|
رمضان مبارك ماه حلول مناسبت به
شتاب كن آسماني خوان سوي
عليكمالصيام كتب آمنوا الذين ايها يا
تتقون لعلكم قبلكم من الذين علي كتب كما
شد ، مقرر شما بر داشتن روزه آوردهايد ، ايمان كه كساني اي
بود ، شده مقرر بودهاند شما از پيش كه كساني بر همچنانكه
"كريم قرآن".شويد پرهيزكار تا
ويژهاي جايگاه ايراني - اسلامي فرهنگ در روزه و رمضان
مفتخر را آدميان بلندمرتبه پروردگار كه جهت آن از دارد ،
سعادت بخواهند كه آناني و است خوانده خود سفره بر ساخته ،
و گفتار در كنند ، پيدا را گرانقدر مهماني اين در حضور
را بخشنده و كريم بزرگوار ، چنين ميزباني شان بايد رفتار
سفر چنين براي خود خداوند گرچه.بدارند پاس و نهند حرمت
از را آدميان و ديده را لازم تداركات و شرايط روحفزايي
وظيفه اما است ، خوانده فرا خواني چنين بر جوان و پير
.هست نيز بندگي تكاليف رعايت بندگان
سخنهاي آن وجودي دلايل و رمضان مبارك ماه تفسير در
كه ، معتقدند امر اين بر مفسران اكثر اما است رفته بسياري
نگاه را آن حيثيت و حرمت كه آناني براي رمضان ماه
پر ذخيره پايبندند ، آن توابع و لوازمات بر و ميدارند
را آنان است توشهاي و ميآورد فراهم روحي - معنوي بار
.سال طول براي
از لب ميپذيرند ، را روح و جسم رياضت ماه يك مسلمانان
آن در و خالي نان از انبان ميبندند ، فرو شراب و طعام
دولت تا ميشتابند الهي خوان سوي و ميدمند الهي فيض
.كشند آغوش در و بجويند را واقعي
اقبال و داني امور به توجهي كم نفس ، از صيانت ماه رمضان
.است متعالي امور به
و مستمندان از دستگيري انسانيت ، به توجه ماه رمضان
و غيبت و تهمت و دروغ از لب ماه بينوايان ، و يتيمان
رحمت درياي در شدن غوطهور ماه بستن ، فرو ناراستي
درياي از معنوي جرعههاي نوشيدن و تعالي باري
.است پروردگار كرم لايزال
بر غباري اندك دنيوي ، زندگي در شدن غرقه سالي ، آنانكه
در دل تا ميروند ماه اين در نشانده ، پاكشان دلهاي ضمير
در زدن گام آماده طاهر ، و پاك و شويند خداوند چشمه زلال
.شوند طلب وادي
.است فطرت معنوي صداي به پاسخي ماه اين در روزهداري
انساني شخصيت زورآزمايي.است جان كوهپيمايي و روح ورزش
.است بشر آرمانخواهي و طلبي تعالي از جلوهاي است ،
.است انسانيت هنر از هنر و عادت معماي ترك براي طريقتي
و ميبيند حق كبريايي محضر در را خود آدمي كه گاه آن
پيدا معنا ورع و تقوا ميشود ، قايل حقيقتي جهان براي
دست ادبي خشيت و خشوع انسان به منظر اين در.ميكند
زشتي و ابتذال از ربوبي جمال و جلال محضر در كه ميدهد
گاه آن.كند خويشتنداري خويشتنمداري ، جاي به و بپرهيزد
و "تعهد" موي از باريكتر صراط راهي را خود انسان كه
و گناه و انحطاط و سقوط معرض در پيوسته وظيفهمندي ،
اخروي كتاب و حساب و بازپسين روز رهسپار و آلودگي ،
دريافت و درك اين در.ميشود مفهوم داراي تقوا ميبيند ،
و گناه به غلتيدن و وظيفه ترك از ميكوشد انسان عالي ،
.كند پروا الهي كيفر زشتي
|
|