بسيار خاتمي آقاي به نسبت ما
خوشبينيم
را خود ذهن شطرنجي خانههاي
كنيد پاك
تعطيلي آستانه در زن روزنامه
گرفت قرار
از روزنامهنگاران صنفي انجمن
كرد
نگراني اظهار شلمچه تعطيلي
بسيار خاتمي آقاي به نسبت ما
خوشبينيم
تايمز كويت روزنامه سردبير و امتياز صاحب با گفتوگو
ويژه به و جهان سوي به را باز درهاي سياست خاتمي آقاي
همسايه را ايران ما.كند مي دنبال فارس خليج كشورهاي
دانيم مي خود بزرگ
كه است كويتي روزنامهنگاران قديميترين از عليان يوسف
زبان انگليسي روزنامه سردبير و امتياز صاحب اكنون هم
روزنامه فرستاده تا داد دست فرصتي.است "تايمز كويت"
وي با كويت مطبوعات خيابان يا "الصحافه شارع" در همشهري
.باشد داشته كوتاهي گپ
:ميخوانيم هم با را گفتوگو اين
"اصولا و روزنامه اين تاريخ درباره قدري است ممكن اگر *
كنيد؟ صحبت ما براي كويت در روزنامهنگاري
هيچ رسيد استقلال به سال 1961 در كويت وقتي *
اداره نام به ادارهاي فقط ;نداشت وجود وزارتخانهاي
كردند اعلام كه همين اما.داشت وجود تبليغات و ارشاد
بودم ، افراد اين از يكي من كرد نشريه چاپ تقاضاي ميتوان
شماره نخستين نتيجه ، در.كردم نشريه چاپ درخواست كه
اولين اين ، .كردم چاپ دسامبر 1961 در 24 را "تايمز كويت"
آن تا ميشد ، چاپ خليجفارس منطقه در كه بود روزنامهاي
اين در -انگليسي نه و عربي نه -روزنامهاي هيچ هنگام
.نميشد منتشر منطقه
با روزانه ، مطبوعات سابقه نبود علت به آغاز در آيا *
شديد؟ روبهرو هم مشكلاتي
در آغاز در تايمز كويت.داشت وجود مشكلاتي كه نيست شكي *
كه ميشد منتشر و چاپ متوسط اندازه و حجم در و صفحه شش
اين ما اكنوندرآمد طبيعي اندازه و شكل به بعدها
اين اغلب.ميكنيم چاپ صفحه در 32 روزانه را روزنامه
در را شماري چنين همميشود توزيع كويت در شمارگان
توزيع خليجفارس اميرنشينهاي ديگر و سعودي عربستان
.ميشود فرستاده انگلستان به نيز اندكي شمار.ميكنيم
است؟ چقدر روزنامه مشتركان شمار *
فروشي تك شكل به بقيه و دارد مشترك 3700"تايمز كويت" *
ما روزنامه خوانندگان اغلب.ميشود فروخته كيوسكها در
.است كويتي روزنامه چون ميدهند ، تشكيل كويتيها را
توزيع سعودي عربستان در را روزنامه از توجهي قابل تعداد
به را شماري نيز عراق توسط كويت اشغال از قبل و ميكنيم
پايتخت در ديگرفروشي جنگ از پس اما ميفرستاديم اردن
.نداريم اردن
يا ملي ليبرالي ، چيست؟ شما روزنامه سياسي و فكري گرايش *
ديني؟
از مااست ليبرالي ما ، روزنامه فكري گرايش حقيقت ، در *
آن به و است "اوسطها خيرالامور" كه دريافتيم آغاز همان
كشور ما ، كشور زيرا هستيم ميانهرو ما.شديم پايبند
راه كوتاهترين.است برخوردار حساسي موقعيت از و است كوچكي
.باشد داشته آزاديخواهانه گرايش انسان كه است آن
در كه هستيم آزادي از قدري داراي ما كه نماند ناگفته
افتخار كويت در آزادي اين به ما.است كمنظير خاورميانه
جاي در ما روزنامه كه ميگويم دليل همين به و ميكنيم
.ميشود خوانده كويت جاي
و عربي مطبوعات از شمايي است ، ممكن اگر عليان آقاي *
كنيد؟ ترسيم ما براي را انگليسي
"تايمز كويت" روزنامه جز آغاز در گفتم كه گونه همان *
از يكي سال چند از پس.نبود كويت در ديگري روزنامه هيچ
اين.كرد منتشر "تايمز عرب" نام به روزنامهاي همكارانم
الراي" عربي روزنامه موءسسه به وابسته آغاز در روزنامه
در و ميشد منتشر انگليسي به نام همين به كه بود "العام
