سالم را آن ماست ، خانه طبيعت
داريم نگاه
توليد در بهداشت رعايت لزوم
غذايي مواد
كمرشكن هزينه پزشكي تعرفههاي
!نميكند تامين را جوان پزشكان
شكايت و است حكايت همه اينها
!نيست دوست از
فرداهاي خاطر به
كه خدا نام به ؟...نامعلوم
اوست برازنده فقط تنهايي
سالم را آن ماست ، خانه طبيعت
داريم نگاه
شما نظر به كه ميكنم شروع سوءالات اين طرح با را نامهام
از شناختي چه ما و باشد؟ داشته ميتواند مفهومي چه طبيعت
خود حيات به قادر تنهايي به طبيعت آيا و داريم؟ طبيعت
(زيست محيط) طبيعت به آسيبرساني علت نه؟ يا بود خواهد
حقوق نميكنيم سعي ما چرا چيست؟ خاطر به انسانها طرف از
نكنيم؟ رعايت هست هم عمومي و طبيعي حقوق يك كه را طبيعت
چيست؟ خاطر به طبيعت به نسبت انساني جوامع سهلانگاري علت
افزايش به رو روند به توجه با نميكنيم سعي ما چرا
پيروي قانونمند قواعد سري يك از طبيعت به آسيبرساني
نيست زيست محيط عرف اصطلاح به يا طبيعت همين مگر نكنيم؟
پوشاك ، اكسيژن ، آب ، غذا ، مثل نظر هر از را ما زندگي كه
ميكند؟ تامين...و جمعي وسايل نقليه ، وسايل نفت ،
هم هنوز و پرداخته آن تبيين به بشر كه قوانيني از يكي
محيط و طبيعت به مربوط قوانين مجموعه است آن تكميل درصدد
;هستند آن رعايت به ملزم انسانها همه كه ميباشد زيست
انسانها رعايت عدم شاهد ميرويم جلوتر به كه چه هر اما
چنين كه انگار نه انگار و هستيم قوانين اين به نسبت
نسبت انسانها بيتفاوتي لذا.دارد وجود هم "اصلا قوانيني
و علم عرصه در جهان كه پيشرفتي همه با امروزه طبيعت به
همه در ناگزيرند كه است داده دستشان به كاري كرده ، دانش
ميان به صحبت زيست محيط حقوق از سمينارها و كنفرانسها
كه است خطرناك و دلهرهآور آنقدر فاجعه و آورند
جهان كشورهاي سران همه كه برزيل ريودوژانيرو دركنفرانس
يك زيست محيط با همدردي بخاطر بودند كرده شركت آن در
.گرفتند عزا زمين مرگ براي واقع در و كردند سكوت دقيقه
طبيعت.باشيم كرده قهر طبيعت با نميبايست ما آنكه حال
.زندگي يعني طبيعت و جذابيت يعني طبيعت زيبايي ، يعني
خط پايان نقطه به ما كه شده باعث طبيعت از ما دوري همين
ارتباط طبيعت و انسان بين كه قرنهاست آنكه حالبرسيم
نيازهاي تمام طبيعت از اوليه انسانهاي حتي و بوده برقرار
براي طبيعت از همچنين و ميكردند تامين را خود
و نقش از بعضي و مينمودند استفاده رديابي و علامتگذاري
در و است بوده طبيعت از متاثر بيشتر انسان ساخت نگارهاي
در تنوع انسانها ، در تنوع.است تنوع از پر طبيعت واقع
در تنوع اقليم ، در تنوع پرندگان ، در تنوع حيوانات ،
در تنوع دشتها ، و كوهها در تنوع گلها ، و درختان
.چيز همه در تنوع خلاصه و آب و اقيانوسها
تا شده باعث شهرنشينيبگيريم ياد را طبيعت زبان بايد ما
قادر ما كه است حيفشويم دور طبيعت يعني خود مادر از ما
فاصله روز به روز و كنيم برقرار ارتباط طبيعت با نيستيم
و جدايي اين از سرمست و ;ميگردد زيادتر طبيعت و ما بين
نابودي با بلكه نميانديشيم ، خودمان به تنها نه فاصله ،
