اسلامي مرجعيت در بشر حقوق جهانشمولي
عرفاني تجربه
اسلامي مرجعيت در بشر حقوق جهانشمولي
جابري محمدعابد دكتر
بنيطرف عزيزي يوسف :ترجمه
جهانشمولي اروپا فيلسوفان كه ((اجتماعي قرارداد)) فرضيه
و برابري حق و آزادي حق همانند حقوقبشر
دو بر نهادهاند ، بنا آن اساس بر را زيرمجموعههايشان
سود به طبيعيشان حقوق از مردم تخلي:دارد قرار پايه
خاطر به جز و ارادههاست همه از بالاتر كه ((عمومي اراده))
از حقوق اين بازيافت و سو يك از عموم نفع و مشترك مصلحت
حقوق شكل به بازيافت اين.نميآيد در حركت به ديگر سوي
-عمومي اراده از نيابت به دولت كه مييابد تبلور مدني
.ميپردازد آن تنظيم و تضمين به -جامعه كل اراده
در عبارتي به يا عنصر سه برابر در دراينجا ما ، بنابراين
سازمان طرف سه توسط كه هستيم (روابط از) ساختاري برابر
:مييابد
.هستند طبيعي حقوق داراي كه بشر افراد (1
طبيعيشان حقوق از آن برابر در مردم كه عمومي اراده (2
.گذشتهاند
طبيعياش حقوق آن در انسان كه يافتهاي سازمان گروه (3
سازمان مدني حقوق شكل به حقوق اين.ميگيرد كار به را
شكلي به را حقوق اين فرد) بازميگردد شخص خود به يافته
آيا.(نشود نقض ديگران حقوق آن طي كه ميگيرد كار به
تعالياي و ((اجتماعي قرارداد)) فرضيه ساخت ميان ميتوان
يافت؟ پيوندي است آن خواهان اسلامي گفتمان كه
قرآن در ((ميثاق)) شريف آيات ياد به را ما قرارداد فرضيه
از خداوند كه ميدارد مقرر آيات اين.مياندازد مجيد
و نپرستند را او جز كه گرفت (التزام) يا ميثاق بنيآدم
به را آنان و كرد تكريم را انسانها خاطر اين به خداوند
امانت بار او.داد قرار زمين روي بر خود جانشينان عنوان
ميان به را نويدگر پيامبران گذاشتو انسانها دوش به را
هدايت راست راه به و دهند هشدار بدانها تا فرستاد آنان
را ((ميثاق)) مشهور آيه آيهها ، اين ميان از.نمايند
را فرزندانشان بنيآدم پشت از تو پروردگار و):ميآوريم
آيا:پرسيد و گرفت گواه برخودشان را آنان و.آورد بيرون
در تاميدهيم گواهي.آري:گفتند نيستم؟ پروردگارتان من
(1)(.بوديم بيخبر آن از ما كه نگويي قيامت روز
.ميگويد سخن نام همين با ((پيمان)) از كه ديگري آيههاي يا
پيمان پيامبران از كه هنگام آن و):ميفرمايد خداوند
عيسيبن و موسي و ابراهيم و نوح از و تو از و گرفتيم
را راستگويان تا گرفتيم ، سخت پيماني آنها همه از و مريم
كرده مهيا دردآور عذابي كافران براي و بپرسد ، ازصدقشان
(2).(است
وجود انسان و خدا ميان پيماني و عهد سو يك از بدينسان
خود بر و كرده اعتراف خدا ربوبيت به آن موجب به كه دارد
ديگر سوي از.نباشند قايل انبازي او براي تا دادند گواهي
موجب به كه دارد وجود پيامبران و خدا ميان ميثاقي و عهد
اين ;كنند ابلاغ مردم به را رسالت تا ميشوند متعهد آن
انسانها تكريم دربرگيرنده كه است ((حق دين و هدي)) رسالت
آدم فرزندان ما):است مخلوقات همه بر آنان دانستن برتر و
و كرديم سوار خشكي و دريا بر و بخشيديم كرامت را
