ازدواج در ناكاميها و كاميابيها علل
رفتار از شوهرها و زن غلط تفسيرهاي
يكديگر
چه شده خسته مدرسه از شما فرزند وقتي
كرد؟ بايد
نابود نوجوانان در را نااميدي چگونه
كنيم؟
قانوني مسئولانحق عملكرد از سالم نقد
است روزنامهنگاران
تبرئه اردبيل آواي هفتهنامه مسئول مدير
شد
چهار گروگانگيري ماجراي از خبر آخرين
ميليون آدمربايان 31 :بردسكن در كشاورز
كردند تقاضا پول تومان
ازدواج در ناكاميها و كاميابيها علل
هر زندگي حادثه پيچيدهترين و مهمترين ازدواج معمولا
اشتياق شوق ، و شور با ازدواجها ، اتفاق به قريباست فرد
علل به مدتي از پس اماميپذيرد انجام... و شادماني و
بين تفاوتهاي از صحيح شناخت و درك عدم ، ازجمله گوناگون
و احساسي نيازهاي به آگاهي عدم زوجين ، توسط مرد و زن
در لازم ومهارتهاي آگاهيها فقدان و وهمسر خويشتن عاطفي
بهتدريج... و همسران بين وعاطفي احساسي روابط ايجاد
به و داده دست از را خود بالندگي زندگي ، و شور و عشق
زن موارد ، از بسياري در و...ميگرايد خاموشي روبه سرعت
هم از احساسي و عاطفي نظر از دردناك ، طور به شوهر و
...!كنند زندگي هم با و سقف يك زير در چه اگر جداميشوند ،
جاي ازدواج ، شيرين و زيبا بهشت كه است شرايطي چنين در
حتي ناپايدار ، و سست ناموفق ، مشترك زندگي به ، را خود
متعدد تنشهاي و چالشها با توام عذابآور و دردناك
!ميدهد دائمي
صورت نسل بقاي و حفظ خاطر به ازدواجها گذشته ، در
و خود عاطفي و احساسي نيازهاي به كمتر زوجين و ميگرفت
مذاكره جامعه ، بر حاكم فرهنگ حتي ;داشتند توجه همسران ،
ناصواب ، زشت ، بسيار را ، واحساسي جنسي مسائل مورد در
كه بود علت بدين است ، ميدانسته شيطاني و شرمآور
جنسي مسائل مورد در زنان و دختران مخصوصا زوجين احساسات
به مربوط موضوعات در صحبت حتي و..ميشده سركوب (سكس)
.ميآمد حساب به انساني شان دون جنسي ، امور
و تامينكننده و حامي سرپرست ، نقش در مردان گذشته ، در
و زوجه براي مايحتاج وديگر مسكن پوشاك ، غذا ، تهيه مسئول
در و بوده وابسته مردان به زنان و...بودند فرزندانش
تداوم...ميكردند بازي را درجه 2 نقش مشترك ، زندگي
لذا بود ، وابسته مردان رضايت به عملا مشترك ، زندگي
در... و بوده شوهرانشان از اطاعت زنان ، وظيفه مهمترين
بچهها كردن بزرگ و نگهداري و منزل كارهاي انجام ضمن ،
...بود زنان برعهده
اين در ;است بوده دگرگونيها و شگفتيها عصر بيستم قرن
وگسترش توسعه پزشكي ، به مربوط امور و تمدن كه است قرن
افزايش گذشته به نسبت زندگي و بقاء وامكان يافته چشمگير
ميانگين قرن ، اين اواخر در كه طوري به است ، داشته فراوان
.است گشته برابر سه تا دو كشورها از بسياري در متوسط عمر
بهداشتي و جنسي امور به توجه بر علاوه انسان امروزه ،
خاص علاقه نيز خود عاطفي و احساسي ، ذهني امور به خويش ،
ازدواج امر به نگرش بيستم ، قرن اواسط از..ميدهد نشان
گرديده دگرگون اجتماعي الگوهاي از بسياري همانند نيز
وبراي يافته افزايش همسران ، و خويشتن از زوجين وانتظارات
شادي ، صميميت ، محبت ، عشق ، به زوجين مشترك ، زندگي تداوم
.دارند نياز خوشبختي احساس و نشاط
مادي عوامل كمبود از بيشتر نارضايتيها گذشته ، در
كه حالي در ميشده ، ناشي زوجه ، بر زوج فشار و زور واعمال
حاكم زوجين روابط بر بيشتر عاطفي و احساسي عوامل امروزه
وقتي مثلامادي مسائل و همسرش بر مرد زورگويي تا است
احساس نشود ، برآورده نيازش عاطفي و احساسي نظر از زني
را خوردهها شكست واحساس شده ناراحت همسرش از كرده ، رنجش
منفي ، احساسات تاثير تحت زن شرايط ، درچنين...ميكند پيدا
و بهانه غرزدن ، جمله ، از مختلف صور به را خود رضايت عدم
و خود وكردار رفتار با مخالفت و بياعتنايي گرفتن ، ايراد
و فحش بگومگوها ، ناسازگاريها ، بالاخره و همسرش خانواده
تحت زن كه اوضاعي چنين در !ميدهد نشان.. و بيحرمتي
نياز ديگر ، زمان هر از بيش دارد قرار شكست احساس تاثير
شگفتزده مرد..دارد ، را شوهرش همدردي و عاطفي حمايت به
دچار فراوان ، وحيرت بهت درميان همسرش ، كردار و رفتار از
براي من كه درحالي...;ميگردد خويشتن از متعدد سوالات
در ميكنم ، فراوان تلاش همسرم كردن وشاد عشقم دادن نشان
مايه خود از حتي و دارم دوست خيلي را همسرم من كه حالي
خاطر به من...ميكند؟ بهانهگيري زنم چرا ميگذارم ،
تلاش بيشتر ، درآمد وجهت كرده مسئوليت احساس عشقم ،
زنم چرا..باشد بيشتر رفاه در همسرم تا ميكنم زيادتري
و عشق همه اين مقابل در...نميفهمد؟ مرا زحمات قدر
ايراد كارهايم از و كرده بهانهگيري زنم چرا ايثارگري ،
...بيمهري؟ چرا..!وايرادگيري؟ بهانه چرا...ميگيرد؟
مشكل...چرا...!ناسازگاري؟ و بياحترامي بيمحبتي ، چرا
نشدهام؟ دچاراشتباه مناسب ، همسر انتخاب در آيا..كجاست؟
راههايي چه..نرسيده؟ بنبست به مشتركمان زندگي آيا...
