بود؟ بلد را بازي قواعد آيا
كتاب معرفي
!تكراري بازيهاي
جوان سينماي
بود؟ بلد را بازي قواعد آيا
خوانندگان نقد
خورد؟ رقم برايش يكساني سرنوشت چرا
از "زن دو" فيلم مردان غلط تفكر و رفتار بر تاكيد با
.نگريست فيلم به ميتوان هم ديگر زاويهاي
درد درمان به حاذق جراح يك بهعنوان باشد قرار اگر
تغيير تنها درمان راه بپردازيم زنانكشورمان مظلوميت
به طرف يك از كه است درست نيست ، زنان به نسبت مردان نگرش
بايد اما شود داده پايان بايد مردسالاري تفكر عصر و فصل
ضرورت اين الزام و نيافتيم چاه به چاله از كه بود مراقب
.است "سالاري شايسته" پذيرش و بازي قواعد رعايت
در خود شد خيليها نجات فرشته كه "زن دو" فيلم فرشته
فكر اهل جمله از خوب خصلتهاي بسياري از برخورداري كنار
يك داراي متانت و جسارت از برخورداري و بودن مطالعه و
.است اساسي ايراد و بنيادين ضعف
حتي يا و نيست بلد را اجتماعي روابط "بازي قواعد" فرشته
قدرت كه زيرا داد رفوزه نمره او به زمينه اين در ميتوان
هيچ در او و ميچربد عمل در جاذبهاش قدرت بر او دافعه
گرفت عهده به زندگي صحنه در كه مختلفي نقشهاي از كدام
يك بهعنوان حتي يا و كند ايفا را مثبتي نقش نتوانست
در نه او متاسفانه.كند بازي را نقش حداقل مبتدي بازيگر
و عاشقش براي معشوق نقش درمقام نه پدرش ، براي دختر مقام
او آينده در "مطمئنا حتي و شوهرش براي همسر نقش در نه
قابل درحد هم را فرزندانش براي مادر نقش نبود قادر هرگز
.كند ايفا قبول
معشوق ، عاشق ، والد ، فرزند ، رابطه از اعم اجتماعي رابطه هر
قانون و قاعده داراي...و تجاري و ، دوستي زوجين و زوجه
عكسالعملي را عملي هر" روابط اين قانون اصليترين و است
"آن جهت خلاف در و آن با مساوي است
و ميگيريم بدست را بازي ما اوقات گاهي اجتماعي روابط در
فيلم فرشته.ميكنيم بازي حريف بازي روي از اوقات گاهي
برتر تفكري صاحب را خود و بودن انديشمند مدعي كه ما
بازي آگاهي و علم همين از استفاده با ميتوانست ميداند
كه دهد قرار شرايطي در را مقابلش افراد و بگيرد بدست را
خود امر اين در فرشته ناتواني و كنند بازي او ميل مطابق
.او دروني محتواي نه اوست كمال و فضل ادعاي بيانگر
رفتارهاي عملكرد به ميخواهيم منظر اين از حال هر به
:بپردازيم فرشته
و ظرافت با ميتوانست بود بلد را بازي قواعد اگر فرشته
در كه مناسبي فرصت همه آن با و دخترگونهاش خاص طنازي
اختيار در كه (سال 57 در ايران انقلاب) زماني خاص شرايط
و بسازد قرص پروپا طرفداري افراطي ، متعصب پدر آن از داشت
درعين كه ميرساند را فرشته ضعف بزرگترين "اتفاقا اين
هرگز برادرانش و خواهر زندگي تغيير به اميد و آرمانگرايي
و كرده نفوذ پدرش در نتوانست سرسوزني اندازه به حتي
و همواره برتر انديشه.سازد دگرگون را او متعصب انديشه
و كرده را خود نفوذ فكرها متعصبترين در حتي جا همه در
