هستيد؟ عصباني اينقدر چرا
وجدان نماينده ;منصفه هيات
عمومي
اجبار
حقوقي پاسخ و پرسش
!موردتعهد انجام به متعهد
در بزرگطلاق علت سومين اينترنت
امريكاست
مخابرات شركت توسط
مخصوص همراه تلفنهاي
اتريش
ميشود بازار وارد كودكان
امور كميسيونهاي سراسري اجلاس
عضو زن 300
:شد اعلام بانوان
شدند روستا و شهر شوراهاي اصلي
ارشاد وزارت بيانيه صدور با
مطبوعات
دادگاه تعطيلي خطر از
كرد نگراني ابراز
هستيد؟ عصباني اينقدر چرا
،"داراوندار":ديد را اطراف مردم ميتوان دقت كمي با
"ووهمزده بيخيال" ،"بيغم و غمخوار" ،"گرفتار و راحت"
."عصباني و هيجاني" ،
اينقدر چرا مردم اين فهميد ميتوان دقيق نگاه يك با بله ،
...كرد ريشهيابي بايد پس !دارد دليل "حتما هستند؟ عصباني
لحظه يك در كه نيست رويدادي نابردباري و عصبيت كه چرا
.ميگيرد صورت زمان طول در كه است تجربهاي بيفتد اتفاق
كه ميپرسيد عصباني آدم يك از وقتي است علت همين به درست
منطقي جواب نميتواند هستيد؟ عصباني چرا خانم ، آقا ،
....بدهد
:اول تصوير
كاغذ تكه يك كه حالي در ميانسالي مرد وليعصر خيابان در
خانم:ميگويد ميگردد ، آدرسي دنبال به و دارد دست در
زندگيشون خرج عهده از پايينه ، مردم درآمد زياده ، فشار
خونه ، كرايه فكر.داره تحمل چقدر آدم يه مگه برنميان ،
هزار فكر قسط ، و قرض فكر بچه ، مدرسه فكر خونه ، خرج فكر
و دود شلوغي برم قربونش كه هم طرف اين از.ديگه مشكل تا
كه ذاره مي اثر مردم اعصاب رو اونقدر ترافيك ، و صدا و سر
يه با.ميشن عصباني و ميرن در كوره از كوچولو حرف يه با
.مياره آرامش كه آرامشه.باشه اينجوري بايدم وضعي همچين
به مقداري يه و بشه كمتر مردم اين مشكلات اگر
.برسن آسايش و آرامش اون به شايد شه ، اضافه دلخوشيهاشون
كارها به امروز كه گرفتم مرخصي زحمت هزار با كارمندم من
برام اعصاب ديگه.آدرسم اين بدنبال حالا تا صبح از.برسم
در گذاشتن ، كار سر منو دادن عوضي آدرسو اينكه مثل نموده ،
فرياد بلند صداي با ميكند مچاله دستش در را كاغذ حاليكه
....نرسه بهش دستم مگر:ميزند
:دوم تصوير
اين و است ايستاده دستبند با جواني دادگستري راهروي در
از يكي چاقو ضربه با بار هشت او.ميكند پا آن و پا
اختلاف دعوا ، انگيزه.است كرده مجروح "شديدا را دوستانش
.است بوده موتوسيكلت يك خريد سر بر
:سوم تصوير
سنگيني و سخت راهبندان هميشه مثل ديگر ، بار يك
قوطيهاي مانند را آنها و انداخته نفس از را اتومبيلها
حركت گاهي كرده ، فلجشان و چيده رديف به هم كيپ كبريت
اتومبيلها درياي در بيرمق و بيحس موجي كوتاهي ، و جزيي
.ميايستد شتاب از و ميشود آرام زود خيلي كه مياندازد
نقليه وسايل سرنشينان جان بر تبآلود و تلخ انتظاري
غليظ و تند دود آنها ، پنجره از و افتاده راه در مانده
كردنها ، چاق دنده همين قوس و كش در.ميريزد بيرون سيگار
هياهوي در است فلز تكه دو خوردن برهم از حاكي كه صدايي
و كلافه حسابي ترافيك كه مردي و ميشود گم ترافيك
بيهدف البته و شتابآلود تلاشي در است ، كرده بيتابش
حركت به را اتومبيلش سنگين ، ترافيك از گريز براي
كه ديگري اتومبيل به طرفتر آن متر چند و درميآورد
.ميكوبد شده ، لب به جان ترافيك سنگيني از نيز آن راننده
بيرون اتومبيل از غضبناك ، و برافروخته راننده دو هر
و تند خيلي چيز همه ميآيد ، پيش نبايد ، آنچه و ميجهند