از بسياري بر و داديم روزي پاكيزه و خوش ازچيزهاي
(3)(.داديم برتريشان خويش مخلوقات
كه باشد گروهي آنان ميان در كه است آن مطلوبتر اين از
و كنند دعوت خير به كه باشند گروهي شما ميان از بايد)
(4)(.كنند منكر از نهي و معروف به امر
آساني به ميتوان آنها نظاير و آيات اين ميان از لذا
قرارداد)) فرضيه عناصر با كه كرد استنتاج را عناصري
سود به و خويش حقوق از مردم تخلي.باشد نزديك ((اجتماعي
انسان اعتراف با اجتماعي قرارداد فرضيه در ((عمومي اراده))
.دارد قرابت بيانباز و يكتا خداوند ربوبيت بر اش گواهي و
الهه نوع هر پرستش در ((خويش حق)) از اعتراف اين با آنان
به و ميگذرند فرشتگان و ستارگان و بتها همانند ديگري
همچون يكتا خداي به و ميشوند ملتزم يكتا خداي پرستش
او و ميبخشد رهايي قدرتها ساير از را انسان كه قدرتي
به امر اين و)ميكنند اعتراف ميكند بينياز آنها از را
اين.(است اجتماعي قرارداد فرضيه در ((عمومي اراده)) مثابه
عوض بدون گذشت ((تخلي)) اين ديگر جنبه از اما و جنبه يك از
ميفرستد انسانها براي را پيامبران خداوند زيرا.نيست
گويي تو.سازد روشن آنان براي را رستگاري و هدايت راه تا
كه چه آن پرستش در ((طبيعيشان حقوق)) از انسانها تخلي
را پيامبران واسطه به صواب راه و هدايت دارند تمايل بدان
بياورد ايمان بخواهد كه هر)ميآورد ارمغان به آنان براي
(5)(شود كافر بخواهد كه هر و
و خلقت آغاز در كه چه آن منظورم -ماورايي ميثاق اين
-ريخت را دين پايههاي و داد رخ وي نسل و آدم آفرينش
جامعه برپايي آغاز در مردم ، و خدا ميان رابطه يعني
نام قرآن كه شد بدل ((واقعي)) اجتماعي قرارداد به اسلامي
.كرد اطلاق آن به را ((شورا))
پايه بر كارشان و) ميريزد پي را جامعه اساس قرارداد اين
-را دولت و مردم ميان روابط و (6)(است يكديگر با مشورت
با كارها در و) ميبخشد سامان -ماورايي ميثاق چارچوب در
واقعيت -مشخص واقعيت در ميثاق آن (7)(كن مشورت آنان
.ميكند تبديل -اجتماعي زندگي
قايل شورا براي قرآن كه ميبينيم را اهميتي اينجا در
.است داده قرار سياق يك در اسلام جوهره با را آن و شده
از اجتناب و ايمان كنار در شورارا عملا ، كريم ، قرآن
اسلام جوهره دهنده تشكيل كه -نماز برپايي و كبيره گناهان
شما چه آن).قرارداده -است اجتماعي نظام و دين عنوان به
خداوند چه آن و است دنيوي زندگي اين بهره دادهاند را
و آوردهاند ايمان كه آنها براي خداست نزد در:ميفرمايد
آن و است پايندهتر و بهتر ميكنند توكل پروردگارشان به
چون و ميكنند اجتناب زشتيها و بزرگ گناهان از كه كسان
دعوت كه آنان و ميبخشايند را خطاها شوند خشم در
كارشان و ميگزارند نماز و ميگويند پاسخ را پروردگارشان
روزي آنها به چه آن از و است يكديگر با مشورت پايه بر
رسد آنها به ستمي چون كه آنان و ;ميكنند انفاق دادهايم
(8)(.ميگيرند انتقام
انصار براي آيه اين كه باورند براين مفسران از پارهاي
