|
|
پر هايي خط ابهام پر طرحهايي
...راز و رمز طراحي هنر به تازه نگاهي دارند مدرن آثار خلق به گرايش نقاشان غالب كه دوراني در (ناتوراليسم) طبيعي و (رئاليسم) واقعي بهثبت كمتر و مطرح سئوال اين ميدهند ، نشان علاقه ميكنند مشاهده آنچه كافي آيا بدانند؟ طراحي نقاشان است لازم آيا كه ميشود نقاشي ابزار سادهترين با را خود احساسات نقاش كه نيست رنگ و فرم جزئيات درگير را خود كمتر و كند بيان بوم روي كمكي ميتواند طراحي آيا "اصلا كند؟ نقاشياش سوژههاي همه اول وهله در كند؟ هنرياش روحيه ارتقاء براي نقاش به (سبك صاحب اساتيد تا گرفته تازه هنرآموزان از) نقاشان در طراحي مقوله با برخوردي چنين و ميدهند منفي پاسخ "مونه" طراحيهاي از آنهاميدانند اغراقآميز را نقاشي و است نقاشي كار اساس طراحي كه ميآورند مثال "پيكاسو" و با.شد هنر عرصههاي تمامي در آن وجود منكر نميتوان دفاعيه جلسه يك در شركت بعداز روزها اين اينحال بدون تازهكار نقاشي نمايشگاه يك از بازديد يا دانشجويي ميخورد ، چشم به نقاشيها در كه ضعفي اولين گزافهگويي هيچ ميگويند بهاصطلاح و است كار در طراحي به عدمتوجه ميگويند تعارفي هيچ بدون و است ضعيف موردنظر نقاش "دست" بلد طراحي چون ميكند ، كار مدرن نقاش فلان چرا ميداني در نقاشي امروزي جريان در عارضهاي چنين مقابل در.نيست صرافت اين به نقاشان از عدهاي (جهان شايد و) ايران اهميت نقاشي در بخصوص و هنر در طراحي براي كه افتادهاند تحليل جديدي ديد زاويه از را آن و شوند قائل ويژهاي .كنند ارائه درگير را خود عده اين طراحي ، از صحيح دريافت براي خود موردنظر طراحي از غيركاربردي اما مانع و جامع تعريف مينامند "خوب طراحي" آنچه بررسي به بلكه نكردهاند ، .ميكنند قياس مشابه موارد با را آثار اين و پرداخته در نوبت سه در كه معاصر طراحان آثار از نمايشگاهي .است نوجويان اين تلاش حاصل است ، شده برپا افرند نگارخانه ديد معرض به هنرمند از 40 بيش طراحي نمايشگاهها اين در "طراحي هنر" مختلف ابعاد و تواناييها تا گرفت قرار عموم هانيبال استاد كوتاه يادداشت.شود گذاشته بهنمايش بهطرح است طراحي مقوله به بازنگري اين پيشرو كه الخاص :ميگويد وي.ميپردازد است ، هنر طراحي كه ادعا اين كلي يا بيابيم كامل و جامع تعريف طراحي براي تا نيست نيازي" شناخت بهترين.كنيم مشخص گرافيك و نقاشي با را آن مرز هنرآموزان.است دستاندركاران زمزمه معدل معيار به توجه است ، خوبي طراح فلاني ميگويند كه طراحي كلاس يك ايران در امروز كه هنرمنداني بين اگر چيست؟ به اشارهشان علي عمامهپيچ ، يعقوب بروجني ، بهمن كه است مطرح فعالند ، ضياءالديني هادي و اميننظر احمد وكيلي ، احمد ندايي ، اين ;دادهاند آموزش را خوبي طراحان و خوبياند طراحان يك كه كرد قبول بايد.دارد نظر ويژگيهايي چه به خوب واژه كه دارد حضور طراحي هنرآموزان و طراحان بين سردرگمي لازم آن براي مهارت از حد چه و طراحي چگونه نميدانند كه باشد غلط فكر اين شايد سردرگمي اين دليل.