بروز تجليگاه شوراها ،
زنان توانمنديهاي
:اشاره
بلند آرمانهاي از يكي روستا و شهر اسلامي شوراي شكلگيري
عملي جنبه تاكنون مختلف دلايل به كه است اسلامي انقلاب
از يكي پديده ، اين تحقق "يقينا.است نگرفته خود به
گامي و زد خواهد رقم را ايران معاصر تاريخ مهم تحولات
مردم اجتماعي و سياسي مشاركت ساختن نهادينه جهت در بلند
از حاضر نوشتار.بود خواهد كشور سرنوشت در آنان دخالت و
آگاه براي (جمهوري رياست) زنان مشاركت امور مركز طرف
در شوراها خصوص در كشور زنان جامعه ويژه به مردم نمودن
.ميگذرد نظرتان از كه است گرفته قرار روزنامه اختيار
شوراها در زنان مشاركت ضرورت *
جامعه يك تحقق خرداد ، دوم حماسه بلند آرمانهاي از يكي
از برگرفته نيز و اسلام والاي انديشه از برخاسته مدني
اين شدن محقق "يقينا و بوده بشري جامعه نوين تجربههاي
و سياسي اجتماعي ، مناسب بستر فراهمسازي مستلزم امر
در مردم دادن دخالت براي قانوني ابزارهاي وجود و فرهنگي
شكلگيري.است كشور سياستگزاريهاي و تصميمگيريها فرآيند
و علم سالاري ، مردم بنياد بر كه يافته توسعه جامعه يك
مدني جامعه تحقق با مستقيمي ارتباط باشد ، استوار انديشه
اهميت.دارد دولت با مردم رابطه شكل تبيين و تعريف و
اجتماعي و سياسي تصميمگيريهاي در مردم حقيقي مشاركت
خويش مملكت سرنوشت در مردم چه هر كه روست اين از كشور
امور اداره بر آگاهانه نظارت و حضور و باشند دخيل بيشتر
همين به.شد خواهد مستحكمتر نظام پايههاي باشند ، داشته
افتاده تعويق به حقوق احياي و شوراها بحث كه است دليل
شوراها ، ميگيرد قرار دولت برنامههاي اولويت در مردم
چارچوب در تصميمگيريها در مردم مشاركت نماد بارزترين
.هستند اسلامي جمهوري قانونمند نظام
خود اعتماد مورد نمايندگان آزادانه مردم وقتي است بديهي
اداره در اندازه همان به برميگزينند ، شوراها براي را
در خويشتنداري آن از مهمتر و معضلات حل كشور ، كردن
مسئوليت احساس غيرمترقبه و نشده پيشبيني مشكلات مقابل
به مسئولان به كمك براي را خود توان تمامي و نمود خواهند
.گرفت خواهند كار
در خود منتخب نمايندگان طريق از طرف يك از مردم
و خواستها تصميمگيرنده ، و مشورتي شبكه وسيعترين
طريق از ديگر سوي از و ميكنند مطرح را خود پيشنهادات
قرار موجود موانع و مشكلات جريان در شوراها همين
ادا دشواريها حل براي را خود سهم مشتاقانه و ميگيرند
.مينمايند
دولت تصدي ميزان از شوراها در مردم سياسي مشاركت با
هدايت ، فرصت خود واقعي جايگاه در دولت و شد خواهد كاسته
پيشبرد براي مناسب بستر ايجاد و زمينهسازي نظارت ،
را مختلف ابعاد در جامعه تعالي و رشد جهت در نظام هدفهاي
.يافت خواهد
قويترين از يكي عنوان به ميتوانند شوراها ترتيب ، اين به
مردم اجتماعي سياسي مشاركت ساختن نهادينه جهت در ابزارها
خويش اجتماعي سرنوشت بر ملت حاكميت و خداداد حق احقاق و
.بردارند قدم
و جوان نسل بويژه مردم بايد آرمان ، اين عملي تحقق براي
حضور با و نموده استفاده خداداد حق اين از زنان جامعه
حكومت تداوم و تحكيم را نظام مشروعيت ، مباني خويش گسترده
.نمايند تضمين را
صلاحيتها ، از كه دادهاند نشان اسلامي ايران زنان
حساسيتهاي.برخوردارند بالايي توانمنديهاي و قابليتها
