توسعه و تلقي
(5) بحران از عبور

توسعه و تلقي
يكي آنان ، روحيه و تلقي طرز آن تبع به و آدميان باورهاي
اينرو از.ميزند رقم را اجتماعي توسعه عمده اركان از
فعليت با كه باورهاست شدن بارور زمينه مثابه به فرهنگ
ناخودآگاه جهتگيري به ;اجتماعي عاملان منويات به بخشيدن
بر تاثير با و انجاميده جمعي واكنشهاي و كنش خودآگاه و
.ميگردد منتهي اجتماعي -اقتصادي توسعه به اقتصادي گستره
تلقيهاي طرز بر تاكيد با ميكوشد حاضر مقاله بدينسان
بحث به جوامع توسعه با را آن كاركردي روابط ;اجتماعي
.بگذارد
تلقي تا باور از
تلقيات ، تصورات ، بر مشتمل و ذهني اموري چونان باورها
"نسبتا و رايج پديدههاي از ;عمومي پندارهاي و نگرشها
آنها بخاطر يا آنها برطبق آدميان كه اجتماعياند پايدار
عموميت ، چون صفاتي از سياق براين و ميكنند زندگي
برخوردار اعتباري ذهنيت و بطئي تغييرات استدلالناپذيري ،
و ميرسانند ياري اجتماعي پيوندهاي به باورها.ميشوند
جامعه تعاملات اشكال مردم ايدههاي سوي و سمت تعيين با
مناسبات خاستگاه باورها علاوه به.مينمايند تثبيت را
;خود مكاني و زماني نسبيت عليرغم و بوده بشري جامعه
تغيير پسميآورند فراهم را جوامع دوام و وحدت موجبات
و ميافكند پي را جامعه فرهنگي تاريخ شاكله باورها ،
تصحيح و تقويت و انسان جويي آرمان تقرير به آن تثبيت
آدمي راهبرد و ميرساند ياري او وجود در خاص استعدادهايي
.ميكند ترسيم اجتماعي واكنشهاي و كنشها انتخاب در را
ملي مشترك احساسات تشكيل به "باور" كه است بنيان براين
مناسبات ;ميپرورد را اجتماعي وحدت زمينه ;ميرساند مدد
;ميبخشد قوام را فرهنگي و حقوقي و سياسي و اقتصادي عيني
ملي هويت ;ميسازد ممكن را اجتماعي برنامهريزيهاي طرح
دوش بر را جامعه دوام و پايداري ضمانت ;ميكند تصوير را
ارزشگذاريهاي ;ميدهد جهت را اجتماعي تغييرات ;ميگيرد
در اشياء ماهيت به مربوط قضايايي صورت به را جمعي
به.مينمايد تعيين را ارزشها واقعي مصاديق و ميآورد
بيباور ، اجتماعي ، حيات كه برميآيد چنين ترتيب اين
به بيتامل ، و نميكند تغيير بيتلقي ، و نميگيرد سامان
.نميانجامد توسعه
توسعه تا تلقي از
تلقي بر مبتني باور و باور از متاثر كنش شد گفته كه چنان
و فرهنگي تلقي ميان كه نيست معني بدان اين معهذا.است
.نباشد برقرار چندجانبه مناسباتي اجتماعي ، -اقتصادي توسعه
با "تلقي" روابط مبين ايدهآليستي نگرش حال عين در
تلقي تاثير از كه ميرود پيش آنجا تا و بوده "توسعه"
نگره اين از زيرا ;ميكند حكايت اجتماعي توسعه بر فرهنگي
علم عمومي ، تواناييهاي به باور انتخاب مدد به جز توسعه
.نميافتد واقعيت منهج بر و نميگردد محقق نوجويي و گرايي
باورهاي و افكار از سرشار اذهان به توسعه اين بر اضافه
است نيازمند نوآوري و تحول مثبت اثرات از مطمئن و جديد
بينش و كند حكم پيشرفت و تغيير ترادف بر طريق اين از تا
غيرواقعي و نامستدل عاميانه معرفت جايگزين را علمي منظم
زندگي متجدد فلسفه اتكاي به را رفتاري الگوهاي و سازد
به ذهني تلقيهاي و باورها رهگذر اين در.نمايد تدوين
اندامواره كار تقسيم فرايند حسب و كرده كمك توسعه فرآيند
.ميدهد دم جامعه متكامل پيشرفت شرايط تسهيل به اجتماعي ،
كارمكانيكي تقسيم بر مبتني جوامعي در اگرچه كه است چنين
دنيا ، بياعتباري نوآوري ، فقدان تقديرگرايي ، چون عواملي
پيشرفت از مانع دولتسالاري و ديگران به بياعتمادي
كاركردهاي افزايش موازات به اما ;ميگردد اجتماعي
