قرآني هاي وترجمه فارسي زبان امكانات
پژوهشگر و استاد رواقي علي دكتر با گفتوگو
ادبفارسي و زبان
:اشاره
در فارسي زبان برجسته پژوهشگران از رواقي علي دكتر
مينوي مجتبي استاد كنار در مدتها وي.است معاصر دوران
متون تصحيح و بررسي به شاهنامه بنياد و فرهنگ بنياد در
.است پرداخته شاهنامه بويژه و فارسي
شناخت فارسي ، زبان ساختار زمينه در وي پژوهشهاي
نيز و زبان اين شكلگيري دوره در فارسي زبان گونههاي
عام و خاص زبانزد قرآن فارسي ترجمههاي در مستمر مطالعه
موفق نمونههاي از استاد ، توسط قدس قرآن تصحيح.است
آنجا تا است شده شمرده فارسي زبان ناشناخته متون تصحيح
اين مورد در "لازار ژيلبر" فرانسوي بزرگ ايرانشناس كه
تصحيح و نگاشته مبسوطي مقاله آن زباني گونه نيز و تصحيح
مهمترين از آن ، فراوان دشواريهاي به توجه با را متن اين
اخير سالهاي در فارسي زبان حوزه در شده انجام كارهاي
.است دانسته
قرآن كهن ترجمههاي زمينه در رواقي علي دكتر تحقيقات با
وي از آنچه اما داشتيم ، اندكي آشنايي فارسي زبان ونيز
ديديم ، كه را همكارانش و او انجام دست در كارهاي و شنيديم
مرز اين در اصيل پژوهش هنوز خوشبختانه كه شديم اميدوار
.است زنده بوم و
ما طبيعتا ايران ، به اسلام ورود با كه اين به توجه با *
ترجمه سابقه ميداشتيم ، قرآن ترجمه نام به چيزي بايد
لطفا و گردد مي بر اثر كدام و كي به ايران در قرآن
سراغ به عصر علماي شد باعث دلايلي چه كه بفرمائيد توضيح
.بروند طبري تفسير ترجمه
به شروع ايران ، به اسلام آمدن با ايرانيان از عدهاي -
براي حرفي چه نو دين اين كه ببينند تا كردند قرآن ترجمه
خود خواسته و بود شده فراگير دين اين چون.دارد گفتن
اسلام از پيش كه فشارهايي خاطر به كه چرا بود ، اين مردم
اگر كه ساساني دوره اواخر در خصوص به است ، بوده مردم بر
شروع پرويز خسرو جنگهاي از بايد كنيم ريشهيابي بخواهيم
گرده بر سنگيني مالياتهاي و بود زيادي جنگهاي كه كنيم ،
از بعد و نبودند پرداخت به قادر آنها و گذاشتند ، مردم
حكومت.نگرفت شكل حكومتي مشخص طور به ديگر هم خسروپرويز
بايد را ساساني دوره اصلا و بودند كوتاهمدت و هاكمجان
ديگر بعدي حكومتهاي و دانست شده تمام شيرويه زمان با
به.بودند چندماههاي كوتاه حكومتهاي و نداشتند جايي
.نداشتند رضايت وقت حكومتي اوضاع از خيلي مردم خاطر اين
ببينند كه كردند پيدا گرايش مردم كه شد باعث مساله اين
است مسائلي همان آيا كرده ، مطرح كه را مسائلي تازه ، دين
بيترديد جهت اين به نه ، يا است بوده هم اسلام از قبل كه
اما داشته ، وجود قرآن از متعددي ترجمههاي كه گفت بايد
آن ناهمگوني تاجالتراجم صاحب نرسيده ، ما دست به چرا
متعدد گرايشهاي حال عين در و فكري نظر از را ترجمهها
شيوه با كس هر ميگويد و ميكند ذكر جماعت اين مذهبي
ترجمههايي و كرد برداشتي قرآن از خودش هنجار و فكري
نبودند ، ماندگاري ترجمههاي ترجمهها ، اين كه آورد پديد
