!اعتماد اجتماع انسان
اضطراب رفع براي ساده روش 30
تحصيلي عملكرد با چگونه
كنيم؟ برخورد كودكان
!اعتماد اجتماع انسان
جامعه يك در يكديگر به افراد داشتن اعتقاد و كردن اعتماد
سلامت بر ملاحظهاي قابل دليل ميتواند طبيعي و پيشرفته
و بينش نوع و بوده جامعه آن مردم رواني -روحي و فكري
حرمتها ، رعايت انساني ، روابط در انتخابي صحيح گزينههاي
را افراد متقابل اهميت و درك همينطور و ارزشي معيارهاي
.نمايد تضمين هم به نسبت
و مشكلات حل در هيچگاه جامعهاي چنين مردم طرفي از
كوچكترين و شد نخواهند درمانده بزرگشان و كوچك معضلات
و خود اجتماعي و جمعي زندگي براي را لاينحلي مسئله
.گذاشت نخواهند باقي ديگران
***
آدميزادهاي هر وجود در انساني ابعاد شاخصترين از يكي
"اعتماد" را آن كه است حسني يا و خصوصيت صفت ، حس ،
!مينامند
رفتاري زيربناي و ساخت در مهم شاخصه اين وجود دانست بايد
و بوده اجتناب غيرقابل و ضروري بسيار سالمي اجتماع هر
فوقالعاده انسانها جمعي ارتباط حفظ و بقا براي آن تداوم
معنا سادهتر زباني به را "اعتماد" اگر.است اهميت حائز
داشتن اعتماد و كردن اعتماد بگوييم ، ميتوانيم كنيم ،
ميتواند طبيعي و پيشرفته جامعه يك در يكديگر ، به افراد
آن مردم رواني روحي و فكري سلامت بر ملاحظهاي قابل دليل
در انتخابي صحيح گزينههاي و بينش نوع و بوده جامعه
همينطور و ارزشي معيارهاي حرمتها ، رعايت انساني ، روابط
.نمايد تضمين هم به نسبت را افراد متقابل اهميت و درك
و مشكلات حل در هيچگاه جامعهاي چنين مردم طرفي ، از
همواره كه چرا شد نخواهند درمانده بزرگشان و كوچك معضلات
حضور آرامش و خاطر طيب با شتافته ، يكديگر ياري و كمك به
را زندگي در موجود گرههاي رسيده ، خود همنوع داد به
علاقه و دلسوزي و اطمينان جديت ، با نهايت ، در و گشوده
مسئله كوچكترين و كرده فصل و راحل موجود نارساييهاي همه
باقي ديگران و خود اجتماعي و جمعي زندگي براي را لاينحلي
.گذاشت نخواهند
موفق جامعهاي داشتن بر علاوه مردمي چنين قطع ، بطور حال
خود آن از را شيريني خوشبختي احساس تا ، توانست خواهند
به و كرده تقويت را نفسشان به اعتماد و ارتباط نموده ،
همنوع به ورزي عشق ارزشمند ، نعمات اين به دستيابي موازات
را آن و آورده دست به درازمدت در و سهولت ، به نيز را بشر
گوناگون عرصههاي در يكديگر ، با رويارويي و تقابل در
مستعد كنش هر كه آنجايي از اما.نمايند تجربه هستي ،
چنانچه شد معترف بايد است ، خود مناسب واكنش دريافت
است ، گرفته شكل مردمش گسترده حضور براساس كه اجتماعي
عمل آمد ، مقوله اين ابتداي در كه آنچه با مغاير بخواهد
حرمت ، ارزش ، خوشبختي ، توفيق ، تنها نه صدالبته نمايد
آورد نخواهد بوجود و نكرده توليد را اعتمادي و اعتبار
و بحران دچار رفته رفته جامعه تا شد خواهد آن موجب بلكه
و ترديد عناد ، بدبيني ، تخم و شده اجتماعي منفي دگرگوني
جائيكه تا.شود كاشته مردمش آحاد تكتك وجود در سوءظن
گرفته ، فاصله هم از نيز يكديگر به افراد نزديكترين حتي
درصدد همواره و نداشته خوبي احساس خود مقابل طرف به نسبت
زندگي در موجود منفي نكات و احتمالي ضعف نقاط يافتن
و بياعتمادي جز كه را خويشتن نظريه بدينوسيله تا برآمده
