براي جايي
ذهني آشفتگيهاي
نميگذارد باقي موسيقي
سومين در ايراني هنرمند
بينالمللي نمايشگاه
استانبول
نقاشي
مهتاب آفتاب
براي جايي ذهني آشفتگيهاي
نميگذارد باقي موسيقي
بسطامي ايرج با گفتوگو
كشور آوازي برجستهموسيقي خوانندگان از يكي بسطامي ايرج
از را خواندن آواز و شد متولد بم در سال 1339 در كه ماست
.كرد آغاز بسطامي يدالله عمويش راهنمايي به كودكي
در متعددي كنسرتهاي عارف گروه با سال 1369 از بسطامي
مژده -مركب افشارياست كرده برگزار كشور از خارج و داخل
گل موسم -(مشكاتيان پرويز ساخته) من وطن -مهر افق -بهار
-(متبسم حميد ساخته) نوروز بوي -(درويشي محمدرضا ساخته)
اجرا به او توسط كه است آثاري (ساكت كيوان ساخته) فسانه
.است درآمده
شور گاه سه مايه در قديمي خوانندگان تصنيفهاي بازخواني
به روزها همين كه است بسطامي از ديگري كاست ترك بيات و
.ميآيد بازار
حرفهاي كار موسيقي يك زندگي به مشكلاتي چه شما نظر به
ميشود؟ اضافه
آن قسم مهمترين خانوادگي ، و مالي جنبههاي از گذشته *
موسيقي بيكران درياي اين برابر در مسئوليت احساس همان
فرهنگ از بخشي عنوان به ما گذشتگان از سلسلهوار كه است
حاصل مقصود اين. است رسيده ارث به برايمان كشورمان پوياي
و تشخيص حسن داراي بايد كار موسيقي يك آنكه مگر نميشود
قديم شعر با را خود پيوند و باشد شعر سبكهاي انواع شناخت
آشنايي موسيقي آلات از يكي به لااقل و كند جديدمحكم و
به را موسيقي و شعر از كاملي تلفيق بتواند و باشد داشته
توانمند خواننده يك شاخص هنرهاي از يكي اين كه آورد وجود
باشد هم صدا بهترين داراي اگر حتي صورت اين غير در است
برقرار شنونده و خود بين عاطفي و روحي پيوندي نميتواند
از بيش رياضت و كوشش با الا نميگردد ميسر امر اين كند ،
.تصور حد
كه است كرده توصيه موسيقي علاقهمندان به صبا استاد
كند دنبال حرفهاي صورت به را موسيقي بخواهد فردي چنانچه
وضعيت به توجه با باشد تامين "كاملا مادي نظر از بايد
چيست؟ خصوص اين در حضرتعالي نظر امروزي ، جامعه اقتصادي
جامعه قشر از بزرگي بخش دامنگير مالي مشكلات چند هر *
در فرهنگي و علمي پديده يك بعنوان هنر اين اگر ولي ماست ،
دولتي سازمانهاي توسط و نگردد پذيرفته ما اجتماع بطن
.است باقي خود قوت به مشكل اين متاسفانه نشود ، حمايت
فراگيري براي ثابتي آموزشي سيستم نبود به توجه با
انتخاب در موسيقي به علاقهمند يك تكليف سنتي ، موسيقي
چيست؟ استاد
به امر اين ولي است لازم شرط يك استاد يك انتخاب *
الفباي جز شاگرد به چيزي آواز استاد نيست ، كافي تنهايي
ولي نميدهد آموزش عملي و علمي راهكارهاي شناخت و موسيقي
.فراگيرد را آوازي رديفهاي پشتكار و عشق با بايد هنرجو
بايد او چون است سنگين بسيار نيز آواز معلم يك وظيفه
مسير در را آنها و كند درك را خود شاگردان استعدادهاي
.كند ياري خدادادي استعدادهاي بروز
متاسفانه راستا اين در اينكه است اهميت حائز كه نكتهاي
خود شدن مطرح جهت را خود آموزش دامنه هنرجويان از خيلي
زشت پديده اين كه صورتي در ميكنند وصل بزرگ اساتيد به
آنكه مگر باشد فرد صلاحيت گواه نميتواند عنوان هيچ به
آنرا "قبلا ديگران كه نمايد ارائه طريقي يا شيوه خود از
.نكردهاند كشف
گذشته مثل ايراني آهنگسازان حاضر حال در چرا شما نظر به
نميكنند؟ ارائه ماندني و جاودانه موسيقي
آن علل از يكي ميكنم فكر من.است مشكل سوءال اين جواب *
چرا گروهي ، رسانههاي كارآيي عدم و است ما اجتماعي شرايط
يافت هم ارزندهاي آثار موسيقي آشفته بازار اين در كه
گرفته مجوز نوارهاي حد از بيش اشباع علت به كه ميشود
استادتجويدي جاودانه اثر مثل ميشوند گم ارزنده آثار اين
