بيهنجاري دربرزخ جوانان
تربيت و اصلاح كانون بابچههاي
درباره رهامي دكتر تازه اظهارات
اعترافات نوار و دانشگاه كوي پروندههاي
ابراهيمي فرشاد
از كمتر رتبههاي درصد 60:شجاعي زهرا
است دختران به متعلق امسال كنكور در هزار
سهميه از جانبازان فرزندان و همسران
ميشوند بهرهمند ايثارگران
مطبوعاتي دودادگاه برگزاري
بيهنجاري دربرزخ جوانان
جوانان وضعيت به شناختي جامعه نگاهي
كدام.ميسنجيم معيارها كدام با را جوانانمان رفتار ما*
زيرپانهادن كه كردهايم ارائه آنان به را هنجاري الگوهاي
نميپسنديم؟ را آنها
تا انقلاب از بعد سالهاي طي هميشه كه مسائلي از يكي
است ، بوده مطرح فرهنگي سياستگزاران و مسئولين توسط امروز
ما جوانان و نوجوانان رفتاري الگوهاي كامل همگونگي عدم
هرسال لااقل توجه اين.است اسلامي موازين و ارزشها با
مقارن كه "منكر از نهي و معروف به امر" هفته در يكبار ،
است عليهالسلام حسين امام حضرت شهادت سوگواري ايام با
.ميرسد خود اوج به
انرژي از سهمي دهد ، رخ انقلابي كشوري در هرگاه است بديهي
است فرهنگي مجموعههاي و درعناصر تغيير به معطوف انقلاب
نيز ما و است انقلاب هدفهاي به دستيابي پشتوانه كه
است مبتني انقلاب هر هدفهاي ميدانيم
تضاد كه خود خاص ارزشهاي و ايدئولوژي جهانبيني ، بر
نيروي موجود شرايط در آنها متناظر مفاهيم و آنها بين
.ميشود جامعه در دگرگوني محركه
انقلاب پي در كه داشت انتظار نبايد نگرشي چنين پذيرش با
جامعه نوسازي در اسلامي مقدس ارزشهاي ايران ، ملت اسلامي
و انتقادها پيكانهاي.شود گرفته ناديده رفتاري الگوهاي و
پسران پوشيدن لباس شيوه و دختران حجاب بيشتر ايرادها
مهمانيها ، و عمومي مجامع و اماكن در آنان رفتار جوان ،
را جامعه پهنه در كنشها قبيل اين از و پايكوبي و رقص
با رفتارها چنين اين كه آنگاه مسلما.ميگيرند نشانه
باشند ، نداشته انطباق جامعه انتظار مورد الگوهاي
كدامند؟ جامعه هنجارهاي اما.ميشوند تلقي نابهنجار
را رفتارهايي اين از بخشي اجتماعي روانشناسي ديدگاه از
انفعالي و هيجاني حالات تظاهر برديم ، نام بالا در كه
هيجاني و انفعالي حالات عامه ، نظر برخلاف.ميشود تلقي
در.است متفاوت مختلف ، جوامع در حالات ، اين تظاهر بخصوص
آن در كه مييابند تظاهر گونهاي به هيجانات جامعه هر
استقرار وضع به اجتماعي نهاد.شدهاند نهادينه جامعه
حال عين در كه ميشود اطلاق رفتاري الگوهاي از يافتهاي
نظارت و كنترل هم و ميسازند مرتفع را جامعه نيازهاي هم
گفته مالينوفسكي كه همانطور و دارند عهده به را اجتماعي
به.نيستند فرهنگي عناصر جز چيزي اجتماعي استنهادهاي
ما فرهنگ از جزيي ما كردار و رفتار گونه هر ديگر عبارت
حتي باشند ، شده نهادينه كنشها اين كه گاه آن و ميباشد
اين كه نميكند تفاوت ديگر و ميزنند سر ما از ناآگاهانه
عناصري يا باشند داشته ما كهن فرهنگ در ريشه كنشها
به و وارد ما فرهنگ به فرهنگي تبادل و تعامل طي كه باشند
يكي كه روست اين از.باشند درآمده اجتماعي نهادهاي جرگه
از سيستمي را فرهنگ ،(ساپير ادوارد)فرهنگشناسان از
.است مبتني ناخودآگاه ضمير بر كه ميداند رفتاري و حالات
نسلهاي توسط كه است ملتي هر آموختنيهاي مجموعه فرهنگ
اندوختهها ، اين حفظ با نسلي هر و آمده فراهم پي پيدر
