تا ايدئولوژي از...جم جام اين
!تفنن
چارلي سينمافلسطين در امروز
است غمگين
در ايراني عكاسان موفقيت
ژاپن
دانشگاه در "قندريز" يادبود
تبريز
...جم جام اين
!تفنن تا ايدئولوژي از
گذشته سال بيست در تلويزيون
يك *
فرهنگي انقلاب يك هرچيز ، از بيش ايران ، اسلامي انقلاب
فرهنگي ، مراكز در تحول و تغيير ايجاد دليل ، همين به.بود
برنامههاي به -گذرا حتي -نگاهي با.بود بديهي امر يك
عمده حجم كه ميشويم متوجه انقلاب ، از پيش در تلويزيوني
آن در شده پخش برنامههاي ديگر و سريالها و فيلمها
همخواني ما جامعه بر حاكم اسلامي و ملي فرهنگ با سالها
برهنگي شاهد كه موقعي حتي كه گونهاي به.است نداشته
ايرانيان مذهبي و سنتي روح با "ظاهرا برنامهها و نيستيم
و ديالوگها نيست ، تضاد در
اين كه ميشود باعث و ميكند ايجاد مشكل كلامها تكيه
.باشد بيگانه ما فرهنگ با برنامهها
مهمترين را آن ميتوان كه تلويزيون انقلاب ، وقوع با
دچار دانست ، جامعه در فرهنگي جهتدهي و فرهنگسازي مركز
كردند سعي تلويزيون ، جديد مسئولين و شد بسياري تحولات
.كنند هماهنگ ايران انقلابي جامعه روح با را تلويزيون
دو *
انقلاب ، از پيش در تلويزيون برنامههاي فضاي به توجه با
در.نميكردند نگاه تلويزيون ما جامعه مردم از تعدادي
حرام را شاهنشاهي تلويزيون تماشاي جامعه ، از بخشي واقع
.ميدانستند گناه با مساوي و ميكردند تلقي
بين از تلويزيون به نسبت نگرش اين شد باعث اسلامي انقلاب
برقرار بهتري ارتباط تلويزيون برنامههاي با مردم و برود
داشتند توقع مردم بهتر ، ارتباط اين مقابل در.كنند
نماي تمام آيينه -بود انقلاب از بخشي حالا كه -تلويزيون
متاسفانه اماميكنند زندگي آن در كه باشد جامعهاي
توقع كمترتوانست سال بيست اين در تلويزيون برنامههاي
كمال ، و تمام به است ، بايسته و شايسته كه طور آن را مردم
مثابهيك كمتربه كه بود اين هم دليلشكند برآورده
يك تلويزيون كه شد باعث مساله اين و.كرد مي عمل آئينه
حتي و جامعه تحولات از و بگيرد پيش در خنثي سياست
بدهد ، آگاهي و اطلاعات آنها به است قرار كه بينندگاني
.بماند عقب
سه *
كه كارتهايي با بازي بچهها بين انقلاب ، اول سالهاي در
بچهها.داشت رواج بود شده نوشته خاصي اطلاعات آنها روي
هم از را كارت روي اطلاعات و ميكردند توزيع را كارتها
كارتهاي از.داشت وجود هم كارتي جور همه.ميپرسيدند
كارتهاي تا گرفته فوتبال و ماشين و موتوسيكلت به مربوط
سالها ، همان در.جغرافيايي و پزشكي اطلاعات به مربوط
اين با بازي در آموزش و سرگرمي زمينه در كه تنوعي برخلاف
به دادن ارزش فقط تلويزيون ، سياست داشت ، وجود كارتها
به كه بود براين سعي برنامهها ، همه در يعني.بود آموزش
همين به.شود گفته شعار سري يك مخاطب ، دادن آموزش قصد
كمترجذابيت برنامهها انقلاب ، نخست سالهاي در دليل ،
شود بايدسرگرم بيننده كه مسئله اين به چون.داشت
.شد نمي فكرچنداني
پخش و سخنراني "عموما سالها آن در برنامهها عمده حجم
وجود تلويزيوني شبكه دو.بود انقلابي سرودهاي و اسلايد
در متوسط ، طور به و.داشتند برنامه بعدازظهرها كه داشت
دو يكي و ميشد پخش سينمايي فيلم دو يا يك هفته ، هر
كه اين به توجه با و سالها آن خاص فضاي دليل بهسريال
مردم بود ، نشده فراگير انقلاب ابتداي سالهاي در ويدئو
و ميكردند استقبال هم اندك سريالهاي و فيلمها همان از
.مينشستند تلويزيون پاي
غم زدودن بر مسئولان تلاش با جنگ پايان از پس و مرور به
بر حاكم فضاي نشاط ، و شور ايجاد و جامعه از اندوه و
.شد شادتر و متنوعتر برنامهها و كرد تغيير هم تلويزيون
به را خود جاي تلويزيون در صرف آموزشي وجه رفتهرفته ،
