|
|
عطريانفر محمد
:همشهري روزنامه سردبير ثمره بزرگترين روشنگري ، است نخبگان گوي و گفت :اشاره عطريانفر محمد مهندس با است اي مصاحبه روي ، پيش گفتگوي اقدامي چهارچوب در پيش چندي كه "همشهري روزنامه سردبير" .بود كرده سفر امريكا متحده ايالات به مطبوعاتي فرهنگي ، روزنامه را مصاحبه اين از اي خلاصه شنبه سه روز .نمود درج خويش شمارهء اولين در "امروز صبح" جديدالانتشار عزيز خوانندگان حضور تقديم اكنون هم گفتگو اين كامل متن .شود مي همشهري زيادي ميزان به ميتوانيم نخبگان ميان گفتوگوي ازطريق داشته موءثري نقش ملت دو ميان موجود سوءتفاهمهاي رفع در باشيم ها آمريكايي سياسي احتمالي خواست پاسخگوي فقط نه ما مطبوعات آفرين نقش موقعيت از روشني شناخت بلكه نبوديم داديم آنها به مانرا سرزمين جهان عليه حمله شب در منور يك همچون درخششي "خاتمي" است غرب استعمار و استبداد رابطه يك آمريكايي و ايراني نگاران روزنامه گوي و گفت نبود نابرابر دعوت "سياسي ارادي" تصميم يك اساس بر نشريات از برخي مشكلات" دليل به هم برخي و نپذيرفتند را ها آمريكايي "مالي كردند؟ دعوت آمريكا به سفر براي شما از كساني چه * شرق) نيوانگلند روزنامههاي سردبيران انجمن ما ميزبان پرتيراژ روزنامه از 46 بيش انجمن اين در.بود (آمريكا .دارند عضويت كرده دعوت نشريه از 14 نخست مرحله در امريكاييها * و شد روبهرو مطبوعات از برخي شديد مخالفت با كه بودند منتفي كلي بهطور سفر اين موقع آن هم هميندليل به شايد بهطور امريكاييها بعدي مرحله در كه ميشود گفته.شد مطبوعات از برخي.كردند دعوت را نشريات از برخي گزينشي براي مطبوعاتي كه نوشتند و عقيدهاند اين بر راست جناح با رابطه برقراري خط بهنوعي كه بودند شده گزينش سفر اين فكر چگونه اينباره در شما...ميكردند دنبال را امريكا ميكنيد؟ يك به مربوط ميكنيد اشاره آن به كه نخستين دعوت هماهنگكنندهاش كه بود ايراني -انجمنتحقيقاتيامريكايي دعوت به ما سفر اما بود ، اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت انجمن اينپذيرفت صورت "نيوانگلند" سردبيران انجمن كرده دعوت سفر اين براي نشريه چهارده از مستقيم بهطور فقط آنها و بود ما برعهده برگشت و رفت هزينههاي.بود تصور منبودند كرده تقبل را اقامت هزينههاي از برخي سياسي ارادي تصميم يك براساس نشريات از برخي كه ميكنم .مالي مشكلات دليل به هم برخي و نپذيرفتند را دعوت اين انجمن مالي منابع كه نوشتند راست جناح مطبوعات از برخي * .ميشود تامين صهيونيستي شركت يك توسط نيوانگلند و غيردولتي انجمن يك نيوانگلند سردبيران انجمن تامين آن اعضاي ازطريق آن مالي منابع و است غيرانتفاعي انجمن يك توسط ما سفر هزينههاي شده گفته اينكه و ميشود كه هم مطبوعاتي و است غلط اساس از شده ، تامين صهيونيستي .كردهاند اشتباه "كاملا نوشتهاند ، را موضوعي چنين در مهم روزنامه از 46 متشكل است انجمني مزبور ، انجمن شده دعوت انجمن اين سوي از مشخص بهطور ما و امريكا خود عضويت حق درآمدشان اصلي منبع كه بوديم صورت مخالفاني طرف از حرفها اين.