و دارد مبدا نه "پاپ موسيقي"
سرزمين نه
آثار سالانه دو نمايشگاه ششمين
برگزار ايران گرافيك طراحان
ميشود
كتاب معرفي
و دارد مبدا نه "پاپ موسيقي"
سرزمين نه
!دادهاند رواج دورهگرد جوانان را موسيقي اين
بخش وسيله به پاپ موسيقي جشنواره نخستين برگزاري :اشاره
طرح جهت به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت حمايت با و خصوصي
قابل مختلفي زواياي از هنري جامعه اذهان در پرسشهايي
هنر مفهومي ريشهيابي ضمن حاضر مطلب.است تحليل و بررسي
مقايسه به خاص طور به پاپ موسيقي و اعم طور به پاپ
با ايران اخير سالهاي در رايج پاپ شبه يا پاپ موسيقي
از ميكوشد نوشته اين.است پرداخته آن خارجي نمونههاي
.كند تفسير و تعريف را هنري پديده اين انتقادي منظري
پيشينه به نگاهي است لازم پاپ موسيقي به پرداختن از پيش -1
و هنر جامع فرهنگ در.بيندازيم پاپ هنر ويژگيهاي و
پاپ هنر درباره (ص 367 چاپ 1990 ، ) آكسفورد هنرمندان
منتقد سوي از بار نخستين اصطلاح اين كه است آورده
يك توصيف در [Lawrence Alloway] آلووي لارنس انگليسي
هنر.شد وضع مصرفگرايي تخيل بر مبتني مدرن هنري جنبش
در عمده بطور دهه 1970 اوايل تا دهه 1950 اواخر از پاپ
كميك ، كتابهاي.رسيد خود شكوفايي اوج به انگليس و امريكا
و سينما از تصاويري و بستهبندي تبليغاتي ، آگهيهاي
بشمار هنري جنبش اين تصويرنگاري از بخشي جملگي تلويزيون
تمايز هرگونه نفي پاپ هنر مهم ويژگيهاي از.ميرفتند
.بود بد و خوب سليقه و ذوق بين
"معمولا مشابه موضوعهاي از استفاده ضمن پاپ هنرمندان
هنرمندان نقاشيگونه سبك به را بازاري و تجاري شيوههاي
ارائه غيرجدي كار نوعي "اساسا و ميدادند ترجيح ديگر
چنين را آن پاپ هنر تعريف در "هميلتون" همچنين.ميكردند
زودگذر ، عاميانه ، است هنري پاپ ، هنر":ميكند توصيف
با جوان ، انبوه ، توليد هزينه ، كم مصرف ، قابل ناپايدار ،
نيشدار ، و زننده تند ، "بعضا طعنهآميز ، كنايه ، و گوشه
اقتصادي حرفه و فريبنده جادويي ، گولزننده ، عريان ،
".عظيم
منتقدان و مفسران را توصيفات و تعاريف اين است بديهي
آن گويايي جهت به و دادهاند ارائه پاپ هنر از غربي
.است توضيح هرگونه از بينياز
در آن ويژگيهاي و پاپ موسيقي خصوص در ببينيم حال -2
.است آمده چه غربي فرهنگهاي و دايرتالمعارفها
درباره (ص 357 چاپ 1992) آكسفورد مصور دايرتالمعارف
فرهنگي اجتماعي ، تحولات درنتيجه كه موسيقي اين شكلگيري
اين به گرايش:مينويسد بود ، كرده ظهور غرب اقتصادي و
گروه يك سال 1843 درشد پيدا امريكا از موسيقي نوع
كه كردند ديدار اروپا از بار نخستين سياربراي نوازنده
توجه و اهميت بر زودي به آنان از اروپا مردم استقبال
سادهترين به موسيقي تقليل.افزود آنها كار به مردم
خصوصيات مهمترين از بيشتر مخاطب جذب براي عناصر
تمهيداتي و ابزارميرفت شمار به پاپ موسيقي آهنگسازان
نيز و ناطق سينماي و گراموفون راديو ، همچون تازه
اين در بسياري تحولات و تغيير موجب صوتي جديد ابزارهاي
و اولين راديو بنابراين.شد بيستم قرن در موسيقي نوع
و بود عادي مردم ميان در پاپ موسيقي اشاعهدهنده مهمترين
شكل موسيقي نوع اين تاثير تحت مردم صوتي ذائقه رفتهرفته
.گرفت خود به تازهاي
موسيقي در ديگري اشكال پيدايش موجب موسيقي نوع اين گسترش
نوع اينبود (Rock) راك موسيقي آن مهمترين كه شد پاپ
و (مخدر مواد فرهنگ) تخديري فرهنگ با "اساسا موسيقي
وجه (دهه 1970) به كمكم و بود همراه اجتماعي اعتراض
عناصر دهه 1970 اواسط در.شد تبديل غربي موسيقي غالب
ظهور سبب (Funk) وحشت ريتميك بسيار موسيقي و (Pop soul)
.شدند ديسكو موسيقي
زيرتصويرمدوناچنين آكسفورد هنر دايرتالمعارف صفحه 358 در
يا خالق "غالبا پاپ موسيقي هنرمندان است ، شده نوشته