حافظه فرهنگ.ميسپارد بعد نسل به و افزوده آن بر چيزي
و كردار و رفتار با ارتباط در است جامعه يك ديناميك
.آن انديشههاي و ارزشها
و ميكند رشد زمان طول در كه پويا پديدهايست فرهنگ گرچه
از بسياري برابر در گاهي حال عين در اما مييابد ، تغيير
فرهنگ.است انعطافناپذير و مقاوم جديد عناصر و تغييرات
ساله چند حتي و ماهه يك شبه ، يك بتوان كه نيست پديدهاي
.كرد دگرگون دلخواه به را آن
جديد عناصر برابر در فرهنگها پايداري نگارنده اعتقاد به
مفهوم كاربرد بودن موجه كه است تامل و تعمق قابل آنقدر
زيرا.ميكشاند بحث به ،"فرهنگ" مقوله در را "انقلاب"
كلمه در كه خصيصهايست بودن ، ناگهاني و بودن دفعي
مفهوم با ويژگي اين كه حالي در ميباشد ، نهفته "انقلاب"
حتي و سالها بايد كه حالي در.نيست سازگار "فرهنگ"
فرهنگي زمينههاي بعضي در تا بگذرد نسل يك الزاما
يك و بيست گذشت رغم به دليل همين به. شود حاصل دگرگوني
.است نكرده تغيير الگوها از خيلي هنوز انقلاب ، از سال
عادات زاييده كه جديد عناصر برابر در مقاومت زيرا
به حتي است بوده پيشين نسلهاي در جامعه افراد ريشهدار
.است كرده سرايت نيز انقلاب از بعد نسل
به بايد فرهنگها تغيير به راجع بحث در اين بنابر
انقلاب" مفهوم تا داشت بيشتري توجه "فرهنگي تحولات"
."فرهنگي
و عناصر جذب و انتخاب در تاريخ طول در همواره ايران ملت
و مبتكرانه و هوشيارانه فرهنگي ي(مجموعهها) تركيبها
عنصري كمتر كه معني بدين.منفعل نه است كرده برخورد فعال
هميشه ايراني جامعه.است پذيرفته كوركورانه و عينا را
و حكمت و سليقه و ذوق با را بيگانه فرهنگي عناصر
به و ساخته بديع چيزي آنها از و درآميخته خود واقعبيني
.است كرده "ايرانيزه" عبارتي به يا.است گرفته خدمت
و است صادق غيرمادي فرهنگ مورد در بيشتر بيان اين البته
حتي كه است تشيع مكتب از آن ، پيروي شگفتآور و بارز نمونه
بدين كه عناصري بيترديد.نيافت پايگاهي چنين عربستان در
و مثبت صريح ، دارايكاركردي بايد ميشوند جذب گونه
.باشد مبين آنها وجودي فلسفه لااقل يا آشكاربوده
ما جوانان چرا كه است بوده اين سر بر بحث سالها اين طي
ديگر ، زباني به.ميكنند چنين يااين كردند آنچنان
و نوجوانان از برخي در نابهنجار رفتار مشاهده از صحبت
است رفتار از شيوهاي از عبارت فرهنگي هنجار.است جوانان
و گرفته قرار (جامعه افراد اكثريت) همگان قبول مورد كه
اما.ميباشد نيز جامعه افراد انتظار مورد ديگر سوي از
ميباشند؟ همگان پذيرش مورد ما نظر مورد رفتارهاي آيا
اين هنوز تنها نه جامعه افراد از بخشي زيرا !خير مسلما
.ميكنند نيز مقابله آن با بلكه نپذيرفته را جديد الگوهاي
فهم و درك بخش يك و بيتفاوتند آنها برابر در ديگر بخشي
.ندارند آنها تحليل و ارزيابي براي را لازم پختگي و
گسترش جامعه همه در الگوها اين كه آنجا از اين بنابر
هنجار صورت به بگوييم بهتر يا نكردهاند ، پيدا
كنشها اين بر اجتماعي كنترل سيستم لذا درنيامدهاند ،
.نميشود اعمال
با را جوانانمان رفتار ما كه است اين اساسي سوال اما
آنان به را هنجاري الگوهاي كدام.ميسنجيم معيارها كدام
امروز نميپسنديم؟ را آنها زيرپانهادن كه كردهايم ارائه
لحاظ از را شرايط دشوارترين ما جوانان و نوجوانان
