تعريف و محدود پژوهش فقدان
شده
زيبايي تاريخ در فرم تحول
شناسي
تعريف و محدود پژوهش فقدان
شده
ايران در كتاب و نشر درباره آذرنگ عبدالحسين با گفتوگو
به كه است سالي چند ما كشور در كتاب و نشر وضعيت:اشاره
كشور اقتصادي وضعيت همانند و شده دچار عجيبي فروبستگي
سرپا و درمان براي مختلف انحاء به كه گوناگوني داروهاي
نياز مورد كارآمدي و كارايي ميشود ، تزريق آن نگهداشتن
.ندارد را
اقتصاد ، و فرهنگ حوزههاي با آن ارتباط دليل به نشر صنعت
و مشكلات دچار و پيچيده..و جامعه سياست ، تكنولوژي ،
مشكلات و مصايب و مسايل تعبيري به و است بسيار معضلات
سرايت آن به و دارد نشر بر تام تاثيري نيز بخشها اين
.ميكند
بر علاوه كه است محققاني معدود از "آذرنگ عبدالحسين"
و نشر حوزه در فلسفي فكري حوزههاي آثار ترجمه و نوشتن
هيات عضو وي است ، داده انجام را گستردهاي مطالعات كتاب
و ست ا اسلامي آزاد دانشگاه و دايرتالمعارف بنياد علمي
ايران در كتاب نشر حوزه در را خود مطالعات هماكنون
همشهري پرسشهاي به وي پاسخهاي زير متن.است كرده متمركز
.مينماييم جلب آن به را خوانندگان شما توجه كه است
مقالات
مسايل و كتاب زمينه در كه افرادي است سالي چند:همشهري *
كه قلمي اهل ميدهند ، انجام تحقيقي پژوهشي ، كار كشور نشر
دارند ، زيرنظر دقت به را كتاب نشر وضعيت نوشتن ، بر علاوه
برميشمرند را نشر و كتاب مشكلات...و ناشران و مسئولان
نشر وضعيت اما ميكنند ، ارائه نيز راهحلهايي حتي و
در مشكل شما نظر به ميچرخد ، ضعف و افول برپاشنه همچنان
است؟ كجا
سالهاي در كه مقالاتي جريان در بيش و كم من:آذرنگ *
و مصاحبهها و است ، شده نوشته كتاب نشر درباره اخير
و نديدهام تحقيقي باره اين در اما هستم ، گزارشها
سراغ هم را كسي و است تحقيق كدام به شما اشاره نميدانم
و بررسيها كتاب ، نشر حوزه محقق عنوان به كه ندارم
كساني البته.باشد كرده حوزه اين به منحصر را مطالعاتش
و مسئوليتهايشان متمادي ، تجربيات لحاظ به كه هستند
خصوص ، اين در تاملاتشان و دانستهها شخصي ، اطلاعات
كه ميآيند ، شمار به نشر مسائل كارشناس و صاحبنظر
سزاوار انديشههايشان و نظريات و هستند ، هم فيالحقيقه
عنوان به كسي اينان ميان از اينكه اما.احترام و توجه
حوزه در را تحقيقاتش غيرحرفهاي ، حتي يا حرفهاي ، محقق
نميشناسم ، "واقعا كه است نكتهاي باشد ، كرده متمركز نشر
.ندارم خبر و نميدانم
درباره كه كنم عرض بايد سوءالتان دوم بخش به پاسخ در اما
كسي هر -هست هم طبيعي كه -است بسيار نظر اظهار كتاب نشر
با نوعي به لاجرم باشد ، داشته سروكار قلم و كتاب با كه
اما ;دارند را خود جاي كه نويسندگان و ميشود مربوط نشر
درست طرح "الزاما ميگويند ، نشر درباره دسته اين آنچه
هم توقع "طبعا و نيست ، فني و علمي نظر يا حل راه مساله ،
جزو جهان جاي همه در نشر.باشد چنين كه نميرود
اقتصاد ، فرهنگ ، تلاقيگاه كه زيرا است ، مسائل پيچيدهترين
مسائل.است ديگر چيزهاي بسياري و جامعه سياست ، تكنولوژي ،
بسا چه و ميشود منتقل "عينا نشر به اينها همه مشكلات و
اينها ، جامعهاي در اگر.بشود هم تشديد تلاقيگاه اين در
