وزارت اطلاعيه به پاسخ در
اعلام پرورش و آموزش
همچنان بهزيستي سازمان:شد
مراكز و كودك مهدهاي متولي
است پيشدبستاني
تنهايي احساس نوجوانان چرا
ميكنند؟
صداو فراگير نقش تقليل
تلنگر
"مخالف"نقش به سيما
بسازيد1 معجزه خود زندگي از
احساس خود پوست در
كنيم راحتي
وزارت اطلاعيه به پاسخ در
اعلام پرورش و آموزش
همچنان بهزيستي
سازمان:شد
مراكز و كودك مهدهاي متولي
است پيشدبستاني
زيرنظر پيشدبستاني مراكز و كودك مهدهاي:اجتماعي گروه
و آموزش سوي از صادره شيوهنامه و است بهزيستي سازمان
.است حقوقي مبناي هرگونه فاقد پرورش
كلاسهاي و كودك مهدهاي اجرايي شيوهنامه خبر درج پي در
نقل به همشهري روزنامه ديروز شماره در) كرد تغيير آمادگي
سازمان عمومي روابط (پرورش و آموزش عمومي روابط از
:كرد تاكيد فوق مطلب اعلام با كشور بهزيستي
فرهنگي انقلاب عالي شوراي جلسه هشتادمين مصوبه استناد به
كودك مهدهاي اداره بر نظارت مسئوليت مرداد 1365 مورخ 21
سازمان برعهده آن مشابه واحدهاي و غيرانتفاعي و خصوصي
اسلامي شوراي مجلس همچنين و است شده نهاده كشور بهزيستي
تعيين طرح رد با سال 74 شهريور مورخ 28 علني جلسه در
آموزش به آن واگذاري و خصوصي كودك مهدهاي جواز صدور مرجع
سازمان در وظيفه اين استمرار بر تاكيد ضمن پرورش و
در سازمان اين بودن متولي بر آرا اتفاق به كشور بهزيستي
.است داشته تاكيد پيشدبستاني كودكان به مربوط امور
تنهايي احساس نوجوانان چرا
ميكنند؟
تجربه كسي هر كه است خاصي احساس نوجواني ، تنهايي احساس *
.ميكند
خود بيشمار سوءالات براي پاسخ يافتن پي در هميشه نوجوان *
.هست
به شما اينكهاست كرده تجربه تاكنون كسي هر را تنهايي
هيچ و شدهايد جديدي مدرسه وارد اينكه يا.رفتهايد اردو
.ميدهد دست شما به شديدي تنهايي احساس نميشناسيد ، را كس
از شما مادر و پدر يا و كرده مكان نقل شما صميمي دوست
ميكنيد ، احساس و كنيد چه نميدانيد.شدهاند جدا هم
.كنيد صحبت كسي با نداريد علاقه
و ميگذارد متفاوتي اثرات مختلف افراد در تنهايي احساس
فقط ;دارد اثري چه ديگران در احساس اين كه نميدانيم
يك مانند ميتواند حس اين.داريم حسي چه ما كه ميدانيم
دردناك ، دقايق كردن سپري همراه به ما شديد و ناگهاني درد ،
مهمتر ، همه از.باشد دادن دست از يا شكست حس و تنش
آزار احساس ديگران از بودن جدا احساس معني به تنهايي
.گريزانيم دردناك احساس اين از ما همه كه است دهنده
از بعضي.شود منجر افسردگي به ميتواند تنهايي احساس
تنهايي اين از فرار براي و نااميدي نهايت در ما نوجوانان
و ميپردازند افرادي يا فرد همصحبتي و دوستي جستجوي به
فرد كردهاند انتخاب دوستي براي كه فردي درمييابند اغلب
تنها بازهم افرادي يا فرد چنين وجود با و نيست مناسبي
يك در.است زندگي معضلات از يكي تنهايي ميبينيد ، ; هستند
از جداي كه كنيد احساس اگر مهماني ، يا و دوستانه جمع
دليل بنابراين.بود خواهيد تنها بازهم هستيد ، اطرافيانتان
كنار احساس اين با ميتوان چگونه و چيست ما تنهايي احساس
آمد؟
براي كه دهد مي دست شما به تنهايي احساس زماني اغلب
به.ميكنيد سفر ديگري شهر به استخدام يا و تحصيل ادامه
"احتمالا كه ديگري شهر به است ممكن نوجوان يك عنوان
ميبينيد و كنيد سفر است ، اقامتتان محل شهر از بزرگتر
