عرفان و اخلاق
(دوم بخش)اخلاق توحيدي و فلسفي مفاهيم
فلسفه" كه خوانديم نوشتار اين نخست بخش در:جستارگشايي
قابل تاريخي يا و فرهنگي اصل يك عنوان به تنها اخلاق ،
جامعه وضع تثبيت در موثر پديدهاي بلكه نيست ، ملاحظه
از اخلاق كلي مفاهيم با ادامه در و "است انساني
اهتمام و سعي كه دريافتيم و شديم آشنا مختلف ديدگاههاي
كه است پرسش اين به پاسخگويي پي در اخلاقي مكاتب تمامي
چه انسان و چيست؟ انسان براي درست رفتار يا خوب زندگي"
"يابد دست مطلوب سعادت به تا باشد داشته رفتاري
عقل سلطه ، اخلاق غايت و "انسان نفس" موضوع با همچنين
بحث و شديم آشنا ، نفس كمال و آمادگي و عملي عقل بر نظري
درستي تعيين براي ارزشها مطالعه ، اجتماعي اخلاق با را
آن در موثر عامل عملو 7 يا عقيده انديشه ، نادرستي يا
.رسانديم پايان به
تقديم "عرفان و اخلاق" مبحث با را نوشتار اين دوم بخش
.مينماييم شكيباخو خوانندگان شما
معارف گروه
از يكي و.است دهگانه ابواب از يكي اخلاق عارفان ، نزد
طبيعت اخلاق از جداشدن معني به و معرفت ، و سلوك اهل صفات
طبايع به مربوط كه است اخلاقي رذايل از دوري و است
و).مادي تعلقات قيد از رهايي يعني است ، چهارگانه
حجانيت و).بشريت صفات فروگذاردن ،(البشريه خمادالصفات
با كه ،(الروحاني الصفات منازل و نفسانيه دواعي
(5).يابد حقيقت دانش به تعلق و دارد صحبت روحانيت
است ، شهودي بينش يا هستي تفسير كه را نظري عرفان اگر
ميتوانيم بناميم ، شهودي متافيزيك يا فلسفه گونهاي
.آوريم بهشمار اخلاقي نظام گونهاي هم را عملي عرفان
"كرد بايد چه" از اخلاق دانش همچون نيز عملي عرفان كه چرا
دگرگون حتي و انسان ساختن دگرگون درپي و ميكند بحث
ز و ساخت ، ببايد ديگر عالمي" كه برآنست و است جهان ساختن
رفتار دستورالعملهايي ، كردن طرح با عرفان يعني ،"آدمي نو
.مينماياند انسان به را سعادتمندانه زندگي راه و درست
روش از نظر قطع اخلاق ، با عملي عرفان تفاوت مهمترين
رفتار از تنها عرفان در كه آنست مكتب دو اين متفاوت
انسان رابطه بلكه نميآيد ، ميان به سخن است مطرح اخلاقي
و موردتوجه سخت خدا با انسان رابطه بهويژه و جهان با
.است بحث
نيز عرفان.است شدن سعادتمندانه و زيستن درست هنر اخلاق ،
به را سعادت به رسيدن راه و زندگي درست شيوه تا ميكوشد
.دهد نشان انسان
اصل از دوري معلول انسان تيرهبختي عرفاني ، ديدگاه از
روزگار جستن باز جز چيزي سعادت راه بنابراين است ، خويش
.بود نخواهد اصل به پيوستن و وصل
صفات از دوري و منفي صفات به اتصاف سبب به مهجور انسان
براي.است تيرهروزي و نفس زندان گرفتار الاهي مثبت
و روحي سيري با سپس و شود پشيمان خود بد كردارهاي از
همانا كه حقيقي گناه از است دشوار و دقيق سخت كه معنوي
وجود جنب در داشتن وجود احساس و "خودي احساس" بودن احساس
يعني ،(ذنب به لايقاس ذنب وجودك) كه كند توبه است ، حق