بود شده دنبال آن در ويژهاي مذهبي نگرش نوعي به كه چرا
.نداشتند خوبي همزبان چندان و
فكريشان نحلههاي بحث آيا هست ، اينجا در نكته يك *
بحث يا و بودند اعتبار كم يا كمارزش اينها كه بود مهمتر
آيا.محدود و محلي لهجههاي از استفاده و زبانيشان حوزه
لهجههاي از ترجمهها اين در كه داريم سندي زمينه اين در
بود؟ شده استفاده محلي
درباره نداريم دست در نمونههايي كتابها آن از ما چون -
نميتوانيم آنها ، زبان يا لهجهها يا زباني حوزههاي
چندان اينها كه ميدهد نشان مساله اين فقط.كنيم داوري
از اما.نكردند نگاه قرآني مضامين و محتوا به دقت سر از
ميتوان شده ، انجام چهارم قرن ميانه كه طبري تفسير ترجمه
متعلق حال عين در و ويژه زبان داراي كه كتابي عنوان به
ترجمه كه اين دليل به كرد ، صحبت است ويژه زباني حوزه به
بودند شده انتخاب كار اين براي كه نفري هفت و طبري تفسير
و باشند بوده روزگار آن در دين بزرگان از بايد طبعا كه
حوزه زبان از كه بودند كساني اينها قرآني ، مسائل به آشنا
را تفسيرطبري ترجمهكردند استفاده برابرگذاري در خودشان
به (كمتر تفسير بخش)ميخوانيم كه ترجمه دربخش خصوص به
ماوراءالنهر به متعلق كه ميبينيم را واژههايي روشني
ديگر در ديديم كرديم ، كه تحقيقاتي با واژهها اين و است
ميان در كه آن مهم نكته و ندارند كاربرد زباني حوزههاي
دليل به ميشود ، ديده فراوان سغدي واژههاي واژهها ، اين
درخور نكته البتهدوره و حوزه همان در سغدي زبان كاربرد
صحبت زبان از دوره آن متون در وقتي كه است آن توجه
مثلا ميبينند ، گسترده خيلي را ماوراءالنهر ميشود ،
ماوراءالنهر ، حوزه از و است بلخي كس فلان ميگويند
گفته ماوراءالنهر و است رود پايين قسمت در بلخ كه درحالي
با تشابهاتي زباني نظر از كه اين دليل به ولي نميشود ،
بوده ، بلخي كه هم را كسي زياد احتمال به داشته ، بلخي زبان
بوده فرغانه كه هم مناطق بقيه.ميشمردند ماوراءالنهري
خود زباني ويژگيهاي ديگر شهرهاي و سمرقند و بخارا و است
.داشتهاند را
حوزه از زباني لحاظ به خودشان احتمالا نفر هفت اين *
.بودهاند ماوراءالنهر
بايد ميدهد ، نشان ترجمه مجموعه كه چنان طبعا ، -
كرديد ، اشاره شما كه همانطور منتهي باشند ، ماوراءالنهري
و مازندران حوزه در كه امروز مثل لهجهها اين از شماري
است ، متفاوت خيلي لهجههاي هم نزديك فاصلههاي در گيلان
زبان تفاوت مثلا و است بوده شكل همين به هم دوره آن در
قابل بقيه و نخشب يا كش يا سمرقند يا بخارا با فرغانه
به منتهي بوده ، اينها بين واژگاني اختلافات و است توجه
شده ، گرفته درنظر فارسي نحو مجموع در كه ميآيد نظر
احتمالا و خوارزمي بلخي ، سغدي ، وليواژههاي
ايراني زبانهاي شرقي گروه به مربوط كه واژههايي)سكايي
.ميشود ديده فراوان خيلي طبري تفسير در ،(هستند
بدرالزمان دكتر خانم كتاب چاپ با امروزه كه واژههايي
پيدا ايشان فرهنگ در را آن نمونههاي ميتوانيم قريب