.نداريد رفتن جز چارهاي هيچ
حال در و آمده تهران به تحصيل ادامه براي كه الف احسان
خود مشكل مورد در است ، كار مشغول موءسسات از يكي در حاضر
سفر تهران به تحصيل براي كه شد قرار وقتي:ميگويد چنين
بزرگ جمعيتي پر خانواده در من.بودم خوشحال ابتدا كنم ،
اتاق يك داشتن بود ، جالب من براي همه از بيش آنچه.شدم
بودم ، نكرده فكر آنچهبود من شخصي اتاق بعنوان اختصاصي ،
پس.باشد تنهايي ميتواند خلوت ، اين ديگر روي كه بود اين
تن از 2 كه شدم خسته تنهايي از اندازهاي به ماه چند از
را محلي مشترك بطور كه كردم درخواست همكلاسيهايم از
.كنيم تهيه
شايد.ميكنيد تنهايي احساس هم خانه در شما اوقات بعضي
والدين شايد.كنيد پيدا اختلاف خواهرتان يا برادر با شما
.باشند نگرفته نظر در شما با صحبت براي را زيادي وقت شما
دوستتان با مسائلي يا مسئله سر بر كنيد احساس است ممكن
"كاملا كه مسئلهاي مورد در اينكه يا و داريد نظر اختلاف
دارد ، تفاوت شما هاي همكلاسي يا دوستان باخواستههاي
را شما بنفس اعتماد ميتواند تنهايي حس اين.كنيد تلاش
.كند كمتر داريد ، نياز "واقعا آن به كه زماني در درست
دست شما به كه تنهايي احساس با كه هست اين امكان آيا
وجود مختلفي راههاي بيائيد؟ كنار يا كنيد؟ مبارزه داده ،
بطور.كنيد مقابله خود تنهايي با آنها طريق از كه دارد
در مناسبي كار زياد جستجوي از پس بتوانيد است ممكن مثال
ديگر شهر به مهاجرت در ضرورتي و كنيد پيدا خودتان شهر
را خود تنهايي احساس كه هست هم اين امكان.نكنيد احساس
تغيير را خود مكاني موقعيت نتوانيد اگر حتي كنيد ، كمتر
لازم موفقيت به رسيدن براي تنهايي اوقات بعضي).بدهيد
بعهده را كشوري با گروه رهبري سمت كه هم افرادياست
و تنهايي از ميتوانند هستند ، مكتشف يا مبتكر يا و دارند
كارهاي در پيشتاز اغلب افراد اين زيرا ببرند ، رنج انزوا
به خود را نهايي و مشكل تصميمگيريهاي و هستند جديدي
(.ميدهند انجام تنهايي
با آمدن كنار از بخشي اما بيايد ، عجيب نظرتان به شايد
كه تغييراتي به.ميشود مربوط شما خود به تنهايي
.آوريد بوجود تان محيط در نه و خودتان در ميتوانيد
سعي چرا ميكنيد ، زندگي خود خانواده با خانه در اگر
برقرار دوستانه ارتباط "مجددا مادرتان و پدر با نميكنيد
به شما فكري رشد است ممكن اما است ، مشكل چه اگر كنيد؟
شما از كنند احساس مادرتان و پدر كه باشد سريع اندازهاي
كه ميكنند تلاش نااميدانه هم آنها شايد افتادهاند ، جدا
.چطور نميدانند ولي كنند درك را شما موقعيت و شما
بر غلبه به ميتواند ارتباط برقراري جديد روشهاي آموختن
و هستيم خجالتي ما از بسياري.كند كمك تنهايي احساس
دوراني نوجواني ، دورانميكنيم شرمندگي و حقارت احساس
و ميشويد روبرو اجتماعي جديد موقعيت با شما كه است
بعضي بنابراين.ميكنيد كسب را اجتماعي ارتباط مهارتهاي
مقابله براي كه دارد ارزش و است درك قابل كشيدنها خجالت
افرادي يا فرد با شويد مجبور اينكه ولو كنيد ، تلاش آن با
اين كه كنيد ، برقرار دوستانه ارتباط و كرده حاصل تماس
.است تنهايي با مبارزه راههاي بهترين از يكي روش
به كه را كاري.كنيد توجه پيشنهادي روش چند به جا اين در
بيشتر را خود توجه و علاقه.كنيد شروع داريد ، علاقه آن