كار تقسيم لاجرم و ساخت حجم بر چنان اقتصادي -اجتماعي
دنيا ، اهميت تلقي كه ميرود تاكيد جامعه ارگانيكي
توسعه مبادي مثابه به نوجويي و علمگرايي تغيير ، توانايي
.ميشود نمودار
است طالب را خاصي بيني جهان توسعه ، استدلال ، اين برمبناي
مهمترين از تجدد و معرفتطلبي تغييرمداري ، دنياداري ، كه
دنيادارانه تلقي منظر اين از.ميآيند شمار به آن اركان
به آدميان انگيزه افزايش موجبات جامعه ، به بهشت تحويل با
سودگرايانه هدفمندي و ميآورد فراهم را متزايد فعاليت
در.ميزند پيوند كارايي عنصر به را عمومي فعاليتهاي
مكمل ممات و حيات و اخروي و دنيوي زندگي رهگذر اين
دربازخوردي تكنولوژي و ايدئولوژي و گرديده واقع يكديگر
و عرفان و برده پيش خداگونگي رواق تا را آدمي متقابل ،
و تقريب خويش ، وجودي وحدت انديشه بواسطه پسانوينگرايي
و آدمي توانمندي به باور طرفي از.مييابند تانيس
و مادي سرمايههاي كاربرد تلقي بر او دهي تغيير استعداد
ضمن و مينهد صحه اجتماع پيشرفت راستاي در جامعه انساني
فرايند جامعه ، اعضاي حقوقي و برابري اصول رعايت بر الزام
ميدهد سامان چنان را توسعه راهبرد امر در جمعي مشاركت
محسوب آن عامل هم و توسعه هدف هم افراد تكتك كه
باور به علم از تجربي تلقي كه است حالي در اين.ميگردند
پايه براين.ميگيرد نيرو آن از هم و است مستظهر توسعه
و ميشناساند را اجتماعي و طبيعي زيست محيط علم ، كه است
جايگزين را عقلانيت انساني ، مسائل تفسير و تبيين در
و ميگيرد علمي وجهي توسعه پس.مينمايد اسطورهاي معرفت
جستجوي با و ميكشاند تجدد عينيت به را "تلقي" ذهنيت
را "اختيار" ;عقلاني اهداف و ابزار ميان بهينه روابط
تقدير بر حاكم را برنامه و مينمايد تقدير جانشين
از مطلوب استفاده عهدهدار علمي پيشبيني "ضمناميسازد
افزايش در شيوه اين از و شده اجتماعي امكانات و فرصتها
.ميجويد سود اقتصادي و سياسي نظام بهرهوري
توحيد تا توسعه از
سرچشمههاي حيث از باورين تلقيهاي برميآيد كه چنين
.برخوردارند متعارض ولاجرم نسبي صبغهاي از خود فرهنگي
پسانوين جامعه در گرا تكثر و سعهصدر روحيه حضور معهذا
باورها تقريب ناگزير و تلقيها طرز اين مناسبات تعميق به
و ميرساند ياري بشريت توحيد بالاخره و توسعه تصعيد و
آن در كه ميگردد رهنمون ابدي خلودي منزل سر به را بشر
جهان و بود خواهد هستي آن از انسان و انسان آن از هستي
وحدتي توي توبه وجوه از حيطه اين در نيز اصغر و اكبر
طبيعت و انسان و عين و ذهن و روان و جسم ميان گريز ثنويت
.گشود خواهند برقع
اصل محمدي عباس
(5) بحران از عبور
رفسنجاني هاشمي الله آيت:قلم به
فروردين شنبه 22
در نيم و دوازده تا صبح نه ساعت.نداشتيم علني جلسه
ناهار وقت و داشتم روزه.كردم شركت آئيننامه كميسيون
.شد صرفهجويي
حساب عنوان به جعلي حساب صورت يك آن در كه آوردند پاكتي
موجودي كلاني مبلغ كه بود اروپا بانكهاي از يكي در من ،
و "ابدا كشور از خارج در من خوشبختانه.ميداد نشان
جعل ، اين "ظاهرا.ندارم غيربانكي و بانكي حساب "اصلا
خوشبختانه.است مسئول روحانيون كردن بدنام براي توطئهاي
من مشهور اسم به و نميدانسته را من واقعي فاميل جاعل ،
.شود افشا توطئه موقع به و كنيم تحقيق بايداست كرده جعل
...!است بياخلاق و بيوجدان چه ضدانقلاب كه راستي
فروردين يكشنبه 23
در هاشميان محمد شيخ آقاي قضاوت از [مراجعان از] يكي
هم تهران پالايشگاه كارگران ازداشت شكايتي رفسنجان
