| شماره 1761 ،7 February 1999 بهمن 1377 ، يكشنبه 18 |
|
|
|
بيستمين جشنهاي مناسبت به
( 6) انقلاب پيروزي سالگرد ؟ خدمتگزاران يا حكومتگران و اسلامي حكومت از كشان در كه هستند كساني امروزه آنان.نيست فقيه سلطنت جز چيزي متاسفانه ، ولايت‌فقيه اقليتي مي‌بايد كه مي‌دانند صلاحيت فاقد رمه‌اي را مردم سيادت آنها بر واجدصلاحيت دولتمردان و متخصص شبانان از و خلاف امام صريح نص طبق نظرگاه اين.باشند داشته يك در ولي‌فقيه حتي اگر و است انقلاب و اسلام ضدآرمان .شد خواهد ساقط دهد خرج به استبداد مورد ولايت از بكند ، ديكتاتوري مورد يك در فقيهي يك اگر" (ص 119 خميني ، امام حكمت‌هاي و پندها قصار ، كلمات) ".مي‌افتد و فخر وسيله افراد ، يا فرد دست در زمامداري و حكومت" خود نفع به بخواهد مقام اين از كه نيست ديگران بر بزرگي (ص 138 همان ، ) ".كند پايمال را ملتي حقوق تثبيت جهت در همه ولايت‌فقيه ، و اسلامي حكومت اسلام ، :(ره)امام گفته بهدارند قرار جامعه و انسان آزادي از را ملتي و جامعه يا انساني ندارد حق فردي هيچ" و درك به بنا را ، او روابط و رفتار...كند محروم آزادي و خواسته‌ها به بنا يا است ناقص بسيار كه خود شناخت (ص 166 ج 4 ، نور ، صحيفه) ".نمايد تنظيم خود ، اميال ظل در جامعه قوانين باشد ، قوانين مجري بايد حكومت است اسلام احكام موضوعه صورت و آيينه كه اساسي قانون از را مقامي هر مدار ، اين از خروج فلذا گرديد مشخص الهي حق اين بايد ملت اجماع و كرد خواهد ساقط مشروعيت .بدارد محفوظ خود براي را مجري و قانون ضابط جز نقشي چه آن ، اعم معناي به دولت ، در امام ميراث باشد؟ داشته مي‌تواند خدمتگذاري و آنها .مي‌كند حكومت ملت آراي اينجا":مي‌گردد متجلي همينجا ارگانها اين و دارد دست در را حكومت كه است ملت اينجا هيچيك براي ملت ، حكم از تخلف و است كرده تعيين ملت را (اسفند 1359 اسلامي ، 1 جمهوري) ".نيست جايز ما از و محدود را ملت آراء قدبرافراشته ، امروز كه گروهي قوانين راي به تفسير و استفسار تحت را خود تمايلات و امام آرمان با تعارض مسير در "صراحتا مي‌كنند ، تحميل شكست آنان عمل نتيجه دارند قرار نظام رهبري و انقلاب .ماست كشور در راستين دموكراسي هيچ نشود ، اعاده مردم به سرزمين اين در ملت حقوق اگر نخواهد باقي ما ارزشهاي و آرمانها و انقلاب از نشاني مي‌كنيم نقل امام از هم باز را مطلب اين شاهد.ماند قيم‌مابي انديشه متوليان و متقشران براي عبرتي شايد :باشد خواهيم آنها به ماكنيم رفتار عدل ميزان روي بايد ما" اثبات غرب و شرق به..چيست؟ دموكراسي معني كه فهماند آنكه نه است دموكراسي داريم ما كه دموكراسي اين مي‌كنيم اينكه نه و است بزرگ سرمايه‌دارهاي طرفدار و داريد شما را مردم همه و هستند ابرقدرت طرفدارهاي و دارند آنها (ص 238 ج 5 ، صحيفه‌نور ، ) ".گذاشتند عظيم اختناق در حقوق بياييد.گذارد اختناق محاق در را مردم نبايد اقدام خود مردم زود يا دير.بدهيم آنها به را شهروندان ما ارزشهاي و نظام حيثيت و انقلاب اما كرد ، خواهند در قانونگذاران و مديران و رهبران.شد خواهد خدشه‌دار و ذينفع نه كنند عمل خدمتگزار مقام در بايد اسلامي دولت :يابد تحقق امام وعده تا منتظرند مردم.خودسر همه براي است خدمتگزار اسلامي ، دولت كه باشيد مطمئن" ما و ندارد طايفه دو طايفه ، يك به اختصاص.ملت قشرهاي نور ، صحيفه ".هستيم معنا اين به مامور اسلام ، طرف از (ص 79 ج 17 ... فردا تا 
|
|