متوقع نبايد بود ، مشكل و بحران گرفتار اينها از بخشي يا
در ويژه به.بماند مصون آنها مسائل از نشر كه بود
مسائل بر افزون كه هست مشكلاتي توسعه ، حال در كشورهاي
نظر در را نكته اين هم تحقيق باب در.است نشر عمومي
همه يافتن و نشر روشمند شناختن كه مادام كه باشيم داشته
يافته سازمان كوششهاي و نشود نهادين آن مشكلات و مسائل
نگردد ، آغاز تخصصي مختلف بحثهاي به موضوع تفكيك براي
نميتوان خصوص اين در باشد داشته مطمئن پشتوانه كه نظري
شرايط نخستين از كه نظريه ، و فرضيه انديشه ، تفكر ، .داد
نو راههاي و راهحلها راهها ، يافتن و موضوع روشمند بررسي
پديدار نشر حوزه در تحقيقات ، منظم سلسله بدون است ،
اصطلاح و كردهايد احساس شما كه حالتي اين.شد نخواهد
همين نتيجه بردهايد ، كار به آن براي را "فروبستگي"
مساله با تخصصي و تحقيقي غير و عمومي و كلي برخوردهاي
از و ندهيم تغيير نشر به را خودمان رهيافت تااست نشر
شده تعريف و محدود پژوهش به و نگذريم عمومي و كلي بحثهاي
حلهاي راه به نپردازيم ، نشر زمينههاي و بنيادها همه در
.يافت نخواهيم دست اعتماد قابل
نشر وضعيت زمينه شمادر بهمطالعات توجه با:همشهري *
و ميشود مشاهده آنجا در تغييراتي چه سامان ، آن كتاب و
به نسبت نشر حوزه در غربي پژوهشگران و متخصصان نگاه آيا
نه؟ يا كرده تغييري (قبل سال حدود 20) گذشته
تاثير كنم ، تاكيد آن بر ميتوانم كه چيزي تنها:آذرنگ *
.است نشر بر جمله از و زمينهها همه بر الكترونيك انقلاب
تكنولوژي و يافت رواج شخصي كامپيوترهاي كه دهه 1980 از
با نشر عرصههاي همه شد ، دگرگون الكترونيكي و اطلاعاتي
در كه پديدهاي.گرديد روبهرو تازهاي تحولات و تغيير
كه چند هر ميگويند ، "روميزي نشر" آن به فارسي زبان
در دامنهداري تغييرات نيست ، ساختهاي خوش و دقيق اصطلاح
در انقلاب كه معناست اين به روميزي نشر.كرد ايجاد نشر
را انتشاراتي دستگاه يك فعاليت اطلاعاتي ، نرمافزارهاي
يك كمك به يعني.است نموده محدود ميز يك به و كرده خلاصه
شبكههاي و پايگاهها از استفاده با و كامپيوتر
مراحل ميتوان اطلاعاتي نرمافزارهاي و اطلاعرساني
ميز يك روي و سقف يك زير يكجا ، را نشر آمادهسازي مختلف
مطابق.است گسترش حال در ناشري خود اكنونداد انجام
و ژاپني امريكايي ، نويسندگان درصد حدود 10 آمارها ،
چاپ مرحله تا را كتابهايشان كارهاي همه خودشان اروپايي
تخصصهاي جزو "قبلا كه كارهايي از بسياري.ميدهند انجام
انجام آماده نرمافزارهاي با اكنون بود ، نشر مختلف مراحل
موءسسات ساختار در نيز دوربرد ارتباطات.ميگيرد
واحدي ميتوان ندرت بهاست كرده ايجاد تغيير انتشاراتي
ضروري ويراستاري براي آن در ويراستار حضور كه يافت را
برگزار نشر اداره محل در گوها و گفت و ديدارها.باشد
كه خودش ، كار دفتر در را كارهايش ويراستار اما ميشود ،
الكترونيكي ، پست.ميدهد انجام اوست ، خود منزل در "معمولا
كتاب مولد عناصر ساير و ويراستار و آورنده پديد و ناشر
همه دسترسي.ميكند مرتبط هم به كافي سهولت و سرعت با را
و متنوع ، اطلاعات به نيز و واحد ، اطلاعات به عناصر اين
