باشيم همراه را نوروز
جادههاي در بيشتر آرامش با
بهار
باشيم همراه را نوروز
نوروز درباره جهان مردم باورهاي و ريشهها در كاوشي
باستاني
درآمد پيش
آغاز بالندگي ، و رويش آغازاست آغاز بزرگترين نوروز
راستي به اما...كدورت و قهر بر پاياني و طبيعت بيداري
ما بزرگ عيد اين - نوروز عيد زيبايي و مظاهر همه
شكوفههاي.مييابد تجلي طبيعت شكوفايي در- ايرانيان
و ميدهند بشارت را بهار جويبارها و سبزهها درختان ،
.ميآورد پديد را زيبا و گوناگون فصلهاي زندگي ، چرخه
آن نمايانگر نوروز ، درباره جهان مردم باورهاي بر مروري
و طبيعت بيداري نوعي ، به گوناگون اقوام و ملتها كه است
جشن را است ايرانيان ما بزرگ عيد كه بهار فصل آغاز
بركات و زيباييها و الهي مواهب گراميداشت.ميگيرند
سال آستانه در.است جهاني مشترك حس يك از برخاسته طبيعت
هوا ، آلودگي از خويش سهم به كه ببنديم پيمان خود با نو
.كنيم جلوگيري زيستي گونههاي نابودي و خاك آب ،
سال آغاز ايرانيان نزد روز ، هرمزد يا فروردين ، اول روز
.است نوروز نام به باستاني و بزرگ وجشني نو
را سرما دوره طبيعت برابرند ، شب و روز كه است زماني اين
خواب از زمين و ميكند شروع را معتدل ، موسمي گذارده پس
.سرميگيرد از را حيات جوش و جنب شده ، بيدار زمستاني
:گويد سعدي
بهار فصل نشود عاشق كه نيست آدمي
است حطب نجنبد نوروز به كه گياهي هر
آمد؟ بوجود چگونه نوروز
گاه گه دارد انگيز دل و شيرين بسيار سرگذشتي نوروز جشن
به گاه گه ميگيرد ، دين پرعظمت دنياي از را خويش خاستگاه
را خود بالاخره و برميگردد ، افسانهها خيالانگيز جهان
.مييابد آسماني و طبيعي شرايط در
خداوند" كه است اين بر راي را ايراني فرزانگان از برخي
بودند تدوير در كوكب هفت هر و آفريد را عالم روز اين در
روز اين در نيز آدمابوالبشر حمل ، اول نقطه در اوجات و
".يافت خلقت
يكتاپرستي روز نوروز ،
يكتاپرستي از نمادي نوروز كه برآنند انديشمندان از گروهي
گفته به تهمورث ، عهد در كه ايرانياني زيرا است ايرانيان
جمشيد عهد در بودند ستارهپرست خاورشناسان از برخي
.شدند مزداپرست
جمشيد روز اين در كه است آمده ايران كهن تاريخهاي در
سنتهاي آنان به و خواند فرا خويش نزد به را خود نزديكان
است ، آفريده را شما خداوند چون كه گفت جمشيد.آموخت نيكو
خود بدن و تن.گوئيد سپاس را پروردگار كه بايد رو اين از
بداريد ، دوست را يكديگر و دهيد شستشو پاكيزه آبهاي با را
.نهادند نام "نوروز" را روز اين مردم و
حمل برج اوج نقطه نوروز ،
طبيعي موقع دليل به نوروز پيدايش باورندكه اين بر گروهي
تابستان فصل دو به را سال باستان ايرانيان. است بوده آن
تقسيم واقع در كه ميكردند تقسيم بزرگ زمستان و بزرگ
نجوم.است بوده ايران مرتفع نجد در سال اقليمي و طبيعي
قالب در و ديگري گونه به را موضوع همين ايراني دانان
فروردين ماه اول روز نوروز":كردهاند بيان نجومي كلمات
آغاز بهار و ميرسد حمل برج اول نقطه به آفتاب كه است
".ميگردد
افسانهاي نوروز
گفته به) جم جمشيد كه است اين نوروز فلسفه كه گويند برخي
به چون و بود سرگرم انفس و سيرآفاق به (منوشلخ عربها
بلند برجاي مرصع تختي تا داد دستور رسيد ، آذربايجان ديار
.بگذارند شرق سمت روبه و
آفتاب چون.بنشست تخت آن بر و گذاشت سر بر تاج خود ،
غايت در پرتوي افتاد ، تخت و تاج آن بر پرتوش و برآمد
.ناميدند "نوروز" را روز آن ومردم شد پديدار روشني
سال روز اولين نوروز
كه است احترامي زائيده نوروز جشن كه نظرند اين بر برخي