مشترك سرگرميهاي و علايق كه افرادي با كنيد سعي و كرده
"لزوما افراد اينگونه.كنيد برقرار دوستي ارتباط داريد ،
يا پير همسايه يك به ميتوانيد.باشند شما سن هم نبايد
.كنيد كمك ضروري خريدهاي قبيل از كارهايي انجام در ناتوان
چنين با.باشند تنها خيلي است ممكن نيز آنها
.ميرود بين از شما تنهايي احساس فعاليتهايي
است شما با كسي هميشه
شريك با و ميكند كمك شما به شد ، ذكر بالا در كه نكاتي
احساس.ميكنيد تنهايي احساس كمتر شما افكار اين در شدن
كرده تجربه آنرا شما كه است بخصوصي نوع نوجوانان ، تنهايي
در.برميآييد سئوالاتتان براي پاسخي يافتن صدد در و
آشنا ديگران و خود با شما كه است زماني نوجواني واقع
.ميشويد
دچار اغلب كه را خود نوجواني زماني ميآورم بخاطر بخوبي
هميشه بودم ، آينده از ترس و دودلي ، و شك سرگرداني هيجان ،
آنها به نميدانست اطرافم در هيچكس كه داشتم سئوالاتي
آنها پاسخ طريق از ميكردم فكربگويد پاسخ چگونه
و بشناسم را خودم شوم ، آشنا اطرافم دنياي با ميتوانم
كه بود شده سبب حالت اين.بسازم خودم براي روشني آينده
ما ، آفريدگار كه مسئله اين درك تنها و كنم تنهايي احساس
نميتوانم.ميشد من آرامش سبب است ، من با حال همه در
دست من به تنهايي احساس وقت هيچ بعد به آن از كه بگويم
ايزديكتا به من ايمان و باور بگويم ميتوانم اما نداده ،
تلاش و مبارزه وجه هيچ به كه بخشيد مفهومي من زندگي به
سبب جديد زندگي اين.نميبرم ياد از را بهتر زندگي براي
.كنم پيدا مختلف سنين در بيشتري دوستان كه شده
كه ندارد اهميت اجتماع ، اين در تنهايي بردن بين از براي
كه است اين مهم ميكنيد ، زندگي كجا هستيد ، كسي چه شما
نيك كارهاي انجام براي خود وقت از اگر.باشيد تنها نبايد
كنيد ، برقرار ارتباط خود خداي با كنيد ، استفاده خير و
هميشه ميكنيد احساس و كرد نخواهيد تنهايي احساس هيچوقت
فرا گوش شما به و ميكند مراقبت شما از كه هست كسي
.ميدهد
بخت پيروز معصومه
تلنگر
صداو فراگير نقش تقليل
"مخالف"نقش به سيما
اهميت از سيما و صدا مورد در گفتگو و بحث كه است مدتي
فراگيرترين كه رسانهاي از است ، شده برخوردار خاصي
هر شقاوت و سعادت در ميتواند كه رسانهاي.رسانههاست
را تاثيرها مهمترين و كند بازي را نقش مهمترين جامعهاي
دليل به كه ما جامعه مثل جوامعي در "مخصوصا گذارد برجاي
عدم خاطر به اينكه مهمتر و آن اجتماعي و فرهنگي ساختار
سيما و صدا به مردم بيشتر مناسب رفاهي و تفريحي امكانات
.ميآورند روي
جامعهاي هر در سيما و صدا چون رسانههايي وظيفه مهمترين
ارتباط مردم مختلف اقشار و حكومت واليان بين كه است اين
كشور بلندپايه مقامات كه همانگونه يعني كند ايجاد دوسويه
در را پيامشان رسانه اين وسيله به ميتوانند راحتي به
همان به دهند انتقال خود مخاطبان به جامعه از وسيعي سطوح
زندگي كشور نقاط اقصي در كه محرومي روستائيان هم نسبت
متكلمان به را پيامها اين بازتاب بتوانند بايد ميكنند
از بسياري در سيما و صدا متاسفانه اما.دهند انتقال خود
خاص عدهاي فقط يعني است نموده عمل محورانه تك موارد
سيما و صدا نقش كه جايي تا.ببرند بهره آن از ميتوانند
حزبي نقش به گاهي فراگير و دوجانبه ارتباطي ايجاد جاي به
.است كرده پيدا تقليل (اپوزيسيون) مخالف
