امنيت و دولتها مردم ،
مختلف كشورهاي در ملي امنيت مسئله بررسي
بوزان باري :نوشته
نوروزي نورمحمد :ترجمه
امنيت مفهوم كاربرد تناسب ميزان تا است آن بر مقاله اين
نوشته.گذارد پرسش به را سوم جهان كشورهاي مورد در ملي
سوم جهان در ملي امنيت لوازم و مقتضيات مقايسه ضمن حاضر
تفاوتها ، ماهيت به توجه با كه مينمايد استدلال غرب ، و
درخصوص مذكور مفهوم ، استعمال غربي دول با قياس در
در ملي امنيتاست مسئلهبرانگيزتر سوم جهان دولتهاي
تعريف نظامي و اجتماعي -سياسي چارچوبهاي در "عمدتا اينجا
قرار مدنظر دليل دو به موضوع اقتصادي بعد.است شده
حاضر نوشتار گنجايش و حوصله در آنكه نخست ;است نگرفته
ابعاد با جهات بسياري در آنكه بدليل دوم و نميگنجد
جائي در.نميشود واقع متناظر ملي امنيت نظامي و سياسي
چارچوب در بالاخص ميگردد ، حاصل تناظر و همطرازي كه نيز
براي كه دارم واثق رجا توسعه ، با مرتبط موضوعات
خواهد مشهود امر پيامدهاي و پيوندها علاقهمند خوانندگان
.بود
به مربوط آمريكايي بالاخص و غربي مفهوم يك ملي امنيت
در يادشده مفهوم بنابراينميباشد از 1945 پس دوران
و بسط دولتها از مشخصي گروه مقتضيات و نيازها به پاسخ
و قوي جوامعي از "غالبا غربي دولتهاياست توسعهيافته
و گستره نظر از آنها اقتصاد و تمدن.برخوردارند بنيهدار
حتي گفته ، پيش گروه دول از بسياري و است ، جهاني وسعت
سنتهاي داراي پرتغال و هلند سوئد ، نظير كوچكي دولتهاي
شرق ميان بزرگتر جنگي بافت از خارج.ميباشند بزرگ قدرت
يك دوم جهاني جنگ پايان هنگام از غربي دولتهاي غرب ، و
آنها از هيچيك آن درون در كه دادهاند تشكيل امن جامعه
امن جامعه اين.نيست هراس در ديگران نظامي تهاجم به نسبت
غربي دولتهاي مشترك معارضهجويي به است پاسخي جهتي ، از
كه نمود تصور ميتوان دلايلي بنابه اما شوروي ، اتحاد با
در.ميسازند منفي و مثبت عوامل از تركيبي آنرا بنيادهاي
جنگ يك وقوع از جلوگيري اولويت از 1945 پس زماني دوره
دولتهاي امنيتي نگرش بر بزرگ قدرتهاي ميان ديگر عمده
عنوان به جنبهاي از اولويت اين.است داشته تسلط غربي
جهاني جنگ دو طي مذكور گروه كه وسيعي خسارات به واكنش
طبيعي نتيجه مثابه به ديگر جنبه از است ، شده متحمل
سيستم در مسلط دولتهاي موضع موجود وضع پنداشتن
مقابل در پاسخي عنوان به سوم جنبه يك از و بينالمللي ،
در متقابل هستهاي بازدارندگي فلجكننده نظامي تاثيرات
.است شده تبيين شوروي اتحاد با گروهي رقابت
اين با "عميقا آن غربي استعمال در "ملي امنيت" اصطلاح
با قياس در.است شده عجين جنگ ، وقوع از اولويتاجتناب
هر يادشده اولويت و مذكور اصطلاح از 1945 قبل زماني دوره
دارند ، حكايت ايستارها در اهميت حائز تغيير يك حدوث از دو
حكومتها اقدام واقعيت در نمادين بصورت كه تغييري
جنگ وزارت بجاي دفاع وزارت عنوان از استفاده مبنيبر
بر صرف تاكيد بجاي همچنين مذكور اصطلاح.است شده متجلي
پيشنهاد را علائق از گستردهتري دامنه نظامي ، دفاع
ايدئولوژيكي بنيادي چالش به غرب پاسخ اصطلاح اينميكند
-سياسي سازمان پايدار "عميقا اصول عليه شوروي اتحاد
رقابتي چنين چارچوب در.مينمايد منعكس را غرب اقتصادي
نخواهد كافي شرط اما باشد لازم شرط يك شايد نظامي بنبست
دفاع مستلزم ملي امنيت ايدئولوژيكي رقابت شرايط تحتبود
اين در است ، نظامي دفاع ميزان همان به و اقتصادي و سياسي
