چگونگي درباره هيك جان آراء از قرائتي
آراء در ديني پلوراليسم شكلگيري
مسيحي متكلمان
مشاركتي مديريت بازدارنده عوامل
چگونگي درباره هيك جان آراء از قرائتي
آراء در ديني پلوراليسم شكلگيري
مسيحي متكلمان
معاصر ، مسيحي ديني انديشه در كه متفكري مهمترين :اشاره
است ، هيك جان كرد مطرح را كثرتگرايي يا پلوراليزم ديدگاه
تحت را ديني كثرتگرايي كه است انگليسيالاصل متفكري وي
در وياست نموده مطرح كلام در كوپرنيكي انقلاب عنوان
اديان محور را مسيحيت آنكه جاي به خود ديني پلوراليزم
ميشود ، متوسل اديان مركز عنوان به خداوند به دهد ، قرار
جبهه مركزي دفتر در اكرمي امير دكتر توسط كه زير سخنراني
درباره هيك قرائت به گرفته صورت اسلامي ايران مشاركت
.ميپردازد مسيحيت در آن شكلگيري نحوه و ديني پلوراليزم
انديشه گروه
اميراكرمي دكتر
يا "پلوراليستي" يكي مهم مفهوم دو بين بايد ابتدا
عنوان به پلوراليزم و تنوع يا (Diversity) "دايورسيتي"
.كنيم ايجاد تفكيك وتئوري نظريه يك
جوامع در "دايورسيتي" يا "پلوراليستي" نام به عيني پديده
.است مشاهده قابل ديني تنوع عنوان تحت گوناگون
عيني پديده اين.دارد وجود ديني اقليت ايران 4 كشور در
و تنوع يا پلوراليستي عنوان به آن از ما كه است خارجي
اين نبايد لذا.ميكنيم ياد اديان دايورسيتي و تكثر
ميپردازم آن به بحث ادامه در كه پلوراليزم با را موارد
.شويم قايل تفكيكي دو اين بين بايد.بياميزيم هم در
توضيح و تبيين براي است تئوري و نظريه يك پلوراليزم
.ميناميم دايورسيتي يا پلوراليستي را آن كه خارجي واقعيت
ميكند ، توجه جلب معاصر دنياي و نوين عالم در كه آنچه
خارجي پديده اين تبيين براي گرفته صورت فكري تلاشهاي
اين تبيين براي كه تئوريك و فكري تلاشهاي هرچنداست
نيست ، مدرن و نوين صد در صد تلاشهاي گرفته صورت نظريه
بوديسم و هندويي و اسلامي كهن بسيار انديشههاي در بلكه
.دارد وجود نيز
غافل آن از و داشته وجود كهن جوامع در كه چيزي البته
جوامع در ارتباطات گسترش مدد به را خود امروز بودهايم
فرهنگي چند جوامع وجود ديگر طرف از.است كرده آشكار مدرن
تعدد آنها در كه...و كانادا امريكا ، انگلستان ، مانند
و جديتر نحو به را متفكران دارد ، وجود فرهنگي و ديني
از قبولتري قابل و روشنتر تبيين ارائه جهت عميقتري
.است كرده روبهرو اديان تنوع پديده
و تنيدگي درهم به بپردازم موضوع اصل به اينكه از قبل
با بشر تاريخ طول در گوناگون اديان كه وسيعي ارتباط
مانند دين بزرگ مورخان.ميكنم اشاره داشتهاند ، يكديگر
اين دين پژوهندگان به كانادايي "اسميت كندول ويلفرد"
يك از ميتوانيم دشواري به ما كه كردهاند گوشزد را نكته
ديگر ديني سيستمهاي از منفرد و مستقل مجزا ، ديني سيستم
.بگوييم سخن
-فكري سيستم بشر ديني حيات تاريخ طول در ديگر عبارت به
بسيار نحو به مسيحيت فكري سيستم كنار در اسلامي كلامي
بر.بودهاند مرتبط يكديگر با عميق و تنگاتنگ وسيع ،
.پذيرفتهاند تاثير يكديگر از و گذاشته تاثير يكديگر
...و هكذا اسلامي تفكر بر هندويي تفكر