طرفين از هريك كه ميانجيها بعد و ميافتد اتفاق سريع
خودشان اتومبيل در دوباره و ميكنند بغل را نزاع
ميشود ، شروع طولاني و تلخ انتظاري هم باز و مينشانند
!فرارسد كي ترافيك زندان از فرار فرصت تا
اجتماعي روانشناس صفائيفر فاطمه دكتر ارتباط اين در *
در اخير سالهاي در خشونت و پرخاشگري متاسفانه:ميگويد
وضعيت و شرايط به آن كه است يافته افزايش ما جامعه
به توجه با.برميگردد جامعه اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ،
تنگاتنگي رابطه افراد رفتار با جامعه عصبي سيستم اينكه
و ميشود منتقل جامعه به افراد از اجتماعي تنشهاي دارد
.ميگردد قبلي رفتارهاي جايگزين سريع خيلي
فشارهاي همان از ناشي هم آن دليل عمدهترين واقع در
تحميل افراد به غيرارادي و ناخواسته كه است اجتماعي
"دايما بايد كارهايشان انجام براي آنجائيكه از.ميشود
پذيرش آمادگي ناخودآگاه باشند داشته بالايي سرعت
زمينه نتيجه در كه ميكنند پيدا هم را عصبي رفتارهاي
.ميشود ايجاد آنان در "پرخاشگري"
:چهارم تصوير
انقلاب ميدان اتوبوس ايستگاه
.ايستادهاند اتوبوس منتظر همه.است شلوغ حسابي اتوبوس
در.ميبرند يورش آن طرف به همه ميرسد ، كه اتوبوس اولين
.ميروند بالا اتوبوس در از فشار با جمعيت ازدحام اين
.بردار دستتو -
.بشي سوار بينوبت ميذارم كردي خيال.منه نوبت -
.وايستادم اينجا كه ساعته يه بردار ، دستتو -
وقت اون بالا ، رفتم من وقت هر !بودي اينجا ساعت يه كجا -
.بشي سوار ميتوني هم تو
بره؟ بالا ميتونه كي ميبيني طوره ، اين كه حالا -
ميذارم؟ كردي خيال -
به بالاخره كار و ميكشند بالا را خود فشار با دو هر
... و ميآيند پائين دو هر پس ميانجامد دعوا و مشاجره
:عقيدهاند اين بر روانشناسان *
اگر ميبيند ، زورگويي و اجحاف معرض در را خود كه فردي
واكنش خودش از وانساني پخته روشها به كه باشد نگرفته ياد
غير طور به يا ميزند ، پرخاشگري به دست يا بدهد نشان
به مانعتراشي و رويي ترش كاري ، منفي لجبازي ، -يا مستقيم
يا و ميدهد بروز نهفته شكل يك به را پرخاشگري -هرحال
ضعيفتر خودش از ميكند احساس كه ديگري فرد روي را خشمش
توجيهات از نوع يك تنها اين البته.ميكند خالي است
افراد "عموما.است اجتماع در پرخاشگري روانشناختي
با رويارويي در را سازنده روشهاي كه هستند كساني پرخاشگر
روش به وتنها نگرفتهاند ياد ناكاميها و مشكلات شكست ،
.ميباشند مجهز خشونت ابتدايي
:پنجم تصوير
قدس ميدان
كردن خالي مشغول وكارگران ايستاده ميوهفروشي جلو وانتي
بلند مغازه داخل از سروصدا ناگهان كه هستند آن بار
كشت قصد به و ديگر نفر يك روي ريختهاند نفر سه ميشود
دور به را دستهايش آنها از نفر يك بالاخره.ميزنندش
مردم.دارد را او كردن خفه قصد و ميكند حلقه او گردن
جرات نفر چند بالاخره ميكنند نگاه فقط و شدهاند جمع
حالت به مرد.كنند راجدا آنها و بروند جلو ميكنند
.ميافتد زمين خفهروي
روزگارم ختم خودم من بزني؟ كلك من به ميتوني كردي خيال
ميفرستمت راست يه اينجا بذاري پاتو دفعه اين !داداش
...زهرا بهشت
سنگيني حالت با و برميگردد است پيرمردي كه اهالي از يكي
الان همين !باباجان نيست خوب كه طوري اين نه ، :ميگويد
داره خجالت !ديگه بكشش د.كن راحت تو خود خيال بكشش
...والله
كودكانه وسيلهاي پرخاشگري ،
