سياسي تبليغات عرصهء و احزاب
(دوم بخش) سياسي احزاب تبليغاتي كنشهاي و سياسي تبليغات
سياسي تبليغات كاركردهاي تيپولوژي و سياسي احزاب -2
تبليغاتي دستگاه ويژههاي كار و سياسي احزاب -21
.هستند سياسي تبليغات عرصه جديد كنشگران از سياسي احزاب
قدرت بر انحصاري تسلط سياسي گروههاي و احزاب ظهور پيش
به كه بود ، حكومت و دولت آن از عمومي افكار تصرف و سياسي
و درون در سياسي استقلال مظهر و ملي حاكميت نماد عنوان
احزاب شكلگيري.مينمود نقش ايفاي سياسي نظام از بيرون
.گشت امكانپذير تاريخي و بطئي فرايند يك در سياسي
و جويانه مشاركت باورهاي در ريشه يكسو كه فرايندي
حكومتهاي درمقابل مردم تودههاي آزاديخواهانه تكاپوهاي
اقتصادي توسعه مرهون ديگر سوي و داشت استبدادي و خودكامه
به نياز كه بود بوروكراتيك و تمدني موءسسات گسترش و
در را جديد رقباي به محوله مسئوليتهاي از بخشي واگذاري
به تبديل سياسي احزاب حال هر به.(10)نمود تقويت دولت
امر اين و گشتند عمومي افكار تصرف در دولت جديد رقباي
در را تبليغاتي شيوههاي و ابزارها از استفاده ضرورت
پايدار بخش سياسي تبليغات اينرو از برانگيخت آنان
قادر را سياسي احزاب سياسي تبليغات گشت ، حزبي سياستهاي
موءثر حاكم سياسي ارزشهاي كردن نهادينه در هم تا ساخت
و رقابت ابزار عنوان به آن بكارگيري با هم و باشند
فتح به عمومي راي حق و انتخابات طريق از مدني مبارزه
و مهمترين عنوان به سياسي قدرت از بخشي يا تمام
اين از برخي.گردند نائل سياسي حزب هر مشخصه بديهيترين
.ميكنيم بررسي بيشتر را موارد
سياسي جامعهپذيري و سياسي تبليغات -211
و سياسي بازيگران مناسبات و كنشها تمامي كيفيت بيگمان
فرهنگ تيپولوژي و نوع را جامعه هر اجتماعي شهروندان
ايستا پديدهاي نيز سياسي فرهنگ اما.ميكند تعيين سياسي
جامعهپذيري فرايند در بلكه نيست ، انعطاف قابل غير و
جديد عصر در.است نوشدن و دگرگوني حال در همواره سياسي
سياسي جامعهپذيري كارگزاران ازمهمترين يكي سياسي احزاب
ضمن ميتوانند تدريجي فرايند يك در كه ميآيند حساب به
باورهاي مطلوب ، انگارههاي و ايستارها برخي كردن نهادينه
اعطاي مكانيزم.نمايند اعطا شهروندان به تازهاي سياسي
دستگاه اما ;باشد متفاوت و متنوع است ممكن باورها
برون و درون در شكل دو به حداقل است قادر حزب تبليغاتي
مخاطبان سياسي رخدادهاي و نگرشها شكلدهي حزبي ، سازمان
حزب تبليغاتي دستگاه جامعه درون در مشخص بطور.باشد موءثر
مسايل و مباحث حول عمومي افكار تهييج با ميتواند
شهروندان تنفر يا تمايل راحتي به جهان يا جامعه مبتلابه
،"آزاديخواهي" از اعم مختلفي ارزشهاي به نسبت را
يا و "مشاركتپذيري" ،"جويي عدالت" ،"طلبي استقلال"
،"اجحافپذيري" ،"استبدادپذيري" ،"خودكامگي" "متقابلا
تاكيد.برانگيزد "گريزي مشاركت" و "تفاوتي بي" ،"انفعال"
ميتينگها سخنرانيها ، بيانيهها ، در فوق ارزشهاي بر مستمر