كه فرشتهاي است چگونه.جايميگذارد بر را خود رسوب
صاحب را خود و ميكند خردمندي و دانايي و برتري ادعاي
خود پدر در حتي ميداند كارآمد و راهگشا انديشهاي
پدري خانه در تحولاتي منشا و كند نفوذ نميتواند ذرهاي
و دهد نجات را برادرانش و خواهر طريق اين از و شود خود
يكي:است پدر و فرشته ارتباط در بزرگ ضعف دو نشانگر اين
كه ندارد آنچناني وانديشه تازه حرف فرشته يا اينكه
فقط و دهد قرار تاثير تحت را پدر فمنيستي و بسته انديشه
كه ندارد را توانايي اين فرشته ("ثانيا) يا و دارد ادعا
مقصر فرشته باشد داشته صحت كدام هر حال كند ، جذب را پدر
.است
كه است ضعيف اجتماعي روابط بازي ارائه در آنقدر فرشته
حاضر حتي كه بيقرار و چاك سينه عاشقي از نميتواند حتي
هوادار موجودي ببازد ، عشق اين سر بر را خود جان است
به تبديل را او دارد كه قوي دافعه قوه همان با و بسازد
مراحل تمامي در كه ميكند خطرناك و قوي بسيار دشمن يك
و ميگذارد جاي بر را خود شگرف اثرات فرشته زندگي
آقاي جناب ما عصر بزرگ متفكر و انديشمند سخن كه اينجاست
اجتماعي متداول روابط به و شده خارج سياسي حيطه از خاتمي
.ميكند پيدا راه
مخالف به را معاند كه است اين در ما و انقلاب هنر"
و بهدوست را موافق و بهموافق را قانوني مخالف و قانوني
به موافق و موافق به دوست تبديل ورنه كنيم تبديل ياور
كار برانداز و معاند به قانوني مخالف و قانوني مخالف
".احمقانهايست بسيار
براي همسرش و عاشق پدر ، از كه بود همين هم فرشته مشكل و
فرشته رابطه دردناكتر اينها همه از اما.ساخت دشمن خود
نيز را خود قرباني دومين فرشته بودن ناشي كه است همسرش و
راحتي به ميكرد رعايت را بازي قواعد فرشته اگر.ميگيرد
آن از را زندگيشان و كرده آرام را مرد اين ميتوانست
بود خواهي تماميت مرد اين درد.كند خارج بحراني حالت
مرد لذا او ، به وافر عشق و علاقه از ناشي خواهي تماميت
و ميداد بروز را كردارها و گفتار آن اراده بدون
.ميكرد فراهم را رفتارها اين زمينه خود فرشته متاسفانه
را آن احمد ذهني ناآرام فضاي كردن آرام جاي به او
از هم دفاعي هيچ و بود غلط مرد كار ميساخت ، شعلهورتر
بسيار بازي مقابل در فرشته رفتار و پاسخ اما نميشود او
به را "بد" كه گونهاي به بود تر غلط بهمراتب مرد بد
زده دامن خانه بر حاكم بحران بر و ميكرد تبديل "بدتر"
از "مرتبا لذا ميدهد ارائه را بدي بازي ميداند مرد.شد
كند درك را او كه ميكند اصرار و ميخواهد كمك فرشته
بازياي دهد ارائه او بازي مقابل در را ديگري بازي يعني
هر بهشود منجر مرد ذهني فضاي كردن رام و آرام به كه
غلط راه امتداد بر پافشاري جاي به فيلم كاش اي و حال
تمام ديالوگ اين با فيلم و ميپرداخت او نقد به فرشته
اجتماعيرا روابط بازي قواعد كه هست كتابي آيا ":ميشد
دختر ، گرفتهام قرار كه نقشي هر در چرا بياموزد؟ من به
"شد؟ زده رقم من بر يكساني همسرسرنوشت معشوق ،