دفاعي وسيلههاي از يكي پرخاشگري است مسلم كه آنچه
در "غالبا افراد از بسياري كه است نسنجيده و ناپسند
را آن ميتوان و نميكنند تامل لحظه يك آن كاربرد
.دانست زيانبار و خطرناك بسيار گاهي و كودكانه وسيلهاي
افراد ناراحتي و فشار واز كند حل را مشكلي اينكه جاي به
.مينمايد فراهم تازهاي رنج و دردسر برايشان برعكس بكاهد
تفاهم از دور درمحيطهاي خشونت
شب ، يازده ساعت تا و دارد آزاد شغل همسرش:ميگويد زن
با مرد ، .ميترسد شوهرش از او.ميكند كار خانه از بيرون
راكتك بچهها و ميشود عصبي خطايي كوچكترين مشاهده
.ميزند
براي.برسد بچهها تربيت به نميتواند او:ميگويد زن
كتك را آنها بزند ، حرف آنها با اينكه جاي به هم همين
و پرخاشگر هم بچههايش خاطر همين به ميكند ودعوا ميزند
.ميكنند رفتار خشونت با و شدهاند عصبي
زندگي تفاهم از دور درمحيطهايي كه آنهايي "معمولا -
آن اعضاي بين كه ميبرند سر به اجتماعي در يا ميكنند
به خشونت طريق از دارند سعي دارد وجود پرخاشگري و درگيري
.برسند خود خواستهاي
زدوخوردهاي و درگيريها شاهد درخانواده كه كودكاني ،
قوي قدرت اسير را ضعيفتر فرد و هستند خود والدين
درباره ديگر گونهاي به را حالت همان ميبينند پنجهاي
:معتقدند روانشناسان كه طوري به.ميكنند پياده ديگران
خودش خواستهاي خانواده ، نامساعد محيط دليل به بچه يك اگر
دهد ادامه روش اين به و بياورد دست به پرخاشگري با را
ناكاميها برابر در هم بزرگسالي در مدت يك از پس "مسلما
حتي خشونت و فرياد و داد با ميكند سعي كودكي دوران مثل
تعبير نوعي كه -افسردگي و كردن گريه با مواردي در
اگر ولي.بدهد نشان واكنش -است فرد خود طرف به پرخاشگري
صبر بتدريج يابد پرورش پرمهر و مناسب محيط در بچه همان
سازگاري و ديگران به توجه مدارا ، نفس ، به اعتماد كردن ،
.ميگيرد ياد را محيط با
پرخاشگري فرهنگ
ما جامعه در مختلفي دلايل به پرخاشگري و خشونت مسلم قدر
ارتباطات شيوه در امر اين دليل نخستين شايد دارد ، ريشه
آنها از بسياري كه بطوري.باشد ما جامعه افراد ي"رودررو"
با نميتوانند و نيستند موفق خود مدت كوتاه ارتباطهاي در
و كنند برقرار خوبي رابطه شدهاند آشنا تازه كه كساني
.دارد ما تفكر و فرهنگي قومي ، تنوع در ريشه "عمدتا اين
طريق از ارتباط برقراري و زدن حرف كه اين بر "مضافا
شمار به پسنديدهاي كار ما ، اجتماعي عرف نظر از كلمات
.نميرود
"...باد بر ميدهد سبز سر سرخ زبان" "گوي گزيده و گوي كم"
از كه است گفتههايي.. و "دوختند دهانش و كردند قفل" ،
در كه است طبيعي.است شده بدل المثل ضرب به تكرار ، فرط
شيوهاي با ميبايست تفاوتي و اختلاف هر وضعيتي ، چنين
دليل همين به و شود حل مفاهيم انتقال و مكالمه از غير
مكالمه ، جانشين شيوه بهعنوان خشونت و پرخاشگري كه است
پس نبودن واقع در.ميشود اعمال ناخودآگاه مذاكره
در چه ما جامعه در شخصيتي -فرهنگي -فكري واحد زمينههاي
فرهنگي اجتماعي ، محيطهاي در چه و خانوادگي محيطهاي
كه ، بطوري است ساخته دشوار امري را مكالمه و همزباني
افراد كه اعمالي انواع و تعداد تكثر و رفتارها تعدد
.ميشود آنها عصبي سيستم در اختلال موجب ميدهند انجام
ادبي و هنري آفريدههاي شكل در گاهي را پرخاشگري حتي
ادبي اشكال اين."مطايبه" ،"هجو" ،"هزل" مثل.ديد ميشود