را مفاهيم اين از يك هر ميتواند مرور به حزبي جلسات و
.گرداند سياسي فرهنگ پايدار موءلفههاي از يكي به تبديل
رهبري ، مراتب سلسله قدرت ، ساختار نيز حزبي سازمان درون در
عدم يا مشاركت ميزان و عضو اختيارات ميزان و جايگاه
كدام هر تصميمگيري ، و سازي تصميم در اعضاء مشاركت
نگرش يك به تبديل مرور به حزب اعضاي براي حداقل ميتواند
ارزش يك خلق به منجر "متعاقبا و سياسي خاص رفتار و
و آموزش كانون سياسي احزاب حال هر به (11).گردد فرهنگي
الگوهاي نخستين حزب رهبران و هستند سياسي نقشهاي فراگيري
.ميپردازند تقليد به جوان اعضاي كه هستند قدرت
حزبي مبارزات و سياسي تبليغات -212
شكلدهي حزب تبليغاتي دستگاه ويژههاي كار از ديگر يكي
احزاب روايتي به.است سياسي مبارزات هدف تعيين و نوع به
با مبارزه.است سياسي مبارزات كانون و قدرت خانه سياسي
يا شهروندان قانوني و مشروع حقوق از دفاع براي حكومت
برتري كسب براي حزبي رقباي ساير با مبارزه هواداران ،
مبارزه دونتر شكل در حتي و سياسي قدرت فتح يا سياسي
دموكراتيك ، روشهاي استقرار براي حزبي سازمان دردرون
مصاديق. سروري تحصيل يا و شايستگي اثبات مقام ، ارتقاء
رفع با.برشمرد ميتوان نيز را سياسي مبارزه از ديگري
(جوامع برخي در البته) احزاب به نسبت حكومت بدبيني
نوع از مبارزه به را خود جاي مرور به نخست نوع از مبارزه
و عمومي برافكار تاثير براي احزاب بين مبارزه يعني دوم
(12).سپرد سياسي قدرت فتح
شكل به رسيدن تا نيز سياسي گروههاي و احزاب بين مبارزه
طي را تدريجي مراحل "مسالمتآميز سياسي رقابت" متكاملتر
خشونت با "معمولا احزاب سياسي مبارزات نخستين.است كرده
با وهواداران اعضاء فيزيكي كشمكشهاي درواقع و ستيزه و
گروهي رسانههاي پيشرفت با.بود توام حزبي رقباي حذف هدف
مدار بر سياسي مبارزات كليه مطبوعات ظهور بويژه و
دوران اين در سياسي تبليغات.گشت استوار سياسي تبليغات
حملات واقع در و شد فيزيكي خشونتبار مبارزات جايگزين
تحرير شكل به راديكالي غير منازعات به تبديل فيزيكي
و نشانها سمبلها ، پرچمها ، طرح ترسيم مكتوب ، شعارهاي
به گرديده روزنامهها در سرمقاله نوشتن آن متداولتر شكل
توسعه و رشد بر حزبي مبارزات ضرورت مقتضاي به ترتيب اين
گسترش تدريج به اماگرديد افزوده روزنامهها روزافزون
و ساخت متحول شدت به را سياسي مبارزه شكل جمعي رسانههاي
تبديل را مطبوعات مبارزات تصويري و صوتي رسانههاي خلق
پايي بر.كرد تلويزيوني "مناظرات" و "ديالوگها" به
را سياسي گروههاي و احزاب تنها نه تلويزيوني مناظرات
نظر تبادل و بحث به خشونتي غير فضاي در تا ميساخت قادر
پديد شهروندان و مخاطبان براي مناسب فرصتي بلكه بپردازند
و سياستها از بيپرده و يكسان بطور تا ميآورد
سياسي تبليغات واقع در و باشند مطلع يك هر برنامههاي
عمومي افكار و قضاوت درمعرض را احزاب سياسي رفتار مدرن