رسانيده اثبات به نيست ديگري چيز ديگران ، درباره بدبيني
هستند اجتماع در كه افرادي تمامي بقبولاند خود به و
.اطمينانند غيرقابل
تا ميكند اقتضا انسانها حساسيت و ظرافت متاسفانه
.باشند شكننده مشكلات با مواجهه در موجودات ، اين بيشترين
مورد گناه ، با يا بيگناه كه افرادي بيشتر ديگر ، سويي از
ميگيرند ، قرار اجتماعي بيمهريهاي و ناهنجاريها هجوم
ذهنيت و شده دلسرد اجتماع اين به نسبت سريع خيلي
سعي همواره و كرده پيدا آن با برخورد در نامناسبي
كنند ، ثابت و كرده محكوم يكجانبه بطور آنرا تا ميكنند
به آن در كه است منفي و مزخرف اجتماعي وموجود اجتماع
دو به حتي.كرد اطمينان نميتوان چيزي هيچ به و هيچكس
مطلق و شديد سوءظن يك و بياعتمادي يك يعني !خود چشم
!همهكس و چيز همه درباره
*
وقت؟ چه و چرا بياعتمادي بروز
يك فقط گاه كه كرد اشاره ميتوان خلاصه و گذرا بسيار
به آنهم خرد ، و جزيي بسيار تلنگر يك !است كافي تلنگر
از موهوم توهمي تصوير شدن ساخته يا و اندك ، گماني
تفاهمي سوء گاه حتي !ديگران بودن اعتماد غيرقابل
حساس لحظهاي در منظور ، و غرض بدون سخن يك يا و ناخواسته
مستعد فرد ميتواند است ، زدن برهم مژه يك از كوتاهتر كه
همهچيز يا كس همه به نسبت را شدن بياعتماد به
.نمايد بياعتماد
اعمال ، نحوه يا توجيه در فردي ميآيد پيش گاه طرفي از
به مستعد فرد نزد در ديگران حركات و نگاه نوع كلام ، آهنگ
تا كند قولي نقل يا آرد برزبان نسنجيده سخني بياعتمادي ،
هيچ به بحث ، مورد افراد يا فرد كه كند تصور اينگونه او
آنان مقابل در يا ميبايد پس نميباشند اعتماد قابل وجه
!نمايد دوري آنان از اينكه يا و بورزد عناد همواره
*
در ساله پنج و چهل و صنعتي قالبهاي طراح نجفنيا ، عادل
دارد اعتماد چيزي چه و كسي چه به كه سوال اين پاسخ
:ميگويد
ديدگاه از را منفي نكات همه دارم عادت بنده چون "اصولا
اعتماد چيز همه و كس همه به ميگويم ، كنم ، بررسي مثبت
دوست من !شود ثابت برايم اعتماد اين برآنكه مشروط دارم ،
و شكي و سوءظن كوچكترين ديگران با رابطهام در ندارم
همان به منجر اينها همه چون آيد ، بوجود سوءتفاهمي
.شد خواهد بياعتمادي
*
كس چه به اينكه درباره نيز سيساله و كارمند ح -سولماز
:ميگويد دارد اعتماد چيز چه يا
مرگ ، فريب ، تظاهر ، بدي ، به من بگويم بايد نكنيد تعجب اگر
!!دارم اعتماد زده چنبره گلويم در كه بغضي به و آجر پاره
و بد چيز هرچه به حداقل دنيا اين در شده ثابت برايم چون
مانند چيزي تا كرد اعتماد ميشود بيشتر است غريب و عجيب
!ما زمانه واقعيتهاي شدهاند اينها چون آن امثال و خوبي
*
"اعتماد" درباره ساله پنجاه و آزاد شغل م ، -ح -ناصر
:دارد عقيده
به اما !ندارم اعتماد هم خودم چشمهاي به حتي بنده راستش
آنها به كه ميكنم وانمود مردم پيش زندگي اقتضاي لحاظ
به هم ميليون در يك دلم در حاليكه در !دارم اعتماد
از بنده وقتي "مثلا !ندارم اعتمادي و اعتقاد گفتهام
همه از كه مادرزنم ، و سركوچه بقال تا گرفته همسايهام
نگاه اما ميروم صدقه قربان ميرسم !ميترسم شان
چطور آنوقت ميبينم ، بخودم نسبت را بياعتمادشان
!كنم اعتماد آنها به و بگذارم هم را چشمانم ميتوانم
*
!بياعتمادي نمايش در تعمد