به آن نام سپس.داشت تعلق مساعيد عبدالعزيز به هنگام آن
.شد تبديل "تايمز عرب"
نفر ميليون دو براي) عربي زبان به روزنامه پنج روزانه
فراواني شمار نيز.ميشود منتشر و چاپ كويت در (جمعيت
.ميشود چاپ فصلنامه و ماهنامه و هفتهنامه شكل به مجله
پس.بود "الوطن" شد چاپ كويت در كه عربي روزنامه نخستين
"السياسه" و "الانباء" ،"القبس" ،"العام الراي" آن از
.شدند منتشر و چاپ
يكي ميشوند منتشر هفتگي شكل به كه داريم نيز نشريه دو
در هم فراواني مجلههاي.است "اليقظه" ديگري و "الطليعه"
.ميشوند منتشر كويت
با را كويت زبان انگليسي روزنامههاي ميتوان آيا *
كرد؟ مقايسه خارج در آن همتاهاي
اما ، مينويسند مادريشان زبان به غرب در آنان زيراخير *
به روزنامه وقتي خليجفارس كشورهاي ديگر و كويت در ما
براي و نيست ما اول زبان انگليسي ميآوريم ، در انگليسي
ما شمارگان البته و ميرود ، شمار به بيگانه زباني ما
.نيست كمي عدد روز ، در نسخه هزار چهار و سي يعني
را ايران تحولات قديمي ، روزنامهنگار عنوان به شما *
ميبينيد؟ چگونه
پس.است داده رخ پياپي شكل به ايران در تحولات بيگمان *
حس ايران ، جمهور رييس عنوان به خاتمي آقاي انتخاب از
جهان روي به را درهايش گذشته از بيش ايران كه كرديم
موفقيت آرزوي ايشان براي زمينه اين در ما و است گشوده
.داريم
وي.است احترام قابل انساني خاتمي آقاي من ، گمان به
سوي به ويژه به و جهان سوي به را باز درهاي سياست
همسايه را ايران ما.ميكند دنبال خليجفارس كشورهاي
كه است كاري كمترين اين من نظر به و.ميدانيم خود بزرگ
ارتباط و ما كشورهاي مصالح زيرا داد ، انجام ميتوان
.ميكند ايجاب را امر اين ما ، ميان نزديك
چه آن اما.داشتيم ايران با مستحكمي روابط گذشته در ما ،
از پسبود تاسفآميز داد رخ عراق و ايران جنگ خلال در
كشور دو هر وظيفه اكنون ، .آمد پيش كويت و عراق جنگ آن
اين از قبل كه برگردانند نقطهاي به را خود روابط كه است
ما روابط كه است ايران سود به و ما سود به.بود جنگها
و خوشبينيم خاتمي آقاي به نسبت ما.باشد خوب ايران با
.داريم پيروزي و موفقيت آرزوي وي براي
داشتهايد؟ ديداري ايران از "قبلا شما آيا *
سران كنفرانس برگزاري هنگام به و كويت امير با همراه *
خوب فرصتي واقع در.كردم ديدار ايران از اسلامي كشورهاي
دعوت من از ايران از ديدار براي بارها.بود كوتاه اما
و نداشتم را شما كشور به سفر سعادت متاسفانه اما است شده
.كنم ديدن ايران از فرصت اولين در اميدوارم
يعني ايران جنوبي شهر چند از بار يك پيش سال سي حدود
به كه بود پارسال فقط اما.كردم ديدار آبادان و بوشهر
.كردم سفر تهران
سران كنفرانس برگزاري هنگام و دارد زيبايي طبيعت تهران
منظره كه ميآمد هم برف و بود سرد هوا اسلامي كشورهاي
.بوديم شاهد را قشنگي
ديدن براي فراواني فرصت گرچه ;ديدم تميز بسيار را تهران
.بوديم كنفرانس كارهاي مشغول و نداشتيم آن مختلف مناطق
را ايران بلكه تهران فقط نه آينده ، سفر طي كه دارم اميد
.ببينم
درباره كه ميخواهم ايرانيام برادران از پايان در
شاهد مايلم نيز و بدانند بيشتر كويت و خليجفارس كشورهاي
.باشيم عرب و ايراني شهروندان ميان بيشتر متقابل سفرهاي
نيست شكيميكند ايفا عمدهاي نقش و است مهمي مساله اين
گواه اميدوارم و است بوده پيشگام عرصه اين در ايران كه
عرصه در ويژه به و كشور دو ميان استوار پيوندهاي
.باشيم اطلاعرساني
.تشكر با *
