رويارويي و بازار ساماندهي
جهاني چالشهاي با
سميرامين دكتر با گو و گفت
نظريهپردازان اقتصاددانانو از امين سمير دكتر :اشاره
در "پيرامون و مركز" نظريه واضعان از يكي وي.است برجسته
نهادهاي در و است مصر زاده امين ، سمير.است جهاني اقتصاد
.داشته عهده به را مختلفي مسئوليتهاي ملل سازمان اقتصادي
اجتماعي مسايل و انديشه اقتصاد ، پيرامون كتاب چندين وي
.است نوشته خاص طور به عرب دنياي و عام طور به سوم جهان
نيز اجتماعي علوم عربي انجمن دبيركل اكنون هم امين سمير
كه مباحثي و گردهماييها كثرت به توجه با لذاهست
گفتگوي العالم مجله دارد ، وجود جهانگرايي پديده پيرامون
از هدف نظير پرسشهايي و داده انجام وي با را زير
يا ضرورت و عرب معاصر روشنفكر اولويتهاي و جهانگرايي
ميان در او با را جهانگرايي پديده با رويارويي ضرورت عدم
.است گذاشته
مقالات گروه
پيرامون نوشتهها و گردهماييها اخير ، سالهاي طي *
درك به منجر كه است يافته افزايش "جهانگرايي" موضوع
را پديده اين كه است اين پرسش.شده اصطلاح اين چندگانه
بفهميم؟ چگونه
و كهن است پديدهاي بلكه نيست جديدي پديده جهانگرايي ، -
.انسان خود قدمت به
و فلسفهها دينها ، تمدنها ، ملتها ، ميان متقابل كنش
شاهد جهانگرايي ، .كهن بسيار است پديدهاي تكنولوژي ،
وجود خود خودي به جهانگرايي زيرا است ، بوده مختلفي مراحل
سازمان مختلف اشكال با ارتباطش به منوط آن وجود و ندارد
اين به ويژهاي ديدگاه مجموعهاي ، هر.است اجتماعي ،
.دارد جهانگرايي
شيوه با كه است جهانگرايي قديم نمونههاي گواه ما منطقه
است "خراجي" شيوه همان كه سرمايهداري از قبل توليد كهن
به را جهانگرايي از نويني شكل سرمايهداري ، .داشت پيوند
وضع به اگر.شد منجر شديد قطببندي به كه داشت همراه
بنگريم -نوزدهم سده آغازهاي در -صنعتي انقلاب از پس جهان
مناطق و پيشرفته بسيار مناطق ميان تفاوت كه ديد خواهيم
.نميرفت فراتر (درصد دو تا يك) نسبت از پيشرفته كمتر
يك مدت به و زمين كره ساكنان درصد درباره 9080 امر اين
-بيستم قرن نيمه تا نوزدهم سده اوايل از يعني -نيم و قرن
افزايش نسبت اين جهاني دوم جنگ پايان از پسميكند صدق
در و قطببندي پديده افزايش ميزان نشانگر اين و يافت
همان ايناست جهان مختلف مناطق ميان شكاف گسترش نتيجه ،
.است جهانگرايي جديد شكل
بيستم ، سده پايان تا دوم جهاني جنگ پايان از پس
به و شرقي ملتهاي زيرا شد نويني مرحله وارد جهانگرايي
جنوب ملتهاي از بسياري و سوسياليستي انقلابهاي واسطه
نوسازي ، و استقلال و ملي آزاديبخش جنبشهاي واسطه به
جهان نتيجه ، در و شدند صنعتي انقلاب مرحله وارد
در اساسي موءلفههاي با تا كردند مجبور را سرمايهداري
را اين ما.گردد همساز جهانگرايي عالمگير ساماندهي شيوه
باندونگ كنفرانس به اشاره در "باندونگ" مرحله جهانگرايي
جهان در رهاييبخش ملي خيزاب و غيرمتعهدها جنبش سرآغاز و
براساس كه اشكال اين كه نپاييد ديري.ميدانيم سوم
در و شده برپا كهن استعمار و فاشيسم عليه ملتها پيروزي
.شد فرسوده بود ، يافته رواج دوم جهاني جنگ از پس دوران
منجر سرمايه سود به نيروها موازنه دگرگوني به تحول اين
نظامهاي فروپاشي شكل به را خود دگرگوني اينگرديد
"احيانا و فرسايش غرب در "رفاه دولت" فرسايش و شوروي
نوسازي اشكال ديگر و ملي استقلال از برآمده دولت فروپاشي
.شد نمايان سوم جهان
سيطره كه شديم جهانگرايي از نويني مرحله وارد سان بدين
نوين انحصارات كه را آنچه چيرگي و جهاني عرصه در بازار
انحصارهاي.است آن نشانههاي از مينامم مركزها پنجگانه
تحرك بر چيرگي تكنولوژي ، انحصار از عبارتند پنجگانه
و طبيعي منابع به دستيابي براي و جهاني سطح در سرمايهها