فضاي ايجاد مانند ، خامي ميوه حاصل بياعتمادي نيز گاهي
زوجين ميان بيشتر علاقه توليد يا و حسادت رقابت ، نادرست
تحريك يا برانگيز شك صورتي به آنهم آنان از يكي طرف از
از استفاده بيگمان كه ميباشد استهزاءآميز حتي و كننده
وقوع يا و احساسات برانگيختن براي ابزارها اين تمامي
و هدف آن به توجه لحاظ به مقابل فرد سوي از مثبت اعمال
مستعد فرد است ممكن اما.ميرود انتظار كه است منظوري
نموده برداشت خود برضد بازهم را احوال و اوضاع اين تمامي
!شود بياعتماد همهكس و چيز همه به نسبت قبل ، از بيشتر و
ساله ونه سي -كارمند د ، -فرزانه
يكي زمان آن در.كردم پيدا اختلاف همسرم با پيش سال چند
بوده ، ما زندگي نگران چقدر فهميدم بعدها كه دوستانم از
كه من اما دهد ، پايان همسرم و من اختلاف به تا كرد سعي
متوجه بعدها باز كه ديداري شوهرم با دوستم بودم شنيده
نيز شوهرم البته و است داشته بوده ، اتفاقي "كاملا شدم ،
كلاغ چهل كلاغ ، يك را موضوع من ، حسادت حس تحريك بخاطر
كه چرا كردم ، نامناسبي بسيار برخورد دوستم با بود ، كرده
از كه نكنيد باور شايد !بودم شده بياعتماد او به نسبت
!ميكنم ملامت را خودم و متاسفم هنوز بابت اين
*
اجتماعي قوانين و اصول رعايت با اعتماد ، باروري
و منطقي جامعه يك در افراد اجتماعي روابط كه موضوع اين
"كاملا گرديده ، بنا قوانين و اصول يكسري برپايه سالم ،
قوانين ، و اصول اين از آنچه اما.باشد مي انكار غيرقابل
اجتماعي درك و توان دريابيم كه آنست ميرسد ، بنظر مهمتر
!است حدي چه تا يادشده ، قوانين و اصول رعايت براي ما
به نياز پسانداز حساب يك افتتاح براي ما:مثال عنوان به
است طبيعي كه داريم بانكي مقررات و اصول يكسري رعايت
مراحل طي را آنها همه ميبايد اموراتمان انجام براي
از بخواهيم چنانچه حال.نمائيم اجرا يك به يك مختلف ،
دوطرفه اطميناني جلب در سعي مقرراتيكه و اصول اين رعايت
آيا زنيم ، سرباز دارد ، ما سپرده حفظ براي بانك ماو ميان
داشته بانك در پساندازي حساب بود خواهيم قادر بازهم
!باشيم؟
*
دور بسيار گذشتههاي در بشر زندگي به گذرا نگاهي با
پارينه دوره به متعلق انسانهاي حتي كرد ، خواهيم ملاحظه
اطمينان همچنين و تداوم و بقا براي نيز ، حجر عصر يا سنگي
زندگي بر را جمعي زندگي هميشه خود ، معيشت و امنيت از
پيشين دورههاي از بشر عبارتي ، به دادهاند ترجيح فردي
و زندگي در را خود بيشتر بهره و مصلحت حاضر ، قرن ظهور تا
كه جمعي.بس و است يافته جمع در آن متفاوت عرصههاي در
و شكل جامعهاش در موجود قوانين و اصول صحيح رعايت با
پرواضح.است كرده رشد سپس و يافته ملموس و طبيعي قالبي
قوانين و اصول چارچوب برابر در آوردن فرود را سر است
توليد لحاظ به همگي مجموع در كه جامعه ، در موجود
زندگي يك از مطلوب استفاده براي مناسب متفاوت زمينههاي
كرد خواهد كمك شخص به است گرديده پيشبيني سالم ، و خوب
خويش توسعه به رو اجتماع در را روابط و رفتار امنيت تا
امنيت اين از پيش ، روز از بيشتر روز ، هر و داشته باور
از وسيعي بخش ميتواند "اعتماد" موضوع كه روابط و رفتار
.شود برخوردار دهد ، اختصاص خود به آنرا
*
و "اعتماد" درباره كه مختصري شرح به توجه با راستي به
چرا شد ، عنوان افراد ، تكاليف و وظايف همچنين و آن باروري