سال يا ماه روز اولين به نسبت ديرباز از ايرانيان
.داشتهاند
است؟ بهار روز نخستين نوروز آيا
ايراني پژوهشگران سوي از گرفته انجام پژوهشهاي پايه بر
سدههاي گذران در نوروز رسيدن فرا دقيق زمان خارجي و
باستان ايران در.است شده دگرگونيهايي دستخوش تاريخي
جشن حمل برج آغاز و بهار روز نخستين در را نوروز
با نوروز جشن برگزاري زمان ساسانيان دوران در.ميگرفتند
يزدگردي ، تاريخ سال نخستين در ميكرد ، تغيير سال گردش
رومي خريدان شانزدهم با بود همزمان يزدگرد سلطنت مبدا
عهد ايران در كه حالي در.تابستان اوايل و (فرنگي ژوئن)
بود ، نوروز سيزده تا فروردين آغاز از نوروز جشن باستان
.داشت ادامه ماه يك مدت به نوروز جشن ساسانيان عهد در
دوره در مردم كهتوده ميدهد نشان شده انجام پژوهشهاي
ميداشتند برپا روز سيزده مدت به را نوروز جشن ساساني
.ميگرفت جشن ماه يك ساساني پادشاه دربار اما
نوروز" و "نوروزعامه" به نوروز تقسيم كه گفت بتوان شايد
.است موضوع همين از ناشي "خاصه
يكبار ، سال چهار هر نوروز جشن سو ، اين به يزدگرد زمان از
قمري ، هجري سال 392 در كه طوري به.ميماند عقب روز يك
هجري سال 467 در.رسيد حمل ماه اول به نوروز جشن نوبت
ملكشاه فرمان به سال اين در.افتاد حوت به 23 نوروز قمري
را نوروز رسيدن فرا تاريخ و شد نوشته جلالي تقويم سلجوقي
هر كه شد قرار رو اين از كردند ، تثبيت بهار اول روز در
سال و شود افزوده سال روزهاي تعداد به روز يك سال چهار
جاي به سال گذشت 28 از پس.كنند حساب روز را 366 چهارم
روز اين بيافزايند ، روز يك دوره اين سال آخرين به اينكه
.كنند اضافه نهم دوره يعني بعد ، دوره سال نخستين به را
نزديك بسيار واقعي شمسي بهسال جلالي سال ترتيب ، اين به
.است ثانيه و 64 دقيقه و 48 ساعت و 5 روز كه 365 شد
اسلامي دوره در نوروز
همواره كه است اين در نوروز جالب بسيار ويژگيهاي از يكي
نوروز ، زرتشت دين در.است بوده برخوردار ديني حرمت از
و احاديث نيز اسلامي دورههاي در داشت ديني اهميت
بقاي مايه آمد ، وجود به نوروز اهميت باب در كه رواياتي
.گرديد آن
برپا را جشن اين ساساني ، پادشاهان شيوه به اموي ، خلفاي
.دارند دريافت ايرانيان از را نوروزي هداياي تا ميداشتند
نوروزي هداياي ارزش معاويه زمان در زيدان جرجي گفته به
.ميرسيد درم ميليون ده تا پنج به ايرانيان
چون ايراني وزيران كه رسيد عباسي خلفاي به نوبت چون
سياسي اهميت به توجه با و داشتند ، برمكي خاندان
نو از نوروز جشن صفاريان ، و طاهريان ايراني سلسلههاي
.گرفت رونق
ايران مردم اجتماعي حيات و موسيقي در نوروز نقش
بود ، رايج بسيار نوروز مراسم در موسيقي نواختن كه آنجا از
جشن در كه داشت وجود باستاني يا مذهبي موسيقي از نوعي
موسيقي فرم شبيه موسيقي نغمههاي اين.ميشد اجرا نوروز
گوشههايي و است بوده مسيحي كليساي و قديم مصر دياتونيك
:ميشوند ديده ايران كنوني موسيقي در هنوز آنها از
قديم گانه شش آوازهاي از يكي:اصل نوروز
موسيقي در نغمهاي نام:بزرگ نوروز
آغاز نوروز اول روز از مالياتها پرداخت ساساني دوره در
رسم اينبود "مالي سال ماخذ" امروز اصطلاح به و ميشد
.بوده مرسوم "ظاهرا نيز اسلامي دوره در
سيماي در ميتوان را نوروز اجتماعي اهميت همچنين
نام مثال ، طور به يافت ، سرشناس اشخاص نام و جغرافيايي
مانند ميشود ، شروع "نوروز" با ايران روستاهاي از بسياري
شهرهاي در نام اين با روستائي كه "آباد نوروز روستاي"
نيشابور و مشهد و آباد وخرم باختران و ايلام و مراغه
.دارد وجود