.مست آسمان مست ، زمين
حال داشتيم ارزشمندي هنرمندان گذشته در ما اينكه ضمن
و روحي شرايط و زمانه اوضاع و ماشيني زندگي علت به شايد
هم هنوز ما ميخورد چشم به كمتر آثار اينگونه از جسمي
ميرنقيبي -پايور -شريف -ياحقي -تجويدي چون اساتيدي مديون
هستيم مشكاتيان و عليزاده -لطفي محمدرضا آقايان همچنين و
و شخصيت -غرور احساس نوعي ميشنويم را آثارشان هربار كه
.برميانگيزد را انسان وجودي جوهره و نوعدوستي حس
شده مكررات تكرار ما موسيقي هماكنون كه است سوءال جاي
پرمحتواترين و غنيترين پيكر به ضربه بزرگترين اين و است
را شده ياد عناوين كه است سرزميني موسيقي پراحساسترين و
ميكشد؟ يدك به
ايشان با كه خاطراتي و شجريان استاد با خود آشنايي از
بگوئيد؟ داريد
تهرانپارس در و آمدم تهران به بم از بود انقلاب اوايل *
تعارفات از پس.رسيدم استاد خدمت بود ايشان منزل كه
بخواني آواز ميتواني كوك اين با:فرمودند استاد معمول
عرض ميرسيد گوش به دور از كه ساز صداي شنيدن از پس من
:كردم شور دستگاه در تحرير به شروع اينگونه و بلي كردم
سينهسوز داغ با كه شقايقيم آن ما
نشستهايم صحرا به و گرفتهايم جامي
و عطوفت با خوشحالي اظهار ضمن بلافاصله شجريان استاد
در بزودي ديگري خواننده كه بگويم بايد:گفتند مهرباني
را لحظه آن من و كرد خواهد ظهور ما آوازي موسيقي تاريخ
عزيزم آن اكنون كه برادرم با و نميكنم فراموش وقت هيچ
رفتيم تهرانپارس چهارم فلكه تا قدمزنان نيست ما ميان در
استاد حرف به بتوانم روزي اميدوارم برادر:گفتم او به و
مخارج تمام فقيد عزيز آن آن ، از بعد و بپوشانم عمل جامه
.بگيرم درس استاد از تا كرد تقبل تهران در مرا زندگي
هستيد؟ تماس در استاد با هم هنوز
و ميآيم تهران به بم از ماه هرگستردهتر خيلي -بلي *
شده جانبه دو علاقه باعث ديدار اين و ميرسم ايشان خدمت
.ميشود تلقي طلايي دوران من براي دوران اين و
داريد؟ برنامهاي چه آينده در
در كه كار يك "مثلا دارم تهيه دست در بسياري كارهاي *
بازخواني شد خواهد عرضه موسيقي بازار به نزديك آيندهاي
ساخته تصانيف اين كه ميباشد قديم خوانندگان تصنيفي
متين كورش آقاي كه ميباشد ميرنقيبي محمد گرانمايه استاد
و گاه سه مايه در تصانيف اين البته است كرده تنظيم آنرا
با نيز كاست يك دارم تصميم همچنين.ميشود اجرا دشتي
مهندس -تجويدي علي استاد چون ارجمندي اساتيد همكاري
به ترقي بيژن آقاي اشعار و شريف فرهنگ -خرم همايون
انشاءالله دارم نظر در.كنم عرضه سنتي موسيقي دوستداران
ترتيب كنسرتي نيز عليزاده حسين و لطفي محمدرضا آقايان با
.بپردازم آن اجراي به تهران و شهرستانها در و دهم
موسيقي وضعيت است مطرح هميشه كه سوءالي بسطامي آقاي
مملكت اين مطرح خوانندگان از يكي كه شما. است صداوسيما
ميشنويم رسانه اين از را شما صداي چندگاهي هراز و هستيد
چيست؟ خصوص اين در نظرتان
.است كننده نگران صداوسيما در موسيقي وضعيت متاسفانه *
از كه مقلدي هر و دارد سازمان اين در نفوذي كه شخصي هر
فضل اظهار سنتي غني موسيقي خصوص در است رسيده راه گرد
از انقلاب از سال گذشت 20 از بعد ما مردم كه ميكند
كار دنبال آقايان اين است بهتر شدهاند خسته سنتي موسيقي
است خودشان شان خور در كه مجالسي همان در و بروند ديگري
وارد اينكه نه.كنند معاش امرار و بپردازند هنرنمايي به
كه قديمي خوانندگان صداي تقليد و شوند سازمان اين
ساعته و 24 كنند ميبرند بسر لسآنجلس در فيالحال
مخالف من.گردد پخش تلويزيون و راديو از صدايشان
موسيقيهاي بايد صداوسيما.نيستم سنتي از غير موسيقيهاي
ولي شوند آشنا هم آنها با مردم تا كند پخش را مختلف ملل