و نارسايي يا اشكال دچار هرچيزي از و هرجايي از هركسي
و درميماند مسالهاي در يا و ميشود ، مصيبتي و ناتواني
همه دارد ، وجود دنيا در گناه و تقصير هرچه ميآورد ، كم
!مياندازد؟ "اجتماع" گردن به را
دنيا يك با آدمها ، عظيم مجموعه جز به"اجتماع" آيا
!است؟ ديگري چيز منفي ، يا مثبت واجور و جور خصوصيات
آحاد تكتك كه آنچه جز به جمعي را "اجتماع" ميتوان آيا
غيرقابل پديده آوردهاند بوجود و داده شكل آنرا مردم
مدنظر را واقعيت اين نبايد آيا و !دانست؟ ديگري انكار
به چيزي كه است عظيم مجموعه همين بد و خوب اعمال كه داشت
درستي سوي و سمت به آنرا و ساخته را جامعه و اجتماع نام
!ميدهد؟ سوق آن ضد يا
محيط نامناسب ، عملكردهايي يا گفتار با اينكه آيا
را اطمينان و اعتماد و نمائيم خوشبيني فاقد را زندگيمان
را منطقي و صحيح روابط و رفتار امنيت و كنيم سلب آن از
مقصر را "اجتماع" نام به عاملي ميبايد بگيريم ، آن از
شد ، عنوان "قبلا كه همانگونه "اجتماع" آيا و ؟!بدانيم
!نيستيم؟ "ما" خود
برون همان كوزه از" كه است اين بجز آيا اينكه بالاخره و
!؟"اوست در كه تراود ،
رستم مشهدي فاطمه
اضطراب رفع براي ساده روش 30
.نكنيد شتاب تا شويد بيدار زودتر دقيقه 15-1
.بخوريد خوبي صبحانه -2
مسائل كنيد سعي).كنيد يادداشت را كارهايتان -3
(كنيد فراموش را اضطرابانگيز
دندان ، وسايل ، ماشين ، حفظ براي كننده پيشگيري وسائل از -4
.كنيد استفاده خود روابط و بدن
.بخوريد خوب را خوردن زمان از درصد 85-5
احساس هم باز اگر و).كنيد ورزش سريع دقيقه سي روز در -6
(كنيد نرمش بيشتر داريد اضطراب
فردا كه را آنچه نياندازيد ، تعويق به را كارهايتان -7
ميخواهيد امروز را آنچه و امروز دهيد ، انجام ميخواهيد
.بپردازيد آن به الان همين دهيد انجام
.شويد دوست اضطراب بدون و شاداب افراد با -8
عبادت و تمركز تنهايي ، براي را خاصي زمان روز ، هر -9
.بيابيد
."نه" بگوئيد كه بگيريد ياد -10
خود نيازهاي و كمبودها و بدانيد را خود نعمتهاي قدر -11
.نكنيد بزرگ را
.بسنجيد را خود سخن زدن ، حرف از قبل -12
.دهيد انجام زودتر را ناخوشايند امور و وظايف -13
يادداشت روزانه صورت به را خود نگرانيهاي و مسائل -14
.كنيد
.دهيد انجام كار يك تنها زمان ، هر در -15
.كنيد استراحت كافي اندازه به -16
(عميق تنفس).سينه قفسه از نه كنيد تنفس خود شكم از -17
آن مورد در است ، خارج شما كنترل از چيزي چنانچه -18
.نباشيد نگران
.كنيد زندگي حال زمان در -19
انجام را كار يك كم دست مختلف كارهاي بين در روز ، هر -20
.ميبريد لذت آن از كه دهيد
حتي را نمابر پيجرو موبايل ، تلفن ، راديو ، تلويزيون ، -21
.نمائيد خارج برق از لحظه يك براي
.بخنديد بيشتر -22
احساس كمي كه هنگامي را سفره هميشه و بخوريد كم -23
.نمائيد ترك ميكنيد ، گرسنگي
.باشيد وفادار آنها به نسبت و دهيد قول كمتر -24
زندگي ، در چيزها بهترين كه باشيد داشته خاطر به -25
.نيستند اشياء
.بگيريد دوش روزانه -26
داشتني دوست تا باشيد داشته دوست كنيد سعي بيشتر -27
.باشيد
.كنيد اعتماد ديگران به -28
.كنيد صحبت كمتر و دهيد گوش بيشتر -29
.كنيد ترك را بد اعمال و تكرار را خوب عادتهاي -30
