...خبر شنوي ناگه
عاطفه سينماي
...خبر شنوي ناگه
پدر مسعوديه ، محمدتقي دكتر استاد درگذشت مناسبت به
ايران اتنوموزيكولوژي
پدر عنوان به او از كه مسعوديه محمدتقي دكتر :اشاره
پس ماه بهمن اواسط در ميبرند نام ايران اتنوموزيكولوژي
مختلف انواع شناسايي جهت كوشش و آموزش تحقيق ، سالها از
استاد اين تلاشهاي.شتافت حق ديار به ايران موسيقي
و متنوع كتابهاي قالب در آن حاصل كه سختكوش و متواضع
در پراهميتي جايگاه از است ، رسيده چاپ به بسيار مقالات
ميآيد پي در كه مطلبياست برخوردار ايران موسيقي تاريخ
و علمي فعاليتهاي به مسعوديه ، دكتر زندگي به نگاهي با
ضايعه همشهري هنر و ادب گروه.است پرداخته استاد تحقيقي
هنري و دانشگاهي جامعه به را هنرمند و دانشمند اين فقدان
.ميگويد تسليت ايران
و هنرمند دانشمند ، مسعوديه محمدتقي دكتر استاد
به ديده مشهد در سال 1306 در ايران برجسته موسيقيشناس
علميه دبستان در را خود مقدماتي تحصيلات وي.گشود جهان
اتمام به تهران دارالفنون و شاهرضا دبيرستانهاي و مشهد
قضايي علوم و حقوق ليسانس اخذ به سال 1329 در و رساند ،
ديپلم نيز و تهران دانشگاه سياسي علوم و حقوق دانشكده از
پس.شد نائل تهران موسيقي عالي هنرستان از موسيقي عالي
وارد و نمود عزيمت فرانسه به تحصيل ادامه براي وي آن از
را ويلن ساز فرانسه در.شد پاريس موسيقي ملي كنسرواتوار
لين" پروفسور نزد و كرد انتخاب خود اصلي ساز عنوان به
را كنترپوان همچنين.داد ادامه آن فراگيري به "تالوئل
ژرژ" پروفسور نزد را هارموني و "گالان نوئل" پروفسور نزد
از را خود موسيقي ليسانس سال 1333فوق در و آموخت "داندلو
با سپس او.كرد دريافت پاريس موسيقي ملي كنسرواتوار
دانشجويان بينالمللي اتحاديه تحصيلي بورس از استفاده
موسيقي مدرسه وارد موسيقي رشته در تحصيل ادامه براي
معاصر آهنگسازان برجستهترين از تن دو نزد و شد لايپزيك
فراگيري به "ويروخ يوهانس" و "گرستر اوتمار" آلمان
عالي ديپلم دريافت به سال 1342 در و پرداخت آهنگسازي
عازم وي آن از پس.آمد نائل رشته اين در (دكترا معادل)
كارل" نزد موزيكولوژي تحصيل به كلن دانشگاه در و شد كلن
پرداخت "شنيدر ماريوس" نزد اتنوموزيكولوژي و "گوستاوفلره
و گرديد رشته اين دكتراي اخذ به موفق سال 1347 در و
و تغيير درباره:شور آواز" عنوان تحت وي دكتراي رساله
آلمان در سال همان در "ايران هنري موسيقي در ملودي تحول
تحصيلات پايان از پس بلافاصله مسعوديه دكتر.يافت انتشار
به خويش پربار عمر پايان تا و بازگشت ايران به خود عالي
دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكده موسيقي گروه در سال سي مدت
كه بود كسي نخستين وي واقع در.پرداخت تدريس به تهران
گسترده طور به را تطبيقي شناسي موسيقي و اتنوموزيكولوژي
ميتوان حق به و نمود معرفي ايران هنري و علمي جامعه به
.ناميد "ايران اتنوموزيكولوژي پدر" را وي
عنوان به "شنيدر ماريوس" از همواره مسعوديه دكتر
و تطبيقي موسيقيشناسي زمينه در خود آموزگار بزرگترين
از "شنيدر ماريوس".ميكرد ياد اتنوموزيكولوژي