مختلف ، لطيفههاي.دارد طولاني سابقه ايران ادبيات در
مختلف كمدي فيلمهاي و نمايشنامهها يا تصنيفها شوخيها ،
.مقولهاند اين از
زمينههايش كه ميگردد رفع خشونت و پرخاشگري وقتي تنها
به كه ميافتد ، اتفاق وقتي مساله اينباشد رفته بين از
.بدهيم را وشنود گفت فرصت هم ديگران
طلايي منيژه
وجدان نماينده ;منصفه هيات
عمومي
هياتمنصفه تعريف
تعريف حقوقي ترمينولوژي در لنگرودي جعفري محمدجعفر دكتر
:دادهاند ارائه هياتمنصفه از را زيرا
از پارهاي به رسيدگي در كه غيررسمي اشخاص از گروهي"
".ميكنند همكاري دادگاهها قضات با خاصي تحتشرايط جرائم
عمومي وجدان مددطلبيدن به محاكمات در ژوري هيات وجود
اين ضرورت.ميباشد نهايي قضاوت و دادرسي بر نظارت براي
آن بر حكومتها كه مطبوعاتي و سياسي جرائم مورد در معنا
هياتمنصفه اعضاء كه چراميگردد آشكار دارند ، حساسيت
به كه مطبوعات محاكمه بر عمومي افكار نمايندگان بهعنوان
.ميكنند نظارت ميباشند ، مردم نمايندگان نيز آنها تعبيري
سياسي را مطبوعاتي حقوق غالب وجه انديشمندان كه آنجا از
ذهن از دور دادرسي صحت بر مردم ترديد بنابراين ميدانند ،
.نميرسد بهنظر
هياتمنصفه قانوني سابقه
مختلف جوامع در دموكراسي دستاورد هياتمنصفه حضور
و داده اهميت مردم اراده به حكومتها كه هرجا.ميباشد
نقش هياتمنصفه دانستهاند ، كشور امور در سهيم آنرا
كشورهاي اكثر در.است داشته اراده اين تحقق در بسزايي
"ملي حاكميت" مظهر انقلابها وقوع بعداز "ژوري هيات" دنيا ،
كه سالهاست امريكا انگلستان ، فرانسه ، دربودهاند
بر مستقيم بهطور و شده انتخاب مردم خود توسط هياتمنصفه
قانونگذار نيز ما كشور در.دارند نظارت محاكمات روند
قانون متمم هفتادونهم اصل در مشروطيت از پس آزاديخواه
:نمود مقرر را هياتمنصفه وجود اساسي
محاكم در منصفين مطبوعاتهيات و سياسي تقصيرات مورد در"
".بود خواهند حاضر
:ميخوانيم تيرماه 1307 مصوب هياتمنصفه قانون در
اعضاي بهعده كه بود خواهد هياتي از عبارت هياتمنصفه"
اعضاي عده سهبرابر معادل كه عدهاي بين از حاكم محكمه ،
منصفه هيات حضور با محكمه قانون اين طبق "...محكمهباشند
محكمه ختم از پس و رسيدگي جزايي مقررات مطابق و تشكيل
يا برائت بر مبني را خود راي نموده ، مشاوره بلافاصله
با حكم صدور ولي كرده اعلام جرم تشخيص و متهم مجرميت
.بود قضات
سال در منصفه هيات قانون تحتعنوان قانوني زمينه اين در
مطبوعاتي و سياسي جرائم به رسيدگي كه رسيد بهتصويب 1310
جرائم از منظورنمود مقرر هياتمنصفه حضور با را
مطبوعات بهوسيله كه بود جرائمي قانون ، اين در مطبوعاتي
قانون ، موافقميگرفت صورت كتاب يا و مرتبالانتشار
ختم از پس و حاضر محاكمه جلسات در هياتمنصفه اعضاي
و گناهكاري بر مبني را خود نظر مشاوره اطاق در دادرسي
بايد داشتند تخفيف عدم بر نظر اگر و كرده بيان بيگناهي
با مجازات تعيين وليكن.مينمودند ابراز را خويش دلايل
.بود دادگاه
توسط مطبوعات قانوني لايحه اسلامي ، انقلاب وقوع بعداز
.رسيد بهتصويب تاريخ 31/5/1358 در اسلامي انقلاب شوراي
صلاحيت در را مطبوعات ارتكابي جرائم به رسيدگي قانون اين
اصل.نمود مقرر هياتمنصفه حضور با جنايي دادگاه
انقلاب آرمانهاي از متاثر اساسي قانون يكصدوشصتوهشتم
:ميدارد اشعار
حضور با و است علني مطبوعاتي و سياسي جرائم به رسيدگي"