كه اقليت يك سود به و زمين كره سطح در آن گرفتن كار به
انحصار آن بر افزون.است مركز كشورهاي جوامع همانا
مركزهاي" قدرت نتيجه در و اطلاعات و رسانهها و ارتباطات
سطح در فرهنگي و سياسي زندگي بر تاثير در "سرمايهداري
كشتار جنگافزارهاي انحصار از بايد سرانجام و.است جهاني
.برد نام جمعي
جهانگرايي پنجگانه نوين چالشهاي اين با چگونه *
كنيم؟ رويارويي
.است دشواري مساله چالشها ، اين با رويارويي من گمان به -
با من ، باور بهندارد وجود كار اين براي آمادهاي نسخه
يا ملي سطح در -بازارها به دادن جهت يا ساماندهي
.پرداخت چالشها اين با رويارويي به ميتوان -منطقهاي
تحميل با بينالمللي سطح در نيز و عرب جهان در ما براي
كار اين جهان ، مختلف مناطق ميان واقعي گفتگوي شرايط
.گرفت خواهد انجام
چيست؟ بازارها ساماندهي از "مشخصا شما منظور *
دموكراتيزه" به نياز هرچيز از قبل بازارها ساماندهي -
جوامع همه در كه اين به اعتراف يعني دارد "جامعه كردن
.دارد وجود گوناگوني اقتصادي و اجتماعي مصالح جهان ،
يا كارگر چه و باشند سرمايهدار چه -مصالح اين نمايندگان
سازمان را خود دارند حق -متوسط طبقههاي از يا كشاورز
گفتگو وارد ميانه راهحلهاي به دستيابي براي و دهند
.شوند
عنوان به تا ميشود داده حكومت به نقش اين اينجا در
به يا.شود گود وارد جامعه خواستههاي اجراكننده دستگاه
مختلف نيروهاي كه ميانهاي ردههاي اجراي ديگر ، عبارت
جنبشهاي يا سنديكاها يا احزاب در يافته سازمان اجتماعي
كردن دموكراتيزه" بدينسان ، .رسيدهاند آن به اجتماعي
صرف از انتخابات ، و حزبي كثرتگرايي شناسايي با "جامعه
پس.ميرود فراتر "كاملا سياسي دستگاه كردن دموكراتيزه
زندگي اين از برآمده اجتماعي توازن نتيجه در و آن از
كه ميشوند مشخص چهارچوبهايي دموكراتيك ، صحيح
وضع ، اين با.ميكنند عمل آن درون در بازار مكانيزمهاي
.مييابند سامان ملي سطح در بازارها
براي امكانات و نيت عرب جهان در ميكنيد فكر آيا *
دارد؟ وجود رويارويي
كشوري -هند و چين جز -نميكنم فكر من ;پنهان چه شما از -
يا پنجگانه انحصارهاي با بتوانند جهانسوم كشورهاي از
دادن جهت نيازمند ما درنتيجه.كند رويارويي جهانگرايي
.هستيم عرب جهان سطح در يعني منطقهاي سطح در بازارها
خواهيم پديد را شرايطي بيگمان شويم موفق راه اين در اگر
جهاني سطح در واقعي گفتگوهاي از نوعي به بازگشت كه آورد
صرف ميشود ، خواسته ما از اكنون آنچهميسازد فراهم را
خود "پيراموني ضعيف كشورهاي" ما ، كه اين يعني است همسازي
و جهاني سطح در سرمايهداري گسترش مستمر نيازهاي با را
ما كه درحالي.دهيم تطبيق نوين جهانگرايي چهارچوب در
نيز را مركز كشورهاي يعني ديگر طرف داريم مبرم نياز
در توسعه رونق براي ما مستمر نيازهاي با تا سازيم وادار
جهاني اقتصاد به دادن جهتشوند همساز پيراموني كشورهاي
بينالمللي صندوق جهاني ، بانك نظير سازمانهايي با نيز
زيرا شد نخواهد انجام "گات" جهاني تجارت سازمان يا پول
ما بر اكنون كه ارتباطند در جهانگرايي از اشكال با اينها
واسطه به عربها ما براي كار اين.است شده تحميل
از ديگر برخي و ملل سازمان چهارچوب در و واقعي گفتگوهاي
اتحاديه همانا كه ديگر طرف با گفتگو ازطريق و سازمانها
.است شدني انجام اروپاست
روشنفكر پايان" پيرامون چندي نظريههاي روزها ، اين در *
چيست؟ اينباره در شما ديدگاه ميرسد ، گوش به "عرب
همانند مطلقي واژههاي با رويارويي در پيوسته من ، -
داشتهام ، شديدي ملاحظات "روشنفكر پايان" و "تاريخ پايان"
ما بيگمان.است پايانناپذير تاريخ خوشبختانه زيرا
بحراني دورهاي دچار جهان در بلكه عرب جهان در نهتنها