وجود نجاتي راه اصلا آيا..دارد؟ وجود مشكل رفع براي
دارد؟
بهبود همسرش با را خود روابط و مناسبات ميكند ، سعي مرد
و خود واحساسي عاطفي نيازهاي نيست قادر چون ولي بخشد ،
واقعي ريشه و علل به و داده تشخيص و درك درست را همسرش
شتابزده ، سطحي ، واكنشهاي و قضاوت با ببرد ، پي آنها
ناشي كه آمده مشكلات از غيرواقعي ومعمولا ناكافي برداشت
دخالتها اضافه به و.. و لازم تجربه و دانش كمبود از
احساسات ميباشد ، نزديكانش ناصواب معمولا واندرزهاي
زوجين ديگر ، عبارت به !ميسازد جريحهدار بيشتر را همسرش
درايجاد مهارت عدم و كافي تجربه و دانش نبود علت به
واقعي علل به ندارند را آن توان خود ، بين صحيح ارتباطات
لذا سازند ، برطرف را همديگر ونيازهاي برده پي رويدادها
را مشكلات و نارسايي مطلب ، اصل كشف و ريشهيابي جاي به
و بيتوجهي از را نارساييها و كشانده جانبي مسائل به
تاثير تحت حتي و.. و دانسته ديگري گذشت وعدم بيدانشي
حتي و خانوادگي فردي ، محيط بر حاكم تلقينهاي و فرهنگ
حفظ براي دو هر.. و داده بهم ناروا نسبتهاي اجتماعي ،
درگسترش ندانسته دو هر و... ميكنند لجبازي خود ، غرور
سوهان دو هر و..ميكنند تلاش پرتنش ، و بحراني حالات
همه اين..!ميكوشند همديگر درتخريب و شده يكديگر روح
كه است اين خاطر به مقابل ، طرف آزردن و مبارزه براي تلاش
درچنين...ميدانند محق را خود دو هر پيشآمده ، شرايط در
اشتياق ، و شور عشق ، يعني مثبت انديشههاي كه است جوي
تفكرات به خودرا جاي...و وگذشت صميميت و يكرنگي نشاط ،
لفظي ، كشمكشهاي ناكامي ، اضطراب ، دلسردي ، به يعني منفي ،
... و همسر دوستان و فاميل به نسبت بدخواهي حسادت ، كينه ،
شوهر و زن عاطفي و احساسي فاصله نتيجه ، در كه !ميدهد
با زن ميان اين در ميگردد ، بيشتر و بيشتر هم از تدريجا
.ميكنند پيگيري را موضوع كردن ، عمل با مرد و حرفزدن
به سازد ، وقتي راضي و شاد را همسرش داشت كوشش كه شوهر ،
مابين في روابط نتوانست و نرسيد مثبت نتيجه
شكست و ناكامي احساس سازد ، خرسند را همسرش و تغيير را
شايسته همسر كه ميكند فكر...ميكند پيدا را خوردهها
و بيلياقت آدم و نيست زوجهاش براي وايدهآلي
صورت به زوجه نارضايتي درحقيقت !!ميباشد خستهكنندهاي
هم را زوج و شده منتقل مرد به غيرمستقيم يا مستقيم
كه انديشه اين تاثير تحت مرد...ميسازد وناراحت افسرده
و پشيمان خود ازدواج از نكرده انتخاب خود براي مناسبي زن
!ميافتد همسر از دوري فكر به
تمام ودر باشد برنده يك زندگي در دارد دوست كسي هر
مسابقه در تنها ميشود ، اعلام برنده نفر يك هم مسابقات
هستند برنده دو هر يا زوجين كه ، است زناشويي مشترك زندگي
همديگر زن ، توسط و مرد نيازهاي چون !بازنده دو هر يا و
برندگي و همسرش توسط زن شدن برنده لذا ميشوند ، برطرف
براي مرد ميگردد ، امكانپذير زوجهاش بهوسيله مرد
به را همسرش تا كند تلاش ميبايست اهدافش به دستيابي
زندگي در زن كه اين براي همچنين ،..برساند آرزوهايش
كه نمايد كوشش ميبايست باشد ، كامروا و موفق خود ، مشترك
مردي وقتي:مثال عنوان به.برسد خود اهداف به شوهرش
همسرش و داده فرا گوش همسرش دل ودرد صحبتها به همدلانه ،
دل درد و گفتوگو.ميكند آرامش احساس زن كند ، تحسين را
آن از مردان اكثر كه است ، اساسي نياز يك زنها ، براي كردن
وقتي ديگر ، طرف از.هستند بيتوجه آن به و نداشته اطلاعي
و شاد همسرش ميكند ، تشكر و قدرداني شوهرش از زني
بيشتر ، محبت ابراز و همكاري هرگونه وآماده شده پرطراوت
از قدرداني و تاييد با زن حقيقت درميگردد همسرش به
همكاري نوع هر براي را خود مرد همسرش ، وكردار افكار
آماده بيشتر گذشتگي خود از و صميميت ابراز و وهمراهي
زنش صحبتهاي به همدلانه مرد وقتي ، بنابراين..ميسازد
ميكند ، وتحسين تاييد را همسرش مثبت رفتار و داده فرا گوش
ارضا واحساسي عاطفي نظر از و كرده آرامش احساس زن
وتشكر قدرداني شوهرش از زن كه زماني همچنين ، .ميگردد
...ميكند رضايت واحساس شده ارضا عاطفي نظر از مرد كند ،
و كرده آرامش احساس مرد و زن شرايطي ، چنين شدن حاكم با
بدانيم است جالب.ميكنند لمس را خوشبختي هم ، كنار در
و سادهترين ،(يكديگر از همسران)تشكر و قدرداني
است ، نزديكتر خود به همه ، از كه كسي از وسيله ارزانترين
روشنتر نيز را خود دنياي همسر ، كردن شاد بر علاوه اينان
!ميسازند پرنشاطتر و
شوق ، و شور با آرزو ، و اميد دنيا يك با پسران و دختران
پس...ميكنند ازدواج هم با قبلي ، آشنايي و عشق با حتي
و طبيعي واكنشهاي و كنش بهتدريج ، و كوتاه مدتي از
متفاوت عكسالعملهاي...ميشوند ظاهر زوجين ، واقعي
-مسائل و موضوعات با برخورد در زوجين متضاد بسيار وگاها
وحيرتشان تعجب باعث -افتاده پا پيش و ساده موارد در حتي
نامزدي آشنايي ، با كه شوريدگي و عشق دوران...ميگردد
تاثير تحت عادي ، زندگي شروع با بود ، گرديده آغاز وازدواج
نارسايي و زوجين خود اختلافات و تضادها تفاوتها ،
و عشق ودوران كرده فروكش بيروني گرفتاريهاي و ومشكلات
به و..ميكند آغاز را خود نزولي سير شيدايي ، و عاشقي
.ميگردد نزديكتر و نزديك خود پايان به عسل ماه قولي ،