سيرجاني فتحيزاده مهدي
كتاب معرفي
بورخس با وگو گفت
با بورخس وگوهاي گفت متن "بورخس لوئيس خورخه با وگو گفت"
فصل هفت در كتاب اينامريكاست تافژ دانشگاه استاد يوجين
و مطالب حاوي آن بورخسمقدمه نوشته به و شده تنظيم
شناختن در را وي" كه است آرژانتيني نويسنده اين از نكاتي
گفت اين در":مينويسد بورخس ".است داده ياري خودش
دقت نهايت با و تنها كه آثاري همه از بهتر را خودم وگوها
".كردهام بيان نوشتهام هوشياري و
داستانهاي جز به طولانيش عمر در "بورخس لوئيس خورخه"
.ننوشت چيزي ندارد ، زيادي حجم كه مقالات و اشعار كوتاه ،
اين شناخت در منابع كمبود علت به كتاب اين وگوهاي گفت
وگو گفت اين در او.است اهميت حائز خلاق و مبتكر نويسنده
و افكار آثار ، بزرگسالي ، تا كودكي از مطالب بسياري به
از و پرداخته حال و گذشته در شعر فلسفه ، سينما ، نظريات ،
به.ميگويد سخن پرمغز ولي ساده و روان و راحت اينها همه
(صفحه 125) كم "نسبتا حجم عليرغم حاضر كتاب جهت اين
قصههاي بزرگ راوي با آشنايي براي ذيقيمتي منبع
را كتاب.است امروزين حال عين در و پيچيده اسرارآميز ،
و چاپ ريال قيمت 3500 به و نسخه در 5000 تنديس انتشارات
سالها بيرجندي فاضلي كتاب ، مترجم.است كرده بازار روانه
برگردان در تجربه اين و كاركرده لاتين امريكاي ادبيات در
و سيال محتواي لحاظ به بورخس با وگو گفت.پيداست كتاب
طلب كتاب بازار به عرضه براي را زيباتري صورت جذابش ،
.ميكرد
!تكراري بازيهاي
بازيگر يك نقد
نميآيد حساب به پركاري بازيگر "اصولا "عربنيا فريبرز"
او آفريني نقش شاهد اخير ، ماه چند در ما تماشاگران اما
.بودهاند "تختي پهلوان جهان" و "طوطيا" فيلم دو در
نيز اشاراتي ميتوانيم نقش ، دو اين در او بازيهاي بامرور
روند در آن تاثير و بازيگر فيزيكي مشخصههاي" مبحث به
.باشيم داشته "بازيگري
چهره ، خطوط مانند بازيگر هر ساختاري موءلفههاي "اصولا
بازيگر ، آن براي بدني قواي و استخوانبندي صدا ، ويژگيهاي
آنها كمك با بتواند تا ميسازند مهيا را امكاناتي
مشخصات اينبرساند فعليت به را خود بازيگري استعداد
همان به باشند بارزتر بازيگر يك در اندازه هر فيزيكي ،
خصوصيات اين پيرامون در نيز را بازيگر شخصيت نسبت ،
هرچند بازيگر ، شدن خاصتر اين واقع در.ميكنند متمركز
ميآورد ارمغان به او براي را ويژه هويت و تشخص نوعي كه
او انعطافپذيري و كاري تنوع از "يقينا ديگر طرف از اما
.كاست خواهد متفاوت نقشهاي در
چهره.است بازيگران دسته همين از يكي "عربنيا فريبرز"
ذخيره خود در خشونت كمي همواره كه نگاهي مردانه ، و گرم
در شدهاند ، آلوده تمسخر احساس به كه لبخندهايي و كرده
.كردهاند ترسيم عربنيا از ناآرام و خشن تصويري مجموع
در كه رفته فرو روانشناسي مرد قالب در طوطيا در او
و بحث.است مشكل دچار خانوادگياش زندگي با رابطه
محبتهاي همچنين و همسرش با او پيگير مرافعههاي