در فناي به بدينسان و بيند او همه نبيند ، ميان در خود
.برسد است ابدي و واقعي سعادت كه حق
خواب از بيدارشدن ميان فاصله كه معنوي و روحي سير آن اما
.نهد پشتسر بايد حق راه
برحسب عارفان و است بسيار سخن منازل و مقامات اين درباب
سخن آنها شمار و مقامات اين از خود ديدگاه و ذوق
.گفتهاند
:ميگيرد انجام هدف دو با مقامات اين در سير
مطرح اشارات ، نهم نمط در ابنسينا كه آنسان حق ، سوي
:است حركت دو بر مشتمل است كرده
ايجابي حركت- سلبي 2 حركت -1
صورت نفس از منفي صفات سلب منظور به است اليالحق
.ميگيرد
جدا حجابها و شواغل از اليالله سالك حركت ، اين جريان در
بيابد فرعون آلت اگر -نفس اژدهاي مولانا ، گفته به و (رفض
ابوسعيد بقول و بكشد ، -زند هارون صد و موسي صد راه
.شود موءمن خداي به تا ورزد كفر نفس طاغوت به ابوالخير ،
فيالحق سير همانا كه حركت اين -تخليه ايجابي ، حركت -ب
صورت صفت بدين نفس آراستن و مثبت صفات كسب منظور به است
."است الاهي اخلاق به تخلق" اصطلاح به آن و ميپذيرد ،
يا اشتغال از هجويري ، گفته به سالك ، چون كه معني بدين
مراتب در و كرد اعراض خداوند ، از را بنده مر مانعه اشغال
را قدرتي هر نديد ، ميان در را خود و يافت ارتقاء تخليه
و مينگرد او اراده تحت را ارادهاي هر و مييابد او علم
به و اوست از صادر وجود هر كه ميدارد باور وجود همه با
خويها نيكترين به يعني معاني ، اين و اوست همه راستي
فنا آستانه در يافتن ، تخلق الاهي اخلاق به و شدن آراسته
حق به سرانجام و گشتن وصال و وصول آماده و قرارگرفتن
ابدي و واقعي سعادت به و فانيشدن وحدت در و پيوستن
(6).رسيدن
يوناني غربي اخلاق
اخلاق يوناني مفهوم همان حقيقت در غربي ، مفهوم در اخلاق ،
مختلف گونههاي به كه است مادي بهرهمندي منظور ، كه است
يونان فلاسفه و حكما از كمي تعداد جز به.است شده بيان
بيشتر متاسفانه و است انتفاعي اخلاقيشان مفهوم "اكثرا
كه كردهاند تبعيت نظرياتي چنين از نيز غربي فلاسفه
.پرداخت خواهيم بدان "بعدا
غرب در اخلاق كه ، است اين است رسيده محققان نظر به آنچه
نوشتههاي را آن اساس كه است مادي انتفاعي اخلاق همان
و ميدهد تشكيل "كارنگي ديل" امريكايي ، معروف روانشناس
آن مشخصات و امتيازات كه است يوناني اخلاق همان آن ريشه
:كردهاند بيان چنين را
استثمار نوع يك اخلاقي مكتب چنين يك تعليمات روح و اصول
و شود بيشتر ما مادي آمد در كنيم چه كه است ، موءدبانه
بررسي از پس انسان.گردد مستحكم مردم اذهان در ما موقعيت
از بسياري به غرب ملت اگر كه ميگردد مطمئن كتابها اين
ميكنند پرهيز دروغ از "مثلا آراستهاند ، اخلاقي اصول
اين كه است اين براي ندارند ، دادوستد در خيانت و نيرنگ
بازار رونق موجب و شده تلقي انتفاعي ابزار صورت به صفات
اگر و است آنان اقتصادي چرخهاي درآمدن گردش به باعث و
عوض را قيافه "فورا ببينند ، آن ضد در را خود نفع روزي