به توجه عدم ازدواج ، امر در ناكامي مهم بسيار علل از يكي
ودرك شناخت عدم و ومردان زنان پنهان و آشكار تفاوتهاي
مردان طبيعي ، بهطور !است زوجين توسط تفاوتها ، آن
ودرمقابل بينديشند آنان مانند زنان كه دارند انتظار
هم زنان !دهند نشان مردان مشابه واكنشهاي رويدادها ،
موضوعات برابر در مردان رفتار و واكنش كه دارند توقع
درحالي !باشد زنان همانند و شبيه مختلف ، وموارد ومسائل
و خانمها بين اساسي تفاوتهاي كه است اين واقعيت كه
آنفرقها ، ورعايت شناخت بدون كه دارد وجود آقايان
حاكم روزانه زندگي بر دلخوريها و اختلافات رنجشها ،
را زوجين روزگار چالشها ، گونه اين تداوم كه ميگردد ،
تباه را مشترك زندگي شيريني و كرده زهرآگين و سياه تلخ ،
.ميسازند
با و همديگر جنس پنهان و آشكار تفاوتهاي درك با زوجين ،
كردار و انديشه تفاوت كه ، ميشوند متوجه آنها به عنايت
زوجين نتيجه در است ، طبيعي كاملا امر يك مرد ، و زن بين
يكسان براي بيهوده را خود انرژي موضوع ، اين به آگاهي با
با آن ، جاي نميكنند ، به صرف همسرشان رفتار و تفكر كردن
آرامتر موافق ، نظر و نيت حسن با تفاوتها ، واقعيت پذيرش
توقع نيز خود همسر از و كرده برخورد مسائل با راحتتر و
.نميكنند درخواست -را انديشيدن خود با مشابه-غيرطبيعي
انرژي عشق..ميشتابد زوجين كمك به عشق شرايط چنين در
و طراوت پر را مشترك زندگي ميتوان آن كمك با كه است
و ساخته شادابتر
بسياري تحمل كمكعشق ، با و...!نمود تضمين را آن تداوم
.ميگردد آسان و سهل مشكلات ، و نارسائيها از
است اين ديگر ، جوامع اكثر و ما جامعه غلط باورهاي از يكي
با.ميدانند شوهر و زن اختلافات اساس را ثروت كمبود كه
آساني به امر خلاف برمان ، و دور و اطراف به اجمالي نگاهي
با ميشناسيم را خانوادههايي ما همه...ميشود ثابت
زياد ، دلبازيهاي و دست و فراوان ثروت و دارندگي وجود
..!نداشتهاند موفقي و خوب شاد ، و مطبوع مشترك زندگي هرگز
شاد ، آدمهاي پولدار ، افراد كه ميكنيم فكر اكثرا ولي.
در دارند ، موفقي زناشويي زندگي و بوده خوشبخت و پرطراوت
متفاوت كاملا موضوع بحث ، مورد افراد خود نظر از كه حالي
زندگي دارا ، و ثروتمند افراد اين از بسياري..است
و شكايت گلايه ، تازه..دارند نامطبوعي و ناموفق زناشويي
بيشتر هم ، كمپول و معمولي افراد از حتي آنها ناراحتي
!است
مردم.مقايسه قابل و شمارش قابل لمس ، قابل است چيزي پول
كم افراد...ميكنند ، مقايسه ديگران با را خود ثروت اغلب
نامرئي و مرئي كمبودهاي كه ميكنند تصور ناراضي ، و پول
كرده خريداري پول با ميتوانند را همسرش و خود نشده ارضا
و بهانه ثروت ، كمبود كه حالي در !باشند خوشبخت و
به گذاردن سرپوش براي (دفاعي مكانيسم) وسيلهايست
ثروت ، و پول اگر..بيروني يا دروني نشده ارضا نيازهاي
و شادي ميشد پول با يا و ميآورد خوشبختي و شادي
كه فراواني ثروتمندان و پولداران چرا پس خريد ، خوشبختي
-ميشناسيد هم شما را آنها از بعضي و -دارند وجود دنيا در
هرگز پول با:ميگويد ضربالمثلي نيستند؟ خوشبخت و شاد
شوهر ، يا زن ثروت و پول...!خريد را خوشبختي نميتوان
!نميشود خانواده سعادت بقاي باعث
بينش و تفكر نظر از كه يافت نميتوان را نفر دو دنيا در
توافق و فكري تشابه داشتن ولي باشند ، هم مشابه صددرصد
مهمي بسيار موضوع بينشها و نگرشها در بودن همسو و كلي
اساسي نقش موفق ، و شاد مطبوع ، زندگي تداوم در كه است
مثبتانديشي يا منفي ميان ، اين در...ميكنند رابازي
.دارد بيشتري توضيح به نياز
از منفي برداشت و حوادث از مثبت برداشت و انديشي مثبت
و ساخته بلكه نيستند ، بيروني شرايط تابع رويدادها ،
رخدادها حقيقت در و..هستند ما انديشه و افكار پرداخته
برخورد چگونگي بلكه نيستند مهم چندان آمده ، پيش حوادث و
چيزي هيچ:شكسپير قول به دارند ، اهميت حوادث با ما
كه است انديشه نيروي بلكه نيست ، بد يا خوب خود ، بهخودي
انتخاب در..ميآفريند را شقاوت يا و سعادت خوبي ، بدي ،
از زوجين براي ديدگاهها و بينشها بودن مشابه همسر ،
مثبت دو هر شوهر و زن وقتياست برخوردار ويژهاي اهميت
برعكس ، يا و ببينند را ليوان پر قسمت دو هر و بوده انديش
خالي بخش دو هر و باشد حاكم منفي بينش و روحيه دو ، هر بر
بگومگوها ، از بسياري بروز از كنند ، مشاهده را ليوان
آزردگيها ، نگرانيها ، اضطرابها ، ناسازگاريها ، نزاعها ،
همديگر تحقير و تخريب و انرژيها رفتن هدر عصبانيتها ،
سياه ، تلخ ، زماني زوجين روزگار..ميشود پيشگيري...و
بار ، مصيبت پرآشوب ، زماني مشترك زندگي...و پرتشنج
كه ميگردد كوفته و خسته زماني اعصاب و..و بيماريزا
كوتاه هم هيچكدام و بوده منفي ديگري و مثبت يكي ديدگاه
!گريست بايد زندگي براين و..!نيايند
شبيه حدودي تا ظاهري ، شكل نظر از فرزندان كه همانطوري
اخلاقي ، اجتماعي ، فردي ، خصوصيات نظر از ميشوند ، والدين
و مادر همانند و شبيه حدودي تا نيز...و تربيتي مذهبي ،
آرام ، خانواده در كه پسري و دختر مثلا.ميآيند بار پدر
در يا..باشند شده بزرگ و تربيت گذشت ، و محبت با توام
تحت يا..و يافته تربيت ناآرام ، خشن ، پرتشنج ، محيط