هنوز ما جوانان.ميكنند تحمل پذيري فرهنگ و شدن اجتماعي
را خود فوقالعاده شادي چگونه و بخندند چگونه نميدانند
دهند نشان پديدهاي از را خود شگفتي چگونه و كنند ابراز
و باري و بيبند كه نمايند ، محبت ابراز ديگري به چگونه و
شعر ، كدام كه نميدانند هنوز آنان.نشود تلقي سبكسرانه
و است بزمي آهنگ كدام عارفانه ، يا كدام و هست عاشقانه
قصد كه صورتي در نميداند هنوز ما جوان مرد.رزمي كدام
كند برقرار ارتباط دختر يك با چگونه باشد ، داشته ازدواج
محيط در است مجاز و ميتواند آياكجاست رابطه اين مرز و
انگيزه و ازدواج قصد بدون خيابان و كار محيط دانشگاه ،
به راجع و باشد داشته نشر و حشر خود غيرهمجنس با جنسي ،
صحبت هم با مذهبي و هنري و علمي سياسي ، اجتماعي ، مسائل
و مراجع توصيههاي و گفتهها در موجود تناقضهاي نمايند؟
آنان تلويزيون ، بخصوص جمعي ارتباط وسائل و مسئول منابع
بگوييم بهتر.است كرده رها سرگردان بيتكليفي وادي در را
تا است بيهنجاري بيشتر ما جوانان و نوجوانان مشكل
.نابهنجاري
.مكن را كار اين ميگوييم جوانانمان به دائما كه سالهاست
در ما جوان بكن؟ چكار گفتهايم آنان به بار چند اما
مشاهده تلويزيون از و اجتماعات سالنهاي مدرسه ، در خانه ،
كف ديگران تحسين و تشويق يا تاييد براي كه است كرده
اغلب در هيجاني واكنش اين گسترش علت اساسا كه -ميزنند
يا نشنيده جايي اما -است آن كاركردي كفايت جوامع ،
فلان يا حديث ، فلان يا صريح نص اساس بر كه است نخوانده
به كه همين اما.است مكروه لااقل يا حرام زدن كف روايت ،
كف او براي عاليمقام مسئول يك سخنراني ايراد دنبال
از قبل ما چگونه.ميگيرد قرار سرزنش مورد ميزنند ،
ميخواهيم؟ تكليف آموزش
و مكتب اساسي ارزشهاي تشريح در ما كه است اين واقعيت
كوتاهي بسيار جوانان و نوجوانان براي انقلابمان
.فشردهايم پا سطحي مسائل بر عوض در ورزيدهايم ،
كلي طور به و ارزشها نگرشها ، تغيير كه بپذيريم بايد اينك
از مقولهاي فرهنگ.دارد زمان به نياز فرهنگي هنجارهاي
حركتي با را آن بتوان كه نيست اقتصادي و سياسي نظام جنس
ساخت ، دگرگون كلي به انقلاب ، يا كودتا مانند ناگهاني
و منظم تلاشي و پيگير نظارت و شكيبايي و صبر مستلزم بلكه
ارزشها جايگزيني در كه كرد فراموش نبايد اما.است گسترده
نظر مورد فرهنگي تركيبهاي و عناصر قدر هر هنجارها ، و
و سازگارتر موجود فرهنگي تركيبهاي با فرهنگي سياستگزاران
جامعه كنوني نيازهاي رفع در آنها كارآيي و متجانستر
باشند ، داشته بيشتري انطباق زمان مقتضيات با و افزونتر
بايد اينجا در لذا.بود خواهد آسانتر و عمليتر آنان كار
احراز و ضرورتها شناخت و زمانه روح و موقعيتها درك
اساس اجتماعي ، نهاد يا فرهنگي عنصر هر نقش و كارآيي
.گيرد قرار فرهنگي توسعه در برنامهريزي
مقدميپور مرتضي
تربيت و اصلاح كانون بابچههاي
كنم زندگي نميگذارد برادرم
وضع سر.كرديم تعجب كلي كردند معرفي ما به را مريم وقتي
كه را ظاهري هيبت و شكل آن يعني.بود معمولي بسيار ظاهرش
ميافتد تربيت و اصلاح كانون به گذرشان كه بچههايي از
خانه از:ميگفت خودش.نداشت را ببينيم داشتيم انتظار
اما ميكنم فرار خانه از كه نيمه و سال يك.كردم فرار
.ميكنند دستگيرم اول ساعتهاي همان در هستم بدشانس چون
ميكني؟ فرار چي براي -