است روزنامهنگاران بهنوعي يا نداشتند حضور سفر اين در يا كه است گرفته بهجاي آنهابودهاند سفر اين در شركتكنندگان مخالف ميزنند حرفهايي مخالفتشان ، براي منطقي استدلالهاي ارائه طرفهاي كه است مكانيزمي اين.ندارد اساسي و مبنا هيچ كه خود مخالفان كردن منكوب براي سياسي منازعات در درگير .ميكنند استفاده اين آيا بود؟ چه دعوت اين از امريكاييها واقعي انگيزه * دعوت اين از آنها اصلي انگيزه كه ندارد وجود احتمال باشد؟ بوده سياسي اهداف است؟ بوده چه دعوتكنندگان واقعي نيت كه ميپرسيد شما به نسبت نميتوانيم قطعي و محرز بهطور ما كه است طبيعي مهم ما نظر از اما.باشيم داشته روشني اظهارنظر آنها نيت توان قدرت ، هوشمندي ، با مواجههاي چنين در كه است اين .كنيم برخورد لازم حساسيت و فكري فرد دو جريان ، دو گروه ، دو مواجهه در اگر ميكنم فكر من وسيع "نسبتا معرفت و كامل شناخت با هركس كشور ، دو حتي و برخورد لازم حساسيت و توجه هوشمندي ، با و مقابلش ازطرف ظاهر ضعيف و آورد نخواهد كم ميداني چنين در كند ، دعوتكننده گروه به نسبت ما كه مطالعاتي با.نخواهدشد قصد ميزبان كه نرسيديم نتيجه اين به داديم ، انجام جايگاه روزنامهها.دارد را دولت دو ميان ارتباط برقراري دعوت مورد طرف نه و ميزبان نهدارند را خود خاص نيروهاي بهعنوان بخواهند كه نبودند موقعيتي در هيچكدام .بكنند ايفاء نقشي كشور دو حاكميت چارچوب در و سياسي و گفت براي مقدمهاي را نخبگان بين گوي و گفت آنها آيا * اجراي از بخشي اين آيا نميدهند؟ قرار سياسي گوهاي نيست؟ آمريكا و ايران ميان ارتباط برقراري سناريوي حوزه يكي ميشود برقرار سطح سه در كشور دو بين تماس و جهانگردي گردشگري ، قالب در كه است "مردم با مردم" تماس و ايران بين امكاني چنين كه ميپذيرد صورت تفريحي سفرهاي بگوييم ميتوانيم كه تاحدي است محدود بسيار "عملا امريكا از ديگري سطح.نيست ساري و جاري هماكنون تماسي چنين مشخص بهطور كه است ديپلماتيك روابط به مربوط تماسها حال در تماس از سطح اين كه ميشود انجام دولتها ميان اشغالگر رژيم بهجز دنيا كشورهاي همه با ايران ميان حاضر .است برقرار امريكا متحده ايالت و قدس تماسهاي ميان حدفاصل عمده بهطور تماسها سوم سطح در كه است نخبگاني به متعلق كه است دولتي و مردمي نخبگان:ميكنند ايفاء نقش كشور يك مختلف حوزههاي سفر...و فرهيختگان رسانهاي ، فرهنگي ، تجاري ، اقتصادي ، به.است تفسير قابل سوم نوع تماس برمبناي امريكا به ما ضعفي و اشكال هيچنوع مستلزم تماسها از نوع اين من عقيده اگر اما باشد ، ضعيف سفركننده ، شخص خود اينكه مگر نيست ، سخن مذاكره ، شيوه بد ، از خوب تشخيص قدرت معرفت ، سلاح به بهعنوان ميتواند باشد ، مجهز ملي منافع از دفاع و گفتن قبولي مورد نقش ميزبان كشور در نيرومند و موجه عنصر يك خواست پاسخگوي نهفقط ما تفسيري چنين با.كند بازي را روشني شناخت بلكه نبوديم خود دعوتكنندگان سياسي احتمالي و داديم آنها به سرزمينمان مطبوعات نقشآفرين موقعيت از اعتراف خود رسانهاي تاريخي خطاهاي از برخي به نيز آنها به ميتوانيم نخبگان ميان گفتوگوي ازطريق ما.كردند نقش ملت دو ميان موجود سوءتفاهمهاي رفع در زيادي ميزان نيت به كه آنچه از بيش بنابراين.