...و بيگذشت و سختگير مادرسالاري يا پدرسالاري تاثير
در) ميآورند بوجود كه مشتركي زندگي در باشند ، آمده بار
در را خود والدين رويه همان تقريبا (زوجه يا زوج نقش
معني ، بدين كرد ، خواهند بازي را آن نقش و گرفته پيش
مشتركي زندگي در را پدرش نقش مرد و مادر نقش زن معمولا
اينكه براي لذا...ميكنند بازي دادهاند ، تشكيل كه
است شايسته درآيد ، آب از موفق ميگيرد ، كهصورت وصلتي
و...هم به نسبت والدين متقابل ازدواجرفتار از قبل
و دختر تربيتي محيط و شرايط به و..فرزندانشان به نسبت
قرار توجه و مقايسه مورد شدهاند ، بزرگ آن در كه پسري
و عروس خانوادههاي بر حاكم فرهنگ بودن مشابه !گيرد
متقابل روابط سالاري ، مادر پدرسالاري ، نقطهنظر از داماد
بچههايشان با كه رفتاري و تربيت نحوه و والدين خود بين
دو اين فرهنگ حدي چه تا و ميزان چه..و داشتهاند
فرهنگ برعكس يا و هستند مشابه و نزديك بههم خانواده
دور هم از و متفاوت مقدار چه زوجين ، خانواده دو بين حاكم
يا دارند نمود بيشتر تشابهها ميان ، اين در...ميباشند؟
را زوجه يا زوج موارد ، اين رعايت و تعمق تفكر ، تضادها؟
!دهد ياري ميتواند مناسب ، همسر صحيح انتخاب در
تداوم يا و خوشبختي ايجاد در كه مهمي عوامل از يكي
همسر ، انتخاب در ولي دارد ، مهمي نقش مشترك زندگي بدبختي
حتي و ميگيرد قرار خانوادهها عنايت و توجه مورد كمتر
نزديك و هوش ضريب موضوع نميآيد ، حساب به هم ضوابط جزو
تا هوش ضريب اختلاف !است هم به نسبت زوجين هوش ضريب بودن
مشترك زندگي آن از بيشتر ولي است قبول قابل واحد حدود 20
!ميسازد...و تلخ ناگوار ، را زوجين
عوامل مهمترين از يكي زوجين ، فكري و عاطفي رشد موضوع
آشنايي ، مراسم در.است ازدواج و زناشويي امر در موفقيت
چند عروس كه ميشود سوال معمولا خواستگاري ، و نامزدي
به كه حالي در است؟ سالي چه متولد داماد...است؟ ساله
مشترك زندگي در كه -داماد و عروس فكري و عاطفي رشد
زيادي توجه -ميكند بازي را مهمتري بس نقش زناشويي ،
!نميشود مبذول
:دارد دوگانه سن هركس ،
مشخص را هركسي عمر سالهاي كه "شناسنامهاي" سن -1
.ميكند
و عاطفي اجتماعي ، رواني ، سن با كه "عاطفي و عقلي" سن -2
.است مربوط جسماني
نداشته مطابقت عاطفي و عقلي سن با است ممكن شناسنامه ، سن
رفتار و منش و حركات ساله مرد 40 يا زن معني ، بدين ;باشد
در اين ، بنابر.بالعكس و باشند داشته را ساله يا 25 20
كافي قراردادن ملاك را "شناسنامه" سن فقط ازدواج موقع
رشد موضوع همسر ، انتخاب موقع در است لازم بلكه نيست ،
.گرفت نظر در هم ، را ميباشند مهم بسيار كه عاطفي و عقلي
،"تحصيلات" سطح ميان تفاوت كه هستند معتقد روانشناسان
ايجاد در مهم بسيار عوامل از "مذهب" و "اجتماعي طبقات"
از شوهر و زن هرچه برعكس ، .است مشترك زندگي در اختلاف
ازدواجشان باشند ، داشته بيشتري تشابهات مختلف ، جهات
خواهند سپري كمتري مشكلات با را مشترك زندگي و موفقتر
كرده رشد كه محيطي و طبقه هر در فرد ، هر اصولا.ساخت
و ميگيرد خود به را محيط يا طبقه همان خصوصيات باشد ،
بنابر ميكند ، رفتار آموخته ، روشهاي و عادات آن براساس
از و كردهاند زندگي متفاوت محيط دو در كه نفر دو اين ،
تربيتي روشهاي از ناشي رفتارهاي و عادات لحاظ
ارتباط در است ممكن هم ، با ازدواج صورت در متفاوتاند ،
!گردند مواجه زيادي مشكلات با يكديگر ، با
احتمال باشد ، زياد زوجين بين تحصيلات سطح اختلاف اگر
اين بنابر.بود خواهد زيادتر آنها بين مشكلات بروز
ازدواج امر در را مذهبي و طبقاتي تفاوت تحصيلي ، اختلاف
.گرفت كم دست نبايستي
رابطه در زوجين طبيعي بردن لذت و جنسي غريزه صحيح ارضاء
با نادرست برخورد صورت دراست مهمي مسئله امر ، اين با
ممكن زناشويي روابط در زوجين ، از يكي شدنفقط ارضا و آن
احساس امنيت ، احساس عدم اختلافات ، از بسياري به است
اين وجود بسا چه.بينجامد...و ناكاميها محروميتها ،
به منجر حتي و گشته خانوادگي شديد اختلاف باعث مشكلات ،
غريزه صحيح ارضاء و ارتباط موضوع اين بنابر.گردد طلاق
.است برخوردار بالايي اهميت از زوجين براي جنسي
فريور ميرعمادالدين
دانشگاه مدرس
:منابع
داغي ، قراچه مهدي گري ، جان دكتر عشق ، سوداي -ا
مهابادي ناهيد سميريچاري ، ازدواج ، روانشناسي -2
فريور ميرعمادالدين جلد4 پاسخ ، و پرسش يك و هزار -3
رفتار از شوهرها و زن غلط تفسيرهاي
يكديگر
گذراندهاند هم با را عمري كه شوهراني و زنان بسا چه
كه آن بدون و باشند باخبر يكديگر احساس از كه آن بدون
ارتباط بدانند بايد بزنند ، حدس را يكديگر رفتارهاي علت
از بسياري ميتواند احساسات كردن بازگو و زوجين صحيح
كند حل را زوجين مشكلات
درجه منتهاي به خانوادهها برخي در زوجين مشكل امروزه
رابطه بهبود درصدد آنها از هيچكدام و است رسيده خود
را زندگي عرصه منيت و لجبازي با روز هر بلكه برنميآيند
با زوجين صحيح بينش.ميكنند تنگ فرزندانشان و برخود
از بسياري چارهگشاي ميتواند منيت گذاشتن كنار و مطالعه
زندگي مشكلات از يكي كه ذيل مواردشود زناشويي مشكلات
.باشد نيز همسرتان با شما مشكل شايد ميدهد نشان را زوجين
كمك براي كه كاري هر ميكند احساس زيرا است ناراحت آليس