نوع يك خود اين.ميدهند نشان را خود واقعي چهره و كرده
بخواهيم آن براي را اخلاق كه است انساني كمال از انحراف
و زندگي ابزار از و ميكند تامين را ما مادي منافع كه
مطلوب يك خود كه نظر اين از نه است اقتصاد رونق وسيله
.دارد طبيعي و اصيل
با را اخلاقي اصول كه است اين يوناني اخلاق مكتب روش نقص
اخلاقي شيوه اين اگر "مثلا كرده توجيه مادي زودگذر منافع
پيدا اجتماع در "جميل ذكر" و "ثناء حسن"ببنديم بكار را
غفلت "كاملا آن اخروي و معنوي جنبههاي از ولي.ميكنيم
از هدف آنكه از بيش "ماترياليستها" اخلاق بسان و ورزيده
نفوذ راه در زندگي تامين مقصد باشد ، روان و نفس تهذيب آن
(7).است اجتماع در
اخلاق فلسفي مفاهيم
استوار خير و سعادت مبناي بر يونان فلاسفه نظر از اخلاق ،
.است
اعتدال نظريه و سعادتميداند بر را اخلاقي مبناي ارسطو ،
ارائه خود اخلاقي فلسفه در سعادت ، به رسيدن براي را
:ميگويد و ميدهد
به است ، خير كدام متوجه (اخلاق) سياست ما نظر برحسب"
كداماست؟ اعلي خير تحقق ، قابل خيرهاي بين از ديگر عبارت
.دارند توافق اعلي خير واژه درباره مردم غالب بههرحال ،
،(فرهنگ با مردم) خواص همچنين و عوام اقوال و افواه در
شدن سعادتمند مفهوم با يافتن ، توفيق و زيستن بهتر معني
است سعادت ماهيت متضمن آنچه درباره ولي است ، چيز يك
سعادت ماهيت درباره عوام جواب و برميخيزد ميان از تفاهم
خير و سعادت عينيت درباره.نيست مشابه دانشمندان پاسخ با
صراحت به كه خواستاريم ما ولي دارند ، توافق همگان اعلي
.كنيم بيان را سعادت ماهيت
سعادتمند ميتوانيم را كسيميشود حاصل فضيلت از سعادت
فضيلت با توام نفس فعاليت از عمر پايان تا كه بدانيم
(8)".باشد بهرهمند
و سعادت جستجوي بر مبتني نيز افلاطون ، بيان در اخلاق
خير بالاترين حصول جهت در كه معني اين بهاست نيكبختي
بردارد در را حقيقي نيكبختي و سعادت آن داشتن كه انسان ،
.است شده هدايت
خير و سعادت مبناي بر نيز يونان اخلاقي ديگر مكتبهاي
دارد ، ضعف و شدت خير از فلاسفه تصور منتهي است ، استوار
(Aristippus) آريستيپ به منتسب لذتگرايي مكتب همچون
براي لذت تنها":بود معتقد كه ،(ميلاد از قبل پنجم قرن)
(9)".سطحي بسيار معني يك با هم آن.است خير انسان
سعادت مبناي مبين نيز ، م ، ق 270-341-(Epicure) ابيقور ،
يا سعادت بر مبتني اخلاق ، ":ميگويد و است اخلاق
".است (Eudemonisme) اودمنيسم
دارد ادامه
معارف كتابخانه
|
دولت اسطوره
:ناشر /موقن يدالله دكتر:مترجم /كاسيرر ارنست:نويسنده
/آبان 1377 اول ، چاپ (كتاب شهر به وابسته) هرمس انتشارات
.تومان قيمت1700
او.نوشت كاسيرر ارنست كه است كتابي آخرين دولت اسطوره
و ديد تدارك را كتاب اين نوشتن طرح زمستان 441943 در
.كرد منتشر را آن خلاصه ژوئن 1944 در نيز Fortune مجله
از پس كتاب اين.نوشت 1944-سالهاي 45 طي را كتاب كل سپس
.شد منتشر كاسيرر مرگ