و درياها تا زمين از اعم غذايي زنجيره و اكوسيستمها
محروم خدادادي نعمت اين از هم را آيندگان اقيانوسها
.ميسازيم
درياها حريم به ميبريم ، حمله طبيعت قلب به بيرحمانه ما
آلوده را اقيانوسها.ميكنيم تجاوز رودخانهها و
به.ميبريم يورش باران مادر يعني جنگلها به ميسازيم ،
نوشيدن و خوردن غذا فرصت زيست محيط انقراض به رو جانوران
واقع در كه پرندگان بيرويه شكار با.نميدهيم را آب
وارد آنها به جبراني قابل غير آسيب هستند طبيعت صفاي
مسموم گوناگون آلايندههاي انواع از را هوا.ميكنيم
استفاده قابل غير را حيات و پاكي مظهر اين آب.ميسازيم
سيكل اين و ميكنيم كوير به تبديل را خاك مينمائيم ،
خود ويراني به رو حركت به صوت مافوق سرعت با همچنان
ما دست از كه بريدهاي ترمز ماشين مثل و ميدهد ادامه
كه است چنين اين و ;هستيم آن واژگوني شاهد شده خارج
حال.ميگذارد نابودي به رو زندگي و حيات مظهر اين طبيعت
اعتبار و ارزش از طبيعت ما ، نظر مورد مدني جامعه در آنكه
چطور كه بگيريم ياد بايد ما.است برخوردار بالايي بسيار
را آن به آسيبرساني كمترين كه ببريم استفاده طبيعت از
جامعه سالم ، انسان ايده به رسيدن براي و ;باشيم داشته
محيط حقوق به كه نداريم اين جز چارهاي سالم ، جهان سالم ،
فرهنگ مدرن شيوههاي بكارگيري با و بگذاريم احترام زيست
تنها طبيعت كه كنيم يادآوري شهروندان همه به محيطي زيست
پيش پس.دهد جاي خود در را ما ميتواند كه ماست خانه
را حقيقتها شعار ، اين طرح با و سالم و زيبا طبيعت بسوي
به سالم را طبيعت و بياييم كنار واقعيتها با و دريابيم
.آنروز اميد به.بسپاريم آيندگان
فومن -سندي زيبايي حسن
توليد در بهداشت رعايت لزوم
غذايي مواد
توليدات از شركت يك مدير و كاشاني شهروند يك عنوان به
كيفيت و مرغوبيت علت به خراسان بزرگمهر صنعت و كشت مجتمع
ولي ميكردم استفاده شركت كارگران و خود مصرف جهت آن
قوطي بيست تعداد از تاريخ 18/12/77 خريد طبق متاسفانه
بهداشت وزارت مصوبه طبق. نبود بهداشتي قوطي دو سيب كمپوت
باشد ، پوست بدون رو سمت دو و وسط قسمت از عاري بايد سيب
و سيب داخل كرم همراه به هم آن خورده كرم سيب اينكه جالب
و گرفتم تماس مجتمع باداشت جاي ديگر قوطي در سيب تخم
مورد بهداشتي موازين و اصول تا شد حاصل نيز مكاتباتي حتي
مبذول كافي توجه شركت مديريت كه ;گيرد قرار جدي توجه
وقتكشي و مسئوليت رفع جهت شركت نماينده فقط و نداشتند
لذا.ندادند ارائه كافي توضيح و ادله مراجعه ، نوبت دو طي
شهر و زيست محيط حفظ رساني اطلاع مدعي كه شما روزنامه از
وهله در ميباشم ، مطلب اين درج خواستار هستيد شهروندي و
سپس و بزرگمهر صنعت و كشت مجتمع شركت مديريت از دوم
به توجه با دارد تقاضا بهداشت امر دستاندركاران تمامي
بيشتري بهاي شهروندان بهداشت و سلامت به نو سال فرارسيدن
پذيرش تحمل صادقانه خطايي و اشتباه بروز صورت در و بدهند
.باشند داشته را خود اشتباهات
كوير عايق ستاره شركت مديرعامل -سيدابراهيمي سيدامير