و اسلامي عرفان كه معتقدند عرفانشناسان از بسياري
عرفان از برگرفته "صرفا بايزيد و حلاج نوع از عرفاني
اين كه هستند نيز متفكراني البته است ، هندويي و بوديسم
"صرفا اسلامي عرفان كه معتقدند و ميكنند رد را نظر
و پيامبر سنت ، قرآن ، از اسلام عرفاني تفكرات از برگرفته
است درست:است اين بينابين و معتدل راي.است صحابه سنت
و اسلامي فرهنگ از متاثر اسلامي مبدا ، عرفان و ريشه در كه
عرفان تاريخي بسط وقتي حال عين در اما است قرآن و صحابه
اين نميتوانيم ميدهيم قرار مطالعه مورد را اسلامي
عرفان نام به تاريخي سيال پديده كه كنيم انكار را حقيقت
هندويي و بودايي مسيحي ، عرفانهاي از "عميقا اسلامي
عرض اسلامي عرفان مورد در كه مثال اين.است بوده متاثر
چقدر ميدهد نشان كه است خوبي بسيار مصاديق از يكي كردم
ارتباط هم با مختلف فرهنگهاي و اقوام ديني حيات و تفكر
ارتباط كه نكته و مساله دو به اسميت.دارند تنگاتنگ
آنها از يكي.ميكند اشاره ميدهد نشان را اديان تنگاتنگ
مادي نعم از برخورداري وجود با كه است شاهزادهاي داستان
در را زاهدانهاي مشي و ميزند پا پشت آنها به بسيار ،
شبيه كه ميكند ادعا آنجا در وي.برميگزيند خود زندگي
بزرگ شخصيت در بلكه اسلام در تنها نه تمثيل و داستان اين
اين.ميكنيم مشاهده مسيحي عرفاي و "(ع)ادهم ابراهيم"
اثر يكديگر بر اديان چگونه ميدهد نشان قوت به شباهتها
زندگي تاريخ طول در سيال و تاريخي هويت اين و گذاشتهاند
.داشتهاند ارتباط يكديگر با و شد تنيده هم در چگونه بشر
تولستوي ، مانند كسي آثار در داستان اين اسميت گمان به
جي بوديسم ، آثار در آن از عقبتر و اسلامي و مسيحي آثار
.ميبينيم هندوئيسم و نيسم
كه كنيم فكر است ممكناست تسبيح مورد در ديگر مثال
تفكر حوزه افراد و مسلمانان كه است وسيلهاي "صرفا تسبيح
تاريخي تحول كه كساني اماميكنند استفاده آن از اسلامي
استفاده ابتدا كه معتقدند كردهاند بررسي را موضوع اين
وارد آنجا از و شده رايج بوديسم پيروان در تسبيح از
.است شده مسيحيت وارد سپس و اسلام
پلوراليزم درباره اصلي پرسش به مقدمات اين بيان با
"پلوراليستي" كه داريم خارجي واقعيت يك گفتم ميپردازم ،
تكثر و اديان تنوع ميان در كه است اين پرسشاست
تفرق اين و كنيم؟ اتخاذ بايد موضعي چه ديني انديشههاي
ديدگاه و تئوري كدام راه اين در بفهميم؟ بايد چگونه را
و بفهميم بهتر را تنوع و تكثر تا ميكند كمك ما به نظري
پاسخگويي مقام در بيشتري قوت از و كمتر آفتهاي از
چه هر ما ميگويم تاكيد با اينجا در.باشد برخوردار
در باشيم داشته پرسش دقيق طرح در تامل و كاوش بيشتر
پرسش اگر و بود خواهيم كاميابتر و تواناتر پاسخگويي
مقام در "طبعا نشود كاوش خوب آن جوانب و شود مطرح مبهم
و منظر چه از ببينيم بايد.بود نخواهيم كامياب پاسخگويي
ديدگاه همين از سپس و كنيم نگاه پرسش به بايد ديدگاهي
پرسش يك پلوراليزم پرسش.بگوييم پاسخ پرسش به كنيم سعي
كه است آن مقصود چيست؟ فلسفي پرسش از مقصود.است فلسفي