و اسطوره درباره مفصل بحثي ضمن كاسيرر ، كتاب اين در
هم چرا كه كند بيان تا است آن پي در بشر ، اسطورهسازي
دست كاري چنين به ابتدايي انسانهاي هم و متمدن انسانهاي
كتاب (اول بخش) اول فصل چهار در دليل همين به.ميزنند
-زبان 3 و اسطوره -اسطورهاي 2 انديشه ساختار -يعني1
حيات در اسطوره نقش -عواطف 4 روانشناسي و اسطوره
و روانشناسي شناسي ، انسان تا ميكوشد ;انسان اجتماعي
دوم بخشيابد دست پاسخي به تا گيرد كار به را زيستشناسي
است "سياسي نظريه تاريخ در سياسي اسطوره با نبرد" كتاب
اين در.برميگيرد در را كتاب چهاردهم تا پنجم فصلهاي كه
يونان در ميتوس و لوگوس درباره جالبي بحث ابتدا بخش
نظريه جمهوري ، در افلاطون آراء سپس و ميشود مطرح باستان
و رواقيگري نوزايي ماكياولي ، سياست وسطي ، قرون در دولت
سوم بخش در.ميگيرد قرار بحث مورد روشنگري فلسفه بالاخره
هگل سياسي فلسفي ميراث و نژادپرستي و پرستي قهرمان از
صفحهاي پيشگفتار 50 بر است مشتمل كتاب.ميشود بحث
ترجمهپيشين با ترجمه اين افتراق وجوه جمله از كه مترجم
مقالهاي كتاب پيوست در اين از گذشته.است كتاب همين از
مطالب بعضي شدن روشن به كه است آمده كرويز مايكل جان از
دوم جلد ديگر ماه دو هرمستا انتشارات.ميكند كمك كتاب
قلم به را "سمبليك صورتهاي فلسفه" كاسيرر ارنست ديگر اثر
و اول جلدهاي آن متعاقب و كرد خواهد منتشر مترجم همين
.داد خواهد قرار زبان فارسي خوانندگان اختيار در را سوم
يوناني شكاكان
قطع /يكم 1376 چاپ /خوارزمي انتشارات /مهدوي يحيي دكتر
صفحه باروكش/174 زركوب رقعي ،
اما رسيد ، چاپ به قبل سال يك اگرچه يوناني ، شكاكان
اثر اين در مهدوي دكتر.افتاد خوانندگان دست به امسال
و تجزيه رامورد باختر مهم و موءثر فلسفههاي از ديگر بخشي
به را خود درسنامههاي مجموعه "ظاهرا و داده قرار تحليل
استفادهكنندگان eدايره تا نموده تدوين حاضر اثر صورت
كه دانست ميتوان "اجمالا.باشد داشته بيشتري شمول آن
يكي ;است كتاب دو "يوناني شكاكان" اقتباس و نگارش مرجع
و بروشار ، ويكتور اثر Les sceptiques grecs عنوان با
لئون اثر Pyrrhonet scepticis megrece عنوان با ديگري
و تاليف در كتاب دو اين.هستند فرانسوي دو هر كه روبن
.شدهاند بدل حاضر كتاب به مهدوي دكتر توسط جالب اقتباسي
و بحث مورد فيلسوفان از گروه اين آراء يونان ، شكاكان در
به مرسوم فيلسوفان حوزه سقراط ، :است گرفته قرار بررسي
افلاطون ، كورنائيها ، كلبيها ، مگاريها ، كوچك ، سقراطيان
رواقيان ، و زنون پيروانش ، و شاگردان و اپيكور ارسطو ،
با مجموعه اين..و كارنئادس آركسيلائوس ، تيمون ، پيرون ،
مورد دقت با اعتقاداتشان و آراء در نقد و بحث و تحليل
واقع در يوناني ، شكاكان.گرفتهاند قرار بررسي و توجه
باشد موضوعي -زماني فلسفه تاريخ يك از اول جلد ميتواند
مورد يونان فيلسوفان در جدي eمطالعه شروع از پيش و
.شود داده قرار مطالعه
|
|