سلامتي اميد به:خصوص در مقالهاي
گرگان -معروف عاليه:ترجمه
تحصيلي عملكرد با چگونه
كنيم؟ برخورد كودكان
تاثير و كودكان تحصيلي عملكرد به مربيان و والدين واكنش
دانشآموزان رواني بهداشت در آن
دوران از مختلفي مراكز و موءسسات خانواده ، از غير به
انگيزش ميزان كودكان ، كردن اجتماعي در نوجواني تا طفوليت
اين از يكي.ميكنند بازي عمدهاي نقش رواني ، سلامت و
براي است محيطي مدرسه.است آموزشگاه محيط و مدرسه مراكز
مهارتهاي كودك كه است جايي نيز و كودك اجتماعي رشد
مدرسه به كودكان فرستادن از مقصود.ميآموزد را تحصيلي
به اطلاعاتي و شناختي مهارتهاي آموزش اول درجه در نيز ،
نقش ايفاي اينها از بيشتر مراتب به مدرسه اما.است آنان
تاثير آنان رواني سلامت و انگيزش شكلگيري در و ميكند
الخصوص علي آموزشگاه در تحصيل ايام واقع در.ميگذارد
و كودكان ساز شخصيت دوران تنها نه ابتدايي ، دوره
نيز زندگي انتقالي دورههاي ايام اين بلكه است نوجوانان
صفات اكثر.دارند همراه به را شديدي استرس كه هستند
خود از يا خودخواهي همكاري ، عدم يا همكاري نظير شخصيتي
اعتماد يا بياعتمادي نفس ، به اتكاء يا وابستگي گذشتگي ،
شكل دوران اين در رفتاري اختلالات يا سلامتي و نفس به
.ميگيرد
و اوليايمدرسه معلمان ، برخورد نوع تحصيل دوران طول در
شكلگيري موجب كودكان عملكرد چگونگي با والدين نيز
انگيزش ميزان نيز آنها كه ميشود مختلفي رفتاري ويژگيهاي
تحت را دانشآموزان رواني بهداشت و سلامتي "نهايتا و
خصوصيات و ويژگيها اين جمله از.ميدهند قرار تاثير
خود ،(2)آموزشگاهي عاطفه ،(1)درسي عاطفه شكلگيري
هدف.است افراد ،(4)خودپنداره نهايت در و ،(3)تحصيلي
مثالهاي ارائه طريق از مفاهيم اين بررسي حاضر مقاله
و سلامتي تامين جهت در رفتارهايي معرفي نيز و مناسب
.است دانشآموزان رواني بهداشت
از بعضي به كه باشيم داشته ياد به است ممكن ما همگي
بيعلاقه ديگر برخي به و داشتهايم علاقه معلمان
و برخورد نوع كه ميآوريم خاطر به را معلماني بودهايم ،
موجب يا و ميكرد ايجاد ما در بسياري انگيزه آنها رفتار
خصوصيات به بستگي حدودي تا واكنشهايي چنينميشد دلسردي
دانشآموزان فرد فرد بر خصوصيات اين و دارد معلمان شخصي
با گفتگو و مصاحبه هنگام.دارد متفاوتي تاثير
تحصيل ترك يا هستند تحصيلي افت دچار كه دانشآموزاني
، بسيار ميكنيم برخورد مسايلي چنين با "معمولا كردهاند ،
و مدرسه از خود تجربه اولين افراد كه ديدهايم يا شنيده
ذكر تحصيل ترك يا ادامه اصلي عامل را آموزشگاه محيط
ترك كه افرادي تمام مورد در مساله اين چند هرميكنند
واقعيت زيادي موارد در اما نيست صادق كردهاند تحصيل
خود و آموزشگاه درس ، به مربوط عواطف همان اينها.دارد
.هستند تحصيلي
تحصيلات رسمي آغاز و مدرسه به ورود روز اولين در كودكان
آموزشگاه محيط خصوصيات و ويژگيها از كافي آگاهي خويش
اما.است ابهام و ترس نوعي با همراه آنها رفتار و ندارند
تحت را آنها زندگي كل آموزشگاه محيط در اوليه تجارب
مشخص را آنها آينده مسير عبارتي به و ميدهد قرار تاثير
معلمان با اگر ميشود مدرسه وارد كه كودكيميسازد
باوي صميميت و گرمي با كه نمايد برخورد دلسوز و مهربان