كاشان
كمرشكن هزينه پزشكي تعرفههاي
!تاميننميكند را جوان پزشكان
تحصيلكرده قشر براي اخير سال چند در كه مشكلاتي تمام با
به مشغول آمده پيش هستند ، آنها از دسته يك نيز پزشكان كه
در بهداشت وزارت درمان معاونت سخنان اينكه تا بوديم كار
توجه سنندج پزشكان جمع در تاريخ 21/11/77 همشهري روزنامه
شده هم يكبار حداقل كه شد باعث و كرد جلب خود به را بنده
در نيز شما اميدوارم و بكنم گلايهاي منصبان صاحب اين از
و مردم بلكه تا بفرمائيد لازم همكاري روزنامه در آن درج
كاري تازه و جوان پزشكان وضعيت از بهداشت وزارت مسئولان
.گردند مطلع هستند كار مشغول شهرستانها در كه
آينده سال در پزشكي تعرفههاي:بود چنين خبر سرفصل
وزارت معاونت سرفصل اين ذيل در و يافت نخواهد افزايش
اطلاع جهت است لازم كه بودند آورده نيز را دلايلي بهداشت
.شود ذكر نكاتي تصميمگيرندگان ساير و ايشان
در پزشكي تعرفههاي ميفرمودند ايشان كه بود بهتر "اولا
شهر چند و تهران در كه چرانمييابد افزايش شهرستانها
كل براي كه چناني آن درآمدهاي با پزشكاني هستند بزرگ
و خود شخصي مطبهاي در و ميگيرند تصميم كشور پزشكان
جزء صاحبمنصبان همين اغلب كه خصوصي بيمارستانهاي
مطالبه مردم از بخواهند هرچه ميباشند سهامدارانشان
در اگر اما نيست ، آنها به اعتراض ياراي را كسي و ميكنند
تعرفه ميزان از بيش ريال چند حتي پزشك يك شهرستان يك
نفر صدها برابر در بايد بگيرد بيماران از شده اعلام
قرارداد لغو و سنگين جريمههاي با "احيانا و باشد پاسخگو
.شود روبهرو
پرداخت توانائي دولت گفتهاند ايشان اينكه دوم نكته
اين با هم بنده ندارد ، را درمان بخش در بيشتر يارانه
موافق كشور اقتصادي وضع به توجه با ايشان صحبت از قسمت
بخشها ساير در دولت كه آمده پيش برايم سئوالي ولي هستم
آن در شاغل افراد به اما نميكند پرداخت يارانه نيز
زيرا نميكند ، تحميل اجباري غيرعادلانه قيمت مشاغل
چگونه حال شد ، خواهد خدمات ارائه كيفيت كاهش سبب ميداند
حالي در باشند مستثني قاعده اين از بايد پزشكان كه است
را آينده سال در %حدود 20 تورم دولت و مركزي بانك كه
براي را %معادل 5/16 حقوقي افزايش و كردهاند پيشبيني
با است چگونه حال.گرفتهاند نظر در كارگران و كارمندان
كاري حداقل.كند تغيير نبايد پزشكي تعرفههاي دلايل اين
ميزان به تعرفهها افزايش دهد انجام ميتوانست دولت كه
جوان پزشكان معيشتي وضعيت تا بود كارمندان حقوق افزايش
نيز نكته اين ذكر "ضمنا.نگردد بدتر هست كه هم اين از
ممكن حداقل در عمومي پزشك يك ويزيت ميزان كه است لازم
متوسط طور به اينكه به توجه با كه است تومان يعني 350
ويزيت بيمار نفر تا 20 بين 10 روز يك در كار تازه پزشكان
رسيد نتيجه اين به سرانگشتي حساب يك با ميتوان ميكنند
جانبي هزينههاي به توجه با جوان پزشك يك درآمد كه
آمار طبق كه است تومان هزار هفتاد از پائينتر ماهيانه
دكتر جناب اينجاست جالب.ميباشد فقر خط حدود مركزي بانك
به بايد پزشكان فرمودهاند اضافه آخر در خاتمي محمدرضا
