تئاتر برگزيدگان معرفي با
پاياني مراسم شد برگزار
بينالمللي جشنواره هفدهمين
فجر تئاتر
زندگي درباره فيلمي
روءيا و آرزو از كولهباري با
...اما
تئاتر برگزيدگان معرفي با
پاياني شدمراسم برگزار
بينالمللي جشنواره هفدهمين
فجر تئاتر
خارجي گروههاي حضور اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير*
كرد ارزيابي مثبت فجر تئاتر المللي جشنوارهبين در را
و استحكام موجب انقلاب دهه دو سختيهاي:مهاجراني*
شد اسلامي انقلاب و نظام بيشتر استواري
فجر تئاتر بينالمللي جشنواره هفدهمين :هنر و ادب گروه
فرهنگ وزير حضور با ويژهاي مراسم در گذشته شب پنجشنبه
تئاتر هنرمندان و مسئولان از جمعي و اسلامي ارشاد و
.داد پايان خود كار به خارجي داخليو
عطاءالله انجاميد طول به ساعت سه كه مراسم اين در
با سخناني در اسلامي ارشاد فرهنگو وزير مهاجراني
گذشته دودهه سختيهاي:گفت فجر دهه ايامالله گراميداشت
انقلاب و نظام بيشتر استواري و استحكام موجب انقلاب
.شد اسلامي
فرهنگ گنجينه شاهنامه:افزود اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
با ويدارد ديني و معنوي گوهر كه ملي ماست ، فرهنگ ملي
جشنواره هفدهمين داوران هيات تلاشهاي از قدرداني
تعيينكننده نقشي داوران:گفت فجر بينالملليتئاتر
.دارند نمايش هنر درجهتدهي
بينالملليشدن خصوص در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
در خارجي مهمانان حضور:كرد فجراضافه تئاتر جشنواره
نيز ضمني يكمقايسه تا كرد فراهم را فرصت اين جشنواره
.شود نمايش هنر دانش توسعه موجب و انجام
هنرمندان همه از خود سخنان از ديگري بخش در مهاجراني
همكاري از و خارجي ميهمانان و داوران ويژههيات به تئاتر
خاطر به صداوسيما رسانههايخبري ، جمله از مختلف نهادهاي
.كرد قدرداني جشنواره اخبار انعكاس
فجر تئاتر بينالمللي جشنواره هفدهمين برگزيدگان
در فجر تئاتر بينالمللي جشنواره هفدهمين برگزيدگان
تالار در پنجشنبه روز همايش اين ازبرگزاري روز آخرين
.شدند معرفي وحدت
رزازي محسن به را صحنه موسيقي بهترين جايزه داوران هيات
اعطا "سبز ستاره يك خاكستري سوسوي" نمايش براي و بروجني
.كرد
نمايش" به را صحنه طراحي بهترين جايزه همچنين هيات اين
"عوضزاده وحيد" و كرد اعطا "كيانيان رضا" به"آبي نيلوفر
نمايش خاطر به "كامكاري ناصح"و "اژدهاك" نمايش خاطر به
كسب را وسوم دوم رتبههاي ترتيب به "فرهاد فراق در"
.كردند
بهترين جايزه فجر تئاتر جشنواره هفدهمين داوران هيات
در بازي خاطر به "گلستاني پرستو" به زنرا هنرپيشه
مهتاب" به بطورمشترك را دوم جايزه و "آبي نيلوفر"
"نامه مجلس" در بازي خاطر به "هاشمپور نرگس" و "نصيرپور
"پاوهنژاد الهام" به را سوم جايزه و "ممنوع شكارگاه" و
.كرد اعطا "فرهاد فراق" درنمايش بازي خاطر به
بهترين اول رتبه مرد ، بازيگر بهترين انتخاب بخش در
"آبي نيلوفر" در بازي خاطر به "بقائي بهروز"به مرد بازيگر
در بازي خاطر به "رضارافعيبروجني" به دوم ، رتبه و
.شد اعطا "سبز ستاره يك خاكستري سوسوي"
و "جعفري امير" به مشترك صورت به رشته اين سوم رتبه
"پارهها كاغذ رقص" نمايش در بازي بهخاطر "آقالو احمد"
.شد اعطا "نامه مجلس" و
نمايشنامه بهترين جايزه فجر تئاتر جشنواره داوران هيات
جايزه و "آبي نيلوفر" نمايش خاطر به "حميدامجد" به را
"آبادي نجف نادري عليرضا" يعقوبيو محمد به را سوم و دوم