انتخاب ، نحوهميگيرد صورت دادگستري محاكم در هياتمنصفه
قانون را سياسي جرم تعريف و هياتمنصفه اختيارات شرايط ،
".ميكند معين اسلامي موازين براساس
با.است نشده ارائه سياسي جرائم از تعريفي تاكنون البته
مصوب 1360 ، .احزاب فعاليت قانون ماده 19 اينكه وجود
تاريخ از يكماه ظرف ميكند موظف را قضايي عالي شوراي
محاكم هياتمنصفه تشكيل لايحه فوقالذكر ، قانون تصويب
رعايت با و تهيه را اساسي قانون اصل 168 موضوع دادگستري
نه حال تابه اما.نمايد مجلس تقديم اساسي قانون اصل 174
در قابلتوجهي مقررات نه و است شده تعريف سياسي جرم
و شده پيشبيني سياسي جرايم به رسيدگي منصفه هيات زمينه
تشكيل منصفه هيات حضور با قانوني بهصورت محاكمي نه
.است گرديده
اسلامي شوراي مجلس بهتصويب سال 1364 در مطبوعات قانون
:ميدارد اشعار قانون اين ماده 34.رسيد
با صالحه دادگاه در مطبوعات بهوسيله ارتكابي جرائم به"
".ميشود رسيدگي هياتمنصفه حضور
اوائل از اما.بود مانده مهجور سال 1370 تا ماده اين
با مطبوعاتي جرائم به رسيدگي دادگاههاي اولين سال 1370
.شد تشكيل هياتمنصفه حضور
هياتمنصفه اعضاء انتخاب نحوه
نفر مطبوعات 14 قانوني لايحه مطابق هياتمنصفه اعضاي
"مثلا.است متفاوت مختلف ، كشورهاي در تعداد اين.هستند
اين در.ميباشند نفر امريكا 14 در و نفر فرانسه 9 در
نمايندگان مجلس نامزدهاي چون هياتمنصفه اعضاي كشورها
.ميشوند انتخاب مردم توسط "مستقيما
با بلكه مردم توسط نه هياتمنصفه اعضاي انتخاب ايران در
قانوني لايحه ماده 31ميپذيرد انجام دولت مباشرت
جهت مهرماه در يكبار سال دو هر":ميدارد بيان مطبوعات
...ارشاد وزير بهدعوت تهران در هياتمنصفه اعضاي تعيين
.ميشود تشكيل هياتي استاندار دعوت به استانها مراكز در و
را عمومي اعتماد مورد افراد نفر 14"مجموعا مذكور هيات
به لازمميكند انتخاب اجتماعي مختلف گروههاي بين از
وزير منصفه هيات انتخابكننده اعضاي تهران در است ذكر
استان دادگستري رئيس و شهردار يا شهر شوراي رئيس ارشاد ،
شهر شوراي رئيس ارشاد مديركل نيز شهرستانها در.ميباشد
.ميباشند موردنظر استان دادگستري رئيس و شهردار يا
هياتمنصفه اعضاي وظايف
هيات اين اعضاء تا ميكند حكم هياتمنصفه وجودي فلسفه
لحاظ را عمومي وجدان دادرسي ، جريان بر دقيق نظارت با
اعضاء درواقع.بگيرند تصميم آن براساس و قرارداده
متاثر كه وجداني هستند جامعه وجدان به متعهد هياتمنصفه
درك كه است وجدان ايناست عمومي احساسات و افكار از
مسئوليتي اين و دارد بهعهده را بيگناهي يا و گناهكاري
هياتمنصفه اعضاء اين علاوهبر.ميباشد سنگين بسيار
يا است تخفيف مستوجب گناهكار آيا كه بگيرند تصميم بايد
مشخص بايد نيز را او تقصير و گناه ميزان بهعبارتي !خير؟
.نمايند
بيان چنين را معنا اين مطبوعات قانوني لايحه ماده 38
جنايي دادگاه (مطبوعاتي) جرائم به رسيدگي براي":ميدارد
هياتمنصفه حضور با و دادرس نفر دو و رئيس مشاركت با
پس و ميكند رسيدگي عمومي مقررات مطابق و ميشود تشكيل
شور به هياتمنصفه اعضاي بلافاصله دادرسي ختم اعلام از
:ذيل مطلب دو درباره پرداخته
است؟ بزهكار متهم آيا -الف
خير؟ يا است تخفيف مستحق آيا بودن بزهكار درصورت -ب
و است هياتمنصفه اعضاي بهعهده اصلي تصميم بنابراين
و قانون با را انتسابي عمل تطبيق وظيفه دادگاه قاضي
