دانشگاهي فارغالتحصيلان افزايش
ميكند؟ نگران را كساني چه
خاموش شوش كتابخانه نگذاريد
شود
در تسنن اهل برادران مشكل
غرب ترمينال
...كوچ؟ چرا
دانشگاهي فارغالتحصيلان افزايش
نگرانميكند؟ را كساني چه
رشته در بخصوص دانشگاهي فارغالتحصيلان تعداد افزايش
فارغالتحصيلان تورم آنرا غلط به متاسفانه كه پزشكي
مسئولان توسط و ها روزنامه در روزها اين مينامند ، پزشكي
كساني سوي از هم آن شود مي مطرح دانشجويان با و دانشگاهي
به خود كه حالا و شدهاند دانشگاه وارد نحو هر به كه
ساير آرزوي و آمال فكر به ديگر گذشتهاند پل از قولي
قدم عصري به كه است حالي در اين.نيستند جوانان
نيروي آموزش و فكري مهارتهاي به نياز كه ميگذاريم
منابع به دسترسي ديگر و ميشود احساس بيشتر هرچه انساني
آن تاثير تدريج به و نيست توسعه اصلي شرط سرمايه و طبيعي
رقابت معادله از اگر طبيعي منابع و ميشود كمتر توسعه بر
مزيت را آن جاي و شد خواهد ارزشتر كم حداقل نگردد حذف
اروپايي محقق يك قول به و كرد خواهد پر متخصص نيروي نسبي
."داشت خواهد تكيه انساني مغز قدرت بر آينده نوين صنايع"
مسلم ميكنيم سال 1400 اسلامي ايران از صحبت كه هنگامي
آينده ، از واقعبينانه تصويري و موجود وضع شناخت بدون است
واضح.ميرسد نظر به غيرممكن آرمانها حداقل به دسترسي
و جهاني تحولات بر مبتني بايد شده تدوين برنامههاي است
تغييرات سوي و سمت و باشد جهاني تغييرات با انعطاف قابل
از كه است كشورهايي آن از سال 1400 كه دهد مي نشان جهاني
.باشند برخوردار ماهر و ديده آموزش نيروهاي
كه است اين عالي آموزش بويژه آموزشي مسئولان از من سوءال
در انساني نيروي بالاي كيفيت به دسترسي براي شما رسالت
بيكاري نگران شما پيداست كه آنطور چيست؟ سال 1400
پزشكان حد از بيش تورم يا و دانشگاهي فارغالتحصيلان
عدم ما دانشگاههاي مشكل كه حالي در ميباشيد ، جوان
حضور توانايي و قابليت كه است نيروهايي آموزش در توانايي
حد از بيش تورم نه باشند داشته را كار بازار در
از كه فارغالتحصيلي است مسلم دانشگاهي ، فارغالتحصيلان
خواهد نيز كارساز و كارآمد باشد برخوردار لازم آموزشهاي
.بود
ساير از عالي آموزش مسئولان كه است انتظاري ديگر مشكل
و دارند فارغالتحصيلان جذب در دولتي سازمانهاي
را خود شغلي دورنماي نيز دانشگاهي جوان فارغالتحصيلان
سازمانهاي تنها آيا.ميكنند جستجو دولتي سازمانهاي در
ميباشند دانشگاه فارغالتحصيل نيروهاي جذب مسئول دولتي
نهفته دولتي بخش در "منحصرا شغلي فرصتهاي بهعبارتي يا و
نيروي تربيت عالي آموزش وزارت رسالت تنها يا و است؟
است؟ غيردولتي و دولتي سازمانهاي موردنياز انساني
پيريزي را مناسبي آموزشي نظام خود مسئوليت حوزه در شما
متفكر ، انساني نيروي تربيت و آموزش به قادر كه نمائيد
آنها بيكاري نگران ديگر باشد كارآفرين و فعال ، خلاق ،
اين جوانان به شما چيني ضربالمثل آن قول به و نباشيد
به بيكران درياي اين بياموزيد را ماهيگيري بوم و مرز
خودمان فرهنگ در يا و دارد صيد براي ماهي كافي ميزان
به موفق دانشگاهها اگر بركت ، خدا از حركت تو از ميگويد
تغيير و حركت به قادر كه باشند نيروهايي تربيت و آموزش
وجود جوانان بيكاربودن براي نگراني باشيد مطمئن باشند ،