طرد و نميشود واقع قدرداني مورد ميدهد انجام هنري به
وقتي ولي است قدرداني قابل آليس تلاش واقع در.ميگردد
همسرش با او روابط و ميشود او ناراحتي باعث تلاش اين
اين در كاري آليس كه ميدهد ترجيح هنري ميگردد ، بدتر
.ندهد انجام مورد
كاري هر آليس برسد خانه به هنري كه آن از قبل نمونه براي
او.ميدهد انجام هنري كردن خوشحال براي ميتواند كه
ميكند ، تميز را تحريرش ميز ميكند ، جمع را آشغالها
اطو و شستشو را لباسهايش ميكند ، روب و رفت را خانه
ظرفها ميكند ، آماده را همسرش علاقه مورد غذاهاي ميكند ،
محبتآميز پيامهاي او براي تلفن طريق از ميشويد ، را
را هنري تا ميدهد انجام نيز را ديگري كارهاي و ميفرستد
.كند بخشتر رضايت را زندگيش و سازد خوشحال
را آن ميكند سعي و پيشبيني را هنري نياز آليس واقع در
همان ندادن انجام براي هنري دست از ولي سازد برآورده
سيكل اين ادامه با.ميرنجد خودش رضايت جهت در تلاشها
نارضايتي با و ميرسد خانه به مانده و خسته وقتي هنري
هنري.ميكند بيشتري خستگي احساس ميشود ، روبهرو همسرش
انجام همسرش رضايت براي آليس كه كارهايي از وجود تمام با
را آليس هنري عمل اين نتيجه در.نميكند قدرداني ميدهد ،
.ميكند آزرده بيشتر
فكر و ندهد ادامه را خود روش اين آليس ميدهد ترجيح هنري
خاطر به او از بايد كه است آليس اين واقع در كه ميكند
فرزندانش و همسر براي راحتي زندگي ميكند سعي اينكه
و خونگرم آليس دارد دوست هنري.نمايد قدرداني كند ، فراهم
باعث يكديگر از آنان توقعات نشدن برآورده.باشد خوشحال
.شود تيرهتر روزبهروز روابطشان ميشود
كرده رفتار طوري ميكند فكر زيرا است مبهوت و مات آليس
از نيز آليس متاسفانه.آورد بدست را هنري رضايت كه است
به ميكند فكر آليس.نميكند بيشتر حمايت تقاضاي هنري
سازد خوشحال را هنري ميكند سعي وجود تمام با اينكه لحاظ
اين بر آليس.بدهد را جوابش طريق همان به بايد نيز او
مورد در بايد پس دارد دوست را او هنري اگر كه است باور
كه نميداند او.كند دستي پيش او نيازهاي شدن برآورده
آنان روابط ترتيب بدين.است داده عكس جواب تلاشهايش
طرف دو از يك هر كه آن بدون ميشود تيره روزبهروز
بهندرت.است افتادن اتفاق حال در چيزي چه كه بدانند
.روزمره موضوعات درباره مگر ميكنند صحبت يكديگر با آنان
هنري تا دهد انجام كاري ميكند سعي آليس تعطيل روزهاي در
هنري سكوت باعث كار اين تعجب دركمال و كند خوشحالي احساس
.ميشود
از نيمي موقتا مجبورم من:ميگويد هنري مثال براي
سخت تصميم يك اين واقعاكنم بركنار كار از را كارگرانم
تصميم بايد حالا خب:ميگويد شوق با آليس.است مهم و
را بقيه و هستند بهترين كارگرانتان از كداميك كه بگيري
من:ميگويد خود با.ميكند سكوت هنري.كني مرخص كار از
را مشكل اين ميتوانم خودم من.نخواستم پيشنهادي او از
.كرد خواهم حفظ را كارگرانم بهترين من كه البته.كنم حل
كار سخت اينقدر كه من از و دهد گوش فقط نميتواند او چرا
.كند قدرداني ميكنم
دوست هنري ولي كند كمك شوهرش به ميخواهد مشتاقانه آليس
تلاش همه اين براي او از و باشد شنونده يك فقط او دارد
زندگيش قهرمان را او آليس ميخواهد هنري.كند قدرداني
به دو هر شده باعث متفاوت تفكر طرز دو واقع در.بداند
.بروند بيراهه
هنري و آليس اگر.است ارتباطات قرن بشري امروز قرن
اين وقت هيچ بگويند يكديگر به را احساساتشان ميتوانستند
يكديگر احساسات درك.نميآمد وجود به سوءظنها گونه
را عمري كه شوهراني و زنان بسا چه.ميكند كم را توقعات
باخبر يكديگر احساس از كه آن بدون گذراندهاند هم با
بزنند ، حدس را يكديگر رفتارهاي علت كه آن بدون و باشند
احساسات كردن بازگو و زوجين صحيح ارتباط بدانند بايد
.كند حل را زوجين مشكلات از بسياري ميتواند
گري جان دكتر:نوشته
گلباز ميرمحيالدين ترجمه
چه شده خسته مدرسه از شما فرزند وقتي
كرد؟ بايد
خود تكاليف مشكلترين كه كنيد برنامهريزي كودكتان براي
دهد انجام ميپسندد ، خودش كه ساعاتي بهترين در را
تحصيل در معمولا دارند ، دوست را مدرسه كه دانشآموزاني
به آنان كه معناست بدان اين و ميآورند دست به موفقيت
خود كودك از اگر اماآموختهاند را خود دروس خوبي
:آن از بدتر حتي يا و "است شده خسته مدرسه از":كه بشنويد
كرد؟ خواهيد كار چه صورت اين در "است متنفر مدرسه از"
آن پي در و مدرسه به رفتن براي شما فرزند نداشتن اشتياق
او كه معناست اين به دركلاس ، حضور براي او نبودن مشتاق
به تا آيا.است نياموخته را درس تواناييهايش به باتوجه
كودكي براي اطلاعات يادسپاري به كه كردهايد توجه حال
ميباشد؟ مشكل بسيار ديگري كودك براي كه حالي در است آسان
جغرافيا نقشههاي كوچكتان دختر كه شدهايد متوجه آيا و
روي كوچكتان پسر اما ميكند حفظ ذهنش در راحتي به را
همچنين و ميكوبد ميز به مدادش با است ، بيقرار صندلياش
ندارد؟ درس به توجهي هيچ
"يادگيري شيوه"
ميگيرد؟ ياد را خود دروس چگونه فرزندتان ميدانيد آيا
آموزش خود بينايي حس و ديدن طريق از كودكان از بعضي
معمولا ببينند را چيزي اگر كه طوري به.ميبينند
دانشآموزان قبيل اين.بياورند ياد به را آن ميتوانند