باشيم داشته موءثري براي بايد بدهيم ، نشان حساسيت دعوتكنندگان احتمالي آن به دعوتشوندگان كه توانمنديهايي و قابليتها احراز شما سوءال به پاسخ در را سخنانم.كنيم تلاش دارند ، نياز توسط سفري چنين دعوت قبول كه ميكنم جمعبندي اينطور قبول حال همان در و باشد مفيد ميتواند "آ" نام به فردي لذا.نباشد مصلحت به ميتواند "ب" نام به فردي توسط آن نيت به نه ميگردد باز شوندگان دعوت قابليت به مصلحت اين .كنندگان دعوت عنوان به من كه بود گفته امريكا خارجه وزير "آلبرايت" * ايران ، در را بنيادي تغييرات تاريخ ، هميشگي دانشجوي يك هم كيسينجر.ميكنم پيشبيني رهبرانشان تصميم از مستقل تقويت به را امريكا دولت تغييرات ، اين پيشبيني ضمن حتي و اينها دوي هر.بود كرده توصيه ايران در ميانهروي را نخبگان چيز هر از بيش تغييرات اين وقوع در كلينتون كه نميدهيد را احتمال اين آيا.دادهاند قرار توجه مورد از پردهاي عنوان به "نخبگان گفتوگوي" امريكاييها براي ...باشد مطرح بلند سناريوي يك از بخشي كه دارد وجود سناريويي ميكنيد تصور شما اينكه اين طريق از امريكاييها و است نخبگان وگوي گفت آن براساس و بگذارند كلاه را ديگر سرطرف ميخواهند سناريو اين پايه از و است غرض نقض كنند ، برقرار سياسي رابطه آن .است برخوردار مردودي منطق از و است باطل سوءال شيوه متوازن ، متعادل ، مكانيزم يك براساس مذاكره برقراري اگر با ميتوانند طرفين باشد ، مساوي شرايط يك در و سطح هم .باشند آن حافظ و كنند جستجو را خويش ملي مصالح باز چشم آن بر عيبي چه شود ، حاصل بستري چنين از سياسي ارتباط اگر بر كننده مذاكره طرفين كه چرا.باشد مترتب ميتواند و آگاهند خودشان ملي منافع بر مترتب مصالح و مفاسد به و كردهاند مذاكره معرفتي و شناخت چنين براساس و متعادل جو چنين حاضر حال در البتهرسيدهاند جمعبندي ندارد قرار امريكا متحده ايالات و ايران بين فيما منطقي .است بلند همچنان "بياعتمادي ديوار" بزرگانمان گفته به و و تاثير بزرگترين نخبگان بين گفتوگوي اينكه دوم روابط مجموعه در كور گرههاي كردن باز و روشنگري ثمرهاش نفس "اساسا.است ملت دو بين فرهنگي و اجتماعي سياسي ، و گرايانه توطئه رفتار با روشنگري گسترش و معرفت ايجاد .است مغاير گذاشتن يكديگر سر كلاه برقرار متناسب و درست معقول ، سطح در نخبگان مذاكره اگر نوع از سياسي ارتباط برقراري به را ما وقت هيچ شود ، اشاره آن به بارها (ره)امام كه "ميش و گرگ" رابطه مقبول ميهندوستي و شرف با انسان هر نظر از و كردهاند گونهاي به نخبگان وگوي گفت اگر.رساند نخواهد نيست ، برساند ، "ميش و گرگ" رابطه نوع يك به را ما كه گيرد صورت ديگر صورت آن در كه چرا كرد ، شك بايد وگو گفت آن اصل در وگوي گفت" بلكه.نيست نخبگان بين وگوي گفت ديالوگ اين و است نابرابر و نامتوازن كه است "بنده و خدايگان بين قالب در را كشورشان كه هستند نخبگاني چگونه اين "اساسا نخبگان اينها پس !راضياند باز و ميسازند ظاهر ميش بطور.نميباشند برخوردار لازم معرفت سطح از و نيستند يك امريكايي ، و ايراني روزنامهنگاران بين گفتوگوي مشخص روزنامهنگاران قابليتهاي ما و نبود نابرابر رابطه كه كرديم اثبات و داديم بروز خوبي به آنجا در را ايراني منطقي فهم و جمعي شعور يك از ايراني روزنامهنگاران آن از دفاع و خود ملي منافع بر و برخوردارند بينالمللي .