.كنيم
شده اين به معطوف عمده طور به شما تحقيقات !دكتر آقاي *
حوزههاي توانستهايد دههاي پژوهشيچند كار يك با كه
.كنيد معتبرپيدا مدارك و اسناد آنها براي و رامشخص زباني
تفسير چون است؟ چگونه ديگر حوزههاي در قرآن ترجمه وضعيت
ديگر حوزههاي در.است چهار قرن حدود به متعلق طبري
حوزه مثلا است؟ كسي چه به متعلق داريم كه اسنادي اولين
حوزه قسمتها آن در اصلا آيا و سيستان ، حوزه يا رازي
داشتهايم؟ تمدني
ايران ، به اسلام آمدن با.دارد توضيح به نياز اين -
هم اسلامي حكومت.رفت بين از ساسانيان مركزي حكومت
تاريخ در چون دهد ، سامان را كارها كوتاهي مدت در نتوانست
به ديوانها هنوز هجري ، حدودا 126 سال تا كه داريم
اداره شيوه يعني.است پهلوي به هنوز يعني است ، فارسي
از و است ساساني شيوه به همچنان بنياميه ، حكومت ديواني
يك وساطت با و ميشود جابجايي نوعي به كه است دوره آن
را ديوان توانستند است ، بوده سيستان حوزه از كه ايراني
زبان شرايط اين در برگردانند ، عربي به (پهلوي) فارسي از
جديد خط و زبان با هنوز مردم ميشود ، عوض خط ميشود ، عوض
در است عجيبي بسيار بحراني دوره دوره ، اين.نيستند آشنا
يك است نشده موفق اسلام هنوز كه اين و ايران ، تاريخ
فرهنگي ، حوزههاي همه كه كند درست مقتدر مركزي حكومت
.درآيد فرهنگ آن نفوذ زير ايران ، جغرافيايي و سياسي
ميخواهد بنيعباس دوره در وقتي بغداد مركزي حكومت
بال زير را حوزهها همه راحتي به نميتواند كند ، رسيدگي
ايران در ملوكالطوايفي نوعي جهت اين به.بگيرد خودش
آمدن از بعد كه است چيزي همان شبيه كه ميشود درست
باعث ملوكالطوايف اين.بود شده درست ايران به اسكندر
هر كه كنند پيدا را توان اين زباني حوزههاي كه ميشود
كار به زبان يك حد در را خود حوزه گويش يا زبان كدامشان
شهر يا ده يا حوزه آن آخوند يا روحاني اين بنابر.ببرند
زباني درحوزه كه مردمي براي كه داد را جواز اين خودش به
مردمي زبان به يعني كند تهيه قرآن از ترجمه يك هستند او
ترجمههاي اين از شماري.هستند بخش يا روستا آن در كه
و ماخذ و مرجع كه هستند ترجمهها همين و مانده باقي قرآن
به فارسي زبان گونهشناسي درباره ما كه هستند اسنادي
ديده كلي طور به بايد مساله اين.ميكنيم مراجعه آنها
براي ماوراءالنهر حوزه حتي كه ميبينيم شرايط آن در.شود
است كرده كمك طرفي از وضعيت همين.دارد حكومت چند خودش
ديدگاه از و ايراني گويشهاي و گونهها ماندن باقي به
حكومت يك كه نبوده فرهنگي تمركز و انسجام هيچ فرهنگي
ايران فرهنگي حوزههاي تمام در را واحد فرهنگ يك واحد ،
گيري شكل آغاز دوره ، دوره اين كه آن ديگر مشكل.دهد گسترش
كه اين مورد در كه داريم دري زبان مايك.است فارسي زبان
اين من نظر به ولي است بحث هنوز آمده ، كجا از زبان اين
شكل ماوراءالنهر در چهارم قرن از كه است زباني همان زبان
گوياي خوب خيلي داريم كه هم شعري نمونههاي.است گرفته
