|
|
كشان مجلس آن در و گير ما دست
مثنوي جديد نسخه انتشار مناسبت به مولانا سروده عرفاني و الهي منظومهاي معنوي ، مثنوي (ق 672-604) رومي بلخي حسين محمدبن محمدبن جلالالدين جهان ادبيات تمام در بيمانندي ارزش كه كتاب اين.است تمامي عرفانيدر تجارب از كاملي و بينظير مجموعه دارد ، مجموعهاي در هيچگاه كه گفت ميتوان حق به و دورانهاست موعظه ، تعليم ، عرفان ، حديث ، تفسير ، و قرآن اندازه اين شرح عشقي ، و روحاني تجارب جذبه ، و الهام داستان ، لطيفه ، در يكجا طريق اهل بزرگان و پيامبران داستانهاي و احوال و 26000 دفتر شش منظومهدر اين.است نشده ديده هم كنار مطلق و شده سروده مقصور يا محذوف مسدس رمل بحر در بيت ويژه است ، متحدالقوافي ابيات نام اصل در كه را مثنوي نام تعليمي منظومه عاليترين الهامي اثر اين.است ساخته خود و عظمت چنان و است فارسي شعر قلمرو سراسر عارفانهدر و شعر بلند قلههاي تمام در كه است دارا را بينظيري اوج اين.است مانده باقي رقابت غيرقابل عرفان ، و ادبيات شعر انواع عاليترين مقوله در حتي نميتوان را مجموعه منسوب شعر عالم از برتر عالمي به را آن بايد و داد جاي و حق عشق در است غزلي پايان تا آغاز از مثنوي تمام.كرد خود اصل از كه سالكي روح اشتياق و شور بيان و او ياد با .دارد را اوليه نيستان آن به بازگشت عزم و مانده جدا ندارد پرداختهاي و ساخته پيش از تبويب يا طرح هيچ مثنوي مطابق و شده سروده الهام و عشق و جذبه سر از آن تمامي و :ميشود آغاز ابيات اين با نسخ صحيحترين و كهنترين ميكند شكايت چون ني اين بشنو ميكند حكايت جدائيها از ببريدهاند مرا تا نيستان كز ناليدهاند زن و مرد نفيرم در فراق از شرحه شرحه خواهم سينه اشتياق درد شرح بگويم تا خويش اصل از ماند دور كو هركسي خويش وصل روزگار جويد باز شريف مثنوي اين نسخه معتبرترين و صحيحترين خوشبختانه كوشش به "اخيرا است محفوظ قونيه موزه در آن اصل كه معنوي معاصر بزرگ مولويشناس سروش عبدالكريم دكتر آقاي همت و علاقهمندان اختيار در و شده تصحيح علمي "كاملا روشي به .است گرفته قرار مولانا و مولانا دوستداران دسترس در ترتيب بدين كه قونيه نسخه مولانا وفات از پس سال پنج تنها گرفته قرار شريفش مثنوي قديميترين و شده استنساخ قمري هجري سال 677 در يعني اثر اين محترم مصحح.دنياست تمام در مثنوي موجود نسخه والاي انديشههاي تدريس و تحقيق پژوهش ، به كه سالهاست او آسماني مثنوي از بوده ، مشغول جلالالدين مولانا اين ماهر غواص كه الحق و چيده عارفانه ناب ميوههاي از نيز را طالبان و مشتاقان و است معرفت بيپايان درياي در خود ايشان.است بخشيده بهرهها آبدار گوهرهاي آن :نگاشتهاند چنين باره اين در كتاب مقدمه روح آن با همنشيني دولت به كه است سال سي از بيش اينك" رستخيز آن" خاموشان ، شمع آن عرشنشين ، عزيز آن بزرگ ، بيشه در افروخته آتش آن /بيمنتها رحمت آن ناگهان ، معنا ، عالم شهسوار آن تاريخ ، نادره نابغه آن ،"انديشهها آن و خدا بستان روي مه آن خيز ، چست پيماي فلك آن جلالالدين مولانا خداوندگار حضرت محمدي ، فقر خوانسالار نفسهالزكيه ، قدسالله رومي ، بلخي حسين محمدبن محمدبن يا دل به كه است بوده روزي و شب كمتر و مبتهجم و مباهي و نگويم او با يا او از سخني نهان ، يا آشكار زبان ، به و مطرا او كلام و نام با را ديگران و خود ضمير كه دراز ، ساليان اين طي.نكنم منور و معطر و مطهر تعلم و تعليم ميمانست ، نفسي نيم به او با همصحبتي در و زوايا در مداقه و شريف ، مثنوي بويژه مولانا ، آثار و شارحان آراء به مراجعه و او كلام اسرار و مضامين پيام آموزگاران و عالمان از جستن بهره و او ، كتاب مصححان مستانه بام اين گرد كبوتري چون.