فرهنگي فعاليتهاي قانونمندي
دقيقتر كارگيري به هدف با فرهنگي برنامهريزي : اشاره
فعاليتهاي و اقدامات طراحي و سازمانها و مديريتها
به.ميشود انجام اهداف به بخشيدن تحقق جهت در فرهنگي ،
و ابعاد و شد تبيين و مشخص مسئله كه وقتي منطقي لحاظ
منظور به برنامهريزي گرفت ، قرار بررسي مورد موضوع عناصر
رفتارهاي و باورها در دگرگوني ايجاد يا و بهبود اصلاح ،
سوي از كه حاضر مقاله.ميكند پيدا اهميت فرهنگي ،
قرار مقالات صفحه اختيار در عمومي فرهنگ شوراي دبيرخانه
با را قانونگذاري و قانون ارتباط نحوه و نسبت گرفته ،
.ميخوانيم هم با كه ميدهد قرار بررسي مورد فرهنگي امور
مقالات گروه
تثبيت و خلق براي كه هستند فرآيندي گرچه انقلابها -1
اما ميگيرند ، شكل موجود نظام جاي به جديد اجتماعي نظام
ابعاد عمق و گستردگي كه هستند هم فرهنگي رويكردي داراي
باورهاي و تفكرها نوع به آنها ، عملكرد و حركت فرهنگي ،
همه در حال ، اين با.دارد بستگي انقلاب جريان بر حاكم
و جامعه بر حاكم فرهنگي نظام در تغيير همواره انقلابها ،
و انقلاب نظر مورد فرهنگي مضامين سمت به آن دادن سوق
.است بوده اركان از يكي رهبري ، دستگاه
اهميت حائز جهت چند از ايران اسلامي انقلاب فرهنگي ابعاد
دوم ، .انقلاب بر حاكم ديني ايدئولوژي و انديشه نخست ، :است
و مذهبي علماي برجسته و ممتاز موقعيت و ديني رهبري وجود
در گيري جاي در سپس و انقلاب فرآيند در روحانيت سازمان
و جامعه ديني خصلت اينها ، بر علاوه.كشور سياسي دستگاه
نيز ديني شعائر و احكام به عامه عميق و ديرين باورهاي
پيروزي از پس ديني فرهنگ به كه است وجوهي از ديگر يكي
.است بخشيده ويژهاي جايگاه اسلامي انقلاب
پس سالهاي در انقلاب فرهنگي الگوي شدن نهادينه و تثبيت
از بخشي.است بوده مواجه موانعي و مشكلات با پيروزي از
بينالمللي جريان از كه است داشته خارجي عوامل موانع اين
و ميگيرد سرچشمه فرهنگي تهاجم و تقابل تعامل ، و اطلاعات
را آن ريشه كه است داشته داخلي عوامل موانع ، از بخشي
عدم و ايرانيان فرهنگ كليت فرهنگي چندگانگي در ميتوان
.جست موجود فرهنگ چندگانه ماهيت درك
در جمله از اجتماعي ، مناسبات تثبيت راههاي از يكي -2
شناختن رسميت به با قانون.است قانونگذاري فرهنگي ، امور
در مناسب ، اجراي ضمانت تعيين و خاص مناسبات و مفاهيم
برخي از "رسما اجتماعي ، نيروهاي و عوامل ساير كنار
تلاش آنها نهادينگي و تثبيت در كرده ، حمايت مناسبات
.ميكند
علايق ، سلايق ، ميتوان ملتي ، هر اجتماعي حيات بستر در
متعارضي گاه و متفاوت منافع بالاخره و ادراكات باورها ،
توليد باز فرهنگها خرده در بلكه كل ، فرهنگ در نه كه يافت
فراخور به خاص ، منافع و اعتقادات و انديشهها.ميشود
روابطي و مناسبات آمدن پديد موجب ميكنند تلاش خود شرايط
تعدد و وجود چه اگرميدانند مفيد و مطلوب كه شوند
اما است ، شده پذيرفته امري جوامع ، در مختلف گرايشهاي