انسان و است رزاق و ساز سبب خداوند كه داشت نخواهد
.مينمايد جستجو خودش هم را كارش جستجوگر
تربيت به قادر علمي اصول مبتنيبر مناسب ، آموزشي نظام يك
براي بلكه نميمانند بيكار نهتنها كه است انسانهايي
ميآورند ، فراهم هم جديدي شغلي فرصتهاي خود همنوعان ساير
مسائل اينگونه در غوطهورشدن از عالي آموزش رسالت هرچند
:شاعر قول به و است فراتر مراتب به بيكاري و اشتغال
بگيرد دانش بار گر تو درخت
را نيلوفري چرخ آوري زير به
در دانش بذر افشاندن مسئول دانشگاهي و علمي مراكز "اصولا
فارغالتحصيل يك و كاريابي بنگاه نه باشند مي انسانها دل
و باشد برخوردار كافي آموزش از چنانچه دانشگاه
تجربي پشتوانه يك با باشد نموده كسب را لازم توانمنديهاي
چهار ، حداقل اشتغال براي را لازم شرايط تواند مي ساله 5
مطلوب بهرهمندي ديگر سوي از آورد ، فراهم ديگر نفر پنج
و متخصص نيروي بيشماري تعداد به پهناور سرزمين اين از
سه هم را دانشگاهها تمام ظرفيت اگر كه دارد نياز ماهر
.است كم هم باز كنيم برابر
به فقط و فقط آموزشي مسئولان كنم مي تكرار پايان در
كار اين با و بينديشند متعهد ، خلاق ، متفكر ، انسان آموزش
.دهند انجام را خود رسالت
صفوي رحمت
خاموش شوش كتابخانه نگذاريد
شود
كتابخانه جهت مناسب مكاني وجود عدم علت به دراز سالياني
كتاب جلد هزار از 12 بيش شوش شهرستان در تربيتي امور
در تربيتي امور ساختمانهاي از يكي از گوشهاي در غريبانه
از هر و ميبرد بسر موريانهها هجوم و فرسايش انتظار
از پنهان گنج اين وجود از مطلع و معرفت تشنه همكاري گاهي
يك در تربيتي امور برادران اينكه تا ميكرد استفاده آن
بيشتر هرچه استفاده منظور به انقلابي و خداپسندانه اقدام
جهت محلي اجاره با سايرين و دانشآموزان و همكاران
است اندي و يكسال مدت اكنون و ورزيدند مبادرت كتابخانه
اختصاص امر اين به را خود ماهيانه حقوق از مبلغي كه
خير افراد از اجارهبها تامين منظور به تاكنون.دادهاند
به اقدام همچنين و كردهايم دريافت كمكهايي نيز ديگري
كمكهاي جذب و كتابخواني مسابقه دوره چند برگزاري
اندازهاي به كمكها كل جمع ولي نمودهايم دانشآموزان
توان و كرد حل را اجارهبها مشكل بتوان كه است نبوده
را خود كمكهاي بتوانيم كه نيست گونهاي به هم ما مالي
نامه مسئولين از بسياري به دليل همين به.بخشيم استمرار
از حتي متاسفانه ولي طلبيدهايم استمداد و نوشتهايم
.ننمودهايم دريافت مثبتي پاسخ هم خود متبوع اداره
در توانايي عدم و اجاره مدت يافتن پايان به توجه با اينك
به ناچار (ماه در تومان هزار 40) بها اجاره مبلغ پرداخت
اين با كه هستيم سابق محل به كتابها انتقال و محل تخليه
و انديشه ثمره شدن كشيده بند به شاهد ديگر بار وضعيت
در اينك.بود خواهيم دانشمندان و فضلا نويسندگان ، تفكر
فرياد بار آخرين براي مقدس مكان اين تعطيلي آستانه
ميرسانيم مسئولين گوش به و ميكنيم بلند را خود استمداد
نمايد جلوگيري كتابها دوباره اسارت از كه هست كسي آيا كه
باز نوجوانان و جوانان روي به همچنان را معرفت درهاي و
"خواندن" براي خدا امر مجري كه هست كسي آيا دارد؟ نگه
باشد؟
توان در و برميآمد ما دست از آنچه هر باش شاهد تو خدايا
چه محترم مسئولين تا گذاشتيم مايه و داديم انجام داشتيم
.شنواست و دانا خدا كه توانند چه و خواهند
