|
|
به كه مدتهاست خطر زنگ
است درآمده صدا كارشناس و محقق آذرنگ عبدالحسين با گو و گفت (1)كتاب و نشر وضعيت نشردرباره كتابو در تاثيرگذاري بر علاوه ايران اسلامي انقلاب:جستارگشايي .آورد بار به نيز عظيمي فرهنگي دگرگوني سياسي ، عرصههاي ميپردازند ، فعاليت و كار به فرهنگ حوزه در كه آنهايي بسترهاي كه برميكشد شاخه زماني فرهنگ كه دارند اذعان مهمترين معتقدند نيز گروه همين.باشد شده فراهم آن مناسب كه مسئولاني و ملت.ميشود آغاز كتاب با فرهنگسازي بستر جايگاه بر را نويسندگان و قلم اهل و دهند اهميت كتاب به بدانند ، را آنان منزلت و قدر و بنشانند واقعيشان گفتوگوي.چيد خواهند پاسداشت اين از پرثمري ميوههاي كه شده انجام نشر و كتاب حوزه كارشناسان از يكي با زير آن نابسامانيهاي ، كتاب و نشر وضعيت از جامع تحليلي ضمن كتاب وضعيت شدن بهتر براي مناسب رهنمودهاي و برشمرده را .ميكند ارائه را معارف گروه گرديد؟ حادث كتاب نشر در تحولي چه ايران انقلاب با * ملتهايي از دسته آن شمار در ما ميكنم گمان:آذرنگ * وجود اشكالاتي و اختلالات تاريخيشان حافظه در كه باشيم درست و بياوريم ياد به درست بايد كه را چيزها خيلي ;دارد كه را چيزها بسياري و ميبريم ياد از باشيم داشته ياد در از بايد "حتما بودن بيفايده يا بودن زيانمند لحاظ به "طبعا وارونگي اين.ميداريم نگاه بيهوده بزداييم خاطر يكي.ميدهد نشان واژگون يا ميكند وارونه را چيزها خيلي زمان البته كه -گذشته سال خلال 20 در كه چيزهايي از فراموش -نميرسد هم نسل يك عمر به و نيست هم زيادي انقلاب ، مهم و اصلي دلايل از يكي كه است اين كردهايم ، .بود نشر و بيان و قلم آزادي با حاكم رژيم مخالفت و عناد بود ، مغاير اندكي ارزشهايش با كه را چيزي كوچكترين رژيم ، آثار جلوي كه سدي انقلاب ، پيروزي جريان در.برنميتافت نوشتارها ، از انبوهي و شد شكسته بودند گذاشته ناخواسته اما.شد پديدار است ، شده معروف "سفيد جلد كتابهاي" به كه از دور به كتابهاي و نشست فرو كه اينها خواندن ولع و حرص به شروع دغدغه و ترس بدون كه مردم و شد منتشر كه سانسور و سانسور كه شد آشكار فن اهل بر كردند ، چيز همه خواندن هيچ ريخته فرو رژيم سانسور شيوههاي و سانسور دستگاه ميخواستهاند كه نويسندگاني و است نداشته كارآمدي گونه خودشان كه ترفندهايي با و طريقي به بزنند را حرفهايشان سد كه سيلي از آنكه خلاصه و زدهاند ميدانستهاند ، بهتر دندانگيري چيز است ، آورده چيزها خيلي خود با و شكسته را شده ، شكسته انقلاب با كه سدي واقع در.است نشده كسي نصيب كه يافتند را احساس اين پديدآورندگان.بود رواني سد با ميتوانند و باشند داشته خواننده ميتوانند در ميتوانند.سازند برقرار مستقيم تماس خوانندگانشان همه بهبود در تصميمگيريها ، در برنامهريزيها ، در جامعه ، بر پيشرفت ، توسعه ، اصلاح ، جريانهاي بر زندگي ، شئون تاثير غيره و غيره و بازبيني بازنگري ، بازانديشي ، و داد ثمر بعد سال چند برداشت ، و احساس اين.