پيش و اسلام از قبل آنان)):ميگويد زمخشري.است شده نازل
-ميآمد پيش آنان براي امري اگر -مدينه به پيامبر آمدن از
را آنان پيامبر پس.ميكردند مشورت و ميآمدند گردهم
((.كنند اجتماع آن درباره و ندهند فردي نظر تا ستوده
و است مكي آيه اين كه معتقدند ديگر برخي كه حالي در
اصل شورا ، تقدير هر به.ميدهد قرار مخاطب را همگان
ويژگيهاي و صفات آن در زيرا است مرتبهاي بلند اسلامي
قوام كه كساني يعني است ((آوردگان ايمان)) خاص كه شده ذكر
چارچوب در قرآن ديگر ، سوي ازهستند اسلامي جامعه
جماعت رئيس پيوند دهنده سازمان كه خصوصياتي و ويژگيها
خداوند.برده نام ((شورا)) از است مسلمانان با اسلامي
چنين اين اينها با تو كه خداست رحمت سبب به):ميفرمايد
از ميبودي سختدل و تندخو اگر.هستي مهربان و خوشخوي
برايشان و ببخشاي آنها بر پس.ميشدند پراكنده تو گرد
(9)(.كن مشورت ايشان با كارها در و بخواه آمرزش
كه دارد وجود (ص)پيامبر به منسوب ديگر فراوان احاديث نيز
.ميكند دعوت آن به عمل به و پردازد مي شورا از ستايش به
كه سنت اهل صحت -كافي صحت از احاديث اين از بسياري گرچه
اما نيست برخوردار -كرده معين را آن شروط مثلا بخاري ،
اين و ميدهد گواهي آنها صحت به مضمون نظر از آيه دو اين
بايد اينها به.است مهمتر مدرك و سند براساس صحت از
را اصل اين طبق صحابه كاركرد و شورا از پيامبر استفاده
به مربوط احاديث كه بگوييم بايد خاتمه در.كنيم اضافه
و است بوده عصرها همه در اسلامي وجدان بيانگر شورا
است اسلام در (قانونگذاري) تشريع اصول از يكي كه ((اجماع))
.نميشود انجام تبادلنظر و مشورت بدون
همگي...و شورا اجتماعي ، قرارداد فطرت ، طبيعت ، حالت
حقوقي عرصههاي به است لازم آيا.مضموناند يك بيانگر
كه بپردازيم نيز ((ظلم برابر در مقاومت)) حق همانند ديگري
توسط شده صادر ((شهروندان و بشر حقوق اعلاميه)) از دو ماده
بيان ما و دارد برآن دلالت سال 1789 در فرانسه مجمع
((منكر از نهي و معروف به امر)) اسلامي اصل در را آن قويتر
تغيير را آن ديد منكري شما از يك هر)) حديث) ميبينيم
.(((...دهد
اثبات ما ، هدف زيرا دهيم پايان حد اين در خود مقايسه به
قصد فقط بلكه نيست عرصه آن يا اين در اسلام پيشگامي
ادعاي كه كنيم جلب مساله اين به را همگان توجه داشتيم
در وي حق و بشر حقوق ((بودن جهاني)) درباره اروپا فيلسوفان
.نيست اروپايي تمدن ويژه آنها ، فروعات و برابري و آزادي
انساني ابعادي بشر ، حقوق مدني -فرهنگي ابعاد نتيجه ، در
در موجود -فرهنگي واقعيت از فراتر -فرهنگها همه كه است
حقوق به احترام خواسته.دارند مشاركت آن به بخشيدن تعالي
مدني -فرهنگي واقعيت برضد پيوسته كه است خواستهاي بشر ،
(اقتصادي و اجتماعي سياسي ، فكري ، واقعيت يا) موجود
اين تغيير به فراخواني همواره و است شده نشانهگيري
اين پايهگذاري در تمدنها و فرهنگها همه.است واقعيت
انجام مرجعيتي براساس امر اين.دارند مشاركت فراخوان