.داد تذكراتي آنجا در توطئهگران خطر از و آمد فردي
محرمانه جزوه خواستار و آمد هادي دكتر بعدازظهر ،
حزب [مركزي] شوراي جلسه در عصر.بود پارس خبرگزاري
با ملاقاتش از شرحي بهشتي آقاي.كردم شركت اسلامي جمهوري
خودشان ملاقات از مجلس در هم خامنهاي آقاي و دادند امام
كه ميآيد دست به [چنين]گزارشها مجموع از.كردند تعريف
و كردهاند توجه ارتش در آنها خط و ليبرالها خطر به امام
.افتادهاند چاره فكر به
مفصلي بحث دانشگاهها ، سرنوشت و فرهنگي انقلاب درباره
مصاحبه خميني ، احمدآقا حاج كه يافتم اطلاعكرديم
ايشان گذشته ، مصاحبههاي برخلاف و داده انجام مطبوعاتي
موضعگيري و داده نشان هماهنگي "نسبتا امام خط با
معناي از توضيحي و كرده محكوم را اخويزادهاش حسينآقا
....[است داده] سوم خط
فروردين دوشنبه 24
پرونده و قم دادستان تعويض مورد در قدوسي [علي] آقاي با
جاي به بهروزيه آقاي شد قرار.كردم صحبت بهروزيه [حسن]
.كنند مراجعه دادستاني به خودشان بازداشت ، حكم اجراي
نشده تصويب اعتبارنامهاش هنوز و تقلباند به متهم ايشان
گرفتهاند تصميم امام خواست با گفتند ، [قدوسي آقاي].است
.كنند عوض را قم دادستان
كارهاي به و آمدند شهرباني پرسنل از نفر چند
بودند ، معترض شهرباني ، جديد رئيس ،[دستجردي]سرهنگوحيد
.نداشتند درستي منطق ولي
"بعدا ولي شد بلند ضدهوايي توپهاي صداي مجلس در شب ، اول
شليك را توپها بيجهت و نبوده حملهاي كه گفتند
.كردهاند
فروردين سهشنبه 25
.رفتم اسلامي جمهوري حزب سياسي دفتر جلسه به بعدازظهر
كارشكني مقابل در موضعگيري:بود مطرح مهمي مسائل
موضع تغيير و خميني حاجاحمدآقا مصاحبه تحليل ليبرالها ،
كره دعوت به شرق به مسافرت و انتخابات امام ، خط نفع به
.شمالي
بهشتي ، آقايان با هفتگي مشورتي جلسه نخستوزيري ، در شب
دولتي كلي خط [جلسه اين در] ;داشتيم باهنر و خامنهاي
از استفاده و بازرگاني اتاق و خارجي بازرگاني كردن
[:محمد] آقاي حكم.شد مطرح امام خط به نزديك نيروهاي
اختلاف بررسي هيات در ما نماينده عنوان به را يزدي
موضوع و داشتيم شوش در جنگ در پيروزي از خبري.نوشتيم
خريد با رابطه در دلاري ميليون شش و پنجاه كلاهبرداري
معلوم شد ، اطلاع كسب دفاع وزارت از كه گرديد مطرح اسلحه
را پولها همين و كلاهبردار شركت اموال ولي.دارد صحت شد
[جواد] آقاي ادعاي به البته كردهاند ، توقيف بانك در
.بدهند كاملي گزارش شد بنا دفاع ، وزير فكوري
كردستان در تخريبي امور در ضدانقلاب تحرك از خبرهايي
سوءال [شهرباني رئيس دستجردي] وحيد سرهنگ از كه بود رسيده
از نفر صد از بيشاست آميز اغراق گزارشها شد معلوم شد ،
با برخورد در قضايي دستگاه قاطعيت نامهاي ، طي نمايندگان
...كردند تائيد را ليبرالها و ضدانقلاب
فروردين چهارشنبه 26
ميان انتخابات كار انجام مقدمات و شد برگزار علني جلسه
وزارت بايد دارد ، ضرورت مجلس تكميل.گرديد كامل دورهاي ،
.دهد خرج به سرعت كشور
يوسفي ، رمضاني ، آقايان -گيلان استان نمايندگان از عدهاي
مطالبي و آمدند قبلي وقت با -فرضپور و انصاري ناصري ،
با برخورد شيوه تعديل آنها مهمترين داشتندكه [بيان]
نسبت سختگيري عدم و..و خلق مجاهدين قبيل از ضدانقلاب
جمهوري به وفاداران به بيشتر امكانات دادن آنان ، به
در مخالفان و پيمانيها مثل دولت ، مخالفان ولي اسلامي
مسئول تعويض خواهانبود آزادي نهضت و ليبرالها مجلس ،
.بودند گيلان استاندار و انقلاب دادستان سپاه ،