(13).داد قرار
سياسي تبليغات استراتژيهاي و حزبي نظامهاي -22
از مختلفي نظامهاي و الگوها با اخير قرن دو و يك در
فوق الگوهاي از هريك بودهايم ، مواجه سياسي احزاب
ساختار اهداف ، ايدئولوژي ، در تمايزاتي براساس "معمولا
مشخص سياسي سيستم و جامعه با ارتباط نحوه و دروني
نظام شامل حزبي نظام مشهور گونه سه اساس براين.گشتهاند
حزبي چند نظام و فاشيستي حزبي تك نظام كمونيستي ، حزبي تك
تمايزات داراي ايدئولوژيكي حيث از حداقل غربي كثرتگراي
.ميباشند يكديگر با اساسي
كه است خاصي ارزشي نظام آورنده پديد واقع در تمايزات اين
به را تبليغي فعاليتهاي ويژه به آنان سياسي كنشهاي تمامي
در.است بخشيده بدان خاصي سوي و سمت و ساخته متاثر شدت
دستگاه ارزشي نظام تاثير بررسي ضمن نوشتار از بخش اين
احزاب گونه سه در سياسي تبليغات استراتژيهاي بر تبليغي
جداگانه طور به را هريك تبليغاتي فعاليتهاي چگونگي فوق ،
.ميكنيم بررسي
كمونيستي حزبي تك نظامهاي -221
سياسي تبليغات كمونيستي حزبي تك نظامهاي ايدئولوژي در
در خارجي سياست پايدار استراتژي و انقلابي مبارزه هنر
ميآمده حساب به ملي مرزهاي از بيرون و سياسي نظام درون
ترسيم و سرمايهداري مناسبات نفي تئوريك منظر از كه چرا
سايه در جز ;ماركسيستي بيطبقه آرماني جامعه معرفي و
امكانپذير طبقاتي وجدان بيداري و آگاهي شكلدهي ، ايجاد ،
اتخاذ و كارگيري به مستلزم نيز همه اين.نمينمود
اقدام نخستين بنابراين.بود تبليغاتي خاص فنون و ابزارها
و سياسي تبليغات نظري تبيين كمونيستي نظام پايهگذاران
به.بود واحد حزب برنامههاي با آن تفكيكناپذير پيوند
دو بين تا كردند تلاش "لنين" و "پلخانف" منظور همين
تمايز "گاندا پروپا" و "آژيتاسيون" مترادف "نسبتا مفهوم
كه است عملياتي آژيتاسيون آنها عقيده به.گردند قائل
يافته سازمان اما تهييجيواقناعي احساسي ، شيوه "معمولا
تودههاي كثير جمع به را ساده آموزههاي و انديشهها
شيوههاي با پروپاگاندا مقابل درميدهد آموزش مردم
به را عميقتري انديشههاي و مفاهيم ، تعقلي و تحليلي
(16).ميدهد اشاعه كمتر عدهاي
در فلسفي و سياسي انديشههاي فراگيرنده اندك گروه اين
حزب رهبري اينك كه بودند انقلابي آوانگاردهاي همان واقع
در گاندا پروپا ترتيب اين به داشتند ، برعهده را كمونيست
و خاص گروهي به مختص فعاليتي كمونيست حزب رهبران نزد
.بود برگزيده
نظامهاي در فوق مفهوم دو هر با سياسي تبليغات حال هر به
كمونيستي تازه شهروند پرورش و آموزش راستاي در كمونيستي
باورهاي و آموزهها به كه شهروند اين.ميگرفت صورت
نظام "اجبارا و "الزاما ميبايست بود آراسته طبقاتي
تمامي و كرده تلقي خود يك درجه دشمن را سرمايهداري
بيطبقه آرمانشهر در را خود تاريخي و طبقاتي اهداف
خبري غرب در كه ميدانست بايد او.كند جستجو ماركسيستي