شد ، گفته آنچه بنابه.دارد بهعهده را مجازات ميزان تعيين
در دخالت و نظارت با كه است مردمي نهادي منصفه هيات
و آزاديها متضمن و حافظ سياسي ، و مطبوعاتي جرائم محاكمات
.هستند عموم اساسي حقوق
.شود نهاده ارج مسئولين توسط مهم چنين وظيفهاي كه باشد
و افكار به احترام هياتمنصفه ، تصميمات به احترام كه چرا
قبول اعضاءهيات ، آراء داشتن پاس.است عمومي احساسات
تصميم چون اقدامي با نهاينكه.است جمعي وجدان تصميمات
از پنجتن محروميت بر مبني مطبوعات دادگاه رئيس اخير
مردمي اراده دخالت كردن محروم در سعي هياتمنصفه ، اعضاي
.شود نمايندگانشان محاكمه در
مرانلو زهرا
حقوقياجبار پاسخ و پرسش
!موردتعهد انجام به متعهد
و بسپارد ناشري به را خود كتاب نويسندهاي چنانچه:پرسش
در ناشر اما شود ، منعقد ناشر سرمايه با انتشار ، قرارداد
موضوع كتاب ونشر سرمايهگذاري به اقدام مقرر موعد
كجا به كند؟ شكايت ميتواند نويسنده آيا ننمايد قرارداد
شكايتي چنين به رسيدگي كند؟ شكايت قضايي مرجع كدام به و
...داشت؟ خواهد نتيجهاي چه و بود خواهد صورتي چه به
تبريز از محفوظ نام
كليه":ميدارد اشعار مدني قانون ماده 10:پاسخ
نمودهاند ، منعقد آنرا كه كساني به نسبت خصوصي قراردادهاي
".است نافذ نباشد ، قانون صريح مخالف كه صورتي در
قرار اصل اين حكومت تحت نيز شما پرسش مورد قرارداد
به قرارداد موجب به كه تعهداتي بايد عقود طرفين.ميگيرد
آنان قانون صورت اين غير در دهند ، انجام گرفتهاند ، عهده
تشكيل قانون مطابق.مينمايد تعهد ايفاي به ملزم را
حوزه به دادخواست موارد دراين وانقلاب ، عمومي دادگاههاي
.ميگردد پيگيري دادگاه طرف از ودعوا تسليم مربوطه قضايي
مربوطهدردادخواست دلائل كليه ميشود توصيه حال اين در
راموظف ناشر صريح بطور قرارداد اگر.شود گنجانده تقديمي
ملزم را او نيز دادگاه باشد ، كرده عقد موضوع كتاب نشر به
خسارت جبران شاكي درخواست درصورت و تعهد ايفاي به
است بوده مدت داراي ادعا مورد قرارداد كه چرا.مينمايد
به را متخلف متعهد ميتوان مدني قانون ماده 226 مطابق و
.نمود ملزم تعهد اجراي عدم از حاصله خسارت
در بزرگطلاق علت سومين اينترنت
امريكاست
ميرسد نظر به افراد برخي:همشهري خارجي رسانههاي واحد
اينترنت با كردن كار صرف را خود وقت اندازه از بيش اندكي
خاطر به طلاق "قبلا.نميرسند خود خانواده به و ميكنند
يك حالا اما ميآمد ، پيش شغل و كار يا پول چون مسايلي
پژوهشها امريكا ، در.است شده اضافه آنها به هم ديگر عامل
طلاق بزرگ علت سومين اينترنت از استفاده كه ميدهند نشان
شدن بدتر حال در هم انگليس در مساله.است كشور اين در
.است
نامزدي قرار و روابط ايجاد سي ، بي.بي تلويزيون گزارش به
.است مخالف جنس دو آشنايي روش آخرين الكترونيكي پست با
را اطلاعاتي بزرگراه به اعتياد امريكا در كارشناسان
استفاده و مرگ از پس شوهرها و زن جدايي ، بزرگ دليل سومين
اينترنت ، شركتهاي اجلاس يك در.ميدانند الكلي مشروبات از
تا خطرها اعلام در گفتند شركتها اين نمايندگان برخي
.است شده غلو اندازهاي
كه را وقتي باشد بهتر شايد":ميگويد اينترنت طرفدار يك
خانوادههايشان با ميكنند ، اينترنت با كار صرف مردم
ازدواجها فروپاشي علت نميتواند اينترنت امابگذرانند
".باشد
كه است رسيده جايي به اينترنت":ميگويد ديگر نماينده يك