تغيير حال در "دائما و متحول سبكهاي و مدها منعكسكننده
.هستند
خواننده صداي موسيقي نوع اين در اينكه است روشن آنچه -3
چيره آهسته صداهاي بر بلند بسيار صداهاي سازها ، صداي بر
تبديل عربدهكشي به را آوازخواني نوعي به و ميشوند
بلكه نيست عاطفي موسيقي نوع اين ديگر عبارت به.ميكند
، اين همين ، براي زمان از خارج و لحظهاي وجهاست وجدآور
ماه چند در هم آن مصرف تاريخ و است مصرفي موسيقي نوع
هر صوتي زيست محيط موسيقي نوع اين چند هر.ميشود تمام
كوندرا ، ميلان قول به و است كرده غرق خود در را روزهمان
را دنيا لحظهاي در درست موسيقي اين چك مشهور رماننويس
را خود تاريخ نفرت با داشت بيستم قرن كه كرد قبضه
.ميكرد استفراغ
پاپ موسيقي جشنواره نخستين گردانندگان كه ببينيم حال -4
ارائه موسيقي نوع اين براي تفسيري و تعريف چه ايران در
جشنواره اين داوران هيات دبير كيميايي ، مسعود:دادهاند
بدون موسيقي نوع اين":است معتقد تامل قابل اظهارنظري در
از برخاسته پاپ موسيقي":ميافزايد و "است سرزمين و مبدا
خود به را آن نميتواند كشوري هيچ و است دورهگرد جوانان
قلمداد پاپ موسيقي ابداع اصلي پايگاه را خود و دهد ربط
".كند
در خود حضور درباره ايران سينماي كارگردان اين همچنين
مسئله با موسيقيداني بحث:گفت جشنواره اين داوران هيات
و نظارت و دارد كلي تفاوت آن اجزاء شناخت و موسيقيشناسي
يك در و دربسته اتاق يك در موسيقيدانان كار به قضاوت
نگاه و دقيق اطلاعات مستلزم مختلف نظرات و عقايد با جمع
.است عميق
تفسيرهاي و تعريف كه اين است روشن آنچه حال هر به
معتبر فرهنگ هيچ در آن خاستگاه و پاپ موسيقي از كيميايي
اطلاعات نشانگر و است نيامده جهان موسيقي و هنري
.است حوزه اين از او غيركارشناسانه
پاپ موسيقي درباره پاپ خواننده اعتمادي ، خشايار همچنين
است ايراني "دقيقا موسيقي اين":است كرده اظهارنظر چنين
به و ميشود اجرا كشور از خارج در موسيقي اين اگر و
است دليل اين به ميدهد دست از را خود شكل ديگر گونهاي
فرهنگ و غرب جامعه بر حاكم جو از گرفته نشات آنجا در كه
از بودن دور دليل به نيز آن اجراكننده و است جامعه آن
و بوده او مانوس نميتواند او خواسته و ايراني جوان هويت
اينجا در كه موسيقي اين اما.كند برقرار ارتباط او با
ايران روز و حال ميشود ، اجرا پاپ موسيقي عنوان تحت
"اصلا وارداتي موسيقي با آن مقايسه و دارد را اسلامي
".نيست صحيح
:گفت موسيقي نوع اين فرهنگي تاثيرات درباره همچنين او
بالا شكل بدين را خود توليدات بتوانيم ما كه صورتي در"
."ريخت فروخواهد فرهنگ مهاجمين غربو سنگر "مطمئنا ببريم
خود برنامه":گفت نيز جشنواره اين در خود كار درباره و
پايان به (عج)موعود مهدي نام با و آغاز (ع)علي نام با را
".برد خواهيم
معتبر تعاريف از و است روشن آنچه حال هر به
پاپ موسيقي خاستگاه برميآيد نيز هنري دايرتالمعارفهاي
بلكه است نبوده ايرانزمين "طبعا و عالم شرق تنها نه
به غرب فرهنگي و اجتماعي تحولات و نيازها برآمده "اساسا
سئوال اين دليل همين به.است بوده انگليس و امريكا خصوص
اين براي دارد وجود ضرورتي چه راستي به كه دارد طرح جاي
است پاپ شبه و نيست هم "پاپ" حتي كه موسيقي نوع
اطهار ائمه متبرك نام از و شود داده ترتيب جشنوارهاي
خود كار تا ببافيم هم به را ريسمان و آسمان و بگيريم مدد
.كنيم توجيه را
هر و دارند را خود سليقههاي جامعه مختلف اقشار البته
اما ميكند ، طلب را خود پسند مورد موسيقي نيز قشر
حتي و "مردمي" همچون نامربوط و جعلي عنوانهاي از استفاده
اقتصادي منافع كسب دليلش تنها آيا.دارد دليلي چه "پاپ"
.نيست رهگذر اين از
موسيقي نوع اين حضور مخالف كسي باشيم ، صادق مردم با -5