با.ميكند بازي انگشتانش با.است مردد دادن جواب در
دست از:ميگويد آخر دست و ميرود ور مقنعهاش گوشه
.ميكنه اذيتم.سختگيره خيلي.برادرم
ما ميدانيد ، :ميدهد توضيح و ميافتد يادش ناگهان بعد
همديگر با هيچوقت.هستيم صميمي و گرم خانوادههاي آن از
محسوب ممتاز شاگردان جزو دبيرستان در منهم.نداشتيم مشكل
شروع برادرم سختگيريهاي دبيرستان رفتم وقتي از.ميشدم
چه مدرسه توي خانه؟ برميگردي كي مدرسه؟ ميروي كي.شد
...و ميزني؟ حرف چه به راجع دوستانت با ميكني؟ كار
انجام غلطي كار هيچوقت من خدا به.كرده كلافهام
طرفي ، از چيست؟ برادرم منظور نميدانم اصلا.ندادهام
خسته كه ميشود باعث تهديدها اين.ميكند تهديدم مرتب
از تا كه بدشانسم آنقدر تازهبيرون بزنم خانه از و بشوم
به ميگردانند برم دوباره و ميگيرندم بيرون ميآيم خانه
نيستم؟ بدشانس من روخدا تو.خانه
.كن تعريف را فرارت موارد از يكي -
برود مادرش و پدر با كه است فرزندي هر آرزوي والله ، -
پدر با خواست دلم من شب يك.گردش برود.خريد برود.بيرون
فقط مابودند آورده غذا همه.رفتيم.پارك برويم مادرم و
توي برادرم خانه ، برگشتيم كه وقتي.ميگشتيم پارك توي
خانه از شب همان.نرفتم خانه توي ترس از من.بود حياط
.پارك رفتيد چرا كه ميكرد جاروجنجال بسكه.كردم فرار
.خوابيدم گدا خانم يك پهلويافسريه پل زير رفتم
و ميبرد عقب به را سرش.ميزند حلقه چشمانش در اشك
مثل داشتم دوست:ميدهد ادامه.ميكند نگاه را بيرون
وجود داشتم دوست.ميمردم مادرم شكم توي بچهها برخي
هميشه خانه توي.كنم زندگي من نميگذارد برادرم.نداشتم
از.كوچكتر من و است بزرگتر او اينكه دليل به.محكومم
بچه:ميگويد داري؟ دوست بيشتر را او چرا:ميپرسم مادرم
به را حق هم مشاورها حتيرفتيم مشاوره بار است100 اولم
او جذب هم شما حتيميزند حرف خوب خيلي.دادند او
را كار اين.ميكني اشتباه تو ميگفتند مشاورها.ميشويد
نميپرسد من از كسيآدمم من آخر.نكن را كار آن.بكن
حرفهاي ديگر ميدهند گوش را او حرف وقتي چيست؟ دلت درد
.نميشنوند اصلا مرا
كردي؟ پيدا دوست هستي؟ راحت است؟ چطور اينجا -
با.نميگيرد دلم تنهايي ازباشم تنها ميخواهد دلم -
جلوخم به كمي.نيستم دوست كس هيچ با اما ميزنم حرف همه
آهسته.كند افشا ميخواهد را پنهان رازي گويي.ميشود
برادرم نميخواستم كه بود اين فرارم اصلي دليل:ميگويد
.نميروم مددكاري دفتر به اينجا ميآيد وقتي حتي ببينم را
بكن را كار اين ميگويم بهشبرادرشم من:ميگويد هميشه
اما.كنم فرار نميخواستم شب آن.نميدهد گوش نكن ، يا
قسم بزرگم مادر خانه در قبل هفته دو..كرد تهديدم آنقدر
و گفت قدر آن شب آن اما نكنم فرار ديگر كه بودم خورده
نكن ، تهديدش اينقدر گفت او به پدرم.كرد مجبورم كه گفت
.برود بگذار جهنم به گفت هم او ميكنهها ، فرار بازهم
نميترسيدي؟ كردنهايت فرار توي -
سوسك از نميگوييد؟ كسي به.نميترسم هيچي از نه ، -
!ميترسم
توي دخترها بگويم ، ميخواهد دلم:ميگويد انتها در و
همينجور هميشه.كنند تحمل كنند سعي دارند ، مشكل خانه
دلم.نبودم اينجا ميكردم تحمل اگر منهمنميمونه
.مادرم و پدر كنار در البته باشم خوشبخت ميخواهد
چه؟ يعني خوشبختي -
:ميگويد خنده صاحب و ميپيچد فضا در جواني شاد خنده -
.كند غلبه مشكلات بر كه است خوشبخت موقعي آدم