كه بود هنگامي مساله ، اين و.داد سرگرمي و آموزش تلفيق
جدي رقيب ويدئو و داشت وجود ويدئو خانهها اغلب در
.بود تلويزيون
تهاجم بحث شدن كشيده پيش و ماهوارهها رسيدن راه از با
اختصاص تلويزيون به را بيشتري بودجههاي مسئولان فرهنگي ،
رويارويي براي تلويزيون مسئولان تلاش و مخاطب جذب.دادند
شبكههاي تعداد هم شد باعث ماهواره ، و ويدئو با
.برنامهها پخش ساعتهاي هم و كند پيدا افزايش تلويزيوني
كند ، مبارزه فرهنگي تهاجم با دارد قصد كه جديد سياست اين
چند در دليل همين بهاست آموزش از مهمتر سرگرمي برايش
آنها هدف كه شده پخش و توليد برنامههايي اخير ، سال
از پيش كه است برنامههايي همان اين و است سرگرمي "عمدتا
.نميداد پخش و توليد اجازه آن به تلويزيون اين ،
نه داشته كمي جنبه كارها اين همه كه است اين واقعيت اما
به بعد به اين از بايد سيما مسئولان دليل ، همين به.كيفي
و كميت افزايش زمينه در چون باشند ، كيفيت افزايش فكر
.دادهاند انجام را خود كار پخش ساعتهاي پركردن
چهار *
جنگ مثل درگيرهايي و انقلاب نخست سالهاي در كشور فضاي
به مردم سرگرمي كه بود شده باعث اقتصادي ، محاصره و
اندك همان به دليل ، همين به.برسد ممكن حد كمترين
.ميدادند نشان علاقه هم تلويزيون سريالهاي و فيلمها
كرد ، تغيير هم تلويزيون و شد عوض كشور فضاي كه بعد اما
انتخاب حق كه شدند روبرو مخاطباني با تلويزيون مسئولان
كه چراميشدند قائل ارزش آنها براي بايد و داشتند
به آنها نبود ، مخاطبان ميل موافق برنامهها اگر حالا
.ميرفتند ماهواره و ويدئو سراغ
مخاطب بيشتر هرچه و پيش از بيش جذب تلويزيون ، جديد سياست
كه اين خاطر به تلويزيون متاسفانه دليل ، همين به.است
حد تا را خودش ازمواقع بسياري كند ، در جذب مخاطب
گونهاي به.است داده تنزل جامعه سليقه سطح پايينترين
سرراستترين و سادهترين به سريالها ، و فيلمها اغلب كه
هضم راحت كه محصولاتي عنوان به و ميشود تهيه ممكن شكل
مردم تحويل شعاري ، و پندآموز جملههاي سري يك كمك به شود
مسايل تحليل و نقد از خبري كمتر الان.ميشود داده
همه ميخورد ، چشم به نمايشي برنامههاي در اجتماعي
ازدواج و خانوادگي اختلافهاي درباره سريالها و فيلمها
مشكلات همهء واقعا آيا.است مادرشوهر و عروس و طلاق و
چيزهاست؟ اين ما جامعه
شاهد روزها اين هم ، خارجي سريالهاي و فيلمها زمينه در
وقت چند همين تا كه حالي درهستيم نمونهها خشنترين
خشونت ، و سكس كه ميگفتند همهجا ميشد صحبتي هرجا پيش ،
كه را سكس شده؟ چه حالا.است غرب منحط سينماي موءلفههاي
"خشونت" با چرا ، اما دهيم نمي هم ونشان دهيم نبايدنشان
نميگيرد؟ صورت برخورد اين
غربي برنامههاي از تقليد به تلويزيون امروز ، متاسفانه
جزئيات در الگوبرداري حد تا اوقات گاهي حتي و آورده روي
اين كه است مسابقههايي آن ، بارز نمونه.ميرود پيش هم
خارجي نمونههاي كپي آنها ، بيشتر و شده فراگير روزها
.است
تفريح زنگ يك دربيشترمواردحكم تلويزيون امروز متاسفانه
سرگرمي و وقتگذراني براي فقط مردم و كرده پيدا را
مخاطب رابطه فضايي ، چنين درميكنند نگاه تلويزيون
و ميشود ، كمتر و كمتر روز به روز تلويزيون با انديشمند
.است بزرگ خطر يك هرجامعهاي ، براي اين
پنج *
و جامعه در موجود واقعيتهاي براساس بايد تلويزيون
اين از نمونه يك.كند حركت درست ، مخاطبشناسي برمبناي
برنامههاي پخش افتاده ، اتفاق تلويزيون در كه حركت ،
اين از پيش كه حالي در است ، مذهبي مناسبتهاي در نمايشي
قناعت خطابه و وعظ به تنها چنيني ، اين مناسبتهاي در
فهميدهاند تلويزيون مسئولان حاضر ، حال در يعنيميشد
.كرد بيان بهتر را حرفها ميتوان هنر با كه