بگذارند كتاب كار در - نهضتي گفت بتوان شايد حتي يا -تحول تحول ايناست بيمانند ايران نشر تاريخ در كه پيشآمد ادامه از 1365 پيش تا و شد آغاز بعد به سال 1360 حدود از عنوان اگر ساله پنج -چهار دوره اين بر ميكنم خياليافت مبالغه بگذاريم ، را "ايران در كتاب عرصه در جديد تحول" دلايلي به و نيافت ادامه دوره اين متاسفانه.نكردهايم به مجموع در كه آمد پيش ركودي سال حدود 10 مدتي براي چند زمان بر هم اقتصادي بحران.بود ما روبهرشد فرهنگ زيان خيلي و تنگنظري آينده ، از ناآگاهي ندانمكاري ، ناشناسي ، داشت كه موهبتي از نگذاشت و شد مزيد ديگر منفي جنبههاي "حقيقتا.شويم برخوردار ميكرد ، عمل فرهنگي رشد سود به غبطهآور بسيار بسيار كه داديم دست از را ارزشمندي امكان منحني دوباره دهه 1370 نيمه حدود از.است دريغانگيز و فهرست.ميكند سير صعودي و است گرفته خيز كتاب نشر كشور دو انتشارات فهرست با سال 1376 در كشور انتشارات يعني داريم ، شباهت هم به مهم جهات بسياري از كه ديگر ، كتابمان اوضاع كه دريافتم كردم ، مقايسه مصر ، و تركيه وضعمان فكري منابع بعضي جهت از و نيست بد هم چندان از هميشه كتاب نشر زمينه در واقع در ما.است رضايتبخش زيادي حد تا شايد جديد تحول و بوديم عقب مصر و تركيه سياستهاي و حمايتي اخيرتر و اخير سياستهاي برخي نتيجه كند پيدا ادامه ميتواند زماني چه تا اما است ، موانع حذف وضع به كه است نكتهاي باشد ، موفق ميتواند حد چه تا و وانديشه فكر آزادي قبال در دولت سياستهاي و كشور اقتصادي .دارد بستگي نشر و هستند؟ كدام دارد وجود كشور نشر در كه عمدهاي موانع * شما با دارم كه زماني همين در و "فعلا مانع ، بزرگترين * قرار صنايعي رديف در نشر ، صنعت كه است اين ميكنم ، صحبت فرهنگي صنعت مهمترين وقتي و نيست سودآور كه است گرفته را خطر زنگهاي بايد شود ، روبهرو اقتصادي زيان با كشور سزاوار و بزرگ عيبهاي از يكي.درآورد صدا به بيدرنگ سير از و ميگيرد تصميم دير كه است اين ما جامعه انتقاد .ميدهد كف از را عمل ابتكار و ميماند عقب رويدادها و دارد (فيدبك) خورد باز نظام بيماري ما جامعه زود و درست را خودش مشكلات كه نميكند تعبيه سازوكارهايي مداوا را بيماري اين تا.كند تصحيح زود و درست و بشناسد را مجريمان و تصميمگير برنامهريز ، دستگاههاي و نكنيم عقب حوادث از هميشه نكنيم ، سازماندهي مناسب نحو به متحول جامعه براي مرگزايي آفت عقبماندگي اين و ميمانيم .ماست جوان و دو هر كه من ، و شما.بخرند كتاب نميتوانند اكنون مردم نميتوانيم ميكنيم ، زندگي كتاب راه از و هستيم كتاب اهل "اصلا كتاب.بخرند كتاب نميتوانند جوانان.بخريم كتاب كوچك شهرهاي شهرها ، در مردم از عظيمي بخشهاي زندگي وارد زيان و فرهنگي آسيب اينها همه و است ، نشده روستاها و .فرهنگياست كالاي اصليترين و مهمترين بهعنوان كتاب ، كه مادام كنار در روزمره بهطور و خانمها خريد سبد در فرهنگي و كيف در روزانه و نگيرد قرار پرتقال و سبزي و سيبزميني .روبهروست مشكل و مانع با كتاب نشر نشود ، گذاشته جيب تا.است ضروري وسيله نيست ، تزييني و تفنني رسانه كتاب ، -معنوي روحي ، فكري ، ضرورت البته -ضرورت اين كه زماني نشود ، برآورده مطلوب اقتصادي بهشيوه حوايج ساير مانند .