زباني حوزههاي غنيترين از يكي حوزه آن كه است نكته اين
و خوارزمي سغدي ، واژگان مجموعه از استفاده با و بوده
بنابر.است شده آميخته فارسي زبان با كاملا غيره و بلخي
شكلگيري يك ماوراءالنهر در فارسي زبان شكلگيري اين
حوزه يعني.نيست ديگر حوزههاي در كه است ويژهاي
كه ديگري زبانهاي در واژگانيكه مجموعه از ماوراءالنهر
است ، يافته غنا و كرده استفاده بودهاند حوزه آن جنب در
ساختار چه و واژگاني نظر از چه صرفي ، ساختار نظر از چه
را تفاوتهايي يعني.است مهم خيلي نكته اين.آوايي و نحوي
اين نتيجه ميبينيم فارسي زبان در بعد دورانهاي در كه
حوزهها ، مورد در اما.است فارسي زبان نخستين شكلگيري
و نكردهاند بحثي هيچ حوزهها درباره ما زبانشناسان
و تاريخي و كهن متون در.نكردهاند طرح را مساله اصلا
واژه اين كه اين به است شده اشارههايي ما ، جغرافيايي
در را اشارهها نوع اينغيره يا است بخاري يا است طوسي
هم جغرافيايي حوزههاي از شماري و داريم قديم متون
هرات ، مردم زبان سيستان ، مردم زبان مثلا شدهاند ، متمايز
در اما.ميشناسند هم از جداي زباني يك اينها براي يعني
شرق و خارجي پژوهشگران نظر اظهار كه وقتي از جديد دوره
كه ميبينيم داريم ، را خودمان شناسان زبان يا شناسان
حتي نبودهاند ، زباني گونههاي اندازه اين به معتقد
از بعضي در كه ميكند اشاره "سبكشناسي" در بهار مرحوم
حالي در.است رفته كار به حد همين در محلي لغتهاي آثار
طبعا بپردازيم ، فارسي زبان تفكيك به بخواهيم ما اگر كه
جغرافيايي حوزه نظر از را زباني مختلف حوزههاي بايد
حوزههاي در كه مختلفي زبانهاي كه اين دليل به.بشناسيم
قديم سيستان زبان شما.است متفاوت بوده ، مختلف جغرافيايي
.كنيد مقايسه نميتوانيد اصلا ماوراءالنهر زبان با را
است زياد قدري به سبك و ساختار واژگان ، كاربردي تفاوتهاي
هر كه چرا.دارد بزرگ رساله و كتاب يك نوشتن به نياز كه
زبان طبعا و حوزهاند يك زباني ساختار از متاثر كدامشان
آن كرماني حتي و بلوچي زبان ساختار از متاثر سيستاني
با كه بوده مردماني حوزه سيستان حوزه چون و است شده زمان
زبان طبيعي طور به داشتهاند ، مخالفت بغداد مركزي حكومت
بسيار و است پهلوي ساختار از متاثر متفاوتي زبان سيستاني
ماوراءالنهري زبان كه حالي در.است بهرهبرده آن از
اين و است بلخي و سكايي و بخاري سغدي ، زبانهاي از متاثر
فارسي زبان شناخت پس.است فارسي زبان از دوگونه اصلا
هر اثرپذيري و مختلف جغرافيايي حوزههاي شناخت به موكول
بوده روان و جاري حوزه آن در كه است زبانهايي از حوزه
.است
گرفتهاند؟ شرايط اين از تاثيري چه قرآني ترجمههاي *
ترجمه يك و آمده محل آخوند و روحاني گفتيم كه همانطور -
كه ترجمههاست همين.است نوشته خودش حوزه مردم براي
ما و گرفته قرار كار اساس متن عنوان به ما براي امروز
گونه شناخت براي دادهايم ، قرار مستند را ترجمهها اين
فارسي زبان سبكشناسي حقيقت در يعني فارسي ، زبان شناسي