تشخيص و تميز قدرت ميكنند ، درك خوب را اجتماعي سياسي ،
حتي و دارند را مملكتي مختلف مسائل زمينه در اولويتها
تاريخ فرهنگي و اجتماعي سياسي ، عرصههاي از بسياري در
پيشتاز جامعه اقشار ساير به نسبت انقلاب ساله بيست
.بودهاند
را جامعه بود خواهند قادر "يقينا نيز اينبار اين ، بنابر
.سازند بهرهمند خويش مديريتي و فكري توان از
تجربه با انديشمند ، فهيم ، زنان توسط شوراها عرصه در حضور
ميسازد فراهم را امكان اين روستايي و شهري درايت با و
و قابليتها استعدادها ، از روستايي و شهري جامعه تا
بهرهمند جامعه مشكلات و معضلات حل در زنان مهارتهاي
پلي عنوان به روستا و شهر شوراهاي اين بر علاوه و گردد
فعاليت نتيجه كه بود خواهد مسئولين و مردم ميان ارتباطي
و خواستهها تعديل نوين ، تجربههاي كسب عرصه اين در
در مردمي توان از بهرهگيري و مسئولين از افراد انتظارات
"يقينا شوراها ، در مشاركت فرآيند در.ميباشد معضلات حل
فزوني و يافت خواهد افزايش نيز زنان جامعه بالندگي و رشد
توسعه به سريعتر دستيابي در را اسلامي ايران رشد ، اين
.نمود خواهد ياري پايدار ،
اولين براي كه شوراها درانتخابات بايد كشور بانوان جامعه
از اعم كشور نقاط اقصي و ميشود برگزار كشور سطح در بار
و جدي مشاركت دربرميگيرد ، را...و بخش و روستا شهر ،
.باشند داشته فعال
شورا *
از و سنتي مقررات و عرفي اصول ريشهدارترين از شورا
قديميترين.است جمعي زندگي در عقلائي شيوههاي بارزترين
از نمودهايي اجتماعيانسانها زندگي در مديريت شيوههاي
حكومتها مستبدترين حتي دارد ، همراه به را شورايي نظام
سو يك از شورا از استفاده با كه داشتهاند آن بر سعي
از ديگر سوي از و نمايند سكوت به وادار و قانع را مردم
.بكاهند خودمحوريها و خودكامگيها بر مبتني اشتباهات حجم
بشر تاريخ در تجربه و فكر صاحبان با نظر تبادل و شور اصل
همواره انسانها.است داشته جمعي زندگي از وسيعتر قلمروي
از رهايي و صائب نظرات به رهيابي در و مشكلات حل در
اصل اين به نيز خصوصي و فردي زندگي حيطه در بنبستها
.ميشدهاند متوسل
رخ وقتي انسانها زندگي تاريخ در اساسي تحولات عمدهترين
خودكامگي و تكروي محوري ، خود پوسته از انسان كه است داده
.است نموده آغاز را حركت جمعي فكر و جمع از و آمده بيرون
قرار توجه مورد را اساسي مسئله دو بايد شورا زمينه در
:دهيم
ندارد راهي الهي لايتغير و ثابت احكام مورد در مشورت -1
اصل احكام ، آن اجراي كيفيت و برنامهريزي زمينه در ولي
.باشد كارساز ميتواند شورا
پس وليفقيه يا و (ع)امامان و (ص)پيامبر كه صورتي در -2
ديگر آمدند نائل خاصي تصميم به بررسيها و مشورتها از
تصميم آن ميبايست بلكه نيست لازم بعدي مشورتهاي انجام
.گردد عملي
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون در شورا *
قانون تيرماه 1358 تاريخ 14 در اساسي قانون تصويب از قبل
قانوني لايحه و رسيد انقلاب شوراي تصويب به محلي شوراهاي
تصويب مورد سال همان مهرماه تاريخ 24 در نيز شهر شوراي
.گرفت قرار مذكور شوراي
شوراها به هفتم فصل اسلامي ، جمهوري اساسي ، قانون در
تعداد خصوص در آن يكصدم اصل در و است يافته اختصاص
:است آمده چنين اسلامي شوراهاي تشكيلات و شوراها
عمران ، اقتصادي ، اجتماعي ، برنامههاي سريع پيشبرد براي"