در را نظامي مشي خط و خارجي سياست يادشده مفهوم تعبير ،
كه تهديدات از مجموعهاي قبال در تركيبي پاسخ يك چارچوب
را اقتصادي و سياسي نظامي ، احتمالات از وسيعي طيف
.ميزند پيوند هم به دربرميگيرند ،
دولتهاي خاص ماهيت به پاسخ در نهتنها ملي امنيت ايده
به بود پاسخي همچنين بلكه يافت ، تكامل و ترويج غربي
آن در را خود غربي دول كه بينالمللي محيط خاص ماهيت
مقتضيات چنين از برآمده مفهوم كاربرد تسري.يافتند
مستلزم دولتها ديگر از متمايز "كاملا گروه يك به ويژهاي
كه مشابهتها ساختن مشخص به نسبت هم ما كه است آن
ممكن كه تفاوتها درقبال هم و ميكند ، توجيه آنرا استعمال
محتاط و مراقب سازد ، بيمورد و آشفته آنرا بكارگيري است
مذكور اصطلاح به تا هستند تلاش در كه مواردي.باشيم
صاحب دولتهاي تقريبي بودن عالمگير بخشند ، جهاني كاربرد
نظام در سياسي سازمان اصلي مبناي عنوان به حاكميت حق
مفهوم كه آنجائي از.ميگيرند مفروض را بينالمللي
حاكمه دولتهاي درخصوص كاربرد بهمنظور اخص بطور يادشده
در آن توفيقآميز كاربست دليلي هر بنابه است ، شده طراحي
ذهن به است ممكن نيز اروپايي [دولتهاي] گروه از خارج
فينفسه دولت مفهوم كه آنجايي از بهعلاوه.نمايد خطور
سري يك وجود احتمال انتظار است ، غربي مفهوم يك
جهان در دولت متكثر مصاديق لواي در بنيادي مشابهتهاي
دولتهاي آنكه بالاخص نميرسد ، بنظر غيرمعقول امري واقعي
(Self-Image) پنداره-خود انتشار و ترويج در خودشان غربي
.ميكنند ايفاء بزرگي نقش ارض كره سراسر به خويش سياسي
ما كه است شاخصهاي "سوم جهان" جاافتاده اصطلاح
قبال در بسياري ملاحظه قابل مخالفتخوانيهاي ميتوانيم
به را دولتها از گروهي هيچكس.باشيم داشته انتظار آن
ماهيت آنكه مگر نمينمايد ، توصيف جداگانه جهان يك مثابه
بدانها "اختصاصا كه آنچه بواسطه بنيادي بطور شان محيط و
داشته خاطر به بايستي همچنين.باشد متمايز دارد تعلق
ميتوان.نيست شده ارائه مفهوم يگانه ملي امنيت كه باشيم
مورد كه نيز دولت امنيت مفهوم سومي جهان استعمال به
از "دولت امنيت".برد ره است توتاليتري رژيمهاي حمايت
كمتري ابهام "ملي امنيت" اصطلاح به نسبت جهات بسياري
مثابه به دولت بر ملي ، امنيت ايده با مقايسه در و دارد
و افراد به و نموده بيشتري تاكيد متمركز حاكمه سازمان يك
معطوف كمتري توجه دولت درون در موجود اجتماعي گروههاي
سادهتر مفهوم يك ملي امنيت به نسبت دولت امنيت.ميدارد
دليل همين بنابر.است ابتداييتر تعابير ، بعضي بنابه و
تا است آسانتر سوم جهان مقتضيات درخصوص آن كاربرد
براي و بوسيله كه ملي امنيت نظير مفهومي از استفاده
بين آنها درون در كه يافته تكامل و توسعه دولتهائي
ديگر سوي از شهروندان جامعه و يكسو از دولت سازمان
.دارد وجود كمتري بسيار فاصله
-سياسي موجوديت يك تمام و تام امنيت يعني ملي امنيت
كشورهاست درباره كه ميزان همان به مذكور مفهوم اجتماعي ،
زندگي طريقه با ملي امنيت.ميشود مربوط نيز دولتها به
سازماندهي شيوههاي منجمله حاكميت ، حق حائز مردمان
توسعه خود حق و آنها اجتماعي و فرهنگي سياسي ، اقتصادي ،
مشكلات حاضر مقاله.مييابد ارتباط خويش حكومت تحت بخشي
همت وجهه را سوم جهان كشورهاي براي مفهومي چنين كاربرد
نوعي مستلزم لاجرم كاري چنين انجام.است داده قرار خود
پرتنوعي و كثير گروه كه است سوم جهان مورد در ناقص تعميم