مهدوي مرضيه
درباره رهامي دكتر تازه اظهارات
اعترافات نوار و دانشگاه كوي پروندههاي
ابراهيمي فرشاد
دانشگاه كوي حادثه پرونده مدعيالعموم :اجتماعي گروه
دادگاه صادره راي به نسبت خواست ، كيفر از دفاع در تهران ،
.است كرده اعتراض
حادثه آسيبديده دانشجويان مدافع وكيل رهامي ، محسن دكتر
ايران دانشجويان خبرگزاري با گفتگو در تهران دانشگاه كوي
به تهران نظامي دادستان:گفت مطلب اين بيان با (ايسنا)
اتهام سه آن در و صادر را كيفرخواست مدعيالعموم عنوان
تهران انتظامي ناحيه وقت فرمانده نظري ، فرهاد متوجه را
.كرد بزرگ
دستور لغو كوي ، به انتظامي نيروي ورود دستور رهامي دكتر
را انتظامي نيروي به نسبت بدبيني جو ايجاد و كشور وزير
مدعيالعموم ، :گفت و برشمرد نظري به واردشده اتهامات از
و دانشجويان كوي ، ضربوجرح به ورود به را متهمان ساير
.بود كرده متهم كوي تخريب
خلاف بر دادگاه ، سوي از صادره راي:افزود رهامي دكتر
همه ببرزاده ، از غير به تهران ، نظامي دادستاني كيفرخواست
طبق بايد مدعيالعموم براين بنا كرده ، تبرئه را متهمان
مورد خواست ، كيفر زيرا كند ، اعتراض راي به نسبت قانون ،
آسيبديده دانشجويان مدافع وكيل.است نگرفته قرار توجه
مدافع وكيل عنوان به:گفت تهران دانشگاه كوي حادثه
دادگاه صادره راي به نسبت تهران ، دانشگاه و دانشجويان
شتم و ضرب به متهمان مجازات تقاضاي و نموده اعتراض
دانشجويان و دانشگاه حيثيت هتك و كوي تخريب و دانشجويان
تجديد براي پرونده:داشت اظهار رهاميكردهايم مطرح را
خبري عالي ، ديوان اما شده ، ارسال كشور عالي ديوان به نظر
نداده من يا دانشگاه به صادره راي تاييد يا نقض مورد در
.است
فرشاد نوار پرونده مورد در تهران دانشگاه حقوق استاد
روز را راي است ، گفته دادگاه رئيس:داشت اظهار ابراهيمي
يعني ميكند ، اعلام پرونده اصحاب به آينده هفته دوشنبه
علني صورت به نميتوان را راي بوده ، غيرعلني دادگاه چون
.كرد اعلام
تصريح دادگاه راي پيشبيني پيرامون سئوالي به پاسخ در وي
به توجه با باشد ، قضايي قوانين و موازين ملاك اگر:كرد
لايحه و نموده مطرح دادگاه جلسات در كه مفصلي دلايل
تقديم دادگاه به و تنظيم صفحه در 27 كه كاملي دفاعيه
برائت راي من مورد در بايد كه كردهام ثابت داشتهام ،
اما:داشت اظهار پايان در رهامي.شود حيثيت اعاده و صادر
كرد ، پيشبيني را راي نميتوان باشد ، سياسي ملاكها اگر
را آن خودم و من وكلاي كه پرونده محتويات به توجه با ولي
.نيست وارد من بر ايرادي حقوقي لحاظ از كردهايم ، مطالعه
از كمتر رتبههاي درصد 60:شجاعي زهرا
است دختران به متعلق امسال كنكور در هزار
بلكه نيست كافي تنهايي به جمعيت وجود :اجتماعي گروه
.كرد استفاده نحو بهترين به سرمايه اين از آموزش با بايد
مشاركت امور مركز رئيس و رئيسجمهور مشاور شجاعي ، زهرا
مركز اين سالانه بودجه تنظيم آموزشي كارگاه در كه زنان
:افزود ميگفت ، سخن
اول محور.است استوار محور دو بر بانوان جهت در كوشش
زندگي ، مانند زنان وضعيت بهبود بر نظر فعاليتها مجموعه
ارتباط قسمت اين كه ميشود شامل را شهروندي حقوق و رفاه
درآمدها ، به و داشته كشور برنامهريزيهاي با دقيقي
.دارد بستگي عمومي رفاه سطح و اجتماعي تامين قوانين