از را احساساتي شخصيتي فرزندش ، به او پدرانه و بيشائبه
فيلم اين براي عربنيا اما.ميگذارد نمايش به او
از بيش اندكي احساساتگرايي ، درجه اين با و ملودرام
كلامي جدلهاي وجود با حتي كه گونهاي به.است خشن اندازه
در تصاوير بينندگان همچنان همسرش ، به او گوييهاي متلك و
جانب از فيزيكي واكنش و درگيري يك منتظر لحظهها ، اغلب
كارگردان يك نقش در او "تختي" فيلم در اما.هستند او
تحقيق حال در تختي مرگ علت درباره كه دارد قرار سينما
خونسرد و متين شخصيت و دارد معمايي ساختاري فيلم.است
تفكر هوشمندي ، از رگههايي داراي داستان اين در عربنيا
محكم برخورد چگونه ميبينيم كه جايي.است مقابلهجويي و
داستان ، ناشناخته و تهديدگر شخصيتهاي با او مسلط و
با خوبي به اما است غيرفيزيكي و صوري بيشتر كه هرچند
كلامي تمسخر و طنز.دارد هماهنگي "عربنيا" معمول تصوير
هرحال به.است كرده شاياني كمك هماهنگي اين به نيز او
غيراحساساتي و محكم مردانه ، نقشي تختي فيلم در او شخصيت
.است
.است گفتار و صدا عربنيا بازيگري وجوه شاخصترين از يكي
و كلمات اداي هنگام در او فاصلهگذاري با توام واضح بيان
شسته اجراي نوعي فيلم در او گفتار تا شده سبب جملات ،
و طوطيا در چه.باشد داشته اغراقآميز شده رتوش و رفته
اوج همين و او صوتي نوسانات و لحن و تن همين تختي در چه
بيشك البته.است شناسايي قابل صدايش ، تاكيدات و فرود و
به.دارد نقش يك خلق براي را خود خاص معيارهاي هربازيگر
امضاي نوعي به شخصيت هر ترسيم جريان در كه گونهاي
بازيگري مشخصههاي اما است ، مشاهده قابل نيز بازيگر
يك از پررنگتر كمي -تصويري يا صوتي از اعم -عربنيا
اين در عربنيا بازيهاي دليل همين به.است بازيگري امضاي
.ميرسد نظر به تكراري اندكي اما دلچسب چه اگر فيلم دو
استواري نيما
جوان سينماي
فيلم پنج" جيفوني جشنواره
كرد درخواست را "ايراني كوتاه
كوتاه فيلم پنج ارسال خواستار ايتاليا "جيفوني" جشنواره
.شد جشنواره اين به ايراني
اسامي ايران جوانان سينماي انجمن عمومي روابط گزارش در
،(عظيمي كريم)"آنا":است آمده ترتيب بدين فيلمها اين
رهبر) "نوروزگلي" ،(معيريان آرش)"دارند بال فرشتگان فقط"
محمد علي) "پدر آخرين" ،(جعفري مهدي) "زيارت" ،(قنبري
(قاسمي
ميبيند؟ چه او
انجمن توليدات از امامي فيما ساخته ميبيند ، چه او فيلم
در كننده شركت ايراني فيلم تنها ايران جوانان سينماي
توسط فيلم اين.است اكراين كشور در مولوديست جشنواره
براي ديگر كوتاه فيلم هشت ميان از جشنواره اين نمايندگان
.است شده انتخاب جشنواره
را ميليمتر و 35 ميليمتر فيلمهاي 16 فقط جشنواره اين
اولين كه ميكند استقبال بيشتر فيلمهايي از و ميپذيرد
.باشد فيلمساز اثر
امسال.است دلار هزار ده بر بالغ جشنواره اين بزرگ جايزه
الي تاريخ 1 در كه است جشنواره اين دوره چهارمين و بيست
.ميشود برگزار كيف شهر در آبان 9
|