ميكنند ، رنگآميزي و نقاشي ميبينند ، كه زماني
به كلي طور به و ميكشند خط را مهم كلمات زير ميخوانند ،
ميكند ، تحريك را بيناييشان حس كه مواردي تمام انجام
زبان.ميآموزند را نظر مورد مطلب كاملا ميپردازند ،
كمك كودكان اين يادگيري به كه است ديگري وسيله توصيفي
.ميكند
كردن صحبت و شنيدن طريق از دانشآموزان از ديگري گروه
را خود صداي بايد كودكان از گروه اين.ميآموزند را درس
خود با و بشنوند (شنيدني صداي چه و دروني صداي چه)
خود دروس كار اين با.نمايند بازگو را نظر مورد اطلاعات
به را آن باشد لازم كه زمان هر و ميآموزند راحتي به را
تكان را لبهايش كه ديديد را كودكي اگر.ميآورند ياد
سوي به يا و ميكند صحبت خودش با ميرسد نظر به و ميدهد
اغلب ميكند ، زمزمه را چيزي و برميگردد خود دستي پهلو
اين.دارد نگاه خاطر در بايد كه است مطلبي مرور حال در
تمرينات قبيل از تمريناتي نيازمند دانشآموزان از گروه
صداي با جملات و كلمات خواندن و دوست يك با همراه گفتاري
.ميباشند بلند
طي را يادگيري مراحل حركاتي انجام با كودكان از بعضي
دانشآموزان" به ملقب كه دانشآموزان قبيل اين.ميكنند
مسائل عملي ، دروس آموختن از ميباشند ، "جوش و پرجنب
لذت مدلسازي و كامپيوتري بازيهاي علوم ، آزمايشات رياضي ،
ميپردازد ، فعاليت و تحرك به جسمشان همچنانكه.ميبرند
.ميدهد انجام نحو بهترين به را خود امور نيز مغزشان
ديدن طريق از مطالب يادگيري و صندلي روي نشستن آنان براي
اغلب كودكان قبيل اين متاسفانه.بلاست و مصيبت شنيدن يا
داشته خاطر به.ميگيرند لقب "ناآرام كودكان"
فعاليت و حركت به دانشآموزان اين زمان هر كه باشيد
به اگرهستند مطلبي آوردن ياد به حال در ميپردازند ،
پاها دادن تكان يا و ميز روي زدن ضربه مداد با شما نظر
فرزندتان براي است ممكن اما ميباشد آزاردهنده بس كاري
مهم بسيار اطلاعات ميتواند آن كمك به كه باشد وسيلهاي
به شما اگر.بياورد ياد به را مغزش در شده ذخيره
درك و كشف را خود يادگيري روش تا كنيد كمك فرزندتان
.بود خواهد موفقتر تحصيل در مطمئنا نمايد ،
"يادگيري محيط"
در كلي طور به يا و متفاوت مكانهاي و زمان در ما همه
به كمك منظور به.ميآموزيم را مطالب مختلف محيطهاي
كه است مهم بسيار مطالب بهتر يادگيري جهت در فرزندتان
مناسبتر و لذتبخشتر او براي محيطي چه دهيد تشخيص
مطالب محيطي چه در داريد دوست خودتان كنيد فكرميباشد
سپس بياموزيد؟ را خود دروس يا و بخوانيد را دلخواهتان
است؟ مناسبتر و بهتر فرزندتان براي مكانهايي چه كنيد فكر
متفاوت كودكتان خواسته با ميپسنديد شما آنچه احتمالا
.ميباشد
"تكاليف انجام و مطالعه ساعات"
يا و دهيد انجام را خود امور زود صبح ميدهيد ترجيح آيا
مطالعه زمان بپردازيد؟ مطالعه و كار به شب در داريد دوست
آن به يادگيري در بايد كه است مواردي مهمترين از يكي
شما كه را ساعاتي كه باشيد داشته ياد به.نمود توجه
خانوادهتان اعضاي ديگر كه آنچه با است ممكن ميپسنديد
مراحل فرزندتان همچنانكه.باشد متفاوت ميدهند ، ترجيح
.ميكند تغيير سليقهاش و ميل ميكند ، سپري را رشدخود
خود تكاليف است مايل او كه كنيد توجه بايد شما اين بنابر
.صبحانه ميز روي يا دهد انجام شام صرف از پس را
برنامهريزي كودكتان براي ميكنيم پيشنهاد شما به ما
كه ساعاتي بهترين در را خود تكاليف مشكلترين كه كنيد
توجه با را دروس و امور ديگر و دهد انجام ميپسندد ، خودش
.بگنجانيد برنامهاش در موضوع اهميت به
"تنقلات خوردن"
يا هويج به زدن گاز چاي ، يا قهوه فنجاني نوشيدن آيا
ميكند؟ كمك مطلبي روي بر شما نمودن تمركز به آدامس جويدن
شما پرتي حواس موجب كارها قبيل اين انجام يا و
خاصي سليقه آنها از كدام هر كه دارم من 2فرزند ميشود؟
تنقلات خواندن درس هنگام دارد دوست آنها از يكي.دارد
مطالعه چيزي ، خوردن بدون ميدهد ترجيح ديگري اما بخورد
را خود كوچكتان دختر اگر.كنيد آزمايش ميتوانيد.كند
زمان در بخواهيد او از ميكند ، آماده امتحاني براي
.بخورد پفك يا و بنوشد نوشيدني مقداري مطالعه
را خود دروس بخواهيد او از نوشيدن و خوردن بدون سپس
كه شد خواهيد متوجه كار اين بانمايد حفظ و مطالعه
يا و ميكند كمك او به دروس مطالعه در نوشيدن و خوردن
.ميشود كارش مزاحم
"روشنايي"
را چراغها همه.ميشويد وارد منزل به كه هنگامي است ممكن
اعضاي از ديگري شخص كه هنگامي اما.كنيد روشن
خاموش را چراغها همه فورا ميشود منزل وارد خانوادهتان
را كداميك شما.ندارد زياد نور به علاقهاي چون كند ،
ميپسندد؟ بيشتر را حالت كدام فرزندتان ميدهيد؟ ترجيح
كاملا مطالعهشان محيط ميدهند ترجيح مردم از گروهي
دارند تمايل ديگر عدهاي كه حالي در باشد پرنور و روشن
.باشد روشن سو كم چراغ يك با فقط اتاقشان
"زمين؟ يا مطالعه ميز"
زانو چهار زمين روي دخترتان كه شدهايد متوجه آيا
پسرتان كه حالي در.ميكند مرور را خود دروس و مينشيند
را خود تكاليف مطالعهاش ميز پشت متمادي ساعت چندين
براي را حالات اين از يك هيچ شما اگر ميدهد؟ انجام
فرزندتان كه نيست معنا بدان اين نميدانيد ، مناسب مطالعه
روي ميدهد ترجيح كودكتان اگر حتي.نكند راحتي احساس نيز