عرضه آغازين نقطه و اصل عنوان به را خود كه ميگيرد
.فطري دين يا طبيعت حالت همانند ميكند
در حقوق اين ((خصوصيت)) مبناي بر كه ميشوند يافت كساني
فقه كه قيودي و سو يك از دين با شان ارتباط علت به اسلام
با ميكند ، تحميل آنها از شماري بر ديگر سوي از اسلامي
بشر حقوق اسلامي مرجعيت ((بودن جهاني)) درباره ما ادعاي
خواهيم صحبت زمينه اين در بعدها ما.كرد خواهند مخالفت
.كرد
:مراجع
آيه 172 اعراف ، سوره كريم ، قرآن (1
آيههاي 78 احزاب ، سوره همان ، (2
آيه 70 الاسراء ، سوره همان ، (3
آيه 104 عمران ، آل سوره همان ، (4
آيه 29 كهف ، سوره همان ، (5
آيه 38 شوري ، سوره همان ، (6
آيه 159 عمران ، آل سوره همان ، (7
39-آيههاي 36 شوري ، سوره همان ، (8
آيه 159 عمران ، آل سوره همان ، (9
عرفاني تجربه
نائيني علوي سعيد دكتر
:ميگويد گلستان تاليف تاريخ درباره سعدي
بود ((خوش وقت)) را ما كه سالي آن در
بود شش و پنجاه و ششصد زهجرت
:ميگويد زاهد و عارف مقايسه در مولانا
تختشاه تا ،((دمي هر)) عارف ، سير
راه روز يك هرمهي ، سيرزاهد ،
شگرف روزي بود را زاهد گرچه
الف خمسين او ، روز يك بود كي
كار مرد زعمر روزي ، هر قدر
((هزار پنجه)) جهان ، سال از باشد
:ميگويد واقعي شاهد درباره حافظ و
دارد مياني و موئي كه نيست آن شاهد
دارد ((آني)) كه باش آن طلعت بنده
چيست؟ اشعار اين از منظور
فوق اشعار در ((آني)) واژه و ((هردمي)) ،((خوش وقت)):عبارات
اين در كه علمي تحقيقات آخرين.ميرسانند را ((لحظه)) مفهوم
((بهخويشتنخويش نيل)) روانشناسي كتاب تدوين شده زمينه
استاد آراسته ، رضا دكتر تاليف ،(Growth to Selfhood)
شاگرد و امريكا واشنگتن جرج و پرينستون دانشگاههاي فقيد
.است مشهور روانشناس و فيلسوف فروم پيشيناريك همكار و
يا ((آن)) تشريح به آراسته دكتر كتاب ، اين فصل 8 مقدمه در
يا صوفي يك وجودي اوج)) آنرا و ميپردازد خلاقيت لحظه
.ميداند ((عارف
:مينويسد خويش كتاب مقدمه در وي
فلسفي ، مذهبي ، معرفت ريشه كه است اين من بنيادين فرض
انسان تمايز وجه حقيقت دراست ((خلاق تجربه))هنري ، و علمي
مكاشفه و شهود تشكيل.است خلاق مكاشفه و شهود حيوان ، و
آگاهي كه است (فلسفه در فرم) صورت به بخشيدن عينيت خلاق ،
انسان خرسندي و شادي واقعي تعريفميدهد گسترش را
اين پايندگي و دوامنيست ((خلاق لحظات تجربه)) جز هيچچيز
اين نگهداشتن و ذهن آگاهي به آن تبديل به بستگي شادي ،
به واقعي ، قدري به ((خلاق تجربه لحظه)).دارد آگاهي از سطح
داراييهاي اغلب ، ما كه است زنده قدري به و اصيل قدري
را خود مادي راحتيهاي و مينماييم فدا آن براي را خود
براي تجربهاي چنين.ميسازيم آن تجلي و جلوه قرباني
فرهنگي اعتلاي درجه و مكان زمان ، به توجه بدون انسانها
آن ، ويژگياست بشريت تمام مشترك مخرج واقع در.ميدهد رخ
كسي خاطر براي و معشوق خاطر به و است ، عمل نفس براي عمل
.ماست وجود از خارج كه آرماني براي يا است