اعطا "ديوار" و "پارهها كاغذ رقص" نمايشهاي خاطر به
.كرد
خاطر به را زارعي كوروش داوران هيات كارگرداني ، بخش در
بهترين عنوان دريافت مستحق "سقف آينهتوي" نمايش
را بخش اين سوم و جايزهدوم آن از پس و دانست كارگردان
بهخاطر "رحمانيان محمد" و "يعقوبي محمد" به
.كرد اعطا "نامه مجلس" و "پارهها كاغذ رقص"نمايشهاي
نيلوفر" نمايش فجر تئاتر جشنواره هفدهمين داوران هيات
.برگزيد نمايش برترين بهعنوان را "آبي
به "دادرس سينا" و "كامكاري ناصح" به همچنين هيات اين
.كرد اعطا جوايزي جشنواره بروشورهاي طراحيبهترين خاطر
تئاتر بينالمللي جشنواره هفدهمين برگزاري ستاد همچنين
پري" به جشنوارهرا تنديس و سپاس ويژهلوح بخش در فجر
"صادقي قطبالدين"،"رستموسهراب" نمايش كارگردان "صابري
" كارگرداننمايش "دژاكام امير " ،"آرش" نمايش كارگردان
،"خون عروسي" نمايش كارگردان "رفيعي علي"، "خواني سياوش
سياوش" و "عشق غم" نمايش كارگردان "قادري نصرالله"
.كرد اهدا "آتش چرخه" كارگرداننمايش "تهمورث
امسال فجر تئاتر جشنواره تنديس و سپاس لوح براين علاوه
آلماني ، شهير كارگردان "چولي روبرتو" بينالمللبه بخش در
از "چوبينه بهرام"نمايش كارگردان "عبدالرشيدف"
مديره"نمايش كارگردان "آناكلريو مارنيلا" تاجيكستان ،
سرپرست "نائير كريشنان رادا" و ايتاليا از "مهمانخانه
.گرفت تعلق هند از "كاتاكالي"گروه
بازي و صحنه به بازگشت پاسداشت به جشنواره ستاد همچنين
تقدير وي از جشنواره تنديس و لوح اهداي با"مشايخي جمشيد"
.كرد
زندگي درباره فيلمي
"زندگي شور" فيلم كارگردان بهزاد ، گفتگوبافريال
فيلمي ميبايست "قاعدتا "زندگي شور" عنوان به توجه با *
...دارد جريان زندگي آن در كه باشد
درباره بيشتر "زندگي شور" واقع در.زديد حدس درست -
بدن اعضاي اهداي محور بر آن اصلي موضوع و است زندگي
موضوع اين به مثبت ديدي با كردهام تلاش.ميگردد
بخش زندگي زيبايي ، عين در كار اين معتقدم زيرا بپردازم
ديگر آدم يك براي ميشود تمام آدمي براي زندگي وقتي.است
اين مهمميكند پيدا ادامه زندگي و است ديگر تولدي شروع
نباشيم بيتفاوت ديگران مرگ و زندگي مقابل در ما كه است
با جامعه در آدمها كه را مشكلاتي از بخشي كنيم تلاش و
آن ، عنوان و فيلم ساخت از هدف.كنيم برطرف هستند درگير آن
اين فيلم كلي پيام و است مخاطبان به مشكلات اين يادآوري
براي ميتواند ميشود خاموش آدمي زندگي چراغ وقتي كه است
.باشد آن ادامه و زندگي يك شروع ديگري آدم
رسيد؟ شما دست به زماني چه فيلمنامه *
خانم نويسندهاش كه را فيلمنامه پيش سال يك حدود -
بسيار موضوع رسيد نظرم به و خواندم است شمياني فرزانه
ساخته رابطه اين در فيلمي هنوز زمان آن در.دارد جالبي
قدر آن اعضاء اهداي موضوع من عقيده به چند هر ;بود نشده
هم باز شود ساخته باره اين در فيلم چقدر هر كه است جذاب
نوعي موضوعهايي چنين پيام كه آن ويژه به دارد ، كار جاي
.آدمهاست ميان در نوعدوستي به تشويق و يادآوري
شد؟ تغيير دچار فيلم ساخت زمان تا فيلمنامه آيا *
مورد اين در و بود ديالوگها زمينه در بيشتر تغييرات -
تغييرات با و كردم همكاري به دعوت فيلمنامهنويس خود از
هر بهاست شده منسجمتر فيلمنامه ميكنم فكر شده ايجاد
كه گونهاي يعني است ملودرام فيلم يك فيلم ، اين حال
فيلمنامه اوليه نسخه در.دارد اساسي نقش آن در ديالوگ