كه است اين حقوقي ، جامعهشناسي نظر از قانونگذار ، نقش
موازين و ملي حيات بنيادين اصول و اجتماعي شرايط بنابه
قواعد شايستهترين حقوقي ، نظام و جامعه بر حاكم اعتقادي
و كند انتخاب مناسب حقوقي نظام تدوين براي را شيوهها و
فعاليتهاي از بخش هر براي را قوانيني طريق ، اين از
.نمايد وضع و تدوين اجتماعي
ميان از واقع در قانونگذاري دستگاه ترتيب ، اين به
نظر صاحبان و مختلف اجتماعي نيروهاي كه متعددي گزينههاي
براي كه را گزينهها از يكي بايد ميكنند ، پيشنهاد
اصوليتر ، كل ، جامعه تداوم و اجتماعي حيات انسجام
را آن و برگزيند ميشود ، داده تشخيص مفيدتر و كارآمدتر
به اجرا ضمانت داراي و الزامآور رفتاري الگوي عنوان به
.كند معرفي جامعه
دستگاه از بخشي قانونگذاري ، دستگاه كه جا آن از اما ، -3
نوع انعكاس "عموما نيز قانوني متون ميشود ، محسوب حكومتي
اجتماعي مناسبات يا پديدهها به حكومتي دستگاه رويكرد
معرض به آنها قبال در حكومتي نظام اهداف گونه اين و است
مالياتي قوانين ميتوان مثال عنوان به ميآيد ، در نمايش
كشور آن سياسي دستگاه بر حاكم تفكر در كشور يك تجاري يا
اين در كه مهمي نكته.داد قرار شناسايي و بررسي مورد را
است ، طرح قابل حقوقي ، جامعهشناسي نظر از ويژه به بحث ،
در.هست نيز اجتماعي تغيير يك سند قانون هر كه است اين
موقعيت تثبيت و اهدافشان به دستيابي براي حكومتها واقع
بسامان مطلوب وضع به نابسامان موجود وضع تبديل و خود
اجتماعي تغييرات كه ميكنند تصويب را مقرراتي و قوانين
.كند هدايت و سازماندهي خويش نظر مورد سوي و سمت به را
از ميتوان را طولاني گاه فاصلهاي همواره حال ، اين با
كه مناسباتي شدن نهادي و تثبيت تا قانون هر تصويب هنگام
مورد تغييرات كامل تحقق و است شده پيشبيني آن متن در
هر به كه جريانهايي زماني ، فاصله اين در كرد مشاهده نظر
مفيد يا كارآمد يا مناسب را مصوب قانوني نظام دليل ،
ميكنند ، تلقي زيانبار خود منافع براي را آن يا ندانسته
آن تاثيرهاي از تا ميگيرند بهره گوناگوني شيوههاي از
.كنند ناكارا و ناتوان را آن ممكن حد تا و بكاهند
و موجود حقوقي نظام چارچوب در گاه تلاشها ، قبيل اين
مسير از نيز گاه و ميگيرد صورت جاري قوانين بر منطبق
خود به مجرمانه حتي و غيرقانوني اشكالي شده ، خارج قانوني
جريانهاي ميان موجود چالشهاي اين چند هر ميگيرند
براي حتي و اجتنابناپذير قوانين ، وضع درباره اجتماعي
يا تعطيل به كه زماني اما است ، ضروري جامعه تعالي و رشد
آسيبي عنوان به ميشود ، منتهي قوانين اجراي در شديد نقض
اجتماعي ، نظام سلامت حفظ رو ، اين از.مينمايد رخ اجتماعي
.وضعيتهاست قبيل اين بروز از جلوگيري به مشروط
با مرتبط مقررات و) قانون هر شد ، اشاره پيشتر كه چنان -4
منظور به كه است خاصي (نواهي و اوامر) دستورها متضمن (آن
براي.ميشود وضع معين حوزهاي در اجتماعي روابط تنظيم