حكومتهاي اسير جامعه وآسيايي شرقي كشورهاي در و نيست
.است سرمايهداري امپرياليستي نظام و سنتي خودكامه
را خود ناچار به بايد "سوسياليستي شهروند" بنابراين
دنيا سراسر در كارگري جنبشهاي كه چرا.ميدانست خوشبخت
تلقيها طرز و نگرشها اين القاء براي.است خيزش حال در
از اعم مختلف شيوههاي با تبليغي دستگاههاي تمامي
سالگرد جشن كارگر ، برگزاري روز سالانه جشنهاي برگزاري
برپايي ، قهرمانان يادواره برگزاري اكتبر ، انقلاب
دست غيره و سربازان و كارگران رهبران ، تصاوير و مجسمهها
.بودند پيام ارسال كار به
فاشيستي حزبي تك نظامهاي -222
و فنون كارآمدترين و متنوعترين بيترديد اما و
را عمومي افكار تصرف و جلب در سياسي تبليغات تكنيكهاي
جهاني دوم و اول جنگ فاصله در فاشيستي حزبي تك نظامهاي
ابزارهاي گستردگي و پيشرفت اگرچه.بودند كرده خود آن از
مصاديق و نمونهها با فاشيستها زودهنگام عصر در تبليغاتي
به فاشيسم رهبران ولع و هوش اما نميكرد ، برابري امروزي
پخش و عمومي رسانههاي از استفاده در هيتلر ويژه
براي راديو ، وسيله به افسونگروي و تبليغي سخنرانيهاي
سياستمداران كه آورد پديد را سياسي وحشت اين بار نخستين
خاصه.كنند كنترل را تودهها خود خواست به ميتوانند
مذكور عصر مبلغ و طراح بزرگترين "گوبلز جوزف" اينكه
و روشي هيچ سياسي تبليغات" كه بود كرده اعتراف آشكارا
تبليغات بنابراين (17)".ندارد تودهها بر غلبه جز هدفي
تك نظامهاي كنش بديهيترين عنوان به ميتوان را سياسي
و درون در سياسي بسيج آن مدد به كه برشمرد فاشيستي حزبي
را سياسي نظام از بيرون در امپرياليستي سياستهاي توجيه
.ساخت امكانپذير و تسهيل
و حكومت بين جدايي خطر توتاليتر سياسي نظامهاي بيشتر در
بنابراين.است دغدغهبرانگيز و تهديدكننده هميشه مردم
با تا ميكوشد دو اين پيوند حلقه عنوان به واحد حزب
عمومي افكار تهييج و تبليغاتي متنوع ابزارهاي بكارگيري
سياسي بسيج به دست حكومت از تودهاي حمايت جلب راستاي در
با حكومت كه است فراگردي شامل سياسي بسيج "اساسابزند
فوري اصلاحات وعيدهاي و وعده و ايدئولوژيك انگيزههاي
و سياسي صحنه به مردم كشاندن در سعي اجتماعي و اقتصادي
گسترش نفع به بيتفاوتي و انزوا از آنها ساختن خارج
سياسي بسيج اگرچه (18).دارد سياسي نظام از تودهاي حمايت
به تحرك با راست يا چپ توتاليتر حكومتهاي تمامي در
و تقويت پويايي ، در اساسي نقش عمومي افكار تصرف و پيروان
بسيج مشخص طور به اما است ، داشته سياسي نظام استحكام
مسير همواركردن در جهت سه از فاشيستي نظامهاي در سياسي
.است كرده ايفا نقش موعود دولت تشكيل و فاشيستي جنبشهاي
يابيعلل ريشه و موجود وضع نكوهش آن وظيفه نخستين
ميتوانست آن موفقيت كه بود آلمان بر حاكم نابسامانيهاي
امضاءكنندگان و كمونيستها ، يهوديان برداشتن ميان از در
سياسي بسيج وظيفه دومين.شود واقع موءثر ورساي قرارداد