هستند آگاه خوبي به آنها آيا ميكنم ، پافشاري خودم سوءال بر من * گوهاي و گفت براي مقدمهاي را نخبگان بين گوي و گفت سناريوي اجراي از بخشي اين آيا نميدهند؟ قرار سياسي پاسخ اميدوارم نيست ، آمريكا و ايران ميان ارتباط برقراري ...بشنوم شما از روشنتري گفتوگوها نوع اين كه هستيد روشن جواب يك دنبال به اگر شما به بايد است ، سياسي رابطه يك برقراري براي مقدمهاي و دفاع قابل معقول ، سطح در مذاكرهها اين اگر كه بگويم رابطه يك به را ما گاه هيچ شود ، برقرار خود نيرومند هر رساند ، نخواهد ميش و گرگ رابطه نوع از نامتوازن سياسي توسط آمدها و رفت نوع اين ما روزگار شرايط در كه چند حتي يا و مذاكره تحقق به منالوجوه وجه هيچ به نخبگان .شد نخواهد منجر سالم رابطه برخوردار لازم معرفتي سطح از گوها و گفت نوع اين اگر نخواهد برخوردار وزني از ملي مناسبات در اساسا نباشد ، و مسئولان كه شد نخواهد هموار آن بر ارجي و اعتبار و بود براي پايهاي عنوان به آن از بخواهند ما سياستمداران برگيرند بهرهاي مذاكره يا رابطه برقراري در برنامهريزي .بجويند سودي يا كه فهميدم اينطور شما صحبتهاي از من عطريانفر ، آقاي * بر آمريكاييها دعوت است ممكن كه ميپذيريد بهنوعي برداشت باشد ، گرفته صورت سياسي برنامه و طراحي يك مبناي است؟ درست من اين به را شما توجه بايد موضوع بيشتر شدن روشن براي بسيار انديشه و فرهنگ تحتنام مظروفي كه كنم جلب نكته و فكر وسيع حجم نميتوانيم و است "سياست" ظرف از وسيعتر همواره "ملي سياست"بريزيم سياست حقير ظرف در را انديشه روابط در مناسبات سطح كه معتقدم.است "فرهنگ" مولود از بالاتر و والاتر بسيار انديشهورزي و علمي فرهنگي ، هيچگاه.است سياسي هنجارهاي و مباحثات و مناقشات سطح سياسي حقير ظرف و محدود مناسبات در را انديشمندي هيچ را خود اصيل سياستمداران همواره.كنيم گرفتار نميتوانيم خودشان علماي و انديشمندان حوزه واقعي بهرهوران گامبرميدارند ، فرهنگ eحوزه در كه كساني اگر و ميدانند باشند ، داشته فرهنگي مناسبات از روشني جمعبندي اگر و بدهند سياستمدارانشان به مناسبي خوراك ميتوانند را كشور يك فرهنگ اضمحلال بسا چه شود معكوس رابطه اين تاريخ علماءدر سوء تعبير شايد باشد داشته بههمراه روزمره رفتار از فرهنگ حوزه تبعيت همين مولود اسلام يك در فضيلت و فكر صاحبان اگر.باشد زمانه ملكوك سياسي شكسته مقدمات شوند ، سياسي حقير روابط اسير و محدود كشور .ساختهايم فراهم را فضيلت و فرهنگ پروبال شدن ملت فرهيختگان يا و غرب تمدن قابليتهاي امروز اگر در اين ميشود ، تقديس خاتمي آقاي جناب بواسطه آمريكا توانمنديها و انديشه فرهنگ ، eگسترده بهظرف احترام واقع نه و..آمريكاست بزرگ ملت فرهنگي و علمي قابليتهاي و و سياستمداران سياسي رفتار حقير و محدود ظرف تقديس .خطه آن حاكمان گفتوگوهاي براي مقدمهاي فرهنگي گفتوگوهاي اين اگر و * بين سياسي روابط برقراري به منجر نهايت در و باشد سياسي مثبت را موضوع اين چطور؟ بشود ، آمريكا و ايران كشور دو ميكنيد؟ ارزيابي ارادي رفتار يك اساس بر ما آيا كه شود روشن ابتدا بايد ما بسته دست يا ميشويم صحنه وارد معرفت سر از و اصيل و قابليتها بايد ابتدا ما ميبرند؟ مذاكره ميز پاي به را كنيم تثبيت جهاني eعرصه در را خود فرهنگي توانمنديهاي و مقابل طرف با منطقي شده تنظيم معادله يك در آنگاه و را ملتمان رفته دست از حقوق بتوانيم تا كنيم مذاكره .كنيم استيفا جايگاهي گذشته ، ما انقلاب از كه سال از 20 پس معتقدم من در كه توفيقي به نسبت آوردهايم دست به جهاني مدار در كه .است بوده ضعيف و ناچيز داشتهايم ، داخل مراتب به خارجي eحوزه در كار كه باشد اين شايد هم علتش .است داخلي eحوزه در كار از مشكلتر و همدلي و همبستگي بر مبنا چون كشور مرزهاي درون در خارجي صحنه در اماكردهايم كمك همديگر به بوده ، برائت كار دادهايم ، قرار برائت عدم و واگرايي را اصل چون بازميگردد ما دولتمردان به ضعف اين.است بوده مشكلتر مرامنامه و توانمنديها و استعدادها جهاني عرصه در كه خوب باشد ، انقلاب شان در آنچنانكه را ملتشان انقلابي جايگاه تثبيت براي را لازم زمينههاي و نكردهاند ارائه وجود به ايران بزرگ كشور انقلابي و فرهنگي عقيدتي ، رفيع اين در ما داخلي توفيقهاي معتقدم من.نياوردهاند ما اگر.بود خواهد ما بيروني توفيق از تابعي روزگار نيرومند و منطقي درست ، جايگاه جهاني eعرصه در بتوانيم دوچندان توفيق هم درون در "حتما كنيم ، پيدا را خود ملت .داشت خواهيم به اسلامي نيرومند نظام يك برپايي در (ع)علي امام كه نشستهايد خانه در كه زماني تا:ميگويد اطرافيانش خوردهايد ، شكست بجنگد ، شما با درخانهتان و بيايد دشمن شكست خود خانه از خارج در را دشمن بايد لابد و الا شما تاريخي لحاظ به كه است اتفاقي همان اين "دقيقا.بدهيد برونمرزي حوزه در ما كه زمان آن.است افتاده ما براي .است بوده تصور بر افزون نيز ما داخلي آرامش بوديم فعال پيامبر از دفاع در (ره)امام كه خروشاني و توفنده جريان و - جريان يك عليه مبارزه در اسلام حاكميت و عظيمالشان و مفهوم به كردند ، پا به رشدي سلمان قضيه در -فرد يك نه و اسلام سوي از تهاجم و مبارزه سنگر برپايي از توصيفي جهاني سياستهاي كه بود مرزها از خارج در اسلامي ايران .گرفتيم آرامش ما و كرد منفعل ما به نسبت را مقطع دو در ما ملت اخير ، ساله تاريخ 20 در من اعتقاد به انقلاب ظهور با يكبار.است داده بروز خود از زيادي قدرت ما ملت (ره)امام حضرت هدايت و ظهور با كه اسلامي 1357 در را اسلامي جمهوري پرچم و ايران نام بينالمللي درعرصه مراتب دوم ، در مقطع.بخشيد معنا و درآورد اهتزاز به جهان پرچمداري با و داخلي ، اصلاحطلبانه انقلاب با نازلهاي رهبري ، خواست و نظام اهداف چهارچوب در خاتمي آقاي جناب به امروز.شد برافراشته جهان در دوباره اسلامي ايران نام همهآن كه شاهديم بهخوبي ميرويم ، كه جهان كجاي هر ملت بر دور نهچندان گذشته در كه ضعفها و فروكوفتگيها كه را درخششي بايد ما.است شده برطرف بود ، شده عارض ما آمده ، بهوجود ايران براي جهان عرصه در خرداد دوم تحول با خاموش درخشش اين نشود نهادينه اگر كه كنيم ، نهادينه شب مثل درست بايد ما.