جانشين و دستيار و معاصر موسيقيشناسان برجستهترين
طي در كه بود ، "برلين فنوگرام آرشيو" در "بوستل هورن"
.پرداخت تدريس به كلن دانشگاه در تا 1968 سالهاي 1955
و بود مطرح بينالمللي سطحي در شنيدر نظريات و ايدهها
تحت حلقه اين از "معمولا كه -وي از بعد نسل و شاگردانش
.بودند وي تاثير تحت "عميقا -ميشود ياد كلن مكتب عنوان
برلين مكتب" ادامه بايد را "شنيدر كلن مكتب" واقع در
برجستهترين از يكي مسعوديه دكتر كه دانست ، "بوستل هورن
به بنا و ميگرديد محسوب جهان سطح در مكتب اين دانشمندان
اتنوموزيكولوژي استاد ،"شوماخر روديگر" دكتر دوستش تعبير
مسعوديه محمدتقي درگذشت با" آلمان ، كلن دانشگاه در
جهان و فارغالتحصيلانش ، برجستهترين از يكي كلن دانشگاه
دست از را دانشمندانش ، بزرگترين از يكي اتنوموزيكولوژي
درگذشت جهان برجسته اتنوموزيكولوگهاي از بسياري ".داد
جهان براي بزرگ ضايعهاي را مسعوديه دكتر پروفسور
.ميدانند اتنوموزيكولوژي
و اتنوموزيكولوژي در مسعوديه محمدتقي دكتر استاد
"عمدتا كه بود ويژه سبكي داراي نيز تطبيقي موسيقيشناسي
كلن ، مكتب تعبيري به يا و برلين ، مكتب آموزههاي بر مبتني
اتنوموزيكولوژي جديد رهيافتهاي از جنبههايي نيز و
متون تحليل و تجزيه و آوانويسي وي.بود (امريكا مكتب)
خاص شيوه كه گونهاي به رساند ، دقت اوج به را موسيقايي
شهرتي غيرغربي موسيقيهاي وتحليل تجزيه و آوانويسي در او
يك عنوان به "عمدتا موسيقي برلين مكتب در.دارد جهاني
و بررسي مورد و ميشود ثبت كامل بهطور حدامكان تا متن
مكتب در حاليكه در ميگيرد ، قرار دقيق تحليل و تجزيه
تعبيري به يا و مردمشناختي جنبههاي به بيشتر امريكا
اجتماعي -فرهنگي زمينه و بستر در موسيقي مطالعه و بررسي
سفرهاي دليل به نيز مسعوديه دكتر.ميشود پرداخته آن
در داشت ، جهان نقاط از بسياري به كه زيادي تحقيقاتي
نگرشي و عالمانه بينشي داراي موسيقايي فرهنگهاي بررسي
.بود عميق
در را وسيع بسيار گسترهاي استاد پژوهشهاي حيطه
تطبيقي موسيقيشناسي به مربوط نظري مباحث از:برميگرفت
موسيقي رديف بررسي و تحليل تا گرفته اتنوموزيكولوژي و
موسيقي ايران ، مختلف نواحي سازهاي و موسيقي ايران ، سنتي
در پژوهش و بررسي همچنين اسلام ، جهان و ايران مذهبي
موسيقي ويژه به غيرغربي موسيقايي فرهنگهاي زمينه
در موسيقي به مربوط خطي نسخ بررسي اسلامي ، خاورميانه
گفت ميتوان جرات به كه گونهاي به..و اسلام جهان
تا ايران در موسيقيشناسي هيچ فعاليتهاي دامنه تاكنون
.است نبوده عميق و وسيع حد بدين
دانشگاههاي از برخي در مدعو استاد عنوان به همچنين او
دوست با همراه زمستان 1978 در وي:كرد تدريس جهان معتبر
كلن ، دانشگاه در "كوكرتز يوزف" پروفسور ديرينش همكار و
در تطبيقي موسيقيشناسي استاد عنوان به تابستان 1985 در
يورگن" پروفسور با همراه نيز و برلين ، آزاد دانشگاه
وي.پرداخت تدريس به برلين هومبولت دانشگاه در "السنر
در نيز را مدتي مطالعاتي فرصت از استفاده با همچنين
پژوهش و مطالعه به ديگر كشور چند و امريكا دانشگاههاي
از برخي درخواست عليرغم مسعوديه پروفسور.گذراند