را خود ذهن شطرنجي خانههاي
كنيد پاك
احساس هستيم آن انجام درحال هماكنون كه كاري از چرا
دغدغهخاطر دچار مداوم بهطور چرا نميكنيم؟ لذت و رضايت
چگونه است؟ ضعيف حافظهمان ميكنيم احساس چرا هستيم؟
زمان گذر كنيم؟ تقويت خود در را بهنفس اعتماد ميتوانيم
آن با را خود نيستيم قادر اما ميكنيم ، حس همواره را
در هماكنون كه لحظاتي از مرتب بهطور چراكنيم هماهنگ
آيا گرديم؟ مي باز نزديك بسيار گذشته به هستيم آن
چگونه كنيم؟ ايجاد هماهنگي خود ذهن و زمان بين ميتوانيم
بينبرد؟ از را چالش اين ميتوان
و زمان بيوقفه كه برخورداريم حافظهاي و فكر ذهن ، از ما
مرتب هميشه كه منزلي مانند ما ذهن.ميپيمايد را مكان
وارد كه هنگامي.دارد آرامش و آسايش نظم ، به نياز است
خود ميشويم سفيد رنگآميزي با خلوت و مرتب خانهاي
هيچگاه.ميدهد دست دلپذير آرامشي نيز ما به بهخود
لباسشويي ماشين بهجاي را نشيمن اطاق پشتي آنجا
را پذيرايي ميز روي تازه گلهاي از پر گلدان.نميبينيم
كمد داخل را اتاق آشغال از پر سطل و انباري اثاث ميان
.نميكنيم مشاهده آشپزخانه
رئيستان.هستيد كارتان محل ميز پشت هماكنون كنيم فرض
شما از و ميدهد قرار دراختيارتان را شركتي مالي صورت
همين.كنيد روشن را شركت آن حساب وضعيت ميكند درخواست
و ميشود وارد ديگري شركت مدير و ميشود باز در لحظه
روي را مالي صورت.ميشود جويا شما از را شركتش چك مبلغ
آن "قطعا صورت درغيرايندهيد پاسخ او به و بگذاريد ميز
علت.كرد خواهيد وارد قبلي شركت مالي حساب در را مبلغ
نديدهايد را اولويت شما اما هستند مهم هردو چيست؟
درنظر دادهايد ، انجام را عمل اين ناخواسته بنابراين
حركت عقب به آرام دور با چگونه متحرك تصاوير بگيريد
سعي.كنيد تجسم را رايانه يك ريز خانههاي يا ميكنند
به اهميت براساس كه شطرنجي خانههاي به را خود ذهن كنيد
حركت ندهيد اجازه و ببينيد شدهاند تقسيم درشت و ريز
در هماكنون كه تصويري جايگزين قبلي تصوير آرام
آن بازگرداندن با و گردد است گرفتن شكل درحال حافظهتان
كنيد ، متمركز فعلي تصوير روي را فكرتان خود خانه به
.خواهدبود قطعي اشتباهتان وگرنه
به كه هستيد فردي شما بينديشيد خود مثبت عادتهاي به
درحين ميدهيد زيادي اهميت ميزتان روي بودن مرتب و تميزي
توجه بدون شما اما ميشود گذاشته آن روي نامهاي كار ،
در كه خار مانند چيزي ولي هستيد محاسبات انجام مشغول
به دوباره ميدهد آزار را روحتان رود فرو پايتان
عادات به بينديشيد ، ذهنتان شطرنجي نامساوي خانههاي
كنيد پاك را آن درواقع و دهيد مثبت پاسخ خود پايدار
داريد پيشرو در هماكنون كه كاري انجام به قادر وگرنه
با.بازگرديد عقب به تصوير آرام حركت مانند.بود نخواهيد
باشيد داشته اطمينان و كنيد مرتب را ميزتان روي خونسردي
.داد خواهيد انجام را محاسباتتان بال فراغ با اينبار كه
بهظاهر دلمشغوليهاي از را خود ، ذهن كنيد عادت اگر
وقوعش زمان در را هركاري.كنيد خالي بياهميت و ناديدني
آرام ذهني صاحب مدتي گذشت از پس باشيد مطمئن دهيد ، انجام
.شد خواهيد بيدغدغه و
قبل لحظه چند اما هستيد نامهاي خواندن مشغول كنيد تصور
نتوانيد اگر.پروراندهايد فكرتان در را مهمي تصميمگيري
كه نامهاي خواندن كنيد پردازش كامل بهطور را خود فكر
بنابراين.نخواهدبود ميسر نيز داريد دست در هماكنون
كاملا را تصميمتان بپرهيزيد خود فكري پرش از دوباره
ابتدا بپردازيد خواندن به آنگاه و كنيد پرداخته و ساخته