.كردهايم شناسايي را گونه شش حال به تا كه
در متون ساير به نسبت قرآني ترجمههاي افزونتر ارزش *
عربيشان برابر كه است دليل اين به آيا چيست؟ زمينه اين
دارد؟ وجود
آنان توجه و مردم گرايش صورت هر به.است مورد يك اين ، -
شده زندگيشان اصلي پايه كه آن خاطر به قرآن ، ترجمه به
و 4 قرن 3 تاريخ به كه الان.است بوده زياد بسيار است ،
زياد خيلي قرآن ترجمه به توجه ميبينيم ميكنيم ، نگاه
قرآن محتواي با ميخواهند مردم كه آن براي است ، بوده
چقدر شده مطرح آن در كه مسائلي ببينند و شوند آشنا
جهت اين به.دارد آن از پيش ديني كتابهاي با همخواني
در حوزهها چون طبعا و داريم متعددي قرآني ترجمههاي
گفت نميتوان پس بودهاند ، موثر بسيار واژهها ساخت
اين براي بيشتر ترجمهها اهميت اما نيست ، حوزهاي تفاوت
كل چهارم يك به نزديك ما قرآن ترجمههاي تعداد كه است
كلان و خرد قرآني ترجمه هزار چندين ما.ماست فارسي متون
بررسي هنوز اينها متاسفانه.نيست شوخي اصلا اين و داريم
گنجينههاي در اينها از بسياري و نشدهاند هم ابتدايي
آنها سراغ به كسي و است مانده كشور از خارج و ملي و شخصي
ممكن اگر كه كردم پيشنهاد سال 62 حدود بنده.است نرفته
و شناسي قرآن مركز كه شود درست ايران در جايگاهي باشد
كه آنجا تا عكسي و خطي نسخ مجموعه اين و شود قرآنپژوهي
از ميخواهد كس هر و شود جمع مركز آن در دارد امكان
آن به كند استفاده قرآن به مربوط كتب يا قرآن ترجمههاي
يك قدس آستان در حاضر حال در چند هركند مراجعه مركز
ولي داريم قرآن ترجمههاي از گرانقدري بسيار مجموعه
طرف از و نيست مقدور كس همه براي قرآنها اين به مراجعه
كند كار قرآن ترجمههاي درباره ميخواهد كه هم كسي ديگر
فراهم را نسخ اين تمام و كند هزينه همه اين نميتواند
استفاده آن از بعد و (زيراكس و عكس يا كپي صورت به) كند
مجموعه به دسترسي براي مركز يك تاسيس لحاظ اين بهكند
براساس قرآني فرهنگنامه يك تدوين بعد و قرآن ترجمههاي
.است مفيد و ضروري كاري قرآن ترجمههاي مجموعه اين
هم حجم نظر از قرآن ترجمههاي كرد توجه بايد همچنين
.دارند بزرگي جايگاه
به قرآن ترجمههاي ديني ، ارزش بر علاوه ميرسد نظر به *
ملي زبان براي فراواني ارزش و ارج عظيم گنجينه يك عنوان
.دارند ما
به بگوييم ، اينها ميهني و ملي ارزش از بخواهيم اگر -
و قرارداد سو يك ميتوان را قرآن ترجمههاي من عقيده
در قرآن ترجمههاي چون ديگر ، سوي را فارسي متون بقيه
واژهگذاري تقابل نظر از و بودهاند قرآن واژههاي برابر
شده تلاش و است شده آنها برد كار در وسواس و دقت بسيار
بسيار فارسي زبان در را قرآني واژههاي برابرهاي تا
از فارسي فرهنگ نوشتن براي امر اين كه كنند انتخاب نزديك
بسيار سند يك قرآن ترجمههاي مجموعه است ، نخستين نيازهاي
نوشته كه فرهنگهايي اغلب در متاسفانه.است گرانبها
بزرگ حجم اين و برابرگذاري اين به توجهي كوچكترين ميشود
.نميشود واژهها
دارد ادامه
|