-خود ;Explanatory) ( Selfتوضيحي -خود خلاق ، تجربه اين
و ;(Self-Forming) تشكيلي -خود ;(Self-Directing) جهتي
.است (Self-Expanding) گسترشي -خود
((تحقق و تشكيل مرحله)) آنرا آلماني بزرگ شاعر گوته ،
خلاق تخيل انگليسي ، شاعر كولريج ، ;(Entelechy)
بزرگ ستارهشناس گاليله ، ;(Imagination Creatix)
وايتهد ;(Illume Naturale) طبيعي تنوير ايتاليايي ،
;(Prehension) گرفتن و اخذ لحظه انگليسي ، رياضيدان
آنجا همين ;تنوير ;تصورناپذير ابتكار دور ، شرق عالمان
لحظه يونانيها ، ;(Te) وجودي لحظه ;ديگر تولدي ;بودن
-ايراني عارفان و صوفيان و ;(Kairos) مبارك و فرخنده
.ناميدهاند ((آن)) يا خوش وقت و بخت لحظه آنرا اسلامي
با نميكند فرقي كه باشيد داشته نظر در بايد رو اين از
و است مهم تجربهاي اين.كنيم شناسايي آنرا نامي چه
مهم آن فرهنگي نمادهاي و نشانهها كرد ، حساب رويش ميشود
همين زندگي ، هر فرهنگ ، هر جوهره كه ميدانيم ما.نيستند
قابل آساني به آن فرآيند گرچه است ، روشنگرانه تجربه
.نيست كردن خلق دوباره
در كه) سعدي شعر در ((خوش وقت)) موضوع ، به رويكردي چنين با
گلستان تاليف براي وي خلاقيت لحظه و (آمد مقاله ابتداي
تاليف براي خوش وقت اين.است بوده هجري سال 656 در
به دم يك در عارف:مولانا شعر در.است هجري بوستان 655
تفكر اوج به رسيدن شاهي تخت از منظور.مينشيند شاهي تخت
به نياز راه ، روز يك براي زاهد اما.است عرفاني تخيل و
اما.است پرارزش هم روز يك زاهد براي گرچه.دارد ماه يك
((هزار پنجاه)) اينجا در ميشود؟ هزار پنجاه او روز يك كي
كه آيه 4 ، ،(المعارج) سوره 70:است مجيد قرآن به اشاره
:است زير شرح به آن معناي
سال هزار پنجاه آن اندازه كه روزي در جبرئيل و فرشتگان))
((.روند بالا او سوي است ،
معادل ماهر و زبردست عارف يا كار مرد روز هر قدر پس
به حافظ شعر در سرانجام واست جهان اين سال هزار پنجاه
موئي و رويي برو كه نيست كسي آن شاهد:ميرسيم نكته اين
.دارد مياني و
((آن)) فرخنده و همايون لحظه به كه است آن واقعي شاهد بلكه
.شد رويش بنده بايد كه است شاهدي چنين.باشد يافته دست
لحظه كه باشي ، كسي رخسار و طلعت بنده بايد بهتر عبارت به
.باشد داده رخ و آمده پيش برايش ((آن)) يا عرفاني تجربه
انديشه تازههاي
|
كشفي سيدجعفر سياسي انديشه
اسلامي ، تبليغات دفتر انتشارات مركز نشر فراتي ، عبدالوهاب
ريال قيمت 9000
به فلسفه منظر از كه است فقيهاني معدود از كشفي سيدجعفر
سلف سياسي انديشهوران فكري وارث كه او.نگريسته سياست
سياسي انديشه و آراء از منظومهاي داراي ميباشد ، خويش
كه اثر اين.است ساخته متمايز سايرين از را او كه است
انديشه واحد در اسلام سياسي انديشه تدوين دفتر اولين
مباحث طي تا ميكوشد است ، اسلامي تحقيقات و مطالعات مركز
و دولتشناسي انسانشناسي ، جهانشناسي ، روششناسي ،
و بازكاوي مورد را وي سياسي انديشه فضيلتشناسي ،
.دهد قرار بازخواني