نوعي و نبودند فيلمنامه با متناسب چندان دركل ديالوگها
.داشت وجود فيلم قصه و ديالوگها بين ناهماهنگي
رسيد ، نظرم به نكتهاي كرديد ديالوگ از صحبت كه حال *
كه ميدهد تشكيل را فيلمنامه از مهمي بخش ديالوگ
ديالوگها به بيشتر فيلمنامه ضعف ايران در متاسفانه
.برميگردد
را خود خاص ديالوگ بايد سينمايي گونه هر من عقيده به -
به بايد ديالوگها جنايي فيلم يك در "مثلا باشد ، داشته
يك ديالوگهاي با البته و باشد فيلم ژانر خدمت در نحوي
داشته تفاوت بايد هم غيره و ملودرام يا و فانتزي فيلم
.باشد
كرديد؟ انتخاب چگونه را بازيگران *
انتخاب را بازيگران محدود زمان يك در بخواهيد را راستش -
نقششان عهده از خوبي به هم همگي خوشبختانه و كردم
قالب در تا كردند كمك هم خودشان كه اين ضمن.برآمدند
يك فقط نميتوان را بازيگربيفتند جا خوبي به شخصيتها
ارتقاء را نقش تا كند كمك هم خودش بايد و ناميد ابزار
شما.افتاد اتفاق اين "زندگي شور" فيلم در.دهد
كه آن مگر كنيد القا بازيگر به را چيزي نميتوانيد
تلاش فيلم ، اين براي.باشد داده جا ذهنش در را آن بازيگر
فيلم شخصيتهاي مورد در بازيگران ذهنيت به تا ميكردم
مشترك نقطه يك به رسيدن براي يكديگر با سپس و شوم نزديك
.ميكرديم بحث
رايج تقسيمبندي نوع يك اغلب زن ، فيلمسازان مورد در *
كه ايننيستم موافق آن با "شخصا خودم من البته كه است
زنانه فيلمي ميگويند بسازد زن فيلمساز كه را فيلمي هر
...و است
ميكنند ، نگاه را دنيا ديگري ، دريچه از زنها شك ، بدون -
به جامعه در كه تجاربي و ميدهد زن به جامعه كه ارزشي و
جوامع در كه ;دارد تفاوت مرد با حال هر به ميآورد دست
ديد زاويه شايد گفت ميتوان.نباشد شدت اين به شايد ديگر
زن فيلمساز بودن جدا به هم من وگرنه است متفاوت زنها ما
فيلمسازان كه را فيلمهايي از خيلي.ندارم اعتقادي مرد و
تا بودهاند زنانه فيلمي ساختهاند زنها درباره مرد
زنها ، لطيف طبع برخلاف گاهي كه زن فيلمساز يك از فيلمي
درباره "اصلا كه اين يا و ميشود مشاهده آن در هم خشونت
طرف گاه هيچ جنسيت لحاظ به فيلمهايم در خودم.است مردان
از بيش مردان شخصيت به بايد گاهي.نگرفتهام را خاصي
خود همجنسان به نسبت تعصبي هيچ اين بنابر پرداخت زنان
.ندارم قبول "اصلا هم را فمينيستي ديدگاه و ندارم
مرد؟ يا است زن اصلي شخصيت فيلم اين در *
بر قصه اصلي ماجراي و است مرد هم و زن هم اصلي شخصيت -
.برميگردد زوج اين محور
ساخته بدن اعضاي اهداي درباره كه فيلمهايي مدت اين در *
را؟ "نبودن يا بودن" "مثلا ديديد ، شده
آقاي فيلم موضوع البته.ديدهام را "نبودن يا بودن" -
نگاه اما اعضاست اهداي درباره من فيلم مثل هم عياري
"زندگي شور" كه حالي در است داستاني مستند ، نگاه يك عياري
متفاوت عياري فيلم با نظر اين از و است ملودرام فيلم يك
.است
و باشد واقعگرا فيلمي تا ميكند تلاش "نبودن يا بودن"
در.ندارد را ملودرام فيلم يك خمهاي و پيچ اين بنابر
رو خيلي ميافتد شخصيتها براي كه اتفاقاتي "زندگي شور"
تماشاگر اول سكانس همان از "نبودن يا بودن" در اما نيست ،
.ميبرد پي ماجرا به
سينماي با كه بوديد فيلمسازاني از يكي شما بهزاد خانم *
رها را سينما نوع اين كه است مدتي اما كرديد ، آغاز كودك
دارد؟ خاصي علت.كردهايد
اصطلاح به يافتن و كردن كشف فيلمساز ، يك براي -
بايد گوناگون زمينههاي در تجربهكردن و ديگر سرزمينهاي