دو از بايد قانون اجراي در مزاحم عوامل بروز از جلوگيري
.كرد نگاه آن موضوع و قانون به اجتماعي و حقوقي نظر
(موضوعهايي يا) موضوع براي خاص احكامي متضمن قانون هر
اهميت از موضوع ، كامل و دقيق شناخت بنابراين ، .است معين
به بايد قانونگذاري فرآيند در كه است برخوردار ويژهاي
قانون ، موضوع جانبه همه و دقيق كامل ، شناختكرد توجه آن
مرحله ، اين در.است قانونگذاريصحيح اوليه شرط
گونه آن ميبايد ، را (موضوع) اجتماعي پديده قانونگذاري
مشاهده مورد بيرون از مستقل ناظر يك عنوان به و هست كه
از مجموعهاي قانون ، قالب در بتواند سپس تا دهد قرار
به را مساله اين.كند مترتب آن براي را نبايدها و بايدها
.نمود مقايسه اجتهاد و افتاء شيوه با ميتوان خوبي
نسبت كه ميكنند اجتهاد خاصي موضوع درباره زماني مجتهدين
اطمينان ، و وثوق مورد آگاهان و منابع طريق از موضوع به
شناخت به شايسته توجه عدم.باشند كرده كسب اطلاعاتي
ناقص قانونگذاري بروز منجربه قانونگذاري مرحله در موضوع
تمام قانونگذاري كه آنجا از وضعيتي ، چنين در.ميشود
است ، نيافته در را آن كار سازو و نظر مورد موضوع ابعاد
برگيرنده در كه جامعي و كامل قانون نميتواند "طبعا
ناقص قانونگذاري.كند وضع باشد ، كارآمد و فراگير نظامي
بروز موجب بلكه است ، قانوني نظام در مزاحم عاملي فقط نه
همين به شده ، نيز موضوع بر حاكم حقوقي نظام در دوگانگي
.ميكند مختل را موضوع همان بر حاكم نظم سبب ،
بر قانون موجب به كه احكامي موضوع كامل شناخت از غير
اجرا قابل و يكنواخت هماهنگ ، بايد ميشود ، حمل موضوع
شود وضع متعددي قوانين مشخص موضوعي براي است ممكن باشند
همين داراي بايد نيز قوانين ، اين تمام صورت اين در
از يك هر ميان رابطه كه اين بر علاوه باشد ، ويژگيها
تعارض باشد آشكار و مشخص بايد نيز يكديگر با قوانين
به و قانونگذار توسط هرگاه معين ، حوزهاي و موضوع قوانين
از) آنها تكليف و باشد نشده تعيين قوانين متن در صراحت
مانند و تقييد و ورود و تخصيص و نسخ مانند راههايي حيث
به قوانين اجراي در را بسياري مشكلات نشود ، مشخص (اينها
چنين در نيز شخصي سلايق و برداشتها حتيميآورد وجود
كامل اجراي از مانع و مييابد بيشتري دخالت امكان وضعيتي
.ميشود آن اهداف به دستيابي و قانون
به نسبت (مكلفان) قانون تابعان پذيرش نوع و ظرفيتها
اجراي چگونگي در و قانونگذاري روش در قانوني ، دستورهاي
هر.داشت خواهد انكارناپذيري تاثير آن توفيق و قانون
اخلاق با ابتدا در كه اموري با قانون موضوع رابطه اندازه
پذيرش نوع و ظرفيت باشد ، بيشتر است بوده مرتبط عمومي
خواهد بيشتري تاثير قانون اجراي چگونگي در قانون تابعان
در كه خانواده به مربوط امور در مثال ، عنوان به داشت ،
ميتواند قانون هنگامي است ، جامعه عمومي اخلاق سيطره
ضوابط و معيارها با تقابل و تضاد در كه باشد داشته توفيق