نيست يا است و است طبيعت از تقليد در "حتما طراحي در توانايي و طراحي باشند درگير هنر در تجريدي مسئله با ميخواهند كه كساني ناتوراليستي و آكادميكي مهارتهاي كه ميانديشند بهغلط به بالاخره اينكه بهخاطر ميانديشند غلطندارد لزومي پس شدن ، دور كمكم تصويري مرحله از يعني پرداختن تجريد نو بنايي تا كند تخريب ميخواهد هنرمند راكه آنچه حداقل عناصر با آشنايي.بشناسد شده كه هم اندكي بايد بسازد ، ناتوراليستي مكاتب براي رنگي ارزش و حجم و خط مثل تجريدي ".دارد را اهميت بالاترين نيز ناب هنري بهعنوان طراحي ;ديدگاه اين براساس و بنابراين داشته طراح هنرمند براي گستردهاي استفاده مورد ميتواند بهشمار هنرها از بسياري پايه و اساس كه مقوله اين.باشد روشي است ، تجسمي هنرهاي زيرين سنگ بهعبارتي يا و ميرود ميتوان بهراحتي آن توسط كه بيواسطه و هنري است طبيعت ، به نسبت را خود صميمي و عميق احساسات و درونيات .داد نشان زندگي پيرامون موارد تمامي كلي بهطور و اشياء از كه بيمعنايي بهظاهر و ساده طرحهاي از بسياري در ژرفي مفاهيم و معاني مانده ، بهجا جهان بزرگ هنرمندان طريق اين از جز هنرمند ، ميرسد بهنظر كه نهفته منتقل بيننده به را خود پيام و ذهني انديشه نميتوانسته از بسياري خلق پايه طراحيها ، همين البته كه كند بيان و پيكرهسازي ، نقاشي ، زمينه در چه ماندگار هنري آثار .است شده تئاتر و سينما حتي و گرافيك معماري ، كه است مهم بهقدري طراحي ديدگاهي ، چنين اتخاذ با دنياي ميخواست خود طراحيهاي در كه زماني "ونگوگ ونسان" سرنوشت و ايشان دروني رنجهاي و سرگردان آدمهاي درون كوتاه خطهاي و تاريك سطوح و خطوط از دهد ، نشان را بشريت او طرحهاي ترتيب بهاين و ميكرد استفاده متقاطع و را اجتماع با همبستگي آرزوي و تنهايياش دروني ، تاريكي .ميدهد نشان بيننده به اثر خلق شيوه يك ذات ، به قائم ميتواند طراحي بنابراين تاثيرگذاري و هنر گسترش مسايل تمامي كه شود تلقي هنري آن در نيز هنرمند احساسات بياني شيوههاي و هنري اثر .يابد تجلي از نشاني ميتوان برجسته طراحان آثار از بسياري در "مثلا .كرد مشاهده است ، مطرح نيز ادبيات در همچنانكه "اغراق" براي را عواطف و احساسات حدود طراحي در اغراق درواقع را محدوديتي هيچگونه آنكه بدون ميسازد ، نمايان بيننده اين طراحي در تنها ديگر بهعبارت.نمايد ايجاد طراح براي عمل باز دست با اينچنين بتواند انسان كه دارد وجود امكان .كند منحصربفرد امتيازات و ويژگيها به ميتوان اينطريق از .رسيد هنري آثار خلق شيوههاي ديگر به نسبت طراحي آسمان ابرهاي به وقتي كه آمده پيش برايتان تاكنون آيا هر باد وزش اثر بر كه ابري لكههاي از ميشويد ، خيره ذهن در اشكالي خود براي درآيند ، شكلي به است ممكن لحظه تا و سفيد كاغذ برروي جوهر قطرههاي ريختن با يا بسازيد؟ شما براي كه برسيد متنوعي و مختلف اشكال به كاغذ كردن دو اين درواقع ميآورد؟ بهوجود گوناگوني ذهني تصورات آثار خلق در طراح هنرمند كه است روندي به شبيه فرآيند در "سرعت" و كار در "سهولت":ميجويد سود آن از خود حسي دريافت و الهام حلول مرحله از كه بهنحوي اثر ارائه هنرمند حضور كمترين احساسات بيان و اثر خلق تا محيط از خلق هنري ، اثر و بگذارد تاثير اثر خلق در زمان كمترين در .