طريق از رفاهي امور ساير و آموزشي فرهنگي ، بهداشتي ،
روستا ، امور اداره محلي مقتضيات به توجه با مردم همكاري
نامشوراي به شورايي نظارت با استان يا شهرستان شهر ، بخش
آن كهاعضاي ميگيرد صورت استان يا شهرستان شهر ، ده ، بخش ،
".ميكنند انتخاب محل مردمهمان را
از هدف ميشود ، برداشت اصل اين از كه گونه همان
حكومت گوناگون برنامههاي پيشبرد در تسريع تشكيلشوراها
.ميباشد امور اداره بر نظارت و اسلامي
:است تصور قابل صورت دو شورا اصل اجراي كيفيت در
و متفكر مغز و مديريت اجرايي بازوي عنوان به شورا -1
مديريت كنترل براي همچنيناهرمي و ارشادكننده
مديريت جايگزين و تصميمگيرنده مقام عنوان به شورا -2
سازمان ، مديريت وظايف و مسئوليتها كليه عهدهدار و فردي
تشكيلات امور و بوده گروهي طور به مديريت صورت اين در كه
.ميباشد شورا نظر به منوط
شوراي نوع دو هر ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون در
نظام دو هر از ضرورت بنابه و شده پيشبيني مذكور
مجلس نگهبان ، شوراي كه ترتيب اين به.است شده بهرهگيري
هيات ملي ، امنيت عالي شوراي خبرگان ، مجلس اسلامي ، شوراي
شهر ، بخش ، روستا ، شوراهاي و بوده دوم نوع از...و وزيران
پيشبيني اساسي قانون يكصدم اصل در كه استان و شهرستان
و مسئولان كنار در شوراها زيرا ميباشد ، اول نوع از شده
.ميكنند عمل اسلامي شوراي مجلس مصوبه قوانين و شرايط طبق
يعني ايران اسلامي جمهوري نظام مكتوب سند والاترين در
در.است گرديده مبذول خاصي توجه شوراها به اساسي قانون
قانون مختلف اصول در مصرح نكات مهمترين از جمعبندي يك
:ذيل شرح به شوراها با ارتباط در اساسي
خويش اجتماعي سرنوشت بر ملت حاكميت داد خدا حق -1
خويش سرنوشت تعيين در عامه مشاركت -2
كشور امور اداره در عمومي آراء به اتكاء -3
تصميمگيري ركن عنوان به شوراها شدن شناخته رسميت به -4
كشور امور اداره و
كشوري مقامات توسط شوراها تصميمات رعايت بودن الزامي -5
(شوراها اختيارات حدود در )
(خاص موارد در جز) انحلال برابر در شوراها صيانت -6
سطوح در اسلامي شوراهاي شكلگيري ضرورت و اهميت ميزان
.ميشود مشخص و روشن مختلف
اولين توسط سال 1361 در آن تصويب زمان از شوراها قانون
است شده اصلاح بار چندين تاكنون اسلامي شوراي مجلس دوره
سال در اسلامي شوراي مجلس دوره چهارمين در سرانجام تا
از يكي حاضر حال در.رسيد نهايي تصويب به 1375
هفتم تاريخ در شوراها انتخابات برگزاري دولت برنامههاي
.ميباشد سال 1377 اسفندماه
شوراها در زنان مشاركت ضرورت *
خويش اصيل هويت ايراني مسلمان زن اسلامي ، انقلاب پرتو در
كارساز و مثبت نقش توانست مسير اين طي در و بازيافت را
.سازد هويدا جامعه عرصه در را خود
كليه در آن از پس و انقلاب جريان در ايراني زنان
پيروزي.داشتند فعال حضوري كشور اجتماعي سياسي صحنههاي
بطوريكه گرديد جامعه در فرهنگي تحول موجب اسلامي انقلاب
ايفا پويا و فعال نقشي و خارج منفعل حالت از زنان اكثر
ظهور منصه به را خود توانائيهاي عرصه اين در و نموده
.رساندند
فرهنگي ، ماهيت "عمدتا شوراها قانوني اختيارات و وظايف -
اين گرفتن نظر در با لذا دارد ، عامالمنفعه و اجتماعي
نيز و زنان وجودي ابعاد خاص ويژگيهاي به عنايت و نكته