(ش تا 1357 1304) ايران مطبوعات راهنماي
69000:دوره قيمت جلد ، نائيني ، 2 طباطبايي صدري سيدمحمد
امكان حد در شناسنامهاي تهيه و اطلاعات گردآوري ريال
از كه بود طرحهايي جمله از ايران مطبوعات از كامل
رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز تاسيس سالهاي نخستين
شرح به را زماني دورهاي چهار طرح اين.رسيد تصويب به
:برميگيرد در زير
شمسي آبان 1304 تا شمسي ارديبهشت 1215 / قمري از 1253 -1
بهمن 1357 تا آبان 1304 از -2
بهمن 1371 تا بهمن 1357 از -3
بعد تا بهمن 1371 از -4
اين مولف.است نشسته بهثمر طرح اين از مرحله سه تاكنون
.است نائيني طباطبايي صدري سيدمحمد ياد زنده كتاب
صاحب نام روش ، و نوع نشريه ، نام بردارنده در كتاب اين
انتشار ، تاريخ سردبير ، نام مسئول ، مدير نام امتياز ،
است نشرياتي از عنوان وابستگي 4841 و زبان انتشار ، فاصله
در معين رديف شماره و ثابت نام با كشور داخل در كه
سياسي ، اجتماعي ، انتقادي ، خبري ، گوناگون زمينههاي
اينها جز و فني علمي ، مذهبي ، فرهنگي ، كشاورزي ، اقتصادي ،
.است شده منتشر
باستانشناسي در ساليابي روشهاي
دانشگاه انتشارات شاپورآبادي ، بحرالعلومي فرانك مهندس
ريال 4500:قيمت تهران ،
و ميپردازد ساليابي مختلف روشهاي معرفي به حاضر كتاب
مقدماتي دانستن به روشها ، اين بهتر درك براي كه آنجا از
تا شده سعي است ، نياز زيستشناسي و شيمي فيزيك ، درباره
تاريخچه ، همچنين شود ، بيان ساده زباني به مفاهيم اين
در و شود بررسي خود جاي در روش هر محدوديتهاي و امكانات
آورده روش هر استفاده موارد از مثالهايي فصل ، هر انتهاي
.است شده
روشها مهمترين به فقط كتاب ، حجم افزايش از جلوگيري براي
درك براي مثالها گوياترين تا شده سعي و شده پرداخته
.شود انتخاب مطلب بهتر هرچه
اما شده ، نوشته باستانشناسي دانشجويان براي كتاب اين
زمينشناسي و شيمي فيزيك ، مانند رشتهها ديگر دانشجويان
موارد جالبترين از يكي با كتاب مطالعه با ميتوانند نيز
.شوند آشنا طبيعي علوم استفاده
خانواده آسيبشناسي و اعتياد
دانشگاه و كشور بهزيستي سازمان انتشارات آقابخشي ، حبيب
ريال قيمت 6000 توانبخشي ، و بهزيستي علوم
يونيسف بيانيه آخرين در اينكه به اشاره با كتاب مقدمه
و نظامي قدرت با نه جوامع پيشرفت آينده در:ميخوانيم
و پايتختها شكوه با نه و شد خواهد قضاوت آنها اقتصادي
براي كه سرمايهگذاريهايي با بلكه ظاهريشان ، جلوههاي
صورت آنها مناسب آموزش و كودكان راحتي و امنيت احساس
قلمرو در اينك:است آورده شد ، خواهد قضاوت ميگيرد ،
در تكراري پژوهشهاي جاي به خانواده ، به مربوط مطالعات
مطالعه ضرورت گسيخته ، هم از خانوادههاي زمينه
شرايط خزنده ، و بيصدا كه آسيبزا خانوادههاي
احساس خوبي به ميسازند مهيا را فرزندان آسيبپذيري
چنين نمونه تيپ معتاد ، پدر خانوادههاي معرفي ميشود ،
.ميپردازد آنها به حاضر كتاب كه هستند خانوادههايي
|
|