فرمايش.ندهند اهميت مادي مسائل به و كنند توجه معنويات
جامعه كل در تفكر اين كه است صحيح شرطي به ايشان
تمديد جهت اينجانب مطب مالك نهاينكه باشد ، حكمفرما
از بيش را اجارهبها ميزان ديگر يكسال مدت به قرارداد
!كند طلب بنده از درصد پنجاه
موحد الله.ع دكتر
شكايت و است حكايت همه اينها
!نيست دوست از
موضوع عزيز ميهنان هم اطلاع و خواستن راهنمايي براي
گواهينامه شدن مفقود براي كه ادارات در را خودم گرفتاري
"قبلا و مينويسم گذراندم را يكماههاي دوره رانندگيام
!نيست دوست از شكايت و است حكايت اينها همه كه كنم عرض
به اطلاع براي گواهينامهام شدن گم يا سرقت از پس -1
شدم؟ معطل روز دو محل دو در دارد فوريت جنبه كه پليس
به.بماند اينهم قضايي دادگاه در روز دو سپس.بماند
در.كردم مراجعه گواهينامهها صدور قسمت آزمايش شهرك
بهاضافه و بودند نوشته را صدورالمثني شرايط بزرگ تابلوي
خزانه بهحساب مختلف وجوه بايستي كه حسابهايي شماره
گواهينامههاي) نوشتهاند تابلو اين ذيل در و شود منظور
اينطور يادداشت اين از (كنند مراجعه پستخانه به شهرستان
مدارك صادرهشهرستان گواهينامههاي كه ميشود استنباط
!بدهند؟ پستخانه به را بالا
پستخانه به حساب دو به ريال پرداخت 40000 از پس -2
بهحساب را پولها اين بايستي شما) گفتند.كردم مراجعه
!(بگذاريد مشهد
پرداختم را پول كه ملي بانك به مراجعه و پرسوجو با -3
و ؟!نداريم توجه حسابها به هستيم ، دريافت مسئول ما گفتند
گواهينامه شماره و خودم نام نقدي رسيد متن در اينكه با
تهران حساب به "اشتباها معذالك بودم نوشته را مشهد صادره
بكنيم؟ چه و جواب و سئوال از پس.بود شده منظور
.دادم ارائه را نقدي فيشهاي و مراجعه مركزي بانك به -4
كه كردند راهنمايي ملي بانك شعبه همان به مرا "مجددا
!بنويسند؟ را فهرست شماره
بانك به نوشتندو را فهرست شماره و مراجعه بانك به -5
به مرا سپس شدند مطمئن وجوه پرداخت از كه دادم مركزي
!كردند؟ راهنمايي دارايي وزارت
بالا شرح و رفتم بانكي حسابهاي قسمت دارايي وزارت به -6
!كردند؟ راهنمايي كشور وزارت به روزمرا از10 پس
بانكي حسابهاي قسمت طبقه 2 كشور وزارت به -هفتم ، 7 خوان
خزانه حساب 09/741 صاحب اينكه با.بالا بهشرح و رفتم
با شخص ، يك جاري حساب مثل و است كشور وزارت خود مال
به "اقلا يا و برداشت را وجوهي ميتواند كافي مدارك
پياز بهحساب سير حساب از يعني.دهد برگشت ديگر حسابي
كه.داد ارجاع رانندگي و راهنمايي به مرا معذالك !بگذارد
قبل سال در 16 شلوغي از غير زيرا نكند كافر قسمت خدا
است؟ تاريك و خفه و ساختهاند كوتاه را ساختمان سقفهاي
را رستم خوان هفت داستان و مراجعه آزمايش شهرك به -8
با بايستي خودتان فرمودند دلسوزي با محترم مسئولين.گفتم
بپردازد گواهينامه براي پول تهران در ميخواهد كه نفر يك
!بدهيد؟ او به را خودتان فيش و كنيد صحبت
ملي بانك باجه كنار در و رفتم آزمايش شهرك به روز دو -9
بود آنها با هم حق و نميكردند قبول ولي ايستادم