انقلاب.است كرده تسهيل را نشر وظايف اينها ، تبادل امكان
و اطلاعات از استفاده اطلاعات ، عصر در الكترونيكي
گامهاي نخستين از نشر ، مراحل همه در را آن جابهجايي
ميسر برسد ، خواننده دست به اثر كه زماني تا آوردن پديد
الكترونيك امكانات همه از اكنون هم نشر.است ساخته
ناشر كه كتاب ، از خاصي انواع آوردن پديد.ميكند استفاده
از را اطلاعات و كند عمل كتاب مهندس و معمار منزله به
شكل به و كند بازسازي و بازآرايي و بگيرد شبكهها طريق
واقع در.است تازه رهاوردهاي از دهد ، ارائه ديگري
از خاصي دسته جاي ناشر آمايان كتاب و ويراستاران
ناشر درسي ، كتابهاي بعضي در.گرفتهاند را پديدآورندگان
گردآوري مطالب علمي صحت كه دارد نياز متخصصاني به فقط
و بازيابي را اطلاعات جويانش اطلاعكنند تاييد را شده
زبان به و سازماندهي را شده بازيابي اطلاعات ويراستارانش
ناشر علمي مشاوران.ميكنند بازنگاري كتاب مخاطبان خاص
شيوه اين در البته.ميكنند تاييد را مطالب دقت و صحت
ميشود ، مراعات حقوقي جنبههاي تدوين ، يا آوردن پديد
.آمد برنخواهد حقوقي شكايتهاي و دعويها پس از ناشر وگرنه
توجه با را نشر اصلي مفاهيم كه هست هم اين از صحبت حتي
تعريف بايد نو از اطلاعات پردازش شيوههاي و امكانات به
باشد شما نظر مورد تغييرات همان نكتهها اين شايد.كرد
.است داده رخ اخير سالهاي در كه
نشر صنعت دگرگونيهاي از كه توضيحاتي چنين با:همشهري *
در هم كتابخواني سنت كه گفت ميتوان آيا كرديد ، ارائه
دارد؟ قرار تازه نرمافزارهاي جدي تهديد معرض
هر بههست هم هنوز و بود اعتقاد اين است ، راست:آذرنگ *
كتابخواني ، و كتاب جمله واز چيز ، همه بر كامپيوتر حال
اين از پيش كه را اطلاعات از بسياري.است گذاشته تاثير
كامپيوتر با ميتوانيم اكنون ميديديم ، كتابها در بايد
داوريشان در كه عدهاي امااست تاثير اين ، خود.ببينيم
خلط رسانه با را ابزار ميكنند ، هم هنوز و ميكردند خطا
الكترونيك ، ابزاري است ، ابزار نوعي كامپيوتر ، .ميكردند
از را مختلف رسانههاي كه است ابزاري.نيست رسانه اما
بازيابي را آنها محتويات يا داد نشان ميتوان آن طريق
.كرد
از بخشي كه هستند جديدي رسانههاي واقع در كتاب رقيبان
انجام كارآمدتر و سهلتر بهتر ، ، مراتب به را كتاب وظايف
صفحه "اخيرا و فيلم نوار ، صفحه ، اسلايد ، عكس ، .ميدهند
ديويدي ، رسانههايي همه از تازهتر و ،(دي سي)فشرده
وظايف.دادهاند نشان را خود كارامدي كدام هر كه هستند
.ميداد انجام كتاب "قبلا را اينها
نشريات ساير و كتاب براي جدي معارضي فشرده صفحه "خصوصا
"طبعا رسانهها اين با كتاب كاربرد eدامنه.است كاغذي
كتاب زندگي پايان معناي به محدوديت اما ميشود ، محدودتر
نخواهد هم چيزي هيچ و نميميرد گاه هيچ كتاب.نيست
كه طور همان ولي بگيرد ، نظر هر از را كتاب جاي توانست
فن.شد خواهد شدهتر تعريف و محدودتر كاربردها كردم ، عرض
ميشود ، تعبير كامپيوتري سواد به كامپيوتر ، از استفاده
نوشتن و خواندن سواد كه قلم و كاغذ از استفاده فن مثل
و خواندن سواد جاي دارد كامپيوتري سواد حاضر ، حال در.است
eتوليدكننده كه كشورهايي در و ميگيرد را نوشتن
