هستند نخبگان مصالحهناپذيري و سرسختي نشانه
.آورد حساب به انقلاب لازم شرايط عنوان به "تواما
ارائه را زير معادله بالا موارد توجيه براي جانسون
.ميدهد
انقلاب
(ص 135 انقلاب ، تئوريهاي كوهن ، استانفورد الوين)
مدتي براي نميتوان جامعهاي هيچ بر:ميگويد جانسون
رژيم اگركرد حكومت زور از استفاده با "صرفا طولاني
نگرشهاي و عادتها كه كند ترغيب را جمعيت بيشتر نتواند
هنگامي.نمييابد تداوم كند ، اتخاذ دوباره را خود سنتي
نيروهاي باشد ، شده بنيادي آشفتگي دچار وضوح به جامعه كه
چندين.ميدهند دست از حاكمان به را خود وفاداري مسلح
آنها مهمترين كه دهد ، شتاب فرايند اين به است ممكن عامل
و شده نظاميان روحيه تضعيف باعث كه است جنگ در شكست
جامعه مرحله اين درميكند متزلزل را آنها نيز "باطنا
روي انقلاب يا ميشود داخلي جنگ و مرج و هرج دچار يا
آغاز را واصلاحاتي ميرسد قدرت به جديدي رژيم.داد خواهد
باز تعادل (از جديدي شكل) به را جامعه كه ميكند
.ميگرداند
"كاركردگرايي بر عمده انتقادهاي" *
مسئله توجيه خاطر به كاركردگرايي بر شده وارد انتقادات
اطناب از جلوگيري خاطر به اما بسيارند دگرگوني و تغيير
به را گردآوري اين و كرده اشاره آنها مورد چند به كلام
.ميبريم پايان
اين ساختاري كاركردگرايي به انتقاد رايجترين و بارزترين
قضيه به شايد و بايد چنانكه نميتواند نظريه اين كه است
مطرح گوناگون صورتهاي به انتقاد اين.بپردازد كشمكش
عنوان به پارسونز كه ميگويد گلدنر آلوين ميشود ،
از بيش تاكيد به ساختاري ، كاركردگرايي اصل نماينده
لوئيس ايروينگ دارد ، گرايش هماهنگ روابط بر اندازه
توافق مورد در ساختاري كاركردگرايان كه است مدعي هورويتز
كشمكش ، برعكس و ميكنند غلو يكپارچگي و استواري اجتماعي ،
اين مساله باز و.ميگيرند نديده را دگرگوني و نابساماني
نهفته كاركردگرايي نظريه ذات در برداشت اين آيا كه است
اجراكنندگان سوي از آن كاربرد و تفسير نحوه در يا و است
اتخاذ قضيه اين در افراد كه مواضعي از گذشته نظريه ، اين
چيز ساختاري كاركردگرايي كه است آشكار امر اين ميكنند ،
.سازد مطرح اجتماعي كشمكش قضيه مورد در كه ندارد زيادي
(ص 152 ريتزر ، جامعهشناسي ، )
.دارد وجه دو كاركردگرايانه ، مدل بر انتقاد سختترين اما
گوشهاي اگر.است عوامانه و بديهي "نسبتا مدل اين "اولا
يا ارتش اگر و باشد اختلال دچار خاص جامعه يك از
ناگاه به نخبه گروه اختيار تحت در موجود اجبار ابزارهاي
رخ قيام نوعي كه دارد امكان بسيار گويند ترك را گروه آن
اين (ميشود ناشي اولي از دوم انتقاد اين و) "ثانيا.دهد
ما به كمكي انقلاب وقوع علت فهم زمينه در واقع در مدل
.كرد استنتاج تئوريهايي آن از نميتوان زيرا نميكند
را ممكن تركيبات و متغيرها از بسياري تعداد جانسون مدل
خاصي سودمندي گونه هر از "مطلقا لذا و ميسازد مطرح
(ص 148 انقلاب ، تئوريهاي كوهن ، استانفورد الوين)ميافتد
گراوند اردشير
:ماخذ *
پويان ، حسن جامعهشناسي ، فرهنگ نيكلاس ، آبركرامبي ، -1
.دوم چاپ چاپخش ، 1370 ، انتشارات تهران ،
جامعهشناسي ، در انديشه اساسي مراحل ريمون ، آرون ، -2
.دوم چاپ اسلامي ، 1370 ، انقلاب آموزش تهران ، پرهام ، باقر
عليرضا انقلاب ، تئوريهاي الوين ، كوهن ، استانفورد ، -3
.دوم چاپ سال 1369 ، قومس ، نشر شركت تهران ، طيب ،
ثلاثي ، محسن انقلاب ، چهار كالبدشكافي كرين ، برينتون ، -4
.اول چاپ نو ، 1366 ، نشر تهران ،
تهران ، جامعهشناسي ، نظريههاي غلامعباس ، توسلي ، -5
.اول چاپ سمت ، 1369 ، انتشارات
معاصر ، دوران در جامعهشناسي نظريههاي جورج ، ريتزر ، -6
.اول چاپ سال 1374 ، علمي ، انتشارات تهران ، ثلاثي ، محسن
جامعهشناسي ، بنيانگذاران آينده ام ، ايروينگ زيتلين ، -7
.اول چاپ سال 1373 ، قومس ، تهران ، توسلي ، غلامعباس
علوم دايرتالمعارف بر درآمدي باقر ، ساروخاني ، -8
.اول چاپ تهران ، 1370 ، دانشگاه انتشارات تهران ، اجتماعي ،
جامعهشناسي ، بزرگان انديشه و زندگي لوئيس ، كوزر ، -9
.چهارم چاپ علمي ، 1372 ، انتشارات تهران ، ثلاثي ، محسن
تهران ، صبوري ، منوچهر جامعهشناسي ، آنتوني ، گيدنز ، -10
.دوم چاپ ني ، 1374 ، نشر
نامه اجتماعي ، تغيير و فونكسيوناليسم منصور ، وثوقي ، -11
زمستان 1369 ، شماره 1 ، دوم جلد جديد ، دوره اجتماعي ، علوم
.تهران
|