"ايران اسلامي جمهوري" ما حكومت كه است اين ديگر مسئله
هستيم قائل ارزش اسلامي هويت براي كه همانطور يعني است
برخي توليد در چرا بنهيم ارج نيز بودنمان ايراني به بايد
شخصيتهاي براي ايراني اسامي از تلويزيوني سريالهاي از
.ميشود استفاده منفي و مثبت
و صدا در كه ازبرنامههايي بسياري كه اين ديگر مورد
زندگي با سازگاري و ميشودانطباق توليد و تهيه سيما
رواني عقدههاي به منجر يا مسئله اينندارد مردم اكثريت
توجه بدون را آنان خواستههاي سطوح يا و ميشود اجتماعي
اين دوحال هر در كه ميبرد بالا درآمدشان اندك ميزان به
.دارد بدنبال را ناهنجاريهايي پديده
به نسبت سيما و صدا برنامههاي از بعضي در همينطور
چراغ برنامه در "مثلا ميشود بيمهريهايي شهرستانيها
شهرستان به حتي ازدواج براي ما":ميگويد يكآقايي شبكه
."بگيريم زن ارزانتر هم و باشيم كرده زرنگي هم تا رفتيم
وظيفه.ميكنند توهين ما بومي فرهنگ و شهرستانيها به چرا
است ملي وفاق سيما و صدا
بايد كه كردهاند گناهي چه مردم كه است اين ديگر مطلب
نيست بهتر آيا.باشند برنامههايشما مكررات تكرار شاهد
پاسخ مردم به سيما و صدا اصلي مسئولان و سرپرستان كه
محدودتبديل تريبوني رابه عمومي رسانهاي چرا كه دهند
به شوند ناچار مردم از بطوريكهبسياري است كرده
.بياورند روي بيگانه رسانههاي
جمهوري سيماي و صدا سازمان ميكنم پيشنهاد پايان در
كه نمايد ايجاد شبكهاي مردم همكاري با ايران اسلامي
.نمايند انتخاب مردم را آن سرپرستان
واناتي فاطمي سيدحبيبالله
كرد شهر از
بسازيد1 معجزه خود زندگي از
احساس خود پوست در
كنيم راحتي
نفر چند ميكنيم؟ راحتي احساس خود پوست در ما از نفر چند
به آنقدر باشيم؟ ديگر كسي كاش ميكنيم آرزو همواره ما از
داشتن و مناسب لباس پوشيدن بجا ، و درست مطالب گفتن
كه اين مورد در كه ميدهيم اهميت قبول قابل رفتاري
.ميشويم وسواس دچار ميانديشند ، چگونه ما درباره ديگران
فرد "اصلا يا ميداشتيم شباهت ديگري به كاش ميكنيم آرزو
.ميبوديم ديگري
فرد زندگي خواهان و است چيز يك بهتر زندگي داشتن آرزوي
.متفاوت "كاملا چيزي بودن ديگري
قرار خود پوست درون ماگريخت نميتوانيم خود از ما
.بكنيم را استفاده حداكثر وضع همين از ميتوانيم و داريم
خود ، دروني اعتقادات و ارزشها طبق بر زيستن راه از
نيست اين مقصود.كنيم راحتي احساس خودمان با ميتوانيم
را ديگران نيازهاي يا باشيم داشته مسئول غير رفتاري كه
ملاكهاي و استانداردها كه است اين مقصود بگيريم ، ناديده
ملاكها اين از پارهاي.آوريم وجود به را خود ويژه پذيرش
پارهاي و باشند سازگار ديگران تفكر شيوه با است ممكن
.نباشند چنين است ممكن نيز
و بپذيريم هستيم كه طور همان را خود كه آن محض به
آوريم ، وجود به را خود خاص بد و خوب تشخيص معيارهاي
قدر.كرد خواهيم آغاز را خود پوست درون در راحتي احساس
چالشهاي و دانست خواهيم هستيم ، كه طور همان را ، خود
دست براي توانا و لايق را خود و پذيرفت خواهيم را زندگي
.يافت خواهيم چالشها اين با كردن نرم پنجه و
و بپذيريم هستيم كه طور همان را خود كه آن محض به
آوريم ، وجود به را خود خاص بد و خوب تشخيص معيارهاي
.كرد خواهيم آغاز را خود پوست درون در راحتي احساس
رابينسن ب ، دكتر
غيبي منوچهر دكتر:ترجمه
|