باشد عيني جهان در الهام جهان از بيواسطه در موجود چيزهاي از بسياري آساني به قادريم طراحي در ما دهيم نمايش مختلف فرمهاي و ابعاد اندازهها ، در را طبيعت تشريح به تصويري بيان ابزار قويترين اين توسط درواقع و داريم ، ذهن در ديگر موارد و اشياء به نسبت آنچه صريح طراحي خيالي بهطور هميشه "دوميه انوره".بپردازيم را روزانه رويدادهاي و مردم چهره كار اين براي و ميكرد طرحهاي خطوط.ميسپرد بهخاطر و ميكرد نگاه كنجكاوي با .آزادند و حساس دقيق ، "دوميه" كار ، اين در ما.دارد ويژهاي جايگاه طراحي در نيز "سرعت" به.باشيم داشته بيان سرعت ميتوانيم زبان لكنت بدون كردن ، من و من بدون بيان در سرعت" الخاص ، هانيبال گفته گذشته طراحي با معاصر طراحي فرق شايد گفتن ، را حالتي و "رامبراند" مثل پيشرويي هنرمندان اينحال با.باشد نامحدودي حالتهاي محدود سايه و خط چند با ديگر ، بسياري كه است چين در طراحي هنر نمونه بهترين.كردهاند بيان را ".مهارتهاست اينگونه از غوغايي ديگري مهم نكته به طراحي بزرگان آثار برخي به نگاهي با .فرمهاست و اشكال راز و پررمز مشاهده آن و برميخوريم و ديده آثار اينگونه در شك و ابهام نوعي است ممكن اگرچه برداشتي حسي ، چنين از بايد اينجا در ولي شود ، احساس .داشت ميآيد ، ذهن به آنچه از فراتر عنصر هرگونه و سايهاي هر نقطهاي ، هر خطي ، هر حقيقت در باشد داشته همراه به خود با رمزي ميتواند ديگر تجريدي رمزها شهود امكان طراحي دانش بر تكيه با و دقت با كه و زندگي محيط بهتر شناخت به آن پي در و ميآيد فراهم .ميرساند ياري پيرامون دنياي ...مخالفان اما و اصلي عناصر از يكي به اغراقآميز چنين ، توجهي مخالفان و درست ميگويند آنها.ميدانند نابجا را هنري اثر خلق در است ، نهاده روبهافول طراحي مدرنيسم رواج زمان از كه است به سنتي طراحي دگرديسي و چهره تغيير درواقع افول اين اما عرصههاي در تغييرات ديگر با هماهنگ كه است مدرن طراحي در خلاقيت مبناي طرح ، ديدگاه اين براساس.است مدرن هنر آن هماهنگي و محتواست و ديدگاه و فكر جايگاه كه است هنر است ، هنري اثر شكل و فرم تجليبخش كه هنري اثر ساختار با پس.است هنري اثر همانا كه ميرسد مناسب تركيب يك به امتيازي هنري خلق روند در جزء يا عنصر يك به نميتوان .داد اجزاء و عناصر بقيه از بيش بوم ابتدا كه نميبيند دليلي ديگر نقاش هنرمند بنابراين طرح به تا كند سياه بياراده و نازك خطوط با را خود سفيد روي بر كه رنگي قلم اولين همان با بلكه برسد ، اثر كلي شكل يكديگر با همگام نقاشي و طراحي ميگذارد ، تابلو .ميكنند خلق را اثري و گرفته در را گوناگوني نقطهنظرات بايد بيطرف بحث يك در اگرچه گرفت ، نتيجه و كرد بررسي شنيد ، طراحي اينجا در و مقوله هر دهنده نشان كه هنر عالم در موجود شرايط به باتوجه ولي تجسمي هنر از تازهاي دنياي و است طراحي در نقاشان ضعف ميدارد آن بر را ما آوردهاند ، بهوجود طراحي آثار كه اوژن" چنانچه.بنگريم تازهاي ديد با طراحي به كه :ميگويد "دلاكروا يك كه خطي اولين در (نقاشي تابلوي) اثر يك اصلي نطفه" ".است نهفته ميكند ، بيان آن با را انديشهاش زبردست طراح نياكان سهيلا:وتنظيم تهيه |
|