بود من پيشه و شيوه او ، را خود اسقام شفاي دوران ، عيسي آن از و ميزدم پر نبودم ، جان شيرين خسرو آن اذواق شريك چه اگر و ميجستم و بوي بستانآفرين ، بهار آن از و نماندم هم لب خشك باري نه عظمي نعمت اين بر را كريم وخداوند.ستاندم بسيار برگ "...آيد شمار در كه شاكرم چندان :ميافزايد چنين تصحيح اين و متن اين باب در ايشان لفظ به معنا از را شارح نگاه ناچار مثنوي ، شرح و درس" و مكتوب متن درستترين دنبال به را او و ميكند معطوف دقائقي گاه مولانا ، كلام در كه بويژه.ميفرستد مطبوع بيت صحيح ضبط به توسل با جز بستهشان فرو كار كه هست يافتن با جز شارحان پريشاني و حيراني و نميشود گشوده بر بيحاصل نزاعهاي چه "مثلا.نميگردد زدوده درست لفظ :است رفته بيت اين معناي كشف سر دوم عقل بر راند اول عقل زدم ني گردد سرگنده از ماهي (بيت 3080 سوم ، دفتر) مسموع و مطبوع عقل دو يا است مشائيان عشره عقول غرض كه گنده غرض يا (است آمده علي مولا به منسوب شعر در كه) روح احضار به كه جا آن تا ديگر؟ چيز يا گنده ، يا است .نهادند ميان در وي با را سوءال اين و پرداختند هم مولانا مصراع صحيح ضبط به مراجعه عقل ، حكم به حاليكه در (1) آنچه و نيست ميان در عقل از سخني كه ميكند آشكار مذكور ، :است اين است فرموده مولانا ...دوم نفس بر راند اول نفس :ميفرمايد مولانا كه آنجا نيز است دم يك رويد بقل كز گلشني است خرم رويد عقل كز گلشني (بيت 4648 -ششم دفتر) گمان و خواندهاند "نقل" خطا به بعضي را "بقل" كلمه قرآن و حديث يعني) نقل تخفيف مقام در مولانا كه بردهاند را ديگري معاني يا است بوده "عقل" مقابل در (..و فقه و .كردهاند ذكر تكلف به همه كه چهارم دفتر انتهاي در است بيتي مهمتر ، اين از :كردهاند ضبط چنين را آن (نيكلسون نسخه جمله از) نسخهها شغال هر بيابد كي را او نقش خيال يعني او نقش فرع بلك ارفتد ديوار روي بر او نقش چكد دل خون ديوار دل از (3843-بيتهاي 3842 چهارم ، دفتر) جا اين در "شغال" كه دهند توضيح آنكه بدون همه ، شارحان و شرح به دارد مناسبت چه بعد و قبل ابيات با و ميكند چه و مبنا كه قونيه ، نسخه در دقت.پرداختهاند بيت نامفهوم صحيح ضبط كه كرد آشكار ما بر است ، نسخهحاضر تصحيح مدار با آن معناي ربط و.شغال نه است (نقطه بدون) "شعال" كلمه خيال فانوس يادآور كه ديوار روي بر نقش افتادن و خيال "...افتاد دست به بخوبي است :ميافزايد چنين ادامه در مصحح ديوانش و حافظ از بختيارتر بسي مثنوياش و مولانا" معشوقي مقام وي مقام مولانا ، خود قول به كه چرا بودهاند معتمدي نسخه هيچ اگر.بلاكشاند عاشقان و عاشقي نه بود كه قونيه نسخه عوض به نيست ، دست در اينك حافظ ديوان از به كتابتش مولانا ، وفات از پس سال پنج يعني سال 677 ، به تهذيب و تصحيح و قرائت اصلي نسخه" روي از و رسيده پايان مجالس در او ، خلف و خليفه و موءلف حضور در و شده تنقيح و انتهاي در كاتب توضيح از برگرفته) "شده استنساخ عديده با و است اعتماد قابل حيث هر از كه است دست در ،(كتاب نسخه طبع و تصحيح مبناي را آن ميتوان لازم اجتهاد و دقت البته راه اين درداد قرار مثنوي متن از منقحي و نهايي فقيد مستشرق (م 18681945) رينولدنيكلسون با تقدم فضل از منقحي بسيار نسخه پيش ، قرن نيم از بيش كه است انگليسي خطي نسخ با را تصحيح كار كه وي.