اختلافات وسعت وجود ، اين بادربرميگيرد را دولتها از
دولتها از متمايزي گروههاي مثابه به غرب و سوم جهان ميان
كفايت كلي مقايسه يك از حمايت براي كه است اندازهاي به
كاربرد جهت كه تقابلها از حوزه دو آتي سطور طي.ميكند
.بود خواهند توجه كانون دارند محوري اهميت ملي امنيت
و مذكور ، مفهوم عيني مرجع عنوان به دولتها ماهيت نخست ،
در دولتها كه شرايطي مجموعه معني به محيط ماهيت دوم
.ميپردازند ملي امنيت پيگيري به آن چارچوب
دولتها ماهيت
بنيهدار دولتهاي توجه ، قابل سياسي تعبير يك موجب به
حق از برخورداري مدعي آنها همه كه چرا هستند ، هم مشابه
ساختار حاكميتها اعلان اين.ميباشند برخود حاكميت
آنارشيستي سيستم يك عنوان به را بينالمللي نظام سياسي
معرفي فراگير و مركزي سياسي اقتدار هرگونه فاقد يا
شبيه كاركردي نظر از را دولتها وضعيتي چنين.ميكند
مشغله است كرده يادآوردي والتز كنت چنانكه ميسازد ،
والتز.ميكند تحميل را مشابه وظايف سلسله يك خودگرداني
خود دولتها كاركردي مشابهت كه مينمايد استدلال همچنين
دولتها ، موءثرترين كه چرا است ، مرج و هرج درازمدت پيامد
آنكه يا كرد خواهند تحميل ديگران بر را سيستمشان يا
راستاي در آنها از تبعيت به تا ميدارند وا را سايرين
.بكوشند خود استقلال حفظ بمنظور بسنده قدرت ايجاد
دولتهاي همه در "تقريبا كه غربي استعمارگري سرچشمههاي
وضوح به را وي اخير نكته قوت دارد ، وجود سوم جهان كنوني
هم با دولتها حقوقي -قانوني تعبير بنابه.ميسازد نمايان
بالاخص امر اين برابرند هم با آنها كه چرا مشابهند ،
هم چنانكه باشد ، هنجار يك برابري كه دارد حقيقت زماني
عنوان به را همديگر دولتها همه "تقريبا.هست نيز اكنون
اين.دادهاند قرار شناسايي مورد قانوني -حقوقي همطرازان
ممكن آنها بموجب كه ميكنند فراهم بنيانهايي مشابهتها
از بعد بينالمللي نظام در ملي امنيت نظير مفهومي است
.شود قلمداد جهاني كاربرد واجد 1945
برمبناي امنيتي ، چارچوبهاي در دولتها تفكيك سنتي شيوه
شمار به جهاني سياسي نظام تجزيه.است بوده استوار قدرت
شده قدرت متوازن نا نوعي ايجاد به منجر دولتها از كثيري
قدرتهاي اندكي تعداد مراتب سلسله هرم راس در چنانكه است ،
نازلتر مراتب در دولتها مابقي ميشوند ، طبقهبندي بزرگ
تشكيل كوچك قدرتهاي از نيز هرم قاعده پراكندهاند ،
و تعارض الگوهاي بر بزرگ قدرتهاي آنكه بواسطه.ميشود
آنها امنيتي علائق دارند ، سيطره نظام كليت در اتحاد
علائق تا است كرده معطوف خود به را بيشتري توجه همواره
مقايسه براي امنيتي چارچوبهاي در بهرحال.كوچكتر قدرتهاي
چندان مقايسه ملاك قدرت سوم جهان و غرب در دولتها ماهيت
بسيار طيف شامل گروه دو هر.نمينهد ما اختيار در جالبي
سطوح در تفاوت كه آنجايي از و ميباشند قدرتها از وسيعي
مشكل با را غربي دول براي ملي امنيت مفهوم كاربرد قدرت
در نماييم تصور كه ندارد وجود دليلي هيچ نميكند ، مواجه
براين عمده استثناء.بود خواهد چنين نيز سوم جهان مورد
كنوني ذرهاي دولتهاي از توجهي قابل "كاملا گروه گزاره
توالو ، سيسيل ، نظير كشورهائيست بر مشتمل گروه اين.است
جزاير شامل "غالبا كه ديگر بسياري و گرانادا نائورو ،
هند ، اقيانوس در واقع مجمعالجزايري دولتهاي كوچك
چنين.ميشود كارائيب درياي جزاير و آرام اقيانوس