و (قبچاق دشت خوانين از خان سيزدهمين)بيگ نوروز نامهاي
آن امثال و (ماوراءالنهر ازبك اميران از) احمد نوروز
ايلات از يكي نام "بيك علي نوروز".دارد وجود بسيار
.دارند اقامت "سبلان" در كه آذربايجان
جهان كشورهاي ساير در بهاره يا نوروز
جشن بايد را ، بهار عيد يا نوروز جشن روانشناسي ، نظر از
در چون و است طبيعت زاده بشر.آورد شمار به بشر طبيعي
ميكند ، تن به بهاري جامه و ميشود زنده نو از طبيعت بهار
.است عيد همگان براي
به نوروز نيز جهان كشورهاي ساير در كه ميبينيم اينرو از
:ميشود برگزار نوعي
از پس كه است رسم آفريقايي ابتدايي قبايل ميان در -
بهار رسيدن فرا مناسبت به (بهار آغاز) باران موسم پايان
از برخي در ميدهند انجام مخصوص مراسم و ميگيرند جشن
.ميبرند سر به مزرعه در را شب مناسبت ، اين در قبايل ،
است بهاري جشن همان حقيقت در اروپا مذهبي اعياد بيشتر -
علل از ناشي ميشود ديده اختلافي اندك آن تاريخ در اگر و
ديرتر بهار برويم ، شمال به رو چه هر كه است جغرافيايي
.ميرسد فرا
مه ماه عيد جشن از بايد بهاري ، جشنهاي اين ميان از
.ميشود برگزار انگلستان در جشن اين.برد نام (May Day)
اعياد اين شمار در بايد نيز را هند در(Holi) هولي جشن -
(اسفند دوم نيمه) مارس ماه در جشن ، اين دانست بهاره
آن رسيدن فرا از پيش روز چهار يا سه.ميشود برگزار
.ميشويند زعفران و گلاب و آب با را خود بدن هندوان
و گندم و جو نوروز ، رسيدن فرا از پيش روز پنج و بيست -
نخود و لوبيا و ذرت و ارزن و كنجاله و باقلا و وعدس برنج
نوروز ششم روز در را آن و ميكاشتند ماش و كنجد و
بود اين كار اين فلسفه.ميپراكندند اطراف به و ميكندند
محصول سال آن در شود ، بارورتر كه حبوبات اين از يك هر كه
.بود خواهد فراوانتر آن
، بود اهورمزدا پرستش و احترام نشانه كه آتش برافروختن -
.ميدانستند اهورمزدا مظهر را آتش كه چرا
كه ميپاشيدند آب يكديگر صورت به نوروز بامداد در -
.است آمده در گلاب پاشيدن صورت به اكنون
سين هفت و عيد سفره
با هم هنوز كه نوروزي دلپذير و رايج بسيار سنتهاي از
سفره در.ميباشد عيد سفره گستردن است رايج بيشتر شدت
آجيل ، و شيريني از گذشته كه وهست بوده چنان رسم عيد ،
سماق ، سمنو ، سبزي ، سپستان ، سنجد ، "معمولا خوراكي هفت بايد
يك هر اگر.ميداد تشكيل را هفتسين سير ، و سيب سركه ،
را سبزه و (اسپند)سپند نبود دسترس در خوراكي هفت اين از
اسم مناسبت به را ماهي هم ، بعضيها ميكردند آن جانشين
ولي.ميداشتند محسوب سين هفت جزو (سمك) ماهي عربي
پخته مرغ تخم چند و قرمز ماهي تا دو يكي با ظرفي گذاردن
سفره عوامل جمله از نيز ماست و پنير و نان و كرده رنگ
و شمع چند كردن روشن و آينه گذاردنوهست ميبود عيد
و ميدانستند ميمنت و شگون اسباب را عيد درسفره هم قرآن
به كهن بسيار عيد سفره در سين هفت چيدن سنت.ميدانند
است آورده الباقيه آثار در بيروني ابوريحان.ميرسد نظر
استوانه هفت سر كه بود سبزه قسم هفت از عبارت هفتسين كه
.ميكردند سبز نوروز به خانه كنار در
را آن و چيده ديگر سين هفت عيد سفره در و ذوق خوش شاعري
.است خواستار ياران براي
سبقت و سعادت سلامت ، و سور سرور
باد تو سين هفت تو بزم به سلم و سلام
سال تحويل مخصوص دعاهاي
در نوروزي مراسم وصف در گرگاني مستوفي عبدالله مرحوم
سال تحويل موقع در كه دعاهايي به پيش سال هفتاد ايران
آن هم اكنون كه گفت بايد و ميكند اشاره ميشد ، خوانده
.ميشود خوانده سال تحويل موقع در دعاها
القلوب مقلب يا" و ميگذاشتند عيد سفره سر را قرآن