تدريس كرسي پذيرفتن براي وي از جهان معتبر دانشگاههاي
در پرافتخارش عمر پايان تا كه داد ترجيح اتنوموزيكولوژي ،
زمينه در پژوهش براي كه داشت اعتقاد و بماند باقي ايران
مورد جامعه و فرهنگ با محقق ارتباط موسيقايي ، فرهنگ
منطبق خود ديدگاه اين كه شود ، گسسته نبايستي مطالعهاش
.امريكا مكتب در اتنوموزيكولوژي جديد رهيافتهاي با است
كه پژوهش و تحقيق به پرداختن بر علاوه مسعوديه دكتر
محسوب نيز برجستهاي آهنگساز بود ، او اصلي علاقه
برجاي وي از آهنگسازي زمينه در زيبايي آثار و ميگرديد
زبانهاي به مقاله و كتاب دهها او از همچنين.است مانده
ميان از كه است يافته انتشار فرانسه و آلماني فارسي ،
چهارده تحليل و تجزيه" به ميتوان فارسي زبان به آثارش
يوزف همكاري با) "بوشهر موسيقي" ،"ايران محلي ترانه
تغيير" ،"بلوچستان موسيقي" ،"جام تربت موسيقي" ،(كوكرتز
مباني" ،"ايران سنتي موسيقي آوازي رديف در ملودي تحول و
و آوانويسي" ،"ايران مذهبي موسيقي" ،"اتنوموزيكولوژي
روايت به ايران سنتي موسيقي آوازي رديف تحليل و تجزيه
.كرد اشاره "ايران موسيقي در صدايي چند" و "كريمي محمود
و آلماني زبانهاي به او آثار مهمترين از برخي همچنين
ملودي تحول و تغيير درباره) شور آواز:از عبارتند فرانسه
هنري موسيقي در مثنوي ملودي ،(ايران هنري موسيقي در
كتاب همچنين 3..و موسيقي درباره فارسي خطي نسخ ايران ،
،"تركمن موسيقي":است چاپ دست در ايران در نيز وي از
فارسي خطي نسخ" ،"ايران سازهاي" اول جلد و ،"سازشناسي"
زبان به استاد آثار آخرين از يكي كه "موسيقي درباره
انتشار آلمان مونيخ در ميلادي سال 1996 در است فرانسه
خطي نسخ زمينه در وي پژوهش سالها حاصل كتاب اين.يافت
سري از دوازدهم مجلد در كه بود موسيقي درباره فارسي
منابع بينالمللي مجموعه" در جهان موسيقي خطي نسخ معرفي
خود نوع در آثار مهمترين از يكي و يافت انتشار "موسيقايي
موسيقايي رساله حدود 200 كتاب اين در.ميشود محسوب
موجز خلاصهاي هريك از و معرفي كامل و دقيق بهطور فارسي
.است شده ارائه فرانسه زبان به
همايشهاي و كنفرانسها در مسعوديه محمدتقي دكتر پروفسور
ميكرد شركت اتنوموزيكولوژي زمينه در بسياري بينالمللي
موسيقي بينالمللي شوراي" در "مقام مطالعاتي گروه" عضو و
مطالعاتي گروه اين دوسالانه همايشهاي در و بود "سنتي
پاييز در گروه اين همايش آخرين.داشت فعال حضوري نيز
اين در نيز او و شد برگزار تركيه استانبول شهر در امسال
موسيقي بخش در وي همچنين.پرداخت سخنراني ايراد به همايش
فعال حضوري نيز "ايران در علم تاريخ بينالمللي همايش"
دوشنبه روز در سرانجام مسعوديه محمدتقي دكتر استاد.داشت
در ميلادي فوريه 1999 اول با برابر ماه 1377 بهمن 12
آن كه خبر شنوي ناگه"...آريشتافت باقي ديار به تهران
"شكست جام
مشعلدار بزرگترين دادن دست از ، ايران موسيقي جامعه در
پيكرنهال بر كه ناپذير جبران است خسارتي موسيقي علم
جاي توانست نخواهد اگرچهكسياست شده وارد موسيقي علم
را او سخنان شاگردانش كه باشد اما كند ، پر را او خالي
در شد آغاز استاد با كه را نگرشي و كنند خود آويزهگوش