كرد منتشر را مثنوي سوم ، دفتر تصحيح اواسط در بود ، كرده آغاز مثنوي از ديگري چندان و يافت ظفر (وي نامگذاري در G متن) قونيه نسخه به اعتبار و اهميت و اصالت به چنان و شد خشنود كشف اين از كار مدار را آن پس آن از كه يافت ايمان و وقوف نسخه اين حواشي از خالي كه پيشين دفتر دو بر و داد قرار خويش ".افزود تازه ضمائم بودند قونيه نسخه به مربوط :است آمده چنين مثنوي مقدمه در نسخه اين كاتب درباره القونوي عبدالله محمدبن نام به است كسي نسخه اين كاتب" نسخهاي روي از را آن خويش ، نوشته بنابه كه ، الولدي مولانا يعني) موءلف شيخ بر كه است كرده استنساخ او خلف و (چلبي حسامالدين يعني) او خليفه و (جلالالدين و تهذيب و تصحيح مورد و شده قرائت (ولد سلطان يعني) روز در را نسخه اين كتابت ولدي.است گرفته قرار تنقيح هفت و هفتاد و ششصد سال رجب ماه دوشنبههاي از دوشنبهاي قرائت اصلي نسخه اينكه...است برده پايان به قمري هجري كجاست ، و شده چه ولد ، سلطان و حسامالدين و موءلف بر شده ".نيست دست در اطلاعي موزه در هماكنون و است مصحح تصحيح اساس كه نسخه اين سوي از بار يك ميشود ، نگهداري قونيه در مولانا مزار به تركيه در ديگر بار و سال 1371 به دانشگاهي نشر مركز مركز عكسي نسخه.گرديد منتشر عكسي صورت به م سال 1993 است حواشي از پارهاي فاقد نفاست ، عين در دانشگاهي نشر حاضر ، متن كردن آماده در مصحح.است آمده تركيه نسخه در كه مصحح نسخه به جا همه.است داده قرار اساس را نسخه دو هر اختلافهاي و است كرده مراجعه وي بدلهاي نسخه و نيكلسون آورده پابرگ در را نيكلسون مصحح متن با خود مصحح متن مهم بسيار نيكلسون شده تصحيح متن با متن اين اختلافهاياست .است نشده ياد خرد نكات و آورده مهم نكات تنها اما است چنين نسخه اين آمدن فراهم در ملاحظات اهم و تصحيح شيوه :است :متن تصحيح روش لحاظ از است كوشيده خطي ، نسخه متن تصحيح و قرائت در محترم مصحح سبك به نقطهگذاري هيچگونه بدون و تغييرات كمترين با تا و جد بيشترين.كند تهيه اصل به نزديك بسيار متني جديد ، صحيحترين انتخاب و كلمات خواندن صحيح صرف مصحح جهد اندك بسيار تفاوت با اينك نسخه اين و.است شده بديلها شده جاري جلالالدين ناطقه بر كه است همان رسمالخط ، در كلام مشتاقان و محتاجان قرنها و نشسته دفتر ناصيه بر و معنويت و معنا كسب و ميبردهاند روحي حظ آن از وي سخن فهم در را مبتديان شايد مصحح شيوه.ميكردهاند و وقف جاهاي تشخيص در را آنان و افكند زحمت به مولانا اما ، نكند ياري كلام بودن واستفهامي اخباري يا سخن وصل واصالت كرد نخواهد مزاحمت محققان آزاد اجتهاد با بيشك ، آنان به را جلالالدين سخن نخورده دست و نيالوده طراوت و .نمود خواهد ارمغان :كلمهها املاي و الخط رسم لحاظ از ج ، پ ، ب ، حروف آنها املاي در كه كلمههايي ضبط در مصحح (1 زيرا است ، نكرده پيروي خطي نسخه از هست گ ك ، ذ ، د ، چ ، بديد ، پديد ، آنگه ، آنكه ، :مانند كلمههايي خطي نسخه در گران ، گم ، كم ، گام ، كام ، گهر ، كهر ، جشم ، چشم ، بگه ، پگه ، شدهاند نوشته هم مانند دوبدو نادر ، ناذر ، گه ، كه ، كران ، و ميآيد دست به كلام سياق از فقط آنها صحيح ضبط تشخيص و در مصحح رو ، اين ازاست محتمل معني دو هر كه هست گاه نوشته امروزين املاي با را كلمهها گونه اين كتاب اين در است سياق موافق و محتمل لفظ دو هر كه جا هر و است .است آورده نيز را ديگر املاي پابرگ گانه دو نقطهگذاري (خطي نسخه) اصل در كلمهها برخي (2 و يك مثل شوند ، خوانده گونه دو كه آن علامت به شدهاند ودر داده ترجيح را گونه يك بيت معناي به توجه با مصحح.