آنان تاثيرگذار و اصلاحگر هدايتكننده ، انسانساز ، نقش
ميتوان صراحت با انساني توسعه بويژه توسعه فرايند در
عضو ، عنوان به روستا و شهر شوراهاي در زنان حضور گفت
فرايند تسريع در را كارسازي نقش و سازنده اثر "يقينا
.گذاشت خواهد جاي به كشور پايدار توسعه
مردم مشاركت نمادهاي بارزترين از يكي عنوان به شوراها -
تجلي ميتوانند خويش اداره براي تصميمگيري فرايند در
زنان توانمنديهاي و قابليتها استعدادها ، ظهور و بروز گاه
در كه است آن ملت حق و خواست لذاباشند عرصه اين در
بسترسازي منظور به و سالاري شايسته شعار تحقق راستاي
سطوح در زنان مشاركت براي مناسب اجتماعي و فرهنگي
دولتي ، سازمانهاي و دستگاهها كليه كلان ، و مياني مديريتي
فراهم را مردمي مهم نهاد اين در بانوان مشاركت زمينههاي
در مشاركت ، اين فراروي عملي و اجرايي موانع رفع با.آورد
.بردارند گام توسعه برنامههاي ساختن محقق جهت
وظايفشان مستقيم ارتباط سبب به روستا و شهر شوراهاي -
كه هستند نهادهايي افراد ، تكتك روزمره زندگي با
جامعه ، مشكلات حل در مردمي امكانات بسيج جهت در ميتوانند
و حقوق برابري نيز و دولت از مردم مطالبات كردن منطقي
اجتماعي مشكلات و مسايل قبال در مردان و زنان مسئوليتهاي
ضمن روستا و شهر شوراهاي در زنان عضويت لذا نمايند عمل
و كشور به تعمق و تعهد احساس و مسئوليتپذيري آنكه
در زنان فنآوري.ميكند تقويت ايشان در را جامعه سرنوشت
ابعاد در موجود منابع و امكانات از بهينه استفاده توليد ،
.ساخت خواهد افزون نيز را معنوي و مادي مختلف
در ارزشمندشان و والا نقش بهرغم كه كشور روستايي زنان -
كمتر كشور ، سياسي و اجتماعي اقتصادي ، مختلف عرصههاي
در يافته تشكل مشاركت و نهادينه حضور امكان
با بايد بار اين داشتهاند ، را كشور تصميمگيريهاي
به بخش ، و روستا شوراهاي عرصه در فعال حضور و جدي مشاركت
.بخشند عيني و عملي جنبه خود اجتماعي حضور
مشكلات رفع و شوراها كارايي افزايش سبب زنان حضور -
.ميافزايد كار جديت بر و ميشود منطقه
.ميشود جامعه فرهنگي تعالي سبب شوراها در زنان حضور -
سطح در توازن و تعادل ايجاد موجب شوراها در زنان حضور -
.ميشود جامعه
سرعت را كشور سياسي توسعه روند شوراها در زنان حضور -
.ميسازد فراهم را مدني جامعه تحقق زمينه و بخشيده
پيروزي تداوم و استقلال ضامن شوراها در زنان حضور -
.ميباشد اسلامي انقلاب
كشور در نخبه زنان شناسايي سبب شوراها ، در زنان حضور -
دورههاي در زن نمايندگان تعداد افزايش آن پيامد و شد
.ميباشد مجلس آتي
ضرورت يك شوراها در خانهدار زنان بويژه زنان حضور -
را جامعه زنان از بالايي درصد زيرا است ، اجتنابناپذير
مطلوب بهرهوري موجبات ميتواند آنان حضور برميگيرد ، در
.سازد فراهم را آنان توانائيهاي و شايستگيها مزيتها ، از
مشاركت امكان كه اكنون بدانند ، بايد كشور زنان جامعه
همه بر است ، آمده فراهم خود سرنوشت تعيين در مردم عامه
جهت در مهم اين درك با است ، واجب زنان جامعه مختلف اقشار
قدم شوراها انتخابات شدن برگزار باشكوهتر و بهتر هرچه
شوراها در عضويت با انتخابات در شركت بر علاوه و بردارند
اكتسابي توانمنديهاي و خدادادي قابليتهاي و استعدادها
كشور بالندگي و رشد و اسلام اهداف تحقق جهت در را خويش
.گيرند كار به
|