بحران در پيراموني كشورهاي ديگر و جهاني مجموعه.هستيم
و ژاپن اروپا ، ) مركز كشورهاي خود حتي.ميبرند بهسر
بحران "طبعا.بحراناند گرفتار نيز (شمالي امريكاي
ضعيف مناطق در "احتمالا و ميگيرد بهخود مختلفي شكلهاي
.است دراماتيكتر آفريقايي كشورهاي و عرب جهان همانند
به را خود كه نيست اقتصادي بحران يك فقط موجود بحران اما
مركز كشورهاي خود در بيكاري بالاي نرخهاي به بازگشت شكل
و -پيراموني كشورهاي در اقتصادي رشد نرخهاي بدترشدن يا
كاملي مناطق كه اين يا دهد نشان -عرب جهان ميان ، آن از
سطح در سرمايهها حركت در يا جهاني تجاري منظومه در را
بلكه نيست ، اين فقط بحران.براند حاشيه به جهاني
و نظامها بحران:هست نيز موضوع سياسي جنبههاي
رژيمهاي از بسياري مشروعيت فقدان نگوييم اگر عقبنشيني ،
.دربرميگيرد نيز را روشنفكران لايه كه غيرعربي ، و عربي
در بحران موجود ، بحرانهاي ساير همانند روشنفكران بحران
بحران دچار جهانگرايي خود من ، بهاعتقاد.عرصههاست ساير
فقط داد ، رخ آسيا شرق جنوب در كه آنچه من باور به و است
از شكل اين فروپاشي آغاز بلكه نيست سطحي عارضه يك
.است جهانگرايي
اولويتهاي واقعيتها ، اين و بحرانها اين پرتو در *
ميبينيد؟ چه در را عرب روشنفكر
در مشاركت عرب ، روشنفكر اولويتهاي مهمترين از -
سخن عرب جامعه از من.است "جامعه كردن دموكراتيزه"
.ميبرد بهسر پدرسالاري نظام مرحله در هنوز كه ميگويم
چهارچوب در مرد و زن ميان پيوند منحصربه نظام اين
و حكومت و كارفرما و كارگر ميان رابطه بلكه نيست خانواده
دموكراتيزه به مبرم نياز ما.دربرميگيرد نيز را شهروند
نمونه همانا كنوني مطرح نمونه درواقع ، .داريم جامعه كردن
را جامعه سياسي جنبه در دموكراسي اصول كه است غربي
شناسايي بشر ، حقوق يعني.ميكند جدا آن اقتصادي ازجنبه
قوههاي ميان حدفاصل نهادهاي برپايي سياسي ، كثرتگرايي
اساسي ، اصل بهعنوان انتخاب اصل به توجه مملكتي ، مختلف
مكانيزم مقهور كه -اقتصادي جانب از را دولتها آمدن پديد
مبتني و ندارد دموكراسي اصول با ارتباطي هيچ و است بازار
كردن جدا اين.ميكند جدا -است رقابت و فردي مالكيت بر
:ميانجامد چيز دو به
غلظت داراي دموكراسي من كه آنچه به سياسي جنبه از :نخست
عمق به درواقع دموكراسي يعني.ميشود منجر مينامم سبك
.نميبرد راه اجتماعي زندگي
آنها زيرا ميشود منجر ملتها ناتواني احساس به:دوم
جهت در را سياسي ابزارهاي نميتوانند كه ميكنند احساس
ملتها ، درنتيجه.گيرند بهكار اجتماعي اوضاع تغيير
سوءال زير گوناگون اشكال به را رژيمها اين مشروعيت
رد را حزبي كثرتگرايي و تكحزبي نظام آنها ، .ميبرند
را خود ناتواني كنوني ، شرايط در نظام دو هر زيرا ميكنند
.كردهاند ثابت نوين جهانگرايي چالشهاي با رويارويي در
زندگي از نويني اشكال ابداع و خلق به نياز ما درنتيجه
و اجتماعي اصلاحات و سياسي جنبههاي كه داريم اجتماعي
.دهد پيوند يكديگر به را مطلوب اقتصادي
-اسلامي گفتگوي مساله محفلها ، و قشر از برخي *
شما ديدگاه.ميكنند مطرح را لائيك -اسلامي يا ماركسيستي
ميتواند چيزي چه آن شالودههاي و چيست موضوع اين درباره
باشد؟
من زيرا موافقم گفتگو واژه با من اصولي نظر از -
ديدگاههاي نيروي و ميبينم گونهگون را مردم ديدگاههاي
گفتگو لذا است ، جامعه واقعي جريانهاي نمايانگر مختلف ،
ميكنند رد را گفتگو كه هستند كساني اما.مينمايد ضروري
دست در را مطلق و نهايي پاسخهاي كه باورند براين زيرا
از.ميسازد خالي درون از را گفتگو محتواي ايندارند
.ميپذيرم را همگان با احوال همه در گفتگو من شخصي ، نظر
العالم:منبع
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
|