ندارند ، مشكلي كامپيوتر تهيه در يا هستند كامپيوتر
شستيها با قدر همان را بچهها انگشت آموزشي نظامهاي
روند اين.بيشتر هم شايد و قلم با را دست كه ميكند آشنا
سواد جاي بيش و كم كامپيوتري سواد كه شد خواهد موجب
بيشتر كه برسد روزي اگر فرض بهبگيرد را نوشتن و خواندن
باز شود ، ظاهر كامپيوتر eصفحه بر كاغذ جاي به خواندنيها
است خوبدارد را خود eويژه كاركردهاي كتاب eرسانه هم
خواهد محدودتر كتاب كاربرد اينكه درباره نگراني جاي به
رسانههايي گسترش و توليد در ناتوانيمان نگران شد ،
بيشتر و بيشتر را آنها كاربرد نياز اطلاعات عصر كه باشيم
بيشتر رسانهاي رسانهها ، ميان رقابت ميدان درميكند
نتواند كتاب اگر.دارد بيشتري كاربرد كه ميكند عمر
به را خودش جاي لاجرم كند ، محرز را خودش خاص كاربردهاي
استواگر سودمندتر آن از استفاده كه داد خواهد رسانهاي
نداشته را رسانهها گونه اين مصرف و توليد توانايي ما
.خورد خواهيم سنگيني فرهنگي لطمههاي باشيم ،
دارد ادامه
زيبايي تاريخ در فرم تحول
شناسي
(پاياني بخش)
تا باستان دوره از فرم نظريه تحول سريع و اجمالي مرور
هنرهاي در فرمي روابط اهميت كه آنست گوياي نوزدهم قرن
روابط بلكه نيست ، بيستم قرن جديد يافتههاي از گوناگون ،
بعد به زمان آن از و است يونان زيباييشناسي بنياد فرمي ،
ولي.است داشته قرار هنرشناسان و هنرمندان مدنظر همواره
از مختلفي معاني با را فرم بيستم قرن كه گفت ميتوان
.است كرده مطرح برجستهاي نحو به الف ، فرم معناي جمله
و لهستان ، در "فرميسم" پيروان و وتيكيويچ استانيسلاو
كرسي به در شورمندانه انگلستان در فراي راجر و كلايوبل
.كردهاند قلمفرسايي ناب فرم نشاندن
چشم به الف فرم اجمالي بررسي اين در كه ديگر نكته يك
در خفيفي نحو به ارزش مسئله گاه كه است اين ميخورد
اينكه آن و است كرده رسوخ الف فرم شناختي زيبايي بحثهاي
و دانستهاند ، متشكله اجزاء آرايش هرگونه را الف فرم گاه
اجزاء منظم و هماهنگ و زيبا درست ، آرايش را آن گاه
مسئله "طبيعتا دوم برداشت در.كردهاند تعبير متشكله
كه ميشود ، مطرح بد هنر از خوب هنر تميز و ارزشگذاري
فرم را آن خود طبقهبندي كردن دقيقتر براي تاتاركيويچ
در اخير دهه چند در كه "ساختار" واژه.است ناميده يك الف
به نزديك بسيار معنايي است شده مطرح ادبيات و هنر نظريه
مربوط نظم و آرايش به الف فرم ب فرم تاريخ.دارد الف فرم
آنچه يا اشياء نمود به گفتيم ، چنانكه ب ، فرم ولي ميشود ،
مقابل در ب فرمميگردد اطلاق ميشود ، واقع حواس معروض
بر امپرسيونيست نقاشان.ميشود مطرح معنا و مفهوم محتوا ،
فرم بر آبستره نقاشان و ،(اشياء نمود يعني) ب فرم اهميت
هم فرماليستها ، .ميورزند تاكيد (عناصر آرايش يعني) الف
آنها مفاهيم گاه و دارند توجه ب فرم به هم و الف فرم به
.ميآميزند هم با را
را ب فرم كه بودند كساني نخستين باستان يونان سوفسطائيان
از "كلمات آواي" كردن جدا با شعر ، حوزه در و كردند مشخص
.ورزيدند تاكيد ب فرم اهميت بر آنها ، "معنادار محتواي"
و فرم تمايز بر (يونانيمابي يا) هلنيستي دوره شعر در
ديمتريوس فرمول به كه ميشود تاكيد زير فرمول با محتوا