مرزهاي گسترش و بينش اعتلاي كه دهند ادامه خود توان حد
تنها نه او نام.بود استاد آرزوي و آرمان موسيقي ، دانش
جهان ، در بلكه ايران ، موسيقيشناسي و موسيقي تاريخ در
رهرو پر راهش و شاد روحش گرامي ، يادش.ماند خواهد همواره
.باد
اسعدي هومان
عاطفه سينماي
هفدهمين در مجيدمجيدي بزرگداشت مناسبت به
فجر فيلم بينالمللي جشنواره
فيلمهاي شاخص بازيگران از يكي عنوان به مجيدي مجيد وقتي
فيلمهاي بهويژه و -اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه
-بايكوت و "بيسو چشم دو" ،"استعاذه" مخملباف محسن
داشته توانايي قدر آن او نميكرد فكر كس هيچ شد ، شناخته
در ايران سينماي شاخصهاي از يكي به بعد سال چند كه باشد
به ديگر كشورهاي مردم و شود تبديل جهان سينمايي مجامع
.بنشينند آثارش تماشاي
كه ميرود موضوعي سراغ به خود ، فيلم اولين در مجيدي
از كسي و گذاشتهاند سادگي به آن كنار از ديگران هميشه
و هنرمندانه روايتي با مجيدينياورده ميان به حرفي آن
شعاري بوي و رنگ خود ، فيلم انساني موضوع به كه اين بدون
اين اماميكند تعريف ما براي را غمبار حكايتي بدهد ،
عامهپسند اثر يك به "بدوك" نميشود باعث مساله
خطر اين وهوشمندي ، درايت با مجيدي.شود تبديل اشكانگيز
فيلم تماشاگر ترحم ، ايجاد جاي به و ميگذارد سر پشت را
.ميخواند فرا همدلي به را
و غيرحرفهاي بازيگران از استفاده و واقعي لحني انتخاب
ندارد ، ديگري چيز هيچ علف ، و بيآب دشتهاي جز كه محيطي
اين گام به گام كه دارد فيلمسازي تواناييهاي از نشان
داستانش و ميدهد قرار هم كنار بهتري شكل به را ويژگيها
زيادي پيچيدگي "بدوك" فيلم ساختار.ميكند تعريف را
را فيلمساز نظر مورد محتواي شكل ، سادهترين به و ندارد
سطحي فيلمي با كه نيست معنا آن به اين اما.ميكند بازگو
عميق محتوايي ساده ، ساختاري روايت با ;بلكه روبهروييم ،
دوست و زيبا قدر آن محتوايي.ميشود كشيده تصوير به
را بودن داشتني دوست و زيبايي اين از بخشي كه داشتني ،
.دارد هم جذابيت كه است سادهاي ساختار همان مديون
به مجيدي مجيد حرفهاي فعاليت آغاز كه "بدوك" از پس
بستر همان بر هم او بعدي اثر بود ، كارگردان يك عنوان
از منسجمتر بسيار ساختاري با "پدر".شد ساخته قبلي
جدا آدمهاي همان و كوير همان و بيابان همان ،"بدوك"
اين.كشيد تصوير به را اجتماع شلوغي و هياهو از افتاده
قبلي ، فيلم پررنگ اجتماعي مايههاي و انتقادي وجه از بار ،
پرداخته آدمها خود به چيز هر از بيش فيلم ، و نيست خبري
.اجتماع حاشيهاي موضوع تا است ،
كنار ناپدرياش با كه است پسربچهاي تكراري ماجراي "پدر"
به آن ، شنيدن يا فيلم داستان خلاصه خواندن با.نميآيد
سالها اين و انقلاب از پيش سينماي فيلمهاي از خيلي ياد
ديدن با اما.ميكند جلوه پاافتاده پيش اثر ، و ميافتيم
موضوع و نيست گونه اين كه ميشويم متوجه ،"پدر" فيلم
و روحيات بررسي براي است بهانهاي تنها مجيدي ، انتخابي
شيوه به هم را داستان حتي كه اين ضمنآدمها موقعيتهاي
.نميكند تعريف متداول فيلمهاي
دور خانهاي در را فيلمش حوادث ،"پدر" فيلم در مجيدي