الاحوال و الحول محول يا والنهار الليل يامدبر والابصار
آيه هفت نيز و ميخواندند "الحال احسن الي حالنا حول
.ميشود شروع سلام به كه قرآن
سلام" و (الصافات سوره آيه 109) "ابراهيم آل علي سلام"
آل علي سلام" و (آيه 58 سين سوره) "الرحيم رب من "قولا
"هرون و موسي علي سلام" و (آيه 130 الصافات سوره) "ياسين
"فيالعالمين نوح علي سلام و (آيه 130 الصافات سوره)
فادخلوها طبتم عليكم سلام و (آيه 79 الصافات سوره)
صبرتم بما عليكم سلام" و (آيه 73 المزمر سوره) "خالدين
چيني قدح در را (آيه 24 الرعد سوره)"الدار عقبي فنعم
آن ، از و ميشستند را نوشته نيسان باران آب با و نوشته
در دعا آب اين از روحانيون.ميخوردند تحويل بهموقع
منحصر آنها از بعضي عيد پذيرايي و داشتند خود عيد سفره
به نوروز عيد در مذهبي آداب اين ورود.بود آب همين به
صادق جعفر امام حضرت از معليبنخنيس كه است حديثي جهت
عهد حديث اين موجب به و نموده روايت نوروز عيد تجليل در
سوره) "بلي قالوا بربكم الست" ذرء عالم در خدا گرفتن
به نوح كشتي نشستن و طوفان گرفتن آرام و (آيه 172 اعراب
و مكه فتح روز چنين هم و ما پيغمبر بعثت روز و جودي كره
انجام در كه (ع)علي اميرالموءمنين دست به بتها شدن شكسته
عيد روز و بود گذاشته پيغمبر شانههاي بر پا خدمت اين
عثمان ، از بعد علي ، اميرالموءمنين خلافت روز و خم غدير
امام حضرت حديث اين در. است بوده مصادف نوروز با همه
و پيغمبر بيت اهل روز را روز اين السلام عليه صادق
دعاهايي و فرموده امر آن گرفتن جشن به و دانسته شيعيان
در هم مقدسين حتي كه طوري به است شده روايت روز اين براي
.ميكردند شركت سايرين سالم تفريحات در ملي ، عيد اين
فدوي خيرالنساء:پژوهش و گزارش
منابع فهرست
بريتانيكا دائرتالمعارف
دهخدا لغتنامه
گرگاني فريدون نوروز گاهنامه
جادههاي در بيشتر آرامش با
بهار
بار خانوادهتان اعضاي همراه نيز شما هماكنون از شايد
سرزمين يكيازشهرهاي به داريد قصد و بستهايد را سفر
و پارسال نوروز بهراستي اما.كنيد سفر ايران پهناورمان
براثر كه ميدانيد و داريد بهخاطر را پيش سالهاي
رخ حوادثي چه بيدقتيها ، شايد و عصبيتها شتابزدگيها ،
مطبوعات را ، نوروز ايام در رانندگي حوادث آمار است؟ داده
ايجاد ما هدف اگر.ميكنند منعكس روزه تعطيلات 13 بعداز
است نوروزي تعطيلات از مطلوب برخورداري و تفريح تنوع ،
تداركات و تجهيزات خودرو ، ايمني از اول وهله در بايد ،
اعضاي خوشرويي ، و بردباري باكنيم حاصل اطمينان سفر
عهد خود با و سازيم آماده سفر ، آغاز براي را خانواده
ما روي بر بهار اينك كه جادهاي در آرامش با كه ببنديم
رقابت به جاده اين در مبادا.كنيم حركت ميگشايد
و غيراصولي سبقتهاي رسيدن ، سريعتر براي ناخواسته
تلخ را خانوادهمان افراد و خود كام و تندردهيم عصبانيت
.باشد همراه تفريح و آرامش با بايد نوروز در سفر.سازيم
مراعات را رانندگي و راهنمايي مقررات راه طول در بايد
در آينده روزهاي در.باشيم هم ديگران ياروياور و كنيم
حامل گوناگون خودروهاي از انبوهي ما ، كشور جادههاي
رعايت وضعيتي ، چنين در درميآيند حركت به نوروزي مسافران
.است رانندگان برعهده نخست وهله در حركت آهنگ و نظم
سواريهاي و كرايهها اتوبوسها ، رانندگان بهويژه
با و بپرهيزند غيرمجاز سرعت و شتاب از بايد مسافربر ،
مسافران و رانندگان ديگر و خود ايمني كمتر ، درآمد تحمل
سالي تا برانيم آرامش با بهار جادههاي در.كنند حفظ را
آغاز خود خانواده كنار در را بهروزي و اميد از سرشار
.كنيم
|