چگونه و (محتوا)ميكند؟ بيان را چيزي چه شعر:است معروف
جمله از يوناني فضلاي از برخي براي(فرم)ميكند؟ بيان
در.است بوده خطابه و شعر معيار مهمترين "گوش داوري" سيرو
يكديگر از بيشتري قاطعيت با محتوا و فرم وسطي ، قرون
و "دروني معناي" را محتوا مدرسي فلاسفه.ميشوند تفكيك
از را فرم دو آنهاميخوانند "بروني لفظي زينت" را فرم
و موسيقايي ، يا فرمآوايي يكي:ميكنند تفكيك يكديگر
ميشود مربوط بيان شيوه به كه مفهومي ، يا ذهني فرم ديگر
قرون شعر در.ميگيرد بهره مجاز و تمثيل و استعاره از و
بازشناخته يكديگر از هم محتوا نوع دو همچنين وسطي
به ديگري و ميشود مربوط اثر موضوع به يكي:ميشوند
.مابعدالطبيعي يا ديني ايدئولوژيك ، مفاهيم و معاني
.است مطرح بارزي نحو به محتوا و فرم مسئله رنسانس در
و ميكنند عنوان ابزار و وسيله را فرم نويسندگان ، برخي
قائل آن براي فروتري نقش محتوا با مقايسه در "تلويحا
آرايش در را شعر راستين ارزش ديگر ، برخي ولي.ميشوند
.ميدانند آن زيباي و درست
فرمول براساس بخواهيم اگر ،(شيوهگري يا) منريسم دوره در
است جنبشي منريسم ، كه بگوييم بايد كنيم قضاوت ديمتريوس
.دارد چرخش فرم محور بر "انحصارا كه
را چنداني توجه محتوا و فرم رابطه هجدهم ، قرن در
در ندرت به آن مترادفهاي و فرم واژه و برنميانگيزد ،
نوزدهم ، قرن در ولي.ميشوند مطرح شعر به مربوط بحثهاي
همه نظريه در بلكه شعر در تنها نه محتوا و فرم موضوع
ادوارد نوزدهم ، قرن ميانه در.ميشود احياء دوباره هنرها
يا) فرم بحث اتريشي ، بزرگ منتقد و موسيقيشناس هانسليك ،
موضوع اينميكند مطرح موسيقي نظريه در را (ب فرم همان
بحث از قبل ب فرم مفهوم زيرا است ، اهميت واجد بسيار
.است ميشده مطرح شاعري و شعر حوزه در فقط هانسليك
دو محتوا و فرم ميكند ، استفاده كلمه از كه هنري در
است كلمات يكي:يكديگرند از منفك و متفاوت "كاملا مقوله
يا خواننده معروض مستقيم طور به آنچهاشياء ديگري و
معاني طريق از بايد كه است كلمات ميشود واقع شنونده
.كند بازنمايي خود ذهن در را اشيايي آنها ،
.ندارد وجود ديگر هنرهاي در محتوا و فرم دوگانگي چنين
تغييريافتند هنگامي محتوا يعني آن همبسته و ب فرم مفاهيم
شد باعث امر همين.رفتند كار به بصري هنرهاي مورد در كه
به ب فرم و الف فرم بين مفهومي آميختگي درهم نوعي كه
دومي و بصري هنرهاي مورد در "عمدتا اولي زيرا.آيد وجود
.ميرفت كار به ادبيات و شعر مورد در "صرفا
مييابد واقعيت ب فرم تاريخ در كه ديگري مهم عطف نقطه
يا است مهمتر فرم هنر ، در:عبارت اين با است سوءالي طرح
يكديگر ملزوم و لازم نوزدهم ، قرن تا محتوا و فرم محتوا؟
بيستم ، ويژه به و نوزدهم قرن در ولي ميشوند ، دانسته
.ميشوند ظاهر يكديگر رقيب صورت به رفته رفته
ميان در حاضر قرن و 30 دهههاي 20 در ويژه به بحث اين
كساني.رسيد خود غليان اعلاي حد به "ناب" فرم طرفداران
كوربوزيه انگلستان ، در كلايوبل روسيه ، در مالويچ همچون
هلند در موندرين و لهستان ، در فرميستها فرانسه ، در
.بودند "ناب" فرم طرفداران جنبش پيشروان
رامين علي دكتر
|