كه ميشود سبب كار كند ، اين مطالعه و بنشيند راحتي صندلي
.نمايد كسب را بهتري نمرات او
"كنيد عمل كارآگاه مانند"
با متفاوت كاملا را انسانها ما از يك هر مهربان خداوند
و سرانگشتانمان حتي كه طوري به.است آفريده ديگران
مانند كنيد سعي.دارد تفاوت ديگران با يادگيريمان روشهاي
و بپردازيد فرزندتان شيوه كشف به.كنيد عمل هلمز شرلوك
را خود دروس راحتي به محيطي چه در او دهيد تشخيص
تواناييهاي و قوت نقاط گرفتن نظر در با.ميآموزد
خوبي به را خود دروس تا كرد خواهيد كمك او به فرزندتان
شايستگياش كه باشد آنچنان و شود موفق تحصيل در بياموزد ،
و پدر عنوان به كه ماست وظيفه اين نهايت ، در و دارد را
.كنيم ياري موفقيتهايش كسب در را او مادر
فانك كارول:نويسنده
روشنپور الهام:مترجم
نابود نوجوانان در را نااميدي چگونه
كنيم؟
نوجوانان در آن درمان راههاي و ياس عوامل به نگاهي
ميكند بروز نوجوانان برخي رفتار در كه مشكلاتي جمله از
فكر شوند شكست دچار امتحان در اگر مثلا.است ياس مساله
خود زندگي به نميتوانند و شد تمام ديگر كه ميكنند
با هدفي به رسيدن راه در وقتي افراد اينگونه.دهند ادامه
دچار نشوند كار آن انجام به موفق و شوند روبهرو مانعي
معمولا.ميشوند نااميدي و ياس دچار نهايت در و ناكامي
به نسبت ميشود ، نااميدي و ياس حالت دچار كه نوجواني
.عصبي چهره و دارد مصنوعي لبخند ميشود ، بدبين زندگي
براي كه چيزي هر مورد در است ، بيارزش آنها نظر از زندگي
اصلي حالت به نميتوانند و هستند مايوس ميشود مطرح آنها
.برگردند
جمله از ميسازد ، وارد نوجوان به را زيانهايي حالات اين
به نسبت ميسازد ، مختل را آنها رواني و روحي آرامش
كه مسئوليتهايي به نسبت ميشود ، بياعتنا اطرافيان
دچار تدريج به.هستند بيتوجه ميشود گذاشته آنها برعهده
در شديدتر موارد در حتي و ميشوند آشفتگي و اضطراب
باعث كه عوامليميشود مشاهده خودكشي و جنون نوجوان
:از عبارتند ميشود نوجوانان در ياس تشديد
و ناز در خود زندگي دوران طي كه نوجواني:حد از بيش رفاه
از شد ، برآورده آرزوهايش و اميال تمام و بوده نعمت
اينگونه خود ذهن در گروه اين والدين.گروهند اين مصاديق
از بيش نعمت و ناز و رفاه در فرزندان وقتي كه ميپندارند
در.نميآيد بوجود برايشان مشكلي رواني نظر از باشند حد
امكانات ارائه در تعادل عدم بلكه نيست ، چنين كه حالي
.شود رفتاري اختلالات زمينهساز ميتواند رفاهي
باعث باشد ضعيف و سست نوجوان مذهبي ايمان اگر بهخصوص
بيهدفي اين در و ببيند بيهدف را دنيا نوجوان كه ميشود
.گردد نااميدي و ياس دچار سرگرداني و
همه در برده بهسر محروميت در عمري كه نوجواني:محروميت
ديگر كه ميكند وفكر ميشود روبهرو شكست با كارهايش
اقبال به او.است بسته بهرويش درها همه و ندارد شانسي
به سرنگذاشته ، راپشت محروميتي هنوز و دارد يقين خود بد
باعث مسائل اين همه و ميگردد مبتلا شديدتري محروميت
خود اميد و شود مسلط نوجوان روحيه بر دلمردگي كه ميشود
.شود ياس دچار اصطلاح به و بدهد دست از را
دوران طول در گونهاي به والدين كه وقتي:بيتجربگي
فرزندانشان به را تحمل و بردباري و صبر نتوانند زندگي
نتواند نيز فرزندشان كه ميشوند باعث واقع در بياموزند
با رويارويي در را خود روحيه و كند مشكلاتبرخورد با
.شود افسردگي و ياس دچار و بدهد دست از مشكلات
عبارتند ميشود نوجوانان در ياس باعث كه عواملي جمله از
:از
كارها همه ميخواهند نوجوانان از بسياري:نوجوان پرتوقعي
.كنند تلاشي و كوشش اينكه بدون رود پيش آنها ميل مطابق
مايوس نيست مرادآنها وفق بر مسائل ميبينند كه وقتي
.ميشوند
كلاس در دانشآموزي مثال عنوان به:پيدرپي شكستهاي
با امتحان در درس براي تلاش عدم و كمكاري دليل به پنجم
تحصيلات در موفقيت عدم دليل به و ميشود روبهرو شكست
و ميكند پيدا اطرافيان و دوستان با مشكلاتي خود
و ميكنند طرد را او هستند درس فكر به كه همكلاسيهايش
و ياس باعث كه ميشود روبهرو شكست و محروميت با دوباره
.ميشود او نااميدي
را او كسي خانواده محيط در نوجوان كه وقتي:تنهايي احساس
فكر و كند دلتنگي و غربت احساس و بماند تنها و نكند درك
همدردي و همدلي او با كسي و نيست او فكر به كسي كه كند
.ميشود ياس باعث خود اين نميكند
و فقر با همراه زندگي در نوجوان وقتي:ناداري و فقر
حقارت احساس خودش ، همسالان با مقايسه در كند رشد نداري
ياس و نااميدي احساس باعث اين و ميشكند غرورش و ميكند
.ميشود
و بيفتد اتفاق برايشان مسالهاي مثلا اينكه از ترس
مايوس باعث.برسد خود هدف به نتواند يا و كند خطر ايجاد
و بودن بيكار همچنين و ميشود زندگي از نوجوان شدن
كه چرا است ، ياس ديگر عامل خوب فراغت اوقات نداشتن
براي و ميپردازد خيالبافي به خود تنهايي عالم در نوجوان
و ندارد دسترسي آن به و ميگيرد نظر در را توقعاتي خود
.ميگردد او نااميدي و ياس باعث
درمان
گستردهتري و كليتر ديد تدريج به كنيم كمك نوجوان به
كه شود متوجه و بفهمد را دنيا مشكلات و مسائل و كند پيدا
او براي فقط ميآيد وجود به كه مشكلاتي و مسائل اين
.ميافتد اتفاق هم ديگران براي بلكه نميافتد اتفاق
نابسامانيهاي رفتن بين از براي دارو موثرترين ايمان