و ميدهند پاداش او درست كارهاي به ميكنند رفتار
راهنمايي را او و كرده گوشزد خوشرويي با را او اشتباهات
در بودن نيز و آن به مربوط فعاليتهاي و مدرسه ميكنند ،
انجام به نيز بعد روزهاي و ميداند بخش شادي را مدرسه
يادآوري بدون.ميشود علاقهمندتر آن به مربوط فعاليتهاي
رفتن براي و ميدهد انجام را خود تكاليف والدين اصرار و
و مدرسه به ديگر عبارت به.ميكند شماري لحظه مدرسه به
اين و ميشود علاقهمند آن به مربوط فعاليتهاي
به اعتماد تامين جهت در بزرگي گام مدرسه به علاقهمندي
.است فرد رواني سلامت نيز و انگيزش ايجاد و نفس
مدرسه به ورود نخست روزهاي همان در كودك اگر ديگر طرف از
احساس كودك در شود ، روبرو معلم خشن و تند برخوردهاي با
در او تلاش مانع احساس اين و ميآيد بوجود نوميدي و ترس
و خشم به منجر و شده مدرسه تكاليف و وظايف انجام جهت
كه ميگيرد شكل باطلي دور و ميشود معلمان بيشتر تندخويي
تنفر و علاقگي بي مدرسه به نسبت كودك در آن ، نتيجه در
اصرار وجود با حتي كودكان صورت اين در.ميشود ايجاد
به تمارض ميروند ، طفره خود تكاليف انجام از والدين
از را خود تا ميزنند دست كاري هر به و ميكنند بيماري
خصوصيات اين نتيجه.سازند راحت آن فعاليتهاي و مدرسه شر
سلامت به آسيب و مدرسه به علاقه و انگيزش شديد افت نيز
.بود خواهد او رواني
سالهاي در دانشآموزان ناموفق و موفق تجارب بنابراين
دروس و معلمان شخصيتي ويژگيهاي از مدرسه در تحصيل اوليه
و احساس اوليه ، تجارب اين نتيجه در و ميشود ناشي خاص
دانشآموزان در آنان دروس و معلمان به نسبت معيني عواطف
يا درسي عاطفه را احساسها اين (5)بلوم.ميگيرد شكل
ميل به درسي عاطفه.است ناميده درس موضوع به مربوط عاطفه
ميشود اطلاق خاص دروس يا درس يك به نسبت منفي يا مثبت
و ميشود داده آموزش دانشآموز به خاصي درس كه زماني
فعاليتهاي ميشود خواسته او از خاصي وظايف و تكاليف
"مثلا ميشود كيفي و كمي ارزشيابي معلم طرف از دانشآموز
و والدين طرف از كودك عمل نتيجه ميشود داده نمره او به
واكنشهاي و ميگيرد قرار ارزشيابي مورد نيز اطرافيان
عبارت به.ميشود اعمال او فعاليتهاي به نسبت متناسبي
قرار سرزنش يا مذمت مورد يا تشويق يا تاييد مورد ديگر
.ميگيرد
سازد مطمئن را او كه يابد دست شواهدي به دانشآموز اگر
يادگيري در "احتمالا گرفته انجام خوب وي تكاليف يادگيري
اما كرد ، خواهد كوشش اطمينان و اشتياق با درس آن بعدي
موفقيت عدم احساس والدين و معلم قضاوتهاي و برخورد اگر
يادگيري به كمتري اطمينان و علاقه با كند القا او در را
و تقويت) پرداخت خواهد بعدي مشابه مطلب يا مطلب همان
درباره قضاوت نوعي مطلب هر يادگيري در بنابراين ،(تصميم
دريافت والدين و معلم سوي از خود شايستگيهاي و تواناييها
.ميپردازد خودش درباره قضاوت نوعي به نيز خود و ميكند
درباره قطعي قضاوت نوعي به بالاخره روند ، اين ادامه در
آيا كه ميرسد درسي موضوع آن با رابطه در خود توانايي
يا دارد را مشابه دروس يا درسي مطلب آن يادگيري توانايي
گيرد شكل مثبت عاطفه اگر است ، درسي عاطفه همان اين و.نه
احساس مطلب آن يادگيري براي را خاص تواناييهاي خود در
يادگيري از را خود آيد بوجود منفي عاطفه اگر و ميكند
.ميكند احساس ناتوان درس آن مطالب