ميايستد "مشكل" و "مانع" روبه نشر شاخص عقربه چگونه كتابهارا موضوعي تنوع درزمينه نشر وضع * ؟ كنيد مي ارزيابي ميتوانيد زيادي اندازه تا ساده معيار يك با:آذرنگ * .كنيد داوري موضوعي مختلف زمينههاي در كتاب انواع درباره شما درد به "مخصوصا معيار اين ميكنم خيال ميدانيد كه همانطور كتاب ، .بخورد خيلي روزنامهنگارها فكري ، نيازهاي ساختن برآورده و گفتن پاسخ براي "عمدتا هنري و ادبي كتابهاي.ميشود توليد جامعه معنوي و روحي .است روحي خاص نيازهاي پاسخگوي كلمه ، وسيع معناي در هم ، شما است ، بهنجار آنها در كتاب نشر كه جامعههايي در كمك به زمينهاي هر در را مشكلاتتان و مسائل ميتوانيد حدودي تا اينكه دستكم يا كنيد ، حل و بشناسيد كتاب يا نميدانيد ، ماهيگيري "مثلا.كنيد حل و بشناسيد يا گلدان ، در گياه و گل پرورش يا كوهنوردي ، يا رانندگي ، هزار هزاران و سرياني كتيبههاي خواندن يا سكهشناسي ، بشناسيد را موردنظرتان موضوع ميخواهيد اما ديگر ، موضوع پيش و خواندن راه از خودتان ، را مشكلاتتان و مسائل و نشر محيط در.ميرويد كتاب سراغ به پس.كنيد حل خودتان همه از سطوح ، همه در بشري ، نيازهاي همه بهنجار ، و سالم .ميشود طراحي مناسب كتاب آنها براي و گرفته درنظر جهات امكان كه هم را كتابي هر محيطهايي و فضاها چنين در زبانهاي از يا ميآورند ديگر جامعههاي از نباشد ، توليدش خودمان جامعه در را كتاب وضع اگر حال.برميگردانند ديگر در كتاب توليد چرا كه ميشود معلوم سرعت به بگيريم درنظر ازلحاظ ما وضع.است ناهمخوان و ناهنجار مختلف رشتههاي اگر اما.نيست بد عقيدتي عرفاني ، ديني ، فكري ، منابع چگونگي حسابداري ، روزنامهنگاري ، خودتان پيش بخواهيد گياهان شناخت قايقراني ، و قايقسازي ساعت ، و راديو تعمير اين نه ديد خواهيد بگيريد ، فرا را چه و چه و كويري در نه و ميكنيد پيدا كتابفروشيها در را كتابها درست توزيع عدم از و است نامناسب وضع ، اينكتابخانهها تصوراتش در را كتاب ما جامعه.ميكند حكايت موضوعي اين.ميداند فضيلت نوعي را كتابخواني و مقدس بهگونهاي كنار در است رسانه يك اكنون كتاب ، .است نادرست تصور ضرورت بلكه نيست ، فضيلت كتابخواني ، و ديگر ، رسانههاي كسب براي كه نميگويند جامعهاي به كتابخوان جامعه.است است جامعهاي بلكه بخواند ، كتاب فرهنگي و علمي امتيازهاي كتاب كمك به زمينهها همه در را مشكلاتش و مسائل كه معنوي حظ روحي ، لذت براي را كتاب.ميكند حل و ميشناسد و مهم جنبه ما.ميگيرد بهكار عقلي و فكري تحليل و رابه كتاب و داشتهايم نگه دور نظر از را كتاب كاربردي جامعه آنكه بهعوض.كردهايم تبديل بتگونه و مقدس شيئي سوق كتاب با آشنايي و الفت و انس و كتابدوستي به را از ما تصور هم هنوز.واداشتهايم كتابپرستي به بدهيم كتابي هر ميكنيم خيال و است صنعتي عصرماقبل تصور كتاب به هم را كتاب نشر دليل همين بهاست مقدس كتاب منزله به ضروري و طبيعي انساني ، نيازهاي كه كتابهايي توليد سوي به نشر نگذاشتهايم.نكردهايم هدايت فروبنشاند را مردم نه كند ، حركت متوازن فرهنگي صنعت به شدن تبديل سمت .اعتباري و تصوري ارزشهاي بهسوي دارد ادامه
|