جنبههاي نظر از كه نوجواني مثال عنوان به.است رواني
به دارد خود عالم در تكيهگاهي مطمئنا باشد قوي مذهبي
او در رواني و روحي آرامش باعث ايمان همين و خداوند نام
ياد بايد نوجوان.ميشود منجر را زندهدلي و ميشود
حوصله و صبر يعني ببرد ، رابالا خودش تحمل قدرت بگيرد
.ميآيد كنار مشكلات با راحتتر كار اين با.رابياموزد
.متوجهكنيم مثبتشان جنبههاي به بايد را نوجوانان
واگذار او به كه مسئوليتي يا كار به نسبت بايد نوجوان
افكار كه است اين مهم نكته.باشد داشته تعهد ميشود
و آينده در مهمي نقش افكار.است مهم خيلي نوجوان
.دارد او زندگي به جهتدادن
جباري مريم:تنظيم و تهيه
قانوني مسئولانحق عملكرد از سالم نقد
است روزنامهنگاران
استان مطبوعات خانه افتتاح مراسم در :اجتماعي گروه
فرهنگ وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي معاون حضور با كه مركزي
دستگاههاي مسئولان و مديران از جمعي و اسلامي ارشاد و
شهيدي دكتر شد برگزار اراك آينه فرهنگسراي در اجرايي
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي معاون
گردهمآوري را مطبوعات خانههاي ايجاد از هدف سخناني در
آنان به يكسان خدمات ارائه و مطبوعات دستاندركاران
پرافتخاري و پرمخاطره كار مطبوعاتي كار:گفت و كرد عنوان
و انقلاب كنيم منعكس مطبوعات در را مسائل چه هر ما و است
وي.ميشود تامين انقلاب منافع و بيمه اسلامي جمهوري
از تعدادي براي كه مشكلاتي از برخي متاسفانه:افزود
آشنانبودن به مربوط آمده پيش كشور توقيفشده نشريات
صورت در كه است آن حدود و قانون با جوان روزنامهنگاران
حد تا مطبوعات حقوق و قوانين به روزنامهنگاران اشراف
.شد خواهد كاسته مشكلات بار از زيادي
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي معاون
حساس شرايط در كه قلمي:گفت قلم حرمت و ارزش به اشاره با
قرار متعهد نويسنده و مطبوعاتي باند يك دست در كنوني
و ميكند دفاع اسلام از كه است شمشيري مثابه به ميگيرد
حق اين و باشند مردم نظرات انعكاسدهنده بايد مطبوعات
:افزود ويكنند نقد را مسئولان عملكرد كه است مطبوعات
با نبايد انساني و اسلامي ارزشهاي حافظ عنوان به مطبوعات
موقعيت اساس و بيپايه و سطحي اطلاعات و اخبار انعكاس
به نسبت را عمومي افكار و نمايند تضعيف را كشور مسئولين
.نمايند تحريك نظام دستاندركاران عملكرد
وجود فراقانوني فرد قانون در:گفت پايان در شهيدي دكتر
و گيرند قرار سالم نقد معرض در همه بايد و ندارد
مسائل به رويدادها و اخبار انعكاس در بايد خبرنگاران
كه است مسئولان حق اين و باشند داشته كافي توجه اخلاقي
دفاع خود حق از مطبوعات جانب از ناسالم انتقاد صورت در
.كنند
تبرئه اردبيل آواي هفتهنامه مسئول مدير
شد
يكي و اردبيل آواي هفتهنامه مسئول مدير :اجتماعي گروه
به كه استان مطبوعات دادگاه در نشريه اين نويسندگان از
هيات اعضاء اكثريت راي با بود شده برپا نجفي قاضي رياست
.شدند تبرئه مطبوعات منصفه
كل مدير اسلامي ، شوراي مجلس نماينده غريباني محمدعلي
شهر مشكين شهرستان اسبق فرماندار اردبيل ، استان بهزيستي
.بودند نشريه اين شاكيان
چهار گروگانگيري ماجراي از خبر آخرين
ميليون آدمربايان 31 :بردسكن در كشاورز
كردند تقاضا پول تومان
چهار شدن گرفته گروگان به از پس هفته يك :اجتماعي گروه
خراسان استان در بردسكن شهرستان در روستا يك كشاورز
افراد خانواده از نقد وجه تومان ميليون آدمربايان 31
.كردند تقاضا دربند
افاغنه ميشود گفته كه - آدمربايان ما خبرنگار گزارش به
گذشته هفته چهارشنبه - هستند افيوني و مخدر مواد قاچاقچي
مروتي ، غلامرضا محمودي ، مهدي نامهاي به كشاورز چهار
به موسوم مزرعهاي در را سليمي اكبر علي و صادقي ميرزا
نقطه به و ربوده بودند كشاورزي فعاليت سرگرم كه "قزاق"
آدمربايي ماجراي سپس روستا اهالي.كردند منتقل نامعلومي
از و داده اطلاع بردسكن انتظامي پاسگاه به را افاغنه
.كردند كمك تقاضاي آنها
از يكي كشاورز چهار ربودن از پس روز چهار آدمربايان
و فرستاده سير روستاي داخل به شب نيمههاي را آنها
كرد خواهند آزاد را گروگانها صورتي در كه دادند پيغام
به تومان ميليون مبلغ 31 بند در افراد خانواده كه
ديگر بار سير روستاي اهالي دهند ، تحويل آدمربايان
اطلاع انتظامي پاسگاه به را آدمربايان تقاضاي ماجراي
حركت گونه هر كه كرد پيشنهاد انتظامي پاسگاه و دادند
خطر به را آنها جان گروگانها آزادي براي خودسرانه
سازند خود پيشه را صبر بايد روستا اهالي و افكند خواهد
امنيتي و انتظامي اقدامات و قانوني مجاري از تا
.اندازند دام به را قاچاقچيان و آزاد گروگانها
تا كاشمر شهرستان مجاورت در بردسكن شهرستان است گفتني
و دارد فاصله كيلومتر به 300 نزديك كشور شرقي مرزهاي
هجوم با كه هستند خردهپايي كشاورزان سير روستاي اهالي
هر و عادي زندگي نتوانستهاند خراسان منطقه به خشكسالي
.كنند اداره را خود ساله
چهار خانواده از باج تومان ميليون دريافت 31 تقاضاي
كار اينكه ميآورد پي در كه را پيامدي حداقل كشاورز
به مهاجران عظيم خيل به آينده در و كرده رها را كشاورزي
.پيوست خواهند بزرگ شهرهاي
|