سرزميني و اقتصادي برمنابع كامل تسلط از اغلب دولتهايي
برخوردار دولتسازي اساسي كاركردهاي ايفاي بمنظور خويش
كوچك گروههاي به نسبت حتي مذكور دولتهاي.نميباشند
ناتواني و ضعف مبين اين و پذيرند آسيب نيز مزدوران
امنيت خاص معضلات قدرتهايي عنوان به بايستي كه آنهاست
تفاوت يك قدرت كه موردي در.كنند تعريف را خودشان ملي
و ميكند ايجاد امنيتي محيطهاي چارچوب در اهميت حائز كلي
كه است نكته اين پرداخت ، خواهيم بدان بحث بعدي بخش در ما
دولتهاي اينكه و ندارد وجود سوم جهان در بزرگي قدرت هيچ
سلسله پائينتر قسمتهاي در همگي مناسبت اين به سوم جهان
.ميگيرند قرار جهاني قدرت مراتب
ماهيت ساختن متمايز براي اجتماعي -سياسي انسجام متغير
است ، جالبتري بسيار شيوه ملي امنيت چارچوبهاي در دولتها
چه كه مييابد اساسي اهميت موضوع اين اخير شيوه در
دولت ما كه عيني امور از طبقهاي به را آنها كيفياتي
را دولتها ديگر جايي در من.ميسازد متعلق ميناميم
يك روي آنها اجتماعي -سياسي انسجام مطلق درجه برمبناي
دستهبندي (زياد انسجام) قوي تا (كم انسجام) ضعيف از طيف
موازات به تامل هنگام به آنكه توجه قابل نكته.كردهام
به كشور يك ضعف يا قوت كه بود مواظب بايستي مذكور خطوط
قوت با (آن اجتماعي -سياسي انسجام درجه يعني) دولت عنوان
منابع اندازه و دامنه يعني) قدرت يك بهمثابه آن ضعف يا
حتي.نگردد خلط (دارد تسلط برآنها كه تواناييهايي و
ضعفهاي داراي دولت مقام در است ممكن نيز بزرگ قدرتهاي
قدرتهاي بعلاوه ،(سابق)شوروي اتحاد نظير باشند ، مهمي
جنوبي ، آفريقاي و پاكستان همچون سهمناكي "كاملا متوسط
قوي دولتهاي بالعكسضعيفاند "كاملا دولت عنوان به اغلب
تا متحده ايالات از قدرت كلي بردار يك طول در است ممكن
از اجتناب بمنظور شوند دستهبندي ايسلند و سوئد فرانسه ،
هستيم ، مفاهيم سختگيرانه و دقيق كاربرد طالب ، ما اختلاط
"ضعيف قدرت" اصطلاحات حاضر طيفبندي چارچوب در اين بنابر
به "قوي دولت" و "ضعيف دولت" و قدرت سطح به "قوي قدرت" و
.مييابند ارجاع اجتماعي -سياسي انسجام درجه
قرار ضعيف خيلي دولتهاي اندكي تعداد طيف انتهاي در
خود براي سياسي انسجام هيچگونه "تقريبا كه ميگيرند
گذشته دهه طي در لبنان و اوگاندا چاد ، ننمودهاند ايجاد
و سودان اتيوپي ، آنگولا ، بودهاند ، موضوع اين مثال شاهد
چنين به شدن نزديك حال در نيز موزامبيك و افغانستان
منسجم ايده يك از نه ضعيف خيلي دولتهاي.هستند وضعيتي
باشد شده پذيرفته "عموما مردم توسط كه دولت به راجع
كافي بهاندازه حاكمه قدرت يك از نه و برخوردارند
نوعي بتوانند سياسي اجماع فقدان شرايط در كه نيرومند
دولت عنوان به آنها وجودي واقعيت.نمايند تحميل را وحدت
يا كه است ، ديگر دولتهاي شناسايي نتيجه "عمدتا حال هر در
با را وجودشان آنكه يا ميشناسند وصف اين به را آنها
به بيرون از كه وقتي.نميبينند تعارض در خويش موجوديت
به دولتها ساير شبيه نيز آنها شود نگريسته مذكور دولتهاي
روي مرزهاي پرچم ، سفارتخانه ، داراي كه چرا ميآيند ، چشم
درون از اگر اما.هستند متحد ملل سازمان در كرسي و نقشه
.ميشويم مواجه مرجآميز و هرج وضعيت با بنگريم آنها به
وجود متعددي گردان خود مسلح گروههاي آن در كه وضعيتي
و داشته خود كنترل تحت را سرزمين از بخشي يك هر كه دارند
.ميطلبند مبارزه به زور به توسل با را مركزي حكومت
دارد ادامه
|