فعاليتها ، دوم بخش:افزود رئيسجمهور مشاور
در بانوان مشاركت افزايش هدف با كه است برنامهريزيهايي
انجام مشاركتي متفاوت عرصههاي و تصميمگيري مختلف سطوح
.ميشود
انساني ، منابع قسمت سه به منابع تقسيمبندي با شجاعي
انساني منابع بهعنوان زنان:كرد تصريح طبيعي و فيزيكي
به كشور تفكر اين با تنها و هستند توسعه اصلي عوامل از
.كرد خواهد پيدا دست پايدار توسعه
يك رشد كه اين بر تاكيد با زنان مشاركت امور مركز رئيس
نميآورد ، حركتدر به را توسعه چرخ جمعيت از نيمي سويه
فعاليتهايي با بايد بلكه نيست كافي جمعيت وجود صرف:گفت
اصلاح و تدوين و مشاركت مناسب بستر ايجاد آموزش ، چون
.شود استفاده نحو بهترين به سرمايه اين از قوانين
بايد ماهر انساني نيروي تربيت از پس:كرد تصريح وي
.شود فراهم اشخاص اين توانمندي از بهرهگيري براي شرايطي
گذشته 58 سال در كه اين به اشاره با رئيسجمهور مشاور
اظهار بودند دختر دانشگاهها در پذيرفتهشدگان كل از درصد
متعلق هزار از كمتر رتبههاي درصد سالجاري 60 در:داشت
چهارسال تا را ماهر انساني نيروي ما و است دختران به
.داشت خواهيم اختيار در آينده
برنامه پايان تا زنان مشاركت نرخ حال اين با:افزود وي
نشانگر امر اين كه است شده پيشبيني درصد توسعه 9/16 سوم
از استفاده و تربيتشده انساني نيروي مجموع ميان فاصله
.است آنان پتانسيل
مساله اين تحقق براي بودجهريزي امر بر تاكيد با شجاعي
تغيير با كه آن براي زنان براي بنيادين كار انجام:گفت
در اساسي قدمهاي نيازمند نماند ، ابتر سلايق و افراد
در كه است نتيجهاي اين و است كشور كلان برنامهريزيهاي
.است شده ما عايد گذشته سال سه
سهميه از جانبازان فرزندان و همسران
ميشوند بهرهمند ايثارگران
الي 49 جانبازان 25 فرزندان و همسران كليه :اجتماعي گروه
از باشند ، كرده شركت جاري سال سراسري آزمون در كه درصدي
.ميشوند مند بهره ايثارگران سهميه
اين:كرد اعلام ديروز جانبازان امور سازمان عمومي روابط
.بود خواهد اجرا قابل جاري ازسال سهميه
مسئولان با سهشنبه روز توافق بنابر گزارش اين براساس
فرزندان و همسران كليه فناوري و تحقيقات علوم ، وزارت
.كنند استفاده سهميه اين از ميتوانند شده ياد جانبازان
شده قانون اين شامل كه جانبازاني فرزندان و همسران كليه
فرم دريافت براي كردهاند ، شركت نيز جاري آزمونسال در و
ماه شهريور تاريخ 21 تا سهميهبايد ازاين استفاده مخصوص
.مراجعهنمايند خود پرونده محل بنياد دفاتر به جاري
تسهيلاتورود قانون در شده گرفته نظر در درصدي سهميه 40
همچنان كشور ، عالي آموزش مراكز و دانشگاهها به ايثارگران
اين حذف پيرامون شده ، منتشر شايعات و است خودباقي قوت به
.است بياساس و نداشته وجاهتقانوني هيچگونه سهميه
مطبوعاتي دودادگاه برگزاري
"زنروز" هفتهنامه مديرمسئول اتهامات :اجتماعي گروه
رسيدگي مورد مطبوعات دادگاه شعبه 1410 در آينده هفته
اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه نخستين.گرفت خواهد قرار
جلسه دومين و "روز زن" هفتهنامه مديرمسئول سبيزي ، مهديه
مسئول مدير فرهمندپور ، فاطمه اتهامات به رسيدگي دادگاه
سعيد ميشودو برگزار آينده هفته ،"گوناگون" هفتهنامه
.داشت خواهد برعهده را جلسه رياست مرتضوي
|