متفكر يك عنوان به دارد ديني چه آنكه از نظر قطع فرد
تئوري چه با و چگونه اديانرا تنوع فيلسوف ، و آزاد
ارائه در كه نحوي به كند تعيين خود براي بهترميتواند
كمتر انتقادات و آسيبها برابر در و باشد موفقتر پاسخ
.ببيند آسيب
دارد ادامه
مشاركتي مديريت بازدارنده عوامل
(آخر بخش)
خصوص در كاركنان جامعه نظرات ميانگين :فرضيه 1 اساس بر
مقدار از بيشتر مشاركت بازدارنده عامل عنوان به فردگرايي
:فرضيه 2 و.است ("حدودي تا" رتبهاي مقياس به نزديك) 9/2
كاركنان درگيري" خصوص در كاركنان جامعه نظرات ميانگين
بيشتر مشاركت بازدارنده عنوان به "فيزيولوژي نيازهاي با
و است ("زياد" رتبهاي مقياس به نزديك) مقدار 9/3 از
درگيري" كه ، است شده مشخص اطمينان درصد با 98.آنها آزمون
بازدارنده عامل مهمترين "فيزيولوژيكي نيازهاي با كاركنان
بازدارندگي تاثير افراد ادراك در و ميشود محسوب مشاركت
.دارد قرار "زياد" رتبهاي مقياس در متغير اين
نتيجهگيري و بحث
از تابعي را مديريتي روشهاي بخشي اثر اقتضاء ، تئوري
نگرشي چنين براساس پس ، .ميآورد حساب به محيطي مقتضيات
ايران ، دولتي بخش سازمانهاي در مشاركتي مدير استقرار
غير دراست محيطي بازدارنده عوامل تقليل يا رفع مستلزم
نتايج.بود نخواهد بخش اثر آمده عمل به اقدامات صورت اين
و مديران منفي تلقي طرز چند هر كه ميدهد نشان تحقيق اين
عوامل از ميتواند بررسي مورد سازمان در زيردستان
با مقايسه در آن اثر اما آيد ، حساب به مشاركت بازدارنده
با افراد درگيري و فردگرايي فرهنگ مانند وضعي متغيرهاي
.است كمتر بسيار اوليه نيازهاي
به "زياد قدرت فاصله" اگر (نات ، 1990) "هافاستد" قول به
يعني است گرفتن شكل حال در ما كشور فرهنگ از بعدي عنوان
بر و ميشود انجام ناعادلانه صورت به قدرت و ثروت توزيع
كه داريم انتظار چگونه ميشود ، گذارده صحه نيز امر اين
توزيع طريق از را "كم قدرت فاصله" يعني آن مقابل نقطه
;كنيم مشاركتيپياده مديريت شكل در ادارات در قدرت مجدد
سطح نيازهاي به پرداختن ومجال فرصت اقتصادي تورم اگر
كه داريم انتظار چگونه است ، گرفته افراد از را بالا
رغبتي درجامعه شده داشته نگه ضعيف قشر عنوان به كاركنان
تاكيد اگر دهند؟ نشان خود از امور اداره در مشاركت به
در را فردگرائي روحيه فردي ، مسئوليت بر سنتي ساختارهاي
كه داريم انتظار چطور است ، كرده ريشهدار سازمانها
اگر.بگيرد شكل سازمانها در جمعي تصميمگيري فرهنگ
دولتي بخش سازمانهاي در سالاري شايسته سيستم فقدان
چگونه است ، شده موجب را فرادستان به زيردستان بدبيني
.يابد بهبود مشاركت شكل در كار روابط ميخواهيم
سازمانها ، محيطي شرايط بودن متفاوت به توجه با علاوه ، به
براي پيشنهادها سيستم نظير واحدي وكار ساز بر تاكيد
است ، اين خطر يك.نيست منطقي دولتي بخش در مشاركت استقرار
بين در مشاركتي يكنواخت روش يك تحميل براي تلاش كه
را بوروكراتيك سخت و سفت سيستم يك تنها است ممكن واحدها ،
.بگيرد شكل كاذب صورت به مشاركت و آورد بار به