را اجتماع و كرده نفوذ اجتماع در يعني.ميخواستيم ما
".است داده قرار تاثير تحت
روابط در كه افرادي پيشتر ، :ميگويند خانواده مشاوران
وقت آنها همسر كه داشتند شكايت بود مسالهاي زناشوييشان
آنان حالا اما.ميگذراند پيالهفروشيها در را زيادي
اينترنت صرف را زيادي وقت آنها همسر كه دارند شكايت
.ميكند
اينترنت گردن را گناه من":ميگويد انگليسي يك
اما.دارد بسيار استفادههاي و ارزشها زيرا.نمياندازم
اين و ميكنيد آن صرف را زيادي زمان ميكنيد فكر شما اگر
توجه است بهتر است ، همسرتان با شما رابطه راه در مانعي
اشكالي چه جا آن ببينيد و بكنيد رابطهتان به بيشتري
تن يك نفر هر 10 از بريتانيا در حاضر ، حال در".دارد وجود
كه همانطور.ميكند اينترنت صرف مرتب طور به را خود وقت
اينترنت خط روي مكالمه و جو و جست براي بيشتري افراد
هم مسايل بروز خطر بالقوه طور به ميكنند ، كار به آغاز
كه دارم گزارشهايي من":ميگويد كارشناس يك.ميشود بيشتر
را روز در ساعت تا 16 هستند مردها بيشتر كه افراد برخي
كار حتي و فرزندان همسران ، اينها ، .ميكنند اينترنت صرف
روي زودي به رفتاري چنين.سپردهاند فراموشي به هم را خود
".بود خواهد تاثيرگذار خانوادگي زندگي
اينترنت خط روي ناشناس يك با "زدن گپ" به معتاد شما اگر
مشاور يك با سپردهايد ، فراموشي به را همسرتان و هستيد
.داريد نياز روانشناس يك به شما زيرا كنيد صحبت خانوادگي
مخابرات شركت توسط
مخصوص همراه اتريشتلفنهاي
ميشود بازار وارد كودكان
آينده در دارد ، درنظر اتريش مخابرات شركت:اجتماعي گروه
روانه را ساله تا 12 كودكان 6 مخصوص همراه تلفنهاي نزديك
.كند بازار
تلفنهاي":مينويسد تلفنها اين درباره "پرسه" روزنامه
به است ، شده ساخته (ساگم) فرانسوي شركت توسط كه همراه
خود بستگان و والدين با بهسادگي ميدهد ، اجازه كودكان
".بگيرند تماس
اينباره در كودكان روانشناسي متخصص "روترادپرنر"
نياز وسيلهاي چنين به آنكه از بيش كودكان":ميگويد
خود والدين با عاطفي نزديك بهروابط باشند ، داشته
".نيازمندند
وسايلي ، چنين از استفاده:است معتقد اتريشي روانشناس اين
فرزندان به نسبت والدين بيشازپيش بيتوجهي عامل خود
ارتباطات داشتن سنين اين در كودكان براي كه است ، درحالي
.است برخوردار خاصي اهميت از والدين با نزديكتر
امور كميسيونهاي سراسري اجلاس
عضو زن 300
:شد اعلام بانوان
شدند روستا و شهر شوراهاي اصلي
درسراسر را شوراها اصلي نفرازاعضاي 300 اجتماعي گروه
موسوي الاسلامعبدالواحد حجت.دهند مي تشكيل كشورزنان
سراسري اجلاس چهاردهمين" در دوشنبه روز كه لاري
مطلب اين اعلام ضمن ميگفت ، سخن "بانوان امور كميسيونهاي
به و انتخابات اين در زنان جايگاه چند هر:داشت اظهار
اما نيست آنان مطلوب و واقعي جايگاه جامعه ، در طوركلي
پيدا را مناسبي جايگاه اخير ، انتخابات در توانستند آنها
لاري موسوي اسلاميآقاي جمهوري خبرگزاري گزارش به.كنند
تلاش تحرك ، شوراها انتخابات برگزاري طول در:افزود
بسيار "قطعا كشور سراسر بانوان امور كميسيونهاي وفعاليت
اعضاي از مردم منتخبين از كهتعدادي چرا بوده موءثر
.كشورهستند سراسر در بانوان امور كميسيونهاي
از اعم زنان تشكلهاي كه جا هر:كرد خاطرنشان وي
از بهرهگيري شوند فعال مردمي ، تشكلهاي و رسمي تشكلهاي
.ميشود فراهم جامعه اداره براي جمعيت از نيمي توانايي