عاطفه تكوين به نوبت درسي ، عاطفه شكلگيري از پس
يا مثبت عمومي ميل يا حالت يك يعني ميرسد آموزشگاهي
عاطفه.آموزشگاهي يادگيري و آموزشگاه به نسبت منفي
از پس و است گستردهتر و كليتر درسي عاطفه از آموزشگاهي
شكل مدرسه در دانشآموزان زياد ناموفق يا موفق تجارب
و علاقه يا منفي يا مثبت نگرش درسي عاطفه ميگيرد ،
مانند مشابه دروس رشته يك به نسبت دانشآموزان بيعلاقگي
آموزشگاهي عاطفه كه حالي در ميدهد نشان علوم و رياضيات
يادگيري و مدرسه كل به نسبت را دانشآموز انگيزش يا نگرش
درس چند در دانشآموز اگر.ميسازد منعكس آموزشگاهي
دروس ساير انجام در را خود تدريج به آورد بدست موفقيت
علاقهمندي مدرسه كل به نسبت و ميكند احساس توانمند نيز
شايستگي و توانايي به اينصورت غير در.ميكند پيدا خاصي
تحصيل به و ميكند ترديد و شك مختلف دروس دريادگيري خود
منفي عاطفه وي در و ميشود بيعلاقه آموزشگاه و
.ميگيرد شكل آموزشگاهي
و درسي منفي و مثبت عواطف اين پيامدهاي و نتايج
تعيين را كودكان آتي رفتارهاي و عملكرد كه است آموزشگاهي
در دانشآموزان انگيزش ميزان ديگر ، عبارت به.ميكند
منفي و مثبت عواطف اين به بستگي بعد سالهاي در يادگيري ،
مفهوم تكوين به آموزشگاهي و درسي عاطفه شكلگيري.دارد
در تواناييهايش به نسبت فرد نگرش همان كه تحصيلي خود
عواطفي موضوع واقع ، در.ميانجامد است تحصيلي امور انجام
صورت به تحصيلي خود شكلگيري با بودند (6)خارجي كه
آموزشگاهي و درسي عواطف در زيرا.درميآيند (7)دروني
موضوع تحصيلي خود در اما است ، فرد از خارج عاطفه موضوع
.دارد قرار فرد درون در عاطفه
گوناگون فعاليتهاي و مختلف دروس در دانشآموزي وقتي
احساس ميآورد بدست موفقيت مختلف سالهاي طول در و آموزشي
مورد نيز ديگران طرف از و ميكند شايستگي و توانمندي
تحصيلات زمينه در حداقل حالت اين د ، ميگير قرار ستايش
تحصيلي خود همان كه ميآورد وجود به توانمندي احساس
و خود تحصيلات طول در دانشآموز چنانچه اما.است (8)مثبت
طرف از و شود مواجه شكست با گوناگون فعاليتهاي و دروس در
منفي وي فعاليتهاي و گيرد قرار سرزنش و مذمت مورد ديگران
در آموزشگاهي و تحصيلي فعاليتهاي به نسبت شود ارزشيابي
بدين و شده ايجاد شايستگي عدم و توانايي عدم احساس او
.ميگيرد شكل (9)منفي تحصيلي خود ترتيب
و شديد حدي به منفي تحصيلي خود پيامدهاي و آثار متاسفانه
زندگي زمينههاي ساير موارد اكثر در كه است چشمگير
ميدهد قرار خود منفي اثرات تحتالشعاع نيز را دانشآموز
و ميشود دانشآموزان در ضعيف خودپنداره شكلگيري موجب و
هر.ميسازد گرفتار (10)شده آموخته درماندگي به را آنها
ضعيف پنداره خود و تحصيلي خود عليرغم افراد برخي كه چند
اكثر متاسفانه ميآورند ، بدست موفقيت زمينهها ساير در
بروز.ميشوند گرفتار شده آموخته درماندگي دام در افراد
و آورده پايين شدت به را دانشآموزان انگيزش حالتي چنين
.ميكند وارد فراوان صدمات آنها رواني سلامت بر
(1975) (11)سليگمن توسط بار اولين كه شده آموخته درماندگي
خود مفهوم حالت منفيترين معرف گرفت ، قرار پژوهش مورد
با را كوشش كه دارد اشاره افرادي به اصطلاح اين.است
فكر كه هستند افرادي آنها نميدانند ، مرتبط پيشرفت