بايد معتقدم كه هستم كساني از خودم من.شود تلقي اصل يك
در تجربه چند از پس.كرد سفر ناشناخته سرزمينهاي اين به
يك امسال و ساختم كمدي فيلم يك پيش سال كودك ، سينماي
.بزنم دست متفاوتي تجربه به است ممكن فردا و ملودرام فيلم
به دائم و كرد بلوكه بخصوص نوع يك در را فيلمساز نبايد
همين به شايد.بسازي ، فيلم نوع اين در فقط بايد گفت او
بعد و كنم تجربه نيز را ديگر ژانرهاي شدم علاقهمند دليل
براي فيلمسازي براي شرايط "واقعا سال سه اين طي هم
شرايط اين دارد حاضر حال در البته و نبود فراهم كودكان
فيلم كه بگويم شما به صددرصد ميتوانمميشود بهتر
حال هر به.است كودك سينماي زمينه در هم باز من آينده
سينماي زمينه در سالها كه فيلمسازي كه است آن درستتر
تجربههاي "احيانا كرد مشاهده كه زماني كرده ، كار كودك
.گردد باز كودك سينماي به "مجددا بتواند نبوده موفق ديگرش
چيست؟ آيندهتان برنامههاي پرسش ، آخرين عنوان به *
و كودكان براي تخيلي نيمه فيلمنامهاي نوشتن حال در -
.بسازم را فيلم آينده سال اميدوارم كه هستم نوجوانان
روءيا و آرزو از كولهباري با
...اما
شهرستانها در جوانان و تئاتر وضعيت به نگاهي
تلاشهايي درباره تاب و آب با همهجا آنقدر روزها اين
سياستگزاريهاي شهرستانها ، در تئاتر رونق درباره كه
تئاتر ، گسترش درباره نمايشي هنرهاي مركز متنوع
با شنونده عنوان به گاه كه ميشود صحبت ..و جوانگرايي
ما و افتاده اتفاقي "واقعا نكند":ميكني زمزمه خود
مشخص را ماجرا حقيقت ساده كنكاش يك اما "!بيخبريم
.ميكند
اين در را عمري كه كساني شهرستاني ، هنرمندان با وقتي
از كولهباري با تازه كه جواناني يا و گذراندهاند حرفه
گفتوگو به گذاشتهاند ، عرصه اين به پا روءياها و آرزوها
چقدر آنها كه اين از شرمنده.ميشوي شرمنده فقط مينشيني
در قولها و وعدهها تمام ميدانند اينكه با و عاشقند
همگي.كنند كار حاضرند هم باز ماند خواهد باقي حرف حد
سعي و ميكنند دنبال هم را تئاتر اصليشان ، حرفه دركنار
.كنند پر را خود كولهبار پيدرپي تجربههاي با ميكنند
سينه هست چه هر و ندارد وجود شهرستانها بيشتر در آموزش
از بعضي.ميشود منتقل جوانان به پيشكسوتان از سينه به
در تئاتر كار براي زيادي امكانات كه ميكنند فكر آنها
"حتما نبودند روبهرو مشكلات با اگر و دارد وجود تهران
اما.ميآمدند تهران به بيشتر تجربه آوردن دست به براي
با بايد شدهاند متولد آن در كه جغرافيايي اجبار به گويا
!كردهاند را كار اين نيز بسياري و بسازند شرايط همين
اما است بزرگي شهر مشهداست آمده مشهد از نجفزاده محرم
نظر زير كه نمايش اجراي براي سالن يك هنوز شهر اين در
:ميگويد نجفزاده.ندارد وجود باشد نمايشي هنرهاي مركز
بايد ببريم صحنه به را نمايشي مشهد در بخواهيم اگر ما"
تومان هزار تا 150 صد اجرا شب هر براي و كنيم كرايه سالن
طولاني تمرينهاي انجام از پس كارها از بسياري.بپردازيم
تعطيل بودجه نبودن بهدليل اجرا براي شدن آماده و
حداكثر و است كم تئاتر از مشهد در مردم استقبال.ميشوند
با تازه.بفروشيم تومان را 150 نمايش بليت ميتوانيم ما
ما.ميشوند بليت خريد به حاضر كمي تعداد هم قيمت اين
در نمايشي تا ميكنيم تحمل را مشكلات اين تمام داريم
".بگيرد رونق و بيفتد جا شهرمان
اولين":ميگويد آمده قوچان از كه ساله هجده رادمهر جواد
اين در شركت.ميكنم شركت فجر جشنواره در كه است بار
هستم جا اين كه حالا اما.بود روءيا يك برايم جشنواره