.باشد نداشته قرار مسلط اخلاق
حيطه در ويژه به تشريع ، و قانونگذاري جريان در "معمولا
گاه هر است ، مرتبط عمومي فرهنگ و اخلاق با كه اموري
وضع و سياسي دستگاه و قانونگذار مطلوب وضع ميان فاصله
مورد قانونگذاري مرحلهاي روش باشد ، زياد اجتماعي موجود
و تدريج به قانونگذار روش ، اين در.ميگيرد قرار استفاده
آمادهسازي با و مناسب زمان مدت طي و مرحله به مرحله
آن بيروني بيطرف ناظر عنوان به مقنن كه) اجتماعي شرايط
.ميكند قانون وضع به اقدام ،(ميكند ارزيابي و مشاهده را
كار به خمر شرب احكام تشريع در اسلام مقدس شارع كه روشي
.است شيوه اين موءيد گرفت
به قوانين ، اجراي دستگاه كه داشت توجه بايد اين بر علاوه
بيروني واقعيتهاي دنياي مكتوب قوانين ميان پلي منزله
به قانون جانبه همه اجراي قانون ، يكنواخت تفسير.است
به در حتميت قانون ، اجراي در قطعيت واحد ، كل يك عنوان
قانون ، متن در شده پيشبيني اجرايي ضمانتهاي كارگيري
طور به يك هر كه مختلفي اجرايي دستگاههاي در هماهنگي
بر را قانون موضوع از بخشي مسئوليت غيرمستقيم يا مستقيم
قانون توفيق براي الزامي و ضروري شرايط از دارند ، عهده
در ويژه به مورد ايناست شده تعيين اهداف به دستيابي در
و بوده پيچيده و وسيع كه اجتماعي موضوعهاي از دسته آن
وضع آنها درباره متعددي مقررات و قوانين رو ، اين از
.دارد بيشتري دشواري البته و اهميت ميشود ،
و امور جمله از فرهنگي ، ابزارهاي و فرهنگ مقوله.5
ما جامعه عمومي ويژگيهاي به توجه با كه است موضوعهايي
مردم و نظام حساسيت و توجه مورد همواره اسلامي انقلاب و
به متعددي مقررات و قوانين سالها ، اين طول در.است بوده
مغاير كه عمومي فرهنگ از بخشهايي در تغيير ايجاد منظور
تصويب از ميشود ، محسوب انقلاب فرهنگ و اسلامي فرهنگ با
.يافتهاند رسميت و گذشته كشوري صلاحيتدار مراجع
شده توجه فرهنگي امور از بخش آن به ويژه به جا ، اين در
فرهنگ.است داشته كالايي يا ابزاري بيروني تظاهر كه است
اجتماعي و فردي زندگي پراكنده و متنوع و گوناگون ابعاد
اثر جامعه و فرد رفتاري الگوي بر و برميگيرد در را
كه است مشاهده قابل مواردي در ويژه به اثر اين.ميگذارد
به ناظر "مستقيما كه معيني كالاي يا ابزار صورت به
جامعه و فرد انديشه و عواطف و احساسات و علايق و باورها
تاثير فرهنگ از هم كالاها ، قبيل اين.ميگيرد شكل است ،
ويدئو ، فيلم ، كتاب ، .هستند فرهنگ سازنده هم و ميپذيرند
انواع موسيقي ، نمايشي ، هنرهاي تجسمي ، هنرهاي مطبوعات ،
،(ع)معصومين عزاداريهاي جماعت ، نماز مانند) مذهبي مراسم
و نماز خصوص به) مذهبي واجبات انواع (..و مذهبي جشنهاي
جهت از هم و ديني واجبات جهت از هم) پوشش الگوي ،(روزه
كه هستند خاصي ابزارهاي يا كالاها...و (اجتماعي مصالح
و ميباشند خاص فرهنگي بيانگر خود محتواي به بنا يك هر
.ميكنند نقش ايفاي فرهنگ همان توسعه براي
دارد ادامه
|