نازيها كه بود جنبش نهائي اهداف تبيين و مطلوب وضع ترسيم
منزه و وحدت و نظم بر مبتني مطلوب جامعهاي ترسيم با
"نهايتا و.بودند آن تحقق پي در نژادي ازآلودگيهاي
با تاريخ از تازهاي تبيين عرضه سياسي بسيج وظيفه سومين
ملت طبيعي برتري و تاريخي نقش نژادي ، رسالت بر تاكيد
(19).بود آن اثبات پي در فاشيستي واحد حزب كه بود آلمان
غربي كثرتگراي حزبي چند نظامهاي -223
تبليغات نوع شايعترين از ديگر يكي بالاخره و
.است غربي كثرتگراي دموكراسيهاي در احزاب به سياسيمتعلق
كثرت و نظامها گونه اين در سياسي تبليغات مشخصه وجه
شونده اشاعه آموزههاي تنوع و تبليغكننده دستگاههاي
كمونيستي حزبي تك نظامهاي در مخاطبان اگر عبارتي به.است
سياسي تبليغات معرض در منبع يك وسيله به "صرفا فاشيستي و
در مخاطبان غربي كثرتگراي دموكراسيهاي در ميگيرند قرار
قرار ارزشهايي و آموزهها برنامهها ، از انواعي محاصره
ارائه سياسي احزاب تبليغاتي دستگاههاي وسيله به كه دارند
دموكراسيهاي در تئوريك بعد از حداقل كه چراميگردد
سياستهاو ارائه عرصه جامعه پلوراليزم بر مبتني
اين اينجا در و است سياسي گروههاي و احزاب برنامههاي
.ميزنند انتخاب به دست خود ميل به كه هستند شهروندان
احزاب تبليغاتي دستگاههاي در شده ارائه آموزههاي تنوع
اما است اجتماعي سودمندي مستلزم اگرچه غربي سياسي
و جامعه براي اجتماعي فوائد برگيرنده در هميشه "ضرورتا
نظام دريك كه آنجا از مشخص طور به.نميباشد شهروندان
ايدئولوژيكي محدوديتهاي چنبره در انسان كثرتگرا حزبي چند
حال در مدام احزاب تبليغاتي دستگاههاي و نميشود گرفتار
شكل را مردمسالاري كه است ارزشهايي يادآوري و تبليغ
آگاهي ، منبع ميتواند خود است ، داشته برپا و داده
اينكه واضحتر.باشد شهروندي حقوق احقاق و مشاركتجويي
يا مردم اكثريت كه نظامهايي در شد مدعي ميتوان "واقعا
اين ميدهند ، نشان سياست به كمتري ياتمايل نيستند سياسي
بنيادهاي كه است سياسي گروههاي و احزاب چالش و رقابت
حقوق تضييع مجاري و بخشيده استحكام را سياسي نظام
تبليغات اينميسازد مسدود را مردم از دسته اين اجتماعي
كانون ميتوان حتي كه چرا است سودمندي تبليغات البته
در مقابل در.باشد سياسي جامعهپذيري و فرهنگسازي
آن و باشد مخرب ميتواند تبليغات همين حالت منفيترين
افكار انحراف به حزب تبليغاتي دستگاه استكه هنگامي
سرشناسي محققان كه است باور همين پيرو و شود منجر عمومي
دستگاههاي "لونر" و "الول" ،"چوكاس" ،"تونيس" همچون
دروغپردازاني را غربي جوامع در تبليغاتچيان و تبليغاتي
كردن مخدوش و دادن جلوه وارونه و جعل با كه ميدانند
اسطورههاي درون در را مخاطبان و افراد واقعيت ، و حقيقت
به مجبور كه ساخته دچار توهمي چنان به يافته سازمان
چيزها غيرواقعيترين پذيرش و واقعيتها متقنترين انكار
(20).گشتهاند
است موجود روزنامه دفتر در پانوشتها و ماخذ:توجه
|