سراسر در بانوان امور كميسيونهاي فعاليت نحوه درباره وي
"مستقيما نبايد بانوان امور كميسيونهاي:نيزگفت كشور
امكانات كمبود با زيرا.استانهاشوند اجرايي مسائل درگير
اين وجوديآنها فلسفه حاليكه در ميشوند روبرو كار در
.باشند داشته حضور استانها تصميمگيري مراكز در كه است
كميسيونهاي من ، اعتقاد به:داشت اظهار لاري موسوي آقاي
را فضاسازي و جهتدادن ساماندهي ، امور بانوانبايد امور
اجتماعي ، مختلف عرصههاي زناندر مشاركت و حضور منظور به
بروجردي ، اشرف.گيرند عهده بر اقتصادي و فرهنگي سياسي ،
:گفت اجلاس اين در نيز زنان امور در كشور وزير مشاور
جهت و هدايت برنامهريزي ، وظيفه بانوان امور كميسيونهاي
.دارند عهده به شهرستانها در را فعاليتهايزنان به دهي
:افزود ادامه در كشور بانوان امور كميسيونهاي مديركل
جدي تلاشهاي شوراها انتخابات در اموربانوان كميسيونهاي
و كشور سراسر در برگزاري 403نشست با كه دادند انجام را
بهشوراها توانستند زنان از زيادي عده مختلف ، همايشهاي
.يابند راه
ارشاد وزارت بيانيه صدور با
مطبوعات
دادگاه تعطيلي خطر از
كرد نگراني ابراز
صدور با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت:اجتماعي سرويس
نگراني ابراز مطبوعات دادگاه تعطيلي خطر از بيانيهاي
.كرد
:است شرح اين به بيانيه اين متن
ماه اسفند سوم تاريخ در مطبوعات دادگاه قاضي مرتضوي آقاي
منصفه هيات محترم اعضاي از تن پنج حضور عدم پي در 1377
و غيابي راي يك در بودهاند ، معترض دادگاه عملكرد به كه
عضويت از محروميت سال دو به را آنان دادرسي تشريفات بدون
.است كرده محكوم مطبوعات دادگاه منصفه هيات در
از نفر دو منصفه هيات عضو از 14 كه نكته اين به توجه با
قاضي سوي از ديگر عضو پنج محروميت دادهاند ، استعفاء پيش
سوي از دادگاه تعطيلي زمينه فراهمكردن معناي به محترم
عضو از 7 يك هر حضور عدم زيرا ميباشد ، قضائيه قوه
منصفه هيات اعضاي نرسيدن نصاب حد به موجب باقيمانده
.ميباشد مطبوعات دادگاه رسميت عدم معناي به كه بود خواهد
قانون اصل 168 به عنايت با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
هيات يك وجود مطبوعات ، قانون كامل اجراي ضرورت و اساسي
افكار" و "جمعي وجدان" نماينده عنوان به مستقل منصفه
مطبوعات دادگاه قانوني فعاليت لازمه را جامعه "عمومي
.ميداند
قابل تلاشهاي با دوره اين در منصفه هيات محترم اعضاي
از صيانت و قلم اهل شان حفظ ضمن كردهاند سعي خود تقدير
"كاملا را قضا خطير امر بر حاكم ضوابط مطبوعات آزادي
مطبوعات دادگاه بر حاكم روند متاسفانه اما كنند ، رعايت
رعايت عدم و محترم قاضي نامناسب برخوردهاي دليل به
سوق تعطيلي سوي به را دادگاه منصفه هيات راي استقلال
.ميدهد
تمامي تلاش از قدرداني ضمن اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
در موجود وضعيت از را خود نگراني منصفه هيات محترم اعضاي
قضايي عاليرتبه مقامهاي از و داشته ابراز مطبوعات دادگاه
.نمايند عاجل چارهانديشي مشكل اين براي دارد انتظار كشور
قضاء شان و قلم اهل شئون رعايت و مطبوعات امر حساسيت
باتجربه ، قاضياي مطبوعات دادگاه راس در كه ميآورد لازم
به آگاه و قضائي و حقوقي بالاي دانش از برخوردار
.باشد داشته قرار اجتماعي و فرهنگي ظرافتهاي
|