ماند نخواهد هم خاتمي و شد خواهد از بود عبارت منور.ميزديم منور اول كه كنيم عمل حمله رزمندگان ميكرد كمك كه كوتاهمدتي روشنايي فراهمسازي در كه شناختي اساس بر و ببينند را دشمن مواضع عمق ما به و كنند پيدا را خود شبانه راه ميگرفت ، شكل تصورشان .ببرند يورش دشمن قلب جهان عليه حمله شب در منور يك همچون درخششي "خاتمي" ستم از پر جهان در خرداد دوم.است غرب استعمار و استبداد را ما قابليتهاي آسمان ، در منوري مثابه به نيز امروز به ايران و اسلام دشمنان عليه جديد مواضع استحكام براي .داد نشان خودمان خارجي دشمنان مواضع عمق قابليتها ، اين اساس بر بايد ما دشمن قلب به كنيم ، تصوير زمين جغرافياي آسمان در را خود مرزها از خارج در و ببريم يورش اسلامي نظام و آزادي دين ، .كنيم تثبيت را خودمان حقيقي و طبيعي جايگاه خارجهء وزارت در شرقشناس كارشناس ها ده داشتن با آنها * اين حال هر به.دارند ما درباره دقيقي ارزيابي خود همين با كه گرفت ناديده نميتوان هم را احتمال (نخبگان از دعوت) را برنامههايي چنين دقيق كارشناسيهاي ارزيابيهاي و كارشناسيها با آنها شايد.ميدهند ترتيب از روز يك خودشان سناريوي اجراي جهت در دقيق هنرمندان از روز ديگر و ميكنند دعوت روزنامهنگاران دقيق كارشناسي آنها دعوت پذيرفتن براي شما آيا..سينما كه بوديد آورده دست به را اطمينان اين آيا.داديد انجام كه سناريويي هم آن.نميكنيد بازي آنها سناريوي در چيست؟ آخرش نميدانيم اين پذيرش براي ميپرسيد كه سوءالتان اين به پاسخ در نه ، يا بوديم داده انجام را لازم كارشناسيهاي دعوت ، خودمان با ماه شش آنها ، دعوت اجابت در كه بگويم بايد را سفر اين لازم ارزيابي و مطالعه با و رفتيم كلنجار نقش هم و كرديم بررسي را ميزبان هم.داديم انجام .باشيم داشته ميتوانيم آنجا در ما كه را تاثيرگذاري در است ممكن سياستي چه با آنها كه كرديم ارزيابي همچنين ميتوانند ما براي برنامههايي چه و كنند برخورد سفر اين و ترديد با دعوت اين نسبتبه ابتدا ما.باشند داشته اين به لازم بررسي با اما.نگاهميكرديم زياد بدبيني توانمند و نيرومند صورت به ما اگر كه رسيديم نتيجه انديشههاي آنها اگر حتي شويم ، ظاهر دعوتي درچنين با مقابله توان باشند ، داشته سر در نيز توطئهگرايانهاي ما.ببريم بين از را آن ميتوانيم و داشت خواهيم را آن با مشورت از پس و داديم انجام سفر اين روي زيادي مطالعات اجابت را درخواست اين كشور صاحبنظر مسئولان و دلسوزان از ما جمعبندي اما شديم ، صحنه وارد بدبيني با ما.كرديم از بيش ما اوليه بدبينيهاي كه است اين سفر مجموعه .است بوده جاري واقعيت با شما قبلي ذهنيت ديديد؟ چه آمريكا در عطريانفر ، آقاي * تازهاي نكته آيا داشت؟ تفاوت چقدر ديديد ، آنجا در آنچه كرد؟ جلب را شما توجه آنجا در تمام بگويم بايد سئوال اين به دادن پاسخ از پيش دارد وجود آمريكا به نسبت ما ذهن در كه منفي جنبههاي وجوه اما است آمريكايي دولتمردان عملكرد حوزه به متعلق سرزمين قابليتهاي و ملت توانمنديهاي به مربوط آن مثبت قابليتهاي با نيرومند كشوري آمريكا.است خطه آن بزرگ خود به مرا توجه تازه نكته دو آنجا در.است زياد بسيار .است جاري و ساري آمريكا در نيرومند موءلفه دو.