قرار اولويت در بايد رسانه اين در سنتي موسيقي جايگاه
.بگيرد
دارد قرار موسيقي دوستداران دسترس در كه اثري هفت از
داريد؟ بيشتري رضايت كارهايتان كدام از شما
كاري هر با انسان.را همه البته و كدام هيچ شايد *
بگويم بايد ولي.خاطراتي اثر هر از و دارد خاص ارتباطي
چون دارم بيشتري رضايت است ساكت آقاي ساخته كه فسانه از
و سمت همان به صدا يعني ميپسندم بيشتر را خودم صداي فرم
كارهاي در انشاءالله و است حركت در بنده دلخواه سوي
.برسد مرزدلخواه آن به بعدي
و باشند نداشته قبول را نظر اين موسيقي دوستداران شايد
راضي بايد و شايد كه آنطور گل موسم از چرا بپرسند "مثلا
نيستيد؟
روشنفكر دوستان.دارد وجود نظرها اختلاف اين هميشه *
دوستاني و يافتند تعريف خور در را گل موسم موسيقي عالم
نحو به كارم ميخواهم من را ، بهار مژده و مهر افق ديگر
كه باشد داشته مرا دلخواه معيارهاي و شود ارائه احسن
.نميدهد دست هميشه گفتارم دوم قسمت اين متاسفانه
انجام را دلخواهتان كار نتوانيد كه ميشود باعث چيزي چه
دهيد؟
به موسيقي دنياي است فراوان سخن و حرف زمينه اين در *
تفكر ، دنياي موسيقي ، ذات و موسيقي چيستي همان واسطه
.است آرامش و عاطفه و انديشه
و استرس ايجاد و دخالتها با كساني كه بگيريد نظر در شما
متوجه را او حواس و هوش همه هنرمند راه برسر نگراني
جايي ديگر ذهني آشفتگيهاي و نگرانيها اين.ميكنند حاشيه
توجه هم مسئله اين ديگر صورت به نميگذارند موسيقي براي
يعني.قضيهاند مسبب آشنايان و خوديها گاهي كه كنيد
كه خارقالعاده استعدادهاي و چالاك پنجههاي صاحبان
و است مضراب و پنجه همان معطوف حواسشان همه متاسفانه
استاد كه ديگر تاي نه و نود آن به توجه براي جايي ديگر
من.نميماند ديگر خيليهاي و بود معتقد تهراني حسين
بهتر نگفتنشان كه داشتم تهران در عديدهاي مشكلات "واقعا
....ديگر وقتي هم شايد و است
رفتيد؟ كرمان به كي از
.بازگشتهام زادگاهمبم ، به كه است نيم و سال دو *
آواز تدريس مشغول كرمان در هم را هفته از روزهايي البته
محيطي در ميگذرانم بم در را هفته ايام بيشتر اما هستم
مجال كه توزيهايي كينه و غرضها و آلودگيها از دور
چندان محيط تهران كه است اين هم دليلش.نيست گفتنشان
من از را كار مجال...و غرضورزيها نبود من براي مناسبي
ميخواستم و بودم ديارم و شهر مديون طرفي از بودند گرفته
.كنم دين اداي نوعي به
آخر؟ سخن و...
است سرآفرينش تاج كه هنر از غير" به *
"نيست جاودانه منزلتي هيچ بنياد
از و محبت حقيقت ، انسانها همه كه است اين من آرزوي
از و دهند قرار خودشان زندگي سرلوحه را خودگذشتگي
.كنند پرهيز بدي و دروغ زورگويي ،
ابرقويي اسحاقي مهدي:گفتوگو
سومين در ايراني هنرمند
بينالمللي نمايشگاه
استانبول
نقاشي
با امسال استانبول نقاشي بينالمللي نمايشگاه سومين
استانبول موزه بزرگ سالن در "چشم برابر در چشم" عنوان
نيز ايراني نقاش مقدس جاويد نمايشگاه ، اين در.شد برگزار
نمايشگاه برپايي 12 با تاكنون وي.است يافته حضور
و فرهنگ معرفي به اروپا مختلف كشورهاي در نقاشي انفرادي
حمايت با سال هر اخير نمايشگاه.است پرداخته ايران هنر
هنري محافل در و ميشود برپا استانبول هنري گالريهاي
.دارد گسترده انعكاس تركيه
روسيه ، كشورهاي هنرمندان ايران ، بر علاوه است گفتني
.كردهاند شركت نمايشگاه در نيز آلمان و بلغارستان
مهتاب آفتاب
.است سيماياري از اشعاري مجموعه مهتاب ، آفتاب
چاپ به صفحه در 349 و كارنامه انتشارات توسط كتاب اين
بيخويشتني ، هواي در:اول كتاب.است بخش دو شامل و رسيده
.دارد عنوان آفتاب سايه در:دوم كتاب
|