.ميكند بنا آن اطراف بيابانهاي و شهر دل از افتاده
استوار لباس اگر -تاريخي يا و جغرافيايي نظر از كه طوري
اما.نميدهد ما به زيادي اطلاعات هم -نگيريم نظر در را
اين با ميخواهد فيلمساز كه چرا.نيست فيلم ضعف از اين
تعميم مكانها همه و زمانها همه به را خود موضوع كار ،
منطقه يك و خاص زمان يك به را خود داستان و بدهد
.نكند محدود خاص ، جغرافيايي
و ديالوگ كمتر كارگيري به و سينما زبان بر مجيدي تكيه
و است مشهود "پدر" فيلم در خوبي به تصوير ، با زدن حرف
كرده توجه سينما به گذشته از بيش مجيدي كه ميدهد نشان
و زيبا شكلي به فيلمش ، انتهاي و ابتدا در مجيدي.است
ابتدا ، در.ميگذارد نمايش به را اثرش چكيده هنرمندانه ،
چشمه آب در كه پدرش عكس آوردن دست به براي فيلم ، بچه پسر
استوار جيپ از عكسي پايان ، در و ميكند ، تلاش ميافتد ،
خسته صورت طرف به افتاده ، چشمه آب در خسته حالتي با كه
كه است خانوادگي عكس همان عكس ، واين ميكند حركت بچه پسر
پدر وجاي است خانواده اعضاي از يكي استوار ميدهد نشان
.است گرفته را
آنها خوبي به محدود ، و اصلي شخصيت چند انتخاب با "پدر"
عاملي ، هر براي كه دارد را اين فرصت و ميكند معرفي را
مهر نمايش.باشد داشته كننده توجيه تمهيد و مقدمه يك
مطرح گونهاي به عشق ، به انسانها برنياز تاكيد و مادري
رسومهاي و رسم و آيينها همه تاييدكننده نه كه ميشود
بطلان خط چيز همه بر جسورانه ، شكلي به نه و است جايي اين
.ميكشد
مورد كه ،"پدر" و "بدوك" موفق ، "كاملا تجربه دو از پس
به و گرفت قرار دنيا سينمايي مجامع از بسياري تحسين
را خود بعدي فيلم مجيدي شد ، اضافه ايران سينماي آثارمطرح
گراي واقع ساختار از دوري با و داستاني فضايي در
.فرستاد پرده روي به قبلياش ، فيلمهاي
الگويي و داستاني روايتي از استفاده با ،"آسمان بچههاي"
در هم باز اين از پيش كه رفته موضوعي سراغ به همپسند ،
از مجيدي باز هم بار اين اما.گرفته قرار دستمايه سينما
و هنرمندانه فيلمي موضوع ، همين از و ميرهد تكرار ورطه
اين موفقيتهاي حجم كه گونهاي به.ميسازد تحسين خور در
مجيدي دو ، آن از بيش و است بيشتر قبلي فيلم دو از فيلم
.است كرده تبديل توجهي قابل سينمايي چهره به را
كردن بازگو كنار در ،"آسمان بچههاي" فيلم در مجيدي
فيلمش بچه پسر دو ، اين ميان جنگ و طبقاتي اختلاف مساله
درك و باشيم او بزرگواري شاهد كه ميكشد مسيري به را
.جيب بودن پر نه است روح بزرگي به عظمت ، و بزرگي كه كنيم
اين ولي ندارد ، حد كه است تلخ قدر آن مجيدي ، فيلم فضاي
را شخصيتها نااميدي و تباهي و ندارد سياه شكلي تلخي
ديگر شخصيتهاي مانند كه فيلم ، بچه پسر.ميزند كنار
در و برخاسته فقير خانوادهاي دل از مجيدي ، فيلمهاي
دست و نمينشيند پا از ميكند ، زندگي فقيرنشين محلهاي
پيشي رغم به كه هم پايان در حتي.نميدارد بر تلاش از
دوا دردش از دردي شايستگي ، دادن ونشان همه از گرفتن
او خسته و زده تاول پاهاي دور به قرمز ماهيهاي نميشود ،
عاطفه و عشق به آميخته واستواري پايمردي تا ميشوند جمع
.شود داده نمايش او
يادگارپور شهلا
|