كرد معطوف ملت اقتدار من اعتقاد به كه "قانون" و "آموزش و علم" حوزههاي و "آموزش".است حوزه دو اين به متعلق آمريكا .است نيرومند بسيار متحده ايالات سرزمين در علم ترويج كشور اين در تحقيقاتي و آموزشي نهاد هزار به 20 قريب دانشگاه هزار يك به نزديك مجموعه ، اين از كه دارد وجود بالايي علمي قابليتهاي از فارغالتحصيلانهست آمريكا در را فرزندش بخواهد خانوادهاي اگر آنجا دربرخوردارند در كه است اين او براي تنبيه سنگينترين كند ، تنبيه نهادهاي آمريكا بزرگ جامعه درشود تنبيه مدرسه با رابطه پدرياش ، منزل و است نوجوان و جوان هر اول خانه آموزشي بالاي توان يك موءلفه همين و ميشود محسوب او دوم منزل .است كرده فراهم جهان در ملت اين براي را علمي است ، جامعه بخشهاي همه در "قانونمندي" جريان ديگر موءلفه از مجموعهاي عنوان به بلكه سياسياش ، معناي به نه هم آن اين است حاكم مردم زندگي بر كه شده تنظيم برنامههاي .است شده نهادينه نيرومندي بسيار شكل به قانونمندي داده قرار تاثير تحت را شما آنجا واقعيتهاي ميكنم فكر * ...است؟ همهء با را آمريكا ما.نگرفتهام قرار تاثير تحت.نه و پتانسيلها همهء با و دولتمردانش خصومتهاي و بديها آنجا در ما حضور داشتيم ، تصور و نظر عالم در استعدادهايش .داد نشان ما به و بخشيد عينيت زيادي حد تا را تصورات اين كرديد؟ چه روزنامهنگار يك عنوان به آنجا در شما * .كرديم فعاليت زمينه دو در مشخص طور به سفر اين در ما كه بود هاروارد دانشگاه در تخصصي سمينار يك در شركت يكي سخنراني هشت و ايراني روزنامهنگاران سوي از سخنراني هشت ژورناليسم" محور چهار در آمريكايي روزنامهنگاران توسط جديد رسانههاي نقش" ،"ژورناليسم در اخلاق" ،"ايران در و "سوءتعبيرها رفع در مطبوعات نقش" و "مطبوعات بر مهم دانشگاههاي از بازديد از عبارت ما سفر فرعي جنبههاي موءسسههاي از بازديد و هاروارد كلمبيا ، جمله از آمريكا .بود موزهها و آمريكا مطبوعاتي بزرگ مقيم ايراني استادان و دانشجويان با نشست چندين همچنين بود پاسخ و پرسش جلسات صورت به غالبا كه داشتيم آمريكا آن در اسلام و ايران به علاقهمندان از زيادي جمع كه .مييافتند حضور هنرمندان انديشمندان ، دانشگاه ، استادان از گروهي اگر* فعاليتها همين احتمالا ميكردند ، سفر آمريكا به نيز..و ميتواند كه آنچه.داديد انجام شما كه ميدادند انجام را با روزنامهنگار يك عنوان به شما سفر تمايز وجه عنوان به ميخواهم.است ژورناليستي فعاليتهاي باشد ، مطرح ديگران .. كرديد؟ چه آنجا در روزنامهنگار يك عنوان به شما بدانم نتايج كه است اين روزنامهنگار يك فعاليتهاي از بخشي. مخاطبانش اختيار در روزنامهاش طريق از را خود سفر .نكردهايد كاري شما "ظاهرا نيز زمينه اين دربگذارد ما از را موءخرهاش شما كه هستيم راهي مقدمه در اكنون ما از پايهاي بايد كه هستيم مقامي در فعلا ما.ميكنيد طلب فعاليتهاي براي است مقدمهاي اين و كنيم فراهم را معرفت سفر يك عنوان به را سفر اين من... روزنامهنگاران آينده ميكنم ، تلقي ايراني ارشد روزنامهنگاران براي تحقيقاتي .سفرنامه نوشتن يا و مصاحبه انجام براي سفري نه .متشكرم * |
|