دارد را خود خاص طرفداران موسيقي نوع اين كمااينكه نيست ،
و پاپ شبه موسيقي توليد در سيما و صدا سرمايهگذاري با و
براي شده صرف اندك سرمايه سريع بازگشت با و آن نظاير
رسمي توجه و حمايت به نيازي شايد كارها ، گونه اين توليد
آن معني به "مردمي" نام اطلاق وليندارد وجود دولتي و
روح از برآمده كه ايران در موجود موسيقيهاي ساير كه است
و آب اين فرهنگ در ساله هزار چندين سابقه داراي و ايراني
هركس از بيش قصور اين حال هر به.است غيرمردمي است خاك
ارشاد و فرهنگ وزارت ويژه به كشور موسيقي مسئولين متوجه
كه ميدهند را اقداماتي چنين انجام اجازه كه است اسلامي
هنري گسست منجربه بلكه است هنري و تاريخي تحريف تنها نه
.شد خواهد ايران جامعه
"كاملا خاستگاه و تعريف داراي پاپ موسيقي آنكه خلاصه
و درست شكل پس كنيم تقليد آن از ميخواهيم اگر است روشن
موسيقي نوعي از ميخواهيم اگر.دهيم ارائه را آن صحيح
به پس كنيم استفاده اقتصادياش سود كسب براي عامهپسند
.نكنيم استفاده جعلي عناوين از و نگوييم دروغ مردم
ميرمنتهايي مجيد سيد
آثار سالانه دو نمايشگاه ششمين
ايرانبرگزار گرافيك طراحان
ميشود
طراحان آثار سالانه دو نمايشگاه ششمين :هنر و ادب گروه
تهران در آينده خرداد تا 11 ارديبهشت از 14 ايران گرافيك
.ميشود برگزار
و بروشور جلد ، روي نشانه ، پوستر ، بخشهاي در نمايشگاه اين
مطبوعاتي ، آگهي كتاب ، و مطبوعات صفحهآرايي كاتالوگ ،
اداري اوراق و حروف طراحي محيطي ، گرافيك بستهبندي ،
.شد خواهد برگزار
هر در برگزيده اثر سه به داوران هيات نمايشگاه ، اين در
افتخار لوح سوم و دوم نفرات و تنديس اول نفرات رشته ،
اهدا را ايران گرافيك طراحان آثار سالانه دو ششمين
.ميكند
پويان ، جواد پهلوان ، فهيمه را نمايشگاه اين انتخاب هيات
و سپهر مسعود رشيدي ، علي حقيقي ، ابراهيم جباري ، صداقت
.ميدهند تشكيل شيوا قباد
مصطفي:از عبارتند مذكور نمايشگاه داوران هيات همچنين
و مثقالي فرشيد شباهنگي ، جلال حقيقي ، ابراهيم اسداللهي ،
.شيوا قباد
كتاب معرفي
روز بازمانده *
گورو كازوئوايشي *
دريابندري نجف ترجمه *
صفحه 303*
كارنامه نشر *
همچون درنگ درخور اثري پديدآورنده گورو كازوئوايشي
كه خود پيشين اثر چهار از هريك براي ،"روز بازمانده"
يكي درآمدهاند ، نگارش به شيوا بسيار و انگليسي به همگي
مهمترين اما.است كرده درو را انگليس ادبي جوايز از
همانا ايشيگورو آفرينه پرفروشترين با همراه جايزه
اعتباري به جهان پهنه رادر او كه است "روز بازمانده"
.است رسانده گزاف
ولاديمير لهستاني ، جوزفكنراد همچون نيز ايشيگورو
از هندي ، تايپول.اي.وي و مجار روسي ، آرتوركستلر نابوكوف
.است برخوردار رشكبرانگيز و تكاندهنده نوشتي شيوه
اين نثر وشوريدگي شيوايي راز جهان ادبي منتقدان
(خارج از) بيروني نگرشي و او "بودن خارجي" را نويسندگان
.دانستهاند انگليسي زبان به آنها
نجف -آن تواناي مترجم تعبير به اما ، روز بازمانده
در است نوشتهاي كه ساده و سرراست داستاني نه -دريابندري
پذيرفته شكل گونهگون لايه چند از كه پيچيده ساختار يك
.است
جريان خود ويژه تراز و زمان در لايهها اين از يك هر
.ميكنند همراه خود با پايان به تا را خواننده و دارند
خندهناك و رسمي لحن -داستاني سير خط در چهره لحن اما
يك دايره در ناگزير به را عمري كه است پيشخدمتي (مضحك)
كتاب ، سراسر درواقع ، .است كرده تكلم بيجان و خشك زبان
اداري زبان فرسوده كليشههاي از بيپايان زنجيرهاي
.است انگليسي
جامعه كه تيزهوش خارجي يك خاص تردستي با "روز بازمانده"
اشرافي جامعه بررسي نگريسته ، بيرون از را انگليس كهن
و كميك تلاش در كه است بيستم قرن آغاز و نوزده سده پايان
.است گرفته سامان تراژيك حال درعين
|