نك دست به درپابرگ نيز را كلمه اصلي شكل و است آورده متن .است داده /خانقاه طلخ ، /تلخ پيغمبر ، /پيغامبر اسپ ، /اسب كلمههاي (3 سموات ، /سماوات داوود ، /داود خوهر ، /خواهر خورد ، /خرد خانگاه ، با اصل در... و مصلي/مصلا كسپ ، /كسب قفص ، / قفس غدا ، /غذا پيروي خطي نسخه از كتاب اين در مصحح كه آمدهاند املا دو .است نهاده جاي بر بوده كه طور همان را آنان و است كرده كه تركان ، سبك به وگاه عاميان سبك به گاه مولانا كه چرا ادا را كلمات ميكنند ، تلفظ "ح" را "خ" و "پ" را "ب" .است ميكرده عليهالسلم ، /السلام عليه ابرهيم ، / ابراهيم كلمههاي (4 اين كتاب اين در مصحح و است آمده املا دو با عمر ، /عمرو .است آورده "عمرو" و "عليهالسلام" ،"ابراهيم" را كلمهها جنات وشات ، عصات ، روات ، حيات ، زكات ، چون كلمههايي (5 كتاب اين در مصحح اما آمدهاند "ت" با گاه و "" با گاه .است آورده "ت" با را آنان مايده ، سايل ، خايف ، خاين ، ايتلاف ، آيس ، چون كلمههايي (6 پيروي نسخه از نيز مصحح و آمده " ي" با نسخه اصل در.. .است كرده ،"دايما ،:"اولا ، باطنا ،"اتفاقا چون كلمههايي (7 .ندارند تنوين گاه و دارند تنوين گاه ،"قاصدا ،"طبعا .است كرده پيروي اصلي نسخه از نيز مورد اين در مصحح پابرگ در عبارتها و مصرعها ابيات ، حواشي در كه توضيحاتي از كوچك شمهاي اينها است ، سودمند بسيار نيز آمده سروش عبدالكريم دكتر آقاي كه است دقيقي و مفصل توضيحات در را خوانندگان و نگاشته مقدمه در اثر اين محترم مصحح قرار آن تنقيح و تصحيح در كارشان روش جزئيات جريان :مينگارند چنين مقدمه اين پايان در ايشان دادهاند ، خادم اين از را خاضعانه و خرد خدمت اين خداوندا ، " بختيارت ، بنده طاهر و جليل جان بر و خاسربپذير ، را بيكرانت و كريمانه صلوات و تحيات بلخي ، جلالالدين را "اظهر برهان و اكبر فقه" اين خوانندگان و.ريز فرو معرفت ارباب با همنشيني دولت از و بصيرت و سعادت ازنعمت شفقت و نفس با مجاهدت توفيق را ما همه و بفرما ، برخوردار .كن عطا خلق بر كشان مجلس آن در و گير ما دست سرخوشان اين ميچشند كزرحيقت اين از رسانيدي بويي ما به چون "دين رب اي را مشك اين سرمبند تاكنون كه است مثنوي چاپ معتبرترين و صحيحترين اثر اين .است گرفته قرار مولانا دوستداران اختيار در بار اول فرهنگي و علمي انتشارات شركت كوشش به مثنوي اين شكلي به تهران در شمسي در 1376 دوم بار و سال 1375 در نمايشگاه در و رسيده چاپ به نواز چشم و زيبا بسيار پرفروشترين كلاسيك ادبيات بخش در نيز كتاب بينالمللي لباب لب سروش عبدالكريم دكتر.است شده شناخته سال كتاب تنقيح و تصحيح با نيز را كاشفي واعظ ملاحسين اثر مثنوي نسخه) مثنوي با مجموعه اين ابيات.است سپرده چاپ به نو مجموعه اين آنست با مطابق بيت ضبط و شده تطبيق (قونيه جداگانه چاپ دو در نستعليق و ساده يعني متفاوت خط دو با اين از.گرفت خواهد قرار مثنوي دوستداران اختيار در سروش عبدالكريم صدايدكتر با CD يا نوري صفحه يك مجموعه مولانا وشاگردان دوستداران اختيار در زودي به كه شده ضبط جمله آن از.است مزايايي داراي CD اين. گرفت خواهد قرار شريف مثنوي كليدي مفاهيم باب در مشروح و سودمند بحثي لغات احاديث ، آيات ، شرح نيز و استاد بيان با مولانا اميد. است آمده مجموعه اين در كه Search و Index دشوار ، وحقيقت معرفت طالبان استفاده مورد نيز مجموعه اين است .بگيرد قرار مژدهي بصير ساميه ، محجوب جعفر محمد تصحيح عليشاه ، معصوم الحقائق ، طرائق (1 .ص 348 ، 349 ج 3 ، |
|