خيلي جشنواره بودم شنيده كه تعريفهايي آن به باتوجه
هشت ما گروه.نيست بالا خيلي هم كارها كيفيت.است عادي
مركز از كه هزينه تومان هزار سي با همگي ما و است نفر
.آمدهايم جشنواره به گرفتهايم شهرمان نمايشي هنرهاي
امسال.بپردازيم خودمان را هزينهها از خيلي بايد اينجا
و وحدت تالار ميرويم نفر چهار نيست ، ميهمان كارت كه هم
چون ميكنيم تعريف هم براي بعد شهر ، تئاتر نفر چهار
!نميرسد پولمان
فعاليتهاي تمام كه دارد وجود سالن يك فقط ما شهر در
چهار ساعت تا سالن اين.ميشود انجام آن در شهر فرهنگي
ساير به بعد به آن از و است كتابخانه بعدازظهر
رابه نمايشي اگر.ميكند پيدا اختصاص فرهنگي فعاليتهاي
اگر چون.نميشود فروخته بليت اجرا براي ببريم صحنه
نمايش ديدن به كسي ديگر بكنيم را كار اين بخواهيم
ابتدايي هزينههاي براي بودجهاي شهرمان در ما.نميآيد
صرف فقط ما گروه هزينه برابر چندين اينجا ولي نداريم
مثل چيزي ميشود نتيجه وقت آن.ميشود دكور يا لباس
براي حرفي "اصلا و است ضعيف بسيار كه "هفتم دانگ" نمايش
تهران در و كنم شركت هنر كنكور در ميخواهم.ندارد گفتن
نشدم قبول هم اگردهم ادامه جدي صورت به را تئاتر
"!دهم ادامه را پدرم حرفه مجبورم
در است متمادي سالهاي كه انديمشكي هنرمند بوشهري محسن
تئاتر از جدي حمايت":ميگويد دارد فعاليت تئاتر زمينه
بچههاي همت به خودمان ما.نميشود شهرستانها در
است متروكه سالن يك كه را راهآهن سينما سالن علاقهمند ،
يادواره و كردهايم راهاندازي نمايش اجراي براي
برگزار را است استاني بين جشنواره يك كه"سرخ لالههاي"
كه هستند علاقهمند شهرستاني جوانان از بسياري.ميكنيم
ما.ندارند آموزش و فراگيري براي را تهران به آمدن امكان
آنها اختيار در ميدانيم كه را آنچه خود توان حد در
عطش كه ميشويم روبهرو جوانهايي با گاه ولي.ميگذاريم
استعداد تمام متاسفانه و دارند دانستن براي سيريناپذيري
خوب چهميشود خفه نطفه در امكانات نبودن بهدليل آنها
تا ميكرد فراهم امكاني نمايشي هنرهاي مركز بود
تا ميرفتند شهرستانها به تهران از نمايش كارشناسان
.كنند حركت روز تئاتر با بتوانند هم شهرستاني جوانان
به مسئولان كه است اين هم مشكلات اين راهحل تنها
.كنند درك و ديده را مشكلات نزديك از تا بروند شهرستانها
كاري عمل در كاشميكند كار دلش براي شهرستاني هنرمند
شهرستانيها به اينقدر متعدد مشكلات تا ميشد انجام
".نياورد فشار
آمده بوشهر از.است شيمي مهندسي دانشجوي عباسزاده مهدي
و امكانات نبودن و شهرش در نمايش سالن كمبود از هم او و
هنرهاي مركز":ميگويد ;است گلهمند كار براي لازم بودجه
.ميگيرد ايراد گروهها بودن مختلط به بوشهر در نمايشي
براي مكان آنها به باشد داشته زن بازيگر گروهي اگر يعني
تهران به "حتما ميتوانستم اگر من.نميشود داده تمرين
از عملحمايتي در.است پيشرفت جاي اينجا چون.ميآمدم
شهرستاني جوان گروههاي از حمايت حداقل.نميشود جوانان
بخش در اينكه نه دهند شركت رقابت در را آنها كه است اين
آن به توجهي هم هيچكس كه بگذارند جشنوارهها جشنواره
"دريا سوغات" نام به دانشآموزي كار يك بود قرارندارد
تهيه براي هزينه چون اما.كند شركت جشنواره در بوشهر از
بعددر.نيامدند نداشت ، وجود تهران به آمدن بليت
در داشتهاند امتحان بچهها چون كه كردند اعلام جشنواره
"چيست؟ حمايت معني پس.نكردهاند شركت جشنواره
|