ريال اين 40000 از كشيدم معطلي كه بس از من نتيجه ، -10
.گذشتم
شما از چه و من از چه راهنمايي از چه اشتباه كار اين آيا
وقت صرف و مراجعه و تاكسي و وقت صرف اينهمه مگرهمشهري
حساب به وجه اين اينكه شدن محرز از پس آيا و است؟ درست
هم مركزي بانك از موجود فيش از غير و رفته كشور وزارت
مشهد حساب به را وجه اين سپس و بگيرند تاييد ميتوانند
خارج ممالك يا دارد؟ لازم مدلي كار اين آيا.كنند منتقل
اطلاعات بانكي نظر از بحمدالله بدهند؟ بهماياد بايستي
آزاد ستون در درج براي را داستان اين !؟.داريم زيادي
اطلاع براي فقط.كردم تقديم هم را فيشها فتوكپي و نوشتم
!.محترم مسئولين و عزيز مردم
عمل و فكري قواي لحاظ از بحمدالله من چون خاتمه در
اينكه براي هستم هنر داراي 4 و هستم سالم وانساني اسلامي
شما تقديم بيت نشوند 4 خسته همشهري محترم خوانندگان
.ميكنم
حالم شرح نوشتم همشهري به
مقالم و حال همه بر رساند
كرد چها بين كوچك كار عجائب
كرد رها را حكايت همشهري به
حكايت بر را داستان كشيدم
شكايت و آزار قصد ندارم
نوشتم دردم خدا بهر از من
هشتم به زناچاري را مالم كه
عطار محمدحسين
فرداهاي خاطر به
كه خدا نام ؟به...نامعلوم
اوست برازنده فقط تنهايي
نميتابد پرتوگرمي زچشمش ، گر
نميرويد لبخندي برگ وربرونش ،
نيست؟ زيبا كه ميگويد كه بيبرگي باغ
اينك ، سالي گردون سربه ميوههاي از داستان
!ميگويد خاك پست تابوت در خفته
ثالث اخوان
از و خواهناخواه اينك كه است جمعي از سخن
و كردهاند خو تنهايي به نامعقولانه ، سردورانديشيهاي
فرو خويش تنهايي گريبان به سر همدمي ، و بيهمراز
سزاوار تنها تنهايي كه نيست گزافه بيگمان بردهاند
دلايل به كه است پسراني و دختران خيل از سخن.خداست
-گوشي بيآنكه و نميبرند سر به زندگي شريك با گوناگون ،
گذر به سكوت در و خاموش بيابند ، خويش تنهايي غم براي
از نيستند ، كم سان اين از و نشستهاند عمر پربار روزهاي
و والدين زيادهخواهي خاطر به كه آنان جمله
سر از كه تعقل و تفكر سر از نه كه دورانديشيهايي
با كنارش در كه ندارند همسري اينك ،!دشمنانه دوستيهاي
و خردمند مهربان ، انسانهاييكنند نرم پنجه و دست مشكلات
وجود با..و كارخانهها ادارهها ، مدارس ، در كه تنهايي
.هستند خود آينده نگران اجتماعي ، پايگاه و مناسب شغل
.است پيش در كه يلدايي شبهاي و بلندپيري روزهاي نگران
بودهام موفق خويش كار در سالها كه دبيري عنوان به من
به و شدهام خانواده مهرورزيهاي و خودخواهي قرباني اما
خويش آينده و عشق از دست بزرگسالي ، و سفيد موي احترام
خيل آن از آينده در زيرا نگرانم حالا...!برداشتهام
و ديگرند گروه هواداران زيرا !بود نخواهد اثري مهرورزان ،
اين.دارد باغبان صد اگر گل بلبل ، جاي نگيرد ديگر عاشقان
براي تجربه و سردرد از كه خود ، براي ديگر نه را نوشتهها
نامعلوم ، فرداهاي خاطر به كه مينويسم خانوادههايي
.ميكنند تلخ خويش فرزندان بر را امروز شيريني
مزن دوري از دم عيسي ، دمت اي
نيست؟ دورانديش كه آن فداي من
(ت-الف) ادبيات دبير
|