مرور به و بهتدريج اما برسد بهنظر دشوار كار است ممكن
خبري فكري پرش و دغدغهخاطر از ديگر كه ميبريد پي زمان
غيرقابل نفسي به اعتماد قدرتمند ، حافظهاي داراي نيست
شكست از و كنيد امتحان.شدهايد مصمم فكري و تصور
به نياز كار اين كه نكنيد فراموش.نشويد دلسرد احتمالي
.دارد زمان و انديشيدن شكيبايي ، و صبر تمرين ،
فروغيان سوسن -شيراز
تعطيلي آستانه در زن روزنامه
گرفت قرار
در ابهام وجود با كرد اعلام زن روزنامه:اجتماعي گروه
منظور به روزنامه ، اين عليه دادگاه حكم موارد از برخي
حكم ، اين درباره "زيانمند نتيجهگيريهاي" از جلوگيري
.نميكند نظر تجديد درخواست
دادگستري عمومي روابط زن ، روزنامه عمومي روابط گزارش به
درباره دادگاه صادره راي خبر انتشار و تنظيم در تهران
و برائت موارد كه است كرده عمل گونهاي به روزنامه اين
و نشود بيان روشن نحو به زن روزنامه مسئول مدير محكوميت
.بماند ابهام از هالهاي در
اين درباره منصفه هيات نظر از قدرداني با گزارش اين در
برائت ضمن مطبوعات منصفه هيات:است شده اضافه روزنامه
مجرميت مورد يك در تنها اتهامات تمامي از زن روزنامه
صدور در كرده مقرر و پذيرفته را زن روزنامه مسئول مدير
حيث از دادگاه حاليكه در شود مراعات قانوني تخفيف حكم ،
كرده صادر حكم ماده 609 در مقرر حد از بيش حتي جريمه ،
.است
بر ناظر دادگاه ، استنادي ماده 609 گزارش اين براساس
جهت از مسئول مدير محكوميت حاليكه در است حقيقي اشخاص
حقوقي شخصيت كه است اطلاعات و حفاظت سازمان به اهانت
.نيست ماده 609 مشمول "اصولا و دارد
حق از محروميت حكم زن روزنامه عمومي روابط گزارش در
امكان به توجه با كه است شده توصيف بدعتي نشريه ، انتشار
تاييد مورد آن ، مسئول مدير از نشريه امتياز صاحب استقلال
.نيست حقوقدانان
حكم زن روزنامه مورد در بدوي دادگاه ميشود يادآوري
با كه بود كرده صادر نقدي جريمه و هفتهاي دو تعطيلي
دو روزنامه اين زن روزنامه نظرخواهي تجديد عدم به توجه
.شد خواهد تعطيل هفته
براي تعطيلي اين از دارد نظر در زن روزنامه ميشود گفته
بعد "احتمالا و كند استفاده روزنامه قطع در تغيير ايجاد
رنگي بصورت و بزرگتر قطع در زن روزنامه تعطيلي مدت طي از
.شد خواهد منتشر
از روزنامهنگاران صنفي انجمن
نگرانيكرد اظهار شلمچه تعطيلي
صدور با ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
حقوق تضييع موجب را نشريات تعطيلي اطلاعيهاي
نظارت هيات توسط شلمچه تعطيلي از و دانست روزنامهنگاران
.كرد نگراني اظهار
:است زير شرح به اطلاعيه اين متن
تعطيلي بر مبني مطبوعات بر نظارت محترم هيات اخير تصميم
در را نگراني اين "مجددا ،(شلمچه) هفتهنامهها از يكي
كه است كرده ايجاد روزنامهنگاران و مطبوعات اهل ميان
را نشريات قضائي ، محاكم حكم و محاكمه بدون ميتوان آيا
در شغلي امنيت عدم به منجر تصميماتي چنين آيا كرد؟ تعطيل
شد؟ نخواهد مطبوعاتي جامعه
هرگونه عليرغم كه است معتقد روزنامهنگاران صنفي انجمن
تعطيلي شود ، ارائه است ممكن مطبوعات قانون از كه تفسيري
در و كرد نخواهد مطبوعات وضعيت به جدي كمك هيچ نشريات
روزنامهنگاران حقوق تضييع موجب هم مواقع از بسياري
ميتوانست نظارت محترم هيات نيز اخير مورد در.ميشود
از تا نمايد ، ارسال دادگاه به فوريت ، قيد با را پرونده
مطبوعات اهل و حقوقدانان عرف در نامقبول رويه يك تاييد
.گردد جلوگيري
|