شوش شهرستان دانشآموز كتابخانه امناي هيات
در تسنن اهل برادران مشكل
غرب ترمينال
عزيمت تهران به تحصيل ادامه جهت كه سالي سه طي در
غرب مسافربري ترمينال در دوبار هفتهاي ناگزير مينمودم ،
تهران به كه صبح اذان نزديك يكبار ميكردم پيدا حضور
كه پنجشنبه روزهاي در مغرب اذان هنگام يكبار و ميرسيدم
موقت ترمينال در.ميشدم خود شهر عازم ترمينال اين از
مسافربري ، ترمينال يك الا بود شبيه چيز همه به كه قبلي
طراحان ميرفت اميد و ميشد مشاهده زيادي عيبهاي و نقايص
و ترمينال پرسنل مسافرين ، نياز به جديد ترمينال در محترم
ارائه درخور طرحي و نموده توجه اتوبوسها ، حركت مسير
روان حركت مراجعين آسايش نمودن فراهم ضمن تا نمايند
ترمينال خروجي تا شركتها دفاتر مقابل از را اتوبوسها
.نمايند فراهم
تخصص و نوشتار اين حوصله در يادشده موارد در بحث
مرتبه سيصد حدود سال سه اين طول در ولي نيست نگارنده
را ذيل مطلب تا داشت آن بر را من كه بودم منظرهاي شاهد
و برسانم محترم مسئولين اطلاع به روزنامه ، آن ازطريق
وضوساختن براي تسنن اهل برادران كه مشقتي مگر نيست چيزي
اسلاميمان كشور در تا ميشوند متحمل ترمينال سرويسهاي در
.آورند بجا را نماز فريضه
اين براي كرات به پا شستن موقع در دستشوييها ارتفاع -
بندگان اين مسافر ، يك بهقول و بوده مسئلهساز برادران
پا بتوانند تا ببينند را رزمي آموزشهاي دوره يك بايد خدا
جمعيتي تركيب از اينجانببياورند بالا اينقدر را
در ولي ندارم اطلاعي ترمينالها ساير در مراجعهكنندگان
تردد تسنن اهل برادران از توجهي قابل درصد غرب ، ترمينال
اين فكر "جدا محترم مسئولين و طراحان دارد جا و ميكنند
.بسازند سرويس هر در مناسب پاشويي يك و باشند مسئله
همدان -ايرواني محمدجعفر
...كوچ؟ چرا
يا و مختلف بهانههاي و دلايل به ايراني هزاران سالانه
.ميشوند خارج كشور از گوناگون آرزوهاي و اميدها به
نابسامانيهاي" ،"امكانات كمبود" ،"بچهها تحصيل"
هزاران سالانه كه هستند دلايلي غيره و غيره و "اقتصادي
دلايل همه آنان ، .ميكند كشور ترك به وادار را ايراني
كه كردهاند فكر حال به تا آيا ولي ميدانند را خود كوچ
با ميكنند فكر آيا چيست؟ دلايل همين آمدن وجود به سبب
شد؟ خواهد درست نابسامانيها اين كردن كوچ
نه ايران ترك صورت در كه نميدانند آنان از بسياري شايد
كار اين با بلكه نميكنند مشكلات حل به كمكي هيچ تنها
آبادسازي به ميتوانند كه را جوان نيروهاي از بسياري خود
از برخي است ممكن.ميگيرند آن از كنند ، كمك كشور اين
منافع فكر به آنقدر ولي باشند موضوع اين متوجه نيز آنان
برايشان مشكلات از خودشان رهايي تنها كه هستند خودشان
راه و كنيم فكر خود با صادقانه بياييد !بس و است مهم
كه يادآوريم به و برگزينيم راحتتر راه جاي به را درست
شعار كه نيستيم همانهايي ما مگر.است توانستن خواستن
نبودند همانهايي ما مادران و پدران آيا ميدهيم؟ سازندگي
ما خود آيا و آفريدند؟ حماسهاي چنان پيش سال بيست كه
كنيم قبول بياييد كرديم؟ تاريخي را خرداد دوم كه نبوديم
بار يك تا بياييد.باشيم ميتوانيم كجا و هستيم كجا كه
چرا كوچ؟ چرا.دهيم ترجيح فرار بر را قرار تاريخ در ديگر
نسازيم؟ و نمانيم
كانادا از ساله 16-ك.آرزو
|