كند ايجاد تشنج كه است اين سياستش ضدانقلاب گفتم آنها به
امتياز آنها به مرحله هر در بياورد ، وجود به برخورد و
.ميآورند وجود به وبرخورد ميگذارند جلوتر قدمي بدهيم ،
و ادارات در اكثريت ، امكانات همه از ميخواهد اگر اقليت
شود ملزم بايد باشد ، برخوردار تبليغي امكانات و موءسسات
روش و.نكند استفاده حاكم اكثريت عليه امكانات ، اين از كه
را خودش انقلاب ، دستاوردهاي در كه است اين "فعلا اقليت
اكثريت بهحساب را كمبودها و كند معرفي سهيم و شريك
و كند معرفي طلبكار و منتقد موضع در را خودش و بگذارد
منظور همين براي اكثريت امكانات از ميخواهد [اقليت]
براي مرزي و حد و شود بيشتر بحث ، شد قرار.كند استفاده
.شود معين حقوق
برگشت آماده و كرده تحصيل قم در كه نيجريه اهل طلبهاي
شيعه تبليغ براي ايران كمك پيشنهاد.آمد است ، نيجريه به
دفتر با شد ، قرار.داشت نيجريه در ايران ، انقلاب و
جلسه بعدكند برقرار ارتباط [اسلامي] تبليغات هماهنگي
.شد تنظيم مجلس آينده هفته برنامه و داشتيم رئيسه هيات
وزير را ايشان آمد ، طالقاني آيتالله داماد مخلصي ، آقاي
.كنم رسيدگي شد قرار است ، كرده ازكاربركنار صنايع
.كردم شركت اسلامي جمهوري حزب روحانيت واحد جلسه در شب...
را آقايان سوءالات جواب من و كردند سخنراني بهشتي آقاي
در تحريكات و انقلاب با ارتجاعي روحانيون مخالفتدادم
.شد بررسي مفتيزاده ، آقاي مخالفت و سني و شيعه با رابطه
.نبود خبري و شد عادي وضعيت زود ولي شد اعلام قرمز وضعيت
فروردين پنجشنبه 27
گزارشات ، بررسي از پس.رفتم شورا مجلس به صبح هشت ساعت
و آمد دفترم به غرب اسلامآباد نماينده صفري ، لطيف آقاي
...گفت آنجا از زيادي مطالب
[پهلوي] عليرضا شاهپور فرزند (پهلوي)اسلامي علي آقاي سپس
از زمان آن درآمد حسيني ، آقاي مينودشت نماينده همراه
.شده خوبي مسلمان "ظاهرا.است بريده پهلوي خانواده
ششصد با صحرا تركمن در روستا سه مالك.بود جالب حرفهايش
كشاورزان حسيني ، آقاي و خودش اظهار به كه است زمين هكتار
به انقلاب از بعدبرود محل به كه طالبند و راضيند او از
كمي.پرداختهاند او به سهمي روستائيان و نرفته محل
كار با و كنم تمام را درسم ميخواهم ميگفت و بود نگران
مادرش.برگشته پاريس از تازه.كنم اداره را زندگيم شخصي
مانعي گفتم ;برود منطقه به ميخواست اجازه.است پاريس در
.ندارد
تبليغات عالي شوراي دعوت به مطهري شهيد مدرسه در شب
مهدوي خامنهاي ، مشكيني ، آقايان.داشتيم جلسه [اسلامي]
حقاني و كاشاني امامي معاديخواه ، بهشتي ، باهنر ، كني ،
مطالب و معارف توضيح در درسهايي اينكه براي.داشتند حضور
اختيار در را همه بشود كه -شود تهيه فيلم با اسلامي مهم
موضوعي هركسي و شد طرح موضوعهايي -گذاشت علاقهمندان
.[كردم انتخاب] را "تاريخ فلسفه" من و كرد انتخاب
داشتيم اختلافات بررسي هيات كمكاري و روش به اعتراضاتي
.گفتيم [كني] مهدوي آقاي به كه
فروردين جمعه 28
كار از گزارشي و آمد [دستجردي] وحيد سرهنگ وقت ، اول صبح
...داد جديد انتصابات و شهرباني
بودند اينجا ناهار و آمدند ديگر بستگان و مرعشي احمدآقا
به كه بودند رفسنجان پستهكاران به دولت كمك خواهان و
صدور اقتصادي ، محاصره و امريكا رقابت و مزاحمتها خاطر
قضايي وضع نابساماني از و شده بينفع يا و نفع كم پسته
.ميزدند حرف بابك ، شهر
بازي پينگپنگ پاسدارها و بچهها با خانه ، حياط در قدري
از و آمد هم نيشابور شرع قاضي محمديان ، آقاي.كردم
.داشت شكايت نيشابور ، نماينده
|