اين در.نميآورند بدست موفقيت بكنند كاري هر ميكنند
.هستند كنترل از خارج رويدادها ميكنند تصور افراد حالت
ميزنند دست مختلفي اعمال به افراد وقتي ديگر ، عبارت به
هر كه ميرسند نتيجه اين به نميآورند بدست موفقيتي اما
دست از كاري هيچ و بود خواهد بينتيجه دهند انجام كاري
و انگيزه دادن دست از حالتي چنين نتيجه.برنميآيد آنها
افراد در كه چيزي.است افسردگي و اضطراب به شدن گرفتار
مشاهده كردگان تحصيل ترك يا و تحصيلي افت به مبتلا
.ميكنيم
درسي ، مثبت عواطف و انگيزش داشتن تحصيلي ، پيشرفت كه حال
به ابتلا عدم و قوي پنداره خود تحصيلي ، خود آموزشگاهي ،
در رواني سلامت شاخصهاي عنوان به شده آموخته درماندگي
حالات اين تامين راههاي از برخي گرديد مطرح مدرسه محيط
.مينمايم معرفي نيز را رواني بهداشت و سلامت بر موءثر
و برخورد نوع تاثير از والدين و معلمان ساختن آگاه -1
تخريب يا تامين در كودكان عملكرد به نسبت آنها واكنش
و مناسب واكنشهاي برداشتن تاكيد نيز و رواني بهداشت
.كودكان تحصيلي عملكرد به نسبت منطقي
در شرايطي تامين نيز و كودك توانمنديهاي بر تاكيد -2
اين.يابند دست موفقيت حداكثر به دانشآموزان كه مدرسه
كه ميشود دانشآموزان در نفس به اعتماد افزايش موجب عمل
موفقيت كسب و كار مثبت افزايش سبب خود نوبه به آنهم
.ميشود
.جنسيتي تفاوتهاي از مدرسه اولياء و معلمان ساختن آگاه -3
تاكيد پسر و دختر ميان جنسي تفاوتهاي به محققان برخي
فعاليت جنسي ، خصوصيات لحاظ به پسرها معتقدند و دارند
با مدرسه اوليه سالهاي در و دارند دختران از بيشتري
محيطي ابتدايي ، مدرسه محيط زيرا ميشوند ، روبرو مشكلاتي
مدرسه جنبههاي از بسياري كودكان ، حقيقت در.است زنانه
جنسيتي قالبهاي گونه اين و ميدانند زنانه را ابتدايي
.گذارد تاثير كودكان پيشرفت و انگيزش در ميتواند
آرامي به و باشند انعطافپذير و گرم معلمان اگر -4
احساساتشان هم دانشآموزان كنند ، منضبط را دانشآموزان
شركت كلاس بحثهاي در راحتي به.ميكنند بيان بيشتر را
.ميكنند استقلال احساس و ميكنند
تحت معلم ، انتظارات كه است داده نشان مختلف تحقيقات -5
انگيزش در و باشد موءثر يادگيري در است ممكن خاص ، شرايط
تاثير آنها نفس عزت و موفقيت انتظار دانشآموزان ،
.باشند آگاه مساله اين از بايد معلمان لذا ;ميگذارد
معلمان.گيرد انجام درست شكل به بايد انتقاد و پاداش -6
بيشتر دارند بيشتري انتظارات آنها از كه را دانشآموزاني
عملكرد مدرسه در دانشآموزان از دسته اينميكنند تشويق
به معلمان از برخي.ميگيرند پاداش بيشتر و دارند بهتري
پاداش كمتر دارند ، كمي انتظارات آنها از كه دانشآموزاني
براين ، علاوه.بدهند درست پاسخ كه وقتي حتي ميدهند
دارند كمتري انتظار او از كه دانشآموزاني از "احتمالا
خوب عملكرد براساس معلم تشويق اگر.ميكنند انتقاد بيشتر
دانشآموز در موفقيت انتظار سطح رفتن بالا "احتمالا باشد
.ميشود بيشتر
قراملكي صبحي ناصر
اردبيل دانشگاه - روانشناسي كارشناس
1- Curriculum Affect
2- Scholastic Affect
3- Academic Self
4- Self Concept
5- Bloom
6- External
7- Internal
8- Positive Academic Self
9- Negetive Academic self
10- Learned helplessness
11- Seligman
|