سيستم نوع مانع مهمترين تلويزيون ، شدن بهتر براي
توليدكنندگان "عموما كه است تلويزيون برنامهسازي
يك را برنامه توليد و هستند تلويزيون كارمند برنامهها
محصول بدي يا خوبي و ميكنند ارزيابي كارمندي كار جور
با هرچند.ندارد آنها حقوق پرداخت در تفاوتي هيچ آنها
سياست اين است مدتي خصوصي ، بخش توسط برنامه ساخت
براساس برنامهسازي كلي بدنه هنوز اما شده ، كمرنگتر
و خصوصي تلويزيون شبكههاي ايجاد.است كارمندي غلط نگرش
مثل و نباشد حكومت اختيار در "صرفا تلويزيون كه اين
رفع براي حل راه بهترين شود ، برخورد تلويزيون با مطبوعات
.است تلويزيون مشكلات
شود باعث شايد نازل ، برنامههاي پخش عدم و كيفي ارزيابي
هرچه كه دارد را حسن اين اما كند ، پيدا كاهش پخش ساعتهاي
.نيست ناصواب برنامههاي از خبري و است خوب ميشود ، پخش
از ميتواند تلويزيون ، به دادن سروسامان كه اين ضمن
حال در "مثلا.شود شروع كمخرج و ساده برنامهريزيهاي
اسم كس هيچ جمعه ، روز فيلمسينمايي پخش زمان تا حاضر
روزهاي در فيلم نام اعلام كه حالي در.نميداند را فيلم
وقت براي كه بدهد را امكان اين بيننده به ميتواند قبل ،
نخستين.بيننده به احترام يعني اين.كند برنامهريزي خود
.است ايراني بيننده به احترام تلويزيون ، اصلاح براي گام
سطح تنزل و خارجي برنامههاي از تقليد آن ، دنبال به
.ميبازد رنگ هم تماشاگر سليقه
صفاريان ناصر
چارلي سينمافلسطين در امروز
است غمگين
شش هفته اين آينده سينماي برنامه چهارمين و بيست در
به فرانسه و مجارستان ايران ، كشورهاي از فيلم عنوان
.درميآيد نمايش
اسامي ايران ، جوانان سينماي انجمن عمومي روابط گزارش به
رحماني ، محمدرضا رود ، يك مثل:است بدينترتيب فيلمها اين
احمدلو ، شاهد است ، غمگين چارلي مجارستان ، كشور از STRI
اسلحه ، گرماي فرانسه ، از سرسخت فرانسه ، كشور از چرخه سه
.افتخاري مرتضي
در معمول مطابق آينده سينماي برنامه است ذكر به لازم
دوشنبه روز صبح ساعت 10 راس هم رمضان مبارك ماه ايام
.درميآيد نمايش به ديماه هفتم
سينما گيشه از بليت تهيه با ميتوانند مندان علاقه
.كنند استفاده برنامهها اين از فلسطين
در ايراني عكاسان موفقيت
ژاپن
ايراني عكاس هشت كرد ، اعلام تهران در يونسكو ملي كميسيون
در يونسكو اقيانوسيه و آسيا فرهنگي عكسمركز مسابقه در
.شدند برگزيده ژاپن
خمسهنيا مجيد نام با ايراني عكاس يك گزارش ، اين براساس
بزرگ جايزه برنده بنگلادشي و عكاسويتنامي دو همراه به
اين از ديگررتبههايي ايراني عكاس و 7 شدند مسابقه اين
.دادند اختصاص خود به را مسابقه
دانشگاه در "قندريز" يادبود
تبريز
منظور به تبريزي نقاشان از تن سه آثار نمايشگاه
از يكي ،"قندريز منصور" ناممرحوم و ياد بزرگداشت
.شد برپا دانشگاهتبريز در كشور ، معاصر نقاشي استادان
جمله از روغن رنگ نقاشي تابلوي نمايشگاه 18 اين در
نمايش به فتحي مجيد و لطفي حبيب آذرخطابخش ، هنري ، اثرهاي
.است شده گذاشته
غني ازمايههاي ما خبرنگار با گفتوگو در خطابخش آذر
سرمنشا عنوان به "قندريز" استاد از مانده بجا تصويري
.برد نام طبيعت و پيوندانسان
هنر و زندگي بهطرز "قندريز" استاد توجه:گفت وي
فراهم وي هنر براي بديع مضموني آذربايجاننيز ، روستائيان
.بود آورده
سال در معاصر شاعر و نقاش "قندريز منصور" استاد مرحوم
عمري از پس و گشود جهان به ديده تبريز در هجريشمسي 1314
در شمسي ، هجري سال 1344 در فرهنگيهنري عرصههاي در تلاش
.فروبست جهان از ديده اتومبيل ، تصادف اثر
يك مدت به "قندريز منصور" مرحوم ياد به نقاشي نمايشگاه
.بود خواهد برپا تبريز دردانشگاه هفته
|