مناسب مشاركتي مديريت استقرار و طراحي در كه ديگري نكته
مشاركت درجه مطلوبيت گيرد ، قرار مدنظر بايد دولتي بخش در
درگيري ميزان لحاظ از كنيم مشخص بايد كه معني بدين.است
را مشاركت از درجهاي چه تصميمگيري ، فرآيند در كاركنان
را پيشنهادها نظام آيا ميدانيم؟ مناسب دولتي بخش براي
است؟ كارساز مشورت مبناي بر مشاركت آيا ميدانيم؟ مناسب
به بيشكپاسخ دارد؟ اجرا قابليت دوجانبه تصميمگيري آيا
است؟ زمينه اين در تحقيق و بررسي محتاج سئوالات قبيل اين
اين در ميتواند اجرايي دستگاههاي از برخي تجربه البته
واحدهاي در مشاركت مطلوب درجه طراحي به مفيدي كمك خصوص
.باشد آموزشي و خدماتي اداري ،
استقرار و طراحي در است ضروري مشاركت ، درجه از گذشته
حدود و قلمرو سطوح ، يعني آن ابعاد ديگر مشاركتي ، مديريت
بايد آيا.گيرد قرار لحاظ مورد جدي بهطور نيز مشاركت
است بهتر آنكه يا كرد؟ محدود اجرايي سطوح به را مشاركت
امور كرد؟ پيدا جامع بهطور و سطوح تمام در را مشاركت
مديريت وظايف از حدي چه تا مشاركت و كدامند؟ مشاركتپذير
مبناي بر مشاركت استقرار پي در اگر دربرميگيرد؟ را
واحد يك شاغلان و نمايندگان بين نسبتي چه هستيم نمايندگي
داشته وجود بايد اينها ، مانند و خدماتي آموزشي ، اداري ،
منوط دولتي ، بخش در قبيل اين از سئوالاتي به پاسخ باشد؟
بنابراين است ، ذيربط مراجع مصوبه يا قانون وضع به
بايد (stakeholders) حق ذي افراد ديدگاههاي و نظريات
اگر افراد اين.گيرد قرار لحاظ مورد نهايي تصميم از قبل
عكسالعملهاي با است ممكن عمل در نگيرند قرار مشورت طرف
اين يا و بكشانند شكست به را مشاركتي مديريت طرح منفي ،
كار اسلامي شوراهاي چون سرنوشتي مشاركتي سازوكارهاي قبيل
.كنند پيدا
است ، طرح قابل مشاركت پيرامون كه مسائلي از يكي بيشك
براساس ميخواهند استكه مديراني پاسخگويي مورد در ابهام
در بهرهوري و كارائي.بپردازند تصميمگيري به مشاركت
.است قبول مورد و شايسته قانون ، پرتو در تنها دولتي بخش
ذينفع افراد آن هر كه ميدانند نيك دولتي بخش مديران
پديد بزرگ و داغ بحث يك كوچكي موضوع هر از است ممكن
بكارگيري پاسخگويي ، براي حساس فضايي چنين در پس.بياورند
كه آنان به را تصميمگيري اقتدار كه مشاركت از درجاتي
مسئوليت با تقابل در واميگذارد ، دارند ، كمتر مسئوليت
تحقق خواهان اگر پسقرارميگيرد مديران وجوابگويي
دست به را مناسبي فرمول بايد هستيم دولتي بخش در مشاركت
و وزراء بخصوص مديران جوابگويي و مسئوليت ناقض كه آوريم
.نباشد وابسته سازمانهاي روءساي
به نبايد مشاركت كه است آن طرح قابل مهم نكته بالاخره
توقعات كه شود مطرح گونهاي به تبليغاتي ابزار عنوان
در بنابراين.كند ايجاد دولتي سازمانهاي دركاركنان كاذب
مشاركت كه بزدائيم را كاذب برداشت اين بايد مشاركت آموزش
مورد نكته اين و نيست سازمانها مسائل تمامي حل راه
جواب خاص محيطي موقعيتهاي در مشاركت كه گيرد قرار تاكيد
.نيست مديريت روش بهترين و ميدهد
رهنورد الله فرج دكتر
ميباشد موجود روزنامه در مقاله منابع *
|